متن درس
اسماء و صفات الهی: تأملی در فاعل و فعال
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۲۹)
دیباچه
در این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تأمل در مفهوم والای «فاعل» و «فعال» بهعنوان دو نام از اسماء حسنی الهی پرداخته میشود. این بررسی، که با نگاهی عمیق به آیات قرآن کریم و تحلیلهای فلسفی، کلامی و عرفانی سامان یافته، درصدد است تا چالش دیرپای نسبت فعل واحد به دو فاعل (خداوند متعال و مخلوق) را با رویکردی مشاعی و مبتنی بر بیان معصوم (امرٌ بین الامرین) تبیین نماید.
بخش نخست: اقتدار مطلق الهی در فعل
ماهیت فاعل و فعال در اسماء حسنی
در آیات قرآن کریم، تمامی افعال و توانمندیها به خداوند متعال نسبت داده شده و طوع و رغبت موجودات، از اقتدار بیمنتهای الهی سرچشمه میگیرد. نامهای «فاعل» و «فعال» بهعنوان دو صفت از اسماء حسنی، جلوهای از این اقتدار را نمایان میسازند که هر فعل، از ایمان و عمل صالح گرفته تا اهانت و اکرام، تحت اراده مطلقه الهی (یفعل ما یرید) قرار دارد. این اقتدار، چونان خورشیدی است که پرتوهایش بر تمامی کائنات تابیده و هیچ فعلی از دایره مشیت او خارج نمیماند.
| درنگ: اقتدار کامل الهی در فاعل و فعال، تمامی افعال را تحت اراده مطلقه خداوند قرار میدهد، چنانکه قرآن کریم میفرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ [مطلب حذف شد] : «خداوند هرچه بخواهد انجام میدهد»). |
شواهد قرآنی و تبیین
قرآن کریم در آیهای روشن، این اقتدار را به تصویر میکشد: ﴿إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ [مطلب حذف شد] : «خداوند کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند به باغهایی که جویها از زیر آن جاری است وارد میکند؛ خداوند هرچه بخواهد انجام میدهد»). این آیه، دخول مؤمنان به بهشت را به فعل الهی نسبت میدهد، در حالی که ایمان و عمل صالح نیز به خود مؤمنان منسوب است. این دوگانگی ظاهری، سرآغاز پرسشی عمیق در نسبت فعل به خدا و خلق است که در بخشهای بعدی به تفصیل بررسی خواهد شد.
این اقتدار، نه تنها در اکرام مؤمنان، بلکه در اهانت بدکاران نیز جلوهگر است. چنانکه قرآن کریم میفرماید: ﴿وَمَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ [مطلب حذف شد] : «و هر کس را که خدا خوار کند، او را گرامیدارندهای نیست؛ خداوند هرچه بخواهد انجام میدهد»). این آیات، چونان آینهای، تمامیت فاعلیت الهی را بازتاب میدهند و هر فعل را در چارچوب اراده بیکران حق متعال قرار میدهند.
بخش دوم: چالش نسبت فعل واحد به دو فاعل
صورتبندی مسئله
یکی از پیچیدهترین مسائل در الهیات و فلسفه اسلامی، نسبت دادن یک فعل واحد، مانند دخول به بهشت، به دو فاعل (خداوند متعال و مخلوق) است. اگر خداوند فاعل است و میفرماید ﴿إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ﴾، پس نقش مؤمنان که ﴿آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ﴾ چیست؟ آیا ایمان و عمل صالح، علت دخول به بهشت است یا اراده الهی؟ این پرسش، چونان گرهی کور در اندیشه کلامی و فلسفی، قرنهاست که متفکران را به خود مشغول داشته است.
| درنگ: چگونه یک فعل واحد، مانند دخول به بهشت، هم به خداوند (﴿إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ﴾) و هم به خلق (﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ﴾) نسبت داده میشود؟ این چالش، ریشه در بحث جبر و تفویض دارد. |
امتناع فلسفی دو فاعل مستقل
از منظر فلسفی، نه فعل بدون فاعل ممکن است، نه فاعل بدون فعل، و نه دو فاعل مستقل میتوانند یک فعل واحد را پدید آورند. این اصل، چونان ستونی استوار در فلسفه ابنسینا و ملاصدرا، هرگونه استقلال کامل برای فاعل مخلوق در برابر فاعل الهی را نفی میکند. اگر خداوند فاعل مطلق است، چگونه مخلوق میتواند در فعلی شریک باشد؟ این تناقض ظاهری، زمینهساز رویکردهای جبری و تفویضی در تاریخ اندیشه اسلامی شده است.
نقد پاسخهای سنتی
پاسخهای ارائهشده در سنتهای کلامی، فلسفی و عرفانی، از جمله فاعلیت طولی (خدا بالذات، خلق بالعرض)، تفویض (آزادی کامل خلق) و جبر (فاعلیت انحصاری خدا)، همگی با اشکالاتی مواجهاند. رویکرد جبری، اختیار انسانی را نفی کرده و خلق را چونان عروسک خیمهشببازی در برابر اراده الهی تصویر میکند. تفویض نیز اقتدار الهی را محدود ساخته و خلق را در فاعلیت مستقل میداند. رویکردهای طولی نیز، با جداسازی فاعلیت خدا و خلق، نمیتوانند وحدت فعل را بهدرستی تبیین کنند. این پاسخها، چونان نقشههایی ناقص، قادر به حل کامل این معما نیستند.
بخش سوم: راهحل مشاعی و بیان معصوم
امرٌ بین الامرین: نه جبر، نه تفویض
بیان معصوم، که فرموده است «لا جبر و لا تفویض، بل امرٌ بین الامرین»، راهحلی مشاعی ارائه میدهد که فاعلیت خدا و خلق را بهصورت مشترک و بدون تفکیک طولی یا عرضی در نظر میگیرد. این دیدگاه، چونان پلی است که دو سوی جبر و تفویض را به هم پیوند میدهد، نه خلق را مسلوبالاختیار میداند و نه اقتدار الهی را محدود میسازد. در این رویکرد، فعل، مانند ملکی مشاع است که هر جزء آن متعلق به هر دو فاعل است، بیآنکه بتوان آن را بهصورت تفکیکی تقسیم کرد.
| درنگ: بیان معصوم («لا جبر و لا تفویض، بل امرٌ بین الامرین») راهحل مشاعی را ارائه میدهد که فاعلیت خدا و خلق را بهصورت مشترک و بدون تفکیک در نظر میگیرد. |
تمثیل مشاعی: خرمن گندم
برای فهم بهتر فاعلیت مشاعی، میتوان به تمثیلی اشاره کرد که در درسگفتار آمده است: خرمن گندمی را فرض کنید که یک دانه از آن متعلق به شخص است، اما بهصورت مشاعی در کل خرمن شریک است. این دانه، هرچند کوچک، در تمامی خرمن حضور دارد و نمیتوان آن را تفکیک کرد. به همین سان، هر فعل انسانی، از نوشتن یک خط گرفته تا ایمان و عمل صالح، بهصورت مشاعی متعلق به خدا و خلق است. این تمثیل، چونان آینهای، وحدت در عین کثرت را در فاعلیت الهی و انسانی نشان میدهد.
پیامدهای مشاعی در دنیا و آخرت
فاعلیت مشاعی نه تنها در دنیا، بلکه در آخرت نیز جاری است. هر فعل انسانی، تحت تأثیر عوامل متعدد چون وراثت، محیط، استاد و زمان شکل میگیرد. در قیامت نیز حسابرسی مشاعی است، چنانکه قرآن کریم میفرماید: ﴿يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ [مطلب حذف شد] : «انسان از برادرش، مادرش، پدرش، همسرش و فرزندانش میگریزد»). این آیه، مسئولیت جمعی را نشان میدهد، جایی که هر فرد در افعال خود با دیگران شریک است.
بخش چهارم: نقد دیدگاههای جبری و تفویضی
نقد تشبیه جبری شیر علم
دیدگاه جبری، که در تشبیه مولوی به «شیر علم» نمود یافته، انسان را چونان پرچمی میداند که حرکتش وابسته به باد (اراده الهی) است. این دیدگاه، خلق را نعش و فاقد اختیار تصویر کرده و با عدالت الهی منافات دارد. در رویکرد مشاعی، خلق شریک در فعل است، نه موجودی بیاراده که چونان پرچم در برابر باد تکان میخورد.
| درنگ: دیدگاه جبری، مانند تشبیه شیر علم، خلق را فاقد اختیار میداند، در حالی که رویکرد مشاعی، خلق را شریک در فعل الهی قرار میدهد، بدون نفی اقتدار الهی. |
نقد تفویض و محدودیتهای آن
در مقابل، تفویض که خلق را در فاعلیت مستقل میداند، اقتدار الهی را محدود میسازد. این دیدگاه، چونان نوری که از منبع خود جدا افتاده، نمیتواند وحدت فعل الهی را تبیین کند. رویکرد مشاعی، با حفظ شراکت خلق و خدا، این محدودیت را برطرف میسازد.
بخش پنجم: دشواری شناخت فعل الهی
مراتب معرفت فعل الهی
شناخت فعل الهی، وصول به آن و رؤیت آن، مراتبی دشوار است که نیازمند معرفت، تهذیب نفس و توفیق الهی است. این شناخت، چونان سفری است در اقیانوس بیکران حقیقت، که هر مرحلهاش از معرفت نظری تا وصول عملی و رؤیت عرفانی، چالشهای خاص خود را دارد. قرآن کریم در اینباره میفرماید: ﴿يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ [مطلب حذف شد] : «با ستایش پروردگارشان تسبیح میگویند و برای زمینیان آمرزش میطلبند»). این آیه، معرفت فرشتگان به افعال الهی را نشان میدهد.
پیچیدگی آیات قرآنی
آیات قرآن کریم در باب فعل الهی، به دلیل نسبت دادن فعل به خدا و خلق، پیچیدگی خاصی دارند. برای نمونه، آیه ﴿يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا [مطلب حذف شد] : «خداوند کسانی را که ایمان آوردهاند با سخن استوار تثبیت میکند») تثبیت ایمان را به خدا و ایمان را به خلق نسبت میدهد. این پیچیدگی، چونان کلافی درهمتنیده، تنها با رویکرد مشاعی قابل گشودن است.
| درنگ: آیات قرآنی در باب فعل الهی، به دلیل نسبت دادن فعل به خدا و خلق، پیچیدهاند و تنها با رویکرد مشاعی قابل تبیین هستند، مانند آیه ﴿يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا﴾ (ابراهیم: ۲۷). |
جمعبندی
این نوشتار، با تأمل در درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، مفهوم فاعل و فعال را بهعنوان دو صفت از اسماء حسنی الهی بررسی کرد. اقتدار مطلق الهی، چالش نسبت فعل واحد به دو فاعل، و راهحل مشاعی مبتنی بر بیان معصوم (امرٌ بین الامرین)، محورهای اصلی این بررسی بودند. رویکرد مشاعی، که فعل را بهصورت مشترک به خدا و خلق نسبت میدهد، نه تنها تناقضات جبر و تفویض را برطرف میسازد، بلکه با تمثیلاتی چون شراکت در خرمن گندم، وحدت در عین کثرت را به تصویر میکشد. این دیدگاه، در دنیا و آخرت، اعمال و حسابرسی را مشاعی دانسته و شناخت فعل الهی را سفری دشوار اما پرثمر معرفی میکند. آیات قرآن کریم، چونان مشعلهایی، این مسیر را روشن میسازند و راه را برای فهم عمیقتر هموار میکنند.
| با نظارت صادق خادمی |