در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 310

متن درس

 

سلام و سلامت در نظام عقلانیت دینی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه سیصد و دهم)

مقدمه

مفهوم «سلام» به‌عنوان یکی از اسمای حسنی الهی، در فرهنگ قرآنی و اسلامی، نه‌تنها به معنای صلح ظاهری یا فقدان نزاع است، بلکه بُعدی عمیق از سلامت معنوی، اجتماعی و وجودی را در بر می‌گیرد. این مفهوم، در نظام عقلانیت دینی، به‌عنوان معیاری برای هدایت تنازعات بشری و تأمین سلامت جامعه معرفی می‌شود. در درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به‌ویژه در جلسه سیصد و دهم، که به تحلیل اسم «سلام» اختصاص دارد، این مفهوم با تکیه بر آیات قرآن کریم، تحلیل‌های فلسفی، عرفانی و فقهی، به‌گونه‌ای عمیق تبیین شده است. این نوشتار به بررسی جایگاه «دارالسلام» و «دارالإسلام» در برابر «دارالکفر» می‌پردازد.

بخش اول: مفهوم دارالسلام و تمایز آن با دارالإسلام

دارالسلام: سرای سلامت مطلق

«دارالسلام» در قرآن کریم، به‌عنوان سرایی معرفی شده که در آن، سلامت، پاکی و صلح در تمامی ابعاد وجودی و اجتماعی به‌صورت مجرد و کامل محقق می‌شود. این مفهوم، که در آیه ۱۲۷ سوره انعام آمده است: «لَهُمْ دَارُ [مطلب حذف شد] : «برای آنان نزد پروردگارشان سرای سلامت است»)، نمادی از آرمان متعالی الهی است که در آن، هرگونه ناهمگونی، نزاع و نقص از میان رفته و وحدت و کمال حاکم است. دارالسلام، چونان باغی است که در آن، گل‌های سلامت و صلح، بدون آفت نفاق و نزاع، شکوفا می‌شوند.

درنگ: دارالسلام، سرای سلامت مطلق است که در آن، صلح و پاکی به‌صورت کامل و مجرد محقق شده و از هرگونه ناهمگونی مبراست.

دارالإسلام: سرای حاکمیت دینی

در مقابل دارالسلام، «دارالإسلام» سرایی است که در آن، حاکمیت اسلام برقرار است، اما وجود کثرات و ناهمگونی‌های اجتماعی، از جمله حضور اهل کتاب، فاسقان، معاندان و حتی گناهکاران، پذیرفته شده است. این سرا، به دلیل ماهیت مزید خود، با چالش‌های عملی و تنوعات انسانی مواجه است. اصل حاکم بر دارالإسلام، «الإسلام یعلو ولا یعلی علیه» است، به این معنا که اسلام سیطره معنوی و قانونی دارد، اما این سیطره به معنای حذف یا سرکوب مخالفان نیست، بلکه به معنای هدایت و مدیریت تنوع اجتماعی در چارچوب عدالت و قانون است. دارالإسلام، چونان شهری است که در آن، خیابان‌های گوناگون با قوانین عادلانه به سوی سلامت هدایت می‌شوند.

درنگ: دارالإسلام، سرای حاکمیت اسلام است که با تحمل تنوع اجتماعی و مدیریت عادلانه، سلامت جامعه را تأمین می‌کند.

تمایز دارالسلام و دارالإسلام

تمایز بنیادین میان دارالسلام و دارالإسلام، در مجرد بودن اولی و مزید بودن دومی نهفته است. دارالسلام، به دلیل خلوص و یکپارچگی، عاری از هرگونه نزاع و ناهمگونی است و در ظرف قیامت یا ظهور حضرت مهدی (عج) محقق می‌شود. دارالإسلام، اما، به‌عنوان یک واقعیت اجتماعی در دنیا، با وجود مخالفان و چالش‌ها، به دنبال تحقق سلامت از طریق اقتدار دینی است. این تمایز، با تحلیل‌های فلسفه اجتماعی همخوانی دارد که جوامع آرمانی (اتوپیایی) را از جوامع واقعی متمایز می‌کند. دارالسلام، چونان قله‌ای است که در افق کمال الهی می‌درخشد، در حالی که دارالإسلام، مسیری است که با قانون و عدالت به سوی آن قله هدایت می‌شود.

جمع‌بندی بخش اول

مفهوم دارالسلام و دارالإسلام، دو بُعد از تجلی صفت «السلام» الهی را نمایان می‌سازند. دارالسلام، به‌عنوان آرمان متعالی، مقصد نهایی مؤمنان است که در آن، سلامت و صلح به کمال می‌رسد. دارالإسلام، اما، به‌عنوان واقعیتی اجتماعی، با تحمل تنوع و مدیریت عادلانه، به سوی این آرمان حرکت می‌کند. این تمایز، بر اهمیت عقلانیت دینی در مدیریت چالش‌های اجتماعی تأکید دارد.

بخش دوم: دارالکفر و فقدان سلامت معنوی

مفهوم دارالکفر

«دارالکفر» سرایی است که در آن، حاکمیت ارزش‌ها و قوانین غیراسلامی برقرار است، حتی اگر جمعیت قابل‌توجهی از مسلمانان در آن حضور داشته باشند. معیار تمایز دارالکفر از دارالإسلام، نه تعداد افراد، بلکه سیطره ارزش‌ها و قوانین است. برای مثال، کشوری با میلیون‌ها مسلمان، اگر تحت حاکمیت غیراسلامی باشد، دارالکفر تلقی می‌شود. این سرا، چونان بیابانی است که در آن، چشمه‌های سلامت معنوی خشکیده و تاریکی کفر و گمراهی سایه افکنده است.

درنگ: دارالکفر، سرایی است که در آن، فقدان حاکمیت اسلام به گمراهی و تنگنای معنوی منجر می‌شود، حتی با حضور مسلمانان.

ویژگی‌های دارالکفر در قرآن کریم

قرآن کریم در آیه ۱۲۵ سوره انعام، ویژگی دارالکفر را با تنگنای صدر و گمراهی توصیف می‌کند: «وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا [مطلب حذف شد] : «و هر که را بخواهد گمراه کند، سینه‌اش را چنان تنگ می‌گرداند که گویا به‌سوی آسمان بالا می‌رود»). این تنگنا، نشانه‌ای از بسته بودن جامعه و فقدان انشراح صدر است که به ریا، نفاق و پنهان‌کاری منجر می‌شود. دارالکفر، چونان زندانی است که در آن، روح انسان در تنگنای ظلمات محبوس می‌گردد.

درنگ: تنگنای صدر در دارالکفر، به گمراهی و رواج نفاق و ریا منجر می‌شود که سلامت معنوی و اجتماعی را تهدید می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

دارالکفر، به‌عنوان سرایی که در آن حاکمیت اسلام غایب است، با تنگنای صدر و گمراهی تعریف می‌شود. این سرا، در مقابل دارالإسلام و دارالسلام، فاقد سلامت معنوی و اجتماعی است و به انحرافات اخلاقی و اجتماعی دامن می‌زند. این تمایز، بر اهمیت اقتدار دینی در حفظ سلامت جامعه تأکید دارد.

بخش سوم: انشراح صدر و سلامت جامعه اسلامی

انشراح صدر: ویژگی بنیادین دارالإسلام

قرآن کریم در آیه ۱۲۵ سوره انعام، انشراح صدر را ویژگی اصلی دارالإسلام معرفی می‌کند: «فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ [مطلب حذف شد] : «پس هر که را خدا بخواهد هدایت کند، سینه‌اش را برای پذیرش اسلام گشاده می‌سازد»). انشراح صدر، به معنای گشادگی سینه برای پذیرش حقیقت، نمادی از باز بودن جامعه اسلامی در برابر تنوع فکری، آزادی و تحمل اجتماعی است. این ویژگی، دارالإسلام را به‌عنوان جامعه‌ای پویا و باز معرفی می‌کند که در آن، افراد با افکار و عقاید گوناگون می‌توانند در چارچوب قوانین اسلامی زیست کنند.

درنگ: انشراح صدر، به‌عنوان ویژگی بنیادین دارالإسلام، امکان زیست مسالمت‌آمیز و تحمل تنوع اجتماعی را در چارچوب اقتدار دینی فراهم می‌کند.

نقد استبداد در جوامع اسلامی

استبداد، به‌عنوان انحرافی از مفهوم دارالإسلام، با تحمیل محدودیت‌های غیرمشروع، جامعه را از انشراح صدر به تنگنای صدر سوق می‌دهد. این تنگنا، به رواج نفاق، ریا و پنهان‌کاری منجر می‌شود، زیرا افراد برای بقا در چنین جامعه‌ای به رفتارهای غیرصادقانه متوسل می‌شوند. قرآن کریم، این حالت را با تعبیر «ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ» توصیف می‌کند، که نشان‌دهنده فشار روانی و معنوی در جامعه بسته است. استبداد، چونان سایه‌ای تاریک است که نور انشراح صدر را می‌پوشاند و جامعه را به سوی گمراهی هدایت می‌کند.

درنگ: استبداد، با ایجاد تنگنای صدر، به رواج نفاق و ریا در جامعه اسلامی منجر می‌شود و سلامت معنوی و اجتماعی را تهدید می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

انشراح صدر، به‌عنوان ویژگی اصلی دارالإسلام، امکان زیست مسالمت‌آمیز و مدیریت عادلانه تنوع اجتماعی را فراهم می‌کند. در مقابل، استبداد، با ایجاد تنگنای صدر، به انحرافات اخلاقی و اجتماعی دامن می‌زند. این بخش، بر ضرورت ترویج انشراح صدر و حذف استبداد در جوامع اسلامی تأکید دارد.

بخش چهارم: ریا و تأثیر آن بر سلامت دینی

ریا: آفت سلامت معنوی

ریا، به‌عنوان یکی از گناهان کبیره در فرهنگ اسلامی، عملی است که اخلاص را مخدوش کرده و به بطلان اعمال، از جمله نماز، منجر می‌شود. در فقه اسلامی، نماز ریاکارانه باطل است، زیرا ریا، سلامت معنوی عمل را از بین می‌برد. قرآن کریم و روایات، ریاکار را در قیامت در جایگاه کافر یا فاسق قرار می‌دهند، که نشان‌دهنده شدت خطر این آفت است. ریا، چونان زهری است که در رگ‌های اخلاص نفوذ کرده و عمل را از درون تباه می‌سازد.

درنگ: ریا، به‌عنوان آفتی معنوی، با مخدوش کردن اخلاص، سلامت عمل دینی را از بین می‌برد و به بطلان نماز منجر می‌شود.

ریا و استبداد: رابطه‌ای قهری

ریا، در جامعه‌ای که فاقد انشراح صدر است، به‌صورت قهری رواج می‌یابد. در چنین جامعه‌ای، افراد برای بقا و پذیرش اجتماعی، به نمایش ظاهری ایمان متوسل می‌شوند. استبداد، با تحمیل محدودیت‌های غیرمشروع، این رفتار را تشدید می‌کند، زیرا افراد در برابر فشارهای اجتماعی، به پنهان‌کاری و نفاق روی می‌آورند. این امر، سلامت معنوی و اجتماعی جامعه را به خطر می‌اندازد و به فرار افراد از جامعه اسلامی منجر می‌شود، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: «كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ». ریا، چونان نقابی است که چهره حقیقت را پنهان می‌کند و جامعه را به سوی بیماری معنوی سوق می‌دهد.

درنگ: ریا، معلول استبداد و فقدان انشراح صدر است و با رواج در جامعه، سلامت معنوی و اجتماعی را تهدید می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

ریا، به‌عنوان یکی از آفات اصلی جامعه اسلامی، با مخدوش کردن اخلاص، سلامت معنوی و اجتماعی را به خطر می‌اندازد. این آفت، در جامعه‌ای که تحت فشار استبداد قرار دارد، به‌صورت قهری رواج می‌یابد و به انحرافات اخلاقی و اجتماعی منجر می‌شود. ترویج انشراح صدر و حذف استبداد، راهکارهایی برای کاهش ریا و حفظ سلامت دینی هستند.

بخش پنجم: اقتدار در برابر استبداد

اقتدار اسلامی: سیطره عادلانه

اقتدار در دارالإسلام، به معنای سیطره معنوی و قانونی اسلام است که با محدودیت‌های مشروع همراه است. این اقتدار، با اجرای قوانین دینی در چارچوب عدالت و انصاف، سلامت جامعه را تضمین می‌کند. برای مثال، در نظام امام جماعت و مأموم، امام به دلیل اقتدار معنوی، تحت محدودیت‌های بیشتری (مانند عدالت) قرار دارد، در حالی که مأموم از این محدودیت‌ها معاف است. اقتدار، چونان سکان‌داری است که کشتی جامعه را در مسیر سلامت و عدالت هدایت می‌کند.

درنگ: اقتدار اسلامی، با اجرای قوانین عادلانه، سلامت جامعه را تضمین می‌کند و با استبداد تفاوت دارد.

استبداد: محدودیت غیرمشروع

استبداد، با تحمیل محدودیت‌های غیرمشروع، به خفقان و تنگنای صدر منجر می‌شود. این امر، افراد را به فرار از جامعه اسلامی وامی‌دارد، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: «كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ». استبداد، با ایجاد فضای بسته، به رواج نفاق و ریا دامن می‌زند و سلامت جامعه را تهدید می‌کند. این امر، با فلسفه سیاسی اسلامی که بر عدالت و اقتدار معنوی تأکید دارد، در تضاد است. استبداد، چونان قفسی است که پرندگان آزادی را در بند می‌کشد و روح جامعه را به اسارت می‌برد.

درنگ: استبداد، با ایجاد تنگنای صدر و محدودیت‌های غیرمشروع، به خفقان و نفاق در جامعه منجر می‌شود.

جمع‌بندی بخش پنجم

اقتدار اسلامی، با اجرای قوانین عادلانه و حفظ انشراح صدر، سلامت جامعه را تضمین می‌کند، در حالی که استبداد، با تحمیل محدودیت‌های غیرمشروع، به خفقان و انحرافات اخلاقی منجر می‌شود. این تمایز، بر ضرورت ترویج اقتدار معنوی و حذف استبداد در جوامع اسلامی تأکید دارد.

بخش ششم: دارالسلام و ویژگی‌های جامعه آرمانی

دارالسلام: مقصد قوم متذکر

دارالسلام، به‌عنوان سرای سلامت مطلق، در قرآن کریم برای قومی معرفی شده که متذکر، آگاه و هوشمند هستند: «لَهُمْ دَارُ [مطلب حذف شد] : «برای آنان نزد پروردگارشان سرای سلامت است»). این قوم، با ویژگی آگاهی، بصیرت و پویایی، شایسته مقصدی هستند که عاری از هرگونه مزاحمت و ناهمگونی است. دارالسلام، چونان بهشتی است که در آن، نور آگاهی و سلامت، تاریکی‌های گمراهی را می‌زداید.

درنگ: دارالسلام، مقصد قوم متذکر است که با آگاهی و بصیرت، به سلامت مطلق دست می‌یابند.

نقد تفاسیر نادرست از ذکر

تفسیر «یذکرون» به‌عنوان ذکر زبانی صرف (مانند سبحان‌الله)، به کاهش محتوای عمیق این مفهوم منجر شده است. در قرآن کریم، «یذکرون» به معنای آگاهی، بصیرت و هوشمندی است که جامعه را به سوی پویایی و سلامت هدایت می‌کند. این تفسیر سطحی، دین را به الفاظ بی‌محتوا تقلیل داده و از تأثیرگذاری آن در حل مسائل اجتماعی کاسته است. ذکر حقیقی، چونان مشعلی است که با نور آگاهی، مسیر سلامت و تعالی را روشن می‌سازد.

درنگ: «یذکرون» به معنای آگاهی و بصیرت است، نه صرف تکرار الفاظ، و جامعه متذکر را به سوی سلامت هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش ششم

دارالسلام، به‌عنوان آرمان متعالی، مقصد قومی است که با آگاهی و بصیرت، به سلامت مطلق دست می‌یابند. نقد تفاسیر نادرست از ذکر، بر ضرورت بازگشت به فهم عمیق قرآنی تأکید دارد تا جامعه اسلامی از پویایی و سلامت برخوردار شود.

بخش هفتم: مزاحمت و سلامت در دارالإسلام

حذف مزاحمت: اصل سلامت جامعه

در دارالإسلام، مزاحمت، به معنای هرگونه عمل مخالف سلامت و سلم، پذیرفته نیست، چه از سوی حاكم و چه از سوی محكوم. اگر حاكم به استبداد و ظلم متوسل شود، باید محدود یا حذف گردد، همان‌گونه که محكوم در صورت معاندت یا طغیان محدود می‌شود. این اصل، بر عدالت و تعادل در نظام اسلامی تأکید دارد. مزاحمت، چونان آفتی است که باغ سلامت جامعه را تهدید می‌کند و حذف آن، شرط بقای نظم و صلح است.

درنگ: در دارالإسلام، مزاحمت از سوی حاكم یا محكوم پذیرفته نیست و حذف آن، شرط سلامت جامعه است.

نمونه تاریخی: سیره صدر اسلام

در صدر اسلام، به‌ویژه در زمان پیامبر اکرم (ص) و امیرمؤمنان (ع)، دارالإسلام به‌عنوان جامعه‌ای با انشراح صدر و اقتدار عادلانه شناخته می‌شد. این دوران، اگرچه ایده‌آل نبود، اما به دلیل اجرای عدالت و تحمل تنوع، بهترین نمونه دارالإسلام بود. در مقابل، پس از این دوران، استبداد به بسته شدن جامعه و کاهش سلامت منجر شد. این نمونه، نشان‌دهنده اهمیت اقتدار عادلانه در حفظ سلامت جامعه است.

درنگ: سیره صدر اسلام، نمونه‌ای از دارالإسلام با انشراح صدر و اقتدار عادلانه است که سلامت جامعه را تضمین می‌کرد.

جمع‌بندی بخش هفتم

حذف مزاحمت، به‌عنوان اصل بنیادین دارالإسلام، سلامت جامعه را تضمین می‌کند. سیره صدر اسلام، نمونه‌ای برجسته از این اصل است که با اقتدار عادلانه و انشراح صدر، به سلامت معنوی و اجتماعی دست یافت. این بخش، بر ضرورت بازگشت به این الگو تأکید دارد.

جمع‌بندی

مفهوم «سلام» در نظام عقلانیت دینی، فراتر از صلح ظاهری، به معنای سلامت معنوی، اجتماعی و وجودی است. دارالسلام، به‌عنوان سرای سلامت مطلق، آرمانی است که در ظرف ظهور حضرت مهدی (عج) یا قیامت محقق می‌شود، در حالی که دارالإسلام، به‌عنوان واقعیتی اجتماعی، با انشراح صدر و اقتدار عادلانه، به سوی این آرمان حرکت می‌کند. نقد استبداد، ریا و تفاسیر نادرست از مفاهیم دینی، بر ضرورت بازنگری در فرهنگ و ساختارهای جوامع اسلامی تأکید دارد. انشراح صدر، به‌عنوان ویژگی بنیادین دارالإسلام، امکان زیست مسالمت‌آمیز و تحمل تنوع را فراهم می‌کند، در حالی که استبداد و تنگنای صدر، به نفاق و گمراهی منجر می‌شود. مفهوم «یذکرون»، با تأکید بر آگاهی و بصیرت، جامعه متذکر را به سوی سلامت و پویایی هدایت می‌کند. این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم، سیره صدر اسلام و تحلیل‌های فلسفی و عرفانی، راهکارهایی برای اصلاح فرهنگ دینی و بازسازی جامعه اسلامی ارائه می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن، دارالسلام چه ویژگی‌ای دارد که آن را از دارالإسلام متمایز می‌کند؟

2. بر اساس متن، در دارالإسلام چه کسانی می‌توانند حضور داشته باشند؟

3. طبق متن، مفهوم «یعلوا و لا یعلى علیه» در دارالإسلام به چه معناست؟

4. بر اساس متن، آیه ۱۲۲ سوره انعام چه ویژگی‌ای را برای جامعه اسلامی برجسته می‌کند؟

5. طبق متن، رجس در آیه سوره انعام به چه معناست؟

6. طبق متن، دارالسلام در فقه اسلامی به عنوان یک مفهوم اجتماعی مطرح است.

7. بر اساس متن، در دارالإسلام وجود مخالفان و معاندان با حاکمیت اسلام منافاتی ندارد.

8. طبق متن، ریا در جامعه اسلامی نتیجه استبداد و نبود انشراح است.

9. بر اساس متن، دارالسلام در زمان غیبت معصومین محقق می‌شود.

10. طبق متن، در جامعه اسلامی حاکم نسبت به محکوم محدودیت بیشتری دارد.

11. تفاوت اصلی دارالإسلام و دارالسلام طبق متن چیست؟

12. چرا طبق متن، ریا در جامعه اسلامی نقص اسلام محسوب می‌شود؟

13. منظور از «انشراح صدر للإسلام» در آیه سوره انعام چیست؟

14. چرا در دارالإسلام قوانین حدود و قصاص وجود دارد؟

15. طبق متن، چرا استبداد در دارالإسلام پذیرفته نیست؟

پاسخنامه

1. سلامت و پاکی کامل

2. یهود، نصارا، فاسق و معاند

3. اشراف اسلام و عدم اشراف کفر

4. انشراح صدر برای اسلام

5. ضيق و حرج

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. دارالإسلام حاکمیت اسلام با وجود مخالفان است، اما دارالسلام سلامت و پاکی کامل بدون مخالف است.

12. زیرا ریا نتیجه استبداد و نبود انشراح است که جامعه را از سلامت دور می‌کند.

13. باز بودن قلب و جامعه برای پذیرش اسلام و زندگی مسالمت‌آمیز است.

14. زیرا دارالإسلام با وجود مخالفان و کژی‌ها، اشراف اسلام را حفظ می‌کند.

15. زیرا استبداد جامعه را بسته و ضيق می‌کند و مانع انشراح و سلامت می‌شود.