در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 246

متن درس





منازل السائرین: مرتبه سوم استقامت

منازل السائرین: مرتبه سوم استقامت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۴۶)

مقدمه: درآمدی بر مرتبه سوم استقامت

کتاب «منازل السائرین»، اثری عرفانی و عمیق در تبیین مراحل سلوک معنوی، به بررسی مراتب کمال انسانی می‌پردازد. مرتبه سوم استقامت، که موضوع این بخش است، اوج کمال در پایداری و استقرار در مسیر حق معرفی شده و از منظری عرفانی و روان‌شناختی مورد کاوش قرار گرفته است. این مرتبه، سالک را از خودآگاهی به مقاومت فراتر برده و به شهود اقامه و تقویم حق رهنمون می‌سازد.

بخش اول: تبیین مفهوم مرتبه سوم استقامت

تعریف و ماهیت استقامت در مرتبه سوم

مرتبه سوم استقامت، مرحله‌ای است که سالک از تطلب و رویت استقامت غافل شده و تنها اقامه حق و تقویم آن را شهود می‌کند. در این مرتبه، استقامت از تلاش آگاهانه (مرتبه اول: عمل) و حالت درونی (مرتبه دوم: حال) فراتر رفته و به صفتی جبلی و ذاتی در وجود سالک تبدیل می‌شود. این تحول، استقامت را به بخشی از طبیعت وجودی او بدل می‌سازد، به‌گونه‌ای که سالک دیگر خود را در مقام مقاوم نمی‌بیند، بلکه تنها قیام حق را مشاهده می‌کند.

درنگ: مرتبه سوم استقامت، اوج کمال معنوی است که در آن، سالک از خودآگاهی به مقاومت غافل شده و تنها شهود حق و اقامه آن را تجربه می‌کند. این مرتبه، با فناء فی الله هم‌راستا بوده و نشان‌دهنده محو شدن خود در برابر حقیقت الهی است.

این مرتبه، با مفهوم عرفانی فناء فی الله پیوندی عمیق دارد، جایی که خودآگاهی سالک در برابر حضور الهی محو شده و تنها حق در او متجلی می‌گردد. استقامت در این مرحله، نه هدفی خودآگاه، بلکه جریانی خودجوش و غیرارادی است که از اتصال به قیومیت الهی سرچشمه می‌گیرد. به تعبیری، سالک در این مقام، چون آیینه‌ای است که جز نور حق در آن بازتاب نمی‌یابد.

تمثیل سیمان و استحکام پولادین

استقامت در مرتبه سوم، به سیمان تشبیه شده که با جذب رطوبت، نه‌تنها تخریب نمی‌شود، بلکه به پولادی استوار تبدیل می‌گردد. این تمثیل، تحولی کیفی در وجود سالک را به تصویر می‌کشد. همان‌گونه که سیمان با دریافت آب، به ماده‌ای غیرقابل تخریب بدل می‌شود، سالک نیز با جذب فیض الهی، به قوامی می‌رسد که در برابر سختی‌ها و چالش‌ها متزلزل نمی‌گردد. این استحکام، نتیجه انباشت اعمال و حالات پیشین است که وجود او را به حقیقتی پایدار تبدیل کرده است.

از منظر روان‌شناختی، این تمثیل به مفهوم انعطاف‌پذیری روان‌شناختی (resilience) اشاره دارد، اما فراتر از آن می‌رود. در مرتبه سوم، استقامت نه‌تنها به معنای بازگشت به تعادل پس از فشارها، بلکه به تحقق هویتی مقاوم و غیرمتزلزل است که نیازی به تلاش آگاهانه ندارد. همان‌گونه که سیمان پولادین در برابر طوفان و سیل پایدار می‌ماند، سالک نیز در برابر امواج سختی‌ها، چون صخره‌ای استوار، قامت برمی‌افرازد.

تمثیل راننده حرفه‌ای و حس درونی

راننده‌ای که در آغاز با دقت و خودآگاهی رانندگی می‌کند، با تمرین به مرحله‌ای می‌رسد که رانندگی برایش خودکار و بی‌نیاز از تمرکز آگاهانه می‌شود. این تمثیل، نشان‌دهنده تبدیل رفتار آگاهانه به مهارتی نهادینه‌شده است. در مرتبه سوم استقامت، سالک اعمال خود را نه از سر عادت یا تلاش، بلکه از حس درونی و جبلی انجام می‌دهد. این حس، نتیجه تجربه‌های مکرر و درونی‌سازی ارزش‌های معنوی است که به‌صورت خودجوش در رفتار او متجلی می‌شود.

از منظر عرفانی، این حس درونی، نشانه اتصال سالک به قیومیت الهی است. همان‌گونه که راننده حرفه‌ای با حس خود راه را می‌پیماید، سالک نیز با اتصال به اراده الهی عمل می‌کند، بی‌آنکه خود را در این مسیر ببیند. این امر، با مفهوم توکل و واگذاری امر به خدا پیوندی ناگسستنی دارد، گویی سالک، چون قایقی است که بادبانش به دست نسیم الهی سپرده شده است.

تمثیل طلبه و تسلط بر ادبیات

طلبه‌ای که در آغاز برای خواندن عبارات ادبی به قواعد ذهنی وابسته است، با ممارست به مرحله‌ای می‌رسد که عبارات را روان و بی‌نیاز از قواعد می‌خواند. این تمثیل، بر اهمیت تبدیل دانش صوری به معرفت درونی تأکید دارد. در مرتبه سوم استقامت، سالک دیگر به ساختارهای ذهنی وابسته نیست، بلکه دانش و عمل او به‌صورت یکپارچه در وجودش جاری می‌شود. این امر، نشان‌دهنده تحقق استقامت به‌عنوان صفتی غیرمفارق است.

در عرفان اسلامی، این فرآیند به تخلق به اخلاق الهی اشاره دارد. سالک در این مقام، صفات الهی را در خود متجلی ساخته و به‌جای تلاش برای رعایت قواعد، به‌صورت طبیعی در مسیر حق گام برمی‌دارد. گویی او چون نهری است که بی‌تکلف، در بستر حقیقت جاری می‌شود و هر مانعی را با لطافت و قوت درمی‌نوردد.

بخش دوم: شهود حق و اقامه آن

محور شهود در مرتبه سوم

در مرتبه سوم، سالک به‌جای مشاهده خود یا مقاومت خویش، تنها حق را می‌بیند و اقامه و تقویم او را شهود می‌کند. این شهود، نتیجه محو شدن خود در برابر حقیقت الهی است. سالک در این مقام، از خودآگاهی به مقاومت غافل شده و تنها قیام، قوام و تقویم حق را مشاهده می‌کند. این مرحله، با آیات قرآنی نظیر ﴿إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ﴾ (سوره الحج: ۴۰، : «همانا خداوند قوی و عزیز است») هم‌راستاست، که قوت و عزت الهی را در وجود سالک متجلی می‌سازد.

درنگ: شهود اقامه حق و تقویم آن، جوهره مرتبه سوم استقامت است. سالک در این مقام، خود را نمی‌بیند، بلکه تنها قیوم، قائم و مقوم بودن حق را مشاهده می‌کند، گویی وجودش آیینه‌ای است که جز نور الهی در آن بازتاب نمی‌یابد.

این شهود، سالک را به مقام حق القوام می‌رساند، جایی که حقیقت الهی در وجود او جاری شده و او به‌صورت کامل با حق همراه می‌گردد. این امر، با آیه شریفه ﴿وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ﴾ (سوره التکویر: ۲۹، : «و شما جز آنچه خدا، پروردگار جهانیان، بخواهد، اراده نمی‌کنید») هم‌خوانی دارد، که واگذاری کامل اراده به خدا را نشان می‌دهد.

تمثیل نمازگزار و حضور قلبی

نمازگزار مبتدی در هنگام نماز به شمارش رکعات و رعایت قواعد مشغول است، حال آنکه نمازگزار کامل، نماز را به‌صورت خودجوش و بی‌نیاز از محاسبه انجام می‌دهد. این تمثیل، تفاوت بین عمل مبتنی بر خودآگاهی و عمل مبتنی بر حضور قلبی را به تصویر می‌کشد. در مرتبه سوم استقامت، سالک در عبادات خود، چون نماز، به‌گونه‌ای عمل می‌کند که نیازی به تمرکز آگاهانه بر جزئیات ندارد، زیرا حضور حق در او نهادینه شده است.

این امر، با مفهوم نیت استمراری در فقه اسلامی هم‌خوانی دارد. در فقه، نیت استمراری برای عباداتی چون نماز کافی است و نیازی به نیت فعلی در هر لحظه نیست. سالک کامل، در حالت حضور دائمی با حق، اعمال خود را بی‌تکلف انجام می‌دهد، گویی قلبش معبدی است که همواره در آن ذکر حق جاری است.

تفاوت استقامت و عادت

استقامت در مرتبه سوم، با عادت تفاوت بنیادین دارد. عادت، به رفتارهای مکانیکی و بی‌هدف اشاره دارد، حال آنکه استقامت، نتیجه اتصال به غایت الهی است. این استقامت، نه‌تنها خودکار است، بلکه با نیت الهی و شهود حق همراه است. از منظر روان‌شناختی، عادت به رفتارهای خودکار اما بدون آگاهی عمیق اشاره دارد، درحالی‌که استقامت در این مرتبه، رفتاری خودکار اما آگاهانه است که با معرفت الهی پیوند خورده است.

استقامت، چون درختی است که ریشه در خاک معرفت الهی دارد و میوه‌هایش نور و حکمت است، اما عادت، چون علفی است که بی‌ریشه، در باد می‌لرزد. این تمایز، سالک را از افتادن در دام مکانیکی شدن اعمال بازمی‌دارد و او را به سوی غایت الهی رهنمون می‌سازد.

بخش سوم: توکل و معرفت جبار

نقش معرفت جبار در توکل

معرفت جبار، به‌عنوان مقدمه‌ای برای توکل معرفی شده است. سالک باید به شناخت عظمت و اقتدار الهی دست یابد تا بتواند امر خود را به خدا واگذار کند. این معرفت، او را از خودبینی و خودمحوری آزاد ساخته و زمینه‌ساز توکل کامل می‌گردد. این مفهوم، با آیه شریفه ﴿إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ﴾ (سوره الحج: ۶۳، : «همانا خداوند لطیف و آگاه است») مرتبط است، که آگاهی و اقتدار الهی را در هدایت امور نشان می‌دهد.

درنگ: معرفت جبار، کلید توکل است. سالک با شناخت اقتدار الهی، از خودبینی رها شده و امر خود را به خدا واگذار می‌کند، گویی چون پرنده‌ای است که بال‌هایش را به نسیم الهی می‌سپارد.

معرفت جبار، سالک را به این آگاهی می‌رساند که تنها حق قائم و قیوم است. این شناخت، او را به توکل رهنمون می‌سازد، جایی که اراده‌اش با اراده الهی یکی شده و او جز به خواست خدا قدمی برنمی‌دارد. این مقام، گویی قله‌ای است که سالک پس از پیمودن دره‌های اخلاص، تهذیب و استقامت، بر فراز آن می‌ایستد و افق بی‌کران حقیقت را نظاره می‌کند.

ترک رویت و تطلب استقامت

در مرتبه سوم، سالک از رویت و طلب استقامت غافل می‌شود، زیرا مطلوب خود، یعنی حق، را شهود می‌کند. این غیبت از تطلب، نتیجه شهود مستقیم حقیقت الهی است که سالک را از هرگونه خودبینی آزاد می‌سازد. این مفهوم، با غیبت عن الغیبت در عرفان اسلامی مرتبط است، جایی که سالک حتی از آگاهی به غیبت خود غافل شده و تنها در حضور حق باقی می‌ماند.

این مقام، چون دری است که به باغستان حقیقت گشوده می‌شود. سالک در این باغ، نه خود را می‌بیند و نه سایه خویش را، بلکه تنها شکوفه‌های نور الهی را نظاره می‌کند. ترک رویت استقامت، او را از بند خودآگاهی رها ساخته و به آزادی حقیقی در محضر حق رهنمون می‌سازد.

جمع‌بندی: مرتبه سوم استقامت و جایگاه آن در سلوک

مرتبه سوم استقامت، قله‌ای است در مسیر سلوک معنوی که سالک را از خودآگاهی به مقاومت فراتر برده و به شهود اقامه و تقویم حق رهنمون می‌سازد. این مرتبه، با تمثیل‌هایی چون سیمان پولادین، راننده حرفه‌ای، طلبه مسلط و نمازگزار کامل، به زیبایی تبیین شده و نشان‌دهنده تحولی عمیق در وجود سالک است. استقامت در این مقام، نه تلاشی آگاهانه، بلکه صفتی جبلی است که از اتصال به قیومیت الهی سرچشمه می‌گیرد. این مرحله، با مفاهیم عرفانی فناء فی الله، تخلق به اخلاق الهی و توکل کامل هم‌راستاست و از منظر روان‌شناختی، به خودکارسازی رفتارهای معنوی با آگاهی الهی اشاره دارد. در نهایت، مرتبه سوم استقامت، سالک را به مقام حق القوام می‌رساند، جایی که جز حق در او متجلی نمی‌گردد و او چون نوری از انوار الهی، در مسیر حقیقت می‌درخشد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، مرتبه سوم استقامت چیست؟

2. طبق متن، چه چیزی نشانه رسیدن سالک به مرتبه سوم استقامت است؟

3. کدام مثال در متن برای توضیح قوام در مرتبه سوم استقامت آورده شده است؟

4. بر اساس متن، چرا سالک در مرتبه سوم استقامت دیگر به طلب استقامت نیاز ندارد؟

5. طبق متن، تفاوت استقامت در مرتبه سوم با عادت چیست؟

6. متن ادعا می‌کند که استقامت در مرتبه سوم به معنای محاسبه دقیق عمل است.

7. بر اساس متن، سالک در مرتبه سوم استقامت خدا را به عنوان قیوم می‌بیند.

8. شارح در متن معتقد است که استقامت در مرتبه سوم نیازمند طلب و تطلب است.

9. متن تأکید دارد که سالک در مرتبه سوم از رویت استقامت غافل می‌شود.

10. بر اساس متن، استقامت در مرتبه سوم به معنای حفظ حال از ریزش است.

11. چرا طبق متن، سالک در مرتبه سوم استقامت دیگر مقاومت خود را نمی‌بیند؟

12. منظور از «بالغیبة عن تطلب الاستقامة» چیست؟

13. چگونه قوام در مرتبه سوم استقامت به کمال می‌رسد؟

14. چرا محاسبه رکعات در نماز نشانه عدم رسیدن به مرتبه سوم استقامت است؟

15. تفاوت استقامت در مرتبه سوم با مرتبه‌های اول و دوم چیست؟

پاسخنامه

1. ترک رویت استقامت و شهود اقامة الحق

2. دیدن خدا به عنوان مقوم و قیوم

3. سیمان که با آب محکم می‌شود

4. چون به مطلوب خود رسیده است

5. استقامت دارای غایت است

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. زیرا سالک خدا را به عنوان قیوم و مقوم می‌بیند و از خود غافل می‌شود.

12. غفلت از طلب استقامت به دلیل شهود اقامة الحق.

13. قوام با شهود خدا به عنوان مقوم و قیوم به کمال می‌رسد.

14. چون محاسبه رکعات نشان‌دهنده ذهنیت و رویت استقامت است، نه قوام ناخودآگاه.

15. مرتبه سوم استقامت خودبه‌خود و بدون رویت مقاومت است، برخلاف مرتبه‌های اول (عمل) و دوم (حال).

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده