در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

منازل السائرین 623

متن درس





تحلیل و تبیین باب التحقیق در منازل السائرین

تحلیل و تبیین باب التحقیق در منازل السائرین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۲۳)

دیباچه

باب التحقیق، به مثابه اوج قله‌های سلوک عرفانی در کتاب شریف منازل السائرین، منزلگاهی است که سالک را به تثبیت مقام بقاء و تحقق کامل حقیقت الهی در وجود خویش رهنمون می‌سازد. این باب، با تبیین مراتب سه‌گانه تحقیق (من اللهی، باللهی، فی اللهی)، مسیر محو کامل غیریت، نفسیت و تعینات خلقی را ترسیم کرده و سالک را به وحدت محض با ذات اقدس الهی می‌رساند. در درس‌گفتار جلسه ۶۲۳، این مقامات با ژرف‌نگری و دقتی عمیق تشریح شده و مراتب تحقق حق در وجود سالک به روشنی تبیین گردیده است.

بخش نخست: تثبیت بقاء و مراتب تحقیق

تحقیق: تثبیت بقاء در وجود سالک

باب التحقیق، پس از مقام بقاء، به تثبیت این مقام در وجود سالک می‌پردازد. تحقیق، به مثابه استقرار دائمی سالک در حقیقت الهی است که او را به مظهر حقانیت حق تعالی تبدیل می‌کند. این مقام، نشانه تحقق کامل توحید وجودی است که در آن، سالک از هرگونه غیریت و نفسیت رها شده و به عنوان آیینه‌ای صاف برای ظهور حق عمل می‌کند.

تثبیت بقاء، به معنای استمرار و صعود در مقام بقاء است که سالک را به چنان مرتبه‌ای می‌رساند که جز حق چیزی نمی‌بیند، نمی‌شنود و نمی‌شناسد. این مقام، به مثابه ریشه‌ای است که در خاک وجود سالک فرو رفته و او را در حقیقت الهی استوار می‌سازد.

درنگ: تحقیق، با تثبیت بقاء، سالک را به مظهر حقانیت حق تبدیل کرده و او را از هرگونه غیریت و نفسیت رها می‌سازد.

مراتب سه‌گانه تحقیق: من اللهی، باللهی، فی اللهی

تحقیق دارای سه مرتبه متمایز است: من اللهی (علمی)، باللهی (حالی) و فی اللهی (ذاتی). این مراتب، مراحل تدریجی تحقق حق در وجود سالک را نشان می‌دهند، از شناخت نظری به شهود تجربی و نهایتاً به وحدت ذاتی با حق.

این تقسیم‌بندی، با مفاهیم علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین در عرفان اسلامی همخوانی دارد و نشان‌دهنده سیر پویای سلوک عرفانی است که سالک را از معرفت نظری به تجربه وجودی و در نهایت به اتحاد کامل با حق هدایت می‌کند. هر مرتبه، به مثابه دریچه‌ای است که سالک را به سوی حقیقت والاتری می‌گشاید.

درنگ: مراتب سه‌گانه تحقیق، سالک را از معرفت علمی به شهود حالی و نهایتاً به وحدت ذاتی با حق رهنمون می‌سازد.

تحقیق من اللهی: مقام علمی

در مرتبه من اللهی، سالک در ظرف علم، حق را می‌شناسد و هیچ غیریت یا نفسیتی به خود نسبت نمی‌دهد. علم او، عاری از هرگونه شائبه نفسانی است و به عنوان ظهور علم الهی شناخته می‌شود. عبارت «لا يخالج علمك علمه» (علم تو با علم او مخلوط نشود) بر ضرورت خلوص در این مقام تأکید دارد.

این مرتبه، به مثابه بذری است که در خاک معرفت کاشته می‌شود و زمینه‌ساز شهود و ذات در مراتب بعدی است. سالک در این مقام، علم خود را به حق نسبت داده و هیچ استقلالی برای خویش قائل نیست.

درنگ: تحقیق من اللهی، با نفی شائبه نفسانی در علم، سالک را به شناخت خالص حق هدایت می‌کند.

تحقیق باللهی: مقام حالی

در مرتبه باللهی، سالک در ظرف شهود، با حق می‌بیند و جز حق چیزی را مشاهده نمی‌کند. شهود او، عاری از هرگونه منازعه با شهود الهی است و به جای شهود نفسانی، تنها شهود حق در او متجلی می‌شود. عبارت «لا ينازع شهودك شهوده» (شهود تو با شهود او منازعه نکند) بر محو کامل خودبینی در این مقام تأکید دارد.

این شهود، به مثابه نسیمی است که پرده‌های نفسانی را کنار زده و سالک را به تماشای حقیقت الهی دعوت می‌کند. سالک در این مقام، با تخلق به صفات حق، همه چیز را به عنوان ظهور حق می‌بیند.

درنگ: تحقیق باللهی، با محو شهود نفسانی، سالک را به شهود حق به حق رهنمون می‌سازد.

تحقیق فی اللهی: مقام ذاتی

در مرتبه فی اللهی، سالک به مقام احدیت ذات می‌رسد که در آن، جز حق هیچ نیست. این مقام، با حدیث قدسی «كَانَ اللَّهُ وَلَمْ يَكُنْ مَعَهُ شَيْءٌ» (خدا بود و با او چیزی نبود) و «الآن كما كان» (اکنون نیز همان‌گونه است) تبیین می‌شود. در این ساحت، حتی شائبه وجود غیر (شيء) نیز محو می‌گردد.

این مرتبه، به مثابه اقیانوسی است که سالک در آن غرق شده و هیچ اثری از کثرت یا غیریت در او باقی نمی‌ماند. این مقام، غایت سلوک عرفانی است که سالک را به وحدت کامل با ذات الهی می‌رساند.

درنگ: تحقیق فی اللهی، با محو هرگونه شائبه غیریت، سالک را به وحدت محض با ذات الهی می‌رساند.

بخش دوم: معیت حق و نفی ظهور خلقی

معیت حق با اشیاء و عدم معیت اشیاء با حق

حق، با ظهور خود، با هر چیزی معیت دارد، اما هیچ ظهوری معیت با حق ندارد. این مفهوم، با حدیث قدسی «كَانَ اللَّهُ وَلَمْ يَكُنْ مَعَهُ شَيْءٌ» و «الآن كما كان» تبیین می‌شود. این اصل، بر یک‌طرفه بودن رابطه وجودی بین حق و خلق تأکید دارد.

این معیت، به مثابه نوری است که همه چیز را روشن می‌کند، اما هیچ چیز نمی‌تواند نور را در بر گیرد. سالک در این مقام، حتی تصور غیر (شيء) را نفی کرده و تنها حق را موجود حقیقی می‌داند.

درنگ: معیت حق با اشیاء، یک‌طرفه است و هیچ ظهوری نمی‌تواند با حق معیت داشته باشد، که این امر نشانه وحدت وجود است.

نفی ظهور خلقی و عبدی در مقام تحقیق

در مقام تحقیق، ظهور خلقی یا عبدی وجود ندارد و هر ظهوری، ظهور حق است. سالک، هیچ دستی را در مقابل حق نمی‌بیند و غیریت و نفسیت را کاملاً نفی می‌کند. این مقام، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: ﴿يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ﴾ [مطلب حذف شد] : «دست خدا بالای دست‌های آنهاست»).

این نفی، به مثابه محو سایه در برابر نور خورشید است که سالک را از هرگونه تعین خلقی یا عبدی آزاد می‌سازد و او را به مظهر حق تبدیل می‌کند.

درنگ: در مقام تحقیق، هیچ ظهور خلقی یا عبدی باقی نمی‌ماند و هر ظهوری، ظهور حق است.

شهود اولیای الهی در مقام تحقیق

اولیای الهی در مقام تحقیق، در ظهورات و مظاهر الهی ظهور نمی‌یابند، بلکه تنها حق را مظهر می‌دانند. آنها هر دستی را می‌بینند، آن را دست حق می‌دانند، چنان‌که آیه شریفه ﴿يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ﴾ (سوره فتح، آیه ۱۰) بر این حقیقت تأکید دارد.

این شهود، به مثابه آیینه‌ای است که تنها نور حق را بازتاب می‌دهد و هیچ اثری از خود در آن دیده نمی‌شود. اولیا، با تخلق به صفات حق، همه چیز را به عنوان ظهور حق می‌بینند.

درنگ: اولیای الهی در مقام تحقیق، تنها حق را مظهر می‌دانند و هر ظهوری را ظهور حق می‌بینند.

بخش سوم: تنوع و پویایی در مقام تحقیق

تحقیق به عنوان ظهور در ظرف‌های مختلف

ظهور حق در مقام تحقیق، گاه در ظرف علم (من اللهی)، گاه در ظرف حال (باللهی)، و گاه در ظرف ذات (فی اللهی) است. این ظهورها، مراتب مختلف تحقیق را تشکیل می‌دهند و نشان‌دهنده تنوع در تجربه‌های عرفانی هستند.

این تنوع، به مثابه رنگ‌های مختلف نوری است که از منشور حقیقت الهی ساطع می‌شود و هر یک جنبه‌ای از حقیقت را آشکار می‌سازد. سالک، بسته به ظرف وجودی خود، یکی از این مراتب را تجربه می‌کند.

درنگ: ظهور حق در مقام تحقیق، در ظرف‌های علم، حال و ذات متجلی می‌شود و تنوع تجربه‌های عرفانی را نشان می‌دهد.

دفعي یا تدریجی بودن تحقیق

تحقیق ممکن است به صورت دفعی (ناگهانی) یا تدریجی، موقت یا دائم باشد. این تنوع، به تفاوت در ظرفیت‌ها و حالات سالکان بستگی دارد و نشان‌دهنده لطف الهی در تطبیق مسیر سلوک با ظرفیت‌های فردی است.

این ویژگی، به مثابه جریانی است که گاه به صورت موجی ناگهانی و گاه به صورت رودی آرام، سالک را به سوی مقصد هدایت می‌کند.

درنگ: تحقیق ممکن است به صورت دفعی یا تدریجی، موقت یا دائم باشد، که این تنوع به ظرفیت‌های سالکان بستگی دارد.

تفاوت توجهات عارف در مقام تحقیق

توجه عارف در مقام تحقیق ممکن است در یک لحظه من اللهی، در لحظه‌ای دیگر باللهی، و در زمانی فی اللهی باشد. این تنوع، نشان‌دهنده سیالیت حالات عرفانی است.

این سیالیت، به مثابه رقص نور در آیینه وجود عارف است که در هر لحظه، جلوه‌ای متفاوت از حقیقت را بازتاب می‌دهد. عارف، حتی در مقام تحقیق، ممکن است به دلیل محدودیت‌های بشری، مراتب متفاوتی را تجربه کند.

درنگ: توجهات عارف در مقام تحقیق، ممکن است در لحظات مختلف بین مراتب من اللهی، باللهی و فی اللهی تغییر کند.

حالات اولیای کامل در مقام تحقیق

اولیای کامل، در مقام تحقیق، حالات مختلفی در مراتب عالی، متوسط و دانی دارند، اما از انقطاع کاملاً رها هستند. آنها در ظرف‌های مختلف، توجهات متفاوتی دارند و در هیچ حال از حق منقطع نمی‌شوند.

این حالات، به مثابه امواجی است که در اقیانوس بی‌کران حق جریان دارند، اما هرگز از منبع خود جدا نمی‌شوند. اولیای کامل، به دلیل استقرار در حق، از هرگونه انقطاع مصون هستند.

درنگ: اولیای کامل، با حالات مختلف در مراتب عالی، متوسط و دانی، از انقطاع در مقام تحقیق مصون هستند.

تفاوت اولیای کامل و نازلین در تحقیق

نازلین از اولیای کامل، گاه در مراتب موقت یا دائم، دانی یا متوسط قرار می‌گیرند، در حالی که اولیای کامل در انقطاع نیستند و در مراتب عالی یا متوسط باقی می‌مانند.

این تمایز، به مثابه تفاوت بین ستارگان درخشان و نورهای کم‌سو در آسمان عرفان است. اولیای کامل، به دلیل ظرفیت بالای سلوکی، در مراتب بالاتر مستقرند، در حالی که نازلین ممکن است در مراتب پایین‌تر تجربه کنند.

درنگ: اولیای کامل، بر خلاف نازلین، از انقطاع مصون بوده و در مراتب عالی یا متوسط تحقیق مستقرند.

بخش چهارم: خلوص در مقام تحقیق

مرتبه اول تحقیق: خلاص مصاحبت از نفسیت

در مرتبه اول تحقیق، خلاص مصاحبت سالک از نفسیت به این معناست که علم او نباید علم حق را تحت‌الشعاع قرار دهد. علم سالک، باید عاری از هرگونه شائبه نفسانی باشد و به عنوان ظهور علم الهی شناخته شود.

این خلوص، به مثابه صیقل دادن آیینه وجود است که هرگونه غبار نفسانی را از آن می‌زداید تا تنها نور حق در آن بازتاب یابد.

درنگ: در مرتبه اول تحقیق، علم سالک باید از شائبه نفسانی پاک شده و به عنوان ظهور علم حق شناخته شود.

نفی ایستادگی علم سالک در برابر علم حق

علم سالک نباید در برابر علم حق ایستادگی کند (لا يواثب علمك علمه). علم او باید محو در علم حق شود و هیچ استقلالی برای خود قائل نباشد.

این نفی، به مثابه فرو رفتن قطره در اقیانوس است که قطره، هویت خود را در اقیانوس از دست داده و تنها اقیانوس باقی می‌ماند.

درنگ: علم سالک در مقام تحقیق، باید در علم حق محو شود و هیچ ایستادگی در برابر آن نداشته باشد.

نفی ظهور صفات خلقی در صفات حق

هیچ چیزی از صفات سالک نباید در صفات حق ظاهر شود (لا يهظر شىء من صفاتك فى صفاته). صفات حق، باید تنها صفات موجود باشند و صفات خلقی کاملاً محو گردند.

این محو، به مثابه ذوب شدن سایه در نور خورشید است که هیچ اثری از سایه باقی نمی‌ماند و تنها نور خورشید می‌درخشد.

درنگ: در مقام تحقیق، صفات خلقی سالک باید در صفات حق محو شده و تنها صفات الهی باقی بمانند.

شهود علم حق در مظهر سالک

سالک باید علمی را که در مظهر او ظاهر می‌شود، علم حق بداند و هیچ شائبه‌ای از علم نفسانی به آن راه ندهد. این شهود، نشانه تحقق من اللهی است.

این شهود، به مثابه آیینه‌ای است که تنها نور حق را بازتاب می‌دهد و هیچ اثری از خود در آن دیده نمی‌شود.

درنگ: سالک در مقام تحقیق، علم خود را به عنوان ظهور علم حق می‌بیند و هیچ شائبه نفسانی به آن راه نمی‌دهد.

نفی نسبت علم به نفس در حال تحقیق

علمی که سالک پیش از فناء به خود نسبت می‌داد، در حال تحقیق به حق نسبت داده می‌شود، زیرا او در وجود حق فانی شده است. این انتقال نسبت، نشانه تحقق توحید فعلی است.

این نفی، به مثابه محو امضای سالک از پای نامه وجود است که تنها امضای حق بر آن باقی می‌ماند.

درنگ: در حال تحقیق، علم سالک به حق نسبت داده می‌شود، زیرا او در وجود حق فانی شده است.

مرتبه دوم تحقیق: نفی منازعه شهود

در مرتبه دوم، شهود سالک نباید با شهود حق منازعه کند (لا ينازع شهودك شهوده). شهود او باید عاری از هرگونه شائبه نفسانی بوده و تنها شهود حق در او متجلی شود.

این نفی، به مثابه خاموش شدن شعله‌های کوچک نفسانی در برابر آتش عظیم شهود الهی است که تنها نور حق را باقی می‌گذارد.

درنگ: در مرتبه دوم تحقیق، شهود سالک باید در شهود حق محو شده و هیچ منازعه‌ای با آن نداشته باشد.

مرتبه سوم تحقیق: نفی رسم خلقی

در مرتبه سوم، رسم سالک نباید سبقت حق را نشان دهد (لا يناسم رسمك سبقه). خلقیت حادث سالک، نباید رائحه‌ای از سبقت بر قدیم داشته باشد، زیرا حادث در برابر تجلی قدیم باقی نمی‌ماند.

این نفی، به مثابه محو کامل اثر انگشت خلقیت از لوح وجود است که تنها نقش حق بر آن باقی می‌ماند.

درنگ: در مرتبه سوم تحقیق، رسم خلقی سالک محو شده و تنها تجلی قدیم حق باقی می‌ماند.

بخش پنجم: اسقاط شهودات و عبارات در مقام تحقیق

اسقاط شهودات، عبارات و اشارات

در مقام تحقیق، شهودات ساقط می‌شوند، عبارات باطل می‌گردند و اشارات فانی می‌شوند. زیرا وقتی سالک جز حق را مشاهد نکند، معنای شاهد و مشهود، معبر و معبر عنه، و مشیر و مشار الیه از میان می‌رود.

این اسقاط، به مثابه فرو ریختن پل‌های کثرت است که سالک را به سوی ساحل وحدت محض هدایت می‌کند. در این مقام، هیچ نسبتی بین اثنین باقی نمی‌ماند و تنها حق به عنوان یگانه حقیقت وجودی می‌درخشد.

درنگ: در مقام تحقیق، شهودات، عبارات و اشارات فانی می‌شوند و تنها حقیقت وحدت حق باقی می‌ماند.

تحقیق به معنای صاف کردن وجود از غیر حق

تحقیق، به معنای «حقّق الحق» (تثبیت حق) است، یعنی صاف کردن وجود از هرچه غیر حق است. سالک محقق، با نفی هرگونه استقلال برای غیر، حق را به عنوان یگانه حقیقت وجودی تثبیت می‌کند.

این فرآیند، به مثابه زلال کردن آب وجود است که هرگونه ناخالصی غیر حق را از آن می‌زداید و تنها حقیقت زلال حق را باقی می‌گذارد.

درنگ: تحقیق، با صاف کردن وجود از غیر حق، حق را به عنوان یگانه حقیقت وجودی تثبیت می‌کند.

شهود افعال به عنوان فعل حق

سالک در مقام تحقیق، تمام افعال عباد و افعال خود را به عنوان فعل حق می‌بیند. این شهود، نشانه تحقق توحید فعلی است و با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: ﴿وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ﴾ [مطلب حذف شد] : «تو پرتاب نکردی وقتی پرتاب کردی»).

این شهود، به مثابه دیدن همه چیز از دریچه حق است که هیچ اثری از استقلال خلقی یا عبدی در آن باقی نمی‌ماند.

درنگ: سالک در مقام تحقیق، تمام افعال را به عنوان فعل حق می‌بیند و هیچ استقلالی برای خود یا دیگران قائل نیست.

جمع‌بندی

باب التحقیق در منازل السائرین، به مثابه منزلگاهی است که سالک را به تثبیت بقاء و تحقق کامل حقیقت الهی در وجود خویش رهنمون می‌سازد. درس‌گفتار جلسه ۶۲۳، با تمرکز بر مراتب سه‌گانه تحقیق (من اللهی، باللهی، فی اللهی)، این مقام را با دقتی عمیق تبیین می‌کند. سالک در این مسیر، از هرگونه غیریت، نفسیت و تعین خلقی آزاد شده و به وحدت محض با ذات الهی می‌رسد. اولیای کامل، با شهود همه چیز به عنوان ظهور حق، در مراتب عالی یا متوسط این مقام مستقرند، در حالی که نازلین ممکن است مراتب موقت یا دانی را تجربه کنند. این مقام، با اسقاط شهودات، عبارات و اشارات، سالک را به ساحل وحدت محض هدایت می‌کند، جایی که تنها حق به عنوان یگانه حقیقت وجودی باقی می‌ماند.

با نظارت صادق خادمی