در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 473

متن درس

 

تبیین جایگاه انسان کامل در عرفان نظری

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 473)

دیباچه

این نوشتار، با نگاهی عمیق و عرفانی به جایگاه انسان کامل در نظام هستی، به تبیین ویژگی‌های ممتاز او در مقام مظهر جامع اسماء و صفات الهی می‌پردازد. انسان، به مثابه آیینه‌ای که تجلیات حق را در خود بازمی‌تاباند، در این منظومه عرفانی، جایگاهی بی‌همتا دارد. درس‌گفتار شماره 473 از مجموعه «مصباح الانس»، برگرفته از آرای سعدالدین فرغانی، با محوریت نطق ظاهری و باطنی، خلافت، وراثت، و ولایت، انسان را به عنوان محور کمالات الهی معرفی می‌کند.

بخش اول: نطق ظاهری و باطنی، ویژگی ممتاز انسان

انسان، به واسطه نطق ظاهری (کلام) و نطق باطنی (تفکر)، از سایر موجودات متمایز می‌گردد. این ویژگی، او را به مبدأ سلطنت ادوار مظاهر اسماء الهی و تحقق کمال استجلاء (تجلی ایجادی) تبدیل می‌کند. نطق، چونان کلیدی است که درهای معرفت الهی را می‌گشاید و انسان را قادر می‌سازد تا حقایق غیبی را دریافت و به خلق منتقل کند.

درنگ: نطق ظاهری و باطنی، انسان را به مظهر جامع اسماء الهی تبدیل می‌کند که توانایی دریافت و انتقال انباء غیبی را داراست.

تبیین مفهوم نطق

نطق ظاهری، کلامی است که انسان از طریق آن، مفاهیم را به زبان می‌آورد، و نطق باطنی، تفکری است که به ادراک کلی و جامع حقایق منجر می‌شود. این دو ویژگی، انسان را از دیگر موجودات متمایز کرده و او را به خليفه‌ای برای خدا در زمین مبدل می‌سازد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

﴿عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا﴾ (البقرة: ۳۱)

ترجمه (): «و به آدم همه نام‌ها را آموخت».

این آیه، به تعلیم اسماء به آدم اشاره دارد که نطق را به عنوان مبنای خلافت و معرفت الهی تثبیت می‌کند. انسان، به واسطه این نطق، قادر است حقایق الهی را درک کرده و به مثابه پلی میان حق و خلق عمل کند.

نقش نطق در استجلاء

استجلاء، به معنای تجلی ایجادی حق در مظاهر است. نطق، به عنوان ویژگی ممتاز انسان، او را به مظهری تبدیل می‌کند که اسماء الهی در آن به کمال ظهور می‌رسند. این تجلی، از طریق نفخ روح اعظم در آدم تحقق یافته است، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید:

﴿فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي﴾ (الحجر: ۲۹)

ترجمه (): «هنگامی که او را سامان دادم و از روح خود در او دمیدم».

نفخ روح، انسان را به موجودی بدل کرد که توانایی دریافت انباء (اخبار غیبی) و انتقال آن به ملائکه و خلق را داراست. این ویژگی، انسان را در بيت العزة، که ظرف نزول قرآن کریم است، قرار می‌دهد.

بخش دوم: انسان کامل، مظهر احدیت و واحدیت

انسان کامل، به مثابه گل سرسبد مخلوقات، در مرتبه احدیت (مقام پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله)، واحدیت (انبیاء و اولیاء)، و ظهور واحدیت (امت‌ها) تعریف می‌شود. این سلسله‌مراتب، نظام ظهورات الهی را در وجود انسان تبیین می‌کند.

درنگ: انسان کامل، در مرتبه احدیت، تمام کمالات الهی را در خود جمع می‌کند، در حالی که انبیاء و اولیاء در مرتبه واحدیت، مظاهر خاص اسماء الهی هستند.

احدیت و واحدیت در عرفان نظری

در عرفان ابن‌عربی، احدیت به مقام ذات خالص الهی و واحدیت به مقام ظهور اسماء و صفات اشاره دارد. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، به عنوان مظهر احدیت، تمام کمالات الهی را در خود متجلی می‌سازد، در حالی که انبیاء و اولیاء، در مرتبه واحدیت، مظاهر خاص اسماء هستند. امت‌ها نیز، به مثابه ظهورات خلقی، تجلیات این مرتبه را نشان می‌دهند.

آدم و خاتم: دو فصل طینی و نوری

انسان، در دو فصل طینی (آدم) و نوری (خاتم) ظهور می‌یابد. آدم، جامع انسانیت، و خاتم، جامع حقایق الهی است. این دو فصل، به مثابه دو بال‌اند که انسان را به سوی کمال پرواز می‌دهند. خاتم، به عنوان روح‌الارواح، مبدأ تمام حقایق انسانی و غیرانسانی است.

بخش سوم: خلافت، وراثت، و ولایت

انسان کامل، در مرتبه ششم، به مقام خلافت، وراثت، و ولایت نائل می‌شود. خلافت، در ظرف کلی به قرآن کریم و در ظرف جزئی به شریعت انبیاء تجلی می‌یابد. قرآن کریم، به عنوان لسان جامع، تمام کمالات کتب آسمانی را در خود جمع کرده، در حالی که شریعت‌های انبیاء، ظهورات خاص این حقیقت کلی هستند.

درنگ: خلافت انسان، به معنای نمایندگی او از خدا در عالم است که در قرآن کریم و شریعت انبیاء متجلی می‌شود.

خلافت و قرآن کریم

خلافت انسان، به معنای نمایندگی او از خدا در زمین است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

﴿إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً﴾ (البقرة: ۳۰)

ترجمه (): «من در زمین خلیفه‌ای قرار می‌دهم».

این آیه، جایگاه انسان را به عنوان خليفه خدا تثبیت می‌کند. قرآن کریم، به عنوان لسان جامع، تمام کمالات کتب آسمانی را در خود جمع کرده و شریعت‌های جزئی، ظهورات خاص این حقیقت کلی هستند.

وراثت و ولایت

وراثت، به انتقال انباء و کمالات الهی از طریق انبیاء و اولیاء اشاره دارد، و ولایت، به رابطه عاشقانه و قرب انسان کامل با خدا مرتبط است. ولایت، چونان پلی است که حق و خلق را به هم پیوند می‌دهد و انسان کامل را در وسطیت میان این دو قرار می‌دهد.

بخش چهارم: نقد تقسیم‌بندی‌های عددی

تقسیم‌بندی‌های عددی، مانند «هفت خلیفه» یا «هفت اصل»، به دلیل تحدید حقایق الهی، نادرست تلقی می‌شوند. تعینات الهی و انسانی، لایتناهی بوده و نمی‌توان آنها را در قالب اعداد محدود محصور کرد.

درنگ: عصمت و ولایت، شئونی انتصابی‌اند که نیازمند سند الهی هستند و نمی‌توان آنها را با اعداد محدود سنجید.

عصمت به عنوان شأن انتصابی

عصمت، شأنی الهی است که تنها با نص الهی قابل اثبات است. بدون سند، نمی‌توان کسی را معصوم دانست، حتی اگر از نظر ظاهری با معصومین شباهت داشته باشد. این دیدگاه، ریشه در روایات معتبر شیعی، مانند حدیث ثقلین، دارد.

نقد اختلافات فرقه‌ای

اختلافات فرقه‌ای، مانند واقفیه، به دلیل عدم توجه به اصل انتصابی عصمت ایجاد شده‌اند. این نقد، بر لزوم استناد به اسناد معتبر الهی تأکید دارد.

بخش پنجم: ولایت، محور کمالات

ولایت، به مثابه محور تمام کمالات، در وسطیت بین حق و خلق، صبر، و ثبات تجلی می‌یابد. ولی، کسی است که از حق می‌گیرد و به خلق می‌دهد، بدون اینکه به یک طرف متمایل شود.

درنگ: ولایت، در وسطیت بین حق و خلق تحقق می‌یابد و ولی را از غفلت از حق یا خلق بازمی‌دارد.

وسطیت در عرفان نظری

وسطیت، به تعادل میان جنبه‌های الهی و خلقی اشاره دارد. این مفهوم، با سفرهای سلوکی ابن‌عربی (من الخلق الی الحق، فی الحق، بالحق، الی الخلق) هم‌خوانی دارد. ولی، در سفر چهارم (بالحق الی الخلق)، به کمال ولایت نائل می‌شود.

نقد ولایت فقیه بدون وسطیت

ولایت مطلقه فقیه، تنها در صورتی محقق می‌شود که فقیه دارای وسطیت و انباء باشد. فقیهی که صرفاً عادل و مجتهد است، نمی‌تواند مدعی ولایت مطلقه شود. این دیدگاه، به تمایز میان ولایت عامه و خاصه در فقه شیعه اشاره دارد.

بخش ششم: عدالت، شرط اساسی مناصب اسلامی

عدالت، شرط اساسی برای تصدی مناصب اسلامی، مانند وکالت، وزارت، و رهبری است. بدون عدالت، هیچ منصبی مشروعیت ندارد، حتی اگر با رأی اکثریت انتخاب شود.

درنگ: عدالت، معیار اصلی در نظام مدیریت اسلامی است که انتخاب افراد فاسق یا غیرعادل را منع می‌کند.

عدالت در قرآن کریم

قرآن کریم بر لزوم اجتناب از ظالمان و فاسقان تأکید دارد:

﴿وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا﴾ (هود: ۱۱۳)

ترجمه (): «و به کسانی که ستم کردند متمایل نشوید».

این آیه، نظام مدیریت اسلامی را از انتخاب افراد فاسق یا غیرعادل منع می‌کند.

نقد فقدان عدالت در جوامع شیعی

جوامع شیعی، تحت تأثیر رویکردهای غیرعادلانه، گاه به عدالت و ولایت اعتنا نمی‌کنند. این انحراف، به تضعیف بنیان‌های شیعی منجر شده و با اصول عصمت و عدالت در تضاد است.

بخش هفتم: انباء، شرط ولایت و نبوت

انباء (اخبار غیبی)، شرط اساسی برای ولایت، نبوت، و خلافت است. این ویژگی، انسان کامل را قادر به دریافت و انتقال حقایق الهی می‌سازد.

درنگ: انباء، توانایی دریافت وحی یا الهام الهی است که در انسان کامل به اوج خود می‌رسد.

انباء در قرآن کریم

قرآن کریم به انباء به عنوان ویژگی ممتاز انسان اشاره دارد:

﴿عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا﴾ (البقرة: ۳۱)

ترجمه (): «و به آدم همه نام‌ها را آموخت».

این آیه، انباء را به عنوان مبنای معرفت و خلافت انسان تثبیت می‌کند.

نقد فتوای بدون سند

فتوا و انباء باید مستند به کتاب و سنت باشند. ادعاهای غیرمستند، حتی اگر منسوب به انباء باشند، فاقد اعتبارند. این اصل، ریشه در فقه شیعه دارد که احکام را به منابع معتبر محدود می‌کند.

بخش هشتم: شریعت، میزان کلی

شریعت، به عنوان میزان کلی، خليفه را از احکام امکانی، آثار نفسانی، و وسوسه‌های شیطانی حفظ می‌کند. این میزان، در بعد کلی (قرآن کریم) و جزئی (شریعت انبیاء) نقش هدایتگر دارد.

درنگ: شریعت، معیار حق و باطل است که خليفه را در حفظ وسطیت و عدالت یاری می‌کند.

شریعت در قرآن کریم

قرآن کریم بر وحدت شریعت در اصول و تنوع آن در فروع تأکید دارد:

﴿شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا﴾ (الشورى: ۱۳)

ترجمه (): «از دین آنچه را به نوح سفارش کرد برای شما تشریع نمود».

شریعت، به مثابه میزان کلی، خليفه را از انحرافات حفظ کرده و او را در مسیر عدالت و وسطیت هدایت می‌کند.

بخش نهم: نقد ملاک‌های ظاهری در مدیریت

انتخاب مدیران بر اساس ملاک‌های ظاهری، مانند ثروت یا شهرت، نادرست است. عدالت و وسطیت، معیارهای اصلی در نظام اسلامی هستند.

درنگ: در نظام اسلامی، معیارهای ظاهری جای خود را به عدالت، تقوا، و شایستگی می‌دهند.

لزوم عدالت در مدیریت

در نظام اسلامی، عدالت به معنای پرهیز از گناه و التزام به احکام الهی است. انتخاب افراد فاسق یا غیرعادل، حتی با رأی اکثریت، فاقد مشروعیت است.

جمع‌بندی

این نوشتار، بر نقش نطق، انباء، و وسطیت در تحقق خلافت و ولایت تأکید کرد. نقد تقسیم‌بندی‌های عددی، تأکید بر عصمت انتصابی، و لزوم عدالت در مناصب اسلامی، نشان‌دهنده تلاش برای ارائه نظامی عرفانی و فقهی منسجم است. شریعت، به عنوان میزان کلی، خليفه را از انحرافات حفظ کرده و او را در مسیر کمال هدایت می‌کند. این متن، با دعوت به معرفت ولایت و عدالت، راهکاری برای اصلاح نظام اجتماعی و دینی ارائه می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار استاد فرزانه قدس سره، اخص خواص صورة انسانیه چیست؟

2. طبق متن، انسان کامل به چه دلیل گل سرسبد مخلوقات محسوب می‌شود؟

3. بر اساس درسگفتار، لسان کلی انسان کامل چیست؟

4. در متن، مقام خلافت انسان به چه چیزی نسبت داده شده است؟

5. طبق متن، صفت وسطیت بین الحق و الخلق به چه چیزی منجر می‌شود؟

6. بر اساس متن، نطق باطنی انسان مشابه تفکر حیوانات است.

7. متن درسگفتار بیان می‌کند که قرآن کریم حاوی تمام کمالات کتب انبیای پیشین است.

8. طبق متن، عصمت به صورت انتخابی قابل شناسایی است.

9. بر اساس درسگفتار، انسان کامل به دلیل نفخ روح اعظم، انباء اسماء را به ملائکه آموخت.

10. متن بیان می‌کند که تعداد خلفا باید به عدد هفت محدود شود.

11. تفاوت اصلی نطق انسانی با تفکر حیوانات در متن درسگفتار چیست؟

12. چرا قرآن کریم در متن به عنوان لسان کلی انسان کامل معرفی شده است؟

13. نقش نفخ روح اعظم در انسان طبق متن چیست؟

14. چرا عصمت در متن به عنوان امری انتصابی توصیف شده است؟

15. وسطیت بین الحق و الخلق در متن چه نقشی در ولایت دارد؟

پاسخنامه

1. نطق ظاهری و باطنی

2. به دلیل داشتن نطق ظاهری و باطنی

3. قرآن کریم

4. وراثت و ولایت نسبت به عالم و آدم

5. نبوت و ولایت

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. نطق انسانی شامل احاطه کلی است، در حالی که تفکر حیوانات محدود به جزئيات است.

12. زیرا قرآن کریم حاوی تمام کمالات و بینات کتب انبیای پیشین است.

13. نفخ روح اعظم انسان را قادر به انباء اسماء و کسب کمالات اختصاصی کرد.

14. زیرا عصمت قابل شناسایی نیست و نیاز به انتصاب الهی با سند دارد.

15. وسطیت بین الحق و الخلق با صبر و ثبات، انسان را به مقام ولایت و نبوت می‌رساند.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده