متن درس
منازل السائرین: مقام غیرت
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۵۰۰)
دیباچه
کتاب «منازل السائرین» اثر خواجه عبدالله انصاری، از برجستهترین آثار عرفانی اسلامی است که مراحل سلوک معنوی را با دقتی بینظیر تبیین میکند. در این میان، باب الغيرة، بهعنوان مقامی که در پی باب محبت قرار دارد، از جایگاهی ویژه برخوردار است. این مقام، تجلی حساسیت سالک نسبت به حفظ حریم محبوب الهی است که از حرارت محبت سرچشمه میگیرد.
غیرت، در این متن، نهتنها صفتی نفسانی، بلکه مقامی معنوی است که سالک را به دفاع از حق و مقاومت در برابر باطل وامیدارد. این مقام، در ظرف حکمت، شجاعت و شریعت متجلی میشود و از غیرت جاهلانه، که با جهل و طغیان همراه است، متمایز است. در ادامه، با ساختاری منظم و عناوین تخصصی، به تبیین این مفاهیم پرداخته خواهد شد.
بخش نخست: مفهوم غیرت و جایگاه آن در سلوک
مقام غیرت و ارتباط آن با محبت
باب الغيرة، در سلسله مقامات «منازل السائرین»، پس از باب محبت قرار دارد. سالک، پس از عبور از مراحل اولیه (اودیه) و رسیدن به مقام احوال، که با محبت و حرارت معنوی همراه است، به مقام غیرت دست مییابد. غیرت، معلول محبت است؛ چنانکه بدون محبت، غیرتی پدید نمیآید. این مقام، تجلی حساسیت سالک نسبت به حفظ حریم محبوب الهی است، گویی قلب او چونان کورهای گدازان، از هر آنچه به محبوب آسیب رساند، پاک میشود.
درنگ: غیرت، نتیجه محبت است و سالک را به دفاع از حریم محبوب الهی وامیدارد، چنانکه قلب او از هر آنچه خلاف حق است، پاک میشود. |
متن اصلی، با تأکید بر اینکه «غیرت معلول محبت است»، بر پیوستگی این دو مقام تأکید دارد. محبت، با ایجاد حرارت در دل، سالک را آماده میکند تا در برابر هر آنچه به محبوب (حق) آسیب رساند، ایستادگی کند.
حرارت، محبت و غیرت
حرارت معنوی، پیشنیاز محبت است و محبت قوی، زمینهساز غیرت. فردی که فاقد حرارت معنوی باشد، از محبت حقیقی محروم است و در نتیجه، غیرتی در او شکل نمیگیرد. این حرارت، چونان آتشی در دل سالک، او را از سردی و جمود نفسانی رها کرده و به سوی محبت و غیرت هدایت میکند. چنانکه متن اصلی اشاره دارد، «تا حرارت نداشته باشد محبت نخواهد داشت و تا محبت نداشته باشد غیرت نخواهد داشت».
این زنجیره معنوی، از ایمان آغاز شده و به حرارت، محبت و غیرت میرسد. مؤمن، به دلیل ایمان به حق، محبت به او پیدا میکند و این محبت، او را به غیرت وامیدارد تا در برابر باطل مقاومت کند.
جمعبندی بخش نخست
غیرت، بهعنوان مقامی معنوی پس از محبت، از حرارت و محبت سرچشمه میگیرد. این مقام، سالک را به دفاع از حق و مقاومت در برابر باطل هدایت میکند. در ادامه، به تعریف غیرت و ویژگیهای آن پرداخته خواهد شد.
بخش دوم: تعریف غیرت و ویژگیهای آن
مفهوم غیرت
غیرت، ایستادگی و مقاومت در برابر آنچه به محبوب (حق) آسیب رساند، تعریف شده است. این صفت، در ذات الهی، با نام «غیور» متجلی است و در مؤمن و عارف، بهصورت آینهای از حق ظاهر میشود. مؤمن غیور، چونان آینهای است که صفت الهی غیرت در او تجلی مییابد، چنانکه در متن اصلی آمده: «الحق هو الغیور، المؤمن غیور».
غیرت، تحمل ناپذیرفتن رقیب برای محبوب است. مؤمن غیور، غیریت را نمیپذیرد و معصیت، که غیریت با فطرت الهی اوست، را از حریم نفس خود دور میکند. این حساسیت، قلب را از نفاق و کثرت پاک میسازد.
درنگ: غیرت، صفتی الهی است که در مؤمن بهصورت آینهای از حق متجلی میشود و او را از معصیت و نفاق دور میسازد. |
غیرت در ظرف حکمت و شجاعت
غیرت حقیقی، در ظرف حکمت، شجاعت و عدالت شکل میگیرد، نه در جهل و طغیان. غیرت کاذب، که از حرارت بدون حکمت ناشی میشود، از غیرت سالک و مؤمن متمایز است. چنانکه متن اصلی اشاره دارد، «غیرت در ظرف حکمت و شجاعت افتاده، نه در ظرف جهل و طغیان». این تمایز، بر اهمیت جهتگیری صحیح حرارت معنوی تأکید دارد.
شجاعت، حرارت در ظرف حکمت است که مؤمن را در برابر باطل مقاوم و در برابر حق فروتن میسازد. در مقابل، جبن (ترس) نتیجه سردی و فقدان حرارت، و تهور (بیباکی جاهلانه) نتیجه حرارت در ظرف جهل است. این تعادل، غیرت را به صفتی معنوی و هدایتشده بدل میکند.
غیرت اولیا و معصومین
امیرالمؤمنین علیهالسلام، بهعنوان نمونه کامل غیرت، در برابر دشمن مقاوم، در برابر مظلوم مهربان، در برابر حق فروتن و در برابر باطل سختگیر است. این غیرت، با معصیت همراه نیست و در چارچوب شریعت قرار دارد. چنانکه متن اصلی اشاره میکند، «غیرت اصلاً با معصیت همراه نیست و مقابل حق نمیایستد».
اولیا و معصومین، با غیرت خود، الگویی برای سالکان ارائه میدهند. این غیرت، از سردی و خشکی نفسانی به دور است و در ظرف حکمت و شریعت متجلی میشود.
جمعبندی بخش دوم
غیرت، بهعنوان صفتی الهی، در ظرف حکمت و شجاعت شکل گرفته و مؤمن را از معصیت و نفاق دور میکند. این صفت، در اولیا و معصومین به کمال خود میرسد و الگویی برای سلوک ارائه میدهد. در ادامه، به نقد تفاسیر نادرست آیات قرآنی پرداخته خواهد شد.
بخش سوم: تحلیل آیات قرآنی و نقد تفسیر نادرست
آیات مربوط به سلیمان نبی
باب الغيرة با استناد به آیات 31–33 سوره ص آغاز میشود که به ماجرای سلیمان نبی اشاره دارد:
إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتِ الْجِيَادُ (ص: ۳۱)
«هنگامی که در شبانگاه، اسبان چابک و تیزتک به او [مطلب حذف شد] ).
فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ (ص: ۳۲)
«پس گفت: من از دوستی نیکوییها از یاد پروردگارم غافل شدم تا آنگاه که در پس [مطلب حذف شد] ).
رُدُّوهَا عَلَيَّ ۖ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ (ص: ۳۳)
«[گفت:] آنها را نزد من بازگردانید. پس به ساقها و گردنهای [مطلب حذف شد] ).
این آیات، به نمایش اسبهای تیزتک برای سلیمان نبی و شیفتگی او به این خیر اشاره دارند. او پس از غفلت از ذکر پروردگار، دستور بازگرداندن اسبها را میدهد و به ساقها و گردنهای آنها دست میکشد. متن اصلی، این آیات را مبنای بحث غیرت قرار داده، اما به نقد تفسیر نادرستی میپردازد که این ماجرا را به معصیت سلیمان نسبت داده است.
نقد تفسیر نادرست
برخی تفاسیر، بهویژه در میان اهل سنت، ادعا کردهاند که سلیمان نبی، به دلیل شیفتگی به اسبها، از خواندن خدا غافل شد و سپس، از روی غیرت، دستور قتل یا قطع اعضای آنها را داد. این تفسیر، با عصمت انبیا ناسازگار است. چنانکه متن اصلی تأکید میکند، «شأن انبیا و اولیا و حتی شأن مؤمن بالاتر از این نسبتهاست». نسبت دادن معصیت به سلیمان، که قرآن کریم او را «نعم العبد» (ص: ۳۰) نامیده، تهمت به نبی و تحریف کلام الهی است.
عبارت «مسحا بالسوق والاعناق» به معنای نوازش و رسیدگی به اسبها، مانند پاک کردن عرق آنها، است، نه قتل یا قطع اعضا. این عمل، با رفتار متعارف با اسبهای جنگی سازگار است، چنانکه عرق اسب پس از تاختن باید پاک شود تا آسیب نبیند. تفسیر «مسحا» به معنای قتل، ناشی از عدم فهم صحیح واژگان قرآنی و زمینههای فرهنگی است.
درنگ: تفسیر «مسحا بالسوق والاعناق» به معنای نوازش اسبهاست، نه قتل، و نسبت معصیت به سلیمان نبی تهمت به قرآن کریم و انبیاست. |
دفاع از عصمت انبیا
سلیمان نبی، که قرآن کریم او را «نعم العبد» و دارای اقتدار بینظیر توصیف کرده، نمیتواند به دلیل شیفتگی به اسبها مرتکب معصیت شود. چنانکه متن اصلی اشاره دارد، «اگر سلیمان را یک اسب غافل کند، موجودات آسمانی غافلت نمیکنند». این تفسیر نادرست، نهتنها با عصمت انبیا، بلکه با عظمت سلیمان بهعنوان سلطان جهانی ناسازگار است.
عرضه اسبها به سلیمان، بخشی از وظایف فرماندهی او بوده و خود عبادتی محسوب میشده است. عبادت هر فرد، متناسب با جایگاه اوست؛ عبادت عالم در مطالعه، عبادت نظامی در حراست، و عبادت سلیمان در نظارت بر لشکریانش تجلی یافته است. نسبت دادن تفرج یا غفلت به او، تحریف شأن نبوت است.
جمعبندی بخش سوم
آیات مربوط به سلیمان نبی، به جای معصیت، عظمت و توجه او به وظایفش را نشان میدهند. تفسیر نادرست این آیات، که به قتل اسبها یا غفلت از خدا نسبت داده شده، با عصمت انبیا و معانی قرآنی ناسازگار است. در ادامه، به تمایز غیرت حقیقی و جاهلانه پرداخته خواهد شد.
بخش چهارم: تمایز غیرت حقیقی و جاهلانه
غیرت جاهلانه
غیرت جاهلانه، که با جهل و طغیان همراه است، از غیرت حقیقی متمایز است. چنانکه متن اصلی اشاره دارد، غیرتی که با شریعت سازگار نباشد، جاهلانه است. نمونههایی از این غیرت در مسائل اجتماعی، مانند مخالفت با احکام شرعی به بهانه غیرت، یا رفتارهایی مانند طلاق به دلیل دیدن لباس همسر توسط دیگران، نشاندهنده انحراف از مسیر حق است.
مثال ابومسلم خراسانی، که دستور سوزاندن زین اسب و دو نیم کردن اسب را به دلیل غیرت جاهلانه داد، نمونهای از افراط است که به تفریط منجر میشود. این رفتارها، نهتنها غیرت حقیقی نیستند، بلکه نشانه جهل و انحرافاند.
غیرت در چارچوب شریعت
غیرت حقیقی، در ظرف شریعت و حکمت قرار دارد. شریعت، احکامی برای حفظ حریم الهی و انسانی وضع کرده است، مانند مجازات جسارت به مقام عصمت یا دفاع از ناموس و دیار. این احکام، از باب غیرت است و در چارچوب عدالت و حکمت قرار دارند. چنانکه متن اصلی تأکید میکند، «غیرت در مقابل باطل متمسک است، عقلایی است، گواراست».
درنگ: غیرت حقیقی، در ظرف شریعت و حکمت قرار دارد و از غیرت جاهلانه، که با جهل و افراط همراه است، متمایز است. |
نمونه غیرت امیرالمؤمنین
امیرالمؤمنین علیهالسلام، نمونهای کامل از غیرت حقیقی است. او در برابر دشمن، با اقتدار ذوالفقار میکشد، اما در برابر یتیم، با مهربانی عمل میکند. چنانکه متن اصلی روایت میکند، «اذا خرج فی القوم کان رجلاً و اذا دخل فی البیت کان صبیاً». این تعادل، نشاندهنده غیرت در ظرف حکمت و محبت است که از هرگونه عصبیت یا جهل به دور است.
جمعبندی بخش چهارم
غیرت حقیقی، در چارچوب شریعت و حکمت، از غیرت جاهلانه متمایز است. نمونههای غیرت اولیا، مانند امیرالمؤمنین، الگویی برای سالک ارائه میدهد تا از افراط و تفریط پرهیز کند.
بخش پنجم: غیرت و سلوک معنوی
غیرت و نفس
غیرت، تحمل ناپذیرفتن رقیب برای محبوب است. مؤمن غیور، چونان نگهبانی است که حریم نفس خود را از معصیت و نفاق پاک میکند. این حساسیت، قلب را از غیریت و کثرت رها کرده و به وحدت با حق میرساند. چنانکه متن اصلی تعریف میکند، «الغیرة سقوط الاحتمال ضنّاً والضیق عن الصبر نفاسة».
نفاسة، میل به حفظ عزت محبوب و جلوگیری از تعلق به غیر است. مؤمن، با غیرت خود، معصیت را که غیریت با فطرت اوست، از خود دور میکند و در برابر باطل ایستادگی مینماید.
غیرت و شریعت
غیرت، تنها در چارچوب شریعت ارزشمند است. شریعت، بهعنوان تجلی حق، احکامی برای حفظ حریم الهی و انسانی وضع کرده است. سالک، با پایبندی به این احکام، غیرت خود را از انحراف مصون میدارد. چنانکه متن اصلی تأکید میکند، «خدا انسان را از غیرتهای بیخودی حفظ کند و غیرتهای حقیقی را به او عطا فرماید».
درنگ: غیرت، با پایبندی به شریعت، قلب را از معصیت پاک کرده و سالک را به وحدت با حق هدایت میکند. |
جمعبندی بخش پنجم
غیرت، بهعنوان مقامی معنوی، قلب سالک را از غیریت و معصیت پاک کرده و در چارچوب شریعت، او را به دفاع از حق و مقاومت در برابر باطل هدایت میکند. این مقام، دروازهای به سوی قرب الهی است.
نتیجهگیری کلان
باب الغيرة در «منازل السائرین»، مقامی معنوی است که از محبت و حرارت سرچشمه میگیرد. غیرت، صفتی الهی است که در مؤمن و عارف بهصورت آینهای از حق متجلی میشود. این صفت، در ظرف حکمت، شجاعت و شریعت قرار دارد و از غیرت جاهلانه، که با جهل و طغیان همراه است، متمایز است. آیات قرآنی مربوط به سلیمان نبی، برخلاف تفاسیر نادرست، عظمت و توجه او به وظایفش را نشان میدهند و هرگونه نسبت معصیت به او، تهمت به قرآن کریم و انبیاست. غیرت حقیقی، سالک را به دفاع از حق، مقاومت در برابر باطل و پاکسازی قلب از معصیت وامیدارد. این متن، با زبانی فاخر و ساختاری علمی، بر اهمیت غیرت بهعنوان دروازهای به سوی قرب الهی تأکید کرده و راهکارهایی برای تحقق آن در چارچوب شریعت ارائه میدهد.
با نظارت صادق خادمی |