در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 219

متن درس





رقیب حق: مراتب مراقبه در سلوک عرفانی

رقیب حق: مراتب مراقبه در سلوک عرفانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۱۹)

دیباچه

سلوک عرفانی، سفری است بس شگرف که سالک را از ظلمت نفس به سوی نور بی‌کران الهی رهنمون می‌سازد. «منازل السائرین» خواجه عبدالله انصاری، چونان چراغی فروزان، این مسیر پر پیچ و خم را برای سالکان روشن می‌سازد. مقام مراقبه، یکی از منازل کلیدی در این سلوک، سالک را به هوشیاری مداوم و همراهی با حق‌تعالی دعوت می‌کند.

بخش نخست: درآمدی بر مقام مراقبه

آغاز با نام حق

درس‌گفتار با ذکر بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ آغاز می‌شود، که چونان کلیدی معنوی، درهای حکمت و معرفت را می‌گشاید. این عبارت، نشانه‌ای از تقدس موضوع و توکل سالک به ذات اقدس الهی در مسیر سلوک است. مقام مراقبه، به‌عنوان یکی از مراتب والای قسم معاملات، سالک را به حفظ ارتباط معنوی با حق‌تعالی ملزم می‌کند و او را از غفلت و پراکندگی بازمی‌دارد.

مراتب سه‌گانه مراقبه

مراقبه، در این درس‌گفتار، به سه مرتبه تقسیم شده است: مراقبه نفسانی، مراقبه قلبی و مراقبه ازلی. هر مرتبه، مرحله‌ای از تکامل سالک را نشان می‌دهد که از تمرکز بر نفس آغاز شده، به شهود نظر حق می‌رسد و نهایتاً در مقام ازلی، به غرق شدن در ذات الهی منتهی می‌شود.

درنگ: مراقبه، با مراتب سه‌گانه نفسانی، قلبی و ازلی، سالک را از توجه به نفس به شهود ذات الهی هدایت می‌کند.

بخش دوم: مرتبه اول مراقبه: مراقبه نفسانی

تعظیم مولا

مرتبه اول مراقبه، که مراقبه نفسانی نامیده می‌شود، شامل سه وجه است: تعظیم مولا، قرب مدانات عامله و سرور غیرغفلتی. تعظیم مولا به معنای حفظ عظمت حق‌تعالی در قلب سالک است، به‌گونه‌ای که این عظمت، مخلوقات را زایل نکند، بلکه آن‌ها را به‌عنوان مظهر حق نشان دهد. این دیدگاه با آیه كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ (قصص: ۸۸؛ : «هر چیزی جز وجه او نابودشدنی است») همخوانی دارد، که وجود مخلوقات را در پرتو وجه الهی معنا می‌بخشد.

قرب مدانات عامله

قرب مدانات عامله، نزدیکی‌ای است که به‌عنوان عاملی برای عمل صالح عمل می‌کند. این قرب، به جای کاهش عظمت حق، آن را تقویت می‌کند. سالک در این مقام، با نزدیکی به حق، انگیزه‌ای برای انجام اعمال نیک می‌یابد که با آیه وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ (مائده: ۳۵؛ : «و به سوی او وسیله بجویید») هم‌راستاست.

سرور غیرغفلتی

سرور غیرغفلتی، شادمانی معنوی است که از غفلت و خمودگی به دور است. این سرور، سالک را در حالت پویایی و نشاط معنوی نگه می‌دارد و او را از رخوت و سستی مصون می‌دارد.

درنگ: مراقبه نفسانی، با تعظیم مولا، قرب مدانات عامله و سرور غیرغفلتی، سالک را به حفظ عظمت حق comprehensible:حق و نشاط معنوی هدایت می‌کند.

بخش سوم: تمثیل رانندگی و مراقبه نفسانی

راننده متوسط و مصدر

برای تبیین مراقبه نفسانی، تمثیلی زیبا ارائه شده است: راننده‌ای متوسط در شب، خودرویی را به‌عنوان مصدر (راهنما) انتخاب می‌کند و با دنبال کردن آن، از گم شدن در تاریکی جاده جلوگیری می‌کند. این در مقابل راننده حرفه‌ای است که خود مسیر را می‌شکافد و نیازی به مصدر ندارد. سالک در مراقبه نفسانی، مانند راننده متوسط، حق را به‌عنوان مصدر دنبال می‌کند تا در مسیر سلوک گم نشود.

تحلیل تمثیل

این تمثیل، مراقبه نفسانی را به‌عنوان مرحله‌ای ابتدایی در سلوک نشان می‌دهد که سالک هنوز به استقلال کامل نرسیده و نیازمند هدایت الهی است. این وابستگی، نقطه شروعی است که با تمرین و ممارست به مراتب بالاتر منتهی می‌شود.

درنگ: مراقبه نفسانی، مانند راننده‌ای متوسط است که با دنبال کردن مصدر الهی، از گمراهی در مسیر سلوک مصون می‌ماند.

بخش چهارم: مرتبه دوم مراقبه: مراقبه قلبی

مراقبه نظر حق

در مرتبه دوم، که مراقبه قلبی نامیده می‌شود، سالک به جای مراقبت از حق، مراقب «نظر حق» به خود است. این مرحله، نیازمند شهود عمیق‌تر و درک نظر الهی به سالک است، که او را از پیشی گرفتن، عقب ماندن یا مخالفت با حق بازمی‌دارد.

تفاوت با مراقبه نفسانی

مراقبه نفسانی بر حفظ عظمت، قرب و سرور در برابر حق تمرکز دارد، در حالی که مراقبه قلبی به معنای توجه به نظر حق به سالک است. این توجه، سالک را ملزم می‌کند که رفتار و نیت خود را با خواست الهی هماهنگ سازد، که این امر به مراتب دشوارتر از مراقبه نفسانی است.

درنگ: مراقبه قلبی، با تمرکز بر نظر حق به سالک، او را به هماهنگی کامل با اراده الهی ملزم می‌کند.

بخش پنجم: موانع مراقبه قلبی

چهار صفت مذموم

متن چهار صفت مذموم را که مانع مراقبه قلبی می‌شوند، برمی‌شمارد: تعرض (پرخاشگری و بی‌ادبی در برابر حق)، اعراض (قهر کردن و پشت کردن به حق)، اعتراض (گله‌مندی و ایراد گرفتن از حق) و عرض (داشتن خواسته‌های شخصی و خرده‌فرمایش). ترتیب این صفات از شدید به خفیف است: تعرض، اعراض، اعتراض و عرض.

تحلیل صفات مذموم

این صفات، موانع اصلی در مسیر مراقبه قلبی هستند. تعرض، به‌عنوان شدیدترین مانع، نشان‌دهنده بی‌ادبی و تجاوز به ساحت الهی است. اعراض، قهر و دوری از حق را نشان می‌دهد. اعتراض، گله‌مندی از مشیت الهی است و عرض، کم اهمیت‌ترین اما همچنان مانع محسوب می‌شود، زیرا نشانه بقای خودمحوری در سالک است.

درنگ: حذف صفات مذموم (تعرض، اعراض، اعتراض و عرض) برای تحقق مراقبه قلبی ضروری است.

بخش ششم: تمثیل سربازی و مراقبه قلبی

داستان سربازی

برای تبیین مراقبه قلبی، داستانی از سربازی نقل شده که پاسخ‌های خود را جابه‌جا می‌کند: به‌جای سن خود، مدت خدمت را می‌گوید و بالعکس. این تمثیل نشان می‌دهد که مراقبه قلبی نیازمند هماهنگی دقیق با نظر حق است، نه صرف دنباله‌روی ظاهری.

تحلیل تمثیل

این داستان، پیچیدگی مراقبه قلبی را نشان می‌دهد. سالک باید نه تنها رفتار خود را با حق هماهنگ کند، بلکه نیت و اندیشه‌اش را نیز با نظر الهی هم‌راستا سازد. این هماهنگی، نیازمند شهود عمیق و تسلیم کامل است.

درنگ: مراقبه قلبی، هماهنگی کامل نیت و عمل سالک با نظر حق را طلب می‌کند.

بخش هفتم: مرتبه سوم مراقبه: مراقبه ازلی

غرق شدن در ذات الهی

مرتبه سوم، مراقبه ازلی است که در آن فاعل مراقبه، خود حق است. سالک در این مقام، به شهود ذات الهی می‌رسد و از نفس و قلب خود فراتر می‌رود، در حق غرق می‌شود.

دشواری مراقبه ازلی

این مرتبه، اوج سلوک عرفانی است که تنها با عنایت خاص الهی ممکن می‌شود. آیه وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ (هود: ۸۸؛ : «و توفیق من جز به [یاری] خدا نیست») بر لزوم لطف الهی در این مقام تأکید دارد.

درنگ: مراقبه ازلی، اوج سلوک است که سالک را با عنایت الهی به شهود ذات حق می‌رساند.

بخش هشتم: استجماع و فناء

استجماع و آمادگی برای فناء

مراقبه قلبی، سالک را به استجماع (تمرکز کامل) و آمادگی برای فناء (محو شدن در حق) می‌رساند. این امر تنها با نور تجلی الهی ممکن است، که سالک را از خود غایب کرده و به شهود حق می‌رساند.

تمثیل شعبده‌باز و طناب‌راه‌رو

استجماع با تمثیل شعبده‌بازی که چندین میله را در هوا نگه می‌دارد یا طناب‌راه‌روی که با تمرکز کامل حرکت می‌کند، توصیف شده است. این تمثیل‌ها، ضرورت تمرکز کامل و حذف حواس‌پرتی‌ها را در مراقبه نشان می‌دهند.

درنگ: استجماع، با تمرکز کامل بر حق، سالک را برای فناء و وصول به مقامات عالی آماده می‌سازد.

بخش نهم: نقد بیان خواجه و شارح

نقص در تبیین صفات مذموم

متن، بیان خواجه و شارح را ناقص می‌داند، زیرا به‌طور کامل چهار صفت مذموم (به‌ویژه عرض) را تبیین نکرده‌اند. تأکید بر عرض به‌عنوان مانع اصلی، نشان‌دهنده اهمیت تسلیم کامل در برابر حق است.

اهمیت عرض در مراقبه

عرض، به‌عنوان کم اهمیت‌ترین صفت مذموم، همچنان مانعی جدی در مراقبه قلبی است. سالک باید به مقامی برسد که هیچ خرده‌فرمایشی در برابر حق نداشته باشد، مانند کسی که نان و آجر را با یک تسلیم کامل بپذیرد.

درنگ: حذف عرض، به‌عنوان نشانه تسلیم کامل، کلید تحقق مراقبه قلبی است.

بخش دهم: جمع‌بندی و خاتمه

باب المراقبة در منازل السائرین، به‌عنوان یکی از مقامات کلیدی سلوک عرفانی، سالک را به هوشیاری مداوم و همراهی با حق‌تعالی دعوت می‌کند. این مقام، با مراتب سه‌گانه نفسانی، قلبی و ازلی، سیر تکاملی سالک را از تمرکز بر نفس به شهود نظر حق و نهایتاً غرق شدن در ذات الهی نشان می‌دهد. مراقبه نفسانی، با تعظیم مولا، قرب مدانات عامله و سرور غیرغفلتی، سالک را به حفظ عظمت حق و نشاط معنوی هدایت می‌کند. مراقبه قلبی، با تمرکز بر نظر حق و حذف صفات مذموم (تعرض، اعراض، اعتراض و عرض)، سالک را به هماهنگی کامل با اراده الهی ملزم می‌سازد. مراقبه ازلی، اوج سلوک است که با عنایت الهی، سالک را به شهود ذات حق می‌رساند. تمثیل‌های رانندگی، سربازی و شعبده‌باز، پیچیدگی و ظرافت این مقامات را به‌خوبی نشان می‌دهند. نقد عرفان غیرمنطقی و تأکید بر ضرورت دقت در تبیین مفاهیم، اهمیت روش‌شناسی عرفانی را برجسته می‌کند.

در پایان، دعای اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ, به‌عنوان ختمی معنوی، بر پیوند این سلوک با معنویت شیعی تأکید می‌ورزد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق درسگفتار، مرتبه اول مراقبه به چه چیزی اشاره دارد؟

2. در مرتبه اول مراقبه، کدام ویژگی عظمت حق مورد تأکید قرار گرفته است؟

3. مرتبه دوم مراقبه در درسگفتار به چه چیزی مربوط است؟

4. کدام یک از موارد زیر در درسگفتار به عنوان یکی از چهار صفت مذموم در مراقبه نظر حق ذکر نشده است؟

5. طبق درسگفتار، مرتبه سوم مراقبه به چه چیزی اشاره دارد؟

6. در درسگفتار، مرتبه اول مراقبه به عنوان مراقبت نفس معرفی شده است.

7. طبق متن، عظمت حق به معنای زوال خلق است.

8. مراقبت نظر حق در مرتبه دوم، آسان‌تر از مراقبت حق در مرتبه اول است.

9. درسگفتار بیان می‌کند که مراقبت نظر حق به معنای موافقت با فعل و اراده حق است.

10. طبق متن، مراقبت در مرتبه دوم بدون نور تجلی الهی ممکن است.

11. تفاوت اصلی بین مراقبت نفس و مراقبت قلب چیست؟

12. چرا درسگفتار تأکید دارد که عظمت حق نباید به زوال خلق منجر شود؟

13. منظور از «عرض» در مراقبت نظر حق چیست؟

14. چرا مراقبت نظر حق از مراقبت حق دشوارتر است؟

15. نقش نور تجلی الهی در مراقبت مرتبه دوم چیست؟

پاسخنامه

1. مراقبت سالک از حق در سیر به سوی او

2. ظهور خلق به حق

3. مراقبت قلب

4. تواضع

5. مراقبت ازلی

6. درست

7. نادرست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. مراقبت نفس به دنبال کردن حق در سیر به سوی او مربوط است، در حالی که مراقبت قلب به توجه به نظر حق نسبت به سالک اشاره دارد.

12. زیرا عظمت حق باید به ظهور خلق به حق منجر شود، نه نابودی خلق.

13. عرض به معنای داشتن خواسته یا فرمایش نسبت به خدا است که باید در سالک حذف شود.

14. زیرا مراقبت نظر حق نیازمند درک و موافقت با اراده و فعل حق نسبت به سالک است، که بسیار پیچیده‌تر از دنبال کردن حق است.

15. نور تجلی الهی برای دستیابی به مراقبت قلب ضروری است، زیرا بدون آن سالک نمی‌تواند به شهود نظر حق برسد.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده