متن درس
باب الصبر: تبیین عرفانی صبر در سلوک معنوی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۸۵)
مقدمه: صبر، گلوگاه سلوک عرفانی
صبر، به مثابه کیمیایی در مسیر سلوک عرفانی، منزلتی است که سالک را در کوره بلایا به پختگی معنوی رهنمون میسازد. این منزل، که در قسم الاخلاق از *منازل السائرین* خواجه عبدالله انصاری تبیین شده، دشوارترین گام برای مبتدیان، چالشبرانگیز برای عاشقان، و مانعی ظریف برای موحدان است. صبر، نه تنها تحمل سختیها، بلکه پذیرش آگاهانه و فعال قضای الهی است که سالک را از ناپختگی به کمال معنوی هدایت میکند.
بخش نخست: چیستی صبر و دشواریهای آن
صبر: منزلتی دشوار برای عموم
صبر، به فرموده خواجه عبدالله انصاری، از دشوارترین منازل سلوک برای عموم سالکان (عامة) است. این دشواری، از فقدان تمرین معنوی و تجربه در مواجهه با بلایا نشأت میگیرد. سالک مبتدی، چون گوشتی خام در کوره بلایا، نیازمند تحمل جوشش و حرارت است تا به پختگی معنوی دست یابد. این منزل، گلوگاهی است که سالک را در برابر آزمونهای الهی میآزماید و او را از ناپختگی به سوی کمال سوق میدهد.
صبر در مسیر محبت و توحید
صبر برای عاشقان، به دلیل تضاد با انس و لذت محبوب، وحشتناک (اوحش) است، زیرا عاشق در انتظار وصال است، نه تحمل بلا. در مسیر توحید، صبر ناپسند (انکر) است، زیرا اظهار تجلد و خودنمایی در برابر سختیها با فنای نفس، که لازمه توحید است، منافات دارد. سالک موحد باید نفس را فانی سازد، نه با ادعای ثبات، آن را اثبات کند.
نقد تبیینهای سنتی صبر
تبیینهای سنتی از صبر، اعم از متن خواجه عبدالله انصاری و شروح آن، فاقد نظم علمی و مهندسیشدهاند. این تبیینها، به جای ارائه نظامی منسجم، به نقالی و لفاظی گرایش دارند. فقدان ترتیب منطقی در اقسام و مراتب صبر، فهم این فضیلت را دشوار ساخته است. ضرورت بازنگری علمی و نظاممند در این باب، از اهم موضوعات عرفان نظری است.
جمعبندی بخش نخست
صبر، چون آتشی گدازنده، سالک را در کوره بلایا به پختگی میرساند. این منزل، برای مبتدیان به دلیل ناآشنایی با ریاضت، برای عاشقان به سبب تضاد با انس، و برای موحدان به دلیل منافات با فنای نفس، دشوار است. نقد تبیینهای سنتی، ضرورت ارائه نظامی دقیق و علمی را برای فهم صبر آشکار میسازد.
بخش دوم: اقسام صبر: مقطعی و معی
صبر مقطعی: صبر در مراحل ابتدایی سلوک
صبر مقطعی، ویژه مراحل ابتدایی سلوک است و در سه حوزه معصیت، طاعت، و بلا تجلی مییابد. این صبر، که با رسیدن به مقام رضا پایان مییابد، برای سالکان مبتدی طراحی شده و به تمرین و ریاضت در برابر سختیها وابسته است.
صبر معی: صبر در تمام منازل سلوک
صبر معی، صبری است که در تمام مراحل سلوک، از مبتدی تا موحد، و حتی در زندگی روزمره عوام حضور دارد. این صبر، با درجات مختلف (صبور، بیتاب، معتدل) در مواجهه با مشکلات و بلایا بروز مییابد و سالک را در مسیر کمال همراهی میکند.
جمعبندی بخش دوم
تقسیم صبر به مقطعی و معی، نقش این فضیلت را در سلوک و زندگی روزمره روشن میسازد. صبر مقطعی، سالک را در مراحل ابتدایی به سوی رضا هدایت میکند، در حالی که صبر معی، چون جریانی مداوم، در تمام مراحل سلوک و حتی در زیست عوام حضور دارد.
بخش سوم: مراتب صبر در تبیینهای سنتی
تقسیمبندی خواجه عبدالله انصاری
خواجه عبدالله انصاری صبر را به سه مرتبه تقسیم میکند:
- صبر لله: صبر عوام، که برای خدا و در برابر احکام الهی است.
- صبر بالله: صبر مریدان، که با اتکا به خدا انجام میشود.
- صبر على الله: صبر سالکان، که در تحمل قضای الهی تجلی مییابد.
توسعه شروح: پنج مرتبه صبر
شارحان، با افزودن دو مرتبه دیگر، صبر را به پنج مرتبه گسترش دادهاند:
- صبر مع الله: صبر اهل حضور، که با مصاحبت خدا همراه است.
- صبر عن الله: صبر اهل محبت، که در فراق محبوب تحمل میشود.
شعر منسوب به شبلی: شش مرتبه صبر
شعر منسوب به شبلی، با افزودن صبر فی الله، مراتب صبر را به شش مرتبه میرساند: صبر لله، بالله، على الله، فی الله، مع الله، و عن الله.
نقد تبیینهای سنتی
این تبیینها، به دلیل فقدان نظم و انسجام، صبر مقطعی و معی را مخلوط کرده و فهم دقیق مراتب را دشوار ساختهاند. ضرورت ارائه نظامی جامع و منظم برای صبر، از اهم موضوعات این باب است.
جمعبندی بخش سوم
تبیینهای سنتی صبر، از سه مرتبه در متن خواجه تا شش مرتبه در شعر شبلی، فاقد نظم و انسجاماند. این کاستی، ضرورت ارائه نظامی جامع و علمی را برای تبیین مراتب صبر آشکار میسازد.
بخش چهارم: نظام پیشنهادی صبر: هفت مرتبه صبر معی
صبر إلى الله: صبر رویتی
صبر إلى الله، صبر رویتی است که سالک با نیت قربت به خدا، در عبادات و بلایا صبر میورزد. این صبر، چون کلیدی به سوی خدا، در عباداتی چون نماز با نیت قربتاً إلى الله آغاز میشود.
صبر على الله: صبر توکلی
صبر على الله، صبر توکلی است که سالک با اعتماد به خدا، احکام و تصرفات الهی را تحمل میکند. این صبر، چون سپری استوار، سالک را در برابر قضای الهی حفظ میکند.
صبر مع الله: صبر مصاحبتی
صبر مع الله، صبر مصاحبتی است که سالک خدا را در کنار خود میبیند و در بلایا با او مصاحبت میکند. این صبر، چون دوستی مهربان، سالک را در سختیها همراهی میکند.
صبر لله: صبر اختصاص
صبر لله، صبر اختصاص است که سالک برای خدا و به خاطر خدا صبر میورزد. این صبر، چون گوهری درخشان، اخلاص سالک را در برابر رضای الهی نشان میدهد.
صبر بالله: صبر قوت
صبر بالله، صبر قوت است که سالک با اتکا به قوت الهی، در برابر چالشها مقاومت میکند. این صبر، چون بازوانی نیرومند، سالک را در کشاکش بلایا یاری میدهد.
صبر فی الله: صبر عینیت
صبر فی الله، صبر عینیت است که سالک و خدا به وحدت میرسند، مانند دو روح در یک بیبدن. این صبر، چون آینهای زلال، فنای سالک در خدا را منعکس میکند.
صبر عن الله: صبر فراق و هیمانی
صبر عن الله، صبر فراق و هیمانی است که سالک خود را از دیدن خدا محروم میکند تا خدا خود را ببیند. این صبر، چون کفن کردن خویش، سالک را از حیز هستی خارج ساخته و به توحید ناب رهنمون میسازد.
جمعبندی بخش چهارم
نظام پیشنهادی صبر معی با هفت مرتبه، از صبر رویتی تا صبر فراق، جامعترین تبیین صبر است. هر مرتبه، با ویژگی خاص خود، سالک را از ناسوت به سوی احدیت هدایت میکند. صبر عن الله، بهعنوان قله این مراتب، توحید ناب را متجلی میسازد.
بخش پنجم: صبر عن الله و توحید ناب
صبر عن الله: فنای کامل
صبر عن الله، عالیترین مرتبه صبر معی است که سالک خود را از دیدن خدا محروم میکند تا خدا خود را ببیند. این صبر، با فنای کامل و رفع هرگونه شرک همراه است. سالک، چون کسی که خود را کفن میکند، از حیز هستی خارج شده و به لاتعین میرسد.
استناد به قرآن کریم
این مرتبه، با استناد به آیه «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ» (سوره آلعمران، آیه ۱۸) تبیین میشود.
: «خدا گواهی داد که جز او هیچ معبودى نیست، و فرشتگان و صاحبان دانش نیز، که به عدالت قیام دارد.»
این آیه، شهادت خدا به وحدانیت خود را نشان میدهد، بدون نیاز به شهادت دیگران. صبر عن الله، سالک را به مقامی میرساند که خود را از شهادت به خدا کنار کشیده و خدا خود گواه خود است.
نقد روایت شبلی
روایت شبلی، که با شنیدن صبر عن الله غش کرد، فاقد تبیین عمیق است. این واکنش، اگرچه نشانه تأثیر عاطفی صبر عن الله است، اما بدون توضیح دقیق، به لفاظی منجر میشود. تبیین فلسفی و عرفانی صبر عن الله، خلأ این روایت را پر میکند.
استعاره کفن کردن خویش
صبر عن الله، به کفن کردن خویش تشبیه شده است. همانگونه که کفن کردن، پایان حیات جسمانی است، صبر عن الله پایان خودیت و نفسانیت سالک است که او را به توحید خالص میرساند.
جمعبندی بخش پنجم
صبر عن الله، بهعنوان قله مراتب صبر، سالک را به فنای کامل و توحید ناب هدایت میکند. استناد به قرآن کریم و نقد روایت شبلی، عمق این مرتبه را روشن میسازد. استعاره کفن کردن، این صبر را به مثابه محو خودیت در برابر حق متجلی میکند.
بخش ششم: صبر در سلوک عملی
تمرین صبر: ریاضت و مهار نفس
صبر، نتیجه تمرین تدریجی و مستمر است. روایت «إِنْ لَمْ تَکُنْ حَلِیمًا فَتَحَلَّمْ» (اگر بردبار نیستی، خود را به بردباری وادار کن) بر اهمیت ممارست در کسب این فضیلت تأکید دارد. سالک، با ریاضت، تجربه در تحمل بلا، و مهار نفس، به صبر دست مییابد.
آزمایش صبر توسط مرشدان
مرشدان، صبر مریدان را با آزمونهای معنوی میسنجند. صبر کامل، نشانه آمادگی برای ادامه سلوک است، در حالی که ناتوانی در صبر، مانع پیشرفت معنوی میشود.
تجربه شخصی: صبر در برابر درد
تجربهای شخصی از عمل جراحی بدون بیهوشی، صبر را به مثابه تمرکز درونی و استجماع نفس نشان میدهد. سالک، با اراده و تسلط بر خود، درد را تحمل میکند بدون آنکه تکان بخورد.
جمعبندی بخش ششم
صبر در سلوک عملی، با تمرین، آزمون، و تجربه شخصی به دست میآید. این فرآیند، سالک را برای مواجهه با بلایای الهی آماده میسازد و او را به سوی صبری پویا و آگاهانه هدایت میکند.
بخش هفتم: صبر و محبت الهی
تضاد ظاهری صبر و محبت
محبت، به انس و لذت با محبوب میانجامد، در حالی که صبر، با کراهت از بلا همراه است. این تضاد ظاهری، صبر را در مسیر محبت وحشتناک میسازد، مگر آنکه سالک به لذت بلا برسد.
لذت بلا در مرتبه صبور
صبور، با شهود مبلی (کسی که بلا را نازل میکند)، از بلا لذت میبرد. این لذت، نتیجه محبت الهی است که بلا را از جانب محبوب گوارا میسازد.
اشعار عرفانی و صبر
اشعار عرفانی، صبر را در مسیر محبت و توحید تبیین میکنند. عباراتی چون «وَ کُلُّ لَذِیذَةٍ قَدْ نِلْتُ مِنْهُ» (هر لذتی که از او یافتم) و «أَرِیدُ وَصَالَهُ وَ یَرِیدُ هَجْرِی» (من وصالش را میخواهم و او هجرم را) تسلیم اراده سالک به اراده محبوب را نشان میدهند.
جمعبندی بخش هفتم
صبر در مسیر محبت، با شهود محبوب، از کراهت به لذت تبدیل میشود. لذت بلا، نتیجه محبت الهی است که سالک را به انس و قرب رهنمون میسازد. اشعار عرفانی، این مرتبه را با زبانی شاعرانه و عمیق تبیین میکنند.
بخش هشتم: صبر و توحید
منافات تجلد با توحید
صبر در مسیر توحید، به دلیل اظهار تجلد و خودنمایی، ناپسند است. توحید، نیازمند فنای نفس است، در حالی که صابر ممکن است با ادعای ثبات، نفس خود را اثبات کند.
نقد ادعای تجلد
اظهار تجلد، در مسیر محبت نیز از منکرات شدید است، زیرا نشاندهنده خودنمایی نفس است. سالک در برابر محبوب، باید عجز و ناتوانی نشان دهد، نه قوت و ثبات.
جمعبندی بخش هشتم
صبر در مسیر توحید، با فنای نفس گره خورده است. اظهار تجلد، چه در محبت و چه در توحید، با اخلاص و فروتنی منافات دارد. سالک موحد، با فانی ساختن نفس، به صبری حقیقی دست مییابد.
بخش نهم: صبر انبیا و اولیا
صبر پیامبر اکرم (ص)
پیامبر اکرم (ص) فرمود: «ما أُوذِیَ نَبِیٌّ مِثْلَ ما أُوذِیتُ» (هیچ پیامبری به اندازه من اذیت نشد). این کلام، عمق صبر ایشان را نشان میدهد که در برابر دشمنان و مشکلات خانگی استقامت ورزیدند.
دعای کمیل و صبر امیرالمؤمنین (ع)
دعای کمیل، با عباراتی چون «اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ تُضَيِّعَ مَنْ رَبَّيْتَهُ» (خدایا، تو بزرگوارتر از آنی که کسی را که پروراندهای ضایع کنی)، صبر و تسلیم امیرالمؤمنین (ع) را در برابر بلایا نشان میدهد.
جمعبندی بخش نهم
صبر انبیا و اولیا، به ویژه پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع)، نمونهای والا از تحمل بلایاست. دعای کمیل، با زبان عرفانی، صبر را به مثابه تسلیم و اعتماد به کرم الهی تبیین میکند.
جمعبندی نهایی
باب الصبر، چون کیمیایی در مسیر سلوک، سالک را از ناپختگی به پختگی معنوی رهنمون میسازد. این منزل، با دشواری برای مبتدیان، تضاد با محبت، و منافات با توحید، سالک را به تحمل آگاهانه قضای الهی دعوت میکند. نظام پیشنهادی صبر معی با هفت مرتبه، از صبر رویتی تا صبر فراق، جامعترین تبیین این فضیلت است. صبر عن الله، بهعنوان قله این مراتب، با فنای کامل و توحید ناب، سالک را به مقامی میرساند که خدا خود را میبیند. نقد تبیینهای سنتی و استناد به قرآن کریم، عمق این مرتبه را روشن میسازد. صبر انبیا و اولیا، الگویی بینظیر برای سالکان است که با تسلیم و شجاعت، راه کمال را هموار میکند.
با نظارت صادق خادمی