در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 581

متن درس

 

تأملاتی در مراتب توحید و معرفت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 581)

دیباچه

اثر گران‌سنگ مصباح الانس، تألیفی ژرف در قلمرو عرفان اسلامی، به کاوش در مفاهیم بنیادین توحید و رابطه وجودی میان حق و خلق می‌پردازد. درس‌گفتار شماره 581، که در تاریخ چهارم خرداد ۱۳۸۵ ارائه شده، به تبیین تخصصی مراتب توحید و تفاوت‌های معرفتی میان محبین و محبوبین الهی اختصاص دارد.

بخش یکم: مبانی توحید و ظهور حق در خلق

اعتقاد به وجود هر موجود برای حق

درس‌گفتار با این اصل بنیادین عرفان نظری آغاز می‌شود که وجود هر موجودی در حقیقت متعلق به حق است. عارف در این دیدگاه، حق را در خود و در همه‌چیز مشاهده می‌کند و هر فعلی را به حق نسبت می‌دهد. این نگرش، به توحید افعالی اشاره دارد که در آن، همه افعال به‌عنوان مظهر اراده الهی ادراک می‌شوند.

درنگ: وجود هر موجود، جلوه‌ای از حق است و عارف با گذر از کثرت ظاهری خلق، به وحدت باطنی حق می‌رسد.

این دیدگاه ریشه در مفهوم وحدت وجود دارد، که خلق را به‌عنوان مظهر حق می‌بیند. عارف، با رهایی از خودبینی و غیریت، همه‌چیز را در پرتو حق ادراک می‌کند. این ادراک، نیازمند معرفتی است که از محدودیت‌های خلقی فراتر رود و به وحدت ذاتی حق منتهی شود.

تمایز میان محبین و محبوبین در ادراک توحید

یکی از محورهای اصلی درس‌گفتار، تمایز میان دو گروه عرفانی است: محبین، که از خلق به حق می‌رسند، و محبوبین، که معرفتشان از حق آغاز شده و به خلق نزول می‌یابد. محبین، با دیدن خلق به‌عنوان مظهر حق، در مرتبه‌ای پایین‌تر قرار دارند، در حالی که محبوبین، با ادراک مستقیم حق، به معرفتی والاتر دست می‌یابند.

برای تبیین این مفهوم، تمثیلی زیبا ارائه می‌شود: کودکی که نخست والدین خود را می‌شناسد و دیگران را با آن‌ها مقایسه می‌کند، مشابه عارفی است که ابتدا حق را می‌بیند و سپس خلق را در پرتو حق ادراک می‌کند. این تمثیل، به اهمیت نقطه آغاز معرفتی اشاره دارد؛ اگر معرفت از حق آغاز شود، دیدگاه انسان وحدت‌محور خواهد بود، اما اگر از خلق آغاز شود، کثرت بر ادراک او غالب می‌گردد.

بخش دوم: مراتب توحید و مسیرهای معرفتی

تنزیل و ترفيع: دو مسیر معرفتی

درس‌گفتار، دو مسیر معرفتی را معرفی می‌کند: تنزیل، که حرکت از خلق به حق است، و ترفیع، که از حق به خلق نزول می‌یابد. ترفیع، به دلیل آغاز از حق، مرتبه‌ای والاتر است، زیرا عارف در این مسیر، خلق را در پرتو حق می‌بیند. این تمایز، به تفاوت میان عرفان محبین و محبوبین اشاره دارد.

درنگ: ترفیع، به معنای ارتقاء معرفتی از حق به خلق، معرفتی است که وحدت ذاتی حق را در همه‌چیز ادراک می‌کند.

تمثیل شاطر عباس، که بدون دانش شعر می‌سراید، به محبوبین اشاره دارد که معرفتشان از حق به‌صورت ذاتی سرچشمه می‌گیرد. در مقابل، محبین با تلاش و ریاضت، از کثرت به وحدت می‌رسند، مشابه شاعری که با یادگیری قواعد به سرایش شعر می‌پردازد.

مراتب سه‌گانه توحید

درس‌گفتار، سه مرتبه توحید را تبیین می‌کند:

  • توحید افعالی ابتدایی: «بحول الله اقوم و اقعد»، که انسان خود را در کنار خدا می‌بیند و افعال خود را با حول الهی انجام می‌دهد.
  • توحید افعالی پیشرفته: «لا حول و لا قوه الا بالله»، که در آن، همه افعال به خدا نسبت داده می‌شود و انسان خود را فاقد حول و قوه مستقل می‌داند.
  • توحید ذاتی: «لا اله الا الله»، که انسان به وحدت ذاتی حق می‌رسد و هیچ اله و معبودی جز خدا نمی‌بیند.

این تقسیم‌بندی، سیر تکاملی معرفت توحیدی را نشان می‌دهد. در مرتبه نهایی، انسان از همه تعینات و محدودیت‌ها فراتر رفته و به ادراک ذات مطلق حق نائل می‌شود.

بخش سوم: توحید افعالی و شواهد قرآنی

آیه توحید افعالی

درس‌گفتار به آیه‌ای از قرآن کریم استناد می‌کند که توحید افعالی را به زیبایی تبیین می‌کند:

وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ

(سوره الأنفال، آیه ۱۷، : «و تو [ای پیامبر!] تیر نینداختی آن‌گاه که تیر انداختی، بلکه خدا تیر انداخت.»)

این آیه، به مفهوم «ظرف توسط» اشاره دارد، که خلق را به‌عنوان واسطه‌ای برای افعال الهی معرفی می‌کند. در این دیدگاه، همه افعال ظاهری خلق به حق نسبت داده می‌شود، و خلق صرفاً مظهر فعل الهی است.

درنگ: آیه «وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ» توحید افعالی را نشان می‌دهد، که در آن خلق به‌عنوان ظرف و ابزار فعل الهی ادراک می‌شود.

اهمیت ذکر «لا اله الا الله»

درس‌گفتار، ذکر «لا اله الا الله» را به‌عنوان جوهره توحید و کلید رستگاری معرفی می‌کند. این ذکر، انسان را از کثرت به وحدت هدایت کرده و او را از محدودیت‌های خلقی رهایی می‌بخشد. این ذکر، به‌ویژه در کنار استغفار، به‌عنوان ذکری یومیه، انسان را از بلایا و مشکلات حفظ می‌کند.

تمثیلی در این بخش ارائه می‌شود که انسان را به کودکی تشبیه می‌کند که با دیدن والدین، دیگران را با آن‌ها مقایسه می‌کند. این تمثیل، نشان‌دهنده اهمیت ادراک اولیه است که اگر با حق آغاز شود، به معرفت وحدت‌محور منجر می‌گردد.

بخش چهارم: لا تعین و ذات مطلق الهی

مفهوم لا تعین

درس‌گفتار به مفهوم «لا تعین» می‌پردازد، که به ذات مطلق الهی اشاره دارد؛ ذاتی که فراتر از هرگونه تعین و محدودیت است. این بحر غیب هویت مطلقه، هیچ قید و تعینی را نمی‌پذیرد و از هرگونه حد و مرز مبراست.

درنگ: لا تعین، به ذات مطلق حق اشاره دارد که فراتر از هر تعین و محدودیتی است و عارف را به ادراک وحدت ذاتی دعوت می‌کند.

این مفهوم، یکی از عمیق‌ترین مباحث عرفان نظری است که عارف را به سوی ادراک ذات بی‌حد و مرز حق هدایت می‌کند. در این مرتبه، هیچ‌گونه تعین خلقی وجود ندارد و عارف از همه محدودیت‌ها رها می‌شود.

وجود به‌عنوان گناه

درس‌گفتار با استناد به عبارت «وجودك ذنب لا يقاس به ذنب»، به این نکته اشاره دارد که وجود خلقی، به دلیل تعین و محدودیت، مانعی برای ادراک کامل ذات حق است. این محدودیت، به‌عنوان نقصانی در برابر کمال مطلق الهی تلقی می‌شود.

این مفهوم، عارف را به تأمل در محدودیت‌های وجودی خود دعوت می‌کند. محبوبین، با گذر از این تعینات، به معرفت ذاتی حق می‌رسند و از کثرت خلقی به وحدت الهی ارتقا می‌یابند.

بخش پنجم: تفاوت‌های معرفتی و نقش اولیاء

محبوبین و معرفت ذاتی

درس‌گفتار بار دیگر بر تمایز میان محبین و محبوبین تأکید می‌کند. محبوبین، که معرفتشان از حق آغاز می‌شود، به دلیل ادراک مستقیم ذات الهی، در مرتبه‌ای والاتر قرار دارند. اینان، خلق را در پرتو حق می‌بینند و از کثرت ظاهری فراتر می‌روند.

تمثیل شاطر عباس، که شعر را به‌صورت ذاتی می‌سراید، بار دیگر یادآوری می‌شود تا تفاوت میان معرفت شهودی محبوبین و معرفت اکتسابی محبین را نشان دهد. این تمثیل، به زیبایی بیانگر آن است که معرفت محبوبین، از سرچشمه حق جوشیده و نیازی به واسطه‌های خلقی ندارد.

نقش اولیاء و انبیاء در هدایت

درس‌گفتار، اولیاء و انبیاء را به‌عنوان سفینه نجات و مصباح هدایت معرفی می‌کند که وظیفه‌شان رساندن انسان به حق است، نه توقف در خودشان. این دیدگاه، به اهمیت هدایت الهی تأکید دارد و از بسنده کردن به اولیاء بدون رسیدن به حق برحذر می‌دارد.

درنگ: اولیاء و انبیاء، راهنمایان به سوی حق‌اند و هدفشان رساندن انسان به وحدت ذاتی الهی است، نه توقف در خودشان.

این بخش، با تمثیلی از قهوه‌خانه بهشت، به محدودیت‌های ادراک خلقی اشاره می‌کند. بهشت، با همه زیبایی‌هایش، نمی‌تواند مقصد نهایی عارف باشد، زیرا عارف حقیقی در پی ادراک ذات بی‌تعین حق است.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

درس‌گفتار شماره 581 مصباح الانس، به‌عنوان اثری عمیق در عرفان اسلامی، به کاوش در مراتب توحید و تفاوت‌های معرفتی میان محبین و محبوبین می‌پردازد. این اثر، با تبیین مفاهیمی چون توحید افعالی، توحید ذاتی، و لا تعین، عارف را به سوی ادراک وحدت ذاتی حق هدایت می‌کند. تمایز میان مسیر تنزیل و ترفیع، و تأکید بر نقش ذکر «لا اله الا الله» به‌عنوان کلید رستگاری، از برجسته‌ترین نکات این درس‌گفتار است. تمثیلات ارائه‌شده، مانند شاطر عباس و کودک، به زیبایی مفاهیم عرفانی را برای مخاطب ملموس می‌سازند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار استاد فرزانه قدس سره، لب توحید در نگاه محبین چیست؟

2. طبق درسگفتار، تفاوت اصلی بین محبوبین و محبین چیست؟

3. در درسگفتار، چرا دیدن حق در خلق ناقص توصیف شده است؟

4. بر اساس درسگفتار، مرتبه متوسط توحید به چه اشاره دارد؟

5. طبق درسگفتار، ویژگی اولیای کامل در نگاه به عالم چیست؟

6. در درسگفتار، گفته شده که دیدن حق در خلق به معنای دیدن حق در مقام احدیت است.

7. طبق درسگفتار، محبوبین ابتدا حق را می‌بینند و سپس خلق را ظهور او می‌دانند.

8. بر اساس درسگفتار، محبین به دلیل دیدن خلق ابتدا، در مرتبه متوسط توحید قرار دارند.

9. در درسگفتار، علم دینی بیان می‌کند که لا اله الا الله به معنای نفی کامل خلق است.

10. طبق درسگفتار، اولیای کامل از تعینات خلقی آزاد هستند و حق را بی‌تعین می‌بینند.

11. تفاوت اصلی بین دیدن حق در خلق و دیدن حق در خودش طبق درسگفتار چیست؟

12. چرا محبین در درسگفتار در مرتبه پایین‌تری نسبت به محبوبین قرار دارند؟

13. منظور از 'تعین الحق من حیث الخلق' در درسگفتار چیست؟

14. چگونه لا حول و لا قوه الا بالله در درسگفتار به عنوان مرتبه متوسط توحید معرفی شده است؟

15. چرا اولیای کامل در درسگفتار از اسم و تعینات خلقی فراتر می‌روند؟

پاسخنامه

1. دیدن حق در خلق و صدور همه چیز از حق

2. محبوبین از حق به خلق و محبین از خلق به حق می‌رسند

3. چون حق را در خودش (حق) نمی‌بیند

4. لا حول و لا قوه الا بالله

5. ابتدا حق را می‌بینند سپس خلق را

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. دیدن حق در خلق، حق را در آینه خلق دیدن است، اما دیدن حق در خودش، درک او بدون واسطه تعینات خلقی است.

12. چون محبین از خلق به حق می‌رسند، در حالی که محبوبین ابتدا حق را دیده و سپس خلق را ظهور او می‌دانند.

13. یعنی حق در قالب خلق متعین می‌شود، اما ذات او فراتر از این تعینات است.

14. زیرا بیانگر این است که همه افعال خلق از حق صادر می‌شود، اما همچنان خلق را موضوع قرار می‌دهد.

15. چون آن‌ها حق را بی‌تعین و در مقام لا تعین می‌بینند، نه محدود به اسم‌ها و تعینات خلقی.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده