در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

منازل السائرین 341

متن درس





منازل السائرین: در باب خلق

منازل السائرین: در باب خلق

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۳۴۱)

مقدمه

سلوک عرفانی، چونان سفری است که سالک را از ظلمت خویشتن به نور حق رهنمون می‌سازد. در این مسیر، «خلق» چونان آینه‌ای است که تجلی صفات الهی را در رفتار انسانی بازمی‌تاباند. درس‌گفتار حاضر، برگرفته از جلسه ۳۴۱ منازل السائرین، به قلم و بیان آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین مراتب خلق و جایگاه آن در سلوک عرفانی می‌پردازد. این محور اصلی، بررسی درجه اول و دوم خلق، نقد جبرگرایی، تحلیل منشأ خیر و شر، و تبیین نقش اقتضائات الهی و انسانی در نظام مشاعی عالم است

بخش اول: مراتب خلق در سلوک عرفانی

درجه اول: حسن سلوک با مخلوقات

در سلوک عرفانی، خلق چونان پلی است که سالک را از خود به سوی حق رهنمون می‌سازد. درجه نخست خلق، حسن سلوک با مخلوقات است، به‌گونه‌ای که نه‌تنها انسان‌ها، بلکه تمامی آفریدگان، از دست و زبان سالک در امان باشند. این مرتبه، چنان‌که در روایت شریف آمده، تجلی مسلمانی است:

درنگ: «المسلم من سلم المسلمون من یده و لسانه» (مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند، اصول کافی، ج۲، ص۱۱۶). این حدیث، بر لزوم مهربانی و ملايمت با تمامی مخلوقات، حتی حیوانات، تأکید دارد.

حسن سلوک، چونان نسیمی است که بر دل‌های آفریدگان می‌وزد و آرامش و امنیت را به ارمغان می‌آورد. سالک در این مرتبه، چنان رفتار می‌کند که حتی سگ یا گربه‌ای از او نهراسد. این سخن، نه تمثیلی ساده، بلکه دعوتی است به پرورش خلقی که در آن، رحمت عام الهی تجلی یابد. به تعبیر درس‌گفتار، اگر انسان با حیوانات با خشونت رفتار کند، موجی از ترس و واکنش در عالم پدید می‌آید که خود به آزار متقابل می‌انجامد. اینجاست که سخن از «امن الخلق منک، حتی الکلب» (امنیت مخلوقات از تو، حتی سگ) به میان می‌آید، که نشان‌دهنده عمق رحمت و ملايمت در سلوک عرفانی است.

تمثیل طنزآمیزی در درس‌گفتار، این مفهوم را به‌زیبایی نشان می‌دهد: کودکی که به دلیل ادب بیش‌ازحد در میهمانی عروسی گرسنه ماند، زیرا منتظر بزرگ‌ترها بود و غذا به او نرسید. این داستان، هشداری است که حسن سلوک نباید به ساده‌لوحی یا انفعال منجر شود. سالک باید چونان میشی باشد که نه گرگ‌صفت است و نه در برابر گرگ‌ها بی‌دفاع. این تعادل، جوهره اخلاق اسلامی است که در آن، کرامت و عزت با مهربانی و ملايمت درهم‌آمیخته است.

درجه دوم: تحسین خلق مع الحق

درجه دوم خلق، که محور اصلی درس‌گفتار است، «تحسین خلق مع الحق» نام دارد، یعنی بهبود اخلاق در ارتباط با خدا از طریق تخلق به صفات الهی. این مرتبه، چونان صعود به قله‌ای است که سالک در آن، خود را با صفات حق متخلق می‌سازد. به تعبیر درس‌گفتار، این است که انسان «اداى خدا را درآورد»، یعنی چونان خدا عادل، کریم، و مهربان باشد.

درنگ: «تحسین خلقک مع الحق» به معنای تقلید از صفات الهی در رفتار است. سالک باید بداند که هر فعل او مستوجب عذر و هر نعمت الهی مستوجب شکر است: «أن تعلم أنّ کلّ ما یأتی منک یوجب عذراً و کلّ ما یأتی من الحق یوجب شکَراً».

این علم، چونان مشعلی است که راه سالک را روشن می‌سازد. او باید کاستی‌های خود را بپذیرد و نعمت‌های الهی را قدر بداند. وفاداری به خدا، که در عبارت «أن لا ترى من الوفاء بدّاً» (جز وفا چاره‌ای نیست) تجلی یافته، تنها راه سلوک در این مرتبه است. این وفاداری، چونان عهدی است که سالک با حق می‌بندد تا در همه حال، جز به او نیندیشد و جز برای او عمل نکند.

جمع‌بندی بخش اول

مراتب خلق، چونان نردبانی است که سالک را از زمین به آسمان می‌رساند. درجه اول، با تأکید بر حسن سلوک با مخلوقات، رحمت عام الهی را در رفتار انسانی تجلی می‌بخشد. درجه دوم، با دعوت به تخلق به اخلاق الهی، سالک را به مقام قرب حق رهنمون می‌سازد. این دو مرتبه، درهم‌تنیده و مکمل یکدیگرند، چنان‌که مهربانی با خلق، مقدمه‌ای است برای وفاداری به حق.

بخش دوم: نقد جبرگرایی و تحلیل منشأ خیر و شر

نقد جبرگرایی

یکی از محورهای کلیدی درس‌گفتار، نقد جبرگرایی است. جبرگرایی، چونان غباری است که دید سالک را تیره می‌سازد و او را از مسئولیت اعمالش غافل می‌کند. درس‌گفتار، با استناد به آیه شریفه قرآن کریم، این دیدگاه را رد می‌کند:

إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا (انسان، [مطلب حذف شد] : همانا ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد و خواه ناسپاس.

این آیه، چونان آیینه‌ای است که اختیار انسانی را بازمی‌تاباند. خداوند سبحان، راه را به انسان نشان داده، اما انتخاب شکر یا کفران، به اراده او واگذار شده است. درس‌گفتار تأکید می‌کند که «جبری در عالم نیست»، زیرا جبرگرایی، مسئولیت انسان را سلب می‌کند و او را به انفعال می‌کشاند.

منشأ خیر و شر: نقد دیدگاه سنتی

درس‌گفتار، دیدگاه سنتی که خیر را از خدا و شر را از انسان می‌داند را به چالش می‌کشد. این دیدگاه، که در عبارت «کلّ ما یأتی من الحق یوجب شکَراً، کلّ ما یأتی منک یوجب عذراً» خلاصه شده، به جبر می‌انجامد، زیرا انسان را تنها مسئول کاستی‌ها می‌سازد. درس‌گفتار، این پرسش را مطرح می‌کند: «ما کی هستیم که کاستی‌ها از ماست؟» و با استناد به قرآن کریم، پاسخ می‌دهد:

کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّه (نساء، [مطلب حذف شد] : همه چیز از نزد خداست.

درنگ: خیر و شر، هر دو وجودی‌اند و از خدا سرچشمه می‌گیرند. خیر مظهر جمال حق و شر مظهر جلال اوست. انسان، با اختیار خود، این اقتضائات را به فعلیت می‌رساند.

درس‌گفتار، دیدگاه عدمی بودن شرور را نیز رد می‌کند. برخلاف فلاسفه سنتی که شرور را عدمی می‌دانستند، این تعلیم تأکید دارد که خیر و شر هر دو وجودی‌اند. مثال ساده‌ای این مفهوم را روشن می‌سازد: دستی که به سر یتیمی ضربه می‌زند یا او را نوازش می‌کند، از یک انرژی وجودی بهره می‌برد. تفاوت، در اراده و عمل انسان است.

نقش اقتضائات الهی و انسانی

درس‌گفتار، خیر و شر را نتیجه تعامل اقتضائات الهی و انسانی می‌داند. خداوند، چونان باغبانی است که بذرها را در اختیار انسان قرار می‌دهد، اما رشد این بذرها به دست انسان است. آیه‌ای دیگر این مفهوم را تأیید می‌کند:

یَضِلُّ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاء (ابراهیم، [مطلب حذف شد] : هر که را بخواهد گمراه می‌کند و هر که را بخواهد هدایت می‌کند.

این آیه، به اقتضای الهی اشاره دارد، اما درس‌گفتار تأکید می‌کند که این اقتضا، تسببی است، نه مباشری. انسان، با اختیار خود، این اقتضائات را به خیر یا شر تبدیل می‌کند. مثال دو کودک که از پول یکسان به نتایج متفاوت می‌رسند، این تعامل را به‌زیبایی نشان می‌دهد: یکی با کوشش، پول را افزایش می‌دهد و دیگری با تبذیر، آن را نابود می‌سازد. هر دو، از اقتضای الهی (پول) بهره برده‌اند، اما نتیجه، به عمل آن‌ها بستگی دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

نقد جبرگرایی و تحلیل منشأ خیر و شر، چونان کلیدی است که قفل‌های معرفتی را می‌گشاید. درس‌گفتار، با رد جبر و دیدگاه عدمی شرور، انسان را مسئول اعمالش می‌داند، اما این مسئولیت را در نظام مشاعی عالم قرار می‌دهد. خیر و شر، هر دو از خدا سرچشمه می‌گیرند، اما به دست انسان و در تعامل با اقتضائات عالم به فعلیت می‌رسند.

بخش سوم: نظام مشاعی و مسئولیت جمعی

نظام مشاعی در خیر و شر

درس‌گفتار، خیر و شر را نتیجه مشارکت خدا، انبیا، اولیا، جامعه، و محیط می‌داند. این نظام مشاعی، چونان تار و پودی است که عالم را درهم‌تنیده است. هیچ عملی، تنها به انسان نسبت ندارد، بلکه محصول تعامل عوامل متعدد است. پدر، مادر، محیط، و جامعه، همه در خیر و شر انسان شریک‌اند.

درنگ: خیر و شر، محصول نظام مشاعی عالم است. خدا، انبیا، اولیا، و عوامل محیطی در آن شریک‌اند. انسان، در این نظام، مسئول است، اما نه به‌تنهایی.

این دیدگاه، به پیچیدگی نظام علّی عالم اشاره دارد. به تعبیر درس‌گفتار، «همه چرخ و خورشید و فلک در کار شده تا ما این‌گونه شدیم». این سخن، نه به معنای سلب مسئولیت، بلکه به معنای درک عمیق‌تر از نقش جمعی عوامل در سلوک انسانی است.

نقد فرهنگ گرگ‌صفتی

درس‌گفتار، با اشاره به توصیه آخرالزمانی «کن ذئباً و إلّا أکلتک الذئاب» (گرگ شو وگرنه گرگ‌ها تو را می‌خورند)، این فرهنگ را نشانه انحطاط اخلاقی می‌داند. گرگ‌صفتی، که به معنای حیله‌گری و رقابت‌جویی است، با حسن سلوک و اخلاق الهی در تضاد است.

این نقد، چونان هشداری است به سالک که در دام فرهنگ مادی آخرالزمان نیفتد. درس‌گفتار، با طنزی ظریف، این فرهنگ را با توصیه به «شیر شدن» مقایسه می‌کند، که نشانه قدرت و کرامت است، نه حیله‌گری. این سخن، دعوتی است به حفظ عزت و کرامت در برابر فساد اجتماعی.

اصل بر فساد در آخرالزمان

درس‌گفتار، با استناد به روایتی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام، معتقد است که در آخرالزمان، باید اصل را بر فساد گذاشت مگر خلافش ثابت شود:

درنگ: «در زمانی که بدى غالب است، اصل را بر عدم صحت بگذار مگر اینکه خوبى ثابت شود» (مضمون مشابه در نهج‌البلاغه، حکمت ۳۸). این روایت، بر لزوم هوشیاری در برابر فساد اجتماعی تأکید دارد.

این دیدگاه، چونان سپری است که سالک را در برابر آسیب‌های محیطی حفظ می‌کند. او باید با احتیاط و حسن سلوک، از فساد مصون بماند، اما این احتیاط نباید به بدبینی یا انفعال منجر شود.

جمع‌بندی بخش سوم

نظام مشاعی عالم، چونان اقیانوسی است که هر قطره‌اش به قطره دیگر پیوسته است. خیر و شر، محصول تعامل خدا، انسان، و عوامل محیطی است. نقد فرهنگ گرگ‌صفتی و تأکید بر هوشیاری در آخرالزمان، سالک را به حفظ کرامت و عزت در سلوک دعوت می‌کند.

نتیجه‌گیری کلی

درس‌گفتار منازل السائرین در باب خلق، چونان گوهری است که نور معرفت الهی را در دل سالک می‌تاباند. مراتب خلق، از حسن سلوک با مخلوقات تا تخلق به اخلاق الهی، راهی است که انسان را به قرب حق رهنمون می‌سازد. نقد جبرگرایی، تحلیل منشأ خیر و شر، و تبیین نظام مشاعی عالم، این تعالیم را به منبعی غنی برای پژوهشگران و طالبان معرفت تبدیل کرده است.

با نظارت صادق خادمی