در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

منازل السائرین 345

متن درس





تبیین تواضع در عرفان اسلامی: بازنویسی درس‌گفتار منازل السائرین (جلسه 345)

تبیین تواضع در عرفان اسلامی: بازنویسی درس‌گفتار منازل السائرین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 345)

مقدمه

کتاب منازل السائرین اثر خواجه عبدالله انصاری، یکی از برجسته‌ترین آثار عرفان اسلامی است که مراحل سلوک و مراتب کمال انسانی را با زبانی شگرف و عمیق تبیین می‌کند. درس‌گفتار حاضر، بخشی از شرح این اثر توسط آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره است که با محوریت باب تواضع ارائه شده است.

بخش نخست: مفهوم‌شناسی تواضع در عرفان اسلامی

تعریف تواضع و ریشه‌شناسی لغوی

تواضع، از ریشه «وَضَع» به معنای پستی و پایین بودن، در عرفان اسلامی جایگاهی والا دارد، اما نه به معنای کاهش ارزش ذاتی انسان، بلکه به‌عنوان انتخابی آگاهانه برای فروتنی در برابر حق و خلق. این مفهوم، در قالب باب تفاعل (تعامل دوسویه و آگاهانه) معنا می‌یابد، جایی که سالک به نفع دیگری، خود را پایین می‌آورد، نه آنکه ذاتاً پست شود.

ریشه «وضع» در لغت، دلالت بر پستی، دروغ، و قرار دادن چیزی در جایگاه پایین دارد. قرآن کریم در توصیف دروغ‌گویان می‌فرماید:

«إِنَّهُ لَمِنَ الْوَاضِعِينَ»

(به‌راستی که او از دروغ‌گویان است). این کاربرد، نشان‌دهنده معنای منفی «وضع» در حالت عادی است. اما تواضع، با تحول معنایی در باب تفاعل، به کمالی عظیم تبدیل می‌شود که در آن، انسان با آگاهی و برای حق، خود را فرومی‌آورد، همچون گوهری که در خاک افتد، اما ذاتش همچنان درخشان ماند.

درنگ: تواضع، پایین آمدن آگاهانه برای حق است، نه پست شدن. این فضیلت، در انتخابی تعاملی و با نیت خالص برای تعالی خلق و تقرب به حق معنا می‌یابد.

این تعریف، با شرح خواجه عبدالله انصاری در منازل السائرین هم‌خوانی دارد که تواضع را مرتبه‌ای پس از حسن خلق و تخلق به اخلاق الهی می‌داند. در عرفان ابن‌عربی نیز، تواضع با مفهوم «عالٍ فی دَنَوّه، دانٍ فی عُلُوّه» (بلند در پستی، پایین در بلندی) پیوند می‌یابد، که نشان‌دهنده تعادل میان عزت و فروتنی است.

تمایز تواضع، پست اول، و پست ثانی

برای فهم دقیق‌تر تواضع، لازم است آن را از دو مفهوم متمایز کرد: پست اول و پست ثانی. پست اول، به موجوداتی اشاره دارد که ذاتاً ارزشی فروتر دارند، مانند چوب یا کاغذ که در برابر آب، ناتوان و نابود می‌شوند. پست ثانی، به حالتی اطلاق می‌شود که انسان با انتخاب خود، خویشتن را به سوی گناه، سبک‌سری، یا بی‌ارزشی سوق می‌دهد، بی‌آنکه هدفی متعالی در میان باشد. اما تواضع، پایین آمدن آگاهانه‌ای است که ارزش ذاتی انسان را حفظ می‌کند و به کمال می‌رساند.

مثال طلای در لجن، این تمایز را روشن می‌سازد: طلا، هرچند در لجن افتد، ذاتش پاک و ارزشمند می‌ماند، اما لجن، ذاتاً پست است و هرچه به آن افزوده شود، جز آلودگی نمی‌افزاید. انسان مؤمن نیز، با تواضع، خود را پایین می‌آورد، اما نه به سوی پستی، بلکه برای تعالی و خدمت به حق و خلق.

درنگ: تواضع، برخلاف پست اول (ذاتی) و پست ثانی (اکتسابی بدون هدف متعالی)، پایین آمدن آگاهانه‌ای است که کرامت انسانی را حفظ کرده و به کمال می‌رساند.

این تمایز، با مفهوم «فنا فی الله» در عرفان اسلامی هم‌راستاست، جایی که سالک، خود را برای حق فدا می‌کند، اما این فدا شدن، به تعالی او می‌انجامد. از منظر فلسفی، این دیدگاه با نظریه‌های اخلاق فضیلت‌گرای ارسطو یا انتخاب آگاهانه کی‌یرکگور قابل‌مقایسه است.

ارجاعات قرآنی و روایی

قرآن کریم، تواضع را به‌عنوان ویژگی بندگان خاص الهی ستوده است:

«وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا»

در روایات نیز، تواضع اميرالمؤمنين علیه‌السلام به‌عنوان الگویی برجسته مطرح شده است. حدیث «إذا دخل فی البیت کان صبیاً و إذا دخل فی القوم کان رجلاً» (بحارالانوار، ج۴۱، ص۴۹) نشان می‌دهد که ایشان در خانه، با فروتنی و انعطاف، مانند کودکی رفتار می‌کردند، اما در جامعه، با عزت و اقتدار ظاهر می‌شدند. این انعطاف، نمونه‌ای کامل از تواضع آگاهانه است.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، تواضع را به‌عنوان فضیلتی عرفانی و اخلاقی معرفی کرد که از ریشه «وضع» برمی‌خیزد، اما در قالب تفاعل، به کمالی آگاهانه و برای حق تبدیل می‌شود. تمایز میان تواضع، پست اول، و پست ثانی، نشان داد که تواضع، برخلاف پستی ذاتی یا اکتسابی، انتخابی است که کرامت انسانی را حفظ می‌کند. ارجاعات قرآنی و روایی، این مفهوم را با نمونه‌های عینی غنی ساختند.

بخش دوم: مصادیق و کارکردهای تواضع در سلوک عرفانی

تواضع آگاهانه و برای حق

تواضع، تنها زمانی ارزشمند است که با آگاهی و برای حق باشد. بدون این دو شرط، فروتنی به سبک‌سری یا خودنمایی بدل می‌شود. مثال پدری که گام‌هایش را با کودکش هماهنگ می‌کند، نشان‌دهنده تواضعی است که از عشق و مسئولیت برمی‌خیزد. این فروتنی، نه از سر ضعف، بلکه از سر بزرگی است، مانند هواپیمایی که در مانورهایش، هرچند بالا رود، با مهارت پایین می‌آید، بی‌آنکه به زمین برخورد کند.

درنگ: تواضع، بدون آگاهی و نیت برای حق، به سبک‌سری یا خودنمایی بدل می‌شود. فروتنی حقیقی، انتخابی است که از بزرگی و تعهد به خیر سرچشمه می‌گیرد.

این دیدگاه، با نظریه‌های اخلاق مراقبت (Care Ethics) یا رهبری خدمت‌گزار (Servant Leadership) هم‌خوانی دارد، که بر اولویت نیازهای دیگران تأکید می‌کنند. در عرفان اسلامی، تواضع به‌عنوان جلوه‌ای از «مکارم الأخلاق» معرفی شده که سالک را به خدمت بی‌ریا به خلق دعوت می‌کند.

مصادیق عملی تواضع: پوریای ولی، بهلول، و سیره اهل بیت

مصادیق عملی تواضع، در داستان‌های عرفانی و سیره اهل بیت علیهم‌السلام به‌خوبی نمایان است. پوریای ولی، پهلوانی که برای شاد کردن دل پیرزنی، خود را در کشتی به زمین می‌زند، نمونه‌ای از تواضع آگاهانه است. این فروتنی، نه تنها او را پست نکرد، بلکه به رؤیت «طبقات الارض» (مراتب وجود) رساند. بهلول نیز، با به دیوانگی زدن خود برای فرار از معصیت هارون، تواضعی را نشان داد که ظاهراً پستی بود، اما در باطن، تعالی به همراه داشت.

سیره اميرالمؤمنين علیه‌السلام، اوج این فضیلت را نمایان می‌سازد. ایشان، با پختن نان در خانه زنی که همسرش را در جنگ از دست داده بود، یا با رفتار کودکانه در خانه، تواضعی را نشان دادند که از عزت و کرامتشان نکاست. این نمونه‌ها، تواضع را به‌عنوان ایثار و فداکاری برای خیر دیگران معرفی می‌کنند.

درنگ: تواضع در عمل، مانند ایثار پوریای ولی یا فروتنی اميرالمؤمنين علیه‌السلام، جای خود را با دیگری عوض کردن است، بی‌آنکه ذات انسان به پستی گراید.

این مصادیق، با مفهوم «ایثار» در اخلاق اسلامی، به‌ویژه در آثار شیخ صدوق، هم‌راستاست و از منظر روان‌شناسی مثبت‌گرا، با نوع‌دوستی و خودتعالی پیوند می‌یابد.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، تواضع را به‌عنوان فضیلتی عملی و آگاهانه بررسی کرد که در مصادیقی چون پوریای ولی، بهلول، و سیره اهل بیت علیهم‌السلام تجلی یافته است. این فضیلت، نه تنها به تعالی سالک می‌انجامد، بلکه خیر دیگران را نیز تأمین می‌کند. تأکید بر آگاهی و نیت برای حق، تواضع را از خودنمایی یا سبک‌سری متمایز می‌سازد.

بخش سوم: نقد آسیب‌های اجتماعی و خودنمایی در تواضع کاذب

نقد غرور و خودنمایی

یکی از آسیب‌های تواضع، خودنمایی است که در آن، فرد با ظاهری فروتنانه، به دنبال جلب توجه و اثبات برتری خویش است. مثال درویشی که با عبا و انگشترهای متعدد، بزرگی خود را به رخ فقرا می‌کشد، نشان‌دهنده تواضع کاذب است. این رفتار، با نقدهای عرفانی، مانند سخنان بایزید بسطامی در باب ریا، هم‌خوانی دارد که اخلاص را شرط کمال می‌داند.

داستان بهلول و هارون نیز، نمونه‌ای از طنز عرفانی است که غرور را به چالش می‌کشد. بهلول، با ارزش‌گذاری هارون به «چهل دینار» (قیمت لنگ او)، پوچی خودنمایی را آشکار می‌کند. این نقد، از منظر روان‌شناسی اجتماعی، با مکانیسم‌های دفاعی خودنمایی قابل‌تحلیل است.

درنگ: تواضع کاذب، با خودنمایی و ریا همراه است و از اخلاص دور می‌ماند. تواضع حقیقی، بی‌نیاز از جلب توجه و با نیت خالص برای حق است.

نقد ناهنجاری‌های اجتماعی و فقدان تواضع

فقدان تواضع، به ناهنجاری‌های اجتماعی دامن می‌زند. افرادی که با ثروت، علم، یا مقام، خود را برتر می‌پندارند، مانند راننده تریلی که نمی‌تواند دوچرخه‌سواری کند، از انعطاف در برابر نیازهای دیگران عاجزند. این غرور، مانع ارتباط انسانی و همدلی می‌شود، چنان‌که در نظریه‌های جامعه‌شناسی قدرت بوردیو، فاصله طبقاتی به‌عنوان مانعی برای تعامل اجتماعی تحلیل شده است.

تشبیه انسان مؤمن به کبوتر جلد، که بالا می‌رود و پایین می‌آید، تواضع را به تعهد و انعطاف در برابر حق و خلق پیوند می‌زند. این کبوتر، برخلاف کبوترهای گوشتی که تنها برای مصرف‌اند، نمادی از سلوک متعادل و متعهد است.

درنگ: انسان مؤمن، مانند کبوتر جلد، با تواضع و تعهد به حق و خلق، در بالا رفتن و پایین آمدن، تعادل و کمال را حفظ می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با نقد غرور، خودنمایی، و ناهنجاری‌های اجتماعی، نشان داد که تواضع حقیقی، از ریا و خودبرتربینی به دور است. تشبیهات عرفانی، مانند کبوتر جلد، و نقدهای اجتماعی، مانند راننده تریلی، این مفاهیم را به‌گونه‌ای ملموس و عمیق ارائه کردند.

نتیجه‌گیری کلی

درس‌گفتار منازل السائرین (جلسه 345)، نقشه‌ای جامع برای فهم تواضع در عرفان اسلامی ارائه می‌دهد. با تمایز میان تواضع، پست اول، و پست ثانی، تأکید بر آگاهی و نیت برای حق، و نقد آسیب‌هایی چون غرور و خودنمایی، این متن به اصلاح رفتار فردی و اجتماعی دعوت می‌کند. مصادیقی چون پوریای ولی، بهلول، و سیره اميرالمؤمنين علیه‌السلام، تواضع را به‌عنوان ایثار و فداکاری برای خیر دیگران معرفی می‌کنند. نقد ناهنجاری‌های اجتماعی و تشبیه انسان مؤمن به کبوتر جلد، عمق بینش عرفانی و جامعه‌شناختی متن را نمایان می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی