در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 507

متن درس





تبیین مقام قلق در منازل السائرین

تبیین مقام قلق در منازل السائرین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۰۷)

دیباچه

مقام قلق، در سیر و سلوک عرفانی، منزلگاهی است که سالک را در برابر شدت شوق و کمبود صبر به آزمون می‌کشاند. در «منازل السائرین» خواجه عبدالله انصاری، قلق به‌عنوان حالت اضطراب و بی‌قراری ناشی از ناتوانی در تحمل شوق شدید تعریف شده است. درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با نگاهی عمیق و عالمانه، این مقام را با استناد به ماجرای حضرت موسی علیه‌السلام و آیه شریفه قرآن کریم تبیین کرده‌اند.

بخش نخست: چیستی قلق و پیوند آن با شوق

مفهوم قلق

قلق، به‌عنوان نقصان صبر در برابر شدت شوق، حالتی است که سالک را به اضطراب و بی‌قراری دچار می‌کند. این حالت، چونان طوفانی است که در دریای شوق برمی‌خیزد و کشتی صبر سالک را به تلاطم می‌اندازد. شوق، محرکی است که سالک را به سوی محبوب سوق می‌دهد، اما بدون صبر، این شوق به بی‌قراری و استیصال منجر می‌شود.

درنگ: قلق، اضطراب ناشی از کمبود صبر در برابر شدت شوق است که سالک را از تعادل سلوکی باز می‌دارد.

مراتب شوق

شوق، در سلوک عرفانی، در سه مرتبه تجلی می‌یابد: قلت الشوق، که شوق اندک و قابل تحمل است؛ توسط الشوق، که شوق میانه با صبری نسبی همراه است؛ و نهایة الشوق، که شوق شدید، سالک را در معرض آزمون صبر قرار می‌دهد. در مرتبه سوم، شوق چونان آتشی سوزان، صبر را می‌گدازد و سالک را به قلق می‌کشاند.

بخش دوم: قلق در ماجرای حضرت موسی علیه‌السلام

عجله موسی و شوق شدید

قرآن کریم، در آیه 20 سوره طه، از زبان حضرت موسی علیه‌السلام می‌فرماید:
«وَعَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضَى»
(: «و به‌سوی تو، ای پروردگارم، شتافتم تا خشنود شوی»). این عجله، که ناشی از شدت شوق به میقات الهی بود، نمونه‌ای از قلق است. موسی علیه‌السلام، به‌عنوان مظهر جلال حق، از چنان شوق سوزانی برخوردار بود که صبرش فروکاست و پیش از قوم به میقات شتافت.

درنگ: عجله حضرت موسی علیه‌السلام به میقات، مصداق قلق است که از شدت شوق و کمبود صبر نشأت گرفته، نه از عیش نفسانی یا تخلف از امر الهی.

عصمت موسی و ماهیت عجله

عجله حضرت موسی علیه‌السلام، به دلیل عصمت او، نمی‌تواند نفسانی یا بی‌حساب باشد. او، به‌عنوان مستنأ (برگزیده حق)، از عیوب نفسانی مبراست. قرآن کریم می‌فرماید:
«وَأَصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي»
(: «و تو را برای خود برگزیدم» – طه: 41). این انتخاب الهی، گواهی بر طهارت موسی از طیش نفسانی است. عجله او، تنها از شدت شوق و کم‌صبری ناشی شده بود.

پیامدهای قلق موسی

عجله موسی علیه‌السلام، به فتنه سامری و گوساله‌پرستی قوم منجر شد. قرآن کریم می‌فرماید:
«وَمَا أَعْجَلَكَ عَن قَوْمِكَ يَا مُوسَى»
(: «ای موسی، چه چیز تو را از قومت بازداشت؟» – طه: 83). این خطاب الهی، نشان‌دهنده آن است که عجله موسی، هرچند از شوق الهی بود، پیامدهایی چون گمراهی قوم را در پی داشت. این ماجرا، چونان آینه‌ای است که تأثیر قلق بر سلوک را نمایان می‌سازد.

بخش سوم: صبر و تربیت در شریعت

امتنان و تأدیب در احکام شریعت

شریعت الهی، دو گونه حکم دارد: احکام امتنانی و احکام تأدیبی. احکام امتنانی، چونان نسیمی خنک، تسهیل‌گرند؛ مانند تیمم در نبود آب یا پذیرش غسل مشکوک. اما احکام تأدیبی، چونان کوره‌ای آتشین، برای تربیت نفس طراحی شده‌اند. برای نمونه، قصد افطار، حتی بدون عمل، روزه را باطل می‌کند، و ریا در نماز، علاوه بر بطلان، معصیت است و عواقب اخروی دارد.

درنگ: شریعت، با احکام امتنانی و تأدیبی، نفس را تربیت می‌کند و صبر را به‌عنوان محور سلوک تقویت می‌نماید.

قصد مفطر و ریا

در شریعت، قصد افطار، حتی بدون خوردن، روزه را باطل می‌کند، زیرا صحت روزه به صبر وابسته است. همچنین، ریا در نماز، نه‌تنها عمل را باطل می‌کند، بلکه گناهی است که در قیامت با نام‌هایی چون «فاجر» و «خاسر» مجازات می‌شود. این احکام، چونان شلاقی تربیتی، نفس را به اخلاص و صبر وا می‌دارند.

صبر، محور تربیت نفس

صبر، عصای محکمی است که سالک را در مسیر سلوک استوار می‌دارد. روایت شده است: «الصَّبْرُ نِصْفُ الْإِيمَانِ» (صبر نیمی از ایمان است). نفس، بدون تأدیب، رام نمی‌شود و شوق را به درستی پاسخ نمی‌دهد. صبر، چونان کلیدی است که قفل‌های سلوک را می‌گشاید و سالک را به معرفت و ایمان رهنمون می‌سازد.

بخش چهارم: مراتب قلق و تأثیرات آن

مراتب سه‌گانه قلق

قلق، در سه مرتبه ظاهر می‌شود: تضییق الخلق، بغض الخلق و لذة الموت. در تضییق الخلق، سالک بدخلق و بی‌حوصله می‌شود. در بغض الخلق، از مردم به دلیل مزاحمت در مسیر محبوب گریزان می‌شود. در لذة الموت، شدت شوق و هجران، او را به آرزوی مرگ سوق می‌دهد.

درنگ: قلق در سه مرتبه تضییق الخلق، بغض الخلق و لذة الموت، سالک را به انزوا و استیصال می‌کشاند.

تضییق خلق و بدخلقی

در مرتبه تضییق الخلق، سالک، به دلیل هجران از محبوب، دچار تنگ‌خلقی می‌شود. قلب او، که تنها به محبوب گرایش دارد، از غیر او گریزان است و خلق را مزاحم می‌بیند. این حالت، چونان ابر تیره‌ای است که آسمان دل سالک را می‌پوشاند.

بغض خلق و استیصال

در مرتبه بغض الخلق، سالک از اجتماع با خلق اکراه دارد و آن‌ها را مانع وصول به محبوب می‌بیند. این بغض، چونان دیواری است که سالک را از کثرت جدا کرده و به وحدت با محبوب سوق می‌دهد.

لذة الموت و شوق به لقاء

در مرتبه لذة الموت، سالک مرگ را راه رهایی از فشار شوق و هجران می‌بیند. روایت شده است: «مَوْتُوا قَبْلَ أَنْ تَمُوتُوا» (بمیرید پیش از آنکه بمیرید). این موت، می‌تواند عرفانی (فنا در حق) یا طبیعی باشد. سالک، چونان پرنده‌ای است که از قفس تن رهایی می‌جوید تا به محبوب بپیوندد.

بخش پنجم: خلوت و نقش آن در سلوک

ضرورت خلوت در سلوک

سالک در حال قلق، به خلوت نیاز دارد تا از مزاحمت خلق در امان بماند. خلوت، چونان پناهگاهی است که سالک را از تشتت حفظ کرده و شوق او را متمرکز می‌سازد. کسی که هنوز در مرتبه مرید است، نباید در جمع ظاهر شود، زیرا بغض و بدخلقی او ممکن است دیگران را از دین گریزان کند.

درنگ: خلوت، شرط تعادل در سلوک است و سالک را از مزاحمت خلق حفظ می‌کند.

تفاوت مرید و مراد

مرید، که در حال سلوک است، هنوز به کمال نرسیده و ممکن است دچار قلق شود. اما مراد، که سلوک را به پایان برده، به ناسوت بازمی‌گردد و به خلق خدمت می‌کند. این تمایز، چونان خطی است که مسیر سالک را از انسان کامل جدا می‌سازد.

بخش ششم: صبر و نقش عبادات

تقویت صبر با عبادات

عبادات، نوافل و اذکار، صبر را در وجود سالک تقویت می‌کنند. سوره والعصر، که بر صبر تأکید دارد، چونان دارویی است که اضطراب قلق را تسکین می‌دهد. این اعمال، نفس را برای تحمل شوق و سلوک آماده می‌سازند.

صبر و عمر طولانی

صبر، نه‌تنها سلوک را استوار می‌کند، بلکه عمر را طولانی می‌سازد. بی‌صبری، چونان آفتی است که جسم و روح را فرسوده می‌کند، درحالی‌که صبر، چونان آبی زلال، حیات را طراوت می‌بخشد.

بخش هفتم: نقش استاد در سلوک

استاد ماهر، چونان راهنمایی است که سالک را در شدت شوق هدایت می‌کند. او با تقویت صبر، سالک را از قلق نجات داده و به وصول به محبوب رهنمون می‌سازد. این نقش، چونان چراغی است که مسیر تاریک سلوک را روشن می‌کند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

مقام قلق در «منازل السائرین»، منزلگاهی است که سالک را در برابر شدت شوق و کمبود صبر به آزمون می‌کشاند. ماجرای حضرت موسی علیه‌السلام، که از شدت شوق به میقات شتافت، مصداقی روشن از قلق است. این مقام، در سه مرتبه تضییق الخلق، بغض الخلق و لذة الموت، سالک را به انزوا و استیصال سوق می‌دهد. شریعت، با احکام امتنانی و تأدیبی، و عبادات، با تقویت صبر، سالک را از قلق نجات می‌دهند. خلوت، شرط تعادل در سلوک است، و انسان کامل، پس از وصول به لقاء حق، به ناسوت بازمی‌گردد. درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تبیین عالمانه این مقام، راه را برای سالکان و پژوهشگران روشن ساخته است.

با نظارت صادق خادمی


منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده