در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

اسماء الحسنی 644

متن درس






کتاب اسما و صفات الهی: تأملی در وصف حنان

اسما و صفات الهی: تأملی در وصف حنان

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۴۴)

دیباچه

در پهنه معرفت الهی، اسما و صفات خداوند چونان آیینه‌هایی درخشان، جلوه‌های بی‌کران ذات اقدس الهی را به سوی قلب‌های مشتاق بازمی‌تابانند. این اسما و اوصاف، که در قرآن کریم و معارف عرفانی متجلی شده‌اند، نه‌تنها راهنمای سالکان به سوی حقیقت‌اند، بلکه انسان را به سوی کمال معنوی و اخلاقی رهنمون می‌سازند. در میان این اوصاف، وصف «حنان» به سبب لطافت و عمق معنایی، جایگاهی ویژه دارد. این وصف، که در قرآن کریم تنها یک‌بار در آیه وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا (مریم: ۱۳) به کار رفته، جلوه‌ای از محبت و عطوفت بی‌منتهای الهی است که قلب انسان را از خشونت و قساوت پاک می‌سازد. کتاب حاضر، با الهام از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه ۶۴۴، به تبیین این وصف در چارچوبی قرآنی، فلسفی، عرفانی و اجتماعی می‌پردازد.

بخش نخست: چیستی و جایگاه وصف حنان در نظام صفات الهی

مفهوم‌شناسی وصف حنان

وصف «حنان» از ماده «حَنَّ» در زبان عربی، به معنای مهربانی، عطوفت، محبت و لطافت است. این وصف، برخلاف بسیاری از اسمای الهی که به‌صورت اسم ذات در قرآن کریم آمده‌اند، تنها یک‌بار در آیه وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا وَزَكَاةً وَكَانَ تَقِيًّا (مریم: ۱۳؛ : «و مهربانی‌ای از جانب ما و پاکی، و او پرهیزگار بود») به کار رفته است. برخلاف لفظ «حنّان» با تشدید، که در دعای جوشن کبیر دیده می‌شود، «حنان» در قرآن کریم بدون تشدید و به‌صورت فعل صحیح (نه ناقص یایی یا واوی) ظهور یافته است. این دقت قرآنی در انتخاب لفظ صحیح، نشان‌دهنده اهتمام قرآن کریم به ارائه معنا و لفظ در نهایت زیبایی و کمال است. در واژه‌شناسی عربی، تشدید (مانند حنّان) یا نقص (حنَى/حنَوَ) نشانه تنقیص یا ثقل لفظی است، اما لفظ «حنان» به دلیل صحت و سادگی، معانی عمیق مهربانی و عطوفت را با لطافتی بی‌نظیر منتقل می‌کند. این وصف، کنش الهی در اعطای محبت بی‌منت به بندگان خاص، مانند حضرت یحیی (ع)، را بازتاب می‌دهد، گویی خداوند چونان مادری مهربان، با دستان عطوفت خویش، قلب بنده‌اش را نوازش می‌کند.

درنگ: وصف «حنان» به‌عنوان لفظی صحیح و بدون تشدید در قرآن کریم، جلوه‌ای از مهربانی و عطوفت الهی است که با دقت لفظی و معنایی، قلب بندگان خاص را از خشونت و قساوت پاک می‌سازد.

ریشه‌شناسی ماده حَنَّ

ماده «حَنَّ» در اصل به معنای مهربانی، عطوفت، و لطافت است، چنان‌که مصادر متعددی مانند «حنان»، «حنين» (تصغیر حنّ)، و «حنّان» از آن مشتق شده‌اند. این تنوع مصدری، غنای معنایی وصف «حنان» را نشان می‌دهد. برخلاف مفاهیمی مانند «عام» که به ثبات و سکون اشاره دارند، «حنان» پویایی و نرمی را در بر می‌گیرد. این نرمی، نه‌تنها در ظاهر، بلکه در باطن عالم نیز جاری است، گویی محبت الهی چونان نسیمی لطیف، در تمامی مراتب هستی جریان دارد. در عرفان اسلامی، این وصف با مفهوم «رحمت رحمانی» نزد ابن‌عربی هم‌راستاست، که خداوند را منبع فیض بی‌پایان محبت می‌داند. همچنین، ارتباط «حنان» با «حنا» (ماده گیاهی خنک‌کننده و آرام‌بخش) نشان‌دهنده لطافت و تأثیرگذاری این وصف در آرامش روح و جسم است.

جمع‌بندی بخش نخست

وصف «حنان» به‌عنوان صفتی الهی، جایگاهی ویژه در نظام صفات خداوند دارد. ریشه‌شناسی ماده «حَنَّ» و کاربرد دقیق آن در قرآن کریم، عمق و لطافت این وصف را آشکار می‌سازد. این صفت، جلوه‌ای از محبت و عطوفت الهی است که با نرمی و لطافت، قلب بندگان را نوازش می‌کند و با مفاهیم عرفانی و فلسفی، مانند رحمت رحمانی و فیض الهی، پیوندی عمیق دارد.

بخش دوم: حنان در آیه ۱۳ سوره مریم و ویژگی‌های حضرت یحیی (ع)

تحلیل آیه وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا

آیه وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا وَزَكَاةً وَكَانَ تَقِيًّا (مریم: ۱۳؛ : «و مهربانی‌ای از جانب ما و پاکی، و او پرهیزگار بود») به اعطای وصف «حنان» به حضرت یحیی (ع) اشاره دارد. این آیه، در کنار آیه پیشین (يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ ۖ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا، مریم: ۱۲؛ : «ای یحیی، کتاب را با قوت بگیر، و به او در کودکی حکمت دادیم»)، مجموعه‌ای از عطایای الهی به یحیی را ترسیم می‌کند: حکمت (حُکم)، مهربانی (حنان)، پاکی (زکاة)، و تقوا. عبارت «من لدنّا» (از نزد ما) بر نزدیکی و عطوفت ویژه خداوند تأکید دارد، گویی این محبت از چشمه زلال ذات الهی سرچشمه گرفته است. برخلاف حضرت ابراهیم (ع) که در پیری حکمت و امامت طلبید (رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا، شعراء: ۸۳؛ : «پروردگارا، به من حکمت عطا کن»)، یحیی در کودکی بدون زحمت ظاهری این عطایا را دریافت کرد. این ویژگی، یحیی را به موجودی محبوب و برگزیده تبدیل کرده است، چنان‌که خداوند چونان باغبانی حکیم، بذر محبت و حکمت را در قلب او کاشته است.

درنگ: آیه وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا بر اعطای محبت و عطوفت الهی به حضرت یحیی (ع) تأکید دارد، که با حکمت، پاکی، و تقوا همراه شده و او را به موجودی محبوب و برگزیده تبدیل کرده است.

ویژگی‌های حضرت یحیی (ع) در پرتو حنان

حضرت یحیی (ع) در قرآن کریم به‌عنوان شخصیتی متصف به حکمت، تقوا، پاکی، و محبت معرفی شده است. وصف «حنان» در کنار «زکاة» (پاکی) و «تقوا» (پرهیزگاری ذاتی)، او را از هرگونه قساوت و خشونت دور می‌سازد. آیه وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُنْ جَبَّارًا عَصِيًّا (مریم: ۱۴؛ : «و نیکوکار به پدر و مادرش بود و سرکش و نافرمان نبود») بر مهربانی یحیی به والدین و دوری او از جباریت و عصیان تأکید دارد. این ویژگی‌ها، یحیی را به آیینه‌ای از محبت الهی تبدیل کرده است، گویی قلب او چونان زمینی حاصلخیز، پذیرای فیض بی‌کران الهی بوده است. در فلسفه اسلامی، این عطایای الهی با مفهوم «عصمت» پیوند دارد، که اولیای الهی را از هرگونه نقص و قساوت مصون می‌دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

آیه ۱۳ سوره مریم و ویژگی‌های حضرت یحیی (ع)، وصف «حنان» را به‌عنوان جلوه‌ای از محبت الهی معرفی می‌کند که قلب او را از قساوت و خشونت پاک ساخته است. این وصف، با حکمت، پاکی، و تقوا همراه شده و یحیی را به موجودی محبوب و برگزیده تبدیل کرده است. این دیدگاه، با مفاهیم عرفانی و فلسفی، مانند عصمت و فیض الهی، پیوندی عمیق دارد.

بخش سوم: قرآن کریم به‌عنوان کتاب عشق و محبت

تأکید قرآن کریم بر محبت و عطوفت

قرآن کریم، برخلاف برداشت‌های نادرست که آن را کتابی خشونت‌محور می‌پندارند، کتابی است سرشار از عشق، محبت، و عطوفت. آیات مربوط به رحمت، مغفرت، و محبت، مانند آیه وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا (مریم: ۱۳)، در مقایسه با آیات جهادی (يَقْتُلُونَ يُقْتَلُونَ)، از نظر تعداد و عمق معنایی غالب‌اند. تحلیل آماری نشان می‌دهد که آیات رحمت و محبت (بیش از ۲۰۰۰ آیه) در برابر آیات جهاد (حدود ۵۰۰ آیه) برتری دارند. این تأکید، قرآن کریم را چونان چشمه‌ای زلال از محبت الهی تصویر می‌کند که قلب‌های تشنه را سیراب می‌سازد. وصف «حنان» به‌عنوان یکی از جلوه‌های این محبت، انسان را به سوی صفا، لطافت، و دوری از خشونت دعوت می‌کند.

درنگ: قرآن کریم کتابی است سرشار از عشق و محبت، که با آیات رحمت و عطوفت، مانند وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا، انسان را به سوی صفا و لطافت رهنمون می‌سازد.

نقد برداشت‌های خشونت‌محور

برداشت‌های نادرست از قرآن کریم، که بر آیات جهادی تمرکز دارند، مانع درک حقیقت آن به‌عنوان کتاب عشق و محبت شده‌اند. این برداشت‌ها، که گاه از سوی دشمنان یا حتی برخی مسلمانان ناآگاه ترویج می‌شوند، قرآن کریم را به کتابی دعوایی و موجی تقلیل می‌دهند. در حالی که قرآن کریم، با تأکید بر محبت و عطوفت، انسان را به سوی صلح درونی و اجتماعی هدایت می‌کند. این دیدگاه، گویی نقابی از خشونت بر چهره نورانی قرآن کریم کشیده است، حال آنکه حقیقت آن، چونان خورشیدی فروزان، محبت و رحمت را به همه عالم می‌تاباند.

جمع‌بندی بخش سوم

قرآن کریم، با تأکید بر آیات رحمت و محبت، کتابی است که انسان را به سوی عشق و عطوفت هدایت می‌کند. وصف «حنان» یکی از جلوه‌های این محبت است که قلب‌ها را از خشونت پاک می‌سازد. نقد برداشت‌های خشونت‌محور، ضرورت بازگشت به حقیقت قرآنی را آشکار می‌کند، که محبت و صفا را در کانون توجه قرار می‌دهد.

بخش چهارم: حنان در جنگ حنین و نقش محبت الهی

تحلیل آیه وَيَوْمَ حُنَيْنٍ

آیه لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ ۙ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ ۙ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئًا (توبه: ۲۵؛ : «خداوند شما را در جاهای بسیار یاری کرد و [نیز] روز حنین، آنگاه که فزونی شما شما را به شگفت آورد، ولی به کارتان نیامد») به واقعه جنگ حنین اشاره دارد. «حنین»، تصغیر «حَنَّ»، به معنای محبت و لطف الهی است. در این جنگ، غرور مسلمین از کثرتشان منجر به شکست اولیه شد، اما خداوند با نزول سکینه (ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ) و جنود غیبی (وَأَنْزَلَ جُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا)، آن‌ها را پیروز کرد. این لطف الهی، گویی نسیمی از محبت بود که قلب‌های مضطرب مؤمنان را آرام ساخت و دشمنان را مغلوب کرد.

درنگ: «حنین» در آیه وَيَوْمَ حُنَيْنٍ جلوه‌ای از محبت الهی است که با نزول سکینه و جنود غیبی، غرور مسلمین را خنثی و آن‌ها را پیروز کرد.

نقش سکینه و جنود غیبی

در جنگ حنین، نزول سکینه (آرامش الهی) و جنود غیبی (لشکریان نامرئی، احتمالاً ملائکه) دو جلوه از محبت الهی بودند. سکینه، آرامشی بی‌واسطه از جانب خداوند بود که قلب رسول‌الله (ص) و مؤمنان را استوار ساخت، در حالی که جنود غیبی، با واسطه، پیروزی را به ارمغان آوردند. این تمایز، نشان‌دهنده عمق محبت الهی است که هم به‌صورت مستقیم (سکینه) و هم غیرمستقیم (جنود) در عالم اثر می‌گذارد. این محبت، گویی چشمه‌ای زلال بود که غبار غرور را از دل‌ها شست و راه پیروزی را هموار ساخت.

جمع‌بندی بخش چهارم

آیه ۲۵ سوره توبه و واقعه حنین، وصف «حنان» را به‌عنوان محبت الهی معرفی می‌کند که با نزول سکینه و جنود غیبی، غرور را خنثی و مؤمنان را پیروز کرد. این وصف، نقش محبت در آرامش و پیروزی را آشکار می‌سازد و با مفاهیم عرفانی، مانند فیض الهی، پیوندی عمیق دارد.

بخش پنجم: نقد خشونت در جوامع اسلامی

خشونت به‌عنوان نجاست مرتعش

خشونت در جوامع اسلامی، چه به‌صورت ذاتی (قساوت) و چه اکتسابی (ناشی از تربیت نادرست)، به‌عنوان «نجاست مرتعش» معرفی می‌شود، در مقابل «نجاست غیرمرتعش» مانند خون یا بول که قابل تحمل‌تر است. ظالم، جبار، و خشن، مصادیق نجاست مرتعش‌اند که نه‌تنها قلب را تاریک می‌کنند، بلکه جامعه را به سوی تفرقه و تباهی می‌برند. این خشونت، گویی آتشی سوزان است که صفا و محبت را در وجود انسان و جامعه می‌سوزاند. از منظر روان‌شناسی، خشونت اکتسابی از تربیت خشن (مانند تنبیه والدین)، محیط اجتماعی (حکومت، دین ظاهری)، یا سادیسم (لذت از آزار) ناشی می‌شود.

درنگ: خشونت، به‌عنوان نجاست مرتعش، قلب و جامعه را از محبت و صفا دور می‌کند و از تربیت نادرست، محیط اجتماعی، یا قساوت ذاتی ناشی می‌شود.

نقد خشونت تربیتی و اجتماعی

خشونت در جوامع اسلامی گاه از تربیت نادرست سرچشمه می‌گیرد، جایی که والدین، معلمان، یا حکومتیان با رفتار خشن، انسان را به سوی قساوت سوق می‌دهند. این خشونت، حتی در روابط خانوادگی (مانند نزاع بین برادران یا زن و شوهر) دیده می‌شود، گویی قلب‌ها در روغن خشونت سرخ شده‌اند. دین‌داری ظاهری نیز، که به جای محبت بر خشونت و تعصب تأکید دارد، به این قساوت دامن می‌زند. این وضعیت، انسان را چونان حیوانی وحشی تصویر می‌کند که در قفس خشونت گرفتار شده و از لطافت انسانی دور افتاده است.

جمع‌بندی بخش پنجم

خشونت در جوامع اسلامی، چه ذاتی و چه اکتسابی، به‌عنوان نجاست مرتعش، قلب و جامعه را از محبت دور می‌کند. نقد تربیت خشن و دین‌داری ظاهری، ضرورت بازگشت به محبت و عطوفت را آشکار می‌سازد، که وصف «حنان» آن را تجلی می‌بخشد.

بخش ششم: محبت به‌عنوان مطهر و نقش آن در پاک‌سازی قلب

محبت به‌عنوان مطهر

محبت، به‌ویژه وصف «حنان»، به‌عنوان یکی از مطهرات معرفی می‌شود، مانند آب که نجاست را پاک می‌کند. این محبت، قلب را از تاریکی ظلم و خشونت پاک می‌سازد و آن را به نور الهی آراسته می‌کند. در عرفان اسلامی، قلب به‌عنوان حرم الهی معرفی شده است (الْقلبُ حَرَمُ اللَّهِ)، و محبت الهی، مانند حنان، این حرم را از رذایل پاک می‌کند. این محبت، گویی چشمه‌ای زلال است که نجاست قساوت را از دل‌ها می‌شوید و انسان را به سوی کمال معنوی هدایت می‌کند.

درنگ: محبت، به‌ویژه وصف «حنان»، به‌عنوان مطهر، قلب را از نجاست ظلم و خشونت پاک می‌کند و آن را به نور الهی آراسته می‌سازد.

تضاد محبت و خشونت

محبت و خشونت در دو سوی طیف وجودی انسان قرار دارند. محبت، قلب را به سوی صفا و لطافت می‌برد، در حالی که خشونت، آن را به قساوت و تاریکی سوق می‌دهد. انسان با محبت، حتی به دشمن خود رحم می‌کند و او را از سر نادانی می‌بخشد، اما با خشونت، بغض و کینه قلب را می‌فرساید. این تضاد، گویی جدال نور و ظلمت است، که محبت چونان نوری الهی، تاریکی خشونت را از میان می‌برد.

جمع‌بندی بخش ششم

محبت، به‌ویژه وصف «حنان»، به‌عنوان مطهر، قلب را از نجاست ظلم و خشونت پاک می‌کند و انسان را به سوی صفا و کمال هدایت می‌کند. این وصف، در تضاد با خشونت، نقش نور الهی را ایفا می‌کند که تاریکی قساوت را از میان می‌برد.

بخش هفتم: نقد نذورات و مصارف غیرضروری

نقد تزئین گنبدها و ضریح‌ها

هزینه‌های غیرضروری، مانند تزئین گنبدها و ضریح‌ها با طلا و نقره، به شدت مورد نقد قرار گرفته و «حرام» و «یصدون عن سبیل الله» (يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ) دانسته شده‌اند. این اقدامات، که به فقرا و نیازمندان آسیب می‌رساند، خشونت اجتماعی را تقویت می‌کند، گویی منابع الهی به جای سیر کردن گرسنگان، صرف زینت‌های بی‌فایده شده است. پیشنهاد شده که نذورات به فقرا اختصاص یابد، چنان‌که اگر ائمه (ع) حاضر بودند، خود این منابع را به نیازمندان می‌بخشیدند.

درنگ: تزئین گنبدها و ضریح‌ها با طلا و نقره، حرام و مانع راه خداست، و نذورات باید به فقرا اختصاص یابد تا محبت و عدالت اجتماعی تقویت شود.

اولویت‌بندی نیازهای فقرا

از منظر فقهی، اولویت‌بندی نیازهای فقرا بر مصارف تزئینی در منابع شیعه، مانند «وسائل الشیعة»، تأیید شده است. این اولویت، محبت الهی را در جامعه جاری می‌سازد و از خشونت اجتماعی، که از فقر و محرومیت ناشی می‌شود، می‌کاهد. این دیدگاه، گویی دعوتی است به بازگشت به سیره ائمه (ع)، که فقرا را بر زینت‌های ظاهری مقدم می‌داشتند.

جمع‌بندی بخش هفتم

نقد مصارف غیرضروری، مانند تزئین ضریح‌ها، و تأکید بر اختصاص نذورات به فقرا، وصف «حنان» را به‌عنوان محبت الهی معرفی می‌کند که عدالت اجتماعی را تقویت و خشونت را کاهش می‌دهد. این دیدگاه، با سیره ائمه (ع) و فقه شیعه هم‌راستاست.

بخش هشتم: تأثیر حنا و ارتباط آن با حنان

خواص حنا و نقش آن در آرامش

حنا، که از ریشه «حَنَّ» مشتق شده، ماده‌ای گیاهی با خواص خنک‌کننده، آرام‌بخش، و تقویت‌کننده مغز است. در طب سنتی اسلامی، حنا برای آرامش اعصاب، تقویت مو، و کاهش وسواس توصیه شده است. این ماده، از طریق مویرگ‌های زیر ناخن به مغز اثر می‌گذارد و صفا و نرمی می‌آورد، گویی لطیفه‌ای از محبت الهی در جسم و روح انسان جاری می‌شود. استفاده از حنا به جای مواد شیمیایی، که خشونت و قساوت را در ظاهر و باطن انسان تقویت می‌کنند، به‌عنوان راهی برای بازگشت به لطافت و محبت پیشنهاد شده است.

درنگ: حنا، با خواص خنک‌کننده و آرام‌بخش، نرمی و صفا را به جسم و روح می‌آورد و با وصف «حنان» در لطافت و محبت هم‌راستاست.

ارتباط حنا و حنان

ارتباط «حنا» با «حنان» در نرمی و لطافت است که خشونت را کاهش می‌دهد. حنا، مانند حنان، قلب و جسم را از قساوت پاک می‌کند و انسان را به سوی صفا و آرامش هدایت می‌کند. این ارتباط، گویی پلی است بین مادی و معنوی، که محبت الهی را در هر دو ساحت متجلی می‌سازد.

جمع‌بندی بخش هشتم

حنا، با خواص آرام‌بخش و لطافت‌بخش، با وصف «حنان» در نرمی و محبت هم‌راستاست. این ماده، خشونت را کاهش می‌دهد و انسان را به سوی صفا و آرامش هدایت می‌کند، که جلوه‌ای از محبت الهی است.

بخش نهم: غرور و تکبر به‌عنوان جنون

غرور و تکبر به‌عنوان جنون

غرور و تکبر، به‌عنوان نوعی جنون معرفی شده‌اند که محبت را از قلب خارج می‌کنند. از منظر روان‌شناسی، ۶۰٪ قدرتمندان در اوج قدرت دچار جنون می‌شوند و رفتارهای غیرعقلانی، مانند ظلم و خشونت، بروز می‌دهند. در قرآن کریم، تکبر مانع هدایت دانسته شده است (سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ، اعراف: ۱۴۶؛ : «به زودی کسانی را که در زمین به ناحق تکبر می‌ورزند، از آیات خود بازمی‌دارم»). این جنون، گویی حجابی است که نور محبت الهی را از قلب دور می‌کند و انسان را به سوی قساوت و تباهی می‌برد.

درنگ: غرور و تکبر، به‌عنوان نوعی جنون، محبت را از قلب خارج می‌کنند و انسان را به سوی قساوت و تباهی سوق می‌دهند.

تضاد غرور و محبت

غرور و تکبر، در تضاد با محبت و حنان، قلب را از لطافت و صفا دور می‌کنند. انسان مغرور، مانند جنگ حنین، از فیض الهی محروم می‌شود، اما انسان متواضع، با محبت الهی، به سوی آرامش و پیروزی هدایت می‌شود. این تضاد، گویی جدال ظلمت و نور است، که محبت الهی تاریکی غرور را از میان می‌برد.

جمع‌بندی بخش نهم

غرور و تکبر، به‌عنوان جنون، محبت را از قلب خارج می‌کنند و انسان را به سوی قساوت می‌برند. وصف «حنان»، با خنثی کردن غرور، قلب را به سوی لطافت و صفا هدایت می‌کند، که جلوه‌ای از نور الهی است.

بخش دهم: تربیت و نقش آن در محبت یا خشونت

محبت ذاتی و اکتسابی

محبت دو نوع است: ذاتی (مانند حنان الهی در حضرت یحیی) و اکتسابی (ناشی از تربیت). محبت ذاتی، هدیه‌ای الهی است که قلب را از بدو خلقت نورانی می‌کند، اما محبت اکتسابی، از تربیت صحیح والدین، معلمان، و جامعه سرچشمه می‌گیرد. در مقابل، تربیت نادرست، انسان را به سوی خشونت و قساوت سوق می‌دهد، گویی قلب او در کوره خشونت گداخته شده است.

درنگ: محبت، چه ذاتی (مانند حنان الهی) و چه اکتسابی (ناشی از تربیت)، قلب را نورانی می‌کند، اما تربیت نادرست انسان را به سوی خشونت و قساوت می‌برد.

نقش تربیت در کاهش خشونت

تربیت صحیح، که بر محبت و مدارا استوار است، خشونت را کاهش می‌دهد و انسان را به سوی صفا و لطافت هدایت می‌کند. سیره پیامبر اکرم (ص)، که بر محبت و عطوفت تأکید داشت، الگویی برای تربیت محبت‌آمیز است. در مقابل، تربیت خشن، چه در خانواده، مدرسه، یا جامعه، انسان را به سوی قساوت و نجاست مرتعش سوق می‌دهد. این تربیت، گویی بذری از محبت یا خشونت در قلب انسان می‌کارد که میوه آن در زندگی او آشکار می‌شود.

جمع‌بندی بخش دهم

محبت ذاتی و اکتسابی، قلب را از خشونت پاک می‌کند و انسان را به سوی صفا هدایت می‌کند. تربیت صحیح، با الهام از سیره پیامبر (ص)، خشونت را کاهش می‌دهد و وصف «حنان» را در جامعه متجلی می‌سازد.

نتیجه‌گیری نهایی

وصف «حنان» چونان گوهری درخشان در نظام صفات الهی، جلوه‌ای از محبت و عطوفت بی‌کران خداوند است که قلب انسان را از قساوت و خشونت پاک می‌سازد. این وصف، در آیه وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا (مریم: ۱۳) و واقعه حنین (وَيَوْمَ حُنَيْنٍ، توبه: ۲۵)، محبت الهی را به‌عنوان مطهری معرفی می‌کند که غرور، ظلم، و خشونت را خنثی می‌کند. قرآن کریم، کتابی است سرشار از عشق و محبت، که با تأکید بر رحمت و عطوفت، انسان را به سوی صفا و کمال رهنمون می‌سازد. نقد خشونت اجتماعی، تربیت نادرست، و مصارف غیرضروری، ضرورت بازگشت به محبت الهی را آشکار می‌کند. حنا، به‌عنوان نمادی از لطافت، با «حنان» در نرمی و آرامش هم‌راستاست و انسان را به سوی صفا دعوت می‌کند. این اثر، با تبیین علمی و فاخر وصف «حنان»، منبعی جامع برای پژوهشگران الهیات، عرفان، فلسفه، و علوم اجتماعی فراهم آورده و انسان را به تأمل در رابطه خویش با خالق مهربان دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن، اسم 'حنان' در قرآن کریم چند بار ذکر شده است؟

2. کدام صورت از فعل 'حنّ' در قرآن به کار رفته است؟

3. در کدام سوره قرآن، 'حنان' به حضرت یحیی نسبت داده شده است؟

4. طبق متن، چه چیزی در کنار 'حنان' به حضرت یحیی داده شده است؟

5. کدام آیه در متن به عنوان نمونه‌ای از 'حنین' ذکر شده است؟

6. طبق متن، قرآن کریم تنها به دنبال الفاظ زیبا و سالم است و به معنا اهمیتی نمی‌دهد.

7. متن بیان می‌کند که 'حنان' در قرآن به معنای محبت، صفا و مهربانی است.

8. طبق متن، ظالم به عنوان نجس مرتعش توصیف شده که قابل تحمل نیست.

9. متن معتقد است که محبت تنها به صورت ذاتی (حنان) وجود دارد و اکتسابی نیست.

10. طبق متن، در جنگ حنین، غرور مسلمین باعث شکست اولیه آن‌ها شد.

11. چرا طبق متن، قرآن از لفظ 'حنّ' به صورت صحیح استفاده کرده و نه مشدد یا ناقص؟

12. تفاوت 'حنان' و 'حنین' در متن چگونه توضیح داده شده است؟

13. چرا متن ظالم را به نجس مرتعش تشبیه کرده است؟

14. طبق متن، چرا غرور در جنگ حنین به شکست مسلمین منجر شد؟

15. چگونه 'حنان' به حضرت یحیی در سوره مریم نسبت داده شده است؟

پاسخنامه

1. یک بار

2. حنّ (صحیح)

3. سوره مریم

4. حکم و زکات

5. و انزل جنودا لم تروها

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. چون لفظ صحیح اصل واژه است و مشدد یا ناقص یایی و واوی نقصان محسوب می‌شود.

12. 'حنان' به محبت و مهربانی الهی اشاره دارد، اما 'حنین' تصغیری است که در جنگ حنین به کار رفته.

13. چون ظالم دارای خشونت و ارتعاشاتی است که تحمل آن برای دیگران دشوار است.

14. غرور باعث شد خدا از آن‌ها غایب شود و موفقیت از بین برود.

15. خداوند به یحیی محبت و صفا (حنان) از نزد خود عطا کرده است.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده