در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 192

متن درس





کتاب اسماء و صفات الهی: تأملات در معنای رب

اسماء و صفات الهی: تأملات در معنای رب

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۹۲)

دیباچه

در ساحت معرفت الهی، شناخت اسماء و صفات خداوند، چونان دری گران‌قدر است که راه به سوی فهم حقیقت هستی می‌گشاید. اسم «رب» از جمله اسماء حسنی است که در قرآن کریم با بسامد و جلوه‌ای بی‌نظیر، تجلی یافته و در فرهنگ دینی، نقشی بنیادین در تربیت و هدایت موجودات ایفا می‌کند. این نوشتار، برآمده از درس‌گفتارهای عالمانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به کاوشی عمیق در معنای لغوی، اشتقاقی، و کاربردی این اسم الهی می‌پردازد.

بخش نخست: معنای ماده رب و اشتقاق آن

سوق الشیء الی الکمال: جوهره معنای رب

معنای بنیادین ماده «رب» در زبان عربی، «سوق الشیء الی الکمال» است، یعنی هدایت و همراهی مستمر موجود از بدایت وجود تا نهایت کمال. این معنا، برخلاف انشاء که به ایجاد و رها کردن اشاره دارد، بر مباشرت و همراهی تأکید می‌کند، گویی رب چونان پدری مهربان، دست مربوب خویش را گرفته و گام به گام به سوی کمال رهنمونش می‌سازد. این سوق دادن، شامل مراحل گوناگونی چون تکوین، تحقق، رفع نقایص، و تعالی در ذاتیات، اعراض، عقاید، و اعمال است.

درنگ: معنای ماده رب، «سوق الشیء الی الکمال» است که بر هدایت مستمر و همراهی موجود از بدایت تا نهایت کمال دلالت دارد، برخلاف انشاء که ایجاد بدون مباشرت را نشان می‌دهد.

این تعریف، رب را صفتی پویا و فعال معرفی می‌کند که نه تنها خالق موجودات است، بلکه در مسیر رشد و تکاملشان، پیوسته همراه و مدبر آن‌هاست. برای نمونه، در قرآن کریم آمده است:

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ [مطلب حذف شد] : سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است) [فاتحه: ۲]. در این آیه، رب به عنوان پروردگار همه عوالم، نه تنها آفریننده، بلکه هدایتگر و مدبر آن‌ها معرفی شده است.

نقد لغت‌نامه‌های اسلامی در فهم معنای رب

یکی از چالش‌های اساسی در فهم معنای رب، رویکرد لغت‌نامه‌های اسلامی نظیر «مصباح المنیر»، «مقاییس اللغه»، و «صحاح اللغه» است که به جای استخراج معنای واحد ماده، به ذکر استعمالات و اطلاقات بسنده کرده‌اند. برای مثال، در «مقاییس اللغه» سه اصل برای رب پیشنهاد شده است: اصلاح شیء و قیام علیه، لزوم و اقامه شیء، و ضم شیء به شیء دیگر. این اصول، به دلیل تکثر و فقدان وحدت، نمی‌توانند معنای حقیقی ماده را نمایان سازند.

این رویکرد، به مثابه گزارشگری است که در کوچه و بازار، نظرات پراکنده عامه را جمع‌آوری کند، بدون آنکه به تحلیل و استخراج حقیقت بپردازد. چنین روشی، فاقد ارزش علمی برای فهم عالمانه کلمات قرآنی است و نمی‌تواند در استنباط‌های فقهی و کلامی کارآمد باشد. معنای ماده باید واحد باشد و در همه مشتقات، از «رب» تا «رُب» و «ربیبه»، جاری گردد.

درنگ: لغت‌نامه‌های اسلامی با تمرکز بر استعمالات به جای معنای ماده، رویکردی عاميانه و غیرعلمی دارند که فهم عالمانه رب را مخدوش می‌سازد.

برتری مفردات راغب در تبیین معنای رب

در میان لغت‌نامه‌ها، «مفردات» راغب اصفهانی به دلیل تأکید بر معنای «تربیه» (انشاء الشیء حالا فحالا الی حد التمام)، به معنای ماده رب نزدیک‌تر است. راغب، رب را به تربیت و تکمیل شیء تا رسیدن به کمال نهایی معنا می‌کند. با این حال، استفاده از واژه «انشاء» در تعریف وی، به دلیل دلالت بر ایجاد بدون همراهی مستمر، محدودیت‌هایی دارد.

سوق الشیء، به عنوان معنایی مجرد و متعددی، جامع‌تر از انشاء است، زیرا بر همراهی و هدایت مستمر تأکید دارد. این تفاوت، مانند فرق میان باغبانی است که نهال را می‌کارد و رها می‌کند (انشاء) و باغبانی که پیوسته آن را آبیاری و هرس می‌کند تا به بار نشیند (سوق). تعریف راغب، هرچند دقیق‌تر از دیگران است، اما همچنان به معنای کامل رب دست نمی‌یابد.

جمع‌بندی بخش نخست

معنای ماده رب، «سوق الشیء الی الکمال» است که بر هدایت مستمر موجودات به سوی کمال دلالت دارد. این معنا، در برابر انشاء، بر همراهی و مباشرت تأکید می‌کند و باید در همه مشتقات رب جاری باشد. لغت‌نامه‌های اسلامی، به دلیل تمرکز بر استعمالات، از استخراج معنای واحد ناکام مانده‌اند، و تنها مفردات راغب با تأکید بر تربیت، به این معنا نزدیک شده است. این بخش، زیربنای فهم عالمانه رب را فراهم می‌آورد و ضرورت بازنگری در روش‌های لغوی را برجسته می‌سازد.

بخش دوم: نقش رب در تربیت الهی و انسانی

تربیت ربانی: تنبیه، توبیخ، و تنفیع

تربیت الهی، که در ساحت ربوبیت تجلی می‌یابد، فرایندی متوازن و هدفمند است که با ابزارهای گوناگون، موجودات را به سوی کمال هدایت می‌کند. این ابزارها شامل تنبیه، توبیخ، تأدیب، و تنفیع (اعطای نعمت) است. رب، مربوب خویش را گاه با بلا و دشواری، گاه با نعمت و تدبیر، و گاه با سیاست و تنبیه به سوی کمال سوق می‌دهد. این تربیت، مانند دستان چیره‌دست نقاشی است که با هر ضربه قلم، اثری کامل‌تر می‌آفریند.

در قرآن کریم، این تربیت در آیاتی چون:

وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ [مطلب حذف شد] : و قطعا شما را به چیزی از [قبیل] ترس و گرسنگی و کاهشی در اموال و جان‌ها و محصولات می‌آزماییم و مژده ده شکیبایان را) [بقره: ۱۵۵]، نمایان است. این آیه، تنبیه و ابتلاء را بخشی از سوق الشیء به سوی کمال معرفی می‌کند.

درنگ: تربیت ربانی، با تنبیه، توبیخ، تأدیب، و تنفیع، موجودات را به سوی کمال هدایت می‌کند و از افراط و تفریط انسانی به دور است.

نقد فرهنگ تربیتی معاصر و سنتی

در مقابل تربیت ربانی، نظام‌های تربیتی انسانی گرفتار افراط و تفریط‌اند. تربیت سنتی، با تنبیه‌های خشن (چوب و فلاک)، به لاقیدی و عقده منجر شده، و تربیت مدرن، با حذف تنبیه و تأکید بر نازپروردگی، بی‌نظمی و فقدان انضباط را به دنبال داشته است. در نظام آموزشی کنونی، معلم خلع سلاح شده و دانش‌آموز، بدون ضامن اجرایی، از تربیت محروم مانده است.

این وضعیت، مانند کشتی‌ای است که ناخدایش یا با شلاق هدایت می‌کند یا بی‌جهت رها شده و به سوی گرداب می‌رود. جامعه اسلامی نیازمند احیای تربیت ربانی است که تنبیه و تنفیع را به توازن درآورد و با سیاست و تدبیر، رشد و کمال را تضمین کند.

جمع‌بندی بخش دوم

تربیت ربانی، با ابزارهای متنوع تنبیه، توبیخ، تأدیب، و تنفیع، الگویی متوازن برای هدایت موجودات به سوی کمال ارائه می‌دهد. در مقابل، نظام‌های تربیتی انسانی، چه سنتی و چه مدرن، به دلیل افراط و تفریط، از این توازن محروم‌اند. احیای تربیت ربانی، ضرورتی برای اصلاح نظام‌های آموزشی و اجتماعی است که باید با الهام از معنای رب، به سوی کمال سوق داده شود.

بخش سوم: فرهنگ شیعه و ضرورت اصلاح ادبیات

فرهنگ شیعه: محوریت فهم و شعور

فرهنگ شیعه، برخلاف برخی مکاتب که بر حفظ و قرائت مکانیکی تأکید دارند، فهم و شعور را محور قرار داده است. حفظ قرآن کریم بدون فهم، مانند ضبط صوتی است که کلمات را تکرار می‌کند، اما رشد فرهنگی و معرفتی به همراه ندارد. فهم قرآنی، با تدبر و استخراج معانی، شعور جمعی را ارتقا می‌دهد و جامعه را به سوی سعادت هدایت می‌کند.

این فهم، در انقلاب ۵۷ ایران به ثمر نشسته و شعور عمومی را چنان بالا برده که مردم، دیگر به شنیدن بی‌چون‌وچرا تن نمی‌دهند، بلکه با دقت و درایت، به تحلیل و انتخاب می‌پردازند. این تحول، مانند نهالی است که از خون شهدا روییده و نویدبخش آینده‌ای روشن است.

درنگ: فرهنگ شیعه، با تأکید بر فهم و تدبر، از حفظ مکانیکی فراتر رفته و شعور جمعی را به سوی کمال هدایت می‌کند.

ضرورت اصلاح فرهنگ ادبی اسلامی

فرهنگ ادبی اسلامی، به دلیل تکیه بر استعمالات عاميانه و فقدان توجه به اشتقاق و معنای ماده کلمات، نیازمند بازنگری اساسی است. لغت‌نامه‌های موجود، مانند گزارش‌های ژورنالیستی، تنها کاربردهای واژگان را ثبت کرده‌اند، بدون آنکه به حقیقت معانی دست یابند. این ضعف، مانع فهم عالمانه قرآن کریم و استنباط‌های دقیق فقهی و کلامی شده است.

حوزه‌های علمیه باید با آموزش اشتقاق و معنای ماده کلمات، ادبیات اسلامی را از سطح عاميانه به فرهنگ عالمانه ارتقا دهند. قرآن کریم، به عنوان کتاب لغت عالمانه، مرجعی بی‌نظیر برای این اصلاح است که با حدود ۹۷۰ بار استعمال واژه رب، معنای سوق الشیء الی الکمال را در جلوه‌های گوناگون به نمایش گذاشته است.

جمع‌بندی بخش سوم

فرهنگ شیعه، با محوریت فهم و شعور، راه را برای رشد معرفتی و فرهنگی هموار کرده است. با این حال، فرهنگ ادبی اسلامی، به دلیل عاميانه بودن، نیازمند اصلاح و ارتقا است. آموزش اشتقاق و معنای ماده کلمات، با الهام از قرآن کریم، زیربنای این تحول است که می‌تواند جامعه اسلامی را به سوی کمال فرهنگی و دینی سوق دهد.

جمع‌بندی نهایی

این نوشتار، با تأمل در معنای اسم «رب» بر اساس درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به کاوشی عمیق در ساحت لغوی، تربیتی، و فرهنگی این صفت الهی پرداخت. معنای «سوق الشیء الی الکمال»، جوهره ربوبیت را نمایان ساخت که نه تنها خالق، بلکه هدایتگر مستمر موجودات است. نقد لغت‌نامه‌های اسلامی، بر ضرورت استخراج معنای واحد و جاری در همه مشتقات تأکید کرد، و مفردات راغب به عنوان گامی به سوی این هدف معرفی شد.

تربیت ربانی، با توازن میان تنبیه و تنفیع، الگویی برای اصلاح نظام‌های آموزشی و اجتماعی ارائه داد، در حالی که فرهنگ شیعه، با محوریت فهم، راه را برای رشد شعور جمعی گشود. اصلاح فرهنگ ادبی، با آموزش اشتقاق و تکیه بر قرآن کریم، ضرورتی انکارناپذیر برای ارتقای فرهنگ دینی و علمی است. این اثر، با ارائه تحلیلی جامع، منبعی ارزشمند برای پژوهشگران الهیات، عرفان، و فرهنگ‌شناسی فراهم می‌آورد و دعوتی است به تأمل در حقیقت ربوبیت و نقش آن در سوق دادن جامعه به سوی کمال.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، معنای اصلی ماده 'رب' چیست؟

2. طبق درسگفتار، چند بار اسم 'رب' در قرآن استعمال شده است؟

3. کدام یک از معانی زیر در مقاییس اللغة برای رب ذکر شده است؟

4. طبق درسگفتار، چرا رب با هادي متفاوت است؟

5. بر اساس درسگفتار، کدام کتاب لغت معنای رب را به 'انشاء الشيء حالا فحالا الى حد التمام' تفسیر کرده است؟

6. درسگفتار بیان می‌کند که معنای رب در کتب لغت به درستی استخراج شده است.

7. طبق متن، رب به معنای سوق الشيء الى الكمال شامل هدايت و اضلال می‌شود.

8. بر اساس درسگفتار، رب در همه مشتقاتش باید معنای واحدی داشته باشد.

9. درسگفتار معتقد است که تنبيه و توبيخ از اجزای تربيت در معنای رب نیستند.

10. طبق متن، فرهنگ ادبی شیعه بر حفظ قرآن تأکید دارد نه فهم آن.

11. چرا درسگفتار معنای رب را در مقاییس اللغة ناکافی می‌داند؟

12. تفاوت اصلی انشاء الشيء با سوق الشيء در معنای رب چیست؟

13. چرا درسگفتار فرهنگ لغت‌های موجود را به حالت 'خبرنگاری' تشبیه می‌کند؟

14. طبق درسگفتار، چرا تنبيه در تربيت ضروری است؟

15. منظور از 'سوق الشيء الى الكمال' در معنای رب چیست؟

پاسخنامه

1. سوق الشيء الى جهة الظهور و الكمال

2. حدود 970 بار

3. اصلاح الشيء و القيام عليه

4. رب شامل هدايت و اضلال می‌شود

5. مفردات راغب

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. نادرست

10. نادرست

11. زیرا مقاییس سه اصل برای رب ذکر کرده که معنای واحدی ارائه نمی‌دهد.

12. انشاء الشيء ایجاد و رها کردن است، اما سوق الشيء همراهی مداوم تا کمال است.

13. زیرا لغت‌نامه‌ها فقط استعمالات را ذکر می‌کنند و معنای اصلی ماده را استخراج نمی‌کنند.

14. زیرا بدون تنبيه، تربيت کامل نمی‌شود و ضامن اجرا ندارد.

15. هدایت و همراهی شیء از بدایت تا نهایت کمال در وجود، اعمال و عقاید است.