متن درس
کتاب اسماء و صفات الهی: تحلیل خیر و شر در چارچوب فلسفه و عرفان اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶۷۷)
مقدمه: درآمدی بر تحلیل خیر و شر در نظام هستیشناختی اسلامی
در گستره معارف اسلامی، موضوع خیر و شر از بنیادیترین مسائل فلسفی، کلامی و عرفانی است که پیوندی ژرف با شناخت اسماء و صفات الهی دارد. این نوشتار، با الهام از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۶۷۷، به بررسی این موضوع در چارچوبی علمی و آکادمیک میپردازد. هدف آن است که با نگاهی عمیق به قرآن کریم، فلسفه اسلامی، روانشناسی دینی و جامعهشناسی، تحلیلی جامع از ماهیت خیر و شر، غلبه خیر در عوالم هستی، ریشههای خشونت اجتماعی و راهکارهای کاهش آن ارائه شود.
بخش نخست: خیر محض الهی و غلبه خیر در نظام هستی
خداوند، سرچشمه خیر محض
در نگرش اسلامی، خداوند متعال خیر محض است و تمامی عوالم هستی، از جبروت و ملکوت تا ناسوت، تجلی خیر نازلاند. شر در این نظام، تنها در عالم ناسوت و بهصورت مغلوب ظاهر میشود. خیر، وصف غالب خلقت است و شر، وجودی اندک و غیرمستقل دارد. این دیدگاه، ریشه در حکمت متعالیه ملاصدرا دارد که در «اسفار اربعه» بر خیر ذاتی خداوند و خیر نازل در مخلوقات تأکید کرده است. قرآن کریم نیز در آیه ۵۶ سوره ذاریات این حقیقت را چنین بیان میفرماید:
﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ [مطلب حذف شد] : «جن و انس را جز برای عبادت نیافریدم»).
این آیه، خیرمحوری خلقت را تأیید میکند، زیرا عبادت، تجلی خیر و کمال در وجود انسان است.
| درنگ: خداوند خیر محض است و عوالم هستی، تجلی خیر نازلاند. شر، تنها در ناسوت و بهصورت مغلوب ظاهر میشود، و خیر، وصف غالب خلقت است. |
نمود ظاهری شر و غلبه باطنی خیر
شر، به دلیل غیرمنتظره بودن و نمود دفعیاش، در ذهن انسان برجسته میشود. برای مثال، تصادف رانندگی یا گیر کردن غذا در گلو، به دلیل نادر بودن، توجه را جلب میکند، حال آنکه خیرات فراوان، مانند رانندگی ایمن یا تغذیه روزانه، به دلیل عادت و فراوانی، کمتر دیده میشوند. این امر، نه به دلیل غلبه واقعی شر، بلکه ناشی از محدودیت ادراک انسانی است. روانشناسی شناختی، این پدیده را با نظریه «توجه انتخابی» توضیح میدهد. قرآن کریم نیز در آیه ۴۱ سوره روم بر نمود ظاهری شر تأکید دارد:
﴿ظَهَرَ الْفَسَادُ [مطلب حذف شد] : «فساد در خشکی و دریا آشکار شد»).
این آیه، به ظهور ظاهری فساد اشاره دارد، اما باطن نظام خلقت، همچنان خیرمحور است.
فقدان شر محض و شرستان در هستی
برخلاف خیر که ذاتی و فراگیر است، شر محض یا عالمی مستقل به نام «شرستان» در هستی وجود ندارد. در عوالم مجردات، مانند عالم ملائکه، عقول و جبروت، خیر مطلق حاکم است. حتی در ناسوت، شر نسبی و مغلوب است. سجینیها نیز تحت اقتضای خلقتاند و بسیاری از آنان از دوزخ خارج میشوند. این دیدگاه، با تفسیر علامه طباطبایی در «المیزان» درباره عدم استقلال شر همخوانی دارد. قرآن کریم در آیه ۴۹ سوره هود این حقیقت را بیان میکند:
﴿تِلْكَ [مطلب حذف شد] : «این از اخبار غیب است»).
این آیه، بر خیرمحوری نظام خلقت و فقدان شر مستقل تأکید دارد.
جمعبندی بخش نخست
خیر، وصف ذاتی خداوند و غالب بر نظام هستی است. شر، تنها در ناسوت و بهصورت مغلوب ظاهر میشود و هیچ عالمی به نام شرستان وجود ندارد. این حقیقت، هم در فلسفه اسلامی و هم در آیات قرآن کریم تأیید شده است. انسان، با درک این نظام خیرمحور، میتواند به سوی کمال و عبادت حرکت کند.
بخش دوم: تحلیل آماری خیر و شر در قرآن کریم
آمار خیر و شر در قرآن کریم
قرآن کریم، با ذکر ۱۹۰ مورد خیر (۳۱ مورد برای خداوند و ۱۵۹ مورد برای غیر خداوند) و ۳۱ مورد شر، نسبت تقریبی ۶ به ۱ را نشان میدهد. از ۳۱ خیر الهی، ۶ مورد خیر بسیط (مطلق) و ۲۵ مورد خیر مضاف (مانند خیر الرازقین، خیر الماکرین) است. این آمار، غلبه خیر را در نظام خلقت تأیید میکند. برای مثال، آیه ۸۰ سوره یوسف خیر مضاف الهی را چنین بیان میکند:
تحلیل آماری خیر و شر در قرآن کریم، ساختاری شطرنجی ارائه میدهد: ۳۱ شر در برابر ۱۹۰ خیر، که ۳۱ خیر به خداوند (۶ خیر بسیط و ۲۵ خیر مضاف) و ۱۵۹ خیر به غیر خداوند اختصاص دارد. این ساختار، مانند نقشهای دقیق، نشاندهنده گستردگی خیر و محدودیت شر است. خیر الهی، مانند شهری عظیم با میلیاردها عنصر، در برابر شر، که مانند تکهسنگی کوچک است، قرار دارد. این تمثیل، عظمت خیر و حقارت شر را به زیبایی نشان میدهد.
قرآن کریم، با دقتی ریاضیگونه، غلبه خیر بر شر را در نظام خلقت نشان میدهد. آمار ۱۹۰ خیر در برابر ۳۱ شر، نهتنها حکمت الهی را آشکار میکند، بلکه راهنمایی است برای انسان در درک نظام خیرمحور هستی. این تحلیل، پیوند عمیق میان وحی و حکمت را نشان میدهد.
شرور ناسوتی به دو دسته تقسیم میشوند: شر اقتضایی، ناشی از طبیعت ناسوت (مانند اصطکاک، استهلاک و محدودیتهای مادی) و شر اختیاری، ناشی از سوءاستفاده از اختیار و نفس اماره. شر اقتضایی، ناگزیر و طبیعی است، اما شر اختیاری، نتیجه اعمال نادرست انسانهاست. این تقسیمبندی، با فلسفه لایبنیتس درباره شر طبیعی و شر اخلاقی همخوانی دارد. قرآن کریم در آیه ۸ سوره شمس بر نقش اختیار در شر تأکید میکند:
خشونت اجتماعی، ریشه در عواملی چون فقر، استثمار، تحریفات استعماری، تربیت نادرست و بیماریهای روانی دارد. اقلیتی (حدود ۲۰۰ میلیون نفر) با رفتارهای جنایتکارانه، اکثریت خیرخواه را تحت تأثیر قرار دادهاند. این تحلیل، با جامعهشناسی مارکس درباره تأثیر نابرابری بر خشونت همخوانی دارد. قرآن کریم در آیه ۲۵ سوره حدید بر ضرورت رفع نابرابری تأکید میکند:
موسیقی و ترنم، مانند دستگاههای ماهور، سهگاه و مثنوی، روح انسان را لطیف کرده و خشونت را کاهش میدهند. ممنوعیت افراطی این امور در برخی جریانهای مذهبی، به خشونت و بیتربیتی منجر شده است. حتی نماز، اگر با ریتم و ترنم صحیح خوانده شود، اثر تربیتی دارد. این دیدگاه، با مطالعات روانشناسی موسیقی، مانند کارهای دنیل لویتین، همخوانی دارد. قرآن کریم در آیه ۹۰ سوره نحل بر لطافت در رفتار تأکید میکند:
برخی فقها، با تحمیل احکام خشک، مانند حرام دانستن موسیقی، و بیتوجهی به سواد دینی، مانند آموزش صحیح قرائت و ریتم نماز، به خشونت دامن زدهاند. علوم دینی، بدون سواد پایه، مانند بنایی بدون ابزار است. این مفهوم، با دیدگاههای آیتالله مطهری در «نظام حقوق زن در اسلام» درباره ضرورت تجدیدنظر در فقه همخوانی دارد. قرآن کریم در آیه ۱۰۵ سوره توبه بر اهمیت عمل آگاهانه تأکید میکند:
جامعه، مانند بودجهای که نیازمند برنامهریزی است، به مهندسی شادی و غم نیاز دارد. شادی بیش از حد به جنون و غم بیش از حد به یأس منجر میشود. فقدان شادی در ۶۰ درصد خانوادهها، به نارضایتی و خشونت دامن زده است. این مفهوم، با روانشناسی مثبتگرا و نظریه مارتین سلیگمن درباره تعادل عاطفی همخوانی دارد. قرآن کریم در آیه ۲ سوره طلاق بر رفتار متعادل تأکید میکند:
سبک زندگی ناسالم و خشکمذهبی، به خشونت جسمی و روانی منجر میشود. موسیقی، ترنم و شادی متعادل، مانند غذای روح، خشونت را کاهش میدهند. اصلاح آموزش دینی و مهندسی شادی و غم، راهکارهایی برای کاهش خشونت اجتماعیاند.
این نوشتار، با الهام از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، تحلیلی جامع از خیر و شر در چارچوب فلسفه و عرفان اسلامی ارائه کرد. خیر، وصف غالب خلقت است و شر، محدود به ناسوت و مغلوب است. فطرت انسان خیرمحور است، اما خشونت اجتماعی، نتیجه فقر، استثمار، خشکمذهبی و سبک زندگی ناسالم است. موسیقی، ترنم و شادی متعادل، خشونت را کاهش میدهند. قرآن کریم، با دقتی ریاضیگونه، این حقایق را تأیید میکند. پیشنهادات زیر برای کاهش خشونت و تقویت خیر در جامعه ارائه میشود: این اثر، مانند چراغی در تاریکی، راه را برای پژوهشگران و جویندگان حقیقت روشن میکند تا در سایه معرفت الهی، به سوی جامعهای خیرمحور گام بردارند.
درنگ: قرآن کریم با ذکر ۱۹۰ خیر در برابر ۳۱ شر، نسبت ۶ به ۱ را نشان میدهد که تأییدی بر غلبه خیر در نظام خلقت است.
ساختار شطرنجی خیر و شر
جمعبندی بخش دوم
بخش سوم: شرور ناسوتی و ریشههای خشونت اجتماعی
انواع شرور در ناسوت
﴿فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ [مطلب حذف شد] : «روی خود بهسوی دین حنیف کن، فطرتی که خدا مردم را بر آن آفریده»).
این آیه، گواهی است بر اینکه انسان، ذاتاً به سوی خیر و کمال گرایش دارد.
درنگ: فطرت انسان خیرمحور است و مانند درختی به سوی رشد و خدمت گرایش دارد. خشونت، برخلاف فطرت انسانی و نتیجه عوامل خارجی و تربیتی است.
ریشههای خشونت اجتماعی
این آیه، به طور ضمنی، بر اهمیت اعتدال در لذتهای مشروع اشاره دارد.
نقش موسیقی و ترنم در کاهش خشونت
﴿إِنَّ اللَّهَ [مطلب حذف شد] : «خدا به عدالت و احسان امر میکند»).
این آیه، بر اهمیت رفتار لطیف و احسانمحور تأکید دارد.
درنگ: موسیقی و ترنم، مانند غذای روح، خشونت را کاهش میدهند. خشکمذهبی و ممنوعیت افراطی این امور، به خشونت و بیتربیتی منجر میشود.
نقد خشکمذهبی و ضرورت سواد دینی
﴿وَقُلِ اعْمَلُوا [مطلب حذف شد] : «بگو عمل کنید، خدا عملتان را خواهد دید»).
این آیه، بر ضرورت آگاهی در اعمال دینی تأکید دارد.
مهندسی شادی و غم در جامعه
﴿فَإِذَا بَلَغْنَ [مطلب حذف شد] : «چون به پایان مدتشان رسیدند، با معروف نگهشان دارید»).
این آیه، بر اهمیت رفتار متعادل در روابط اجتماعی تأکید دارد.
درنگ: مهندسی شادی و غم در جامعه، مانند برنامهریزی بودجه، ضروری است. فقدان شادی، به نارضایتی و خشونت منجر میشود.
جمعبندی بخش چهارم
نتیجهگیری نهایی
با نظارت صادق خادمی