در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 591

متن درس

 

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 591)

مقدمه: تبیین مقام انسان کامل و احدیت در عرفان اسلامی

کتاب حاضر، با الهام از درس‌گفتار شماره 591 مجموعه مصباح الانس، به بررسی عمیق و دقیق مفاهیم انسان کامل و مقام احدیت در چارچوب عرفان اسلامی می‌پردازد. این اثر، که برگرفته از تعالیم عرفانی آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره است و رابطه او با وحدت مطلق الهی (احدیت) تبیین می‌کند.

متن پیش‌رو، با محوریت انسان کامل به‌عنوان آیینه تمام‌نمای وحدت الهی، به بررسی مراتب وجودی، مقامات انبیا و اولیا، و انواع احدیت (ختمی، ولایی، صعودی، نزولی، وصفی، و نسبی) می‌پردازد. همچنین، پیوند میان عبودیت و سیادت، نقش انصاف در سلوک، و معجزه خلقت در یگانگی موجودات از دیگر محورهای این اثر است. این متن، با زبانی وزین و علمی، راهنمایی برای پژوهشگران حوزه الهیات و عرفان فراهم می‌آورد تا در مسیر شناخت حقیقت وجود گام بردارند.

بخش یکم: انسان کامل، مظهر جامعیت وجودی

مفهوم انسان کامل و مراتب کمال

انسان کامل، به‌عنوان تجلی تام و تمام اسماء و صفات الهی، به مرتبه‌ای از وجود می‌رسد که تمامی کثرات و خصوصیات متکثر عالم را در خود جمع می‌کند. این جامعیت، نه نشانه‌ای از تناهی و محدودیت، بلکه نمایانگر وحدتی است که در آن، انسان کامل به ظرف احدیت ارتقا می‌یابد. این مقام، که در بیان عرفانی «مطلق» خوانده می‌شود، نشان‌دهنده فعلیت کامل وجودی است که انسان کامل را از سایر موجودات متمایز می‌سازد. او، به مثابه آیینه‌ای صیقل‌یافته، تمامی ظهورات الهی را در خود منعکس می‌کند و به مرتبه‌ای می‌رسد که در آن، کثرت در پرتو وحدت الهی مشاهده می‌شود.

درنگ: انسان کامل، با وصول به مقام احدیت، تمامی کثرات وجودی را در خود جمع می‌کند و به ظرف وحدت الهی تبدیل می‌شود.

این جامعیت، که در اصطلاح عرفانی به «احدیت جمعی» تعبیر می‌شود، انسان کامل را به موجودی تبدیل می‌کند که در عین حضور در عالم کثرت، وحدت الهی را در ذات خویش متجلی می‌سازد. این مقام، به مانند دریایی بی‌کران است که تمامی قطرات کثرت در آن یکی شده و در عین حال، هویت متمایز خود را حفظ می‌کنند.

هفده مقام انسان کامل

انسان کامل، دارای مراتب متعددی است که در درس‌گفتار به هفده مقام اشاره شده است. این مقامات، اگرچه بخشی از ویژگی‌های وجودی انسان کامل را در بر می‌گیرند، اما به دلیل بی‌نهایت بودن مراتب کمال، نه جامع تمامی ابعاد او هستند و نه مانع وجود مراتب دیگر. این مقامات، به مثابه شاخه‌هایی از درخت وجود انسان کامل‌اند که هر یک، جلوه‌ای از اسماء و صفات الهی را نمایان می‌سازند.

این هفده مقام، احتمالاً به جنبه‌های خاصی از صفات الهی یا مراتب وجودی اشاره دارند که در متون عرفانی، نظیر آثار ابن‌عربی یا قیصری، به تفصیل بررسی شده‌اند. عدم جامعیت و مانعیت این مقامات، نشانه‌ای از بی‌کرانگی مراتب کمال است که انسان کامل در سیر صعودی خویش به سوی احدیت، آنها را درمی‌نوردد.

درنگ: هفده مقام انسان کامل، بخشی از مراتب وجودی او را نشان می‌دهند، اما به دلیل بی‌نهایت بودن کمال، نه جامع تمامی ابعاد او هستند و نه مانع وجود مراتب دیگر.

