در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 566

متن درس





کتاب منازل السائرین: باب التمکین

منازل السائرین: باب التمکین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۶۶)

مقدمه

باب التمکین، یکی از منازل کلیدی در مسیر سلوک عرفانی کتاب «منازل السائرین» است که در درس‌گفتار جلسه ۵۶۶ آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره با ژرف‌نگری و استناد به آیات قرآن کریم و سیره اولیای الهی تبیین شده است. این مقام، مرتبه‌ای است که سالک در آن به اقتدار و استقرار در مسیر الهی دست می‌یابد، جایی که نه‌تنها خود در اطاعت کامل از حق قرار دارد، بلکه خلق نیز به سبب جاذبه معنوی‌اش از او اطاعت می‌کنند. تمکین، چونان قله‌ای است که سالک پس از پیمودن دشواری‌های مسیر غیبت، در آن به صلابت و عزت الهی می‌رسد. این مقام، با آیاتی چون

أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ

(سوره نساء، آیه ۵۹) و

إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ

(سوره منافقون، آیه ۸) پیوندی عمیق دارد که بر فطری بودن اطاعت و عزت اولیای الهی تأکید می‌ورزد.

بخش اول: مفهوم تمکین و جایگاه آن در ولایت

تعریف تمکین و ویژگی‌های آن

تمکین، مرتبه‌ای است که در آن اولیای خدا به صحت کامل و قرار تمام دست می‌یابند. در این مقام، ولی‌الله از حق تمکین می‌یابد و خلق به سبب جاذبه معنوی و الهی او، از وی اطاعت می‌کنند. تمکین، چونان پایه‌ای استوار است که ولی‌الله را در جایگاه خلیفه الهی قرار داده و او را قادر به تصرف در امور به اذن الهی می‌سازد.

درنگ: تمکین، استقرار در مقام ولایت و توانایی تصرف در امور به اذن الهی است.

این اقتدار، نتیجه غیبت از غیر و انقطاع کامل از تعلقات نفسانی است که در منازل پیشین، مانند باب غیبت، تبیین شده است. ولی‌الله در این مرتبه، نه‌تنها خود در اطاعت کامل از حق است، بلکه خلق را نیز به سوی خیر و صلاح هدایت می‌کند.

اطاعت تکوینی و ارشادی

قرآن کریم در سوره نساء، آیه ۵۹ می‌فرماید:

أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ

(: از خدا و پیامبر و اولی‌الامر از میان خودتان اطاعت کنید). این اطاعت، هم تکوینی است و هم ارشادی. اطاعت تکوینی، نتیجه انس و محبت فطری خلق به ولی‌الله است، و اطاعت ارشادی، هدایت خلق به سوی خیر و صلاح را در بر می‌گیرد.

درنگ: أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ. اطاعت از اولیای الهی، فطری و تکوینی است.

این اطاعت، چونان جویباری است که از سرچشمه فطرت انسانی سرچشمه گرفته و به سوی اقیانوس حقیقت جاری می‌شود. در غیاب موانعی چون شیطان و نفس اماره، خلق به‌طور طبیعی به سوی ولی‌الله جذب می‌شوند.

فطری بودن دین و تمکین

دین اسلام، دین فطرت است و اطاعت از خدا و رسول، نتیجه میل فطری انسان به خیر و زیبایی است. تمکین ولی‌الله نیز از باب حب و محبت الهی است که خلق را به سوی او می‌کشاند.

درنگ: تمکین ولی‌الله، نتیجه محبت خالص به خدا و خلق است.

این محبت، چونان مغناطیسی است که قلب‌های پاک را به سوی ولی‌الله جذب می‌کند، مگر آنکه موانع نفسانی و شیطانی این جاذبه را مختل سازند.

جمع‌بندی بخش اول

باب التمکین، مقامی است که در آن ولی‌الله به اقتدار و استقرار در مسیر الهی دست می‌یابد. این مقام، نتیجه انقطاع از غیر و اطاعت کامل از حق است. اطاعت تکوینی و ارشادی، همراه با فطری بودن دین، ولی‌الله را به جایگاه هدایت خلق می‌رساند. تمکین، صلابت و عزت الهی را به ولی‌الله عطا می‌کند که او را از هرگونه ذلت مصون می‌دارد.

بخش دوم: مراتب تمکین در سلوک عرفانی

مراتب سلوک: از عامّی تا فقیر

سالک در مسیر سلوک، از مرتبه عامّی به زاهد، مرید، سالک، عارف و در نهایت فقیر الی‌الله می‌رسد. تمکین مرید، اولین درجه تمکین است که سالک را در مسیر سلوک استوار می‌سازد.

درنگ: سالک از عامّی به فقیر الی‌الله صعود می‌کند و تمکین مرید، اولین درجه این مسیر است.

این سیر، چونان پیمودن نردبانی است که هر پله آن، سالک را به افق‌های بلندتر حقیقت نزدیک‌تر می‌سازد. فقیر الی‌الله، قله‌ای است که در آن سالک به‌طور کامل از غیر خدا منقطع شده و به مقام فقر مطلق می‌رسد.

درجه اول: تمکین مرید

تمکین مرید، با سه ویژگی محقق می‌شود: صحت قصد، لمع شهود و سعة طریق. صحت قصد، نیت خالص برای خدا و انقطاع از غیر است. لمع شهود، جرقه‌ای از نور الهی است که مرید را به سوی مقصد هدایت می‌کند. سعة طریق، گشایش مسیر سلوک است که نتیجه یقین و شواهد مصححه است.

درنگ: تمکین مرید، با صحت قصد، لمع شهود و سعة طریق محقق می‌شود.

این سه ویژگی، چونان سه ستون استوارند که بنای تمکین مرید را برپا می‌دارند. صحت قصد، پایه این بنا، لمع شهود، نور هدایت‌گر، و سعة طریق، راه گشوده به سوی مقصد است.

صحت قصد و قطع التفات به غیر

صحت قصد، با توجه کامل به حق و قطع التفات به غیر همراه است. این توجه، با همت باعثه و عزم جازم تقویت می‌شود که مرید را در مسیر سلوک به حرکت درمی‌آورد.

درنگ: صحت قصد، با انقطاع از غیر و همت باعثه همراه است.

این انقطاع، چونان بریدن رشته‌های تعلق به غیر است که قلب مرید را از بندهای نفسانی آزاد کرده و به سوی حق رهنمون می‌سازد.

لمع شهود و جذب الهی

لمع شهود، جرقه‌ای نورانی از جانب حق است که مرید را جذب کرده و به سلوک تشویق می‌کند. این نور، نتیجه عنایت الهی است که مرید را از تاریکی‌های نفسانی خارج می‌سازد.

درنگ: لمع شهود، جرقه‌ای الهی است که مرید را به سوی حق جذب می‌کند.

این جرقه، چونان ستاره‌ای در شب تاریک است که راه مرید را روشن کرده و او را به سوی مقصد هدایت می‌کند.

سعة طریق و گشایش مسیر

سعة طریق، با یقین، شواهد مصححه و نورانیت بوارق مرشده همراه است که مسیر سلوک را برای مرید گشاده می‌کند. این گشایش، نتیجه رفع موانع و تمرکز بر وحدت است.

درنگ: سعة طریق، گشایش مسیر سلوک با یقین و شواهد مصححه است.

این گشایش، چونان باز شدن دروازه‌ای است که سالک را از تنگناهای کثرت به وسعت وحدت رهنمون می‌سازد.

جمع‌بندی بخش دوم

تمکین مرید، اولین درجه تمکین است که با صحت قصد، لمع شهود و سعة طریق محقق می‌شود. این ویژگی‌ها، مرید را از مرتبه عامّی به سوی مراتب بالاتر سلوک هدایت می‌کنند. هر یک از این ویژگی‌ها، پایه‌ای برای استقرار مرید در مسیر الهی است که او را برای صعود به مراتب بعدی آماده می‌سازد.

بخش سوم: تمکین سالک و ویژگی‌های آن

درجه دوم: تمکین سالک

تمکین سالک، با سه ویژگی محقق می‌شود: صحت انقطاع، برق کشف و صفای حال. صحت انقطاع، قطع کامل از غیر خدا است. برق کشف، تجلی نور الهی است که سالک را به سوی مقصد جذب می‌کند. صفای حال، خلوص در مقام حال است که با ملازمت همت و شوق همراه است.

درنگ: تمکین سالک، با صحت انقطاع، برق کشف و صفای حال محقق می‌شود.

این ویژگی‌ها، چونان سه بالند که سالک را در آسمان سلوک به پرواز درمی‌آورند و او را به سوی وحدت الهی هدایت می‌کنند.

صحت انقطاع و رهایی از غیر

صحت انقطاع، به معنای رهایی کامل از غیر خدا است، به‌گونه‌ای که هیچ چیز جز خدا در نظر سالک باقی نمی‌ماند. این انقطاع، نتیجه غیبت از غیر است که سالک را به‌طور کامل از تعلقات نفسانی رها می‌سازد.

درنگ: صحت انقطاع، رهایی کامل از غیر خدا است.

این رهایی، چونان گسستن زنجیرهای اسارت نفسانی است که قلب سالک را آزاد کرده و او را به سوی حق می‌کشاند.

برق کشف و تجلی الهی

برق کشف، نورانیتی قوی‌تر از لمع شهود است که با تجلی الهی، سالک را به سوی مقصد جذب می‌کند. این نور، نتیجه انقطاع کامل و تمرکز بر ذات الهی است.

درنگ: برق کشف، تجلی نور الهی است که سالک را به سوی حق هدایت می‌کند.

این تجلی، چونان رعد و برقی است که آسمان قلب سالک را روشن کرده و راه حقیقت را به او نشان می‌دهد.

صفای حال و ملازمت شوق

صفای حال، خلوص در مقام حال است که با ملازمت همت و شوق همراه است. در این حالت، علم با همت معارضه نمی‌کند و شوق، سالک را ترک نمی‌کند.

درنگ: صفای حال، خلوص در مقام حال با ملازمت شوق است.

این خلوص، چونان آینه‌ای صاف است که نور حق را بی‌هیچ غباری بازتاب می‌دهد و شوق، چونان بادی است که کشتی سالک را به سوی ساحل حقیقت می‌راند.

جمع‌بندی بخش سوم

تمکین سالک، مرتبه‌ای پیشرفته‌تر از تمکین مرید است که با صحت انقطاع، برق کشف و صفای حال محقق می‌شود. این ویژگی‌ها، سالک را از کثرت نفسانی به وحدت الهی نزدیک‌تر می‌سازند و او را برای صعود به مرتبه عارف آماده می‌کنند.

بخش چهارم: تمکین عارف و اوج ولایت

درجه سوم: تمکین عارف

تمکین عارف، با استقرار در حضرة الجمع و رهایی از حجب طلب محقق می‌شود. عارف، لابس نور وجود شده و در مقام بقای بعد الفناء قرار می‌گیرد، جایی که جز خدا کسی او را نمی‌شناسد.

درنگ: تمکین عارف، با استقرار در حضرة الجمع و بقای بعد الفناء محقق می‌شود.

این مرتبه، چونان قله‌ای است که عارف پس از پیمودن دشواری‌های مسیر سلوک، در آن استقرار یافته و در نور الهی غرق می‌شود.

رهایی از حجب طلب

عارف در مقام تمکین، از حجب طلب رها شده و در حضرة الجمع استقرار می‌یابد. این رهایی، نتیجه فنای محض و فقر مطلق است که عارف را به وحدت کامل می‌رساند.

درنگ: رهایی از حجب طلب، عارف را به حضرة الجمع می‌رساند.

این رهایی، چونان برداشتن پرده‌های تاریک از پیش چشم است که عارف را به تماشای جمال بی‌حجاب حق دعوت می‌کند.

بقای بعد الفناء و نور وجود

عارف در مقام بقای بعد الفناء، لابس نور وجود شده و در موطن غیب مطلق قرار می‌گیرد. این مقام، بالاترین مرتبه ولایت است که عارف را به خلیفه کامل خدا تبدیل می‌کند.

درنگ: بقای بعد الفناء، عارف را لابس نور وجود می‌سازد.

این بقا، چونان تولدی دوباره است که عارف پس از فنا در ذات الهی، در نور حقیقت حیاتی نو می‌یابد.

عبادت نفسی در مقام تمکین

عارف در این مقام، عبادت را نه از سر طلب، بلکه به‌صورت نفسی و خودجوش انجام می‌دهد. این عبادت، نتیجه غرق شدن در نور وجود است و عارف را به اوج عبودیت می‌رساند.

درنگ: عبادت نفسی، نتیجه غرق شدن در نور وجود است.

این عبادت، چونان نغمه‌ای است که از عمق جان عارف برمی‌خیز د و به سوی معبودش روان می‌شود.

سیره امام سجاد علیه‌السلام

امام سجاد علیه‌السلام، در مقام تمکین، با ذکر مداوم «لا إله إلا الله» به عبادت و عبودیت پرداختند و این ذکر را با ایمان، تصدیق و رقّت تکرار کردند. این سیره، نشان‌دهنده اوج عبادت نفسی و غرق شدن در نور الهی است.

درنگ: ذکر مداوم امام سجاد علیه‌السلام، نشان‌دهنده اوج عبادت نفسی است.

این ذکر، چونان موجی است که از قلب عارف به سوی اقیانوس بی‌کران الهی جاری می‌شود و او را در عشق و عبودیت غرق می‌سازد.

جمع‌بندی بخش چهارم

تمکین عارف، بالاترین مرتبه تمکین است که با رهایی از حجب طلب، بقای بعد الفناء و عبادت نفسی محقق می‌شود. سیره امام سجاد علیه‌السلام، نمونه‌ای عملی از این مقام است که عارف را به اوج ولایت و عبودیت می‌رساند.

بخش پنجم: عزت اولیا و صفات الهی

عزت اولیای خدا

قرآن کریم در سوره منافقون، آیه ۸ می‌فرماید:

إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ

(: عزت از آن خدا و پیامبرش و مؤمنان است). اولیای خدا، هرگز ذلیل نمی‌شوند، حتی در شرایط بلا و محرومیت، زیرا تمکین الهی، صلابت نفس و عزت را به آن‌ها عطا می‌کند.

درنگ: إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ. اولیای خدا در هر شرایطی عزت دارند.

این عزت، چونان سپری است که اولیای خدا را از ذلت و ترس مصون می‌دارد و آن‌ها را در هر حالتی استوار نگه می‌دارد.

صفات خلقی، خلقی و خالقی

عارف باید به صفات خلقی (اخلاق نیکو)، خلقی (رفتار پسندیده با خلق) و خالقی (تخلق به صفات الهی) متخلق باشد. این صفات، او را به کمال انسانی و الهی می‌رساند و خلق را به سوی او جذب می‌کند.

درنگ: عارف باید به صفات خلقی، خلقی و خالقی متخلق باشد.

این صفات، چونان گوهری‌اند که عارف را به زیوری بی‌نظیر آراسته کرده و او را در نظر خلق و خالق محبوب می‌سازند.

محبت خلق به اولیای خدا

حتی کفار و مشرکین، در غیاب موانع شیطانی، به اولیای خدا محبت دارند. این محبت، نتیجه جمال و جلال الهی ولی‌الله است که خلق را به سوی او می‌کشاند.

درنگ: محبت خلق به اولیای خدا، نتیجه جمال و جلال الهی آن‌هاست.

این محبت، چونان نسیمی است که از باغستان کمال اولیای خدا برمی‌خیزد و قلب‌های پاک را به سوی آن‌ها می‌کشاند.

جمع‌بندی بخش پنجم

عزت اولیای خدا، نتیجه تمکین الهی است که آن‌ها را از ذلت مصون می‌دارد. صفات خلقی، خلقی و خالقی، عارف را به کمال انسانی و الهی می‌رساند و محبت خلق را به او جلب می‌کند. این ویژگی‌ها، ولی‌الله را به جایگاه هدایت و خلافت الهی می‌رساند.

جمع‌بندی نهایی

باب التمکین در «منازل السائرین»، مقامی است که سالک در آن به اقتدار و استقرار در مسیر الهی دست می‌یابد. این مقام، در سه درجه تمکین مرید، سالک و عارف تبیین شده است. تمکین مرید، با صحت قصد، لمع شهود و سعة طریق؛ تمکین سالک، با صحت انقطاع، برق کشف و صفای حال؛ و تمکین عارف، با استقرار در حضرة الجمع و بقای بعد الفناء محقق می‌شود. آیات قرآن کریم، مانند

أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ

و

إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ

، بر فطری بودن اطاعت و عزت اولیای خدا تأکید دارند. سیره امام سجاد علیه‌السلام، نمونه‌ای عملی از عبادت نفسی و غرق شدن در نور الهی است. تمکین، نتیجه توکل، صبر و عشق به خداست که سالک را به کمال انسانی و الهی می‌رساند.

با نظارت صادق خادمی
منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده