متن درس
تبیین تسبیح در قرآن کریم: نظم طبیعی، حرکت سالم و اقتدار انسانی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۳۴۶)
مقدمه: تسبیح، آیینه نظم طبیعی عالم
مفهوم تسبیح در قرآن کریم، فراتر از یک ذکر زبانی یا عبادت ظاهری، جلوهای از نظم طبیعی، حرکت سالم و سیر موزون موجودات در نظام هستی است. این مفهوم، که در درسگفتار شماره ۳۴۶ از سلسله درسگفتارهای اسماء و صفات الهی آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تبیین شده، نهتنها تنزیه ذات الهی از هر نقص را نشان میدهد، بلکه نظم سیستمیک و هماهنگی عالم خلقت را آشکار میسازد. تسبیح، مانند نغمهای هماهنگ در سمفونی عظیم هستی، هر موجود را در مسیر کمال الهی هدایت میکند و اقتدار انسانی را در بهرهمندی از این نظام متجلی میسازد.
بخش یکم: چیستی تسبیح و جایگاه آن در نظام هستی
تسبیح: سیر موزون و تنزیه خالق
تسبیح در قرآن کریم، به معنای سیر طبیعی و سالم موجودات در مسیر کمال الهی است که با تنزیه ذات حق از هر نقص، کمال و بینیازی او را متجلی میسازد. این مفهوم، مانند جویباری زلال که در بستر خلقت جاری است، حرکت منظم موجودات را در نظام ربوبی نشان میدهد. آیه
يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ
[مطلب حذف شد] : «آنچه در آسمانها و زمین است او را تسبیح میگویند») جامعیت این سیر را از ذرات عالم تا موجودات ذوالعقول نشان میدهد. تسبیح، نظم ذاتی خلقت را آشکار کرده و موجودات را در مسیری همسو با اراده الهی قرار میدهد، مانند ستارگانی که در مدارهای دقیق آسمانی میچرخند.
این سیر موزون، نهتنها به تنزیه ذات الهی محدود نمیشود، بلکه هماهنگی کل نظام هستی را تأیید میکند. تسبیح، از حق تا خلق، از انسان تا غیر انسان، و از زمین تا آسمان را در بر میگیرد و بهعنوان اصلی وجودی، نظم و سلامت را در تمامی مراتب خلقت تضمین میکند. این دیدگاه، قرآن کریم را نهتنها کتابی عبادی، بلکه منبعی برای فهم نظام فلسفی و علمی خلقت معرفی میکند.
درنگ: تسبیح، سیر طبیعی و سالم موجودات است که با تنزیه خالق، نظم سیستمی عالم و کمال ذات الهی را متجلی میسازد.
نفی ناهنجاری و اعوجاج
تسبیح در قرآن کریم، افزون بر تبیین نظم، ناهنجاریها و انحرافات را نفی میکند. آیه
سُبْحَانَ اللَّهِ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ
[مطلب حذف شد] : «منزه است خدا، به خدا پناه میبرم از اینکه از جاهلان باشم») تسبیح را در برابر جهل و استکبار قرار میدهد. این نگو، مانند سپری است که هرگونه انحراف اخلاقی و عقیدتی را دفع کرده و انسان را به سیر سالم هدایت میکند. تسبیح، با نفی شرک و ناهنجایی، نظم معنوی و اخلاقی را در وجود انسان حفظ میکند، مانند باغی که از علفهای هرز پاکسازی شده و گلهای حقیقت در آن میشکفد.
درنگ: تسبیح، با نفی جهل، استکبار و شرک، نظم معنوی و اخلاقی را حفظ کرده و انسان را به سیر طبیعی هدایت میکند.
جمعبندی بخش یکم
تسبیح در قرآن کریم، سیر موزون و سالم موجودات است که نظم طبیعی عالم را متجلی ساخته و ذات الهی را از هر نقص منزه میداند. این مفهوم، نهتنها هماهنگی خلقت را نشان میدهد، بلکه با نفی ناهنجاریها، انسان را به مسیر سلامت و کمال رهنمون میشود. آیات قرآنی، مانند چراغهایی در مسیر حقیقت، این سیر را روشن ساخته و قرآن کریم را بهعنوان منبعی برای فهم نظام وجودی عالم معرفی میکنند.
بخش دوم: تسبیح و نظم طبیعی در آیات قرآنی
سوره زخرف: مظاهر نظم و اقتدار انسانی
آیات سوره زخرف، نظم طبیعی و امکانات زندگی را بهعنوان جلوههای تسبیح تبیین میکنند. آیات
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَجَعَلَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَيْتًا كَذَلِكَ تُخْرَجُونَ * وَالَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ * لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَتَقُولُوا سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ * وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنْقَلِبُونَ
[مطلب حذف شد] : «آن که زمین را برای شما گهوارهای ساخت و برای شما در آن راههایی نهاد تا شاید هدایت یابید. و آن که از آسمان آبی به اندازه فرو فرستاد و به آن سرزمین مرده را زنده کردیم؛ اینگونه شما را [از گورها] بیرون میآورند. و آن که همه زوجها را آفرید و برای شما از کشتیها و چهارپایان آنچه سوار میشوید قرار داد، تا بر پشت آنها استوار شوید، سپس چون استوار شدید، نعمت پروردگارتان را یاد کنید و بگویید: منزه است آن که این را برای ما رام کرد و ما خود توانایی آن را نداشتیم، و بهراستی ما به سوی پروردگارمان بازمیگردیم») خلقت زمین، نزول آب، آفرینش زوجها و فراهمسازی وسایل حرکت را بهعنوان مظاهر نظم طبیعی توصیف میکنند.
تسبیح در این آیات، با اقتدار انسانی در بهرهمندی از امکانات خلقت پیوند خورده است. انسان، با استواری بر این امکانات، مانند سواری که بر مرکب طبیعت نشسته، نعمت الهی را یاد کرده و با گفتن
سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا
نظم و اقتدار الهی را ستایش میکند. این تسبیح، نه ذکر زبانی صرف، بلکه اعتقادی عمیق به نظم خلقت است، مانند نغمهای که از دل طبیعت برمیخیزد و هماهنگی عالم را اعلام میدارد.
درنگ: تسبیح در سوره زخرف، با نظم طبیعی و اقتدار انسانی در بهرهمندی از امکانات خلقت پیوند خورده و اعتقاد به نظم الهی را متجلی میسازد.
سوره یس: حیات و امکانات طبیعی
آیات سوره یس، حیات، زندگی و امکانات طبیعی را بهعنوان مظاهر تسبیح معرفی میکنند. آیات
وَآيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ * وَجَعَلْنَا فِيهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِيهَا مِنَ الْعُيُونِ * لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَفَلَا يَشْكُرُونَ * سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا يَعْلَمُونَ * وَآيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُمْ مُظْلِمُونَ * وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَليمِ * وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ * لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ
[مطلب حذف شد] : «و نشانهای برای آنان زمین مرده است که آن را زنده کردیم و از آن دانهای بیرون آوردیم که از آن میخورند. و در آن باغهایی از نخلها و انگورها پدید آوردیم و در آن چشمهها جاری ساختیم، تا از میوه آن و از آنچه دستهایشان فراهم آورده بخورند، آیا سپاس نمیگزارند؟ منزه است آن که همه زوجها را آفرید از آنچه زمین میرویاند و از خودشان و از آنچه نمیدانند. و نشانهای برای آنان شب است که روز را از آن برمیکشیم و ناگاه در تاریکی فرو میروند. و خورشید به سوی قرارگاهش روان است، این است تقدیر آن عزیز دانا. و ماه را منازلی مقدر کردیم تا چون شاخه خشکیده خرما بازگردد. نه خورشید را سزد که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی گیرد، و هر یک در مداری شناورند») حیات زمین، تولید غذا، باغها و حرکت منظم افلاک را توصیف میکنند.
تسبیح در این آیات، به خلقت زوجها و سیر موزون خورشید و ماه در مدارهای خود اشاره دارد. این نظم، مانند رقص هماهنگ ستارگان در آسمان، اقتدار و سلامت زندگی را نشان میدهد. انسان، با بهرهمندی از این نعمتها، موظف به شکر و تسبیح است، مانند کشاورزی که از حاصل زمین خود سپاسگزار است و نظم طبیعت را ستایش میکند.
درنگ: تسبیح در سوره یس، حیات، امکانات طبیعی و حرکت موزون افلاک را بهعنوان مظاهر نظم الهی تبیین کرده و بر شکر نعمت تأکید دارد.
سوره حشر: عظمت الهی و نظم خلقت
آیات سوره حشر، عظمت الهی و نظم خلقت را در قالب تسبیح بیان میکنند. آیات
لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ * هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ * هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ * هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
[مطلب حذف شد] : «اگر این قرآن را بر کوهی نازل میکردیم، آن را از خشیت خدا فروتن و متلاشی میدیدی. و این مثلها را برای مردم میزنیم، شاید که بیندیشند. او خدایی است که جز او معبودی نیست، دانای نهان و آشکار است، او رحمان و رحیم است. او خدایی است که جز او معبودی نیست، پادشاه، قدوس، سلام، مؤمن، مهیمن، عزیز، جبار، متکبر است. منزه است خدا از آنچه شریک میگیرند. او خدایی است خالق، آفریننده، صورتگر، که نامهای نیکو از آن اوست. آنچه در آسمانها و زمین است او را تسبیح میگویند، و او عزیز و حکیم است») عظمت قرآن کریم و نظم خلقت را نشان میدهند.
تسبیح در این آیات، نفی شرک و تأیید نظم طبیعی را در بر دارد. عظمت قرآن کریم چنان است که کوه را متلاشی میکند، اما انسان به دلیل «ظلوم و جهول» بودن، از تأثیر آن جا خالی میدهد، مانند مسافری که از نور حقیقت روی برمیگرداند. این آیات، تسبیح را بهعنوان اصلی توحیدی معرفی میکنند که هر ناهنجاری را دفع میکند.
درنگ: تسبیح در سوره حشر، عظمت الهی و نظم خلقت را با نفی شرک و تأیید نظم طبیعی تبیین میکند.
جمعبندی بخش دوم
آیات تسبیح در سورههای زخرف، یس و حشر، نظم طبیعی، حیات و اقتدار انسانی را بهعنوان مظاهر تسبیح برجسته میکنند. این آیات، مانند نقشهای دقیق از نظام هستی، انسان را به بهرهمندی از امکانات خلقت و ستایش نظم الهی دعوت میکنند. تسبیح، نهتنها تنزیه خدا، بلکه تأیید هماهنگی عالم و مسئولیت انسان در این نظام است.
بخش سوم: نقد وضعیت کنونی و ضرورت بازخوانی قرآنی
نقد فهم سنتی و تعزیهمحور
فهم سنتی از تسبیح، آن را به ذکر زبانی یا اعمال نمایشی مانند تعزیه تقلیل داده و از معنای عمیق آن، یعنی سیر طبیعی و نظم سیستمی، غافل مانده است. این فهم، مانند نقاشیای است که تنها ظاهر را نشان میدهد، اما از عمق حقیقت تهی است. تسبیح، عملی پویا و وجودی است که با اقتدار و حرکت در نظام خلقت پیوند دارد، نه ذکر زبانی بدون اعتقاد. آیه
وَتَقُولُوا سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا
(سوره زخرف، آیه ۱۳) قول را به اعتقاد عمیق تفسیر میکند، مانند نغمهای که از قلب مؤمن برمیخیزد.
درنگ: تسبیح، فراتر از ذکر زبانی، سیر طبیعی و اعتقاد به نظم خلقت است. فهم سنتی و تعزیهمحور، مانع درک عمیق این مفهوم میشود.
نقد حوزههای علمی و آموزش دینی
حوزههای علمی، به دلیل فقدان رویکرد علمی و سیستمی، نتوانستهاند تسبیح و نظم عالم را بهدرستی تبیین کنند. آموزشهای کنونی، به حفظ معلومات محدود شده و تخلق به علم رخ نداده است. عالم واقعی، باید سخن و رفتارش چنان سیستمی باشد که حتی غیرمؤمن نیز آن را درک کند، مانند قاعدهای ریاضی که جهانی است. قرآن کریم باید از محیطهای صرفاً آموزشی خارج شده و در مجاری علمی و عملی به کار گرفته شود، مانند رودی که از کوهستان به دشتهای زندگی جاری میشود.
درنگ: حوزههای علمی باید با رویکرد علمی، تسبیح و نظم عالم را تبیین کنند تا علمایی با منش سیستمی تربیت شوند.
نقد تمرکز بر آخرت و غفلت از دنیا
تمرکز بیش از حد بر آخرت، جوامع اسلامی را از زندگی سالم و اقتدار دنیوی محروم کرده است. آیات تسبیح، تماماً به زندگی و حیات دنیوی میپردازند، نه آخرت. آیه
مَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلًا
[مطلب حذف شد] : «هر که در این [جهان] کور باشد، در آخرت نیز کور و گمراهتر است») بر پیوند دنیا و آخرت تأکید دارد. سلامت دنیوی، پیشنیاز سعادت اخروی است، مانند بذری که در خاک سالم میروید و به بار مینشیند.
درنگ: آیات تسبیح، بر زندگی سالم دنیوی تأکید دارند. تمرکز بر آخرت، جوامع اسلامی را از اقتدار محروم کرده است.
نقد هزینههای غیرضروری و انفعال
صرف هزینههای گزاف برای ساخت مساجد و امامزادهها، به جای سرمایهگذاری در امور تولیدی، نشاندهنده انحراب از نظم قرآنی است. منابع جامعه باید برای ایجاد کارخانهها و شرکتهای تولیدی به کار گرفته شوند تا اقتدار اقتصادی تقویت شود، مانند ساختن بنایی که پایههای تمدن را استوار کند. انفعال و توسل به دعا و عزای عمومی، نشانهای از ضعف است که با تسبیح و حرکت طبیعی در تضاد است.
درنگ: هزینهها باید به امور تولیدی اختصاص یابد تا اقتدار جامعه تقویت شود. انفعال و عزای عمومی، با نظم قرآنی ناسازگار است.
جمعبندی بخش سوم
نقد وضعیت کنونی جوامع اسلامی، ضرورت بازخوانی قرآن کریم در چارچوبی علمی و پویا را نشان میدهد. فهم سنتی، آموزشهای غیرسیستمی، تمرکز بر آخرت و هزینههای غیرضروری، موانع اقتدار و سلامت هستند. تسبیح، بهعنوان اصل نظم طبیعی، انسان را به حرکت و بهرهمندی از امکانات خلقت دعوت میکند و از انفعال باز میدارد.
بخش چهارم: دین، زندگی و اقتدار
دین: روش زندگی پویا
دین در قرآن کریم، نه صرف عبادات ظاهری، بلکه روشی برای زندگی سالم و پویاست. آن، مانند نقشهای است که انسان را در مسیر حیات هدایت میکند. مسجد و امامزاده، تنها در صورتی ارزشمندند که در خدمت زندگی باشند. تسبیح، بهعنوان جلوهای از دین، انسان را به حرکت و اقتدار دعوت میکند، مانند رودی که با جریان خود، زمین را سیراب میسازد.
درنگ: دین، روشی برای زندگی پویا و سالم است. تسبیح، انسان را به حرکت و اقتدار در این مسیر دعوت میکند.
ضرورت حرکت و کار
جوامع اسلامی برای تحقق تعالیم قرآنی، باید به جای انفعال و دعا، به حرکت و کار روی آورند. ضعف کنونی، نتیجه غفلت از این اصل است. تسبیح، انسان را به استواری بر امکانات طبیعی و ایجاد اقتدار دعوت میکند، مانند سواری که با مرکب خویش به مقصد میرسد. آیه
لِتَسْتَوُوا عَلَىٰ ظُهُورِهِ
(سوره زخرف، آیه ۱۲) بر این استواری تأکید دارد.
درنگ: تسبیح، انسان را به حرکت، کار و اقتدار در زندگی دنیوی دعوت میکند و از انفعال بازمیدارد.
نقش اولیای الهی
عنایات اولیای الهی، جوامع اسلامی را از نابودی کامل حفظ کرده است. با وجود ضعف و ناتوانی، حمایت ائمه معصومین (ع) و اولیای خدا، مانند سایبانی است که مؤمنان را در طوفان حوادث پناه میدهد. اما این حمایت، جایگزین مسئولیت انسانی در حرکت و اقتدار نیست. انسان باید با تسبیح و سیر طبیعی، به این نظام متصل شود، مانند درختی که با ریشههایش به خاک متصل است.
درنگ: عنایات اولیای الهی، جوامع اسلامی را حفظ میکند، اما مسئولیت حرکت و اقتدار بر عهده انسان است.
جمعبندی بخش چهارم
دین، روشی برای زندگی پویا و سالم است که با تسبیح و حرکت طبیعی پیوند دارد. جوامع اسلامی باید با کار و اقتدار، به این نظام متصل شوند. عنایات اولیای الهی، حمایتگرند، اما مسئولیت انسانی در بهرهمندی از امکانات خلقت و ایجاد اقتدار، اصل بنیادین است.
جمعبندی نهایی
تسبیح در قرآن کریم، سیر طبیعی و سالم موجودات است که نظم سیستمی عالم و کمال خالق را نشان میدهد. آیات سورههای زخرف، یس و حشر، حیات، امکانات طبیعی و اقتدار انسانی را بهعنوان مظاهر تسبیح تبیین میکنند. این مفهوم، نهتنها تنزیه خدا، بلکه تأیید نظم خلقت و مسئولیت انسان در بهرهمندی از آن است. نقد وضعیت کنونی جوامع اسلامی، ضرورت بازخوانی قرآن کریم در چارچوبی علمی و پویا را نشان میدهد. فهم سنتی، آموزشهای غیرسیستمی، تمرکز بر آخرت و انفعال، موانع اقتدار هستند. دین، روشی برای زندگی سالم است که با حرکت و کار، انسان را به جایگاه خلیفهالله میرساند. عنایات اولیای الهی، حمایتگرند، اما اتصال به نظام عالم از طریق تسبیح، راه رشد و قرب الهی است، مانند ستارهای که در آسمان نظم، به سوی مقصد نهایی میدرخشد.
با نظارت صادق خادمی