یکه‌بینی و احدیت انسان کامل

یکی از ویژگی‌های برجسته انسان کامل، وصول به مقام احدیت است که در آن، او به یکه‌بینی الهی نائل می‌شود. در این مقام، انسان کامل تنها ذات الهی را مشاهده می‌کند و تمامی کثرات عالم را در پرتو وحدت الهی می‌بیند. این یکه‌بینی، به مانند وفاداری عاشقانه‌ای است که در آن، عاشق جز معشوق را نمی‌بیند و تمامی مظاهر را جلوه‌ای از او می‌داند.

این مقام، که در درس‌گفتار با تمثیل وفاداری در روابط انسانی تشبیه شده، نشان‌دهنده انصراف کامل از کثرات و تمرکز بر وحدت الهی است. انسان کامل، در این مرتبه، به مانند ستاره‌ای درخشان در آسمان معرفت است که نورش، تمامی تاریکی‌های کثرت را می‌زداید و تنها حقیقت حق را آشکار می‌سازد.

درنگ: انسان کامل در مقام احدیت، به یکه‌بینی الهی می‌رسد و تمامی کثرات را در پرتو وحدت حق مشاهده می‌کند.

بخش دوم: تمایز واحدیت و احدیت در انبیا و اولیا

واحدیت انبیا و احدیت ختمی

انبیای الهی، به مقام واحدیت می‌رسند که در آن، برخی از اسماء و صفات الهی در وجودشان متجلی می‌شود. این مقام، اگرچه والامقام است، اما محدود به تجلیات جزئی است. در مقابل، پیامبر خاتم (ص)، به دلیل مقام ختمی، به احدیت، یعنی وحدت کامل الهی، نائل می‌شود. این تمایز، نشان‌دهنده مرتبه برتر پیامبر خاتم در سلسله‌مراتب وجودی است که در آن، تمامی اسماء و صفات الهی در وجود او جمع می‌شوند.

این مقام، به مانند قله‌ای است که تنها پیامبر خاتم بر فراز آن ایستاده و دیگر انبیا، در دامنه‌های آن، هر یک به فراخور ظرفیت خویش، جلوه‌ای از اسماء الهی را منعکس می‌کنند. این تمایز، ریشه در قرآن کریم دارد که می‌فرماید:

تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ
(سوره البقرة، آیه ۲۵۳، : «این پیامبران را برخی را بر برخی برتری دادیم»).

درنگ: انبیا به مقام واحدیت می‌رسند، اما پیامبر خاتم (ص) به دلیل مقام ختمی، به احدیت کامل الهی نائل می‌شود.

مظهر اسماء الهی در انبیا

هر یک از انبیا، مظهر برخی از اسماء الهی هستند، اما این تجلی‌ها ممکن است نسبی، مقطعی یا جمعی باشد. برای مثال، حضرت ابراهیم (ع) به‌عنوان

أُمَّةً وَاحِدَةً
(سوره النحل، آیه ۱۲۰، : «امت واحده») مظهر جامعیت وجودی است که به تنهایی معادل یک امت است. این مقام، به واحدیت اشاره دارد که در آن، فرد به جامعیت خاصی نائل می‌شود.

به همین ترتیب، هر نبی، مظهر صفت خاصی از اسماء الهی است: موسی (ع) مظهر ید بیضا، ابراهیم (ع) مظهر توحید، و یوسف (ع) مظهر وجاهت. این تمایز، نشان‌دهنده تخصص هر نبی در تجلی یکی از اسماء الهی است، در حالی که انسان کامل، مانند پیامبر خاتم، مظهر تمامی اسماء است.

درنگ: انبیا مظهر برخی از اسماء الهی هستند، اما انسان کامل، مانند پیامبر خاتم، مظهر تمامی اسماء و صفات الهی است.

احدیت ختمی و ولایی

احدیت ختمی، مختص پیامبر خاتم (ص) است که به مقام وحدت کامل الهی رسیده و تمامی اسماء و صفات را در خود جمع کرده است. احدیت ولایی، مختص حضرت علی (ع) است که در مرتبه ولایت، بالاترین جایگاه را داراست. این تمایز، نشان‌دهنده سلسله‌مراتب وجودی میان انبیا و اولیاست که در آن، پیامبر خاتم و حضرت علی (ع) به‌عنوان قله‌های احدیت و ولایت شناخته می‌شوند.

امام زمان (عج)، به‌عنوان ختم مهر حیدری، ادامه‌دهنده مقام ولایت حضرت علی (ع) است، نه به‌عنوان مقامی جداگانه یا برتر، بلکه به‌عنوان تجلی همان مقام ولایی در ظرف ختمی. این پیوستگی، به مانند رودی است که از چشمه ولایت حضرت علی (ع) سرچشمه گرفته و در وجود امام زمان (عج) جاری می‌شود.

درنگ: احدیت ختمی مختص پیامبر خاتم (ص) و احدیت ولایی مختص حضرت علی (ع) است، و امام زمان (عج) ادامه‌دهنده مقام ولایت حیدری است.

بخش سوم: انواع احدیت و تجلیات آن

تقسیم‌بندی انواع احدیت

احدیت، به‌عنوان وحدت مطلق الهی، به انواع مختلفی تقسیم می‌شود: احدیت ختمی، که مختص پیامبر خاتم (ص) است؛ احدیت اخلاقی، که به صفات اخلاقی انسان کامل اشاره دارد؛ احدیت وصفی، که به صفات خاص موجودات مربوط است؛ احدیت تقلیدی، که از تقلید اولیا ناشی می‌شود؛ و احدیت نسبی، که به ویژگی‌های نسبی موجودات اشاره دارد. این تقسیم‌بندی، مراتب مختلف وحدت الهی را در عالم هستی نشان می‌دهد.

احدیت نسبی، به مانند گوهرهایی است که هر یک، جلوه‌ای خاص از نور الهی را منعکس می‌کنند: یاقوت، الماس، در، و عقیق، هر یک در نوع خود یگانه‌اند، اما تنها انسان کامل، تمامی این گوهرها را در خود جمع می‌کند. این تقسیم‌بندی، ریشه در تعالیم عرفانی دارد که وحدت الهی را در مراتب مختلف وجودی تحلیل می‌کند.

درنگ: احدیت به انواع ختمی، اخلاقی، وصفی، تقلیدی، و نسبی تقسیم می‌شود که هر یک، جلوه‌ای از وحدت الهی را در مراتب مختلف نشان می‌دهند.

احدیت صعودی و نزولی

احدیت صعودی، نتیجه سلوک عرفانی سالک است که از طریق تهذیب نفس و ارتقای وجودی به مقام احدیت می‌رسد. این سیر، به مانند صعودی است که سالک از دامنه‌های کثرت به قله وحدت می‌رسد. در مقابل، احدیت نزولی، تجلی وحدت الهی در مراتب پایین‌تر وجود است که در آن، حق در مظاهر خلقی متجلی می‌شود.

این دو مسیر، به مانند دو بال پرنده‌ای هستند که سالک را به سوی آسمان معرفت پرواز می‌دهند: یکی از پایین به بالا (صعودی) و دیگری از بالا به پایین (نزولی). انسان کامل، در مقام احدیت جمعی صعودی، هر دو مسیر را در خود جمع می‌کند.

درنگ: احدیت صعودی نتیجه سلوک عرفانی و احدیت نزولی تجلی وحدت الهی در مراتب خلقی است.

معجزه خلقت و یگانگی موجودات

معجزه خلقت، در یگانگی هر موجود نهفته است که نشان‌دهنده احدیت الهی در آفرینش است. خداوند، هر موجودی را یگانه آفریده و هیچ‌یک از آنها دارای پشتیبان یا جایگزین نیست. این یگانگی، که در قرآن کریم با آیه

وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ
(سوره الأنعام، آیه ۱۶۳، : «یگانه است و شریکی ندارد») تبیین شده، نشان‌دهنده وحدت ذاتی و فعلی خداوند است.

این یگانگی، به مانند گوهری است که در صدف هر موجود جای گرفته و هیچ‌یک از آنها قابل تکرار یا نابودی نیست. این اصل، نشان‌دهنده اطمینان الهی به کمال آفرینش است که نیازی به نسخه پشتیبان ندارد.

درنگ: معجزه خلقت در یگانگی هر موجود نهفته است که نشان‌دهنده احدیت الهی در آفرینش است.

بخش چهارم: عبودیت، سیادت و انصاف

سیادت، میوه عبودیت

سیادت حقیقی، نتیجه عبودیت و خدمت خالصانه به خلق است. انبیا و اولیای الهی، به دلیل بندگیشان، به سیادت نائل شده‌اند. این اصل، در قرآن کریم با آیه

عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ
(سوره البقرة، آیه ۲۳، : «بنده او و فرستاده او») تبیین شده که عبودیت را مقدم بر رسالت می‌داند.

سیادت، به مانند درختی است که ریشه در خاک عبودیت دارد و شاخ و برگ آن، عزت و بزرگی را به ارمغان می‌آورد. انبیا و اولیا، با خدمت به خلق، این عزت را در خود متجلی ساخته‌اند و از هرگونه خودخواهی و استکبار به دور بوده‌اند.

درنگ: سیادت حقیقی، نتیجه عبودیت و خدمت خالصانه به خلق است که انبیا و اولیا را به عزت دائمی می‌رساند.

نقش انصاف در سلوک عرفانی

انصاف، به‌عنوان صفتی اخلاقی، نقش بنیادینی در سلوک عرفانی دارد. انسان کامل، به دلیل جامعیت وجودی، تمامی صفات الهی، از جمله انصاف، را در خود متجلی می‌سازد. بی‌انصافی، به مانند سمی است که روح انسان را مسموم می‌کند و او را از وصول به مقام احدیت بازمی‌دارد.

انصاف، به مانند آیینه‌ای است که حقیقت را بی‌غرض منعکس می‌کند و انسان را از تاریکی‌های نفسانی رها می‌سازد. انسان منصف، حتی اگر مؤمن نباشد، از عذاب الهی مصون می‌ماند، در حالی که بی‌انصافی، حتی مؤمن را به ورطه هلاکت می‌کشاند.

درنگ: انصاف، صفتی بنیادین در سلوک عرفانی است که انسان را از تاریکی‌های نفسانی رها کرده و به سوی وحدت الهی هدایت می‌کند.

اولیای الهی و عزت دائمی

اولیای الهی، به دلیل عبودیت و خدمت خالصانه، از عزت دائمی برخوردارند که ریشه در ارتباط آنها با احدیت الهی دارد. این عزت، به مانند نوری است که از ذات الهی ساطع شده و اولیا را در میان خلق، جاودانه می‌سازد.

در مقابل، کسانی که به استکبار و خودخواهی روی آورده‌اند، از این عزت محروم مانده و در گذر زمان، به فراموشی سپرده شده‌اند. این اصل، به مانند آیینه‌ای است که تفاوت میان سیادت حقیقی و استکبار کاذب را آشکار می‌سازد.

درنگ: اولیای الهی، به دلیل عبودیت و خدمت، از عزت دائمی برخوردارند که ریشه در ارتباط آنها با احدیت الهی دارد.

بخش پنجم: نقد و تبیین عرفانی

نقد جامع للمتناهیات

عبارت «جامع للمتناهیات» در متن اصلی، به دلیل استفاده نادرست، مورد نقد قرار گرفته است. این عبارت، که به معنای جمع‌آوری تناهیات است، با مفهوم احدیت، که فراتر از تناهی و کثرت است، سازگار نیست. احدیت، به مانند اقیانوسی بی‌کران است که هیچ تناهی یا تضادی در آن راه ندارد.

انسان کامل، به جای جمع‌آوری تناهیات، به مقام «عین کل منها» می‌رسد، یعنی تمامی موجودات را در خود متجلی می‌سازد، بدون آنکه آنها بتوانند او را در خود جای دهند. این اصل، به مانند خورشیدی است که نورش تمامی موجودات را روشن می‌کند، اما هیچ موجودی نمی‌تواند خورشید را در خود جای دهد.

درنگ: انسان کامل، به مقام «عین کل منها» می‌رسد و تمامی موجودات را در خود متجلی می‌سازد، بدون آنکه آنها بتوانند او را در خود جای دهند.

تفاوت مظهر و مظهریت

تمامی عالم، مظهر حق است، اما انسان کامل، به دلیل جامعیت وجودی، مظهر تمامی اسماء و صفات الهی است. این تفاوت، به مانند تفاوت میان قطره و اقیانوس است: هر قطره، جلوه‌ای از اقیانوس است، اما تنها اقیانوس، تمامی جلوه‌ها را در خود جمع می‌کند.

این اصل، که در درس‌گفتار با تأکید بر عبارت «کل من عند الله» تبیین شده، نشان‌دهنده آن است که هیچ موجودی خارج از دایره ظهور الهی نیست. انسان کامل، به مانند آیینه‌ای است که تمامی تجلیات الهی را در خود منعکس می‌کند.

درنگ: تمامی عالم مظهر حق است، اما انسان کامل، مظهر تمامی اسماء و صفات الهی است.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

کتاب وحدت الهی و کمال انسانی، با تکیه بر درس‌گفتار شماره 591 مصباح الانس، به تبیین عمیق مفاهیم انسان کامل و مقام احدیت در عرفان اسلامی پرداخته است. انسان کامل، به مرتبه‌ای می‌رسد که تمامی کثرات وجودی را در خود جمع می‌کند و به یکه‌بینی الهی نائل می‌شود. تمایز میان واحدیت و احدیت، نقش انبیا و اولیا در تجلی اسماء الهی، و اهمیت عبودیت و انصاف در سلوک عرفانی، از محورهای اصلی این اثر هستند. تقسیم‌بندی احدیت به انواع ختمی، اخلاقی، وصفی، تقلیدی، و نسبی، عمق تحلیل عرفانی این متن را نشان می‌دهد.

اللّهم صل على محمد و آل محمد

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار استاد فرزانه قدس سره، انسان کامل به چه مقامی می‌رسد؟

2. طبق درسگفتار، احدیت ختمی به چه کسی تعلق دارد؟

3. بر اساس درسگفتار، چه چیزی سیادت انسان کامل را مشخص می‌کند؟

4. طبق درسگفتار، احدیت وصفی به چه معناست؟

5. بر اساس درسگفتار، چرا عبودیت از رسالت بالاتر است؟

6. طبق درسگفتار، تمام موجودات عالم دارای نوعی احدیت هستند.

7. بر اساس درسگفتار، احدیت ختمی برای همه انبیا قابل دسترسی است.

8. درسگفتار بیان می‌کند که انسان کامل عين تمام تعینات است، اما تعینات عين او نیستند.

9. طبق درسگفتار، سیادت انسان کامل به استکبار و قدرت وابسته است.

10. بر اساس درسگفتار، احدیت صعودی مختص انسان کامل است.

11. طبق درسگفتار، تفاوت احدیت ختمی و احدیت وصفی چیست؟

12. چرا درسگفتار سیادت را به بندگی و خدمت مرتبط می‌داند؟

13. مفهوم 'لكونك عين كل منها لا بالعكس' در درسگفتار چه معنایی دارد؟

14. چگونه درسگفتار مقام ختمی را به امام اول و امام زمان مرتبط می‌کند؟

15. چرا درسگفتار عبارت 'جامعآ للمتناهيات' را نادرست می‌داند؟

پاسخنامه

1. مقام احدیت جمعی و صعودی

2. پیامبر خاتم و امام اول

3. بندگی و خدمت

4. احدیت محدود به یک صفت خاص

5. چون رسالت نتیجه عبودیت است

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. احدیت ختمی مقام جمعی و صعودی مختص پیامبر خاتم و امام اول است، اما احدیت وصفی به صفت خاصی محدود است.

12. زیرا سیادت از عبودیت و خدمت به خلق ناشی می‌شود، نه از استکبار یا قدرت.

13. انسان کامل عين تمام تعینات است، اما تعینات عين او نیستند، زیرا او جامع همه آنهاست.

14. مقام ختمی در ولایت به امام اول و ظهور آن در امام زمان به عنوان ختم مهر حیدری تعلق دارد.

15. چون احدیت عاری از تناهی و تناقض است و این عبارت به واحدیت اشاره دارد، نه احدیت.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده