متن درس
کتاب اسما و صفات الهی: تأملی در ایمان، سلامت و سعادت
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۳۲۸)
مقدمه: ایمان، سرچشمه سلامت و سعادت
ایمان، چون نوری درخشان در نظام اسما و صفات الهی، بنیانی است که سلامت، امنیت و سعادت انسانی بر آن استوار میگردد. این مفهوم، در قرآن کریم نهتنها بهعنوان یک باور قلبی، بلکه بهمثابه نظامی جامع و پویا معرفی شده که مراتب گوناگون، ویژگیهای متمایز و آثار عمیقی در حیات فردی و اجتماعی دارد. در این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۳۲۸، به تبیین مراتب ایمان، ارتباط آن با مفاهیم سلامت و امنیت، و نقد کمتوجهی تاریخی به این مقوله در جوامع اسلامی پرداختهایم.
بخش اول: مراتب و ویژگیهای ایمان در قرآن کریم
مفهومشناسی ایمان و مراتب آن
ایمان در قرآن کریم، چون درختی تناور، دارای مراتب گوناگون است که از مراتب دانی تا عالی امتداد مییابد. این مراتب، به ویژگیها، خصوصیات و درجات ایمانی افراد وابسته است و از فردی به فرد دیگر تفاوت میکند. قرآن کریم، با بسامد بالای واژه ایمان (بیش از هزار مورد)، بر این تنوع و پویایی تأکید دارد. ایمان دانی، چون بذری نوپا، ممکن است با تردید و ضعف همراه باشد، در حالی که ایمان عالی، چون قلعهای استوار، با استحکام قلبی و فقدان ارتياب متجلی میشود. این تفاوتها، نشاندهنده سیر تکاملی انسان در مسیر معرفت و قرب الهی است.
ایمان بهعنوان منبع آرامش و طمأنینه
آیه ۶ سوره جاثیه، «فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ [مطلب حذف شد] : «پس به کدام سخن پس از خدا و آیات او ایمان میآورند؟»)، با صراحت بر انحصار ایمان به خداوند متعال بهعنوان سرچشمه آرامش و طمأنینه تأکید میکند. این آیه، چون چراغی روشن، نشان میدهد که هرگونه تلاش برای یافتن آرامش در غیر ظرف ایمان، به ناکامی میانجامد. ایمان، چون لنگرگاهی امن، قلب انسان را در برابر طوفانهای تردید و اضطراب استوار میسازد.
درنگ: ایمان به خداوند متعال، تنها سرچشمه آرامش و طمأنینه است و هرگونه جستوجوی امنیت در غیر این ظرف، به ناکامی منجر میشود.
جمعبندی بخش اول
ایمان در قرآن کریم، نظامی پویا و چندوجهی است که با مراتب دانی، متوسط و عالی، سیر تکاملی انسان را به سوی کمال هدایت میکند. آیه ۶ سوره جاثیه، با تأکید بر انحصار آرامش در ظرف ایمان، ضرورت فهم دقیق این مراتب را برای تحقق سعادت انسانی روشن میسازد. این تبیین، زمینهساز درک عمیقتر ارتباط ایمان با سلامت و امنیت در بخشهای بعدی است.
بخش دوم: ایمان، امانتداری و امنیت
امانتداری، نشانه ایمان عالی
آیات ۵۸ سوره نساء («إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ [مطلب حذف شد] : «خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش بازگردانید») و ۲۷ سوره انفال («وَلَا تَخُونُوا [مطلب حذف شد] : «به خدا و پیامبر خیانت نکنید و به امانتهای خود خیانت نورزید»)، امانتداری را بهعنوان یکی از ویژگیهای برجسته اهل ایمان معرفی میکنند. امانتداری، چون آیینهای صاف، صدق و استحکام ایمان را منعکس میکند، در حالی که خیانت، نشانه ضعف ایمان و خروج از این ظرف نورانی است.
امنیت، ثمره ایمان
آیه ۸۱ سوره انعام، «فَأَيُّ [مطلب حذف شد] : «کدامیک از دو گروه به امنیت سزاوارترند؟»)، با بیانی حکیمانه، امنیت را مختص اهل ایمان میداند. غیرمؤمنان، به دلیل فقدان ایمان، از این موهبت الهی محروماند. امنیت، چون جویباری زلال، تنها در بستر ایمان جاری میشود و روانی، اجتماعی و معنوی انسان را سیراب میسازد.
درنگ: امانتداری و امنیت، دو ویژگی برجسته اهل ایمان هستند که در ظرف ایمان عالی متجلی میشوند، در حالی که خیانت و ناامنی نشانه ضعف ایمان است.
جمعبندی بخش دوم
ایمان، بهعنوان ظرف امانتداری و امنیت، نقشی بنیادین در تحقق سلامت و سعادت انسانی دارد. آیات ۵۸ سوره نساء، ۲۷ سوره انفال و ۸۱ سوره انعام، با تأکید بر پیوند ایمان با این دو ویژگی، ضرورت تقویت ایمان باطنی را برای ایجاد جامعهای امن و امانتدار روشن میسازند. این تبیین، زمینه را برای بررسی ارتباط ایمان با سلامت فراهم میکند.
بخش سوم: ایمان، سلامت و سعادت
اسلام، ظرف سلامت و سعادت
اسلام، چون چشمهای زلال، ظرف سلامت جسمی، روانی و اجتماعی است که سعادت دنیوی و اخروی را تضمین میکند. ایمان، بهعنوان موتور محرکه این سلامت، انسان را به سوی زندگی متعادل و سعادتمند هدایت میکند. قرآن کریم، با تأکید بر سلامت بهعنوان پیشنیاز سعادت، بر اهمیت این اصل در نظام الهی تأکید دارد.
سلامت دنیوی، پیشنیاز سعادت اخروی
آیه ۷۲ سوره اسراء، «مَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ [مطلب حذف شد] : «هر که در این [جهان] کور باشد، در آخرت نیز کور و گمراهتر است»)، با بیانی صریح، سلامت دنیوی را پایه سعادت اخروی معرفی میکند. نابسامانی در دنیا، چون سایهای تاریک، آخرت را نیز تیره میسازد. سلامت، چون بذری است که در خاک دنیا کاشته میشود و میوه سعادت را در آخرت به بار میآورد.
درنگ: سلامت دنیوی، شرط لازم برای سعادت اخروی است و بدون آن، تحقق کمال و سعادت ممکن نیست.
جمعبندی بخش سوم
اسلام و ایمان، بهعنوان دو بال پرواز انسان به سوی سعادت، با سلامت پیوندی ناگسستنی دارند. آیه ۷۲ سوره اسراء، با تأکید بر ضرورت سلامت دنیوی، نشان میدهد که زندگی سالم و متعادل در دنیا، بنیانی برای سعادت ابدی است. این تبیین، ضرورت توجه به سلامت در نظام دینی را آشکار میسازد.
بخش چهارم: نقد کمتوجهی تاریخی به سلامت
غفلت علما از مفهوم سلامت
در طول هزار سال پس از عصر معصومان، علمای اسلامی به بحث سلامت (جسمی، روانی و اجتماعی) توجه کافی نداشتهاند و این موضوع بهصورت مجمل و ناقص بررسی شده است. این غفلت، چون سایهای سنگین، بر فرهنگ، اخلاق و علم جوامع اسلامی افتاده و به اضمحلال اقتدار معنوی، علمی و سیاسی آنها منجر شده است. سلامت، چون گوهری گرانبها، در متون تفسیری، فلسفی و عرفانی مورد بیمهری قرار گرفته و از اولویتهای دینی کنار گذاشته شده است.
نقش علما در انحطاط جوامع اسلامی
عدم توجه علما به سلامت، بهعنوان یکی از اصول قرآنی، به کاهش اقتدار جوامع اسلامی در ابعاد مختلف انجامیده است. این کمتوجهی، چون زخمی عمیق، هویت دینی را تضعیف کرده و جوامع اسلامی را از شکوفایی تمدنی محروم ساخته است. علما، بهعنوان متولیان فرهنگ دینی، مسئولیت دارند که سلامت را بهعنوان یک اصل بنیادین ترویج کنند.
درنگ: غفلت علما از مفهوم سلامت در طول تاریخ، به اضمحلال فرهنگی، اخلاقی و علمی جوامع اسلامی منجر شده و ضرورت بازنگری در اولویتهای دینی را آشکار میسازد.
جمعبندی بخش چهارم
کمتوجهی تاریخی به سلامت در متون دینی، یکی از عوامل اصلی انحطاط جوامع اسلامی بوده است. این غفلت، که نتیجه بیمهری به اصل قرآنی «سلام» است، ضرورت بازسازی نظامهای آموزشی و تفسیری را برای احیای این مفهوم بنیادین آشکار میسازد.
بخش پنجم: اولویتبندی سلامت در اسماء الهی
جایگاه اسم «سلام» در نظام الهی
اسم «سلام»، چون نگینی درخشان در میان اسماء الحسنی، پس از «حیّ» باید در اولویت قرار گیرد، زیرا سلامت بنیان حیات معنوی و مادی است. با این حال، این اسم در نظامهای دینی مورد غفلت واقع شده و در ترتیب اسماء الهی جایگاهی شایسته نیافته است. این بیتوجهی، چون پردهای تاریک، حقیقت سلامت را از دید جوامع اسلامی پنهان کرده است.
پیامدهای غفلت از اسم «سلام»
عدم توجه به اسم «سلام» و مفهوم سلامت، به فقدان اقتدار معنوی، علمی، اقتصادی و سیاسی در جوامع اسلامی منجر شده است. این جوامع، با وجود جمعیت و امکانات فراوان، به دلیل نبود سلامت، از جایگاه شایسته خود در جهان محروم ماندهاند. سلامت، چون ریشهای عمیق، بنیان شکوفایی تمدنی است که بدون آن، هیچ شاخهای به بار نمینشیند.
درنگ: اسم «سلام» باید پس از «حیّ» در اولویت اسماء الهی قرار گیرد، زیرا سلامت بنیان سعادت و اقتدار است و غفلت از آن به انحطاط جوامع اسلامی منجر شده است.
جمعبندی بخش پنجم
اسم «سلام»، بهعنوان بنیان سلامت، باید در نظام الهی و آموزشی دینی جایگاهی والا داشته باشد. غفلت از این اسم، به انحطاط جوامع اسلامی انجامیده و ضرورت بازنگری در اولویتبندی اسماء الهی را برای احیای اقتدار اسلامی آشکار میسازد.
بخش ششم: نقد وضعیت سلامت در جوامع اسلامی
ایمان صوری و فقدان سلامت
برخلاف تصور رایج، جوامع اسلامی از نظر سلامت (جسمی، روانی و اجتماعی) وضعیت بهتری نسبت به سایر جوامع ندارند. ایمان و اسلام در این جوامع اغلب صوری و ظاهری بوده و تأثیر عملی در زندگی نداشته است. این ایمان صوری، چون پوستهای توخالی، از تحقق سلامت و سعادت ناتوان است.
وضعیت نامناسب بهداشت در اماکن مذهبی
مساجد و بیمارستانها، که باید الگویی برای سلامت و پاکیزگی باشند، از نظر بهداشتی وضعیت نامناسبی دارند. این امر، نشاندهنده غفلت از مفهوم «سلام» در فرهنگ دینی است. مساجد، چون خانههای الهی، باید چون آیینهای پاک، نظافت و ملايمت را منعکس کنند، اما غفلت از این اصل، آنها را به نمادی از بینظمی بدل ساخته است.
درنگ: ایمان صوری و غفلت از سلامت، به وضعیت نامناسب بهداشتی در جوامع اسلامی، بهویژه در اماکن مذهبی، منجر شده و ضرورت احیای مفهوم «سلام» را آشکار میسازد.
جمعبندی بخش ششم
وضعیت نامناسب سلامت در جوامع اسلامی، نتیجه ایمان صوری و غفلت از مفهوم قرآنی «سلام» است. این نقد، ضرورت بازسازی فرهنگ دینی با تأکید بر سلامت را برای تحقق سعادت و اقتدار اسلامی روشن میسازد.
بخش هفتم: نقد تمرکز بر عبادات بهجای سلامت
عدم تعادل در اولویتهای دینی
تأکید بیشازحد بر عباداتی مانند نماز و زکات، بدون توجه به سلامت و بهداشت، به عدم تعادل در جامعه اسلامی منجر شده است. اگر به همان اندازه که به عبادات سفارش شده، به سلامت و نظافت توجه میشد، جوامع اسلامی از وضعیت کنونی رهایی مییافتند. سلامت، چون پایهای استوار، باید همتراز با عبادات در نظام دینی جای گیرد.
نقد واگذاری سلامت به نهادهای غیرمذهبی
حوزههای علمیه و علما، مسئولیت سلامت و بهداشت جامعه را به نهادهای غیرمذهبی، مانند شهرداریها، واگذار کردهاند و خود را از این وظیفه خطیر کنار کشیدهاند. این رویکرد، چون سپردن گوهری گرانبها به دستان ناآگاه، به تضعیف هویت دینی و افزایش آسیبهای اجتماعی انجامیده است.
درنگ: تأکید یکجانبه بر عبادات و واگذاری سلامت به نهادهای غیرمذهبی، به عدم تعادل در جامعه اسلامی و تضعیف هویت دینی منجر شده است.
جمعبندی بخش هفتم
تمرکز بیشازحد بر عبادات، بدون توجه به سلامت، به عدم تعادل در نظام دینی و انحطاط جوامع اسلامی انجامیده است. این نقد، ضرورت بازنگری در اولویتهای دینی و گنجاندن سلامت بهعنوان یک اصل قرآنی را آشکار میسازد.
بخش هشتم: نقد اجبار در دین
دین، حقیقتی توصیفی
آیه ۳ سوره انسان، «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا [مطلب حذف شد] : «ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد و خواه ناسپاس»)، بر ماهیت توصیفی دین تأکید دارد. دین، چون نقشهای مهندسیشده، خوبیها و بدیها را ترسیم میکند و انسان را به انتخاب آزادانه دعوت مینماید، نه به اجبار و فرمان.
نقد زورگویی و فرهنگ سلطنتی
هرگونه اجبار و زورگویی در دین، نتیجه نفوذ فرهنگهای سلطنتی است که با حقیقت قرآنی ناسازگار است. این فرهنگ، چون غباری بر آیینه دین، سلامت و اصالت آن را مخدوش کرده و به انحراف در جوامع اسلامی منجر شده است. دین، چون نسیمی ملایم، انسان را به سوی حق هدایت میکند، نه با قلدری و استبداد.
درنگ: دین اسلام، حقیقتی توصیفی است که با اجبار و زورگویی ناسازگار است و هرگونه فرماندهی استبدادی، نتیجه نفوذ فرهنگهای سلطنتی است.
جمعبندی بخش هشتم
ماهیت توصیفی دین، انسان را به انتخاب آزادانه هدایت میکند و با هرگونه اجبار و زورگویی ناسازگار است. آیه ۳ سوره انسان، این حقیقت را روشن میسازد و ضرورت زدودن فرهنگهای سلطنتی از دین را برای احیای سلامت و اصالت آن آشکار میکند.
بخش نهم: نقد بدآموزیهای دینی
توجیه گناه با شفاعت
بدآموزیهایی مانند توجیه گناه با شفاعت ائمه، نتیجه ناآگاهی و سوءاستفاده از مفاهیم دینی است که به ترویج عدم سلامت منجر شده است. شفاعت، چون پلی نورانی، در چارچوب سلامت و عمل صالح معنا مییابد، نه بهعنوان توجیهی برای بیمسئولیتی. این بدآموزیها، چون علفهای هرز، ریشههای سلامت دینی را تضعیف کردهاند.
نقد رواج روایات نادرست
رواج روایات نادرست یا نابجا، که از سوی افراد ناآگاه ترویج شده، به انحراف در فهم دینی و ترویج عدم سلامت انجامیده است. این روایات، چون سایههایی تاریک، حقیقت دین را پنهان کرده و به ضعف هویت دینی در جوامع اسلامی منجر شدهاند.
