متن درس
اسماء و صفات الهی: تأملی در باسط و رزق
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۷۲)
دیباچه
جهان هستی، چونان دریایی بیکران، در امواج فیض و گشایش الهی در حرکت است و اسم «باسط» به مثابه مشعلی فروزان، این گشایش و انبساط را در وجود، کمالات و رزق نمایان میسازد. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۲۷۲ و تحلیلهای تفصیلی، به تبیین علمی و عرفانی اسم «باسط» و ارتباط آن با رزق در چارچوب جهانبینی قرآنی میپردازد. هدف، ارائه محتوایی است که هم برای پژوهشگران الهیات و عرفان و هم برای طالبان معرفت الهی، دریچهای به سوی فهم عمیقتر این اسم جمالی و آثار آن بگشاید.
بخش یکم: انبساط، جوهره هستی در نگاه قرآن کریم
تمایز بسط و قبض در جهانبینی قرآنی
جهانبینی قرآنی، عالم را چونان ظرفی بیکران از انبساط و گشایش توصیف میکند که در آن، فیض الهی چون جویباری زلال، بیوقفه جاری است. برخلاف تصور برخی که «بسط» و «قبض» را در برابر یکدیگر قرار میدهند، قرآن کریم این دو را در تقابل مفهومی قرار نداده است. بلکه «بسط» با «تقدیر» همنشین است و «قبض» به ندرت و در قلمرو صفات جلالی، بهویژه در ارتباط با قیامت، ظهور مییابد.
این دیدگاه قرآنی با آیه وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ (ذاریات: ۴۷) [مطلب حذف شد] ، «و ما [جهان را] فراخگسترندهایم» تفسیر میشود. این آیه بر انبساط وجود، کمالات و فیض الهی تأکید دارد. در مقابل، «قبض» در آیاتی چون وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ (زمر: ۶۷) به معنای «و زمین یکسره در قبضه اوست در روز قیامت» محدود به جلال الهی در آخرت است. این تمایز، حکایت از آن دارد که هستی در ذات خود، جریانی از گشایش و بسط است و محدودیتها تنها در قلمروهای خاص جلالی نمود مییابند.
رد تناهی عالم و تأیید انبساط نامحدود
دلایل فلسفی که برخی فلاسفه، مانند ابنسینا، برای تناهی عالم ارائه کردهاند، از منظر علمی و قرآنی فاقد استحکاماند. عالم، چه در وجودات مادی و چه در مجردات، در مسیری از انبساط بیپایان قرار دارد. این انبساط، نه تنها با آیات قرآن کریم، بلکه با یافتههای علوم طبیعی، مانند فیزیک و شیمی، همراستاست. نظریههای مدرن انبساط کیهانی نیز این دیدگاه را تقویت میکنند که عالم از هستهای آغازین حرکت کرده و به سوی گشایشی بیانتها پیش میرود.
قرآن کریم در توصیف این انبساط، از تعابیری چون رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا (انبیاء: ۳۰) استفاده میکند که به معنای «آن دو [آسمان و زمین] به هم پیوسته بودند و ما آنها را از هم گشودیم» است. این گشایش، که تا «یوم الابد» ادامه دارد، نشاندهنده جریانی بیوقفه در خلقت است که هیچگاه به محدودیت یا رکود نمیانجامد.
جهانبینی انبساطی و نقد کاستیهای بشری
جهانبینی قرآنی، کاستیها و کمبودها را نه به ذات خلقت، بلکه به چپاولگری و ظلم انسانها نسبت میدهد. محدودیتهایی چون کمبود آب، سوخت یا انرژی، نتیجه تصاحب ناحق و استثمار است، نه نشانهای از محدودیت در نظام خلقت. این دیدگاه، چونان آینهای شفاف، حقیقت را بازمیتاباند که خلقت الهی، در ذات خود، سرشار از خیرات و برکات است.
این رویکرد با نقد نظامهای استثماری و تأکید بر عدالت اجتماعی در اسلام همخوانی دارد. قرآن کریم، با دعوت به انفاق و توزیع عادلانه منابع، انسان را به سوی بهرهمندی از رزق پاک و طیب هدایت میکند.
جمعبندی بخش یکم
جهانبینی قرآنی، عالم را ظرفی از انبساط و گشایش میداند که در آن، بسط و تقدیر حاکم است، نه قبض. این انبساط، با دلایل قرآنی، فلسفی و علمی تأیید میشود و کاستیها را به ظلم بشری نسبت میدهد. این دیدگاه، انسان را به تأمل در فیض بیکران الهی و دوری از محدودیتهای خودساخته دعوت میکند.
بخش دوم: رزق در سایه اسم باسط
رزق تحت دولت باسط و رحمن
رزق، چونان گوهری در صدف انبساط الهی، تحت دولت اسم «باسط» و در سایه رحمت بیکران «رحمن» قرار دارد. اسم «رازق» و «رزاق»، که هر دو از متعلقات انبساطاند، به ترتیب به فعل و کلیت رزق اشاره دارند. قرآن کریم تنها یکبار از «رزاق» استفاده کرده است: إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ (ذاریات: ۵۸)، به معنای «خداوند همان روزیدهنده توانای استوار است». اما «رازق» حدود ۵۰ بار به کار رفته که بر تدرج و تفاوت در اعطای رزق دلالت دارد.
این تمایز، با فلسفه فیض الهی همخوانی دارد که رزق را بهصورت تدریجی و متناسب با ظرفیت افراد اعطا میکند. رزق، چونان بارانی است که بر زمینهای مختلف به گونههای متفاوت میبارد؛ برخی را سیراب میکند و برخی را تنها نمنم میتراود.
تنوع رزقها در قرآن کریم
رزقها در قرآن کریم از منظر نوع، نحوه اعطا و کیفیت، تنوعی شگفتانگیز دارند. این تنوع، چونان رنگهای گوناگون در تابلویی الهی، جلوهای از حکمت خداوند را نمایان میسازد. رزقها به انواع زیر تقسیم میشوند:
- رزق حلال، طیب و حسن: مانند نَحْنُ نَرْزُقُكَ (طه: ۱۳۲)، به معنای «ما تو را روزی میدهیم»، که رزقی فردی و پاک است.
- رزق غیراحتسابی: مانند يَرْزُقُهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ (طلاق: ۳)، به معنای «او را از جایی که گمان نمیبرد روزی میدهد».
- رزق اکتسابی و غیراکتسابی: برخی رزقها با تلاش به دست میآیند و برخی، چونان هدیهای آسمانی، بیتلاش نازل میشوند.
- رزق دانی و عالی: رزق دانی، مانند اللَّهُ يَرْزُقُهَا وَإِيَّاكُمْ (عنکبوت: ۶۰)، به معنای «خداوند آنها [حیوانات] و شما را روزی میدهد»، با رزق سماوی، مانند يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ (سبأ: ۲۴)، متفاوت است.
- رزق اعدادی و تعجیلی: مانند وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ سَعِيرًا (ملک: ۵) برای رزق اعدادی و عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ (اسراء: ۱۸) برای رزق تعجیلی.
این تنوع، چونان شاخههای درختی تنومند، هر یک به سویی ریشه دوانده و انسان را به تأمل در حکمت الهی دعوت میکند. رزق غیراحتسابی، مانند بارانی است که بیانتظار بر سرزمین دل میبارد، و رزق اکتسابی، چون میوهای است که با کوشش از شاخسار حیات چیده میشود.
تفاوت حلال و طیب در رزق
رزق حلال و طیب، اگرچه در دعا چونان دو گوهر همنشیناند (اللهم ارزقنی رزقاً حلالاً طیباً)، از نظر شرعی و عرفی تفاوتهایی دارند. رزقی ممکن است حلال باشد، اما طیب نباشد، مانند کسب کفنفروشی که گرچه مشروع است، اما به دلیل ارتباط با مرگ، لطافت و طیب عرفی را ندارد. در مقابل، رزقی ممکن است طیب عرفی باشد، اما حلال نباشد، مانند سرقتی از ثروتمند که با رضایت عرفی همراه است.
این تمایز، چونان خطوطی ظریف در تابلوی خلقت، نشان میدهد که رزق پاک، تنها در تلفیق حلالیت شرعی و طیب عرفی به کمال میرسد. دعای «رزق حلال و طیب» انسان را به سوی گوهری دعوت میکند که هم روح را سیراب کند و هم جسم را تقویت.
جمعبندی بخش دوم
رزق، بهعنوان جلوهای از انبساط الهی، تحت دولت «باسط» و «رحمن» قرار دارد و در انواع و اقسام گوناگون، از حلال و طیب تا دانی و عالی، نمود مییابد. این تنوع، حکمت الهی را در توزیع نعمتها نشان میدهد و انسان را به سوی شناخت دقیقتر رزق و مصرف آن هدایت میکند.
بخش سوم: شناخت رب و رزق، کلید سعادت
رابطه شناخت رب و رزق
شناخت رزق، از نوع و کیفیت آن گرفته تا نحوه مصرف، به شناخت رب وابسته است. بدون این شناخت، انسان چونان مسافری گمگشته در بیابان، رزق نامناسب را مصرف میکند و به امراض جسمی و روحی گرفتار میشود. قرآن کریم در آیه فَانْظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ (بقره: ۲۵۹)، به معنای «به طعام و شراب خود بنگر»، بر لزوم توجه به رزق تأکید دارد.
این شناخت، چونان کلیدی است که قفل معرفت را میگشاید. انسانی که رب خود را نشناسد، نمیتواند رزق خود را از رزق حیوانی یا حرام تمیز دهد و در نتیجه، روح و جسمش در تاریکی بیماری و رنج گرفتار میشود.
رزق و زیستمحیطی
یکی از جنبههای مهم رزق، تناسب آن با زیستبوم است. مصرف رزق نامناسب با محیط، مانند برنج در منطقهای که برای آن مناسب نیست، به کوتاه شدن عمر و بیماری منجر میشود. این اصل، با یافتههای زیستمحیطی مدرن همخوانی دارد که بر اهمیت مصرف غذای محلی تأکید دارند.
این دیدگاه، انسان را به تأمل در تناسب رزق با محیط و زمان دعوت میکند، گویی هر منطقه، چونان مادری مهربان، رزق مناسب فرزندانش را در دامان خود پرورانده است.
رزق انفاقی و منفقی
رزقها به دو دسته انفاقی و منفقی تقسیم میشوند. رزق انفاقی، رزقی است که از طریق بخشش دیگران به دست میآید، و رزق منفقی، رزقی است که با انفاق، عمر و برکت انسان را افزون میکند. انفاق، چونان جویباری است که نه تنها دیگران را سیراب میکند، بلکه چشمه حیات خود انسان را نیز جوشانتر میسازد.
این مفهوم، با روایات شیعی در مورد برکت انفاق همخوانی دارد و انسان را به سوی سخاوت و دوری از بخل هدایت میکند.
جمعبندی بخش سوم
شناخت رب و رزق، کلید سعادت انسان است. بدون این شناخت، مصرف رزق نامناسب به بیماریهای جسمی و روحی منجر میشود. تناسب رزق با زیستبوم و انفاق، دو اصل کلیدیاند که انسان را به سوی زندگی پاک و پربرکت هدایت میکنند.
جمعبندی نهایی
اسم «باسط»، چونان نوری درخشان، انبساط و گشایش الهی را در عالم هستی نمایان میسازد. این اسم جمالی، رزق را در سایه رحمت بیکران «رحمن» قرار داده و عالم را ظرفی از بسط و تقدیر میداند. تنوع رزقها، از حلال و طیب تا دانی و عالی، حکمت الهی را در توزیع نعمتها نشان میدهد. شناخت رب و رزق، انسان را از تاریکی بیماری و رنج به سوی نور معرفت و سعادت رهنمون میشود.