متن درس
تبیین عرفانی ظهورات وجود در مصباح الانس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 438)
دیباچه
این نوشتار، در پی تبیین عمیق و عرفانی رابطه میان ظهورات وجود و مظاهر آنها در عالم ناسوت است که بر پایه درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه 438 از شرح متن «مصباح الانس» سامان یافته است. این اثر، با نگاهی عمیق به مفاهیم نور، وجود مطلق، قلم، لوح، و کتاب مبین، به تحلیل مراتب وجودی میپردازد.
بخش یکم: تبیین عرفانی ظهورات وجود و نور
مفهوم نور بهمثابه جلوه وجود مطلق
در این بخش، متن «مصباح الانس» با تأکید بر عبارت فصورته فحکمه فأثره مطلق الظاهر النور الذي به الإدراک الحسي و المناسبة الظاهرة به تبیین رابطه میان صورت، حکم، و اثر وجود مطلق در قالب نور میپردازد. نور، بهمثابه جلوهای از وجود مطلق، ظرف ادراک حسی و مظهر اسمای جلالی الهی است. همانگونه که خورشید با پرتوهای خود، تاریکی را میزداید و اشیا را آشکار میسازد، نور الهی نیز در عالم ناسوت بهصورت حسی ظهور مییابد و امکان ادراک را فراهم میکند. این نور، واسطهای است که وجود مطلق را به مظاهر خلقی پیوند میدهد، چنانکه مشکات الهی، نور خود را بر آینههای وجود میتاباند.
درنگ: نور، بهمثابه مظهر وجود مطلق، ظرف ادراک حسی است و در عالم ناسوت، بهصورت جلوههای حسی مانند نور خورشید یا مهتاب ظاهر میشود، اما در مراتب بالاتر، بهصورت غیرحسی و مجرد ظهور مییابد.
تمایز احدیت و واحدیت
متن به تمایز میان احدیت و واحدیت پرداخته و بیان میدارد که ظرف احدیت، مظهر واحدیت است و واحدیت، جلوه اسما و صفات الهی را نمایان میسازد. موجودات از حیث احدیت ظهور نمییابند، بلکه از اسم واحدی و دولت اسما ظاهر میشوند. وجود در ظرف اطلاق، مظاهر را در بر نمیگیرد، بلکه واحدیت است که از اعیان ثابته تا موجودات حسی و مادی را شامل میشود. این تمایز، همانند تفاوت میان سرچشمه یک رود و شاخههای آن است که هر یک، جلوهای از همان آب حیاتبخش را به نمایش میگذارند. واحدیت، بهسان پلی است که ذات الهی را به مظاهر خلقی متصل میکند و نظام عرفانی ابنعربی و قونوی را در این دیدگاه متبلور میسازد.
نقد شارح و اهمیت حفظ متن اصلی
یکی از نکات برجسته درسگفتار، نقد عملکرد شارح متن «مصباح الانس» است که عبارات متن اصلی را پس و پیش کرده و ترتیب آنها را تغییر داده است. برای نمونه، عبارت مطلق الظاهر النور هو صورة الوجود المطلق در متن اصلی دارای صدر و ذیل مشخصی است، اما شارح، این ترتیب را دگرگون کرده و من حیث عروضه را بهصورت خبری و نه عطفی ارائه کرده است. این نقد، همانند هشداری است به کاتبانی که در بازنویسی متون کهن، نظم و ساختار اصلی را بر هم میزنند و از اینرو، به ابهام در فهم معنا منجر میشوند. حفظ ساختار متن اصلی، بهسان حفظ نقشهای است که راه به سوی حقیقت را نشان میدهد.
درنگ: شارح باید عبارات متن اصلی را بدون تغییر در ترتیب یا معنا شرح دهد، زیرا هرگونه جابهجایی ممکن است به ابهام در فهم معانی عمیق عرفانی منجر شود.
نور و ادراک حسی
نور، بهعنوان مظهر وجود مطلق، ظرف ادراک حسی است و ادراک اشیا بهواسطه آن ممکن میشود. در عالم ناسوت، نور بهصورت حسی مانند نور خورشید یا مهتاب ظاهر میشود، اما در مراتب بالاتر، مانند عالم ارواح، بهصورت غیرحسی و مجرد ظهور مییابد. این ویژگی نور، همانند آینهای است که در مراتب مختلف، جلوههای گوناگونی از حقیقت الهی را بازمیتاباند. نور در عالم ماده، بهسان مشعلی است که تاریکی را میزداید، اما در عالم معنا، بهصورت نوری مجرد، حقایق را روشن میسازد.
تمایز وجود و نور
متن بیان میدارد که وجود، اعم از نور است و نور، اخص از وجود، بهویژه در ظرف حس و ناسوت. نور به دلیل ماهیت حسیاش، قابل رؤیت است، در حالی که وجود ممکن است مورد انکار قرار گیرد. این تمایز، همانند تفاوت میان دریا و موجهای آن است؛ دریا (وجود) همهچیز را در بر میگیرد، اما موجها (نور) بهصورت محسوس در ساحل حس ظاهر میشوند. نور، بهعنوان جلوهای خاص از وجود، واسطه ظهور در عالم ناسوت است و از اینرو، انکار آن دشوارتر از وجود است که ممکن است در ادراک حسی مورد تردید قرار گیرد.
درنگ: وجود، مفهومی عام است که نور بهعنوان جلوهای خاص از آن، در عالم ناسوت بهصورت حسی و قابل رؤیت ظهور مییابد و امکان ادراک را فراهم میسازد.
بخش دوم: قلم، لوح، و کتاب مبین در نظام خلقت
نقش قلم و لوح در تعین عالم
قلم، بهعنوان صورت صفت قدرت الهی و ظرف فاعلی، نقش کلیدی در تعین عالم تصدیر دارد. لوح، بهمثابه ظرف قابل، و کتابت، بهعنوان ظرف ایجاد، مکمل این نظاماند. قلم، همانند دست کاتبی است که با جوهر قدرت الهی، بر لوح وجود نگاشته و عالم را به ظهور میرساند. کتابت، که نتیجه تعامل قلم و لوح است، بهسان کتابی مبین است که تمامی حقایق عالم را در خود جای داده است. این نظام، به دلالت حدیث اکتب ما کان و ما یکون إلی یوم القیامة تأیید میشود که قلم را به نوشتن آنچه بود و آنچه خواهد بود، فرمان میدهد.
درنگ: قلم، مظهر صفت قدرت الهی، و لوح، ظرف پذیرش ایجاد است؛ کتابت، بهعنوان نتیجه این تعامل، ظرف ظهور کل عالم و کتاب مبین تلقی میشود.
عالم و قرآن کریم بهمثابه کتاب مبین
عالم و قرآن کریم هر دو کتاب مبیناند، زیرا هر آنچه در عالم است، در قرآن کریم و هر آنچه در قرآن کریم است، در عالم وجود دارد. این دیدگاه، همانند این است که عالم را نقشهای عظیم و قرآن کریم را شناسنامه این نقشه بدانیم. انسان کامل، بهویژه آدم و خلفای کامل، بهمثابه صور مجمل این کتاب مبیناند که تمامی حقایق الهی را در خود متجلی میسازند. قرآن کریم، در آیهای نورانی میفرماید: ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْءٍ (: در این کتاب از هیچچیز فروگذار نکردهایم) (انعام: ۳۸). این آیه، بر جامعیت قرآن کریم و پیوند آن با عالم تأکید دارد.
حروف و کلمات: حقایق متبوعه و تابعه
حروف، بهعنوان حقایق متبوعه، عناصر بسیطیاند که در ترکیب، بهصورت کلمات و حقایق تابعه ظهور مییابند. حروف، همانند دانههای اولیهاند که در خاک کلمات به بار مینشینند و حقایق الهی را متجلی میسازند. این نظاممندی، نشاندهنده سلسلهمراتب ظهورات الهی است که از بساطت به ترکیب میرسد و اسما و صفات الهی را در مراتب مختلف آشکار میسازد.
درنگ: حروف، بهعنوان حقایق متبوعه، عناصر بسیط و کلمات، بهعنوان حقایق تابعه، عناصر مرکباند که هر دو مظهر اسما و صفات الهی در مراتب مختلفاند.
آیه و کمال کاتب
آیه الهی، موجودی است که صفات حیات، علم، و قدرت را بهصورت کامل متجلی میسازد. انسان کامل، بهسان آینهای است که این صفات را در خود بازمیتاباند و بهعنوان مظهر جامع حق تعالی شناخته میشود. جملگی صور که احاطه بر مراتب سابق دارند، کتاب مبیناند. این دیدگاه، همانند نوری است که از مشکات الهی ساطع شده و در آینه انسان کامل، به تمامی تجلی مییابد.
جمعبندی
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه 438، به تبیین عمیق رابطه میان ظهورات وجود، نور، و اسمای الهی در نظام خلقت پرداخته است. نور، بهمثابه جلوه وجود مطلق، ظرف ادراک حسی و واسطه ظهور الهی است. تمایز احدیت و واحدیت، نقش قلم و لوح، و پیوند عالم و قرآن کریم بهعنوان کتاب مبین، از محورهای کلیدی این بحثاند. نقد شارح، بر اهمیت حفظ ساختار متن اصلی تأکید دارد و جایگاه انسان کامل را بهعنوان مظهر جامع حقایق الهی برجسته میسازد.
با نظارت صادق خادمی