در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

مصباح الانس 353

متن درس

 

ظهور ذاتی و صفاتی در عبادت موجودات

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 353)

مقدمه: تأملی در ظهور و عبادت موجودات

در گستره معارف عرفانی و فلسفی، بحث از ظهور موجودات و نسبت آن با عبادت الهی، یکی از عمیق‌ترین مباحث الهیاتی است که پیوند وحدت وجودی و کثرت ظهوری را در ساحت اسماء و صفات حق متجلی می‌سازد. درس‌گفتار شماره 353 از سلسله درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تمرکز بر دو نوع عبادت ذاتی و صفاتی، به تبیین دقیق این دو ساحت و تفاوت‌های بنیادین آن‌ها می‌پردازد. عبادت ذاتی، چونان نوری مطلق، همه موجودات را در تسبیح و استمداد از حق فرا می‌گیرد، در حالی که عبادت صفاتی، چونان آیینه‌ای در ظرف کثرت، ظهورات مقید به زمان، مکان و خصوصیات را بازمی‌تاباند.

بخش اول: تبیین عبادت ذاتی و صفاتی

مفهوم عبادت ذاتی: ظهور مطلق وجود

عبادت ذاتی، به مثابه نفس ظهور و اصل وجود، بدون قید زمان، مکان یا حکم خاصی تحقق می‌یابد. این عبادت، همه موجودات را در بر می‌گیرد، چنان‌که در قرآن کریم آمده است: أَنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ (اسراء: ۴۴)؛ «هیچ‌چیز نیست مگر آنکه به ستایش [مطلب حذف شد] ). این تسبیح، چونان جریانی فطری، از ماهیت وجودی موجودات سرچشمه گرفته و فارغ از اراده یا اختیار، به سوی حق جاری است. در این ساحت، کافر و مؤمن، فاجر و صالح، همه در ظهور ذاتی خود عابدند، زیرا نفس وجودشان وابسته به افاضه الهی است.

درنگ: عبادت ذاتی، نفس ظهور وجود است که همه موجودات را، فارغ از کفر یا ایمان، در تسبیح و استمداد از حق شامل می‌شود.

این عبادت، چونان نوری بی‌کران، همه مظاهر را در ساحت وحدت وجودی متحد می‌سازد. حتی کافر که به حیات خود طمع دارد یا فاجر که به نفس کشیدن ادامه می‌دهد، در این ساحت، به‌صورت نفساً و قهراً از حق استمداد می‌کند. این استمداد، نه از روی اراده اختیاری، بلکه از سر وابستگی وجودی به مبدأ هستی است.

مفهوم عبادت صفاتی: ظهور مقید در کثرت

عبادت صفاتی، به ظهور خصوصیات، صفات یا لوازم عابد در ظرف حال یا زمان معین وابسته است. این عبادت، در ساحت کثرت و تنزیل قرار دارد و با تفاوت‌های مراتب وجودی و خصوصیات متکثره همراه است. در این ظرف، تمایز میان مؤمن و کافر، سعید و شقی، و عابد و فاجر آشکار می‌شود، زیرا ظهورات صفاتی به شرایط، زمان و مکان مقیدند.

درنگ: عبادت صفاتی، ظهور مقید به خصوصیات، زمان و مکان است که تفاوت‌های مراتب وجودی را در ساحت کثرت متجلی می‌سازد.

این عبادت، چونان نقوشی بر بوم کثرت، به اسباب کونی و شرایط خاص وابسته است. برای نمونه، انتخاب دوست، محیط یا شغل، در شکل‌گیری صفات و احوال عابد نقش دارد. این ساحت، ظرف اراده، اختیار و تکلیف است که انسان را به سعادت یا شقاوت رهنمون می‌شود.

تفاوت بنیادین عبادت ذاتی و صفاتی

تفاوت میان عبادت ذاتی و صفاتی، در اطلاق و تقید آن‌هاست. عبادت ذاتی، امتنان مطلق الهی است که بدون شرط و قید، همه موجودات را در تسبیح حق فرا می‌گیرد. این عبادت، چونان دریای بی‌کران، هیچ حد و مرزی نمی‌شناسد و حتی کافر را در ساحت وجودی‌اش عابد می‌داند. در مقابل، عبادت صفاتی، مشروط به خصوصیات، شرایط و احکام است و تفاوت‌هایی چون ایمان و کفر، سعادت و شقاوت را در بر می‌گیرد. این عبادت، چونان شاخه‌های درختی تنومند، در مراتب کثرت پراکنده شده و به شروط و وجوب مقید است.

درنگ: عبادت ذاتی، امتنان مطلق و بدون شرط است، در حالی که عبادت صفاتی، مقید به شروط و احکام بوده و تفاوت‌های مراتب را آشکار می‌سازد.

این تمایز، ریشه در دو ساحت وحدت و کثرت دارد. عبادت ذاتی، در ساحت اطلاق و وحدت وجودی قرار دارد، در حالی که عبادت صفاتی، در ظرف تنزیل و کثرت ظهوری تجلی می‌یابد. این دو، چونان دو روی یک سکه، مکمل یکدیگرند و ظهور کامل موجودات را در نسبت با حق تبیین می‌کنند.

جمع‌بندی بخش اول

بخش نخست، به تبیین عبادت ذاتی و صفاتی اختصاص یافت. عبادت ذاتی، به‌عنوان ظهور مطلق وجود، همه موجودات را در تسبیح فطری حق شامل می‌شود، در حالی که عبادت صفاتی، ظهور مقید به خصوصیات و شرایط است که تفاوت‌های مراتب وجودی را آشکار می‌سازد. این بخش، با زبانی فاخر و علمی، به تمایز میان ساحت‌های وحدت و کثرت پرداخته و مخاطب را به تأمل در پیوند ظهور و عبادت دعوت می‌کند.

بخش دوم: رحمت الهی و نقش آن در عبادت

رحمت امتنانی در عبادت ذاتی

عبادت ذاتی، با رحمت امتنانی مطلق الهی همراه است که بدون شرط و وجوب، همه موجودات را در ساحت تسبیح و استمداد فرا می‌گیرد. این رحمت، چونان بارانی بی‌کران، بر همه مظاهر فرو می‌ریزد و حتی کافر و فاجر را در استمداد وجودی‌شان شامل می‌شود. برای نمونه، کافر که به حیات خود طمع دارد یا فاجر که نفس می‌کشد، به‌صورت قهراً از افاضه حق بهره‌مند است، زیرا وجودشان وابسته به مبدأ هستی است.

درنگ: رحمت امتنانی در عبادت ذاتی، مطلق و بدون شرط است و همه موجودات را در استمداد وجودی از حق شامل می‌شود.

این رحمت، ریشه در وحدت وجود دارد که همه مظاهر را جلوه‌های حق می‌داند. استمداد کافر یا فاجر، نه از روی اراده اختیاری، بلکه از سر فطرت وجودی است که به مبدأ خود وابسته است. این دیدگاه، عبادت ذاتی را به‌عنوان تسبیحی فراگیر و مطلق معرفی می‌کند.

رحمت وجوبی در عبادت صفاتی

عبادت صفاتی، با رحمت وجوبی همراه است که مشروط به تحقق شرایط و خصوصیات است. در این ساحت، خداوند به‌عنوان «قاسم الجبارین» عمل می‌کند و هدایت یا گمراهی بنده، به سعادت یا شقاوت او وابسته است. این رحمت، چونان کلیدی است که تنها با تحقق شروط، درهای سعادت را می‌گشاید. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى ٱلْخَـٰشِعِينَ (بقره: ۴۵)؛ «و به‌راستی که آن [نماز] جز بر [مطلب حذف شد] ).

درنگ: رحمت وجوبی در عبادت صفاتی، مشروط به شروط و احکام است و سعادت یا شقاوت بنده را رقم می‌زند.

این رحمت، به تکلیف و اختیار انسان در ظرف کثرت وابسته است. نماز، به‌عنوان نمونه‌ای از عبادت صفاتی، برای غیرخاشعان دشوار است، زیرا نیازمند خشوع و تحقق شرایط است. این دشواری، نه از سر نقص عبادت، بلکه از ضعف بصیرت و آمادگی بنده است.

ضرورت احتیاط در عبادت صفاتی

در ساحت عبادت صفاتی، به دلیل وجود شروط و وجوب، احتیاط لازم است. خصوصیات و شرایط، چونان راه‌هایی پرپیچ‌وخم، بر سعادت یا شقاوت بنده تأثیر می‌گذارند. انسان باید با علم، اختیار و آگاهی عمل کند تا از دام شقاوت رهایی یابد. این احتیاط، چونان مشعلی است که مسیر پرخطر کثرت را روشن می‌سازد.

درنگ: عبادت صفاتی، به دلیل شروط و وجوب، نیازمند احتیاط است تا انسان به سعادت دست یابد.

این ضرورت، به مسئولیت انسان در قبال اعمالش اشاره دارد. در ساحت کثرت، هر انتخاب و عملی، آثار خاص خود را بر جای می‌گذارد و انسان باید با بصیرت و دقت، مسیر خود را برگزیند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، به بررسی رحمت الهی در دو ساحت عبادت ذاتی و صفاتی اختصاص یافت. رحمت امتنانی، عبادت ذاتی را به تسبیحی مطلق و فراگیر تبدیل می‌کند، در حالی که رحمت وجوبی، عبادت صفاتی را به شروط و تکلیف مقید می‌سازد. ضرورت احتیاط در ساحت صفاتی، مسئولیت انسان را در قبال اعمالش برجسته می‌کند. این بخش، با زبانی فاخر و علمی، مخاطب را به تأمل در نقش رحمت الهی در ظهورات وجودی دعوت می‌کند.

بخش سوم: حکمت الهی و بصیرت در فهم تفاوت‌ها

حکمت الهی در تفاوت‌های خلقی

تفاوت‌های خلقی، چونان باران در یک مکان و خشکسالی در دیگری، بی‌مبنا نیست و ریشه در حکمت الهی دارد. برای فهم این حکمت، باید «سمع و صعود» و گشایش دل و ذهن را پیشه کرد. این حکمت، چونان گوهری پنهان، تنها با بصیرت و معرفت آشکار می‌شود. حتی آنچه به نظر نامناسب می‌آید، در ساحت حکمت الهی، عین مناسبت است.

درنگ: تفاوت‌های خلقی، از حکمت الهی سرچشمه می‌گیرند و با بصیرت، عین مناسبت شناخته می‌شوند.

این دیدگاه، به لزوم معرفت و بصیرت برای درک نظام خلقت تأکید دارد. آنچه به نظر انسان نامناسب می‌آید، نتیجه جهل و ضعف بصیرت اوست، نه نقص در حکمت الهی.

مثال قصر و نابینا

درس‌گفتار، با تمثیلی از قصری زیبا و نابینایی که از پله‌ها می‌افتد، نشان می‌دهد که مشکل از قصر نیست، بلکه از ضعف بصیرت نابیناست. این قصر، چونان نظام خلقت، با نظم و زیبایی آفریده شده، اما نابینا، به دلیل فقدان بصیرت، از درک آن عاجز است.

درنگ: مشکلات ظاهری، نتیجه ضعف بصیرت انسان است، نه نقص در نظام خلقت.

این تمثیل، به جهل انسان در برابر حکمت الهی اشاره دارد. ضعف بصیرت، چونان پرده‌ای تاریک، مانع از درک زیبایی و نظم خلقت می‌شود.

نقش اولیای خدا در رفع ضعف بصیرت

اولیای خدا، به دلیل بصیرت کامل، از مشکلات ناشی از ضعف بصیرت مبرا هستند و به مقام رضا می‌رسند: رَضِيَ ٱللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ (مائده: ۱۱۹)؛ «خدا از آنها خشنود است و آنها [مطلب حذف شد] ). این مقام، چونان قله‌ای رفیع، تنها با بصیرت و تسلیم در برابر حکمت الهی دست‌یافتنی است.

درنگ: اولیای خدا، با بصیرت کامل، به مقام رضا رسیده و از ضعف بصیرت مبرا هستند.

اولیای خدا، چونان ستارگانی در آسمان معرفت، با بصیرت خود، راه را برای دیگران روشن می‌کنند. رضایت آن‌ها از حق، نتیجه درک عمیق حکمت الهی است.

پاسخ به اشکال عابد بودن

درس‌گفتار به اشکالی پاسخ می‌دهد که اگر همه ظهورات از حق است، چرا عابد نامیده می‌شود؟ پاسخ این است که تفاوت‌های عبدی، بی‌مبنا نیست و حکمت، اراده و صفات الهی در آن دخیل‌اند: «كُلٌّ مُيَسَّرٌ لِمَا خُلِقَ لَهُ». هر موجود، بر اساس مقتضای حکمت الهی، به سوی آنچه برایش خلق شده هدایت می‌شود.

درنگ: تفاوت‌های عبدی، ریشه در حکمت، اراده و صفات الهی دارند و هر موجود، به سوی مقتضای خلقت خود هدایت می‌شود.

این پاسخ، به هماهنگی نظام خلقت با حکمت الهی اشاره دارد. تفاوت‌ها، نه از سر بی‌نظمی، بلکه از مقتضای علم و اراده حق ناشی می‌شوند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، به بررسی حکمت الهی و نقش بصیرت در فهم تفاوت‌های خلقی اختصاص یافت. حکمت الهی، تفاوت‌ها را عین مناسبت می‌داند و اولیای خدا، با بصیرت کامل، به مقام رضا می‌رسند. پاسخ به اشکال عابد بودن، هماهنگی نظام خلقت با اراده الهی را نشان می‌دهد. این بخش، با زبانی فاخر و علمی، مخاطب را به تأمل در ضرورت بصیرت و درک حکمت الهی دعوت می‌کند.

بخش چهارم: تأثیر اسباب کونی و ظهورات صفاتی

نقد ذات عابد

درس‌گفتار تأکید می‌کند که عابد، ذات مستقلی ندارد و صرفاً ظرف ظهور حق است. ظهورات عابد، به صفات، خواص یا لوازم او در ظرف حال یا زمان معین وابسته است. ذات، مختص حق است و عابد، چونان آیینه‌ای، تنها مظهر ظهورات الهی است.

درنگ: عابد، ذات مستقلی ندارد و صرفاً ظرف ظهور حق است که در ساحت صفاتی، به خصوصیات مقید می‌شود.

این دیدگاه، ریشه در وحدت وجود دارد که همه موجودات را مظاهر حق می‌داند. عابد، در ساحت ذاتی، فاقد استقلال است و در ساحت صفاتی، به شرایط و خصوصیات مقید می‌شود.

معین بودن صفات و احوال

صفات، خواص و لوازم عابد، در ظرف حال یا زمان معین هستند و با بدایت و نهایت مشخص می‌شوند. این معین بودن، چونان خطوطی بر صفحه کثرت، ظهورات صفاتی را از عبادت ذاتی متمایز می‌سازد.

درنگ: صفات و احوال عابد، در ظرف حال یا زمان معین، با بدایت و نهایت مشخص می‌شوند.

این محدودیت، به ساحت کثرت و تنزیل اشاره دارد که ظهورات را در چارچوب زمان و حال مقید می‌سازد. برخلاف عبادت ذاتی که مطلق است، عبادت صفاتی در این چارچوب معین تحقق می‌یابد.

تأثیر عالم در حرکت انسان

هر حرکت انسان، مانند دم زدن یا چشم به هم زدن، عالم را به حرکت درمی‌آورد و همه چیز در عالم، معین و دقیق است. این تأثیر، چونان موجی بر سطح دریا، نظام هستی را به تلاطم می‌اندازد و تحت حکمت الهی معین است.

درنگ: هر حرکت انسان، عالم را به حرکت درمی‌آورد و این اثرگذاری، تحت حکمت الهی معین است.

این دیدگاه، به پیوند متقابل انسان و عالم در ساحت ظهور اشاره دارد. هر عمل انسان، در نظام هستی اثر می‌گذارد و این اثرگذاری، در چارچوب حکمت الهی قرار دارد.

تأثیر اسباب کونی

عبادت صفاتی، به اسباب کونی مؤثر در انسان وابسته است. این اسباب، مانند انتخاب دوست، محیط یا شغل، تأثیرات خاص خود را بر انسان می‌گذارند. برای نمونه، شیرینی‌فروش در فضایی شاد و کفن‌فروش در فضایی غمگین قرار می‌گیرد، که هر یک بر احوال نفسانی اثر می‌گذارد.

درنگ: اسباب کونی، مانند محیط و شغل، در شکل‌گیری احوال و صفات انسان در عبادت صفاتی نقش دارند.

این اسباب، چونان ابزارهایی در دست نقاش هستی، در ترسیم احوال و صفات انسان نقش دارند. انسان باید با آگاهی، این اسباب را مدیریت کند تا به سعادت رهنمون شود.

قهر و استعباد، مهر و استغراق

درس‌گفتار، قهر را به استعباد و بعد، و مهر را به استغراق و قرب تعبیر می‌کند. حتی اعمال غیراختیاری، مانند تدریس یک غیرمؤمن، می‌تواند قرب یا بعد ایجاد کند. این تأثیرات، چونان دو بال پرنده، انسان را به سوی قرب یا بعد هدایت می‌کنند.

درنگ: قهر به استعباد و بعد، و مهر به استغراق و قرب منجر می‌شود، حتی در اعمال غیراختیاری.

این تمایز، به دو وجه ظهورات الهی اشاره دارد. قهر و مهر، در ساحت صفاتی، انسان را به سوی مقصد خاص خود هدایت می‌کنند و آثار وجودی اعمال، فراتر از نیت عمل‌کننده است.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، به بررسی تأثیر اسباب کونی و ظهورات صفاتی اختصاص یافت. عابد، به‌عنوان ظرف ظهور، فاقد ذات مستقل است و صفاتش در ظرف کثرت معین می‌شوند. اسباب کونی، چونان عوامل شکل‌دهنده، در احوال انسان نقش دارند و قهر و مهر، مسیر قرب یا بعد را رقم می‌زنند. این بخش، با زبانی فاخر و علمی، مخاطب را به تأمل در تأثیرات محیط و اعمال دعوت می‌کند.

بخش پنجم: فطرت، تکلیف و عنایت الهی

عبادت ذاتی و فقدان تکلیف

عبادت ذاتی، بدون تکلیف است، زیرا از نتایج امر الهی نیست. این عبادت، چونان جریانی فطری، به اصل خلقت وابسته است و انسان در آن دخالتی ندارد. قرآن کریم می‌فرماید: يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلْأَرْضِ (جمعه: ۱)؛ «آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است برای [مطلب حذف شد] ).

درنگ: عبادت ذاتی، بدون تکلیف است و به اصل خلقت و تسبیح فطری موجودات وابسته است.

این فقدان تکلیف، به اطلاق عبادت ذاتی اشاره دارد. انسان، در آمدن و رفتن خود دخالتی ندارد و تسبیح او، نتیجه فطرت وجودی‌اش است.

عبادت صفاتی و تکلیف

عبادت صفاتی، با تکلیف و امر الهی همراه است. این عبادت، به اراده و اختیار انسان وابسته است و نیازمند تحقق شروط و احکام است. نماز، به‌عنوان نمونه، برای غیرخاشعان دشوار است، زیرا تکلیف آن به خشوع مقید است.

درنگ: عبادت صفاتی، با تکلیف و امر الهی همراه است و به اراده و اختیار انسان وابسته است.

این تکلیف، انسان را در ساحت کثرت مسئول اعمالش می‌سازد. عبادت صفاتی، چونان راهی پرپیچ‌وخم، نیازمند آگاهی و تلاش است.

فطرت و شواغل

انسان، مفطور بر فطرت الهی است: «كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى ٱلْفِطْرَةِ». اما شواغل و غفلت‌ها، این فطرت را تیره می‌کنند. تذکرات الهی، چونان نسیمی حیات‌بخش، فطرت را از غبار غفلت می‌زدایند.

درنگ: فطرت الهی، در انسان نهفته است، اما شواغل و غفلت‌ها آن را تیره می‌کنند و تذکرات الهی، فطرت را احیا می‌کنند.

این دیدگاه، به نقش تذکرات شرعی در بیداری فطرت اشاره دارد. نماز و اعمال شرعی، امتنانات الهی‌اند که انسان را از غفلت رهایی می‌بخشند.

محبت و شوق الهی

حق، خود را با محبت و شوق به لقای محبانش وصف می‌کند. این محبت، مقدم بر رضایت بنده است و عطای الهی، بدون نیاز به سؤال یا استحقاق صورت می‌گیرد. رضایت حق، چونان نوری پیشرو، رضایت بنده را به دنبال دارد.

درنگ: محبت و شوق الهی، مقدم بر رضایت بنده است و عطای حق، بدون سؤال یا استحقاق صورت می‌گیرد.

این محبت، مبنای رحمت امتنانی است که همه موجودات را در ساحت ذاتی شامل می‌شود. شوق الهی، انسان را به سوی قرب هدایت می‌کند.

درجات بهشتی و عنایت الهی

درجات قوم در بهشت، نتیجه عنایت الهی است، نه صرفاً عمل یا خیر مقدم. بهشت‌ها شامل جنة الاعمال، جنة المیراث و جنة الاختصاص هستند. جنة الاختصاص، به عنایت بی‌سبب الهی وابسته است که فراتر از عمل و میراث است.

درنگ: درجات بهشتی، نتیجه عنایت الهی است و جنة الاختصاص، به رحمت بی‌سبب حق وابسته است.

این تقسیم‌بندی، به مراتب پاداش الهی اشاره دارد. عنایت الهی، انسان را از محدودیت‌های عملش فراتر می‌برد و به مراتب عالی رهنمون می‌شود.

ما لا سعی و ما سعی

درس‌گفتار تأکید می‌کند که «ما لا سعی» انسان، بیش از «ما سعی» اوست. شفاعت و عنایات الهی، از مصادیق «ما لا سعی» هستند که فراتر از اعمال انسان‌اند. این عنایات، چونان گنج‌هایی پنهان، انسان را به سوی سعادت ابدی هدایت می‌کنند.

درنگ: ما لا سعی، بیش از ما سعی است و شفاعت، به‌عنوان عنایت الهی، انسان را فراتر از اعمالش هدایت می‌کند.

این دیدگاه، به رحمت بی‌حد الهی اشاره دارد. انسان باید به عنایت حق اعتماد کند و از تکیه بر اعمال محدود خود پرهیز نماید.

خطر تمسک به حول و قوه

درس‌گفتار هشدار می‌دهد که تمسک به حول و قوه خود، غفلت است و توحید، در واگذاری امور به خداست. انسان باید از خودبینی پرهیز کند و به عنایت الهی دل ببندد.

درنگ: تمسک به حول و قوه خود، غفلت است و توحید، در توکل به عنایت الهی نهفته است.

این هشدار، به ضرورت توکل و پرهیز از خودبینی اشاره دارد. انسان، چونان مسافری در مسیر هستی، باید به هدایت الهی اعتماد کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، به بررسی فطرت، تکلیف و عنایت الهی اختصاص یافت. عبادت ذاتی، بدون تکلیف و عبادت صفاتی، با تکلیف همراه است. فطرت الهی، با تذکرات شرعی احیا می‌شود و محبت الهی، انسان را به سوی قرب هدایت می‌کند. درجات بهشتی، نتیجه عنایت الهی است و ما لا سعی، انسان را فراتر از اعمالش می‌برد. این بخش، با زبانی فاخر و علمی، مخاطب را به تأمل در فطرت و توکل دعوت می‌کند.

نتیجه‌گیری کلی: تأملی در ظهور و عبادت در ساحت الهی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتار شماره 353 از سلسله درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین عمیق عبادت ذاتی و صفاتی در چارچوب عرفان نظری و فلسفه اسلامی پرداخت. عبادت ذاتی، به‌عنوان ظهور مطلق وجود، همه موجودات را در تسبیح فطری حق شامل می‌شود، در حالی که عبادت صفاتی، در ظرف کثرت و با شروط و تکلیف همراه است. رحمت امتنانی، عبادت ذاتی را فراگیر می‌سازد و رحمت وجوبی، عبادت صفاتی را به سعادت یا شقاوت رهنمون می‌کند. حکمت الهی، تفاوت‌های خلقی را عین مناسبت می‌داند و بصیرت اولیای خدا، این حکمت را آشکار می‌سازد. اسباب کونی، در شکل‌گیری احوال صفاتی نقش دارند و فطرت الهی، با تذکرات شرعی احیا می‌شود. درجات بهشتی، نتیجه عنایت الهی است و ما لا سعی، انسان را فراتر از اعمالش هدایت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، عبادت ذاتی چیست؟

2. طبق درسگفتار، عبادت صفاتی در چه ظرفی تحقق می‌یابد؟

3. در درسگفتار، چرا عبادت ذاتی تکليف ندارد؟

4. بر اساس درسگفتار، رحمت امتنانی چه ویژگی‌ای دارد؟

5. طبق درسگفتار، چه چیزی باعث می‌شود انسان از فطرت خود غافل شود؟

6. در درسگفتار، استاد فرزانه قدس سره بیان می‌کنند که عبادت ذاتی به شروط و خصوصیات وابسته است.

7. طبق درسگفتار، عبادت صفاتی در ظرف تنزیل با تفاوت‌های مؤمن و کافر مشخص می‌شود.

8. درسگفتار تأکید دارد که کافر در عبادت ذاتی هیچ طمعی به حق ندارد.

9. بر اساس درسگفتار، همه موجودات به طور فطری عاشق حق هستند و به سوی او التجا دارند.

10. در درسگفتار، گفته شده که عبادت صفاتی بدون عبادت ذاتی ممکن است.

11. تفاوت اصلی بین عبادت ذاتی و عبادت صفاتی در درسگفتار چیست؟

12. چرا طبق درسگفتار، عبادت ذاتی تکليف ندارد؟

13. منظور از رحمت وجوبی در درسگفتار چیست؟

14. چگونه شواغل و غفلت‌ها در درسگفتار مانع فطرت انسان می‌شوند؟

15. چرا در درسگفتار، جنت الاختصاص بالاتر از جنت اعمال و میراث دانسته شده است؟

پاسخنامه

1. عبادتی که نفس ظهور موجودات است بدون قید و شرط

2. ظرف تنزیل با تفاوت‌های صفاتی

3. زیرا از نتایج امر الهی نیست

4. مطلق است و همه موجودات را در بر می‌گیرد

5. شواغل و غفلت‌های نشأت ناسوتی

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. عبادت ذاتی نفس ظهور بدون قید و شرط است، اما عبادت صفاتی در ظرف تنزیل با شروط و خصوصیات تحقق می‌یابد.

12. زیرا عبادت ذاتی از نتایج امر الهی نیست و به اراده اختیاری انسان وابسته نیست.

13. رحمت وجوبی رحمتی است که به شروط و خصوصیات وابسته است و در عبادت صفاتی تحقق می‌یابد.

14. شواغل و غفلت‌های نشأت ناسوتی انسان را از استحضار ظهور نسبت به حق بازمی‌دارند.

15. زیرا جنت الاختصاص نتیجه عنایت الهی بدون وابستگی به اعمال یا میراث است.