متن درس
بازبینی درس گفتارهای حضرت آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۹۱)
مقدمه
کتاب حاضر، تأملاتی عمیق و جامع در باب حقیقت وجود و رابطه آن با مخلوقات، برگرفته از درسگفتار شماره ۱۹۱ آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تاریخ ۲۹ فروردین ۱۳۹۲ هجری شمسی، از سلسله مباحث «مصباح الانس» است. این اثر، با بازنویسی فاخر و علمی، به بررسی شبهه هشتم در باب اشتراک وجود معنوی میان واجبالوجود و ممکنات پرداخته و دیدگاههای متکلمان، فلاسفه و عرفا را نقد و تحلیل میکند.
بخش نخست: شبهه اشتراک وجود و صورتبندی مسأله
طرح شبهه و اهمیت آن
شبهه هشتم در کتاب «مصباح الانس» به یکی از مسائل بنیادین فلسفه و عرفان اسلامی اختصاص دارد: آیا وجود میان واجبالوجود (خداوند) و ممکنات (مخلوقات) مشترک است؟ این پرسش، که ریشه در تأملات متکلمان، فلاسفه و عرفا دارد، به سه صورت کلی قابل طرح است: آیا عالم هستی صرفاً خدا است و مخلوقات خیال و وهماند؟ آیا وجود میان خدا و خلق مشترک است، اما با تفاوت در مراتب؟ یا دیدگاه سومی وجود دارد که این رابطه را به نحوی دیگر تبیین میکند؟ این شبهه، به دلیل تأثیر عمیقش بر فهم توحید و جایگاه مخلوقات، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
درنگ: شبهه اشتراک وجود، یکی از مسائل محوری فلسفه اسلامی است که به رابطه وجودی میان خدا و خلق پرداخته و دیدگاههای متکلمان، فلاسفه و عرفا را در برابر یکدیگر قرار میدهد. |
صورتبندی سهگانه مسأله
برای فهم دقیق شبهه، لازم است سه دیدگاه اصلی در باب ماهیت وجود تبیین گردد:
- دیدگاه عرفانی: عالم هستی صرفاً خدا است و مخلوقات فاقد اصالت وجودیاند. این دیدگاه، که به عرفان نظری، بهویژه آرای ابنعربی، نسبت داده میشود، وجود را منحصر به حق دانسته و خلق را به مثابه خیال یا وهم میبیند.
- دیدگاه فلسفی: وجود میان خدا و خلق مشترک است، اما با تفاوت در مراتب شدت و ضعف، که در فلسفه ملاصدرا به «تشکیک وجود» معروف است. در این منظر، خدا وجود واجب و مخلوقات وجود ممکن دارند.
- دیدگاه متکلمان: تنها خدا دارای وجود اصیل و مجرد است و مخلوقات، از جمله نفس انسانی، مادّی و فاقد اصالت وجودیاند.
این سهگانه، چارچوبی برای نقد و بررسی شبهه فراهم میآورد و زمینهساز ارائه دیدگاه پیشنهادی است که در ادامه تبیین خواهد شد.
بخش دوم: نقد دیدگاههای متکلمان، فلاسفه و عرفا
نقد دیدگاه متکلمان
متکلمان، بهویژه در مکاتب اشعری و معتزلی، برای حفظ توحید، وجود مجرد را منحصر به خدا دانسته و نفس انسانی را مادّی و فاقد تجرد میشمارند. آنان نفس را مادّی، اما لطیف توصیف میکنند، مانند «آب در گل» یا «روغن در روغن بادام». این لطافت، نفس را از سایر مواد متمایز میسازد، اما همچنان مادّی نگه میدارد. این دیدگاه، از منظر آیتالله نکونام، به دلیل نفی تجرد نفس و محدود ساختن وجود اصیل به خدا، ناکافی است. متکلمان، با این رویکرد، نه تنها از فهم حقیقت نفس بازمیمانند، بلکه رابطه وجودی میان خدا و خلق را به درستی تبیین نمیکنند.
درنگ: متکلمان، با تأکید بر مادیت نفس و محدود ساختن تجرد به خدا، از تبیین دقیق رابطه وجودی میان واجب و ممکن بازمیمانند. |
نقد دیدگاه فلسفی صدرایی
فلسفه ملاصدرا، وجود را بهصورت معنوی میان واجبالوجود و ممکنات مشترک میداند، اما با تفاوت در مراتب شدت و ضعف، که به «تشکیک وجود» معروف است. در این منظر، خدا وجود واجب و کامل دارد و مخلوقات وجود ممکن و وابسته. آیتالله نکونام، با طنزی علمی، این تفاوت را به «غلیظ و خفیف» تشبیه کرده و استدلال میکنند که تقسیم وجود به واجب و ممکن، به نوعی تجزیه حقیقت وجود منجر میشود. این تقسیمبندی، از نظر ایشان، نمیتواند حقیقت مطلق وجود را که فراتر از مراتب است، به درستی بازنمایی کند.
نقد دیدگاه عرفانی وحدت وجود
عرفا، بهویژه ابنعربی، معتقد به وحدت وجود هستند و مخلوقات را صرفاً ظهورات یا خیالات خدا میدانند. این دیدگاه، که در اشعاری از محییالدین و مولانا بازتاب یافته، مخلوقات را فاقد اصالت وجودی و به مثابه «وهم» یا «خیال» توصیف میکند. آیتالله نکونام، ضمن تحسین زیبایی ظاهری این اشعار، محتوای آنها را به دلیل نفی حقیقت مخلوقات نادرست میدانند. از نظر ایشان، این دیدگاه، با انکار وجود واقعی خلق، به نوعی خلقکشی فلسفی منجر شده و نمیتواند رابطه خدا و مخلوقات را به درستی تبیین نماید.
درنگ: دیدگاه عرفانی وحدت وجود، با نفی اصالت مخلوقات و توصیف آنها بهعنوان خیال، از تبیین حقیقت ظهوری خلق بازمیماند. |
بخش سوم: دیدگاه پیشنهادی: حقیقت وجود و ظهور خلق
تبیین دیدگاه نوین
آیتالله نکونام، در پاسخ به شبهه اشتراک وجود، دیدگاهی نوین ارائه میدهند که خدا را «حقیقة الوجود» و مخلوقات را ظهورات و افعال او میداند. برخلاف عرفا که مخلوقات را خیال میخوانند و فلاسفه که وجود را مشترک میدانند، این دیدگاه، مخلوقات را دارای حقیقت ظهوری (نه ذاتی) معرفی میکند. خدا، بهعنوان ذات بینیاز، وجود اصیل دارد، در حالی که مخلوقات، فاقد ذات مستقل بوده و وجودشان وابسته به حق است. این دیدگاه، با استناد به آیه وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ (محمد:۳۸، : «و خدا بینیاز است و شما نیازمندید.»)، فقر وجودی مخلوقات را تبیین میکند.
درنگ: دیدگاه پیشنهادی، با معرفی خدا بهعنوان حقیقت وجود و مخلوقات بهعنوان ظهورات او، شبهه اشتراک وجود را حل کرده و رابطه خدا و خلق را به نحوی جامع تبیین مینماید. |
تمایز ذات و ظهور
مفهوم ذات، به معنای استقلال و بینیازی از غیر، صرفاً به خدا اختصاص دارد. مخلوقات، فاقد ذات مستقلاند و وجودشان بهصورت ظهوری و وابسته به حق است. این تمایز، با استناد به حدیث لاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ (: «هیچ نیرو و توانی جز با [قدرت] خدای والای بزرگ نیست.»)، تقویت میشود. مخلوقات، به مثابه آیینههایی هستند که نور حق در آنها تجلی یافته، اما خود فاقد نور ذاتیاند.
نقد تقسیمبندی واجب و ممکن
آیتالله نکونام، مفهوم سنتی واجبالوجود را که خدا را بهعنوان یک تکه وجود مستقل معرفی میکند، رد کرده و خدا را «حقیقة الوجود» میدانند. این دیدگاه، تقسیم وجود به واجب و ممکن را نادرست خوانده و استدلال میکند که چنین تقسیمبندیای، حقیقت مطلق وجود را محدود میسازد. مخلوقات، نه ممکنات مستقل، بلکه ظهورات حقاند که وجودشان بالحق است.
بخش چهارم: پیامدهای عرفانی و اخلاقی دیدگاه پیشنهادی
محبت به مخلوقات بهعنوان ظهورات حق
یکی از پیامدهای عرفانی و اخلاقی دیدگاه پیشنهادی، لزوم محبت به همه مخلوقات بهعنوان ظهورات حق است. آیتالله نکونام، با استناد به آیه لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ (بقره:۲۸۵، : «میان هیچیک از پیامبران او فرق نمیگذاریم.»)، بر محبت بیتبعیض به همه مخلوقات تأکید میکنند. این محبت، نه تنها ریشه در فهم توحیدی دارد، بلکه به وحدت و صلح اجتماعی منجر میشود. نفرت، کینه و تبعیض، نشانه بیماری دل است، در حالی که مؤمن حقیقی، همه مخلوقات را بهعنوان تجلیات حق دوست میدارد.
درنگ: محبت به مخلوقات، بهعنوان ظهورات حق، پیامد اخلاقی دیدگاه پیشنهادی است که به وحدت و صلح اجتماعی منجر میشود. |
نقد غلو و جایگاه انبیا و اولیا
آیتالله نکونام، غلو را به دلیل نسبت دادن ذات مستقل به مخلوقات، از جمله انبیا و اولیا، نقد میکنند. انبیا و اولیا، بهویژه امیرالمؤمنین علیهالسلام، ظهورات کامل حقاند، اما فاقد ذات مستقل. این دیدگاه، با استناد به آیه وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ، بر فقر وجودی همه مخلوقات تأکید دارد. غلو، از منظر ایشان، ریشه در نفهمیدن حقیقت ظهوری مخلوقات دارد.
تبیین نقش عبادت در فهم حقیقت
عبادت، بهویژه نماز، بهعنوان وسیلهای برای فهم حقیقت ظهوری مخلوقات معرفی میشود. سلامهای نماز، که به پیامبر، صالحان و همه هستی خطاب میشود، نشانهای از محبت و وحدت با کل عالم است. این عمل، دل را از کینه و نفرت پاک کرده و مؤمن را به سوی محبت بیتبعیض هدایت میکند.
بخش پنجم: نقد خرافات و بازسازی فرهنگ دینی
نقد باورهای خرافی
آیتالله نکونام، با اشاره به داستانهایی مانند افسانه شهربانو، باورهای خرافی را نقد میکنند. این داستانها، که اغلب ریشه در منافع مادی یا فرهنگی دارند، از حقیقت دینی فاصله گرفته و به گمراهی منجر میشوند. ایشان، با طنزی عالمانه، این خرافات را به چالش کشیده و بر لزوم بازگشت به حقیقت توحیدی تأکید میورزند.
درنگ: نقد خرافات، گامی در جهت بازسازی فرهنگ دینی و بازگشت به حقیقت توحیدی است که مخلوقات را ظهورات حق میداند. |
بازسازی فرهنگ دینی
برای بازسازی فرهنگ دینی، لازم است که مؤمنان به جای نفرت و تبعیض، محبت و وحدت را سرلوحه قرار دهند. آیتالله نکونام، با اشاره به سیره ائمه علیهمالسلام، بر لزوم الگوگیری از ایشان در محبت، گذشت و مهربانی تأکید میکنند. این بازسازی، نه تنها به صلح اجتماعی منجر میشود، بلکه جایگاه شیعه را بهعنوان پرچمدار عشق و محبت در جهان تثبیت میکند.
جمعبندی
این کتاب، با تأمل در شبهه اشتراک وجود، راهحلی نوین ارائه داد که خدا را حقیقت وجود و مخلوقات را ظهورات او معرفی میکند. این دیدگاه، با نقد متکلمان، فلاسفه و عرفا، از دوگانههای سنتی فراتر رفته و رابطه خدا و خلق را به نحوی جامع تبیین نمود. پیامدهای عرفانی و اخلاقی این دیدگاه، از جمله محبت به مخلوقات و نقد غلو، راهگشای وحدت و صلح اجتماعی است. با استناد به آیات قرآن کریم و احادیث، این اثر منبعی غنی برای پژوهشگران الهیات و عرفان فراهم آورده و دعوتی است به سوی فهم عمیقتر توحید و محبت.
با نظارت صادق خادمی |