متن درس
مصباح الانس: تبیین عرفانی حمد و صلوات
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه دوم)
مقدمه: درآمدی بر عرفان نظری و جایگاه حمد
مصباح الانس، اثری برجسته در عرفان نظری، شرحی است بر مفتاح الغیب صدرالدین قونوی که با ژرفنگری در مفاهیم حمد، تسبیح، و صلوات، به تبیین رابطه میان حق و خلق میپردازد. این متن، با محوریت انسان کامل و عوالم پنجگانه، پلی است میان معرفت الهی و تجلیات خلقی.
متن با نام خداوند متعال آغاز میشود که چونان نوری درخشان، مسیر معرفت را روشن میسازد. این آغاز، نه تنها سنتی دینی است، بلکه نشانهای از پیوند عمیق عرفان با توحید و رحمت الهی است. در ادامه، حمد الهی بهعنوان محور بحث، در مراتب وجودی و ظروف گوناگون بررسی میشود.
| درنگ: آغاز با «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ» (بِسْمِ [مطلب حذف شد] : «به نام خداوند رحمان و رحیم»، نه تنها سنتی دینی است، بلکه نشاندهنده محوریت رحمانیت و رحیمیت الهی در عرفان اسلامی است. |
بخش نخست: حمد الهی و السن خمسه
مفهوم حمد و مراتب آن
حمد الهی، چونان جریانی زلال از سرچشمه ذات حق، در تمامی مراتب وجود جاری است. متن درسگفتار چنین بیان میدارد: «فَالْحَمْدُ بِالْأَلْسِنَةِ الْخَمْسَةِ لِهَذِهِ الْحَقَائِقِ الْإِلَهِيَّةِ فَاعِلَةٍ كَانَتْ أَوْ كَوْنِيَّةٍ قَابِلَةٍ عَلَى مَا بَيْنَهُمَا مِنَ الرَّقَائِقِ مَعَ أَنَّهُ حَمْدٌ جَامِعٌ لِأَنْوَاعِهِ وَآلَاتِهِ» (
جهان هستی، چونان کتابی عظیم، در پنج مرتبه وجودی یا عوالم خمسه تقسیمبندی شده است: عالم عقل، نفس، ناسوت، مثال، و عالم انسان که بهعنوان حضرت خامسه شناخته میشود. عالم عقل، چونان قلهای رفیع، مرتبهای است که در آن حقایق الهی بهصورت ناب تجلی مییابند. عالم نفس، چونان پلی میان عقل و ماده، واسطهای است برای ظهور معانی الهی. ناسوت و مثال، چونان زمین و آسمان، مراتب پایینی وجود را نمایان میسازند. اما عالم انسان، چونان جواهری درخشان، تمامی این عوالم را در خود جمع میکند و ظرف جامعی برای تجلیات الهی است. انسان کامل، چونان محور عالم، در عرفان اسلامی جایگاهی بیمانند دارد. او، بهعنوان عالم خامس، تمامی حقایق وجودی را در خود جمع میکند، گویی آینهای است که تمامی صفات و اسمای الهی را بازمیتاباند. این جایگاه، انسان را در مرکز نظام هستی قرار میدهد و نقش او را در تحقق کمال الهی برجسته میسازد. انسان کامل، چونان پلی است میان حق و خلق، که توانایی درک مراتب رقایق و تحقق وحدت وجودی را داراست. رقایق وجودی، چونان تاروپود ظریفی که جهان هستی را به هم میپیوندد، مراتب کمال را برای سالک آشکار میسازد. این مراتب، واسطههای ظهور کمال الهی در انساناند و سالک در مسیر سلوک، با عبور از این پردههای نازک، به سوی وحدت الهی گام برمیدارد. حمد الهی، در چهار اعتبار علمی، وجودی، نوری، و شهودی و در پنج حضرات (عوالم خمسه) بررسی میشود. این اعتبارات، ابعاد گوناگون معرفت و وجود را پوشش میدهند، گویی چهار دریچهاند که از آنها میتوان به حقیقت حمد نگریست. حضرات خمسه، چونان پنج منزل در مسیر سلوک، چارچوبی برای فهم این اعتبارات فراهم میکنند. متن چنین بیان میدارد: «فَالْحَمْدُ لِحَاظِهِ الْحَقَائِقِ يَكُونُ مُتَّحِدًا بِكَ فِي ذَاتِكَ» (مَنْ [مطلب حذف شد] : «کسی که از مخلوق تشکر نکند، از خالق تشکر نکرده است». این حدیث، چونان نوری که تاریکی را میزداید، پیوند میان شکر خلقی و الهی را نشان میدهد. شکر مخلوق، چونان پلهای است که سالک را به سوی شکر خالق هدایت میکند. لعن ظالمان، چونان تیغ عدالت الهی، بخشی از حمد است که در ظرف جلالی تجلی مییابد. متن به آیهای از قرآن کریم اشاره دارد: «لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ» (لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ) (سوره [مطلب حذف شد] : «لعنت خدا بر ستمگران باد». این لعن، از فحش نفسانی متمایز است و به عدالت الهی اشاره دارد که ظالمان را از رحمت خویش محروم میسازد. حمد، چونان رودی که به دریا میپیوندد، از خدا آغاز شده و به سوی او بازمیگردد: «الْحَمْدُ مِنْكَ وَإِلَيْكَ» (
صلوات، چونان گلی معطر در باغ معرفت، بر پیامبر اکرم (ص) و آل او نازل میشود: «وَصَلِّ عَلَى مَنْ جَعَلْتَهُ عُنْوَانَ عِنَايَتِكَ الْعُظْمَى وَخُلَّتِكَ الْكُبْرَى» (وَصَلِّ [مطلب حذف شد] : «و درود فرست بر کسی که او را عنوان عنایت عظیم و خلت کبرای خود قرار دادی». این صلوات، بر جایگاه بیمانند پیامبر بهعنوان محور عنایت الهی و خلافت عظمی تأکید دارد. امانت خلافت، چونان باری سنگین بر دوش انسان کامل، حقیقت خلافت الهی را نمایان میسازد: «صَاحِبُ أَمَانَةٍ حَقِيقَةِ الْخِلَافَةِ» (
امامت، چونان ادامه نوری نبوت، استمرار راه پیامبر است. امام، مفسر و ادامهدهنده پیام نبوی است و هیچگاه خلاف آن سخن نمیگوید. این پیوستگی، چونان رودی که از سرچشمه نبوت جاری است، نشاندهنده وحدت میان نبوت و امامت است. پیامبر اکرم (ص)، چونان خلیفهای بر تمامی مخلوقات، در تمامی مراتب وجودی نفوذ دارد: «الْخَلِيفَةُ عَلَى كُلِّ الْخَلِيقَةِ» (
خطبه، چونان آیینی مقدس در سخنرانی دینی، باید شامل حمد، صلوات، و لعن بر دشمنان اهل بیت باشد: «وَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِينَ» (
متن، خطبههای متن و شارح را به دلیل فقدان تبرّی نقد میکند. این نقص، چونان سایهای بر نور خطبه، از صراحت در دوری از دشمنان اهل بیت میکاهد. تبرّی، بهعنوان بخشی ضروری از خطبه، هویت دینی و عرفانی آن را تقویت میکند. خطبه، چونان نغمهای آسمانی، باید در هر سخنرانی دینی حضور داشته باشد. نقد بر عالمانی که خطبه را نادیده میگیرند، چونان هشداری است که احترام به اولیای الهی را یادآوری میکند. خطبه، با حمد، صلوات، و تبرّی، هویت سخن دینی را متجلی میسازد. ظاهرسازی، چونان نقابی بر چهره حقیقت، در عرفان و علم نکوهیده است. استفاده از لباس طلبگی یا تقلید ظاهری، بدون اصالت معنوی، چونان درختی بیریشه است که میوهای به بار نمیآورد. این نقد، بر اهمیت صدق و خلوص در مسیر معرفت تأکید دارد. مصباح الانس، چونان چراغی در مسیر معرفت، مفاهیم عمیق عرفانی را در قالبی نظاممند ارائه میدهد. حمد الهی، چونان جریانی زلال، تمامی مراتب وجود را در بر میگیرد و در ذات الهی به وحدت میرسد. عوالم پنجگانه، با محوریت انسان کامل، نقشهای از نظام هستی ارائه میدهند که سالک را به سوی کمال هدایت میکند. صلوات و تبرّی، چونان دو بال پرواز، جایگاه ولایت و دوری از عداوت را متجلی میسازند. نقد ظاهرسازی و تأکید بر خطبه کامل، یادآور اصالت و خلوص در مسیر عرفان است.
درنگ: حمد الهی، در پنج مرتبه وجودی (السن خمسه)، تمامی اسما و مظاهر را در بر میگیرد و چونان جریانی الهی، از حق آغاز شده و به او بازمیگردد.
بخش دوم: عوالم پنجگانه و جایگاه انسان کامل
تقسیمبندی عوالم
انسان کامل: عالم خامس
کمال و رقایق وجودی
درنگ: انسان کامل، بهعنوان عالم خامس، تمامی عوالم وجودی را در خود جمع میکند و چونان آینهای، تمامی اسما و صفات الهی را بازمیتاباند.
بخش سوم: وحدت حمد و مراتب قرب
حمد در چهار اعتبار و پنج حضرات
لعن ظالمان و ظرف جلالی
وحدت حمد در ذات الهی
درنگ: نقطه جامعه قرآنیه، مرتبهای است که سالک در آن به وحدت وجودی دست مییابد و تمامی حقایق الهی را در خود جمع میکند، فراتر از کثرت نوافل و فرایض.
بخش چهارم: صلوات و جایگاه پیامبر و آل
صلوات بر پیامبر و آل
امانت خلافت
امامت: استمرار نبوت
خلافت بر تمامی مخلوقات
درنگ: صلوات بر پیامبر و آل، نشاندهنده محوریت ولایت در عرفان اسلامی است و خلافت الهی را بهعنوان امانتی عظیم در انسان کامل متجلی میسازد.
بخش پنجم: خطبه و لزوم تبرّی
شرط خطبه و اهمیت تبرّی
نقد فقدان تبرّی در خطبهها
اهمیت خطبه در سخنرانی دینی
نقد ظاهرسازی در عرفان
درنگ: خطبه کامل، شامل حمد، صلوات، و تبرّی، نشانهای از پایبندی به ولایت و دوری از دشمنان اهل بیت است و هویت سخن دینی را تقویت میکند.
جمعبندی
با نظارت صادق خادمی