در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 515

متن درس

 

سیر من الله در عرفان نظری

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 515)

مقدمه: سیر من الله، منزلگاه نهایی سلوک عرفانی

در عرفان نظری، سلوک عرفانی سفری است معنوی که سالک را از خلق به سوی حق و سپس از حق به سوی خلق بازمی‌گرداند. این سفر، که در چهار منزل تعریف می‌شود (إلی الله، بالله، فی الله، من الله)، در مرحله نهایی خود، یعنی سیر من الله، به اوج تجلی و افاضه می‌رسد. سیر من الله، مرحله‌ای است که سالک، پس از طی منازل خلقی و کسب اهلیت الهی، با همراهی حق به خلق بازمی‌گردد تا فیض ربوبی را به دیگران افاضه کند.

بخش اول: تبیین مفهوم سیر من الله

تعریف و جایگاه سیر من الله

سیر من الله، مرحله سوم و نهایی سلوک عرفانی است که پس از اتمام معراج صعودی و نزولی، با وصول سالک به غایت مقدر و کسب اهلیت الهی آغاز می‌شود. این مرحله، در چارچوب چهارمنزلی عرفان (إلی الله، بالله، فی الله، من الله)، منزل چهارم محسوب می‌شود و ماهیتی کاملاً الهی دارد. برخلاف سیرهای خلقی (نزول و صعود) که به کمالات فردی سالک محدودند، سیر من الله به افاضه فیض به دیگران و هدایت جمعی خلق می‌انجامد. این سیر، زمانی آغاز می‌شود که سالک، پس از طی منازل خلقی، به مرتبه‌ای می‌رسد که در علم الهی برای او مقدر شده و اهلیت دریافت فیض ربوبی را کسب می‌کند.

درنگ: سیر من الله، مرحله‌ای الهی است که سالک، پس از وصول به غایت مقدر و کسب اهلیت، با همراهی حق به خلق بازمی‌گردد تا فیض الهی را افاضه کند.

تمایز سیر من الله از سیرهای خلقی

سیرهای اولیه سلوک، یعنی نزول و صعود، ماهیتی خلقی دارند. ظرف نزول، به تنزل وجودی انسان از مراتب علوی به عالم ناسوت اشاره دارد، در حالی که ظرف صعود، به کسب کمالات و فعلیت یافتن مراتب الهی سالک مربوط می‌شود. این دو سیر، با وجود اهمیت، با نقص‌های خلقی (هوا) همراه‌اند که به‌سان لگدی، سالک را در معرض آسیب قرار می‌دهند. اما سیر من الله، با ماهیت الهی خود، سالک را از این نقص‌ها مصون می‌دارد. در این مرحله، خداوند سالک را دستگیری کرده و او را به هدایت خلق مأمور می‌سازد. این تمایز، سیر من الله را به منزلگاهی بی‌بدیل در سلوک عرفانی تبدیل می‌کند، جایی که سالک نه‌تنها خود به کمال می‌رسد، بلکه دیگران را نیز به سوی کمال رهنمون می‌شود.

کمال و اتمام در سیر من الله

کمال سالک در سیر من الله، با افاضه، سیریافت، و دستگیری دیگران به اتمام می‌رسد. کمال، به وصول به مراتب الهی اشاره دارد، اما اتمام، زمانی محقق می‌شود که سالک نقش هدایت‌گری را ایفا کند. این اتمام، ویژگی اولیاء، انبیاء، و سفرای ربانی است که به منزل چهارم می‌رسند. آن‌ها، به‌سان گنجینه‌هایی که از زیر خاک برآورده می‌شوند، به مظهر للخلق تبدیل شده و فیض الهی را به خلق منتقل می‌کنند. این فرآیند، به‌مثابه چشمه‌ای است که نه‌تنها خود سیراب است، بلکه دیگران را نیز سیراب می‌کند.

درنگ: کمال سالک در سیر من الله، با افاضه فیض به دیگران و ایفای نقش دستگیری به اتمام می‌رسد، که ویژگی اولیاء و انبیاء است.

بخش دوم: مراحل و ویژگی‌های سیر من الله

ظرف نزول و صعود: پیش‌نیاز سیر من الله

سلوک عرفانی با دو مرحله خلقی آغاز می‌شود: ظرف نزول و ظرف صعود. ظرف نزول، به تقلب و انقلاب وجودی انسان اشاره دارد، جایی که او از مراتب علوی به عالم ناسوت تنزل می‌یابد. این مرحله، به‌سان سفری است از آسمان‌های معنا به زمین مادی، که سالک را با محدودیت‌های خلقی مواجه می‌سازد. ظرف صعود، اما، به کسب کمالات و وصول به مراتب الهی اختصاص دارد. در این مرحله، سالک با تلاش و مجاهده، موانع را دفع کرده و کمالات را جمع می‌آورد. این دو ظرف، گرچه ضروری‌اند، با نقص‌هایی همراه‌اند که در اصطلاح، «هوا» یا «لگد خلقی» نامیده می‌شود.

لگد خلقی و دستگیری الهی

نقص‌های خلقی، که به‌سان لگدی در مسیر سلوک ظاهر می‌شوند، حتی برای مؤمنان و عالمان نیز وجود دارند. این نقص‌ها، به دلیل ماهیت انسانی و محدودیت‌های عالم ناسوت، سالک را در معرض آسیب قرار می‌دهند. اما در سیر من الله، خداوند سالک را از این لگدها مصون می‌دارد. این دستگیری الهی، به‌مثابه دستی است که سالک را از گرداب نقص‌های خلقی به ساحل امن هدایت الهی می‌رساند. خداوند، با این دستگیری، سالک را مأمور می‌کند که به مواظبت از بندگانش بپردازد، نه آنکه خود به نقص‌های خلقی گرفتار آید.

درنگ: در سیر من الله، خداوند سالک را از نقص‌های خلقی (لگد) مصون داشته و او را به هدایت خلق مأمور می‌سازد.

شرط وصول به سیر من الله

وصول به سیر من الله، مشروط به اتمام معراج خلقی، رسیدن به غایت مقدر، و کسب اهلیت است. سالک باید مراحل نزول و صعود را به‌طور کامل طی کند، به غایت وجودی خود که در علم الهی مقدر شده برسد، و اهلیت دریافت فیض ربوبی را کسب نماید. این اهلیت، به‌سان کلیدی است که درهای سیر الهی را به روی سالک می‌گشاید، و او را به مرحله‌ای می‌رساند که نه‌تنها خود کامل است، بلکه می‌تواند دیگران را نیز به کمال برساند.

رتبه وجودی و اراده الهی

سیر من الله، به رتبه اولی وجودی سالک در علم الهی بستگی دارد. این رتبه، که پیش از خلقت ناسوتی برای سالک مقدر شده، در سیر من الله به فعلیت می‌رسد. اراده الهی، بر اساس استدعای اسماء، سالک را به این سیر هدایت می‌کند. اسماء الهی، به‌سان آینه‌هایی‌اند که تجلیات حق را منعکس می‌کنند، و سالک، با تخلق به این اسماء، به مظهر واحدیت تبدیل می‌شود. این فرآیند، به‌مثابه رنگی است که بر بوم وجود سالک نقش می‌بندد و او را به جلوه‌ای از اسماء الهی بدل می‌سازد.

درنگ: سیر من الله، با اراده الهی و استدعای اسماء، سالک را به مظهر واحدیت و تخلق به اسماء الهی هدایت می‌کند.

بخش سوم: نقش اولیاء و انبیاء در سیر من الله

اولیاء و منزل چهارم

اولیاء، انبیاء، و سفرای ربانی، با وصول به منزل چهارم (سیر من الله)، به نقش فعال هدایت خلق می‌رسند. آن‌ها، که پیش‌تر به‌سان گنجینه‌های زیرخاکی بودند، در این مرحله از خاک وجود برمی‌خیزند و به مظهر للخلق تبدیل می‌شوند. این تبدیل، به‌مثابه شکوفایی گلی است که پس از طی مراحل رشد، عطر خود را به محیط اطراف می‌پراکند. اولیاء، با افاضه فیض به محبوبین (کاملین) و محبین (مستکملین)، خلق را به سوی کمال هدایت می‌کنند.

صلوات و جلا

صلوات بر محمد و آل محمد، عملی عبادی است که برای اولیاء، حتی با وجود کمال و اتمام، ظرف جلا ایجاد می‌کند. این جلا، به‌سان نوری است که بر آینه وجود اولیاء می‌تابد و آن‌ها را به تجلیات جدیدی می‌رساند. حتی صلوات یک گنهکار نیز برای اولیاء اثر جلبی دارد، که این امر، عظمت صلوات را در عالم نشان می‌دهد. به عنوان مثال، صلوات بر پیامبر اکرم و امام زمان، نه‌تنها خیر را به فرستنده بازمی‌گرداند، بلکه برای این اولیاء نیز جلوه‌ای جدید می‌آفریند.

درنگ: صلوات، حتی از سوی گنهکار، برای اولیاء ظرف جلا ایجاد می‌کند و عالم را با نور تجلیات الهی روشن می‌سازد.

نکاحات سه‌گانه

سلوک عرفانی، با سه نکاح یا مرحله تحول وجودی تعریف می‌شود: نکاح اول، سیر نزولی به ناسوت؛ نکاح دوم، وصول به عالم مثال؛ و نکاح سوم، بازگشت به ناسوت در سیر من الله. این نکاحات، به‌سان سه فصل از کتاب حیات سالک‌اند که هر یک، مرحله‌ای از تحول او را رقم می‌زنند. نکاح سوم، که در سیر من الله رخ می‌دهد، سالک را به افاضه و هدایت خلق می‌رساند، و او را به مظهر اسماء الهی تبدیل می‌کند.

جلا در ناسوت

عالم ناسوت، برای همه، از جمله اولیاء و حتی حق (به معنای وجودی و ایجادی)، ظرف جلا است. این جلا، به‌سان صیقلی است که بر آینه وجود موجودات کشیده می‌شود و آن‌ها را به تجلیات جدیدی می‌رساند. اولیاء، با حضور در ناسوت، نه‌تنها خلق را هدایت می‌کنند، بلکه خود نیز از این ظرف جلا بهره‌مند می‌شوند. این دیدگاه، ارزش عظیم حضور در ناسوت را نشان می‌دهد، که حتی برای انبیاء و اولیاء، میدان تکمیل و تجلی است.

درنگ: ناسوت، برای اولیاء و حتی حق، ظرف جلا و تجلی است که ارزش حضور در این عالم را برجسته می‌کند.

بخش چهارم: چالش‌ها و خطرات سیر من الله

خطر حور بعد کور

یکی از خطرات بزرگ در سیر من الله، «حور بعد کور» است، یعنی بازگشت به حیرت و افول پس از وصول به رشد و کمال. این خطر، حتی برای انبیاء نیز وجود دارد، چنان‌که در داستان یونس و نوح دیده می‌شود. استغفار انبیاء، نشانه هوشیاری آن‌ها نسبت به این خطر است. به عنوان مثال، قرآن کریم در سوره نصر می‌فرماید: وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا (نصر: 3)، که آن چنین است: «و از او آمرزش بخواه که او همواره توبه‌پذیر است». این آیه، بر لزوم استغفار حتی برای پیامبر اکرم تأکید دارد.

استغفار یونس و رحمت الهی

داستان یونس، نمونه‌ای برجسته از استغفار در برابر خطر حور است. قرآن کریم در سوره انبیاء می‌فرماید: لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ (انبیاء: 87)، که آن چنین است: «هیچ معبودی جز تو نیست، منزهی تو، راستی که من از ستمکاران بودم». این آیه، با حروف استعلایی و ریتمی که خوف و فریاد یونس را منتقل می‌کند، رحمت بی‌کران الهی را نشان می‌دهد که حتی پیامبران را در لحظه لغزش دستگیری می‌کند.

درنگ: استغفار یونس با آیه لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ، نشانه بازگشت به صفا و رحمت الهی است.

رحمت الهی و مؤاخذه پیامبران

رحمت الهی، شامل محبت بی‌کران به بندگان است، تا جایی که حتی پیامبران را به‌خاطر خطاهایشان مؤاخذه می‌کند تا آن‌ها را به صفا بازگرداند. این مؤاخذه، به‌سان جراحی است که زخم را برای بهبودی می‌شکافد. خداوند، با این رحمت، بندگانش را از گزند نقص‌های خلقی حفظ می‌کند و حتی پیامبران را در مسیر هدایت نگه می‌دارد.

استغفار برای مؤمنین

دعای اللهم اغفر للمؤمنین والمؤمنات، برای مؤمنین ضروری‌تر از مشرکین است، زیرا مؤمنین، به دلیل ادعای ایمان، در خطر سخت‌گیری الهی‌اند. مشرکین، تحت رحمت عام الهی قرار دارند، اما مؤمنین، به دلیل مسئولیت سنگین ایمان، نیاز به استغفار بیشتری دارند. این دعا، به‌سان سپری است که مؤمنین را از خطر لغزش محافظت می‌کند.

درنگ: دعای اللهم اغفر للمؤمنین والمؤمنات، برای مؤمنین به دلیل مسئولیت ایمان، از اهمیت بیشتری برخوردار است.

بخش پنجم: امت و زمره در سیر من الله

امت عام و خاص

امت، به دو نوع عام (استعدادی) و خاص (فعلی) تقسیم می‌شود. امت عام، همه افراد بالقوه تحت هدایت پیامبرند، اما امت خاص، کسانی‌اند که بالفعل از او پیروی می‌کنند. این تمایز، در تحلیل متبعین اولیاء نیز صدق می‌کند. به عنوان مثال، در زمان امیرالمؤمنین، همه فضیلت ایشان را قبول داشتند، اما تنها گروهی خاص، مانند عمار، پای کار ایستادند.

زمره اولیاء

زمره، گروهی از متبعین‌اند که با اخلاص و ثبات قدم، پای کار اولیاء می‌ایستند. این گروه، به‌سان سربازانی‌اند که در میدان نبرد معنوی، تا پای جان همراه اولیاء می‌مانند. برخلاف عامه، که ممکن است در سختی‌ها سست شوند، زمره با پایداری خود، نقش کلیدی در تحقق اهداف اولیاء ایفا می‌کنند.

درنگ: زمره، متبعین مخلص و ثابت‌قدمی‌اند که در سختی‌ها پای اولیاء می‌ایستند و نقش کلیدی در هدایت خلق دارند.

غلبه کره‌ای‌ها بر طوعی‌ها

بر اساس روایت سلیم بن قیس کوفی، کره‌ای‌ها (ایمان‌آورندگان اجباری و قلابی) بر طوعی‌ها (ایمان‌آورندگان مخلص) غلبه می‌کنند. این پدیده، در تاریخ انبیاء، مانند صدر اسلام با بنی‌امیه و بنی‌عباس، و حتی در انقلاب ۵۷ دیده می‌شود. کره‌ای‌ها، با زرنگی و حفظ انرژی، در سایه می‌مانند و از تلاش طوعی‌ها بهره می‌برند، در حالی که مخلصین با فداکاری، حق و خیر را کسب می‌کنند.

مثال انقلاب ۵۷

در انقلاب ۵۷، مخلصین با فداکاری و شهادت، حق را برداشتند، اما کره‌ای‌ها، با تغییر ظاهر (از پاپیون به نعلین)، به قدرت رسیدند. این مثال، به‌سان نمایش‌نامه‌ای است که بازیگران اصلی آن، مخلصین، صحنه را ترک می‌کنند و بازیگران فرعی، با زرنگی، جای آن‌ها را می‌گیرند. این پدیده، نشان‌دهنده چالش‌های سیر من الله در عالم ناسوت است.

درنگ: غلبه کره‌ای‌ها بر طوعی‌ها، چالشی تاریخی است که در سیر من الله، مخلصین را به فداکاری و کره‌ای‌ها را به زرنگی وا می‌دارد.

بخش ششم: انحلال ترکیب و موت اخروی

فتح و تراکب اسمایی

پس از فتح (اتمام سیرهای نزول و صعود)، سالک در سیر من الله به تراکب اسمایی می‌رسد، یعنی تخلق به اسماء الهی مانند رحمان، رحیم، حمید، و مجید. این تراکب، به‌سان نقشی است که بر لوح وجود سالک حک می‌شود و او را به مظهر اسماء الهی تبدیل می‌کند. این فرآیند، با تناسب مراتب گذشته (نزول و صعود) شکل می‌گیرد و در تفاوت اسماء اولیاء (مانند پیامبران) آشکار می‌شود.

دانه‌دانه بودن و تفاوت نوع

سیر من الله، برخلاف سیرهای خلقی، از نوع اسمایی است و به‌صورت دانه‌دانه طی می‌شود. سالک، مراتب را با دقت و تناسب اخذ می‌کند، نه به‌گونه‌ای خلقی که موانع را دفع و کمالات را کسب می‌کرد. این تفاوت، به‌سان سفری است که از جاده‌های خاکی به آسمان‌های معنا می‌رسد، جایی که سالک تنها به تخلق اسمایی می‌پردازد.

درنگ: سیر من الله، با تراکب اسمایی و طی مراتب دانه‌دانه، سالک را به تخلق به اسماء الهی سوق می‌دهد.

انحلال ترکیب و موت اخروی

در سیر من الله، ترکیب خلقی سالک منحل شده و او به موت خلقی و اخروی می‌رسد. این موت، به‌سان فنای کامل خلقی است که وجود سالک را در حق محو می‌کند. در این مرحله، سالک از کمالات خلقی خود خجالت کشیده و آن‌ها را رها می‌کند، چنان‌که شاعر می‌گوید: «آنچه خوانده‌ام همه از یادم رفت / الا حديث دوست». این انحلال، آغاز حرکت الهی سالک است که او را به مظهر اسماء الهی تبدیل می‌کند.

درنگ: انحلال ترکیب خلقی و موت اخروی، سالک را به فنای کامل و آغاز حرکت الهی در سیر من الله می‌رساند.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

سیر من الله، به‌سان قله‌ای است که سالک پس از پیمودن دره‌های خلقی و آسمان‌های صعودی، به آن می‌رسد. این مرحله، با اتمام معراج خلقی، وصول به غایت مقدر، و کسب اهلیت، سالک را به افاضه فیض به خلق هدایت می‌کند. اولیاء، با تخلق به اسماء الهی، از نقص‌های خلقی مصون شده و به هدایت متبعین (زمره و امت) می‌پردازند. آیات قرآن کریم، مانند لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ (انبیاء: 87) و وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا (نصر: 3)، رحمت الهی و خطر حور بعد کور را نشان می‌دهند. صلوات، حتی از گنهکار، برای اولیاء جلا می‌آفریند، و ناسوت، برای همه، ظرف تکمیل و جلاست. روایت سلیم بن قیس، غلبه کره‌ای‌ها بر طوعی‌ها را تأیید می‌کند، که در تاریخ انبیاء و انقلاب‌ها دیده می‌شود. سیر من الله، با انحلال ترکیب خلقی و موت اخروی، سالک را به حرکت الهی سوق می‌دهد. مطالعه این نوشتار، همراه با آثار عرفانی، به درک عمیق‌تر سلوک، تخلق اسمایی، و نقش اولیاء در هدایت خلق کمک می‌کند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار استاد فرزانه قدس سره، سفر من الله چیست؟

2. طبق متن درسگفتار، کدام ویژگی سفر من الله را از سفرهای خلقی متمایز می‌کند؟

3. بر اساس درسگفتار، چه کسانی به منزل چهارم (سفر من الله) می‌رسند؟

4. طبق متن، صلوات فرستادن بر پیامبر و آل او چه تأثیری دارد؟

5. بر اساس درسگفتار، منظور از 'ترکب اسمائی' چیست؟

6. سفر من الله در درسگفتار به معنای سیر خلقی برای کسب کمالات است.

7. اولیای خدا در سفر من الله برای افاضه به دیگران به عالم ناسوت بازمی‌گردند.

8. صلوات فرستادن در درسگفتار صرفاً برای کسب منفعت شخصی است.

9. انبیا در سفر من الله تنها برای تکمیل خودشان به ناسوت بازمی‌گردند.

10. ترکب اسمائی در متن به معنای تجلی صفات الهی در سالک است.

11. تفاوت اصلی بین سفر خلقی و سفر من الله چیست؟

12. چرا اولیای خدا در سفر من الله به عالم ناسوت بازمی‌گردند؟

13. منظور از 'جلا' در درسگفتار چیست؟

14. چرا انبیا و اولیا در ناسوت جلا می‌یابند؟

15. منظور از 'انحلال جمله الترکیب' در درسگفتار چیست؟

پاسخنامه

1. سفری که از خدا به سوی خلق برای افاضه به دیگران است.

2. افاضه به دیگران و دستگیری از خلق

3. انبیا، اولیا و سفرای ربانی

4. برای پیامبر و آل او جلا و ظهور ایجاد می‌کند.

5. تجلی صفات الهی مانند رحمان و کریم در سالک

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. نادرست

10. درست

11. سفر خلقی شامل نزول و صعود برای کسب کمالات است، اما سفر من الله برای افاضه به دیگران و دستگیری از خلق است.

12. برای افاضه به دیگران و تکمیل پیروان خود به عالم ناسوت بازمی‌گردند.

13. جلا به معنای صفا و ظهور کمال در انبیا و اولیا، به‌ویژه از طریق صلوات است.

14. ناسوت برای انبیا و اولیا ظرف جلا و ظهور است، نه صرفاً کسب کمال.

15. انحلال جمله الترکیب به معنای کنار گذاشتن کمالات خلقی در برابر تجلی اسماء الهی است.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده