در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 13

متن درس





مبادی معرفت توحیدی در عرفان نظری و عملی

مبادی معرفت توحیدی در عرفان نظری و عملی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه سیزدهم)

مقدمه: درآمدی بر معرفت توحیدی

مصباح الانس، چونان نوری درخشان در آسمان عرفان نظری، راهنمای سالکان در مسیر معرفت الهی است. این اثر، با شرح مفتاح الغیب صدرالدین قونوی، به تبیین مبادی عرفان نظری و عملی می‌پردازد و با نگاهی نقادانه، روش‌های سنتی شناخت حق تعالی را مورد بازنگری قرار می‌دهد. درس‌گفتار سیزدهم، که از نوار شماره سیزدهم این مجموعه استخراج شده، به فصل دوم کتاب با عنوان «فِي سَبَبِ اخْتِلَافِ الْأُمَمِ وَالتَّنْبِيهِ عَلَى سِرِّ الطَّرِيقِ الْأَمَمِ» اختصاص دارد. این بخش، با تمرکز بر توحید و معرفت الهی، به تقسیم‌بندی علوم، نقد استدلال‌های فلسفی اثبات وجود خدا، و تبیین جایگاه فطرت در شناخت حق می‌پردازد.

معرفت توحیدی، چونان جریانی زلال از سرچشمه حق، تمامی ابعاد وجودی انسان را در بر می‌گیرد. این معرفت، نه تنها به شناخت ذات الهی معطوف است، بلکه راهنمای سلوک عملی سالک در مسیر تقرب به حق تعالی است. درس‌گفتار حاضر، با نقد روش‌های کهنه فلسفی و کلامی، بر فطری بودن معرفت الهی تأکید می‌ورزد و با استعاراتی چون گل‌های پرپر الهی، خلقت را مظهر اسمای حق معرفی می‌کند.

درنگ: معرفت توحیدی، چونان نوری فروزان، از فطرت الهی انسان سرچشمه می‌گیرد و راهنمای سلوک نظری و عملی به سوی حق تعالی است.

بخش نخست: مبادی عرفان و تقسیم‌بندی علوم

عنوان و محور فصل دوم

فصل دوم مصباح الانس، با عنوان «فِي سَبَبِ اخْتِلَافِ الْأُمَمِ وَالتَّنْبِيهِ عَلَى سِرِّ الطَّرِيقِ الْأَمَمِ»، به بررسی علل اختلاف امت‌ها در برداشت‌های معرفتی و دینی و تبیین راز راه مستقیم به سوی حقیقت الهی می‌پردازد. «طریق الأمم»، چونان کوتاه‌ترین مسیر به سوی مقصد، راهی است که سالک را بدون انحراف به معرفت حق رهنمون می‌سازد. این عنوان، بر اهمیت انتخاب مسیری صحیح و منطبق با فطرت انسانی تأکید دارد و اختلافات امت‌ها را نتیجه انحراف از این مسیر می‌داند.

تقسیم‌بندی علوم در عرفان

علوم، چونان شاخسار درختی تنومند، به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند: علوم مستقل به عقل و حس، و علوم غیرمستقل که نیازمند هدایت و آموزش‌اند. علوم مستقل، مانند ادراک سرما، گرما، گرسنگی، و تشنگی، به‌صورت فطری و بدون نیاز به تعلیم در انسان و حتی حیوانات شکل می‌گیرند. این علوم، چونان جریانی غریزی، ریشه در فطرت الهی دارند و بی‌واسطه در وجود انسان متجلی می‌شوند. علوم غیرمستقل، مانند معرفت به مبدأ کائنات، نیازمند هدایت الهی و استدلال عقلی‌اند و از طریق انبیا و اولیای الهی به انسان منتقل می‌گردند.

علوم مستقل به حس و عقل

علوم مستقل، شامل دو شاخه ادراکات حسی و عقلی است. ادراکات حسی، مانند درک سرما و گرما با لامسه یا دیدن با باصره، به قوای بدنی انسان وابسته‌اند و در ظرف ملايمات خود عمل می‌کنند. برای نمونه، انسان با دست خود مزه غذا را درک نمی‌کند، بلکه این کار به ذائقه محول است. ادراکات عقلی، مانند فهم مبدأ الهی، از طریق تفکر و اندیشه حاصل می‌شوند و نیازی به ابزار حسی ندارند. این علوم، چونان نوری درخشان، از فطرت انسانی سرچشمه می‌گیرند و انسان را به شناخت حق تعالی قادر می‌سازند.

درنگ: علوم مستقل، چونان جریانی فطری، از حس و عقل انسان سرچشمه می‌گیرند و معرفت الهی را بدون نیاز به تعلیم خارجی ممکن می‌سازند.

بخش دوم: موضوع عرفان و تمایز آن از فلسفه و کلام

حق تعالی: موضوع علم عرفان

عرفان، چونان گوهری درخشان در میان علوم الهی، موضوع خود را حق تعالی قرار داده است. این تمایز، عرفان را از فلسفه، که به وجود می‌پردازد، و کلام، که بر صانع تأکید دارد، متمایز می‌سازد. حق تعالی، چونان خورشیدی فروزان، محور تمامی تأملات عرفانی است و عارفان با شهود و معرفت مستقیم، به درک ذات و صفات الهی نائل می‌شوند. فلسفه، با تمرکز بر مفهوم وجود، و کلام، با تأکید بر صانع به‌عنوان آفریننده، به مفاهیم انتزاعی می‌پردازند، در حالی که عرفان، با رویکردی شهودی، به حقیقت الهی نزدیک می‌شود.

تمایز رویکرد عرفانی

عرفان، برخلاف فلسفه و کلام، به جای استدلال‌های منطقی، بر شهود و معرفت فطری تکیه دارد. این علم، چونان پلی میان قلب و عقل، انسان را به تجربه مستقیم حق تعالی رهنمون می‌سازد. فلسفه، با مفاهیمی چون واجب‌الوجود، و کلام، با اصطلاحاتی چون صانع، به تبیین نظری خدا می‌پردازد، اما عرفان، با تأکید بر حق، به درک وجودی و شهودی ذات الهی می‌رسد. این تمایز، عرفان را به علمی متعالی تبدیل کرده که فراتر از استدلال‌های عقلی، به حقیقت الهی راه می‌یابد.

درنگ: عرفان، با موضوع حق تعالی، چونان نوری شهودی، از فلسفه و کلام متمایز شده و به معرفت مستقیم الهی رهنمون می‌گردد.

بخش سوم: نقد استدلال‌های سنتی اثبات وجود خدا

نقد استدلال دور و تسلسل

استدلال‌های سنتی اثبات وجود خدا، مانند دور و تسلسل، چونان ابزارهایی کهنه، از کارآمدی لازم برخوردار نیستند. دور، به معنای تقدم شیء بر خودش، محال است، زیرا یک شیء نمی‌تواند همزمان علت و معلول خود باشد. برای نمونه، اگر فرض کنیم پدری معلول پسرش باشد و پسر معلول پدر، تقدم و تأخر همزمان پیش می‌آید که از نظر منطقی باطل است. با این حال، این استدلال، ارتباط مستقیمی با خلقت ندارد، زیرا خلقت، شبکه‌ای از تعینات الهی است که به‌صورت متقابل به هم وابسته‌اند، بدون آنکه به دور منجر شوند.

نقد تسلسل

تسلسل، به معنای سلسله بی‌نهایت علل، برخلاف دیدگاه فلسفه سنتی، باطل نیست. هستی، چونان اقیانوسی بی‌کران، می‌تواند به‌صورت بی‌نهایت ادامه یابد، زیرا هر جزء از خلقت، مظهر اسمای الهی است. این دیدگاه عرفانی، بر وحدت وجود تأکید دارد که در آن، تمام اجزای هستی به هم متصل‌اند و نیازی به توقف در یک علت نهایی ندارند. استدلال‌های سنتی، که تسلسل را محال می‌دانند، با واقعیات خلقت سازگار نیستند و نمی‌توانند حقیقت الهی را تبیین کنند.

محدودیت‌های استدلال‌های فلسفی

استدلال‌های فلسفی، چونان بناهایی بر پایه‌های سست، از تبیین جامع حقیقت الهی عاجزند. این روش‌ها، که ریشه در تفکرات کهن دارند، با پیچیدگی‌های هستی مدرن همخوانی ندارند و نمی‌توانند معرفت الهی را به‌صورت کامل منتقل کنند. عرفان، با رد این استدلال‌ها، بر معرفت فطری و شهودی تأکید دارد که با فطرت الهی انسان هماهنگ است و نیازی به ابزارهای منطقی کهنه ندارد.

درنگ: استدلال‌های دور و تسلسل، چونان ابزارهایی کهنه، از تبیین حقیقت الهی عاجزند و عرفان، با تکیه بر معرفت فطری، راهی نو به سوی حق می‌گشاید.

بخش چهارم: فطری بودن معرفت الهی

معرفت خدا: بدیهی و فطری

معرفت به خدا، چونان نوری در قلب انسان، بدیهی و فطری است و نیازی به استدلال ندارد. این دیدگاه، با استناد به آیه فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا (روم: ۳۰، : «سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است»)، معرفت الهی را امری ذاتی معرفی می‌کند. انکار خدا، نه به دلیل نقص در تصدیق، بلکه ناشی از اشکال در تصور صحیح ذات الهی است. انسان، با فطرت خود، به خدا معرفت دارد، اما این معرفت ممکن است در اثر عوامل خارجی مخدوش شود.

نقد انکار خدا

انکار خدا، چونان پرده‌ای تاریک بر نور فطرت، نتیجه نقص در مبادی تصور یا آلودگی به گناه است. آیه وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ظُلْمًا (مائده: ۴۵، : «و آیات ما را از روی ستم تکذیب کردند») نشان می‌دهد که گناه، قلب را از معرفت الهی محروم می‌کند. آلودگی به گناه، مانند برفک بر صفحه تلویزیون، نور معرفت را محو کرده و خدا را برای انسان بی‌مزه می‌سازد. انسان گناهکار، به جای لذت از ذکر الهی، به لذت‌های مادی گرایش می‌یابد و از حقیقت دور می‌افتد.

نقش علم و صفا در معرفت

معرفت الهی، چونان گلی که در باغچه قلب می‌روید، نیازمند دو عنصر علم و صفا است. علم، مانند سکو، بستری برای شناخت فراهم می‌کند، اما بدون صفا و پاکی نفس، این معرفت کامل نمی‌شود. گناه، مانند تاریکی، نور معرفت را محو می‌کند و قلب را از درک حقیقت الهی محروم می‌سازد. عرفان، با تأکید بر تزکیه نفس، سالک را به سوی معرفتی عمیق و شهودی هدایت می‌کند.

درنگ: معرفت الهی، چونان نوری فطری، با علم و صفا در قلب انسان شکوفا می‌شود و گناه، این نور را محو می‌سازد.

بخش پنجم: نقش انبیا و آیات الهی

انبیا و اثبات پیامبری

انبیا، چونان مشعل‌داران راه هدایت، نه برای اثبات وجود خدا، بلکه برای اثبات پیامبری خود معجزه می‌آورند. معجزات، مانند نوری که راه را روشن می‌کند، رسالت انبیا را تأیید می‌کنند، نه وجود خدا را که بدیهی و فطری است. این دیدگاه، با تأکید بر آیه فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا، نشان می‌دهد که خدا نیازی به اثبات ندارد و انبیا، با هدایت انسان‌ها، آن‌ها را به شناخت صحیح حق تعالی رهنمون می‌سازند.

آیات الهی: هدایت، نه اثبات

آیات قرآن کریم، چونان نشانه‌هایی در مسیر سلوک، برای هدایت و آگاهی‌بخشی به مؤمنان نازل شده‌اند، نه اثبات وجود خدا. آیه شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ (آل‌عمران: ۱۸، : «خدا گواهی داد که جز او خدایی نیست») بر وحدت الهی تأکید دارد، نه اثبات وجود. آیات، مانند راهنمایی‌های یک استاد حکیم، مبادی تصور را برای سالک روشن می‌کنند و او را به سوی حقیقت هدایت می‌نمایند.

قرآن کریم و فقدان استدلال اثباتی

قرآن کریم، چونان کتابی حکیم، هیچ استدلالی برای اثبات وجود خدا ارائه نمی‌دهد، زیرا معرفت الهی بدیهی است. این کتاب الهی، با تأکید بر توحید، صفات، و افعال الهی، انسان را به شناخت عمیق‌تر حق تعالی دعوت می‌کند. فقدان استدلال اثباتی در قرآن کریم، نشان‌دهنده بدیهی بودن خدا و تمرکز بر هدایت انسان به سوی کمال است.

درنگ: آیات قرآن کریم و معجزات انبیا، چونان مشعل‌های هدایت، برای آگاهی و رسالت طراحی شده‌اند، نه اثبات وجود حق تعالی.

بخش ششم: نقد مفاهیم فلسفی و کلامی

رد مفهوم واجب‌الوجود

مفهوم واجب‌الوجود، چونان بنایی کهنه، در عرفان جایگاهی ندارد. فلسفه، وجود را به واجب و ممکن تقسیم می‌کند، اما عرفان، وجود را یکپارچه و متعلق به حق می‌داند. مخلوقات، مانند گل‌های پرپر الهی، ظهورات حق‌اند و بخشی از وجود واحد الهی را تشکیل می‌دهند. این دیدگاه، بر وحدت وجود تأکید دارد و مفاهیم فلسفی را ناکافی برای تبیین حقیقت الهی می‌داند.

مخلوقات: ظواهر الهی

مخلوقات، چونان گل‌های پرپر در باغ خلقت، مظهر اسمای الهی‌اند. هر ذره از هستی، مانند گلی که عطر الهی را منتشر می‌کند، نماینده تمامی اسما و صفات حق است. انسان، با تأمل در این ظهورات، می‌تواند به معرفت الهی دست یابد و خلقت را چون آینه‌ای برای مشاهده حق تعالی ببیند. این استعاره، بر وحدت وجودی تأکید دارد که در آن، خالق و خلقت در یک نظام واحد متصل‌اند.

نقد فلسفه و کلام سنتی

فلسفه و کلام، با مفاهیمی چون واجب‌الوجود و صانع، از تبیین کامل حقیقت الهی عاجزند. عرفان، با تکیه بر شهود و معرفت فطری، از این مفاهیم فراتر می‌رود و به درک مستقیم حق می‌رسد. این نقد، بر محدودیت‌های استدلال‌های عقلی و ضرورت رویکرد عرفانی در شناخت خدا تأکید دارد.

درنگ: مخلوقات، چونان گل‌های پرپر الهی، ظهورات حق‌اند و عرفان، با شهود، از مفاهیم فلسفی و کلامی فراتر می‌رود.

بخش هفتم: طریق الأمم و نقد روش‌های سنتی

مفهوم طریق الأمم

«طریق الأمم»، چونان کوتاه‌ترین مسیر به سوی مقصد، راه مستقیم و صحیح به سوی حق تعالی است. این مفهوم، با استناد به مثال «شکل حماری» ابن‌سینا، بر اهمیت انتخاب مسیری منطبق با فطرت و عقل تأکید دارد. ابن‌سینا استدلال می‌کند که حتی حیوانات، مانند الاغی که مستقیم به سوی جو می‌رود، راه کوتاه را انتخاب می‌کنند. با این حال، معرفت انسانی، مانند نوری عقلانی، نیازمند استدلال دقیق و علمی است، نه تکیه بر ادراکات غریزی.

نقد مثال شکل حماری

مثال شکل حماری، اگرچه بر فهم غریزی راه مستقیم تأکید دارد، اما به تنهایی برای معرفت انسانی کافی نیست. ابن‌سینا، با این مثال، نشان می‌دهد که حتی حیوانات مسیر مستقیم را می‌فهمند، اما عرفان، مانند پلی استوار، انسان را به استدلال دقیق و شهود عمیق دعوت می‌کند. این نقد، بر ضرورت روش‌های علمی در شناخت الهی تأکید دارد.

نقد حاشیه‌های پیشین

حاشیه‌های پیشین بر مصباح الانس، مانند بناهایی کهنه، از عمق علمی لازم برخوردار نیستند. این حاشیه‌ها، به دلیل تکیه بر تفسیرهای سنتی، نمی‌توانند نیازهای معرفتی جهان مدرن را برآورده کنند. بازنویسی مدرن، مانند بازسازی بنایی کهن، مفاهیم عرفانی را به‌صورت علمی و قابل عرضه به جهان ارائه می‌دهد.

درنگ: طریق الأمم، چونان راهی مستقیم، با استدلال علمی و شهود عرفانی، سالک را به حق تعالی رهنمون می‌سازد.

بخش هشتم: معانی بسیطه و نقد فلسفه پیشین

معانی بسیطه: ماهیت اشیاء

معانی بسیطه، مانند جواهراتی در گنجینه عرفان، به ماهیت اشیاء و اعیان ثابته اشاره دارند. این مفهوم، که پیش از ملاصدرا در فلسفه رایج بود، ماهیت‌ها را به‌عنوان موجودات ذهنی و ثابت معرفی می‌کند. با این حال، در مقابل اصالت وجود ملاصدرا، این دیدگاه کهنه و محدود تلقی می‌شود. عرفان، با تأکید بر ظهورات الهی، از این مفاهیم فراتر می‌رود و خلقت را مظهر وجود واحد حق می‌داند.

نقد فلسفه پیش از ملاصدرا

فلسفه پیش از ملاصدرا، مانند بنایی کهن، به دلیل تکیه بر ماهیت‌گرایی، از تبیین کامل حقیقت الهی عاجز است. ملاصدرا، با اصالت وجود، مانند معماری نوین، فلسفه را به سوی درک عمیق‌تر هستی هدایت کرد. عرفان، با شهود، از این محدودیت‌ها عبور کرده و به معرفت مستقیم حق تعالی می‌رسد.

ظهورات الهی و بساطت

هر ذره از خلقت، مانند گلی در باغ الهی، باطن بساطت دارد و مظهر اسمای حق است. این دیدگاه، بر وحدت وجود تأکید دارد که در آن، تمامی مخلوقات، ظهورات وجود واحد الهی‌اند. عرفان، با تأمل در این ظهورات، سالک را به درک حقیقت الهی رهنمون می‌سازد.

درنگ: معانی بسیطه، چونان جواهراتی در خلقت، مظهر اسمای الهی‌اند و عرفان، با شهود، از ماهیت‌گرایی فراتر می‌رود.

جمع‌بندی

مصباح الانس، چونان گنجینه‌ای از معرفت عرفانی، در فصل دوم خود به تبیین مبادی عرفان نظری و عملی می‌پردازد. این درس‌گفتار، با تقسیم‌بندی علوم به مستقل و غیرمستقل، نقد استدلال‌های سنتی مانند دور و تسلسل، و تأکید بر فطری بودن معرفت الهی، عرفان را به‌عنوان علمی متمایز از فلسفه و کلام معرفی می‌کند. مفاهیم کلیدی مانند «طریق الأمم» و معانی بسیطه، عمق عرفانی متن را نشان می‌دهند. نقد حاشیه‌های پیشین و ضرورت بازنویسی مدرن، بر اهمیت ارائه عرفان به‌صورت علمی تأکید دارد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، علوم انسانی به چند دسته اصلی تقسیم می‌شوند؟

2. طبق متن، موضوع اصلی علم عرفان چیست؟

3. بر اساس متن، چرا دور به عنوان دلیل اثبات وجود خدا معتبر دانسته شده است؟

4. طبق متن، علوم مستقل به چه قوایی وابسته‌اند؟

5. بر اساس متن، مفهوم 'شکل حماری' به چه معناست؟

6. متن درسگفتار بیان می‌کند که تسلسل به عنوان دلیل اثبات وجود خدا معتبر است.

7. طبق متن، علوم مستقل نیازی به آموزش ندارند و انسان به طور فطری آن‌ها را درک می‌کند.

8. متن درسگفتار تأکید دارد که معرفت به خدا در قرآن از طریق دلایل عقلی اثبات شده است.

9. بر اساس متن، انبیا برای اثبات وجود خدا معجزه می‌آورند.

10. متن درسگفتار بیان می‌کند که معرفت به خدا از طریق صفا و سلامت نفس تقویت می‌شود.

11. تفاوت علوم مستقل و غیرمستقل طبق متن چیست؟

12. چرا طبق متن، دور به عنوان دلیل اثبات خدا معتبر است؟

13. مفهوم 'طريق الأمم' در متن به چه معناست؟

14. چرا متن درسگفتار تأکید دارد که اثبات وجود خدا در قرآن نیامده است؟

15. طبق متن، چرا گناه باعث کاهش معرفت به خدا می‌شود؟

پاسخنامه

1. دو دسته: مستقل و غیرمستقل

2. حق تعالی

3. زیرا تقدم شیء بر نفسش محال است.

4. قوای بدنی و حسی

5. راه مستقیم و نزدیک

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. نادرست

10. درست

11. علوم مستقل به قوای بدنی و عقلانی انسان وابسته‌اند و نیازی به آموزش ندارند، در حالی که علوم غیرمستقل نیازمند کمک و آموزش خارجی هستند.

12. زیرا تقدم شیء بر نفسش محال است و دور مانع تسلسل در خلقت می‌شود.

13. راه مستقیم و نزدیک به سوی حقیقت که همان مسیر فطری و کوتاه است.

14. زیرا معرفت به خدا فطری و بدیهی است و نیازی به دلیل عقلی ندارد.

15. گناه نفس را آلوده کرده و معرفت به خدا را تیره و بی‌مزه می‌کند.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده