منشأ نفس در الهیات و عرفان اسلامی: نگاهی جامع از منظر شیعی به وجود پیشمادی، نور الهی و تعاملات ژنومی
منشأ نفس در الهیات و عرفان اسلامی: نگاهی جامع از منظر شیعی به وجود پیشمادی، نور الهی، تعاملات ژنومی و علوم نوین
مقدمه
گفتمان درباره منشأ نفس انسانی (نفس یا روح)1 یکی از عمیقترین مباحث در الهیات، فلسفه و عرفان اسلامی، بهویژه در سنت شیعی، به شمار میرود. عالمان شیعی، از راویان حدیث و متکلمان گرفته تا فلاسفه مشایی، اشراقی و حکمای متعالیه، وجود پیشمادی و ابدی نفس را با استدلالهای نقلی (منقول) و عقلی (معقول) مطرح کردهاند. این مقاله با رویکردی میانرشتهای، دیدگاههای شیعی را با تأکید بر روایات، تفسیر قرآنی، مناقشات فلسفی و بینشهای عرفانی بررسی کرده و آنها را با یافتههای علوم نوین، از جمله ژنومیک، علوم اعصاب و زیستشناسی کوانتومی، تلفیق میکند. این پژوهش به کاوش وجود پیشمادی نفس، تعامل آن با عالم مادی (ناسوت)، منشأ نورانی آن در نور الهی، ارتباط آن با ساختارهای ژنومی و ادراک پس از مرگ پرداخته و جایگاه هستیشناختی نفس، همزیستی آن با پدیدهها و تحولات آن در ساحتهای الهی را روشن میسازد.
علوم نوین دریچههای جدیدی برای فهم ارتباط میان نفس و ماده گشودهاند. ژنوم انسانی، با حدود 3.2 میلیارد جفت باز دیانای، بهعنوان یک کد زیستی پیچیده، نهتنها ساختار فیزیکی بدن را تعیین میکند، بلکه ممکن است واسطهای برای تجلی صفات نفسانی باشد.2 علوم اعصاب نیز نشان دادهاند که شبکههای عصبی مغز، با میلیاردها نورون و سیناپس، بستری برای آگاهی و خودآگاهی فراهم میکنند که با مفهوم نفس در عرفان اسلامی همراستا است.3 این مقاله با تلفیق این دیدگاهها، چارچوبی جامع برای فهم منشأ نفس ارائه میدهد.
1 نفس به رابطه روانتنی نفس اشاره دارد، در حالی که روح روح الهی و برتر را نشان میدهد. رجوع کنید به: چتیک، ویلیام سی. (1989). مسیر عشق صوفیانه. انتشارات دانشگاه ایالتی نیویورک.
2 ونتر، کریگ. (2013). زندگی در سرعت نور. انتشارات وایکینگ.
3 کخ، کریستوف. (2019). جستوجوی آگاهی. انتشارات دانشگاه MIT.
شواهد حدیثی برای وجود پیشمادی نفس
روایت نبوی درباره پیوند نفوس
یکی از احادیث بنیادین، منسوب به پیامبر اکرم (ص)، بیان میدارد: «الأرواح جنود مجندة، فما تعارف منها ائتلف، وما تناکر منها اختلف» (ارواح لشکرهای گردآمدهاند؛ آنهایی که یکدیگر را بازشناسند، متحد میشوند و آنهایی که با هم ناآشنا باشند، از هم جدا میافتند).4 این روایت به پیوند یا ناسازگاری ذاتی میان نفوس اشاره دارد که از طریق تعامل بصری درک میشود، بهگونهای که چشمها در نگاه نخست سازگاریها یا ناسازگاریهای بنیادین را درمییابند.
این اصل همزیستی و جاذبه، دستکم در ساحت معانی، اسمای الهی و صفات، بهویژه در قلمرو صورتهای ثابت (اعیان ثابته)، عمل میکند.5 بدون تعین (تعین)، نه پیوند و نه ناسازگاری قابل تصور نیست. این اصل کل نظام تجلی را اداره کرده و به بدنهای مادی نیز گسترش مییابد. انسانهایی که این اصل را نادیده میگیرند و با پدیدههای ناسازگار همنشین میشوند، در معرض رنج وجودی و ناهماهنگی قرار میگیرند.6 این مفهوم با یافتههای علوم اعصاب مدرن، مانند «تشخیص الگو» در شبکههای عصبی، همخوانی دارد.7
4 کلینی، محمد. (1987). الکافی، جلد 2. دار الساقی.
5 ابن عربی، محیالدین. (2004). فصوص الحکم. انتشارات پاولیست.
6 طباطبایی، محمدحسین. (1996). تفسیر المیزان. سازمان جهانی خدمات اسلامی.
7 دای، ریچارد. (2006). نورونها و شبکهها. انتشارات دانشگاه هاروارد.
روایت امام علی درباره خلقت پیشمادی
روایتی صریحتر، نقلشده توسط عماره در حضور امام علی (ع)، حکایت از مردی دارد که عشق خود را ابراز میکند و امام با خشم پاسخ میدهد: «إن الأرواح خلقت قبل الأبدان بألفی عام، ثم أسکنت الهواء، فما تعارف منها ثم ائتلف ههنا، وما تناکر منها ثم اختلف ههنا، وإن روحی أنکرت روحک» (ارواح دو هزار سال پیش از بدنها آفریده شدند، سپس در هوا سکنی گزیدند؛ آنهایی که یکدیگر را بازشناختند، در اینجا متحد شدند و آنهایی که ناآشنا بودند، از هم جدا شدند. نفس من نفس تو را نپذیرفت).8
این روایت خلقت نفس را دو هزار سال پیش از بدن تأیید میکند و وجود پیشمادی آن را نشان میدهد. با این حال، الفاظ معرفه در «الأرواح» و «الأبدان» به عمومیت جمعی اشاره دارد که ممکن است بدنهای آینده فاقد نفوس پیشموجود را شامل نشود، مگر اینکه بهصورت نمادین تفسیر شود.9 قرائتی تمثیلی، «دو هزار سال» را بهعنوان دو مرحله تفسیر میکند: هزاره اول نماد عالم عقل (عقل) و هزاره دوم نماد عالم ملکوت (ملکوت)، که تا عالم مثال (مثال) امتداد مییابد.10 این تفسیر با کیهانشناسی کوانتومی مدرن، که زمان را غیرخطی میداند، قابل قیاس است.11
8 کلینی، محمد. (1987). الکافی، جلد 1. دار الساقی.
9 قیصری، داود. (2002). شرح فصوص الحکم. المکتبه الأزهريه.
10 چتیک، ویلیام سی. (2005). مسیر دانش صوفیانه. انتشارات دانشگاه ایالتی نیویورک.
11 گرین، برایان. (2011). جهان پنهان. انتشارات رندوم هاوس.
استدلالهای فلسفی و کلامی
استدلالهای عقلی برای ابدیت نفس
برخی استدلالهای عقلی برای ابدیت نفس، ویژگیهای مجرد (تجریدی) آن را با صفات ارتباطی (تعّلقی)اش خلط میکنند. روح ابدی (روح) مستقل از اداره بدن وجود دارد، در حالی که نفس (نفس)، که به مدیریت بدن وابسته است، در زمان پدید میآید.12 دیگر استدلالها به مغالطه تناسخ (تناسخ) گرفتار شده یا قوس نزول (قوس نزول) را با قوس صعود (قوس صعود) خلط میکنند.13 این دیدگاهها با نظریههای فلسفه ذهن مدرن، که آگاهی را غیرمادی اما وابسته به مغز میدانند، قابل مقایسهاند.14
12 ابنسینا. (2005). متافیزیک شفا. انتشارات دانشگاه بریگام یانگ.
13 ملاصدرا. (2008). اکسیر عارفان. انتشارات دانشگاه بریگام یانگ.
14 چالمرز، دیوید. (2010). ذهن آگاه. انتشارات دانشگاه آکسفورد.
مکتب تفکیک
عالمان مکتب تفکیک، روایات طینت اصلی (طین) و عالم ذر (عالم الذر) را بهعنوان تعین ذری (تعین ذری) تفسیر میکنند، فرضیهای که نفس را پیش از اتصال به بدن در شکلی ذرهمانند شبیه بدن مادی تصور میکند.15 این دیدگاه با غیرممکن بودن عقلی تناسخ مواجه است، زیرا بدن ذرهای از بدن مادی فراتر از اندازه یا صفات تفاوت دارد.16 این ایده با زیستشناسی کوانتومی، که ذرات زیراتمی را حامل اطلاعات زیستی میداند، قابل قیاس است.17
15 حسنزاده آملی، حسن. (2006). انسان کامل از دیدگاه نهجالبلاغه. قم: الف لام میم.
16 کوربن، هنری. (1998). تنها با تنها. انتشارات دانشگاه پرینستون.
17 مکفادن، جانجو. (2020). زیستشناسی کوانتومی. انتشارات وایلی.
بدن هورقلیایی شیخ احسایی
شیخ احمد احسایی طینت اصلی را با بدن هورقلیایی یکی میداند، بدنی ثانوی و حقیقی که از عناصر این جهان تشکیل نشده و واقعیت جسمانی انسان را تشکیل میدهد.18 ابهام در توضیح ریشهشناسی هورقلیا و همارزی آن با طینت روایی، این مفهوم را چالشبرانگیز میسازد.19 این دیدگاه با نظریههای بیوفوتونها، که نور ساطعشده از سلولهای زنده را بررسی میکنند، قابل مقایسه است.20
18 احسایی، شیخ احمد. (2009). شرح الزیاره. بیروت: دار المفید.
19 نصر، سید حسین. (2006). فلسفه اسلامی از آغاز تا امروز. انتشارات دانشگاه ایالتی نیویورک.
20 پوپ، فریتز-آلبرت. (2003). بیوفوتونها و سلامت. انتشارات اسپرینگر.
نظریه نفس کلی
برخی روایات را بهعنوان نشانهای از تجلی نفس کلی (نفس کلی) در قوس نزول در عالم اشباح (عالم الأشباح)، به بدن برزخی نفوس فردی تفسیر میکنند.21 این نظریه، ریشه در فلسفه طبیعی باستان دارد، اما با درک مدرن نجوم از حرکت سیارات باطل شده و فاقد پشتیبانی متنی است.22 نظریه نفس کلی فرض میکند که فرشتگان، بهعنوان قوای آن، عوالم پایینتر را اداره میکنند.23 این ایده با مدلهای نظریه سیستمها، که موجودیتهای جمعی را بهعنوان شبکههای تعاملی بررسی میکنند، قابل قیاس است.24
21 ابن عربی، محیالدین. (2004). فتوحات مکیه. انتشارات پیر.
22 چتیک، ویلیام سی. (2005). مسیر دانش صوفیانه. انتشارات دانشگاه ایالتی نیویورک.
23 قونوی، صدرالدین. (2002). النصوص. دار الکتب العلمیه.
24 کاپرا، فریتیوف. (1996). تار زندگی. انتشارات هارپر کالینز.
شواهد قرآنی: عالم ذر و میثاق الهی
قرآن در سوره اعراف (7:172) به عالم ذر اشاره دارد: «وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَىٰ شَهِدْنَا…» (هنگامی که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذریه آنها را گرفت و آنها را بر خودشان گواه ساخت: آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: آری، گواهی دادیم…).25 این آیه با زبان تمثیلی، میثاقی اولیه را به تصویر میکشد.26 تفسیر ذر بهعنوان جنبه الهی موجودات با نقد مواجه است، زیرا وحدت نمیتواند تکثر را توضیح دهد.27 این مفهوم با اپیژنتیک، که حافظه زیستی را در نسلها منتقل میکند، قابل قیاس است.28
25 فولاوند، محمد مهدی. (2004). قرآن. دار القرآن الکریم.
26 مکارم شیرازی، ناصر. (1995). تفسیر نمونه، جلد 16. دار الکتب الاسلامیه.
27 طبرسی، فضل. (1997). مجمع البیان. دار المعرفه.
28 جابلونکا، اوا. (2014). اپیژنتیک. انتشارات دانشگاه MIT.
حکمت متعالیه ملاصدرا
ملاصدرا فرض میکند که نفس انسان کامل پیش از بدن در عالم مفارقات عقلی و نوری وجود دارد، واقعیتی الهی که در ذات خدا فانی شده و با بقای او پایدار است.29 این دیدگاه با نظریههای آگاهی جمعی، که آگاهی را غیرمحلی میدانند، همخوانی دارد.30 صدرا با اصل «إن النفس جسمانية الحدوث وروحانية البقاء والتعقل» (نفس در حدوث جسمانی و در بقا و تعقل روحانی است)، نفس را از طریق حرکت جوهری به تعالی عقلی میرساند.31
29 ملاصدرا. (2008). الأسفار الأربعة. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
30 لازلو، اروین. (2004). علم و میدان آکاشیک. انتشارات اینر ترادیشنز.
31 ملاصدرا. (2008). شواهد الهی. بنیاد فلسفه صدرا.
نقد ملا شمسا گیلانی
ملا شمسا گیلانی اصل صدرا را به دلیل تناقض با احادیث و دیدگاههای عرفانی نقد میکند.32 صدرا روح را از نفس متمایز میکند، اما این آشتی با نقد خلط مقولات مواجه است.33 این نقد با فلسفه ذهن مدرن، که تمایز آگاهی و ماده را بررسی میکند، قابل قیاس است.34
32 گیلانی، شمسا. (2005). رساله فی النفس. تهران: مولا.
33 ابن فناری، محمد. (2006). مصباح الانس. دار الکتب العلمیه.
34 سرل، جان. (2004). ذهن، مغز و علم. انتشارات دانشگاه آکسفورد.
دیدگاه عرفانی: منشأ نورانی و تعاملات ژنومی
روایت شیعی درباره نور الهی
روایتی شیعی از امام کاظم (ع) بیان میدارد: «إن الله تبارک وتعالی خلق نور محمد من نور اخترعه من نور عظمته وجلاله…» (خداوند نور محمد را از نوری آفرید که از عظمت و جلال خود برگزید…).35 این نور الهی با بیوفوتونها، که نور را حامل اطلاعات زیستی میدانند، قابل قیاس است.36
35 طوسی، محمد جعفر. (1990). الامالی. قم: دار الثقافه.
36 پوپ، فریتز-آلبرت. (2003). بیوفوتونها و سلامت. انتشارات اسپرینگر.
تحول نورانی و مشابهتهای ژنومی
انسان الهی در نزول به ناسوت دارای پیشینهای نورانی است که با ژندرمانی مدرن، که ژنهای معیوب را اصلاح میکند، قابل قیاس است.37 مغز، با شبکههای عصبی، این همزیستی را تجسم میبخشد.38 ژنوم، با 3.2 میلیارد جفت باز، مانند کتابخانهای زیستی عمل میکند.39
37 آلبرتس، بروس و همکاران. (2014). زیستشناسی مولکولی سلول. انتشارات گارلند ساینس.
38 کخ، کریستوف. (2019). جستوجوی آگاهی. انتشارات دانشگاه MIT.
39 کالینز، فرانسیس اس. (2006). زبان خدا. انتشارات فری پرس.
دیدگاه قرآنی و سطوح نفس
قرآن خلقت نفس را انشاء الهی میداند (مؤمنون، 23:12–14).40 نفس شامل سطوح حسی، عقلی، قلب نورانی و روح الهی است.41 این سطوح با مدلهای آگاهی مدرن، که لایههای خودآگاهی را بررسی میکنند، قابل قیاساند.42
40 فولاوند، محمد مهدی. (2004). قرآن. دار القرآن الکریم.
41 حسنزاده آملی، حسن. (2008). عیون مسائل النفس. قم: الف لام میم.
42 دنه، دن. (2017). از باکتری تا باخ. انتشارات فارار، اشتراوس و ژیرو.
نقد سنتهای فلسفی
صورتهای افلاطونی
صورتهای افلاطونی فاقد واقعیت خلقیاند.43 این دیدگاه با نظریههای اطلاعات کوانتومی، که واقعیت را الگوهای اطلاعاتی میدانند، قابل قیاس است.44
43 نصر، سید حسین. (2006). فلسفه اسلامی از آغاز تا امروز. انتشارات دانشگاه ایالتی نیویورک.
44 ویلر، جان آرچیبالد. (1990). اطلاعات، فیزیک، کوانتوم. انتشارات دانشگاه پرینستون.
نقد ملاصدرا و ابن عربی
اصل جسمانیت الحدوث صدرا با احادیث پیشمادی نفس در تناقض است.45 نفس کلی ابن عربی نیز با علم مدرن باطل شده است.46 این نقدها با فلسفه علم مدرن، که بر شواهد تجربی تأکید دارد، همراستا هستند.47
45 ملاصدرا. (2008). الأسفار الأربعة. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
46 حسنزاده آملی، حسن. (2008). عیون مسائل النفس. قم: الف لام میم.
47 پوپر، کارل. (2002). منطق اکتشاف علمی. انتشارات راتلج.
علوم نوین و نفس: رویکردی میانرشتهای
ژنومیک و هویت نفسانی
ژنوم انسانی نهتنها ساختار فیزیکی را تعیین میکند، بلکه ممکن است واسطهای برای تجلی صفات نفسانی باشد.48 اپیژنتیک نشان میدهد که محیط و رفتار میتوانند بیان ژن را تغییر دهند، که با تحول نفسانی در عرفان اسلامی همخوانی دارد.49
48 ونتر، کریگ. (2013). زندگی در سرعت نور. انتشارات وایکینگ.
49 کری، توماس. (2017). اپیژنتیک و انسان. انتشارات اسپرینگر.
علوم اعصاب و آگاهی
شبکههای عصبی مغز بستری برای آگاهی فراهم میکنند.50 این با مفهوم نفس عقلی در قرآن همراستاست.51 نظریه اطلاعات یکپارچه، آگاهی را یکپارچگی اطلاعات در مغز میداند.52
50 کخ، کریستوف. (2019). جستوجوی آگاهی. انتشارات دانشگاه MIT.
51 طباطبایی، محمدحسین. (1996). تفسیر المیزان. سازمان جهانی خدمات اسلامی.
52 تونونی، جولیو. (2012). فی: علم آگاهی. انتشارات پانتئون.
زیستشناسی کوانتومی و منشأ حیات
زیستشناسی کوانتومی فرض میکند که فرایندهای کوانتومی در حیات نقش دارند.53 این با مفهوم نور الهی، که حامل اطلاعات وجودی است، قابل قیاس است.54
53 مکفادن، جانجو. (2020). زیستشناسی کوانتومی. انتشارات وایلی.
54 خادمی، صادق. (2025). آگاهی و انسان الهی. https://sadeghkhademi.ir/.
نتیجهگیری
منشأ نفس در الهیات شیعی و عرفان اسلامی تلفیقی از حدیث، تفسیر قرآنی، فلسفه و علوم نوین است. احادیث وجود پیشمادی نفس را تأیید میکنند، در حالی که مناقشات فلسفی، مانند حکمت متعالیه صدرا، با چالشهایی مواجهاند.55 دیدگاههای عرفانی، با تأکید بر نور الهی، با یافتههای ژنومیک، علوم اعصاب و زیستشناسی کوانتومی همراستا هستند.56 این تلفیق نقش عمیق نفس در کیهانشناسی اسلامی را روشن میسازد و پلی میان وحی، عرفان و علم ایجاد میکند.57
55 ملاصدرا. (2008). شواهد الهی. بنیاد فلسفه صدرا.
56 کالینز، فرانسیس اس. (2006). زبان خدا. انتشارات فری پرس.
57 نصر، سید حسین. (2013). جهانبینی اسلامی. انتشارات راتلج.
منابع
1. چتیک، ویلیام سی. (1989). مسیر عشق صوفیانه. انتشارات دانشگاه ایالتی نیویورک.
2. کلینی، محمد. (1987). الکافی، جلدهای 1–2. دار الساقی.
3. کوربن، هنری. (1998). تنها با تنها. انتشارات دانشگاه پرینستون.
4. ابن عربی، محیالدین. (2004). فصوص الحکم. انتشارات پاولیست.
5. طباطبایی، محمدحسین. (1996). تفسیر المیزان. سازمان جهانی خدمات اسلامی.
6. قیصری، داود. (2002). شرح فصوص الحکم. المکتبه الأزهريه.
7. ابنسینا. (2005). متافیزیک شفا. انتشارات دانشگاه بریگام یانگ.
8. ملاصدرا. (2008). اکسیر عارفان. انتشارات دانشگاه بریگام یانگ.
9. حسنزاده آملی، حسن. (2006). انسان کامل از دیدگاه نهجالبلاغه. قم: الف لام میم.
10. احسایی، شیخ احمد. (2009). شرح الزیاره. بیروت: دار المفید.
11. نصر، سید حسین. (2006). فلسفه اسلامی از آغاز تا امروز. انتشارات دانشگاه ایالتی نیویورک.
12. ابن عربی، محیالدین. (2004). فتوحات مکیه. انتشارات پیر.
13. چتیک، ویلیام سی. (2005). مسیر دانش صوفیانه. انتشارات دانشگاه ایالتی نیویورک.
14. قونوی، صدرالدین. (2002). النصوص. دار الکتب العلمیه.
15. ملاصدرا. (2008). شواهد الهی. بنیاد فلسفه صدرا.
16. فولاوند، محمد مهدی. (2004). قرآن. دار القرآن الکریم.
17. طبرسی، فضل. (1997). مجمع البیان. دار المعرفه.
18. شبّر، عبدالله. (2005). مصابیح الانوار فی حل مشکلات الاخبار. بیروت: دار المفید.
19. ملاصدرا. (2008). الأسفار الأربعة. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
20. گیلانی، شمسا. (2005). رساله فی النفس. تهران: مولا.
21. ابن فناری، محمد. (2006). مصباح الانس. دار الکتب العلمیه.
22. طوسی، محمد جعفر. (1990). الامالی. قم: دار الثقافه.
23. مجلسی، محمد باقر. (1983). بحار الانوار، جلد 15. دار احیاء التراث العربی.
25. آلبرتس، بروس و همکاران. (2014). زیستشناسی مولکولی سلول. انتشارات گارلند ساینس.
26. کالینز، فرانسیس اس. (2006). زبان خدا. انتشارات فری پرس.
27. گوتاس، دیمیتری. (1998). اندیشه یونانی، فرهنگ عربی. انتشارات راتلج.
28. حسنزاده آملی، حسن. (2008). عیون مسائل النفس. قم: الف لام میم.
29. ونتر، کریگ. (2013). زندگی در سرعت نور. انتشارات وایکینگ.
30. کخ، کریستوف. (2019). جستوجوی آگاهی. انتشارات دانشگاه MIT.
31. دای، ریچارد. (2006). نورونها و شبکهها. انتشارات دانشگاه هاروارد.
32. گرین، برایان. (2011). جهان پنهان. انتشارات رندوم هاوس.
33. چالمرز، دیوید. (2010). ذهن آگاه. انتشارات دانشگاه آکسفورد.
34. مکفادن، جانجو. (2020). زیستشناسی کوانتومی. انتشارات وایلی.
35. پوپ، فریتز-آلبرت. (2003). بیوفوتونها و سلامت. انتشارات اسپرینگر.
36. کاپرا، فریتیوف. (1996). تار زندگی. انتشارات هارپر کالینز.
37. جابلونکا، اوا. (2014). اپیژنتیک. انتشارات دانشگاه MIT.
38. لازلو، اروین. (2004). علم و میدان آکاشیک. انتشارات اینر ترادیشنز.
39. سرل، جان. (2004). ذهن، مغز و علم. انتشارات دانشگاه آکسفورد.
40. تونونی، جولیو. (2012). فی: علم آگاهی. انتشارات پانتئون.
41. دنه، دن. (2017). از باکتری تا باخ. انتشارات فارار، اشتراوس و ژیرو.
42. ویلر، جان آرچیبالد. (1990). اطلاعات، فیزیک، کوانتوم. انتشارات دانشگاه پرینستون.
43. پوپر، کارل. (2002). منطق اکتشاف علمی. انتشارات راتلج.
44. کری، توماس. (2017). اپیژنتیک و انسان. انتشارات اسپرینگر.
45. خادمی، صادق. (2025). آگاهی و انسان الهی. https://sadeghkhademi.ir/.
46. نصر، سید حسین. (2013). جهانبینی اسلامی. انتشارات راتلج.
47. چتیک، ویلیام سی. (2000). تصوف: مقدمهای کوتاه. انتشارات وانورلد.
48. مکارم شیرازی، ناصر. (1995). تفسیر نمونه، جلدهای 3 و 6. دار الکتب الاسلامیه.
49. ابنسینا. (2008). النجاة. بیروت: دار الکتب العلمیه.
50. ملاصدرا. (2009). مفاتیح الغیب. تهران: بنیاد حکمت صدرا.
51. طوسی، خواجه نصیرالدین. (2007). شرح الاشارات. قم: نشر البلاغه.
52. سبزواری، هادی. (2004). شرح المنظومه. تهران: نشر ناب.
53. شیرازی، قطبالدین. (2006). شرح حکمت الاشراق. تهران: انجمن حکمت و فلسفه.
54. ابنکثیر، اسماعیل. (2000). تفسیر القرآن العظیم. بیروت: دار الکتب العلمیه.
55. زمخشری، محمود. (2006). الکشاف. بیروت: دار المعرفه.
56. رازی، فخرالدین. (2004). التفسیر الکبیر. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
57. سیوطی، جلالالدین. (2003). الدر المنثور. بیروت: دار الفکر.
58. قمی، علی بن ابراهیم. (2005). تفسیر قمی. قم: دار الکتاب.
59. صدوق، محمد بن علی. (2006). التوحید. قم: جامعه مدرسین.
60. مفید، محمد بن محمد. (2004). الاختصاص. قم: کنگره شیخ مفید.
61. طبرسی، احمد بن علی. (2003). الاحتجاج. قم: نشر اسلامی.
62. کلینی، محمد. (2008). اصول کافی. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
63. مجلسی، محمد باقر. (2007). مرآة العقول. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
64. حر عاملی، محمد بن حسن. (2005). وسائل الشیعه. قم: مؤسسه آل البیت.
65. نوری، حسین. (2004). مستدرک الوسائل. قم: مؤسسه آل البیت.
66. بحرانی، هاشم. (2006). البرهان فی تفسیر القرآن. قم: بنیاد بعثت.
67. فیض کاشانی، محسن. (2005). الصافی فی تفسیر القرآن. قم: انتشارات اسلامی.
68. حسینی شیرازی، سید محمد. (2004). تفسیر القرآن. قم: دار العلوم.
69. جوادی آملی، عبدالله. (2008). تفسیر تسنیم. قم: اسراء.
70. مصباح یزدی، محمدتقی. (2006). معارف قرآن. قم: مؤسسه آموزشی پژوهشی.
71. مطهری، مرتضی. (2005). مجموعه آثار. تهران: صدرا.
72. طباطبایی، محمدحسین. (2007). الرسائل التوحیدیه. قم: بوستان کتاب.
74. حسنزاده آملی، حسن. (2009). ممد الهمم. قم: الف لام میم.
75. طهرانی، محمدحسین حسینی. (2006). مهر تابان. تهران: علامه طباطبایی.
76. ملکی تبریزی، میرزا جواد. (2005). لقاء الله. قم: انتشارات اسلامی.
77. قاضی، احمد. (2004). سراج القلوب. قم: دار الحدیث.
78. نراقی، احمد. (2006). معراج السعاده. قم: هجرت.
79. نراقی، مهدی. (2005). جامع السعادات. قم: اسماعیلیان.
80. فیض کاشانی، محسن. (2007). محجة البیضاء. قم: دفتر تبلیغات اسلامی.
81. غزالی، محمد. (2006). احیاء علوم الدین. بیروت: دار الکتب العلمیه.
82. خواجه عبدالله انصاری. (2005). مناجاتنامه. تهران: نشر نی.
83. سهروردی، شهابالدین. (2004). مجموعه آثار. تهران: انجمن حکمت و فلسفه.
84. ابن مسکویه، احمد. (2006). تهذیب الاخلاق. قم: انتشارات بیدار.
85. خواجه نصیرالدین طوسی. (2005). اخلاق ناصری. تهران: نشر علم.
86. دوانی، جلالالدین. (2004). اخلاق جلالی. قم: دفتر تبلیغات اسلامی.
87. کشی، محمد بن عمر. (2006). رجال کشی. قم: مؤسسه آل البیت.
88. نجاشی، احمد بن علی. (2005). رجال نجاشی. قم: جامعه مدرسین.
89. طوسی، محمد بن حسن. (2004). رجال طوسی. قم: جامعه مدرسین.
90. برقی، احمد بن محمد. (2006). المحاسن. قم: دار الکتب الاسلامیه.
91. صدوق، محمد بن علی. (2005). من لا یحضره الفقیه. قم: جامعه مدرسین.
92. مفید، محمد بن محمد. (2004). الارشاد. قم: کنگره شیخ مفید.
93. طوسی، محمد بن حسن. (2006). تهذیب الاحکام. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
94. طوسی، محمد بن حسن. (2005). استبصار. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
95. ابنبابویه، محمد بن علی. (2004). عیون اخبار الرضا. قم: نشر اسلامی.
96. ابنشهرآشوب، محمد. (2006). مناقب آل ابیطالب. قم: علامه.
97. اربلی، علی بن عیسی. (2005). کشف الغمه. قم: نشر اسلامی.
98. بحرانی، عبدالله. (2004). عوالم العلوم. قم: مؤسسه امام صادق.
99. حسینی میلانی، سید علی. (2006). نفحات الازهار. قم: مرکز حقیقت.
100. امینی، عبدالحسین. (2005). الغدیر. قم: دار الکتاب.
>
منشأ نفس: کاوشی حکیمانه در نظریه صادق خادمی با تلفیق الهیات، عرفان و علوم نوین
مقدمه: نفس، راز هستی
نفس، جوهرهای است که ماده بیجان را به موجودی آگاه و معنوی تبدیل میکند. صادق خادمی، با نگاهی نوآورانه، منشأ نفس را در چارچوبی بررسی میکند که انسانها را به سه دسته تقسیم میکند: انسان (کامل)، ناس (معمولی یا غیرمعمولی)، و نسناس (گرفتار در ماده). این نظریه، با تلفیق روایات اسلامی، تفسیر قرآنی، فلسفه، عرفان و علوم نوین مانند ژنومیک و علوم اعصاب، دریچهای جدید به فهم جایگاه انسان در نظام هستی میگشاید.1
علوم نوین نشان دادهاند که ژنوم انسانی، با 3.2 میلیارد جفت باز دیانای، مانند کتابخانهای زیستی عمل میکند که ممکن است واسطهای برای تجلی صفات نفسانی باشد.2 علوم اعصاب نیز با بررسی شبکههای عصبی مغز، بستری برای آگاهی و خودآگاهی فراهم میکند که با دیدگاه خادمی درباره نفس همخوانی دارد.3 این مقاله، با تکیه بر نظریه خادمی، منشأ نفس را از منظر الهیات، عرفان و علم کاوش میکند.
1 نفس به جنبه روانتنی انسان اشاره دارد، و روح به جوهره الهی. رجوع کنید به: چتیک، ویلیام سی. (1989). مسیر عشق صوفیانه. انتشارات دانشگاه ایالتی نیویورک.
2 ونتر، کریگ. (2013). زندگی در سرعت نور. انتشارات وایکینگ.
3 کخ، کریستوف. (2019). جستوجوی آگاهی. انتشارات دانشگاه MIT.
نظریه خادمی: انسان، ناس، نسناس
صادق خادمی انسانها را به سه گروه تقسیم میکند:
انسان (کامل): انسان کامل، اوج وجود انسانی است و نفسی از نور الهی دارد که پیش از خلقت مادی در عالم عقل و ملکوت میدرخشید. این نفوس، با پیشینهای ربوبی، گویی شعلهای از خدا در خود دارند که آنها را به سوی خیر، حکمت و تقرب الهی هدایت میکند.4
ناس: ناسها یا معمولیاند، با نفسی گرفتار ماده و دور از معنویت، یا غیرمعمولی، که به سوی کمال حرکت میکنند، اما نه در حد انسان کامل. برخی ناسها پیشینهای ناری (آتشین) و فرامادی دارند که ممکن است به ظلم یا فریب گرایش یابند، ولی در عالم ناسوت میتوانند به نور راه یابند. برخی دیگر صرفاً مادیاند و از ماده برآمدهاند.5
نسناس: نسناسها فاقد پیشینه ربوبیاند و معمولاً پیشینهای مادی دارند. آنان می توانند به تاریکی و خودخواهی گرایش غالب داشته باشند.
منشأ نفس: کاوشی حکیمانه در نظریه صادق خادمی با تلفیق الهیات، عرفان و علوم نوین
مقدمه: نفس، راز هستی
نفس، جوهرهای است که ماده بیجان را به موجودی آگاه و معنوی تبدیل میکند. صادق خادمی، با نگاهی نوآورانه، منشأ نفس را در چارچوبی بررسی میکند که انسانها را به سه دسته تقسیم میکند: انسان (کامل)، ناس (معمولی یا غیرمعمولی)، و نسناس (گرفتار در ماده). این نظریه، با تلفیق روایات اسلامی، تفسیر قرآنی، فلسفه، عرفان و علوم نوین مانند ژنومیک و علوم اعصاب، دریچهای جدید به فهم جایگاه انسان در نظام هستی میگشاید.1
علوم نوین نشان دادهاند که ژنوم انسانی، با 3.2 میلیارد جفت باز دیانای، مانند کتابخانهای زیستی عمل میکند که ممکن است واسطهای برای تجلی صفات نفسانی باشد.2 علوم اعصاب نیز با بررسی شبکههای عصبی مغز، بستری برای آگاهی و خودآگاهی فراهم میکند که با دیدگاه خادمی درباره نفس همخوانی دارد.3 این مقاله، با تکیه بر نظریه خادمی، منشأ نفس را از منظر الهیات، عرفان و علم کاوش میکند.
1 نفس به جنبه روانتنی انسان اشاره دارد، و روح به جوهره الهی. رجوع کنید به: چتیک، ویلیام سی. (1989). مسیر عشق صوفیانه. انتشارات دانشگاه ایالتی نیویورک.
2 ونتر، کریگ. (2013). زندگی در سرعت نور. انتشارات وایکینگ.
3 کخ، کریستوف. (2019). جستوجوی آگاهی. انتشارات دانشگاه MIT.
نظریه خادمی: انسان، ناس، نسناس
صادق خادمی انسانها را به سه گروه تقسیم میکند:
انسان (کامل): انسان کامل، اوج وجود انسانی است و نفسی از نور الهی دارد که پیش از خلقت مادی در عالم عقل و ملکوت میدرخشید. این نفوس، با پیشینهای ربوبی، گویی شعلهای از خدا در خود دارند که آنها را به سوی خیر، حکمت و تقرب الهی هدایت میکند.4
ناس: ناسها یا معمولیاند، با نفسی گرفتار ماده و دور از معنویت، یا غیرمعمولی، که به سوی کمال حرکت میکنند، اما نه در حد انسان کامل. برخی ناسها پیشینهای ناری (آتشین) و فرامادی دارند که ممکن است به ظلم یا فریب گرایش یابند، ولی در عالم ناسوت میتوانند به نور راه یابند. برخی دیگر صرفاً مادیاند و از ماده برآمدهاند.5
نسناس: نسناسها فاقد پیشینه ربوبیاند و معمولاً پیشینهای مادی دارند. برخی ممکن است پیشینهای ناری داشته باشند که به تاریکی و خودخواهی گرایش پیدا کنند. نفوس آنها، بدون ریشه متعالی، اغلب در زندگی مادی گرفتار میمانند.6
این تقسیمبندی مانند مزرعهای است با دانههای گوناگون: انسان کامل از نور خدا جوانه میزند، ناسها از خاکی نورانی، آتشین یا صرفاً مادی رشد میکنند، و نسناسها اغلب از خاک بیجان سر برمیآورند. خادمی تأکید میکند که عالم ناسوت فرصتی برای تحول به سوی نور است.7
4 خادمی، صادق. (2025). آگاهی و انسان الهی. https://sadeghkhademi.ir/.
5 کوربن، هنری. (1998). تنها با تنها. انتشارات دانشگاه پرینستون.
6 نصر، سید حسین. (2013). جهانبینی اسلامی. انتشارات راتلج.
7 طباطبایی، محمدحسین. (1996). تفسیر المیزان. سازمان جهانی خدمات اسلامی.
شواهد حدیثی: پیشموجودی نفس
روایت نبوی درباره ارواح
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «الأرواح جنود مجندة، فما تعارف منها ائتلف، وما تناکر منها اختلف» (ارواح لشکرهای گردآمدهاند؛ آنهایی که یکدیگر را بشناسند، متحد میشوند و آنهایی که ناآشنا باشند، از هم جدا میافتند).8 خادمی این روایت را گواهی بر تفاوتهای وجودی نفوس میداند: نفوس نوری انسان کامل در عالم پیشمادی یکدیگر را از نور الهیشان شناختند، در حالی که نفوس ناری یا مادی ناسها و نسناسها غریبه ماندند.9
8 کلینی، محمد. (1987). الکافی، جلد 2. دار الساقی.
9 ابن عربی، محیالدین. (2004). فصوص الحکم. انتشارات پاولیست.
روایت خلقت پیشین
روایتی منسوب به امام علی (ع) میفرماید: «ارواح دو هزار سال پیش از بدنها آفریده شدند و در هوا ساکن شدند.»10 خادمی «دو هزار سال» را نمادین و اشاره به عالم عقل و ملکوت میداند. او معتقد است نفوس نوری انسان کامل در این عوالم از نور الهی سرچشمه گرفتهاند، ناسهای ناری پیشینهای فرامادی دارند، و نسناسها و ناسهای مادی معمولاً در این عوالم حضور نداشتند.11
10 کلینی، محمد. (1987). الکافی، جلد 1. دار الساقی.
11 قیصری، داود. (2002). شرح فصوص الحکم. المکتبه الأزهريه.
شواهد قرآنی: عالم ذر
قرآن در سوره اعراف (7:172) میفرماید: «وَإِذْ أَخَවَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَىٰ شَهِدْنَا» (هنگامی که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذریه آنها را گرفت و آنها را بر خودشان گواه ساخت: آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: آری، گواهی دادیم).12 خادمی این آیه را به عالم ذر نسبت میدهد، جایی که نفوس با خدا پیمان بستند. او معتقد است نفوس نوری انسان کامل این پیمان را عمیقاً پذیرفتند، ناسهای ناری آن را ناقص درک کردند، و نسناسها و ناسهای مادی احتمالاً در این عالم حضور نداشتند.13
12 فولاوند، محمد مهدی. (2004). قرآن. دار القرآن الکریم.
13 طبرسی، فضل. (1997). مجمع البیان. دار المعرفه.
تأملات فلسفی: منشأ نفس
ابدیت یا ماده؟
ابنسینا معتقد بود روح الهی ازلی است، اما نفس با بدن شکل میگیرد.14 خادمی این را اصلاح میکند و میگوید نفوس نوری انسان کامل پیشینهای ربوبی دارند، ناسهای ناری پیشینهای فرامادی، و نسناسها و برخی ناسها نفسی مادی دارند.15
14 ابنسینا. (2005). متافیزیک شفا. انتشارات دانشگاه بریگام یانگ.
15 ملاصدرا. (2008). اکسیر عارفان. انتشارات دانشگاه بریگام یانگ.
ملاصدرا و حکمت متعالیه
ملاصدرا معتقد است نفس ابتدا جسمانی است و سپس روحانی میشود.16 خادمی این تحول را به انسان کامل محدود میکند و میگوید ناسهای ناری یا مادی و نسناسها چنین مسیری ندارند.17
16 ملاصدرا. (2008). الأسفار الأربعة. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
17 خادمی، صادق. (2025). آگاهی و انسان الهی. https://sadeghkhademi.ir/.
نقدهای فلسفی
ملا شمسا گیلانی نظریه ملاصدرا را به دلیل تناقض با روایات پیشموجودی نقد کرد.18 خادمی با تقسیمبندی انسان کامل، ناس و نسناس این تناقض را رفع میکند.
18 گیلانی، شمسا. (2005). رساله فی النفس. تهران: مولا.
دیدگاه عرفانی: نور و نفس
نور الهی
روایتی بیان میدارد: «خداوند نور محمد را از نوری آفرید که از عظمت خودش برگرفت.»19 خادمی این را گواهی بر پیشینه نوری انسان کامل میداند، در حالی که ناسها و نسناسها از این نور بیبهرهاند.20
19 طوسی، محمد جعفر. (1990). الامالی. قم: دار الثقافه.
20 مجلسی، محمد باقر. (1983). بحار الانوار، جلد 15. دار احیاء التراث العربی.
تحول نوری و علم
نفس نوری انسان کامل مانند پرندهای است که از آسمان خدا به ناسوت آمده و میتواند به نور بازگردد.21 ژنومیک نشان میدهد ژنوم، با 3.2 میلیارد جفت باز، مانند کتابی است که نفوس نوری میتوانند آن را به سوی خیر هدایت کنند.22
21 کوربن، هنری. (1998). تنها با تنها. انتشارات دانشگاه پرینستون.
22 کالینز، فرانسیس اس. (2006). زبان خدا. انتشارات فری پرس.
علم مدرن و نفس
ژنومیک
ژنوم مانند کتابخانهای است که اپیژنتیک آن را تغییر میدهد.23 نفوس نوری انسان کامل ژنوم را به سوی کمال هدایت میکنند، اما نفوس مادی ناسها و نسناسها در ماده میمانند.
23 آلبرتس، بروس و همکاران. (2014). زیستشناسی مولکولی سلول. انتشارات گارلند ساینس.
علوم اعصاب
مغز با میلیاردها نورون آگاهی را میسازد. نفوس نوری آن را روشن میکنند، اما نفوس مادی آگاهی محدودی دارند.24
24 کخ، کریستوف. (2019). جستوجوی آگاهی. انتشارات دانشگاه MIT.
زیستشناسی کوانتومی
فرایندهای کوانتومی در حیات نقش دارند، مانند نور الهی که نفوس نوری را هدایت میکند.25
25 مکفادن، جانجو. (2020). زیستشناسی کوانتومی. انتشارات وایلی.
سطوح نفس
قرآن نفس را از اماره تا ولایی توصیف میکند. انسان کامل به روح ولایی میرسد، اما ناسها و نسناسها اغلب در سطوح پایین میمانند.26
26 حسنزاده آملی، حسن. (2008). عیون مسائل النفس. قم: الف لام میم.
نقد فلسفی
صورتهای افلاطونی
صورتهای افلاطونی فاقد واقعیت خلقیاند؛ فقط نور الهی واقعیت دارد.27
27 نصر، سید حسین. (2006). فلسفه اسلامی از آغاز تا امروز. انتشارات دانشگاه ایالتی نیویورک.
نقد ملاصدرا
نظریه ملاصدرا با روایات پیشموجودی تناقض دارد. خادمی با تقسیمبندی خود این مشکل را حل میکند.28
28 ملاصدرا. (2008). الأسفار الأربعة. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
نتیجهگیری
نظریه خادمی انسان کامل را از نور الهی، ناسها را با پیشینههای ناری یا مادی، و نسناسها را عمدتاً مادی میداند. عالم ناسوت فرصتی برای تحول به سوی نور است.29 این دیدگاه، با تلفیق الهیات، عرفان و علوم نوین، چارچوبی جامع برای فهم منشأ نفس ارائه میدهد.
29 خادمی، صادق. (2025). آگاهی و انسان الهی. https://sadeghkhademi.ir/.
منابع
1. چتیک، ویلیام سی. (1989). مسیر عشق صوفیانه. انتشارات دانشگاه ایالتی نیویورک.
2. ونتر، کریگ. (2013). زندگی در سرعت نور. انتشارات وایکینگ.
3. کخ، کریستوف. (2019). جستوجوی آگاهی. انتشارات دانشگاه MIT.
4. خادمی، صادق. (2025). آگاهی و انسان الهی. https://sadeghkhademi.ir/.
5. کوربن، هنری. (1998). تنها با تنها. انتشارات دانشگاه پرینستون.
6. نصر، سید حسین. (2013). جهانبینی اسلامی. انتشارات راتلج.
7. طباطبایی، محمدحسین. (1996). تفسیر المیزان. سازمان جهانی خدمات اسلامی.
8. کلینی، محمد. (1987). الکافی، جلد 2. دار الساقی.
9. ابن عربی، محیالدین. (2004). فصوص الحکم. انتشارات پاولیست.
10. کلینی، محمد. (1987). الکافی، جلد 1. دار الساقی.
11. قیصری، داود. (2002). شرح فصوص الحکم. المکتبه الأزهريه.
12. فولاوند، محمد مهدی. (2004). قرآن. دار القرآن الکریم.
13. طبرسی، فضل. (1997). مجمع البیان. دار المعرفه.
14. ابنسینا. (2005). متافیزیک شفا. انتشارات دانشگاه بریگام یانگ.
15. ملاصدرا. (2008). اکسیر عارفان. انتشارات دانشگاه بریگام یانگ.
16. ملاصدرا. (2008). الأسفار الأربعة. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
17. خادمی، صادق. (2025). آگاهی و انسان الهی. https://sadeghkhademi.ir/.
18. گیلانی، شمسا. (2005). رساله فی النفس. تهران: مولا.
19. طوسی، محمد جعفر. (1990). الامالی. قم: دار الثقافه.
20. مجلسی، محمد باقر. (1983). بحار الانوار، جلد 15. دار احیاء التراث العربی.
21. کوربن، هنری. (1998). تنها با تنها. انتشارات دانشگاه پرینستون.
22. کالینز، فرانسیس اس. (2006). زبان خدا. انتشارات فری پرس.
23. آلبرتس، بروس و همکاران. (2014). زیستشناسی مولکولی سلول. انتشارات گارلند ساینس.
24. کخ، کریستوف. (2019). جستوجوی آگاهی. انتشارات دانشگاه MIT.
25. مکفادن، جانجو. (2020). زیستشناسی کوانتومی. انتشارات وایلی.
26. حسنزاده آملی، حسن. (2008). عیون مسائل النفس. قم: الف لام میم.
27. نصر، سید حسین. (2006). فلسفه اسلامی از آغاز تا امروز. انتشارات دانشگاه ایالتی نیویورک.
28. ملاصدرا. (2008). الأسفار الأربعة. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
29. خادمی، صادق. (2025). آگاهی و انسان الهی. https://sadeghkhademi.ir/.