درنگ: بدآموزیهایی مانند توجیه گناه با شفاعت و رواج روایات نادرست، به ترویج عدم سلامت و انحراف در فهم دینی منجر شده است.
جمعبندی بخش نهم
بدآموزیهای دینی، با ترویج مفاهیم نادرست و توجیه بیمسئولیتی، به تضعیف سلامت و هویت دینی انجامیدهاند. این نقد، ضرورت آموزش صحیح و زدودن انحرافات را برای احیای حقیقت دین آشکار میسازد.
بخش دهم: ضرورت احیای سلامت در جوامع اسلامی
فقدان اقتدار به دلیل عدم سلامت
جوامع اسلامی، به دلیل عدم توجه به سلامت، در زمینههای معنوی، علمی، اقتصادی و سیاسی اقتداری در جهان ندارند. فساد و فحشا، که نتیجه نبود سلامت است، این جوامع را از شکوفایی محروم ساخته است. سلامت، چون قلبی تپنده، حیات تمدنی را تضمین میکند و بدون آن، هیچ جامعهای به کمال نمیرسد.
راهکارهای احیای سلامت
احیای سلامت در جوامع اسلامی، نیازمند بازنگری در نظامهای آموزشی، تفسیری و اجتماعی است. حوزههای علمیه باید سلامت را بهعنوان یک اصل قرآنی در دستور کار قرار دهند و برنامههای عملی برای ترویج آن طراحی کنند. این احیا، چون بارانی بهاری، زمین خشکیده جوامع اسلامی را سیراب خواهد کرد.
درنگ: احیای سلامت، بهعنوان یک اصل قرآنی، ضرورتی برای رفع انحطاط و تحقق اقتدار در جوامع اسلامی است.
جمعبندی بخش دهم
فقدان سلامت، ریشه انحطاط جوامع اسلامی در ابعاد مختلف است. احیای این اصل قرآنی، از طریق بازنگری در نظامهای آموزشی و اجتماعی، راه را برای شکوفایی تمدنی و تحقق اقتدار اسلامی هموار میسازد.
بخش یازدهم: قرآن کریم، کتابی آزمایشگاهی و کاربردی
آزمایشگاه ایمان
قرآن کریم، با بیش از هزار واژه مرتبط با ایمان، چون آزمایشگاهی مجهز، مراتب ایمان (صوری، ظاهری، باطنی) را کدگذاری کرده و امکان سنجش آن را فراهم میسازد. ایجاد آزمایشگاههای ایمان، چون ابزاری علمی، میتواند افراد را به تقویت ایمان و تحقق سلامت هدایت کند.
قرآن، نقشهای مهندسیشده
قرآن کریم، چون نقشهای مهندسیشده، خوبیها و بدیها را بهصورت هندسی ترسیم کرده و انسان را به انتخاب آگاهانه دعوت میکند. این کتاب، نهتنها برای قرائت و ثواب، بلکه برای کاربرد در حوزههای اجتماعی، اقتصادی و نظامی طراحی شده است. قرآن، چون گنجینهای بیپایان، ظرفیت حل مشکلات مدرن را دارد.
درنگ: قرآن کریم، کتابی آزمایشگاهی و کاربردی است که با کدگذاری مراتب ایمان و ترسیم هندسه الهی، ظرفیت تحول در جوامع را دارد.
جمعبندی بخش یازدهم
قرآن کریم، بهعنوان یک کتاب آزمایشگاهی و جهانی، ظرفیت حل مشکلات مدرن را دارد، مشروط بر اینکه بهصورت علمی و تخصصی در حوزههای مختلف مورد استفاده قرار گیرد. ایجاد آزمایشگاههای ایمان و کاربرد آیات قرآنی، راه را برای احیای اقتدار اسلامی هموار میسازد.
بخش دوازدهم: نقد حوزههای علمیه و دانشگاهها
حوزههای علمیه، مراکز غیرآکادمیک
حوزههای علمیه، به جای فعالیت آکادمیک و تولید علم کاربردی، به منبر، روضه و بحثهای غیرمفید پرداختهاند و از نقش خود بهعنوان مراکز تولید فکر دینی غافل ماندهاند. این رویکرد، چون قفلی بر درهای معرفت، مانع شکوفایی علمی و فرهنگی شده است.
عدم حضور قرآن در دانشگاهها
دانشگاههای اسلامی، از قرآن کریم بهصورت سطحی و صوری استفاده میکنند و هیچ پروژه عملی و کاربردی برای بهرهگیری از آن ندارند. این غفلت، چون دیواری بلند، مانع بهرهمندی از ظرفیتهای قرآنی در حل مشکلات مدرن شده است.
درنگ: حوزههای علمیه و دانشگاهها، با غفلت از نقش آکادمیک و کاربردی خود، از بهرهگیری از قرآن کریم در تولید علم و حل مشکلات بازماندهاند.
جمعبندی بخش دوازدهم
حوزههای علمیه و دانشگاهها، به دلیل فعالیت غیرآکادمیک و سطحی، از ظرفیتهای قرآنی در تولید علم و تحول جامعه غافل ماندهاند. این نقد، ضرورت بازنگری در نظامهای آموزشی و تبدیل آنها به مراکز تولید فکر دینی را آشکار میسازد.
بخش سیزدهم: ضرورت تحول در فرهنگ دینی
دینگریزی و فرهنگ ناقص دینی
دینگریزی در جوامع اسلامی، بهویژه در میان تحصیلکردهها، نتیجه فرهنگ ناقص دینی است که به جای ارائه محتوای کاربردی، به احساسات زودگذر متکی بوده است. این فرهنگ، چون درختی بیریشه، توان جذب نخبگان و عموم جامعه را از دست داده است.
تفاوت احساسات و فرهنگ
احساسات دینی، چون موجی زودگذر، برد کوتاهی دارند، در حالی که فرهنگ و فکر دینی، چون رودی جاری، ماندگار و تحولآفریناند. جوامع اسلامی، به دلیل تکیه بر احساسات، از برد بلند فرهنگی محروم ماندهاند.
درنگ: فرهنگ دینی باید از احساساتمحوری به سوی علمی و کاربردی شدن حرکت کند تا دینگریزی را رفع و نخبگان را جذب نماید.
جمعبندی بخش سیزدهم
دینگریزی، نتیجه فرهنگ ناقص و احساساتمحور دینی است. تحول در این فرهنگ، با تأکید بر علم و کاربرد، میتواند دین را بهعنوان روشی پویا و جذاب برای همه اقشار معرفی کند و اقتدار اسلامی را احیا نماید.
نتیجهگیری و جمعبندی
ایمان، بهعنوان یکی از مفاهیم بنیادین در نظام اسما و صفات الهی، سرچشمه آرامش، امنیت و سلامت است که سعادت دنیوی و اخروی را تضمین میکند. آیات قرآنی، مانند «فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ» (جاثیه، ۶)، «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا» (نساء، ۵۸)، و «مَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى» (اسراء، ۷۲)، بر پیوند ایمان با آرامش، امانتداری و سلامت تأکید دارند. با این حال، غفلت تاریخی از مفهوم «سلام» و سلامت، به انحطاط جوامع اسلامی در ابعاد معنوی، علمی و سیاسی منجر شده است. ایمان صوری، تمرکز یکجانبه بر عبادات، و واگذاری سلامت به نهادهای غیرمذهبی، این انحطاط را تشدید کردهاند.
قرآن کریم، بهعنوان کتابی آزمایشگاهی و جهانی، ظرفیت حل مشکلات مدرن را دارد، مشروط بر اینکه بهصورت علمی و کاربردی در حوزههای مختلف مورد استفاده قرار گیرد. حوزههای علمیه و دانشگاهها باید به مراکز تولید علم و فرهنگ تبدیل شوند و فرهنگ دینی از احساساتمحوری به سوی علمی شدن حرکت کند. احیای سلامت، بهعنوان یک اصل قرآنی، از طریق بازنگری در نظامهای آموزشی و اجتماعی، راه را برای شکوفایی تمدن اسلامی و رفع دینگریزی هموار خواهد کرد. این احیا، چون خورشیدی درخشان، جوامع اسلامی را به جایگاه واقعی خود در جهان بازمیگرداند.
با نظارت صادق خادمی