متن درس
باب الجمع: وحدت شهودی در منازل السائرین
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶۴۳)
مقدمه
مقام جمع، منزلگاهی است بس رفیع در سیر و سلوک عرفانی، که سالک در آن به وحدت شهودی دست مییابد و غیریت و تفرقه را از صفحه دل خویش محو میسازد. این مقام، که در چارچوب منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری مورد بحث قرار گرفته، نقطه اوج جمع بین حق و خلق در ظرف وحدت است. در این نوشتار، محتوای درسگفتار شماره ۶۴۳ آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، که به تبیین و تحلیل این مقام اختصاص دارد، با رویکردی علمی بازنویسی شده است.
بخش اول: ماهیت و حقیقت مقام جمع
تعریف مقام جمع
مقام جمع، منزلگاهی است که سالک در آن به اقتدار وجودی و حقیقت الهی دست مییابد. در این مقام، حق و خلق در ظرفی از وحدت جمع میشوند، چنانکه دیگر غیریتی میان آنها متصور نیست. این وحدت، چونان خورشیدی است که پرتوهایش همه سایههای تفرقه را محو میسازد. سالک در این مقام، نه تنها حق را میبیند، بلکه خلق را نیز بهعنوان مظهر حق مشاهده میکند، بیآنکه در دام دوئیت افتد.
درنگ: مقام جمع، وحدت شهودی حق و خلق است که تفرقه و غیریت را اسقاط میکند و سالک را به تمکین در برابر حقیقت رهنمون میسازد. |
این مقام، نقطهای است که سالک از تشتت نفسانی رهایی مییابد و دلش چونان آینهای صیقلی، تنها وجه حق را بازمیتاباند. به تعبیر عرفانی، «الجمع ما أسقط التفرقة»، یعنی جمع آن است که تفرقه را از میان بردارد. این اسقاط تفرقه، نیازمند زور فاعل است، یعنی سالک باید با مجاهدت و تلاش، غیریت را از صفحه وجود خویش محو کند.
تفسیر آیه شریفه «إبراهیم امة واحدة»
در قرآن کریم، در سوره نحل، آیه ۱۲۰، آمده است:
كَانَ إِبْرَاهِيمُ أُمَّةً وَاحِدَةً (: ابراهیم بهتنهایی امتی بود). این آیه، به وحدت درونی حضرت ابراهیم علیهالسلام اشاره دارد، نه وحدت در برابر کثرت خارجی. ابراهیم، امتی واحد است، نه در مقابل امتهای متکثر، بلکه در برابر امت متشتت. این وحدت، وصف باطنی است که تفرقه و تشتت را نفی میکند. همه انبیا، بهعنوان مظاهر این وحدت، امت واحدهاند.
این تفسیر، نشاندهنده جمعيت باطنی است که در مقام جمع متجلی میشود. ابراهیم علیهالسلام، چونان مشعلی فروزان، وحدت را در دل خویش پروراند و از هرگونه تفرقه و غیریت رهایی یافت. این وحدت درونی، الگویی است برای سالک که در پی اسقاط تفرقه و وصول به مقام جمع است.
تمکین و نفی تلون
سالک در مقام جمع، به تمکین دست مییابد، یعنی اقتداری وجودی که او را از تلون و نوسانات نفسانی مصون میدارد. تلون، چونان امواجی است که کشتی وجود سالک را به اینسو و آنسو میکشاند، اما تمکین، چونان لنگرگاهی استوار، او را در برابر این امواج حفظ میکند. در این مقام، قرب الهی و ظهورات حق در دل و جان سالک ریشه دوانده و او را از همراهی با غیر بازمیدارد.
بخش دوم: اسقاط تفرقه و نفی غیریت
مفهوم اسقاط تفرقه
اسقاط تفرقه، یکی از ویژگیهای بنیادین مقام جمع است. تفرقه، به معنای جدایی و دوئیت میان وجود و موجود است، یعنی دیدن موجودات بهصورت مستقل از حق. در مقابل، جمع، دیدن همه چیز بهعنوان ظهور حق است، بیآنکه غیریتی اعتبار شود. سالک در این مقام، چونان باغبانی است که علفهای هرز تفرقه را از باغ وجود خویش برمیکند و تنها گلهای وحدت را میپروراند.
این اسقاط، نیازمند تلاش فعال سالک است. به تعبیر عرفانی، «إسقاطها وجود الحق بلا خلق»، یعنی تفرقه را باید با دیدن حق بدون خلق برداشت، اما نه به معنای ندیدن خلق، بلکه دیدن آن بهعنوان ظهور حق. این دیدگاه، سالک را از دوئیت رها میسازد و او را به وحدت شهودی رهنمون میکند.
نفی غیریت در مقام جمع
در مقام جمع، سالک غیریتی نمیبیند. به تعبیر عرفانی، «أزال مسمى السوى»، یعنی نام غیر از میان برداشته میشود. سالک نهتنها به غیر دل نمیبندد، بلکه اصلاً غیری نمییابد که به آن دل ببندد. این مقام، چونان دریایی است که همه رودهای کثرت در آن فرو میروند و تنها وحدت باقی میماند. در قرآن کریم، در سوره بقره، آیه ۱۱۵، آمده است:
فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ (: به هر سو رو کنید، آنجا وجه خداست). این آیه، به زیبایی وصف حال عارف در مقام جمع است که هرچه میبیند، وجه حق است.
درنگ: نفی غیریت در مقام جمع، به معنای وصول به شهود وحدت است که سالک را از هرگونه دوئیت رها میسازد و او را به تماشای وجه الله در همه چیز دعوت میکند. |
نقد دیدگاه خیالی بودن عالم
عارف در مقام جمع، عالم را دروغ یا خیال نمیداند، بلکه آن را صادق و ظهور حق میبیند. دیدن عالم بهعنوان زمین و آسمان، تفرقه است، اما دیدن آن بهعنوان مظهر حق، جمع است. این دیدگاه، چونان نقاشی است که قلمش تنها رنگهای حقیقت را بر بوم عالم میکشد. عالم، نه خیال است و نه باطل، بلکه مظهر حق است که در ظرف وحدت متجلی میشود.
بخش سوم: ظهور امام زمان (عج) و جمع عقلها
جمع عقلها در ظهور حضرت
در روایات، ظهور امام زمان علیهالسلام با جمع عقلهای مردم همراه است: «جمع الله عقول العباد». این جمعيت، نتیجه رفع تشتت، غفلت، و معصیت است که در غیاب امام در خلق پدید آمده است. غیبت امام، چونان تاریکی است که حواس را پرت میکند و فعالیت را مختل میسازد، اما ظهورش، چونان روشنایی است که عقلها را جمع میکند و دلها را به وحدت میرساند.
این تشبیه، نقش معصوم را در بازگرداندن وحدت و تمرکز به جامعه نشان میدهد. سالک در مقام جمع، دلش روشن است و حق و خلق را با وضوح میبیند، چنانکه در ظهور امام، عقلها از تفرقه به جمعيت میرسند.
تمثیل تاریکی و نور
غیبت امام زمان علیهالسلام، مانند شبی تاریک است که سالک در آن با ترس و لرز گام برمیدارد، اما ظهورش، چونان سپیدهدم است که همه چیز را در پرتو نور حقیقت آشکار میسازد. این تمثیل، اهمیت حضور معصوم و نقش جمعيت در سلوک عرفانی را به زیبایی نشان میدهد. سالک در مقام جمع، چونان کسی است که در روشنایی روز، همه چیز را بهوضوح میبیند و از تفرقه و غیریت رهایی یافته است.
بخش چهارم: تجلیات مقام جمع در زندگی
ایثار و نفی ریا
سالک در مقام جمع، به دلیل نفی من و تو، ایثار میکند و ریا نمیورزد. ریا، چونان سایهای است که بر اثر دوئیت پدید میآید، اما در مقام جمع، که غیری نیست، ریا معنا ندارد. ایثار، چونان گلی است که در باغ وحدت میروید و سالک را از خودخواهی و غیریت رها میسازد. این ایثار، نتیجه وحدت شهودی است که همه چیز را مظهر حق میبیند.
مثال سلطان سلیمان
عارف جمعي، میتواند مانند سلیمان علیهالسلام، سلطان عالم باشد و همه چیز را ظهور حق ببیند. جمعيت، نه به معنای گوشهگیری است و نه آشفتگی ظاهری، بلکه حفظ وحدت در همه حالات است. این مثال، چونان آیینهای است که جامعیت عارف در مقام جمع را نشان میدهد، که بین دنیا و آخرت، ظاهر و باطن، جمع میکند.
نماز جماعت و جمعيت
در نماز جماعت، امام باید جمعيت داشته باشد تا بهجای همه نماز بخواند. سالک در مقام جمع، در نماز و سایر اعمال، حواسش جمع است و تفرقه ندارد. این جمعيت، چونان نوری است که دل عارف را در عبادت روشن میکند و او را از تشتت نفسانی حفظ مینماید.
جمعيت در غذا خوردن
عارف حتی در غذا خوردن نیز جمعيت دارد، یعنی با چشم، گوش، و دست غذا میخورد، نه با حواسپرتی. این جمعيت، امراض جسمی و روحی را کاهش میدهد. غذا خوردن با حضور قلب، چونان نوشیدن از چشمه زلال وحدت است که جسم و جان را سیراب میسازد.
درنگ: جمعيت در همه اعمال، از عبادت تا زندگی روزمره، نشانه وحدت باطنی عارف است که او را از تفرقه و تشتت مصون میدارد. |
نقد ترک دنیا
مقام جمع، به معنای ترک دنیا یا گوشهگیری نیست. حضرت علی علیهالسلام دنیا را سهطلاقه کرد، اما تا لحظه آخر در امور دنیا مشغول بود، زیرا همه را ظهور حق میدید. این دیدگاه، چونان پلی است که دنیا و آخرت را در ظرف حق به هم پیوند میدهد و عارف را از افراط و تفریط بازمیدارد.
ایثار حضرت علی (ع) و اهل بیت
حضرت علی علیهالسلام و اهل بیت، ایثار کردند و حتی مال دیگران را به فقرا دادند، زیرا همه را مظهر حق میدیدند. این ایثار، چونان رودی است که از چشمه رضایت و جمعيت باطنی آنها سرچشمه میگیرد و همه چیز را در راه حق فدا میکند.
مثال ذوالفقار
ذوالفقار حضرت علی علیهالسلام، نه سیف است و نه صارم، بلکه مقامی بالاتر دارد. او برای کاسبی یا غنیمت جنگ نکرد، بلکه برای خدا و نفی بغض جنگید. این مثال، چونان ستارهای است که خلوص و وحدت در عمل عارف را در آسمان سلوک میدرخشاند.
نقد طلاق در مشکلات
طلاق دادن همسر در مشکلات، نشانه تفرقه است، نه جمع. امام حسین علیهالسلام با زن و فرزند به کربلا رفت، که نشاندهنده جمعيت اوست. این نقد، چونان زنگ بیدارباشی است که سالک را از تزلزل در برابر مشکلات برحذر میدارد.
جمعبندی
باب الجمع در منازل السائرین، منزلگاهی است که سالک در آن به وحدت شهودی دست مییابد و تفرقه و غیریت را از صفحه وجود خویش محو میسازد. این مقام، جمع حق و خلق در ظرف وحدت است، که سالک را به تماشای وجه الله در هر سو فرا میخواند. آیه شریفه إبراهیم امة واحدة، وحدت درونی انبیا را نشان میدهد، و ظهور امام زمان علیهالسلام، عقلها را از تشتت به جمعيت میرساند. عارف در مقام جمع، نه دنیا را ترک میکند و نه در آن غرق میشود، بلکه همه چیز را مظهر حق میبیند. ایثار، نفی ریا، و جمعيت در عبادات و زندگی روزمره، از نتایج این مقام است. مثالهای حضرت علی علیهالسلام و اهل بیت، جامعیت و خلوص در مقام جمع را به روشنی نشان میدهند. این مقام، چونان قلهای است که سالک پس از پیمودن راههای پرپیچوخم سلوک، بر فراز آن ایستاده و حقیقت را در همه چیز مشاهده میکند.
با نظارت صادق خادمی |