در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 63

متن درس

اسماء و صفات الهی: ذکر، اطاعت و سلوک در پرتو روایات ولایی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۳)

مقدمه

ذکر، چونان نوری الهی، قلب مؤمن را روشن ساخته و او را به سوی مقام قرب و اطاعت رهنمون می‌سازد. درس‌گفتار شصت و سوم از سلسله مباحث آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با محوریت ذکر و ارتباط آن با اطاعت، سلوک معنوی، و اسماء حسنی، به تبیین این رکن اساسی عرفان اسلامی در پرتو روایات اهل بیت علیهم‌السلام می‌پردازد. این گفتار، با تأکید بر بی‌نهایت بودن ذکر، تقسیم‌بندی آن به عام و خاص، جلی و خفی، و پیوند آن با عمل صالح و دوری از ریا، راهنمایی جامع برای سالکان طریق معرفت ارائه می‌دهد.

بخش اول: بی‌نهایت بودن ذکر

ذکر، برخلاف سایر امور که دارای حد و پایان‌اند، بی‌نهایت است و تنها با مرگ مؤمن پایان می‌یابد. روایت از امام صادق علیه‌السلام، «ما من شیء إلا وله حد ینتهی إلیه إلا الذکر» (بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۱۶۳)، تأکید می‌کند که ذکر، به دلیل ارتباط با ذات بی‌نهایت الهی، حد و مرزی ندارد. این ویژگی، ذکر را عملی پیوسته و دائمی در زندگی مؤمن معرفی می‌کند، چنان‌که پایان آن، به معنای قطع ارتباط با حیات دنیوی است.

ذکر، مانند رودی است که بی‌وقفه به سوی دریای بی‌کران الهی جاری است. قرآن کریم در آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا ۝ وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا» (احزاب: ۴۱-۴۲)؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خدا را بسیار یاد کنید و صبح و شام او [مطلب حذف شد] )، بر کثرت و استمرار ذکر تأکید دارد. نهایتی برای ذکر وجود ندارد، مگر آنکه سالک از ناسوت فارغ شود.

درنگ: ذکر، به دلیل ارتباط با ذات بی‌نهایت الهی، عملی بی‌نهایت است که تنها با مرگ مؤمن پایان می‌یابد.

بخش دوم: تقسیم‌بندی ذکر: عام و خاص، جلی و خفی

ذکر به انواع عام (بدون محدودیت زمان و مکان) و خاص (با زمان و مکان مشخص)، و همچنین جلی (آشکار و زبانی) و خفی (پنهان و قلبی) تقسیم می‌شود. ذکر عام، مانند صلوات، برای همه اوقات مناسب است، اما ذکر خاص، مانند اذکار صبح و شام، نیازمند آگاهی از عدد، زمان، و مکان است. ذکر خفی، به دلیل پیوستگی و عدم مزاحمت با سایر امور، دائمی‌تر و عمیق‌تر از ذکر جلی است.

ذکر عام، مانند نسیمی است که در هر زمان و مکان می‌وزد، اما ذکر خاص، چون گلی است که در باغی معین و در زمانی خاص می‌شکفد. قرآن کریم در آیه «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ» (بقره: ۱۵۲)؛ «مرا یاد کنید تا شما [مطلب حذف شد] )، به ذکر عام اشاره دارد، در حالی که «بکرة وأصیلا» در آیه احزاب، به ذکر خاص دلالت می‌کند. روایت «ذکر خاص افضل از ذکر عام» (بحارالانوار، ج ۹۳)، برتری ذکر خاص را به دلیل نیاز به معرفت و شرایط ویژه تبیین می‌کند.

درنگ: ذکر به انواع عام و خاص، جلی و خفی تقسیم می‌شود، و ذکر خاص و خفی به دلیل معرفت و پیوستگی، افضل است.

بخش سوم: ذکر خفی و دائمی بودن آن

ذکر خفی، به دلیل قلبی بودن، در همه حالات، اعم از خواب، بیداری، و گفت‌وگو، ادامه دارد و با هیچ عملی مزاحمت ندارد، برخلاف ذکر جلی که مقطعی است. روایت «ذکر خفی ذکر دائمی است» (بحارالانوار، ج ۹۳)، ذکر خفی را نشانه عادت قلب به یاد خدا و تجلی اسماء الهی در باطن معرفی می‌کند.

ذکر خفی، مانند جویباری است که در اعماق زمین جاری است و بی‌صدا، زمین را سیراب می‌کند. این نوع ذکر، سالک را به مقام دائم‌الذکر بودن نزدیک می‌سازد، جایی که قلب او بی‌وقفه با معبود سخن می‌گوید.

درنگ: ذکر خفی، به دلیل پیوستگی و عدم مزاحمت، ذکر دائمی است که قلب را به یاد خدا عادت می‌دهد.

بخش چهارم: ذکر سری و اثر آن در علنیت

ذکر سری، اعم از خفی یا جلی، که بدون قصد نمایش برای دیگران انجام شود، از سوی خداوند با آشکار شدن آثار معنوی در ظاهر فرد پاداش داده می‌شود. روایت «من ذکرنی سرّاً ذکرته علانیة» (بحارالانوار، ج ۹۳)، تأکید می‌کند که ذکر خالص، قلب را صیقل داده و نورانیت آن در رفتار و سیمای مؤمن ظاهر می‌شود.

ذکر سری، مانند نقاشی است که در خلوت کشیده شده، اما زیبایی آن در روز آشکار می‌گردد. قرآن کریم در آیه «وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا» (احزاب: ۳۵)؛ «و مردان و زنان بسیار یادکننده خدا، خداوند برایشان آمرزش و پاداشی بزرگ [مطلب حذف شد] )، به پاداش عظیم ذکر اشاره دارد.

درنگ: ذکر سری، با خلوص نیت، نورانیت را در ظاهر مؤمن آشکار می‌سازد.

بخش پنجم: ذکر حقیقی و اطاعت

ذکر حقیقی، فراتر از تلفظ زبانی، به معنای اطاعت از خداوند در انجام واجبات و ترک محرمات است. روایت «من کان ذاکراً لله علی الحقیقة فهو مطیع» (بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۱۶۳)، تأکید می‌کند که ذکر حقیقی، قلب را به قبله توجه به خدا تبدیل کرده و عمل صالح را به دنبال دارد. غفلت از خدا، نشانه عصیان و دوری از ذکر است.

ذکر حقیقی، مانند مشعلی است که مسیر اطاعت را روشن می‌کند. قرآن کریم در آیه «وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا» (طه: ۱۲۴)؛ «و هر کس از یاد من روی‌گردان شود، برای او زندگی تنگ و [مطلب حذف شد] )، غفلت را عامل سختی زندگی معرفی می‌کند.

درنگ: ذکر حقیقی، اطاعت از خدا در عمل است، و غفلت، نشانه عصیان و دوری از ذکر است.

بخش ششم: ذکر کثیر به عنوان شدیدترین واجب

ذکر کثیر، به عنوان شدیدترین واجب الهی، نه تنها شامل تسبیح و تحمید زبانی، بلکه توجه به حلال و حرام در لحظه عمل است. روایت «من أشد ما فرض الله علی خلقه ذکر الله کثیراً» (بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۱۶۳)، تأکید می‌کند که ذکر کثیر، فراتر از اذکار زبانی، شامل عمل به طاعت و ترک معصیت است.

ذکر کثیر، مانند دریایی است که همه اعمال صالح را در بر می‌گیرد. این نوع ذکر، سالک را به اطاعت کامل هدایت می‌کند و او را از غفلت بازمی‌دارد.

درنگ: ذکر کثیر، شدیدترین واجب است که شامل توجه به حلال و حرام و اطاعت کامل از خداست.

بخش هفتم: ذکر و عمل در برابر انگیزه‌های نفسانی

ذکر حقیقی، عملی است که به انگیزه اطاعت از خدا انجام شود، نه به دلیل عادت، لذت شخصی، یا ترس از عقاب. روایت «ذکر الله عندما أحلّ و عندما حرّم» (بحارالانوار، ج ۹۳)، تأکید می‌کند که ذکر، توجه به مولا در لحظه عمل است، نه عمل برای ثواب یا دوری از عقاب.

ذکر حقیقی، مانند گلی است که به نیت خالص برای خدا می‌شکفد، نه برای نمایش یا کسب منفعت. قرآن کریم در آیه «قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» (انعام: ۱۶۲)؛ «بگو: همانا نماز من و عبادتم و زندگی و مرگم برای خداوند، [مطلب حذف شد] )، به خلوص نیت در عمل اشاره دارد.

درنگ: ذکر حقیقی، عملی است که به نیت اطاعت از خدا انجام شود، نه برای انگیزه‌های نفسانی.

بخش هشتم: ریا و خطر آن در ذکر

ریا، ذکر و عبادت را باطل می‌کند، زیرا نیت را از خلوص به نمایش برای دیگران تغییر می‌دهد. روایت «ریا یعنی نشان دادن عمل برای تعریف و تمجید» (بحارالانوار، ج 344)، ریا را مانع اصلی خلوص معرفی می‌کند. با این حال، ترس از ریا نباید مانع انجام واجبات شود.

ریا، مانند پرده‌ای است که نور ذکر را در قلب خاموش می‌کند. قرآن کریم در آیه «وَيَرَوْنَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا» (نساء: ۱۴۲)؛ «و برای مردم ریا می‌کنند و خدا را جز [مطلب حذف شد] )، به خطر ریا در عبادت اشاره دارد. مؤمن باید با نیت خالص و کنترل ظاهر، از ریا دوری کند، اما واجبات را به بهانه ترس از ریا ترک نکند.

درنگ: ریا، ذکر و عبادت را باطل می‌کند، اما ترس از ریا نباید مانع انجام واجبات شود.

بخش نهم: ظاهر و باطن در سلوک

در سلوک، باطن باید قوی‌تر یا برابر با ظاهر باشد. روایت «باطن بهتر از ظاهر باشد» (بحارالانوار، ج 344)، تأکید می‌کند که ظهور بیش از حد باطن در ظاهر ممکن است به ریا یا تضعیف سلوک منجر شود. تجربه عرفا نشان می‌دهد که حفظ باطن قوی‌تر، سالک را از آسیب‌های خودنمایی محافظت می‌کند.

باطن، مانند ریشه‌ای است که درخت سلوک را استوار می‌دارد، و ظاهر، شاخ و برگ آن است که نباید از ریشه قوی‌تر شود. حفظ تعادل میان ظاهر و باطن، نیازمند کنترل نفس و خلوص نیت است.

درنگ: در سلوک، باطن باید قوی‌تر یا برابر با ظاهر باشد تا سالک از ریا و خودنمایی مصون بماند.

<h3:بخش دهم: شأن مؤمن و واجبات شأنی

شأن مؤمن، به‌ویژه طلبه، او را به رعایت واجبات و محرمات بیشتری ملزم می‌کند. روایت «واجبات شأنی شأن طلبه» (بحارالانوار، ج 344)، مسئولیت معنوی و اجتماعی طلبه را افزایش می‌دهد. طلبه، به دلیل جایگاه علمی و دینی، باید الگوی عملی برای دیگران باشد.

شأن مؤمن، مانند تاجی است که او را به رعایت دقیق‌تر احکام و اخلاق ملزم می‌سازد. قرآن کریم در آیه «كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ» (آل‌عمران: ۷۹)؛ «ربانی باشید به سبب آنچه از کتاب تعلیم می‌دادید و به سبب [مطلب حذف شد] )، به مسئولیت عالمان دینی اشاره دارد.

درنگ: شأن مؤمن، به‌ویژه طلبه، او را به رعایت واجبات و محرمات بیشتری ملزم می‌کند.

جمع‌بندی

درس‌گفتار شصت و سوم آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با محوریت ذکر و پیوند آن با اطاعت و سلوک معنوی، به تبیین نقش این عمل عرفانی در پرتو روایات ولایی می‌پردازد. ذکر، به عنوان عملی بی‌نهایت، در انواع عام و خاص، جلی و خفی، قلب مؤمن را به سوی خدا هدایت می‌کند. ذکر حقیقی، فراتر از تلفظ زبانی، اطاعت از خدا در لحظه عمل است و با نیت خالص، سالک را از انگیزه‌های نفسانی آزاد می‌سازد. ریا، مانع اصلی خلوص در ذکر است، و باطن قوی‌تر از ظاهر، سلوک را از آسیب‌ها محافظت می‌کند. شأن مؤمن، به‌ویژه طلبه، او را به رعایت دقیق‌تر واجبات ملزم می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق درسگفتار، بر اساس روایت امام صادق (ع)، چه چیزی برای ذکر حد و نهایت ندارد؟

2. بر اساس متن، ذکر کثیر در قرآن به چه معناست؟

3. طبق درسگفتار، ذکر خاص در مقابل ذکر عام به چه معناست؟

4. بر اساس متن، طبق حدیث قدسی، اگر کسی خدا را در خلوت یاد کند، خدا چه می‌کند؟

5. طبق درسگفتار، ذاکر حقیقی طبق گفته امام صادق (ع) کیست؟

6. طبق درسگفتار، ذکر کثیر فقط به معنای گفتن تسبیحات مانند سبحان الله است.

7. بر اساس متن، ذکر خفی مزاحم هیچ کاری نیست و در همه حالات ممکن است.

8. طبق درسگفتار، منافقین ذکرشان فقط در ظاهر و برای ریا است.

9. بر اساس متن، ذکر بدون توجه و قصد قربت، ذکری حقیقی محسوب می‌شود.

10. طبق درسگفتار، ذاکر حقیقی کسی است که در طاعت عمل کند و از معصیت دوری کند.

11. طبق درسگفتار، چرا ذکر هیچ حد و نهایتی ندارد؟

12. بر اساس متن، تفاوت ذکر عام و ذکر خاص چیست؟

13. طبق درسگفتار، چرا منافقین در خلوت ذکر خدا را انجام نمی‌دهند؟

14. بر اساس متن، ذکر حقیقی طبق گفته امام صادق (ع) چه ویژگی‌ای دارد؟

15. طبق درسگفتار، چرا ظاهر مؤمن باید کمتر از باطنش باشد؟

پاسخنامه

1. ذکر

2. ذکر مطلق بدون محدودیت زمانی

3. ذکری که زمان و مکان خاص دارد

4. او را در جلوت یاد می‌کند

5. کسی که مطیع خداست

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. زیرا ذکر تا زمان مرگ مؤمن ادامه دارد و تنها با مرگ پایان می‌یابد.

12. ذکر عام بدون محدودیت زمان و مکان است، اما ذکر خاص زمان و مکان مشخص دارد.

13. چون ذکرشان برای ریا و جلب توجه دیگران است، نه برای خدا.

14. ذکر حقیقی با طاعت خدا و ترک معصیت همراه است.

15. زیرا ظاهر بیش از باطن ممکن است به ریا منجر شود و حفاظت باطن مقدم است.