متن درس
کتاب اسماء و صفات الهی: شهادت عینی و توحیدی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۴۶)
دیباچه
اسماء حسنی، چونان آیینهای زلال، جلوههای صفات متعالی خداوند را به نمایش میگذارند و در مسیر معرفت و سلوک عرفانی، چون مشعلی فروزان، راهنمایی سالکانند. این اسامی، نهتنها بیانگر ذات و صفات الهیاند، بلکه چون کلیدهایی گشاینده، دروازههای قرب به حق را میگشایند. در این اثر، با تمرکز بر اسماء «شهید»، «شاهد»، «شهود» و «مشهود»، تلاش شده است تا معانی ژرف و دلالتهای عمیق این صفات تبیین گردد.
بخش اول: تبیین مفهومی اسم «شهید» در قرآن کریم
ریشهشناسی و معنای لغوی «شهید»
اسم «شهید»، صفت مشبههای از ریشه «شَهِدَ» و از باب علم و شرف است که به معنای گواه مطلق و مطلع کامل به کار میرود. این صفت، که نوزده بار در قرآن کریم ذکر شده، دلالت بر حضور و نظارت بیواسطه خداوند بر تمامی شئون هستی دارد. «شهید» نهتنها به معنای گواه بودن خداوند است، بلکه در کاربرد قرآنی، به مقتول در راه خدا نیز اطلاق میشود؛ نه از آنرو که صرفاً کشته شده، بلکه به دلیل گواهی او بر رویت حق در لحظه شهادت.
إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ [مطلب حذف شد] : «خداوند بر هر چیزی گواه است»)
این آیه، جامعیت و اطلاق شهادت الهی را نشان میدهد که تمامی هستی، از ظاهر تا باطن، در محضر گواهی اوست. در مورد شهدای راه خدا، شهادت آنها، گواهی بر توحید و معرفت ربوبی است که در لحظه قتل، به رویت حق نائل میشوند و این رویت را با جان خویش اخبار میکنند.
درنگ: «شهید» در قرآن کریم، بیانگر حضور بیواسطه و ادراک عینی خداوند بر تمامی شئون هستی است که از علم کلی و ادراک حسی متمایز بوده و به گواهی عینی و اطلاقی اشاره دارد.
تمایز «شهید» از سایر اسماء حسنی
اسم «شهید» در مقایسه با صفاتی چون «علیم»، «سمیع»، «بصیر» و «خبیر»، از ویژگی بیواسطه بودن و عینی بودن متعلق شهادت برخوردار است. برخلاف «علیم» که به علم کلی و جزئی اشاره دارد یا «بصیر» که به رویت حسی اشارت میکند، «شهید» بر حضور عینی و اظهار رویت بیواسطه تأکید دارد. این تمایز، «شهید» را به صفتی بیبدیل تبدیل میکند که حضور خداوند را در تمامی مراتب هستی، از ظاهر تا باطن، متجلی میسازد.
به تعبیر ادبی، اگر «علیم» چونان اقیانوسی بیکران از علم الهی است و «بصیر» چون چشمی تیزبین که ظاهر امور را مینگرد، «شهید» چون آیینهای است که تمامی هستی را در خویش بازمیتاباند، بیآنکه حجابی میان شاهد و مشهود باشد.
بخش دوم: شهادت الهی و انسانی
ویژگیهای شهادت الهی
شهادت الهی، به دلیل اطلاق و شمول آن بر «كُلِّ شَيْءٍ»، ذات حق و تمامی مخلوقات را در بر میگیرد. این شهادت، از هرگونه محدودیت و واسطه مبراست و به تمامی شئون هستی، از ظاهر تا باطن، تعلق مییابد. آیهای از قرآن کریم این حقیقت را چنین بیان میکند:
قُلْ كَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا [مطلب حذف شد] : «بگو خدا بهعنوان گواه میان من و شما کافی است»)
این آیه، بر اطلاق و کفایت شهادت الهی تأکید دارد که نیازی به واسطه یا قید ندارد و حضور خداوند را بهعنوان گواه مطلق در تمامی امور نشان میدهد.
قیود شهادت انسانی
در مقابل، شهادت انسانی، به دلیل محدودیتهای ذاتی انسان، مقید به شرایطی چون عدالت، تعدد شاهدان و بیواسطه بودن است. شرع مقدس، برای حفظ حقوق و جلوگیری از تضييع حق، قیودی چون لزوم عدالت شاهد، تعدد (دو یا چهار شاهد) و عدم ترتیب در شهادت وضع کرده است. این قیود، نشاندهنده عظمت و سنگینی باب شهادت در شریعت است که از شهادت الهی متمایز میشود.
به تمثیل، شهادت انسانی چون نوری است که از روزنهای تنگ بر بخشی از حقیقت میتابد، اما شهادت الهی چون خورشیدی است که تمامی عالم را در پرتو خویش روشن میسازد.
درنگ: شهادت الهی، به دلیل اطلاق و بیواسطگی، تمامی هستی را در بر میگیرد، درحالیکه شهادت انسانی، مقید به قیود شرعی و محدودیتهای بشری است.
بخش سوم: شهادت بهعنوان اظهار عینی
ماهیت شهادت
شهادت، به ماهیت، اظهار امری پنهان برای دیگران است که نزد شاهد عینی و ظاهر است. این اظهار، مستلزم رویت بیواسطه و متعلق عینی است. در مورد خداوند، شهادت او ظهور کامل هستی را در بر میگیرد، بهگونهای که عالم، محضر حق و حضور اوست. آیهای از قرآن کریم این حقیقت را چنین تبیین میکند:
وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ [مطلب حذف شد] : «و در هیچ کاری نباشی و هیچ [آیهای] از قرآن تلاوت نکنی و هیچ عملی انجام ندهید مگر اینکه ما بر شما گواه باشیم هنگامی که بدان میپردازید»)
این آیه، بر شهود عینی و تفصیلی خداوند دلالت دارد که در لحظه شروع هر عمل، حضور بیواسطه او را نشان میدهد. عبارت «كُنَّا» به شهود جمعی و لایقین حق اشاره دارد که در عرفان، بهعنوان شهود فعلی و تفصیلی خداوند تفسیر میشود.
اعظم شهاده در قرآن کریم
بالاترین مرتبه شهادت در قرآن کریم، در آیهای موسوم به «اعظم شهاده» متجلی است:
شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ [مطلب حذف شد] : «خدا گواهی داد که هیچ معبودی جز او نیست و فرشتگان و صاحبان دانش [نیز گواهی دادند] درحالیکه به عدالت پایدار است»)
این آیه، به دلیل شهادت خداوند به ذات و توحید خود، و تأیید ملائکه و اولوالعلم، از عظمت بینظیری برخوردار است. شهادت به توحید، بالاترین مرتبه شهادت است، زیرا هم شاهد (خداوند) و هم مشهود (توحید) ذات حق را در بر میگیرد.
درنگ: آیه اعظم شهاده، با شهادت خداوند به توحید و وحدانیت خویش، سالک را به سوی معرفت توحیدی و قرب به حق هدایت میکند.
جایگاه اولوالعلم در شهادت
در آیه اعظم شهاده، «اولوالعلم» به کسانی اطلاق میشود که علمشان عینی، حضوری و یقینی است و قادرند در کنار خداوند و ملائکه، به توحید شهادت دهند. این علم، فراتر از معلومات عادی و محدود به معرفت توحیدی است که تنها در سایه شهود عینی ممکن میشود. به تمثیل، اولوالعلم چون ستارگانیاند که در آسمان معرفت، در کنار خورشید توحید میدرخشند و گواهی بر وحدانیت حق میدهند.
بخش چهارم: آثار و خصوصیات اسم «شهید» در سلوک عرفانی
نقش اسم «شهید» در معرفت توحیدی
اسم «شهید»، به دلیل شهود عینی و اطلاقی، سالک را به معرفت توحیدی و ادراک حضور بیواسطه حق هدایت میکند. ذکر «یا شهید» در سلوک، قلب سالک را از حجابهای نفسانی رها ساخته و او را به سوی صدق و یقین سوق میدهد. این ذکر، با تقویت حس محضر الهی، مانع از کذب و نفاق شده و عالم را چون محضری معرفی میکند که در آن، هر عمل و نیت در پیشگاه حق آشکار است.
به تمثیل، ذکر «یا شهید» چونان کلیدی است که قفلهای قلب را گشوده و سالک را به محضر حضور حق میرساند، جایی که هیچ پردهای میان او و معبودش نیست.
صفت «مشهود» بهعنوان مکمل «شهید»
صفت «مشهود»، بهعنوان مکمل «شهید»، بیانگر متعلق شهادت الهی است. خداوند، هم «مشاهد» (شاهد) و هم «مشهود» (متعلق شهادت) است. این جامعیت، نشاندهنده آن است که خداوند نهتنها گواه تمامی امور است، بلکه خود موضوع اعظم شهاده، یعنی توحید، نیز هست.
وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا (یونس: ۶۱)
این آیه، با تأکید بر شهود تفصیلی و عینی خداوند، عالم را محضر حق معرفی میکند که در آن، هر عمل، تلاوت و شأنی در حضور گواه اوست.
درنگ: صفت «مشهود» مکمل «شهید» است و نشان میدهد که خداوند، هم شاهد تمامی امور و هم موضوع اعظم شهاده (توحید) است.
جمعبندی
اسماء «شهید»، «شاهد»، «شهود» و «مشهود»، چونان نگینهایی در تاج معرفت الهی، نقش محوری در سلوک عرفانی و شناخت توحیدی ایفا میکنند. «شهید» با تأکید بر شهادت بیواسطه و عینی، حضور دائم خداوند را در تمامی شئون هستی متجلی میسازد و عالم را محضر حق معرفی میکند. آیه اعظم شهاده و آیه شهود تفصیلی در سوره یونس، از ظرایف قرآنیاند که عظمت این صفت را آشکار میسازند. شهادت الهی، به دلیل اطلاق و بیواسطگی، از شهادت انسانی متمایز است و سالک را به ادراک حضور حق هدایت میکند. ذکر «یا شهید»، با تقویت حس محضر الهی، قلب را از کذب و نفاق پاک کرده و به سوی معرفت توحیدی رهنمون میشود.
با نظارت صادق خادمی