متن درس
منازل السائرین: درجات ثلاث صبر و تطبیق با آیه شریفه اصبروا و صابروا و رابطوا
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۸۳)
مقدمه
باب الصبر در «منازل السائرین» خواجه عبدالله انصاری، چونان ستونی استوار در بنای عرفان عملی، نقشی بنیادین در سلوک سالک ایفا میکند. این مقام، که در درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۸۳، مورخ ۱۰/۷/۱۳۸۸) با دقت و عمق بررسی شده، صبر را در سه مرتبه متمایز (صبر فی البلاء، صبر عن المعصیة، و صبر على الطاعة) تبیین کرده و با آیه شریفه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا﴾ (آلعمران: ۲۰۰) پیوند میدهد. این نوشتار، با رویکردی علمی و دانشگاهی، محتوای درسگفتار را با تحلیلهای تفصیلی سند دوم تجمیع کرده و به متنی فاخر، منسجم و آکادمیک تبدیل مینماید. صبر، در این منظر، نهتنها استقامت در برابر سختیها، بلکه چونان کیمیایی است که نفس سالک را از ناپاکیهای نفسانی صیقل داده و او را به سوی مراتب عالی تقرب الهی هدایت میکند.
بخش نخست: تبیین درجات ثلاث صبر و تطبیق با آیه قرآنی
مفهوم درجات ثلاث صبر
در «منازل السائرین»، صبر به سه مرتبه متمایز تقسیم میشود: صبر فی البلاء (صبر در برابر سختیها و مصیبتها)، صبر عن المعصیة (صبر در ترک گناه)، و صبر على الطاعة (صبر در انجام عبادت). این تقسیمبندی، که در درسگفتار مورد بحث قرار گرفته، صبر را چونان دریایی ژرف معرفی میکند که هر مرتبهاش، موجی از استقامت و تهذیب نفس را در بر دارد. صبر فی البلاء، سالک را در برابر امواج خروشان مصیبتها استوار میسازد؛ صبر عن المعصیة، چونان سپری است که نفس را از وسوسههای شیطانی حفظ میکند؛ و صبر على الطاعة، چونان مشعلی فروزان، مسیر عبادت را برای سالک روشن مینماید.
تطبیق این درجات با آیه شریفه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا﴾ در متن اصلی چنین ارائه شده است: «اصبروا» به صبر فی البلاء، «صابروا» به صبر عن المعصیة، و «رابطوا» به صبر على الطاعة. این تطبیق، تلاشی است برای پیوند مفاهیم عرفانی با کلام الهی، اما به دلیل فقدان استدلال محکم و اشتقاق لغوی، مورد نقد قرار گرفته است.
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا﴾ (سوره آلعمران: ۲۰۰، : «ای کسانی که ایمان آوردهاید، صبر کنید و در صبر کوشا باشید و مرزها را نگهبان باشید»).
درنگ: درجات ثلاث صبر (فی البلاء، عن المعصیة، على الطاعة) در «منازل السائرین» بهعنوان مراتب استقامت نفسانی معرفی شدهاند که هر یک نقشی متمایز در تهذیب نفس سالک ایفا میکنند. |
نقد تطبیق خواجه و شارح
درسگفتار، تطبیق ارائهشده توسط خواجه عبدالله انصاری و شارح را به دلیل نبود پشتوانه لغوی و سیاقی، نادرست و غیرمستدل میداند. خواجه، «اصبروا» را به صبر فی البلاء، «صابروا» را به صبر عن المعصیة، و «رابطوا» را به صبر على الطاعة نسبت داده و شارح نیز این تطبیق را با ادعای «معناه ظاهر» تأیید کرده است. اما این رویکرد، به دلیل محدود کردن آیه به مفاهیم فردی و عرفانی، از جامعیت کلام الهی کاسته و به تفسیری انزوایی و دروایشمآبانه متهم شده است. این نقد، چونان آینهای است که تحریفهای ناخواسته در تفسیر قرآن کریم را بازتاب میدهد و بر ضرورت دقت در استنباط معانی تأکید دارد.
نقد مطرحشده، ریشه در این دارد که آیه شریفه، علاوه بر سلوک فردی، به ابعاد تعاملی و اجتماعی نیز اشاره دارد. محدود کردن «اصبروا» به بلاء، «صابروا» به معصیت، و «رابطوا» به طاعت، چونان قفسی است که پرنده معانی قرآن کریم را در تنگنای عرفان فردی محبوس میکند. این تطبیق، از سیاق جهادی و اجتماعی آیه غفلت ورزیده و جامعیت آن را نادیده گرفته است.
درنگ: تطبیق «اصبروا» به صبر فی البلاء، «صابروا» به صبر عن المعصیة، و «رابطوا» به صبر على الطاعة، به دلیل فقدان استدلال لغوی و سیاقی، نادرست بوده و به تفسیری انزوایی منجر شده است. |
تفسیر جایگزین آیه شریفه
درسگفتار، تفسیری نوین و جامعتر از آیه شریفه ارائه میدهد که با اشتقاق لغوی و سیاق آیه سازگارتر است. در این تفسیر، «اصبروا» به صبر نفسی (استقامت در امور فردی شامل بلاء، معصیت، و طاعت)، «صابروا» به مصابره (استقامت در تعاملات با دیگران)، و «رابطوا» به مرابطه (حفظ نظام اجتماعی و پیوند با امام یا جامعه) اشاره دارد. این تفسیر، چونان پلی است که سلوک فردی را به مسئولیتهای اجتماعی متصل میسازد و جامعیت قرآن کریم را در هدایت مؤمنان به نمایش میگذارد.
«اصبروا» صبری نفسانی است که سالک را در مواجهه با بلاء، معصیت، و طاعت به خویشتنداری دعوت میکند. «صابروا»، که از مصابره (مفاعله) مشتق شده، به استقامت در روابط و تعاملات با دیگران اشاره دارد و «رابطوا»، که از مرابطه گرفته شده، به حفظ نظام اجتماعی، فرهنگی، و دینی، و پیوند با امام یا جامعه اسلامی دلالت میکند. این تفسیر، آیه را چونان منشوری میبیند که نور هدایت را در سه بُعد نفسانی، تعاملی، و اجتماعی میتاباند.
درنگ: «اصبروا» به صبر نفسی در بلاء، معصیت، و طاعت، «صابروا» به مصابره در تعاملات، و «رابطوا» به مرابطه در نظام اجتماعی و پیوند با امام اشاره دارد، که تفسیری جامعتر و سازگار با سیاق آیه ارائه میدهد. |
جمعبندی بخش نخست
صبر در «منازل السائرین» به سه مرتبه فی البلاء، عن المعصیة، و على الطاعة تقسیم شده و خواجه عبدالله انصاری آن را با آیه شریفه ﴿اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا﴾ تطبیق داده است. اما این تطبیق، به دلیل فقدان استدلال لغوی و سیاقی، به تفسیری انزوایی متهم شده که ابعاد اجتماعی آیه را نادیده میگیرد. تفسیر جایگزین درسگفتار، با تحلیل «اصبروا» بهعنوان صبر نفسی، «صابروا» بهعنوان مصابره تعاملی، و «رابطوا» بهعنوان مرابطه اجتماعی، جامعیت آیه را بهتر بازتاب میدهد. این تفسیر، صبر را چونان نردبانی میبیند که سالک را از استقامت فردی به سوی مسئولیتهای اجتماعی و پیوند با جامعه اسلامی هدایت میکند.
بخش دوم: نقد تفسیر انزوایی و جامعیت آیه
نقد عرفان انزوایی
درسگفتار، تطبیق خواجه را به دلیل تمرکز بر سلوک فردی و غفلت از ابعاد اجتماعی، به عرفان انزوایی و دروایشمآبانه متهم میکند. این رویکرد، چونان حبسی است که معانی قرآن کریم را در تنگنای عرفان فردی محصور کرده و از جامعیت آن در هدایت اجتماعی غافل مانده است. قرآن کریم، کتابی است که نهتنها به سلوک فردی، بلکه به نظام اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی مؤمنان توجه دارد. تطبیق «اصبروا» به بلاء، «صابروا» به معصیت، و «رابطوا» به طاعت، این جامعیت را محدود کرده و آیه را به تفسیری فردی فروکاسته است.
این نقد، بر ضرورت توجه به سیاق جهادی و اجتماعی آیه تأکید دارد. آیه شریفه، در بستر آیات مربوط به جهاد و استقامت، به مؤمنان فرمان میدهد که در برابر چالشهای فردی و اجتماعی استوار بمانند. محدود کردن آن به مفاهیم عرفانی، چونان بریدن شاخهای از درخت تنومند قرآن کریم است که ریشههایش در همه ابعاد زندگی بشر نفوذ دارد.
درنگ: تطبیق خواجه، با تمرکز بر سلوک فردی، به عرفان انزوایی متهم شده که از ابعاد اجتماعی و جهادی آیه غفلت ورزیده و جامعیت قرآن کریم را محدود کرده است. |
جامعیت آیه شریفه
آیه شریفه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا﴾، چونان منشوری است که نور هدایت را در سه سطح نفسانی، تعاملی، و اجتماعی میتاباند. درسگفتار تأکید میکند که این آیه، اساسنامهای جامع برای زندگی مؤمن ارائه میدهد که شامل صبر نفسی (اصبروا)، استقامت در تعاملات (صابروا)، و حفظ نظام اجتماعی و پیوند با امام یا جامعه (رابطوا) است. این جامعیت، قرآن کریم را به راهنمایی بیبدیل برای سلوک فردی و مسئولیتهای اجتماعی تبدیل میکند.
مرابطه، بهویژه در روایات، به پیوند با امام و حفظ حدود دینی و اجتماعی تفسیر شده است. این مفهوم، چونان نگهبانی است که مرزهای ایمان، فرهنگ، و دیانت را از گزند دشمنان حفظ میکند. بنابراین، رابطوا نهتنها به طاعت فردی، بلکه به مسئولیتهای کلان اجتماعی، از جمله حفظ نظام اسلامی و پیوند با رهبری دینی، اشاره دارد.
درنگ: آیه شریفه ﴿اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا﴾، اساسنامهای جامع برای سلوک فردی، تعاملی، و اجتماعی مؤمن ارائه میدهد که با تفسیر انزوایی خواجه سازگار نیست. |
اشتقاق لغوی و معانی اصبروا، صابروا، و رابطوا
درسگفتار، با تکیه بر اشتقاق لغوی، معانی دقیقتری برای آیه ارائه میدهد. «اصبروا» از ریشه «صبر» به استقامت نفسانی در برابر بلاء، معصیت، و طاعت اشاره دارد. «صابروا» از مصابره (مفاعله) مشتق شده و به استقامت در تعاملات با دیگران، از جمله معاملات و برخوردها، دلالت میکند. «رابطوا» از مرابطه گرفته شده و به حفظ نظام اجتماعی، فرهنگی، و دینی، و پیوند با امام یا جامعه اشاره دارد. این تحلیل لغوی، چونان کلیدی است که درهای معانی قرآن کریم را میگشاید و تفسیری جامعتر ارائه میدهد.
مرابطه، در روایات، به پیوند با امام و حفظ حدود دینی و اجتماعی تفسیر شده است. این مفهوم، سالک را از انزوای فردی به سوی مسئولیتهای اجتماعی رهنمون میسازد و او را به نگهبانی از مرزهای ایمان و دیانت دعوت میکند.
درنگ: اشتقاق لغوی «اصبروا» (صبر نفسی)، «صابروا» (مصابره تعاملی)، و «رابطوا» (مرابطه اجتماعی) تفسیری جامعتر از آیه ارائه میدهد که با سیاق جهادی و اجتماعی آن سازگار است. |
جمعبندی بخش دوم
نقد درسگفتار بر تطبیق خواجه، بر انزوایی بودن آن تأکید دارد که از ابعاد اجتماعی و جهادی آیه شریفه غفلت ورزیده است. تفسیر جایگزین، با تحلیل «اصبروا» بهعنوان صبر نفسی، «صابروا» بهعنوان مصابره تعاملی، و «رابطوا» بهعنوان مرابطه اجتماعی، جامعیت قرآن کریم را در هدایت فردی و اجتماعی مؤمنان بازتاب میدهد. مرابطه، بهویژه با پیوند به امام و حفظ نظام اسلامی، مسئولیتهای کلان اجتماعی را برجسته میسازد. این تفسیر، آیه را چونان مشعلی میبیند که مسیر سلوک فردی و اجتماعی را روشن میکند.
بخش سوم: مراتب صبر و نقد ترتیب لله، بالله، و على الله
تقسیمبندی مراتب صبر
درسگفتار، صبر را به سه مرتبه صبر لله (صبر عامه)، صبر بالله (صبر مرید)، و صبر على الله (صبر سالک) تقسیم میکند. صبر لله، به استقامت عامه برای خدا نسبت داده شده؛ صبر بالله، به مریدانی که به قوه الهی متکیاند؛ و صبر على الله، به سالکانی که در مسیر سلوک با تردید و ابتدایی بودن مواجهاند. این تقسیمبندی، چونان نردبانی است که مراتب سلوک را از عامه تا سالک کامل ترسیم میکند.
اما این ترتیب، مورد نقد قرار گرفته است. صبر لله، که به عامه نسبت داده شده، با رفتار منفعتطلبانه عامه ناسازگار است، زیرا عامه غالباً به دنبال منافع شخصیاند و اخلاص لازم برای صبر لله را ندارند. صبر بالله، که فاعلیت سالک را محو میکند و به قوه الهی متکی است، مرتبهای عالیتر از صبر لله و صبر على الله است.
درنگ: صبر به سه مرتبه لله (عامه)، بالله (مرید)، و على الله (سالک) تقسیم شده، اما این ترتیب به دلیل ناسازگاری با رفتار عامه و منطق سلوک مورد نقد قرار گرفته است. |
نقد صبر لله برای عامه
درسگفتار، نسبت دادن صبر لله به عامه را نادرست میداند، زیرا عامه، که به دنبال منافع شخصیاند، فاقد اخلاص لازم برای صبر للهاند. عامه، چونان تاجرانیاند که در بازار دنیا به دنبال سود خویش میگردند و اعمالشان غالباً از انگیزههای مادی سرچشمه میگیرد. نسبت دادن صبر لله، که نیازمند اخلاص کامل برای خداست، به این گروه، چونان پوشاندن جامهای زرین بر تن خاکی است که با حقیقت آن سازگار نیست.
آیه شریفه ﴿إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾ (الأنعام: ۱۶۲)، که اخلاص پیامبر (ص) را نشان میدهد، با رفتار عامه که به دنبال منافعاند، ناسازگار است. این آیه، چونان قلهای رفیع از اخلاص است که عامه در دامنه آن سرگرداناند.
﴿إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾ (سوره الأنعام: ۱۶۲، : «بگو: همانا نماز من و قربانی من و زندگی من و مرگ من برای خداوند، پروردگار جهانیان است»).
درنگ: صبر لله، به دلیل نیاز به اخلاص کامل، با رفتار منفعتطلبانه عامه ناسازگار است و نمیتوان آن را به عامه نسبت داد. |
نقد روانشناختی رفتار عامه
درسگفتار، با نگاهی روانشناختی، رفتار عامه را تحلیل میکند و آنها را به دنبال منافع شخصی معرفی مینماید. عامه، چونان رهگذرانیاند که در بازار دنیا به دنبال سود خویش میگردند و اعمالشان، از روزه گرفتن تا رأی دادن، غالباً تحت تأثیر انگیزههای مادی است. این تحلیل، بر تفاوت بنیادین میان انگیزههای عامه و مؤمنان مخلص تأکید دارد. صبر عامه، که با منافع گره خورده، نمیتواند به مقام صبر لله، که نیازمند اخلاص است، دست یابد.
این نقد روانشناختی، چونان آینهای است که حقیقت رفتار عامه را بازتاب میدهد و بر ضرورت تهذیب نفس برای رسیدن به صبر مخلصانه تأکید میکند. سالک باید از دام منفعتطلبی رها شود تا به صبر لله نائل آید.
درنگ: عامه، به دلیل انگیزههای منفعتطلبانه، فاقد اخلاص لازم برای صبر للهاند و رفتارشان تحت تأثیر منافع شخصی است. |
تفاوت لله، بالله، و على الله
درسگفتار، تفاوتهای صبر لله، بالله، و على الله را با دقت تبیین میکند. صبر لله، فاعلیت سالک را حفظ میکند و به اخلاص او در برابر خدا وابسته است. صبر بالله، فاعلیت سالک را محو کرده و به قوه الهی متکی است، چونان پرندهای که بر بالهای رحمت الهی پرواز میکند. صبر على الله، همراه با تردید و ابتدایی بودن است و به سالک مبتدی نسبت داده میشود که هنوز در مسیر سلوک با شک و تردید گام برمیدارد.
این تمایز، مراتب سلوک را چونان پلههایی ترسیم میکند که سالک را از تردید (على الله) به اخلاص (لله) و سپس به اتکای کامل به خدا (بالله) هدایت مینماید. صبر بالله، به دلیل محو فاعلیت سالک، مرتبهای عالیتر است که تنها سالکان کامل به آن دست مییابند.
درنگ: صبر لله فاعلیت سالک را حفظ میکند، صبر بالله به قوه الهی متکی است، و صبر على الله با تردید همراه است و به مبتدیان نسبت داده میشود. |
ترتیب پیشنهادی مراتب صبر
درسگفتار، ترتیب صبر لله (عامه)، بالله (مرید)، و على الله (سالک) را نادرست میداند و پیشنهاد میدهد که صبر على الله برای مبتدی، صبر لله برای متوسط، و صبر بالله برای سالک کامل باشد. صبر عامه، خارج از سلوک است، زیرا فاقد اخلاص لازم است. این ترتیب، چونان نقشهای دقیق، مسیر سلوک را از مبتدی (على الله) به متوسط (لله) و کامل (بالله) ترسیم میکند.
صبر على الله، چونان گامهای لرزان کودکی است که تازه به راه افتاده و با تردید پیش میرود. صبر لله، نشانه اخلاصی است که سالک متوسط به آن دست یافته و صبر بالله، چونان اوج پرواز سالک کامل است که در قوه الهی محو شده است.
درنگ: صبر على الله برای مبتدی، صبر لله برای متوسط، و صبر بالله برای سالک کامل مناسب است، و صبر عامه خارج از سلوک قرار میگیرد. |
جمعبندی بخش سوم
صبر در «منازل السائرین» به سه مرتبه لله، بالله، و على الله تقسیم شده، اما ترتیب خواجه (لله برای عامه، بالله برای مرید، و على الله برای سالک) به دلیل ناسازگاری با رفتار عامه و منطق سلوک مورد نقد قرار گرفته است. صبر لله، نیازمند اخلاصی است که عامه فاقد آناند، و صبر بالله، به دلیل اتکا به قوه الهی، مرتبهای عالیتر است. ترتیب پیشنهادی درسگفتار (على الله برای مبتدی، لله برای متوسط، و بالله برای کامل) با منطق سلوک سازگارتر است و مسیر سالک را از تردید به اخلاص و اتکای کامل به خدا ترسیم میکند.
بخش چهارم: صبر و انقضاء بلا
صبر و کاهش سختی بلا
درسگفتار، صبر را ابزاری روانشناختی برای مدیریت بحران معرفی میکند که با آگاهی از انقضاء (پایانپذیری) بلا، سختی آن را کاهش میدهد. هنگامی که سالک میداند بلا گذرا است، چونان مسافری است که در طوفان، به امید ساحل آرامش گام برمیدارد. این آگاهی، بلا را در نگاه سالک کوچک کرده و تحمل آن را آسان میسازد. صبر، چونان کلیدی است که قفل سختیهای بلا را میگشاید و سالک را به سوی آرامش هدایت میکند.
این دیدگاه، صبر را نهتنها استقامت در برابر سختی، بلکه ابزاری برای تحول روانشناختی معرفی میکند که نگرش سالک را به بلا دگرگون میسازد. آگاهی از انقضاء، چونان نوری است که تاریکی مصیبت را روشن میکند.
درنگ: صبر، با آگاهی از پایانپذیری بلا، سختی آن را کاهش داده و سالک را به سوی آرامش و تحمل هدایت میکند. |
نقد صبر شکالتی
درسگفتار، صبری که مبتنی بر تصور پاداش مادی (مانند آب خنک پس از روزه) باشد را «صبر شکالتی» مینامد و آن را سطحی و فاقد ارزش معنوی میداند. این نوع صبر، چونان شیرینیای است که به کام نفس خوش میآید، اما روح را از تقرب به حق محروم میسازد. سالک باید از صبر شکالتی، که با انگیزههای مادی گره خورده، پرهیز کند و به سوی صبری مخلصانه گام بردارد.
این نقد، بر اهمیت اخلاص در صبر تأکید دارد. صبری که برای پاداش دنیوی باشد، نمیتواند سالک را به مراتب عالی سلوک برساند و در دام منفعتطلبی گرفتار میماند.
درنگ: صبر شکالتی، که مبتنی بر پاداش مادی است، فاقد ارزش معنوی بوده و سالک را از اخلاص در صبر محروم میسازد. |
روانشناسی صبر
درسگفتار، فقدان تحلیل روانشناختی در تفسیرهای عرفانی را نقد کرده و تأکید میکند که عرفان اصیل، نیازمند درک روانشناختی از رفتارها و انگیزههای سالک است. صبر، چونان ابزاری روانشناختی، باید با شناخت دقیق نفس و انگیزههای آن همراه باشد تا سالک را به سوی تهذیب واقعی هدایت کند. بدون این شناخت، تفسیرهای عرفانی به دام قشریگری افتاده و از عمق معنوی محروم میمانند.
این دیدگاه، عرفان را چونان علمی معرفی میکند که با روانشناسی پیوند خورده و رفتار سالک را در بستر انگیزههای نفسانی تحلیل مینماید. صبر، بدون این تحلیل، چونان گوهری است که در پوستهای خشن محبوس مانده است.
درنگ: عرفان اصیل، نیازمند تحلیل روانشناختی است تا صبر را بهعنوان ابزاری برای تهذیب نفس و مدیریت انگیزههای نفسانی تبیین کند. |
جمعبندی بخش چهارم
صبر، با آگاهی از پایانپذیری بلا، سختی آن را کاهش داده و سالک را به سوی آرامش هدایت میکند. اما صبر شکالتی، که با انگیزههای مادی گره خورده، فاقد ارزش معنوی است و سالک را از اخلاص محروم میسازد. تحلیل روانشناختی صبر، ضرورت درک انگیزههای نفسانی را برجسته میکند و عرفان را به علمی پیوند میدهد که رفتار سالک را در بستر روانشناختی تحلیل مینماید. صبر، چونان کیمیایی است که با شناخت دقیق نفس، سالک را به سوی تقرب الهی رهنمون میسازد.
بخش پنجم: صبر لله و نقد انگیزه ثواب
صبر لله در معصیت و طاعت
درسگفتار، صبر لله را بهعنوان صبر در ترک معصیت و انجام طاعت برای خدا تعریف میکند. این صبر، چونان جامهای زرین از اخلاص است که سالک را در برابر وسوسههای نفسانی و سختیهای عبادت حفظ میکند. ترک معصیت برای خدا و انجام طاعت با نیت خالص، نشانهای از صبر لله است که سالک را به تقرب الهی نزدیک میسازد.
اما درسگفتار، افزودن انگیزه ثواب به صبر لله را نقد میکند. صبری که برای ثواب یا مغفرت الهی باشد، به صبر منافعی تبدیل میشود و از اخلاص لله میکاهد. صبر لله، باید فارغ از هر انگیزه غیرالهی باشد تا به حقیقت اخلاص دست یابد.
درنگ: صبر لله، شامل ترک معصیت و انجام طاعت برای خداست، اما نباید با انگیزه ثواب یا مغفرت همراه باشد تا اخلاص آن حفظ شود. |
نقد صبر برای ثواب
درسگفتار، صبری که برای ثواب یا مغفرت الهی انجام شود را به صبر منافعی تشبیه میکند که با صبر لله تفاوت دارد. صبر برای ثواب، چونان تجارت در بازار دنیاست که سالک را به جای تقرب به خدا، به سوی پاداشهای مادی یا معنوی سوق میدهد. این نقد، بر ضرورت اخلاص در صبر تأکید دارد و صبر لله را بهعنوان صبری خالص معرفی میکند که فارغ از هر انگیزهای جز خدا انجام میشود.
آیه شریفه ﴿إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي﴾، نمونهای از اخلاص کامل است که صبر لله را باید به آن سنجید. این آیه، چونان مشعلی است که مسیر صبر مخلصانه را روشن میکند و سالک را از دام منفعتطلبی رها میسازد.
درنگ: صبر برای ثواب یا مغفرت، به صبر منافعی تبدیل میشود و از اخلاص صبر لله میکاهد، که باید فارغ از انگیزههای غیرالهی باشد. |
جمعبندی بخش پنجم
صبر لله، بهعنوان صبر در ترک معصیت و انجام طاعت برای خدا، نشانه اخلاص سالک است. اما افزودن انگیزه ثواب یا مغفرت، این صبر را به صبر منافعی تبدیل کرده و از ارزش معنوی آن میکاهد. آیه شریفه ﴿إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي﴾، معیار اخلاص در صبر لله را نشان میدهد که سالک را به سوی صبری خالص و بیریا هدایت میکند. صبر لله، چونان گوهری است که در پرتو اخلاص میدرخشد و سالک را به تقرب الهی رهنمون میسازد.
نتیجهگیری کلی
این اثر، با تجمیع درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۸۳) و تحلیلهای تفصیلی سند دوم، به تبیین باب الصبر در «منازل السائرین» پرداخته و درجات ثلاث صبر (فی البلاء، عن المعصیة، على الطاعة) را با آیه شریفه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا﴾ بررسی کرده است. نقد تطبیق خواجه و شارح، بر انزوایی بودن آن تأکید دارد که از ابعاد اجتماعی و جهادی آیه غفلت ورزیده است. تفسیر جایگزین، با تحلیل «اصبروا» بهعنوان صبر نفسی، «صابروا» بهعنوان مصابره تعاملی، و «رابطوا» بهعنوان مرابطه اجتماعی، جامعیت قرآن کریم را در هدایت فردی و اجتماعی بازتاب میدهد. مراتب صبر لله، بالله، و على الله نیز با نقد ترتیب خواجه، به صبر على الله (مبتدی)، لله (متوسط)، و بالله (کامل) اصلاح شده است. صبر عامه، به دلیل منفعتطلبی، خارج از سلوک قرار میگیرد. آیه شریفه ﴿إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي﴾، معیار اخلاص در صبر لله را نشان میدهد. صبر، با آگاهی از انقضاء بلا و دوری از انگیزههای ثوابی، چونان کیمیایی است که نفس سالک را صیقل داده و او را به سوی تقرب الهی هدایت میکند.
با نظارت صادق خادمی |