متن درس
بازنویسی درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 531)
دیباچه
متن حاضر، با استناد به مبانی عرفان نظری و تبیین تقسیمبندی سائرین إلی الله به دو قسم تطوری و حالی، به بررسی سیر و عروج سالکان در مراتب وجودی و تمایز سیرهای ناقص و کامل میپردازد.
بخش یکم: تقسیمبندی سائرین إلی الله و مراتب سلوک
تقسیمبندی سائرین إلی الله
در عرفان نظری، سائرین إلی الله، یعنی سالکانی که به سوی حقتعالی حرکت میکنند، بر اساس نوع سیر و سلوکشان به دو گروه اصلی تقسیم میشوند: سائرین تطوری و سائرین حالی. سائرین تطوری، کسانیاند که از یک عالم وجودی به عالم دیگر سیر میکنند، گویی پرندگانی که از شاخهای به شاخهای دیگر در درخت بیکران هستی میپرند. در مقابل، سائرین حالی در یک عالم خاص، از حالی به حال دیگر انتقال مییابند، مانند زائری که در یک منزلگاه، حالات گوناگونی را تجربه میکند، بیآنکه به منزلگاه دیگری گام نهد. این تقسیمبندی، به تفاوت بنیادین در مراتب وجودی و سلوکی سالکان اشاره دارد و نشاندهنده تنوع مسیرهای معرفتی به سوی حق است.
سیر تطوری و ویژگیهای آن
سیر تطوری، به انتقال وجودی سالک از یک نشئه به نشئه دیگر، مانند حرکت از عالم ناسوت به ملکوت یا از ملکوت به جبروت، اشاره دارد. این سیر، نیازمند تحول عمیق وجودی است و مختص اولیای الهی و محبوبین است که با فیض الهی، از محدودیتهای یک عالم فراتر میروند. سالکان تطوری، نه تنها در عوالم سیر میکنند، بلکه به احکام هر عالم، معرفت شهودی دارند و از انشائات الهی (فیضهای وجودی) آگاهاند. انشائات الهی در دو نوع متجلی میشوند: انشائات «له» که فیض الهی برای تطور سالک است، و انشائات «به» که تطور سالک بهواسطه انشای الهی رخ میدهد. این تعامل دوسویه، گویی رقصی است میان حق و عبد، که سالک را در عوالم بیکران هستی به پیش میبرد.
برای مثال، سالک تطوری مانند پرتویی است که از خورشید حقیقت جدا شده و با عبور از آینههای عوالم مختلف، هر بار رنگ و جلوهای نو مییابد. این سیر، نه تنها به تحول وجودی، بلکه به معرفتی عمیق از اسما و صفات الهی منجر میشود که سالک را به مظهر تام حقیقت الهی تبدیل میکند.
سیر حالی و ویژگیهای آن
سیر حالی، به تغییرات احوال سالک در یک نشئه خاص محدود است، مانند انتقال از حال خوف به رجا یا از رجا به انس در عالم ناسوت. این سیر، بیشتر برای محبین، یعنی سالکانی که با تلاش و ریاضت به سوی حق حرکت میکنند، صدق میکند. سیر حالی به دو نوع موهوبی و مکتسبی تقسیم میشود: سیر موهوبی، به فیض الهی بدون تلاش سالک وابسته است، مانند دریافت معرفت در خواب، و سیر مکتسبی، نیازمند ریاضت، ذکر و عبادت است. برای مثال، خواب مؤمن به دلیل انفجار چاشنیهای الهی (فیضهای معنوی) عبادت محسوب میشود، گویی چشمهای که در خواب از سرچشمه حقیقت جوشیده و قلب مؤمن را سیراب میکند.
برخلاف سائرین تطوری که در عوالم مختلف سیر میکنند، سائرین حالی مانند پرندگانیاند که در یک شاخه خاص، از این سو به آن سو پر میزنند، بیآنکه از درخت وجودی خود فراتر روند. این محدودیت، نه از نقصان ذاتی، بلکه از تفاوت در استعداد و مرتبه وجودی سالک نشأت میگیرد.
جمعبندی بخش یکم
بخش نخست، به تبیین تقسیمبندی سائرین إلی الله به تطوری و حالی و ویژگیهای هر یک پرداخت. سائرین تطوری، با انشائات الهی و معرفت شهودی، از عالمی به عالم دیگر سیر میکنند، در حالی که سائرین حالی، در یک نشئه، از حالی به حال دیگر انتقال مییابند. این تقسیمبندی، نشاندهنده تفاوت در مراتب وجودی و استعداد سالکان است که مسیرهای متنوعی را به سوی حقتعالی طی میکنند.
بخش دوم: سیر ناقص و کامل و تفاوت محبوبین و محبین
تقسیمبندی سلوک به ناقص و کامل
سلوک سالکان، بر اساس گستره و کمال آن، به دو نوع ناقص و کامل تقسیم میشود. سیر ناقص، به سالکانی اشاره دارد که تنها بخشی از دایره وجودی، یعنی قوس نزول یا قوس صعود، را طی میکنند. این سالکان، به دلیل قصور استعداد، از تکمیل دایره وجودی بازمیمانند و در مراتب اولیه سلوک، مانند منزل اول یا دوم، متوقف میشوند. در مقابل، سیر کامل، مختص اولیای الهی است که نه تنها سیر إلی الله (به سوی حق) را طی میکنند، بلکه با سیر من الله (بازگشت به خلق با فیض الهی)، دایره وجودی را کامل میسازند. این سیر، گویی سفری است که از سرچشمه الهی آغاز شده، به قله حقیقت رسیده و با باران فیض الهی به سوی خلق بازمیگردد.
تفاوت محبوبین و محبین
محبوبین، یعنی اولیای الهی که به دلیل موهبت الهی سیر تطوری و کامل دارند، از محبین، یعنی سالکانی که با تلاش و ریاضت سیر حالی و مکتسبی دارند، متمایزند. محبوبین، به قصد حق عمل میکنند و بینیاز از کسب فیضاند، گویی گوهری که از معدن الهی استخراج شده و با نور ذاتی خود میدرخشد. در مقابل، محبین با نیت دریافت چاشنیهای الهی (فیضهای معنوی)، به ریاضت و عبادت میپردازند، مانند چرخ گاری که نیازمند روغنکاری مداوم است تا از حرکت بازنماند. این تفاوت، ریشه در استعداد ذاتی و مرتبه وجودی سالکان دارد.
محبوبین، به دلیل سیر در عوالم و تجلیات متنوع اسمای الهی، غیرقابل پیشبینیاند، مانند ماهی که از دست لیز میخورد و در هر لحظه جلوهای نو از خود نشان میدهد. آنان گاهیم با اسم رحمان در رحمت غرقاند، گاهیم با اسم قهار در قهر الهی سترگ میشوند، و گاهیم با اسم لطیف، لطافتی بیکرانه مییابند. در مقابل، محبین در سیر حالی خود، نیازمند مراقبت و نظماند و در یک نشئه، از احوالی به احوالی دیگر میگذرند.
نقد ادعاهای کاذب در آخرالزمان
درسگفتار، با نگاهی نقادانه به وضعیت آخرالزمان، به کاهش معنویت و افزایش ادعاهای کاذب اشاره میکند. در این دوران، کثرت امامزادهسازی، کتابهای کرامتی جعلی و شاموریبازیها نشاندهنده خلأ معنوی است. این ادعاها، مانند کاسهای خالی است که هرچه تهیتر شود، صدایش بلندتر میگردد. برای مثال، داستانهایی از عطار و قصاب که بهعنوان اولیای الهی معرفی شدهاند، یا استفاده از فناوری (مانند فیلمسازی با شیشه برای نمایش پرواز خیالی) برای جعل کرت، نشاندهنده تحریف معنویت در این دوره است. این نقد، به ضرورت خودشناسی و پرهیز از گول خود زدن تأکید دارد، گویی زایری که بدون شناخت خویش، در تاریکی مسیر گمراه میشود.
در مقابل، اولیای الهی مانند امیرالمؤمنین (ع)، با وجود کمال بینهایت، از خودنمایی و طعنطراق توحید پرهیز میکردند، مانند گوهری که در صدف نهان است و نیازی به نمایش ندارد. این تواضع، نشانهای از اصالت معنوی است که در برابر ادعاهای کاذب آخرالزمان، چون ستارهای در آسمان میدرخشد.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، به تمایز سیر ناقص و کامل و تفاوت میان محبوبین و محبین پرداخت. سیر کامل، مختص اولیای الهی است که دایره وجودی را با سیر إلی الله و من الله تکمیل میکنند، در حالی که سیر ناقص، به دلیل قصور استعداد، در مراتب اولیه متوقف میشود. محبوبین، با سیر تطوری و بینیازی از کسب، غیرقابل پیشبینیاند، در حالی که محبین، با سیر حالی، نیازمند تلاشاند. نقد آخرالزمان، به کاهش معنویت و افزایش ادعاهای کاذب اشاره دارد که ضرورت خودشناسی را برجسته میسازد.
بخش سوم: اقسام سیر و مخاطرات سلوک
اقسام سیر سالکان
سیر سالکان، بر اساس درسگفتار، به چهار قسم تقسیم میشود که دو قسم آن در این متن تبیین شده و دو قسم دیگر در ادامه بحث میآیند. این اقسام، به تفاوتهای سیر ناقص و کامل، و سیر تطوری و حالی اشاره دارند. سالکانی که دایره وجودی را کامل نمیکنند، به دلیل قصور استعداد، سیر ناقص دارند و در مراتب اولیه، مانند اسفل سافلین، باقی میمانند. قرآن کریم در این باره میفرماید: ﴿ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ﴾ (التين: ۵؛ : «سپس او را به پستترین مراتب بازگرداندیم»). این آیه، به محدودیت سالکانی اشاره دارد که از وصول به مراتب عالی بازمیمانند.
در مقابل، سالکان کامل با استمرار در سیر، به کمال الهی میرسند و از وابستگیهای ناسوتی، مانند قبر و کفن، بینیازند. قرآن کریم در این باره میفرماید: ﴿عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ﴾ (آل عمران: ۱۶۹؛ : «نزد پروردگارشان روزی داده میشوند»). این آیه، به مقام اولیای الهی اشاره دارد که با سیر کامل، در جوار حق روزی میخورند.
عروج تحلیلی و نشئه برزخی
سالکان ناقص، با عروج تحلیلی، در ظرف نفس خود عمق میگیرند، گویی زایری که در یک منزلگاه، به جای حرکت به سوی مقصد، در خویشتن تعمق میکند. این عروج، به تعمق در احوال نفس بدون انتقال به عالم دیگر محدود است. همچنین، نشئه برزخی، نتیجه احوال دنیوی سالک است، چه با علم به انشای الهی و چه بدون آن. این نشئه، مانند آینهای است که احوال دنیوی سالک را بازمیتاباند و کیفیت وجودی او را در عالم برزخ تعیین میکند.
مخاطرات سلوک و نقش عارف محقق
سلوک، با نظم دقیق و مخاطرات فراوان همراه است، گویی سفری با سرعت زیاد که هر ریگی میتواند آن را به نابودی کشاند. مخلصین، به دلیل مسئولیت سنگین و عوارض سلوک، در خطر عظیماند، چنانکه گفته شده: «والمخلصون فی خطر عظیم». این مخاطرات، نیازمند انتخاب دقیق و هوشیاری است، مانند زایری که در مسیری پرپیچوخم، هر گامش را با دقت برمیدارد. سالک ناقص، به دلیل ناآگاهی از مقصد و سرانجام سیر خود، در اسفل سافلین باقی میماند و کمالش به موطن دنیوی محدود میشود.
در مقابل، عارف محقق با حضور تام در محضر حق، به مواطن انتقال آگاه است، مانند چشمهای که مسیر رودخانههای آینده را میشناسد. این علم، شامل شناخت احکام عوالم، نشئات و تغییرات وجودی است، از مرگ و حوادث گرفته تا تحولات وجودی خود و دیگران. ارتباط نفس و بدن، اگر بیش از حد باشد، سالک را از کمال انسانی بازمیدارد، گویی باری که زایر را از ادامه سفر بازمیکند.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، به اقسام سیر سالکان، مخاطرات سلوک و نقش عارف محقق پرداخت. سیر سالکان به چهار قسم تقسیم میشود که سالکان ناقص در اسفل سافلین و سالکان کامل در جوار حق روزی میخورند. عروج تحلیلی و نشئه برزخی، نشاندهنده محدودیتهای سالکان ناقصاند، در حالی که عارف محقق با علم به مواطن انتقال، از این محدودیتها فراتر میرود. مخاطرات سلوک، ضرورت انتخاب دقیق و هوشیاری را برجسته میسازد.
بخش چهارم: خودشناسی و نقد مدعیان کرامتی
اهمیت خودشناسی در سلوک
خودشناسی، شرط اساسی سلوک است که سالک را از توهم و گول خود زدن حفظ میکند، گویی چراغی که مسیر تاریک سلوک را روشن میسازد. بدون خودشناسی، سالک ممکن است در انتخابهای نادرست گرفتار شود و از مقصد بازماند، مانند زایری که بدون نقشه، در بیابان گمراه میشود. درسگفتار تأکید میکند که سالک باید با دقت و قوت، مسیر و انتخابهای خود را گزینش کند تا از مخاطرات سلوک در امان بماند.
نقد مدعیان کرامتی و فضولباشیها
مدعیان کرامتی، به دلیل قصور استعداد، به دکانبازی و شاموریبازی روی میآورند، گویی کاسهای خالی که با سروصدا، خلأ خود را پنهان میکند. این مدعیان، به جای سیر در عوالم، به امور دنیوی و دخالت در زندگی دیگران مشغول میشوند، مانند فضولباشیهایی که در کوچههای ناسوت پرسه میزنند. درسگفتار، با اشاره به داستانهایی از فیلمسازی جعلی (مانند نمایش پرواز با شیشه) و کرامات ساختگی، به تحریف معنویت در آخرالزمان انتقاد میکند.
در مقابل، اولیای الهی با سیر کامل، از وابستگیهای ناسوتی بینیازند و در جوار حق روزی میخورند. این مقام، مانند گوهری است که در صدف الهی نهان است و نیازی به نمایش ندارد. سالکان ناقص، اما، در موطن دنیوی خود محصور میمانند و به معرکهگیری و فضولباشی کشیده میشوند.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، به اهمیت خودشناسی و نقد مدعیان کرامتی پرداخت. خودشناسی، شرط اساسی سلوک است که سالک را از گمراهی حفظ میکند. مدعیان کرامتی، به دلیل قصور استعداد، به دکانبازی و فضولباشی کشیده میشوند، در حالی که اولیای الهی با سیر کامل، از وابستگیهای ناسوتی آزادند. این تمایز، ضرورت هوشیاری در برابر ادعاهای کاذب را برجسته میسازد.
جمعبندی کل
این نوشتار، با بازنویسی درسگفتار شماره 531 از سلسله درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تبیین تقسیمبندی سائرین إلی الله به تطوری و حالی، و تمایز سیرهای ناقص و کامل پرداخت. سائرین تطوری، با انشائات الهی و تجلیات اسمایی، از عالمی به عالم دیگر سیر میکنند، در حالی که سائرین حالی، در یک نشئه، از حالی به حال دیگر انتقال مییابند. سیر کامل، دایره وجودی را با سیر إلی الله و من الله تکمیل میکند، اما سیر ناقص، به دلیل قصور استعداد، در اسفل سافلین متوقف میشود. آیات قرآنی مانند ﴿أَسْفَلَ سَافِلِينَ﴾ (التين: ۵) و ﴿عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ﴾ (آل عمران: ۱۶۹)، این تمایز را تأیید میکنند. نقد آخرالزمان، به کاهش معنویت و افزایش ادعاهای کاذب اشاره دارد که ضرورت خودشناسی و هوشیاری را برجسته میسازد. عارف محقق، با حضور تام، به مواطن انتقال آگاه است، در حالی که سالک ناقص، در محدودیتهای ناسوتی محصور میماند.
با نظارت صادق خادمی