در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 172

متن درس





کتاب اسماء و صفات الهی: تأملی در صفت محصي

کتاب اسماء و صفات الهی: تأملی در صفت محصي

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۷۲)

مقدمه: محصي، جلوه‌ای از ضبط احاطی الهی

صفت محصي، چونان نگینی در تاج اسماء حسنی الهی، جلوه‌ای از ضبط و احاطه ترتیبی خداوند بر تمامی جزئیات هستی است. این صفت، که در قرآن کریم با ظرافت و دقت بی‌نظیر به کار رفته، از احاطه‌ای سخن می‌گوید که نه تنها کل هستی را در بر می‌گیرد، بلکه هر جزء و ذره‌ای را با نظم و ترتیب خاص خود ثبت و ضبط می‌کند. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، در پی آن است که با تکیه بر آیات قرآن کریم و تحلیل‌های عمیق، معنای محصي را در نظام معرفتی الهی و کاربرد آن در سلوک عرفانی کاوش نماید.

بخش اول: ریشه‌شناسی و کاربرد قرآنی صفت محصي

ریشه لغوی محصي

صفت محصي از ماده «حصي» در قالب مصدر «احصاء» (از باب إفعال) و اسم فاعل «محصي» در قرآن کریم ظاهر شده است. مجرد این ماده، «حَصَا یَحْصُو حَصْوًا» است و جمع آن به صورت «حَصَاة» (به معنای ریگ‌ها) به کار می‌رود. این ریشه، در اصل به معنای ضبط و احاطه‌ای دقیق و ترتیبی بر جزئیات اشیاء دلالت دارد. محصي، به مثابه ناظری است که هیچ ذره‌ای از دایره آگاهی‌اش بیرون نمی‌ماند و هر جزء را با ترتیب و نظم خاص خود ثبت می‌کند، گویی که هستی، کتابی است گشوده که هر حرف و واژه‌اش در جای خویش مضبوط است.

کاربرد محصي در قرآن کریم

صفت محصي در قرآن کریم در شش آیه به صورت صریح یا ضمنی ذکر شده است، که هر یک جلوه‌ای از این ضبط احاطی را نمایان می‌سازد. این آیات عبارتند از:

  • وَلَا یَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِنْ ذَٰلِکَ وَلَا أَکْبَرَ إِلَّا فِی [مطلب حذف شد] : «هیچ ذره‌ای در آسمان‌ها و زمین از او پنهان نیست، و نه کوچک‌تر از آن و نه بزرگ‌تر، مگر در کتابی روشن است»).
  • لَقَدْ أَحْصَاهُمْ [مطلب حذف شد] : «به‌راستی آن‌ها را احصا کرده و به عدد شمرده است»).
  • کُلُّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی [مطلب حذف شد] : «هر چیزی را در امامی مبین احصا کرده‌ایم»).
  • فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ و أَحْصَاهُ [مطلب حذف شد] : «پس شما را از آنچه انجام می‌دادید آگاه می‌کند» و «خدا آن را احصا کرده و آن‌ها فراموشش کرده‌اند»).
  • أَحْصَىٰ کُلَّ [مطلب حذف شد] : «هر چیزی را به عدد احصا کرده است»).
  • وَکُلَّ شَیْءٍ [مطلب حذف شد] : «و هر چیزی را در کتابی احصا کرده‌ایم»).

این آیات، محصي را به مثابه صفتی معرفی می‌کنند که نه تنها بر افعال بندگان، بلکه بر کل شیء (اعم از ذوات، اشیاء، و حتی ملائکه و مدبرات) احاطه دارد. ظروفی چون «امام مبین» و «کتاب مبین» نشان‌دهنده گستره این ضبط هستند که از جزئی‌ترین امور تا کلی‌ترین موجودات را در بر می‌گیرد.

درنگ: صفت محصي، جلوه‌ای از ضبط احاطی الهی است که تمامی جزئیات هستی، از کوچک‌ترین ذره تا عظیم‌ترین موجود، را با ترتیب و نظم خاص خود ثبت می‌کند، گویی خداوند کتابی نگاشته که هر واژه‌اش در جای خویش مضبوط است.

بخش دوم: معنای حقیقی و تمایز محصي از سایر اسماء

معنای حقیقی محصي

محصي، به معنای ضبط احاطی ترتیبی بر جزئیات است. این صفت، از احاطه‌ای سخن می‌گوید که هیچ چیز، اعم از کوچک یا بزرگ، از دایره آن بیرون نمی‌ماند. برخلاف تصورات رایج، محصي نه صرفاً شمارش است و نه منع، بلکه ضبطی است که با ترتیب و جزئیت همراه است. گویی خداوند، چونان حکیمی دقیق، هر ذره از هستی را در دفتر علم خویش با نظمی بی‌نقص ثبت کرده است، به‌گونه‌ای که هیچ ابهامی در آن راه ندارد.

تمایز محصي از حسيب و حاسب

صفت محصي، گرچه با حسيب و حاسب قرابت معنایی دارد، اما از آن‌ها متمایز است. حسيب، به اشراف اختیاری و ترتیبی با زمینه امتحانی اشاره دارد، چنان‌که در آیه کَفَىٰ [مطلب حذف شد] : «کافی است که ما حسابگران باشیم») آمده است. در مقابل، محصي بر ضبط و ثبت دقیق تأکید دارد، بدون آنکه لزوماً به اختیار یا محاسبه امتحانی وابسته باشد. در آیه لَقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا، عدّ (شمارش) به‌عنوان لازمه یا مقارن احصاء مطرح است، اما خود احصاء، ضبط ذاتی است که نیازی به شمارش ندارد.

نقد معانی متعدد در کتب لغت

در کتب لغوی مانند مقاییس اللغه، احصاء به سه معنا (منع، شمارش، و اجزاء زمین مانند ریگ‌ها) تفسیر شده است. اما این معانی، استعمالات یا لوازم معنایی هستند، نه معنای حقیقی. برای مثال، منع (مانع عن الغیر) لازمه ضبط ترتیبی است، زیرا ضبط دقیق، مانع از دخالت غیر یا بی‌نظمی می‌شود. همچنین، «حَصَاة» (ریگ‌ها) به دلیل محدود و مضبوط بودن به کار رفته، نه به معنای اصلی احصاء. آیه إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ [مطلب حذف شد] : «اگر نعمت‌های خدا را بشمارید، نمی‌توانید آن‌ها را احصا کنید») روشن می‌سازد که شمارش (عدّ) به احصاء (ضبط) نمی‌رسد، و این دو مفهوم متمایزند.

نقد دیدگاه فخر رازی

فخر رازی در شرح اسماء حسنی، احصاء را به علم الهی، خبر قدیم، یا شمارش اعمال در قیامت نسبت می‌دهد و آن را ترکیبی از بصير (آگاهی ظاهری) و خبير (آگاهی باطنی) می‌داند. این دیدگاه با چند اشکال مواجه است:

  • فروکاستن احصاء به علم یا خبير، استقلال معنایی محصي را نادیده می‌گیرد. محصي، طريق علمی مستقلی است که بر ضبط ترتیبی تمرکز دارد.
  • ترکیب بصير و خبير برای تعریف محصي، معنای دلالی را مبهم می‌کند. محصي، نه صرف آگاهی ظاهری یا باطنی، بلکه ضبط با ترتیب و جزئیت است.
  • تأکید بر شمارش اعمال در قیامت، محصي را به محاسبه قیامتی محدود می‌کند، در حالی که این صفت در همه ازل و ابد جاری است، چنان‌که در آیه أَحْصَىٰ کُلَّ شَیْءٍ عَدَدًا (جن: ۲۸) آمده است.

این نقدها نشان می‌دهد که دیدگاه فخر رازی، به دلیل خلط استعمالات و معانی حقیقی، از تبیین دقیق محصي ناتوان است.

درنگ: محصي، صفتی مستقل از حسيب و عالم است که بر ضبط احاطی ترتیبی تأکید دارد، نه صرف شمارش یا آگاهی کلی. این صفت، چونان دفتری دقیق، هر جزء هستی را با نظمی بی‌نقص ثبت می‌کند.

بخش سوم: نقش عدّ و ظروف احصاء

رابطه عدّ و احصاء

در آیه لَقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا (مریم: ۹۴)، عدّ (شمارش) به‌عنوان لازمه یا مقارن احصاء مطرح است. برای انسان، شمارش مقدمه‌ای برای ضبط است، اما در محصي الهی، ضبط ذاتی است و نیازی به شمارش ندارد. عدّ در این آیه، بیانگر جزئیات و ترتیب ضبط است، نه شمارش به معنای انسانی. این نکته با آیه إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا (ابراهیم: ۳۴) تأیید می‌شود، که نشان می‌دهد شمارش انسانی به ضبط الهی نمی‌رسد.

امام مبین و کتاب مبین

ظروفی چون «امام مبین» در آیه کُلُّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ (یس: ۱۲) و «کتاب مبین» در آیه وَلَا أَصْغَرُ مِنْ ذَٰلِکَ وَلَا أَکْبَرَ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ (سبا: ۳) محل تنزیل احصاء الهی هستند. امام مبین، که می‌تواند به قرآن کریم، لوح محفوظ، یا ولایت معصوم اشاره داشته باشد، ظرف ضبط ترتیبی را در نظام ربوبی نشان می‌دهد. کتاب مبین نیز بر ثبت مکتوب و دقیق جزئیات تأکید دارد. این ظروف، شمول احصاء را به کل شیء (افعال، ذوات، و غیره) گسترش می‌دهند.

بخش چهارم: محصي در برابر نسيان انسانی

یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های محصي، تقابل آن با نسيان (فراموشی) انسانی است. در آیه أَحْصَاهُ اللَّهُ وَنَسُوهُ (مجادله: ۶)، ضبط الهی در برابر فراموشی انسان قرار می‌گیرد. انسان، به دلیل محدودیت‌های وجودی، از جزئیات اعمال خود (مانند تعداد تنفس‌ها، حرکات، یا حتی موهای بدن) بی‌خبر است، اما محصي تمامی این امور را با دقت و ترتیب ثبت کرده است. این ضبط، در قیامت آشکار می‌شود، چنان‌که در آیه فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (مجادله: ۶) آمده است، که خداوند بندگان را از آنچه انجام داده‌اند آگاه می‌سازد.

این تقابل، چونان آینه‌ای است که عظمت علم الهی را در برابر محدودیت معرفت انسانی نمایان می‌سازد. انسان، گویی در دریای نسيان غوطه‌ور است، اما محصي، چونان ساحلی استوار، هر موج از اعمال او را در خود ثبت کرده است. این ویژگی، عظمت صفت محصي را در نظام معرفتی الهی برجسته می‌سازد.

درنگ: محصي، در برابر نسيان انسانی، چونان نوری است که تاریکی فراموشی را می‌شکافد و هر عمل و ذره‌ای را با ترتیب و دقت در دفتر علم الهی ثبت می‌کند.

بخش پنجم: محصي در سلوک عرفانی

ذکر صفت محصي در سلوک عرفانی، چونان دارویی است که پراکندگی ذهن را درمان می‌کند و توجه انسان را به جزئیات ربوبی، آفاقی، و انفسی جلب می‌نماید. این صفت، سالک را به دقت در اعمال و آگاهی از ترتیب آن‌ها فرا می‌خواند. گویی محصي، آینه‌ای است که سالک در آن، جزئیات وجود خویش را با نظمی الهی بازمی‌بیند و از پراکندگی به سوی تمرکز و حضور ذهن رهنمون می‌شود.

این ذکر، برای کسانی که نیاز به تقویت حضور ذهن و ضبط دقیق اعمال دارند، سودمند است، اما ممکن است برای همه ضرورت نداشته باشد. همان‌گونه که دارویی برای بیماری خاص تجویز می‌شود، ذکر محصي نیز در ظرف مناسب خود، برای سالکانی که در پی نظم و دقت در سلوک‌اند، اثری شگرف دارد. این کاربرد، با روایات مأثور، مانند دعای جوشن کبیر، همخوانی دارد و بر اهمیت توجه به اسماء الهی در مسیر معرفت تأکید می‌ورزد.

بخش ششم: تمایز محصي از سایر اسماء علمی

محصي، در نظام اسماء علمی الهی، طريق مستقلی است که با سایر صفات تفاوت دارد:

  • عالم: اشراف کلی و سعة وجودی، چنان‌که در آیه عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ (انعام: ۷۳) آمده است.
  • خبير: اشراف به جزئیات، مانند خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (آل عمران: ۱۵۳).
  • لطيف: اشراف به غیرمرئی‌ها، مانند اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ (انعام: ۱۰۳).
  • حسيب: اشراف اختیاری ترتیبی، مانند کَفَىٰ بِنَا حَاسِبِینَ (انبیاء: ۴۷).
  • محصي: ضبط احاطی ترتیبی، مانند أَحْصَىٰ کُلَّ شَیْءٍ عَدَدًا (جن: ۲۸).

محصي، با تمرکز بر ضبط دقیق و ترتیبی، از عالم (اشراف کلی) و حسيب (محاسبه اختیاری) متمایز است. این صفت، چونان قلمی است که هر خط از هستی را با دقت و نظم در لوح وجود نگاشته است.

بخش هفتم: استعمالات و معنای حقیقی

استعمالات احصاء، مانند منع، عقل، یا حَصَاة (ریگ‌ها)، لوازم یا مقاربت‌های معنایی هستند، نه معنای حقیقی. منع، لازمه ضبط ترتیبی است، زیرا احاطه دقیق، مانع از دخالت غیر می‌شود. حَصَاة به دلیل محدودیت و مضبوط بودن به کار رفته، و عقل به دلیل توانایی در ضبط و محاسبه دقیق استعمال شده است. معنای حقیقی احصاء، ضبط احاطی ترتیبی است که تمامی این استعمالات را در بر می‌گیرد.

این تمایز، چونان جداسازی گوهر از صدف است؛ استعمالات، صدف‌هایی هستند که گوهر معنای محصي را در خود جای داده‌اند، اما حقیقت محصي، همان ضبط و احاطه ترتیبی است که در آیات قرآن کریم متجلی شده است.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

صفت محصي، جلوه‌ای بی‌نظیر از احاطه و ضبط الهی بر تمامی جزئیات هستی است. این صفت، که در شش آیه از قرآن کریم با ظروفی چون امام مبین و کتاب مبین متجلی شده، از ضبطی سخن می‌گوید که هیچ ذره‌ای از آن بیرون نمی‌ماند. محصي، در برابر نسيان انسانی، عظمت علم الهی را نمایان می‌سازد و در سلوک عرفانی، چونان دارویی است که ذهن پراکنده را به سوی نظم و دقت رهنمون می‌کند. نقد دیدگاه‌های سنتی، مانند مقاییس اللغه و فخر رازی، نشان داد که محصي نه صرف شمارش است و نه زیرمجموعه علم یا خبير، بلکه طريق علمی مستقلی است که بر ضبط ترتیبی تأکید دارد. این تحلیل، با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جایگاه محصي را در نظام معرفتی الهی و تأثیر آن بر سلوک انسانی روشن ساخت. این صفت، چونان نوری است که در تاریکی نسيان، راه را به سوی معرفت و نظم الهی می‌گشاید.

درنگ: محصي، چونان کتابی است که خداوند هر ذره از هستی را در آن با نظمی بی‌نقص نگاشته، و در سلوک عرفانی، سالک را به سوی آگاهی و دقت در جزئیات رهنمون می‌سازد.
با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، معنای اصلی احصاء چیست؟

2. طبق متن، آیه 'لایقادر صغیرة ولا کبیرة الا احصاها' به چه چیزی اشاره دارد؟

3. کدام آیه در متن به عنوان نشان‌دهنده شمول احصاء بر همه چیز ذکر شده است؟

4. بر اساس متن، محصى با کدام اسم دیگر قرابت معنایی دارد؟

5. طبق متن، چرا احصاء به معنای شمارش صرف نیست؟

6. متن بیان می‌کند که احصاء به معنای شمارش ساده اشیاء است.

7. طبق متن، آیه 'کل شیء احصیناه فی امام مبین' شامل احصاء همه چیز اعم از ذات و فعل است.

8. متن بیان می‌کند که احصاء در قرآن فقط به اعمال انسان محدود است.

9. بر اساس متن، احصاء به معنای ضبط و احاطه ترتیبی بر جزئیات است.

10. متن بیان می‌کند که احصاء و عقل هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند.

11. طبق متن، تفاوت اصلی احصاء در آیه 'کل شیء احصیناه فی امام مبین' با 'لایقادر صغیرة ولا کبیرة الا احصاها' چیست؟

12. چرا طبق متن، احصاء به معنای منع نیست؟

13. منظور از 'امام مبین' در آیه 'کل شیء احصیناه فی امام مبین' چیست؟

14. چگونه احصاء با عقل مرتبط است؟

15. چرا متن تأکید دارد که انسان نمی‌تواند احصاء کامل داشته باشد؟

پاسخنامه

1. ضبط و احاطه ترتیبی بر جزئیات اشیاء

2. احصاء اعمال کوچک و بزرگ

3. کل شیء احصیناه فی امام مبین

4. حسیب

5. چون شمارش مقدمه ضبط است

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. آیه اول احصاء همه چیز (ذات و فعل) را در بر می‌گیرد، اما آیه دوم فقط به احصاء اعمال محدود است.

12. احصاء به معنای ضبط و احاطه ترتیبی است، اما منع لازمه آن است، نه معنای اصلی آن.

13. امام مبین ظرفی برای احصاء همه چیز است که می‌تواند معصوم، قرآن یا لوح محفوظ باشد.

14. احصاء با عقل از طریق ضبط، احاطه و استحکام در محاسبه و مقایسه مرتبط است.

15. چون انسان نسيان دارد و نمی‌تواند جزئیات و ترتیب دقیق موجودات را ضبط کند.