متن درس
اسماء و صفات الهی: تأملی در قريب و جلوههای قرب الهی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۸۲)
دیباچه: درآمدی بر قريب در پرتو اسماء الحسنی
اسم «قريب»، چونان نگینی در تاج اسماء الحسنی، تجلیگاه نزدیکی بیکران خداوند به خلق و راهنمای سالکان در مسیر انس و قرب معنوی است. این صفت، که ریشه در آیات قرآن کریم و معارف عرفانی دارد، نهتنها حضور ذاتی و لطفی حق تعالی را در همه هستی متجلی میسازد، بلکه برای بندگان، دریچهای به سوی رفع قساوت، یأس و تنهایی میگشاید. این نوشتار، برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۱۸۲، به تحلیل عمیق و نظاممند اسم قريب میپردازد.
بخش نخست: مبانی نظری و قرآنی قريب
معنای قرب و انواع آن
قرب، در لغت و اصطلاح، به معنای نزدیکی در برابر دوری است و در حوزههای گوناگون، جلوههای متفاوتی مییابد. این مفهوم، چونان رودی که در بسترهای مختلف جاری میشود، به انواع مادی و معنوی تقسیم میگردد. قرب مادی، به نزدیکی مکانی یا زمانی اشاره دارد، مانند نزدیکی دو جسم یا تقارن دو رویداد. اما قرب معنوی، که در این نوشتار کانون توجه است، به دو گونه قرب حقی و قرب خلقی تقسیم میشود. قرب حقی، حضور ذاتی، دائمی و واجب خداوند در خلق است، که بینیاز از واسطه یا شرط، همه هستی را در بر میگیرد. قرب خلقی، اما، نزدیکی بنده به خداوند است که امکانی، تدريجی و مشروط به استعداد، عبودیت و نفی صفات رذیله است. این تمایز، چونان جداسازی نور از سایه، از خلط معانی جلوگیری میکند و جایگاه قرب را در نظام الهی روشن میسازد.
| درنگ: قرب، به مادی (مکانی-زمانی) و معنوی (حقی و خلقی) تقسیم میشود. قرب حقی، ذاتی و دائمی، و قرب خلقی، امکانی و مشروط است. |
شواهد قرآنی قرب حقی
قرآن کریم، اسم قريب را در پنج آیه به دو صورت «قريب» (نفسی) و «أقرب» (افعل) به کار برده و حضور لطفی خداوند را متجلی ساخته است:
- قريب نفسی:
- وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ [مطلب حذف شد] : «و چون بندگانم از تو درباره من بپرسند، بگو من نزدیکم، دعای دعاکننده را چون مرا بخواند اجابت میکنم»).
- إِنَّهُ [مطلب حذف شد] : «همانا او شنوای نزدیک است»).
- إِنَّ رَبِّي [مطلب حذف شد] : «همانا پروردگار من نزدیک و پاسخدهنده است»).
- أقرب افعل:
- وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ [مطلب حذف شد] : «و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم»).
- وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْكُمْ وَلَٰكِنْ لَا تُبْصِرُونَ (واقعه: ۸۵؛ ترجمه: «و ما به او از شما نزدیکتریم، ولی نمیبینید»).
این آیات، قرب حقی را چون نوری که هیچ سایهای از آن نمیگریزد، حضوری لطفی و بیواسطه معرفی میکنند. تفاوت قريب و أقرب، نه در مفهوم، بلکه در ادراک خلق است؛ أقرب، با تمثیلهایی مانند «حبل الورید»،، نزدیکی الهی را برای ذهن انسانی ملموستر میسازد.
ویژگیهای آیه بقره: 186
آیه وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ (بقره: ۱۸۶)، چونان گوهری بیهمتا در قرآن کریم، اوج قرب حقی را به نمایش میگذارد. این آیه، به دلیل ویژگیهای منحصر، از دیگر آیات متمایز است:
- قرب مفهومی: عبارت «فَإِنِّي قَرِيبٌ» نزدیکی ذاتی خداوند را به صراحت اعلام میکند.
- قرب مصداقی: با تکرار هفت عنصر مؤثر (عبَادِي، أَنِّي، فَإِنِّي، قَرِيبٌ، أُجِيبُ، إلَيْ، بِي)، حضور عینی خداوند را تأکید میورزد.
- لطف محض: این قرب، عاری از صلابت جلالی است و با اجابت بیواسطه دعا، حتی بدون نیاز به واسطه پیامبر، لطف الهی را متجلی میسازد.
- اطلاق: دعا در هر زمان، مکان و حال، حتی برای گنهکار، پذیرفته است، تنها با شرط «إذا دَعَانِ» (اگر مرا بخواند).
این ویژگیها، آیه را چونان چشمهای جوشان از لطف الهی معرفی میکنند که یأس، قساوت و تنهایی را از دل بندگان میزداید.
| نکته: آیه بقره: 186، با قرب مفهومی و مصداقی، لطف محض و اطلاق، اوج حضور لطفی الهی را متجلی میسازد. |
تبیین آیه غافر: 60
آیه ادْعُونِي [مطلب حذف شد] : «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم»)، تفصیل اجمالی آیه بقره: ۱۸۶ است. این آیه، با دعوت به دعا و وعده اجابت، پرسشهایی را در میان صحابه برانگیخت: «کجا بخوانیم؟ کی بخوانیم؟ چگونه بخوانیم؟» پاسخ الهی در آیه بقره: ۱۸۶، با اطلاق «إذا دَعَانِ»، این پرسشها را بینیاز از قید و شرط کرد. این اطلاق، چونان دری گشوده، دعا را در هر مکان، زمان و حال ممکن میسازد، حتی برای کسی که در عصيان یا حرمان گرفتار است. تنها شرط، «إذا دَعَانِ» است، که توفیق خواندن را در بر میگیرد. این آیه، قرب الهی را چنان نزدیک میداند که هیچ مانعی جز مانع خلقی (عدم توفیق دعا) نمیتواند آن را محدود کند.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، به تبیین مبانی نظری و قرآنی اسم قريب پرداخت. قرب، به مادی و معنوی (حقی و خلقی) تقسیم میشود؛ قرب حقی، ذاتی و دائمی، و قرب خلقی، امکانی و مشروط است. آیات قرآنی، بهویژه آیه بقره: ۱۸۶، با ویژگیهای مفهومی، مصداقی، لطفی و اطلاقی، اوج حضور الهی را متجلی میسازند. آیه غافر: ۶۰، این حضور را با دعوت به دعا و وعده اجابت تفصیل میدهد. این مبانی، چونان پایههای استوار، زمینه را برای تحلیل عمیقتر قرب در خالق و مخلوق فراهم میکنند.
بخش دوم: قرب در خالق و مخلوق
وحدت مفهوم و تفاوت مصداق
مفهوم قرب، به معنای نزدیکی در برابر دوری، در خالق و مخلوق یکسان است، اما مصداق آن به دلیل تفاوت در کمال و نقص، متمایز میگردد. قرب حقی، که صفت خداوند است، حضوری ذاتی، واجب، دائمی و بینیاز از شرط یا واسطه است. این قرب، چونان نوری که همه هستی را فرا میگیرد، هیچ خلأ یا غفلتی را برنمیتابد. اما قرب خلقی، که به بنده نسبت داده میشود، امکانی، تدريجی و مشروط به استعداد، عبودیت و نفی صفات رذیله است. این قرب، مانند سایهای است که به نور خورشید وابسته است و تنها با رفع موانع خلقی، به کمال میرسد.
| درنگ: قرب در خالق و مخلوق، مفهومی واحد اما مصداقی متفاوت دارد: قرب حقی، ذاتی و دائمی، و قرب خلقی، امکانی و مشروط است. |
ویژگیهای قرب حقی
قرب حقی، چونان حضور خورشید در آسمان، همه هستی را در بر میگیرد و هیچ موجودی از آن محروم نیست. این قرب، نه برای نظارت یا کنترل، بلکه حضوری لطفی است که خلق را حفظ و هدایت میکند. آیه وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ (بقره: ۱۸۶)، این حضور را چنان نزدیک میداند که حتی پیامبر واسطه آن نیست؛ خداوند خود، بیواسطه، دعای بندگان را اجابت میکند. آیه وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ (ق: ۱۶)، با تمثیل رگ گردن، این قرب را از حیات ظاهری انسان نیز نزدیکتر میداند، چنانکه حیات خلق، به حقیقت، به قرب الهی وابسته است.
مراتب قرب خلقی
قرب خلقی، چونان سفری است که سالک در آن، با نفی صفات رذیله، فناء و عبودیت، به سوی حق گام برمیدارد. این قرب، مراتب و شرایطی دارد:
- نفی صفات رذیله: رفع استکبار، انانیت و رذائل اخلاقی، شرط اولیه قرب است.
- فناء و عبودیت: رسیدن به مقام «کَأَنَّكَ تَرَاهُ» (عبادت با احساس حضور حق) یا دستکم «فَإِنَّهُ يَرَاكَ» (آگاهی از نظارت حق).
- مراتب قرب: قرب نوافل، که با اختیار و انانیت همراه است، و قرب فرائض، که الزامی و عاری از انانیت است.
آیه وَنَادَيْنَاهُ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ [مطلب حذف شد] : «و او را از جانب راست طور ندا دادیم و او را به مقام قرب و نجوای خود نزدیک کردیم»)، قرب خلقی حضرت موسی (ع) را وصولی و تدريجی نشان میدهد.
| درنگ: قرب خلقی، با نفی رذائل، فناء و عبودیت، مراتبی چون نوافل (اختیاری) و فرائض (الزامی) دارد. |
شروط قرب خلقی
قرب خلقی، برخلاف قرب حقی که مطلق است، مشروط به عمل صالح و توحید است. آیه فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ [مطلب حذف شد] : «پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید عملی شایسته انجام دهد و در عبادت پروردگارش شریکی قرار ندهد»)، این شروط را به صراحت بیان میکند. عمل صالح، بدون توحید، و توحید، بدون عمل صالح، به قرب خلقی نمیانجامد. این شروط، چونان کلیدهایی هستند که درهای قرب را به روی سالک میگشایند.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، به بررسی قرب در خالق و مخلوق پرداخت. قرب حقی، حضوری ذاتی و لطفی است که همه هستی را در بر میگیرد، در حالی که قرب خلقی، امکانی، تدريجی و مشروط به نفی رذائل، عبودیت و عمل صالح است. آیات قرآنی، از بقره: ۱۸۶ تا کهف: ۱۱۰، این تفاوت را متجلی میسازند. قرب خلقی، با مراتب نوافل و فرائض، راه سالک را به سوی کمال هموار میکند. این تحلیل، زمینه را برای بررسی آثار قريب در سلوک عرفانی فراهم میسازد.
بخش سوم: قريب در سلوک و معرفت عرفانی
آثار ذکر یا قريب در سلوک
ذکر «یا قريب»، چونان نسیمی که غبار از دل میزداید، برای سالکان، بهویژه در رفع موانع خلقی، آثاری ژرف دارد:
- رفع قساوت و یأس: این ذکر، قلب را از سختی و ناامیدی آزاد کرده، لطافت و امید میبخشد.
- رفع تنهایی و ترس: قريب، با ایجاد انس و آرامش، وحشت و غربت را از دل سالک میزداید.
- تقویت ایمان: این ذکر، تکیهگاهی معنوی فراهم میکند که ایمان را استوار میسازد.
تلاوت آیه وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ (بقره: ۱۸۶)، با تأمل در معانی آن، این آثار را دوچندان میکند. سالک، با این ذکر، چونان پرندهای که به سوی آشیانه پرواز میکند، به لطف الهی متصل میشود.
| درنگ: ذکر یا قريب، قساوت، یأس، تنهایی و ترس را زایل کرده، انس و ایمان را تقویت میکند. |
تفاوت قريب و رقيب در سلوک
قريب و قند، با وجود شباهت در اشاره به نزدیکی الهی، در سلوک کارکردهایی متمایز دارند. قريب، صفتی جمالی است که با لطف، مونسیت و رفع تنهایی، برای انس و آرامش مناسب است. آیه وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ (بقره: ۱۸۶)، این لطف را متجلی میسازد. اما قِيب، با صفت جمالی-جلالی، برای مراقبت، تنبیه و تهذیب نفس کارآمد است، چنانکه در آیه إِنَّ اللَّهَ كَانَ [مطلب حذف شد] : «همانا خداوند بر شما نگهبان است»») نظارت الهی را نشان میدهد. قريب، چونان دوستی مهربان، دل را آرام میکند، و قِيب، مانند استادی تیزبین، نفس را اصلاح مینماید.
ارزش خلق و قرب به حق
خلق، اگر منزلت خود را نزد خداوند بداند، حتی خاک پای خود را وسیله قرب قرار میدهد. این معرفت، چونان کلیدی است که درهای توسل را میگشاید. آیه لِيَقْرَبُونَا إِلَى [مطلب حذف شد] : «تا ما را به خدا نزدیکتر کنند»)، توسل به اولیاء را تأیید میکند، اما توسل به بتها را، به دلیل تصور دوری خدا (کفر قرب)، نادرست میشمارد. انسان، اگر ارزش خود را بشناسد، چونان گوهری که در صدف خاک نهفته است، هر ذرهای را وسیله قرب میداند. نقل از مصباح الشریعه، از امام صادق (ع)، که «لَوْ عَلِمَ الْخَلْقُ مَا مَحَلُّهُ عِنْدَ اللَّهِ»، خاک پای خود را شفاعت میجوید، این مقام را متجلی میسازد.
| درنگ: خلق، با شناخت منزلت خود، حتی خاک را وسیله قرب قرار میدهد، مشروط به عدم تصور دوری حق. |
معرفت به قريب و آثار آن
معرفت به قريب، چونان مشعلی که تاریکی را میزداید، سالک را به انس با خدا و رفع موانع خلقی هدایت میکند. این معرفت، قلب را از قساوت، یأس و تنهایی آزاد کرده و ایمان را استوار میسازد. آیه وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ (بقره: ۱۸۶)، با تأکید بر قرب لطفی، این معرفت را تقویت میکند. سالک، با تلاوت این آیه و ذکر «یا قريب»، چونان به چشمهای زلال میرسد که قلبش را جلا میبخشد.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، جایگاه قريب در سلوک و معرفت عرفانی را تبیین کرد. ذکر «یا قريب»، قساوت، یأس و تنهایی را رفع کرده، انس و ایمان را تقویت میکند. قريب، با صفت جمالی، از قِيب (جمالی-جلالی) متمایز است و برای انس و آرامش مناسب است. معرفت به ارزش خلق و قرب الهی، سالک را به توسل صحیح هدایت میکند. این صفت، چون راهنمایی مهربان، مسیر کمال را روشن میسازد.
جمعبندی: قريب، نور لطف در هستی
اسم قريب، چونان نوری درخشان در آسمان اسماء الحسنی، حضور لطفی و بیکران خداوند را در هستی متجلی میسازد. این صفت، با معنای نزدیکی در برابر دوری، در قرب حقی (ذاتی و دائمی) و قرب خلقی (امکانی و مشروط) تجلی مییابد. آیات قرآن کریم، از وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ تا وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ، این قرب را حضوری لطفی و بیواسطه معرفی میکنند. قرب خلقی، با نفی رذائل، عبودیت و عمل صالح، مراتبی چون نوافل و فرائض دارد و سالک را به کمال میرساند. ذکر «یا قريب»، قساوت، یأس و تنهایی را زایل کرده، انس و ایمان را تقویت میکند. قريب، از قِيب متمایز است و برای رفع موانع خلقی و انس با خدا مناسب است. معرفت به ارزش خلق، راه توسل صحیح را هموار میسازد. این نوشتار، با تبیین علمی و عرفانی قريب، پژوهشگران و سالکان را به تأمل در این صفت الهی و بهرهمندی از آن در مسیر کمال دعوت میکند.
| با نظارت صادق خادمی |