در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 641

متن درس





کتاب اسماء و صفات الهی: تبیین مفهوم حول الهی و قرب به خدا

کتاب اسماء و صفات الهی: تبیین مفهوم حول الهی و قرب به خدا

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۴۱)

دیباچه

مفهوم حول الهی و قرب به خدا، چونان نوری درخشان در آسمان معرفت الهی، جایگاهی محوری در فهم نظام هستی و رابطه انسان با پروردگار دارد. این مفاهیم، که در آیات قرآن کریم با بیانی ژرف و استدلالی تبیین شده‌اند، نه‌تنها به حضور بی‌واسطه خدا در ذات هر موجود اشاره دارند، بلکه انسان را به تأمل در معیت الهی و مسئولیت‌پذیری در برابر این حضور دعوت می‌کنند. در این نوشتار، که برگرفته از درس‌گفتارهای عمیق آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه ۶۴۱ است، مفهوم حول الهی و قرب به خدا با نگاهی تحلیلی و تفصیلی بررسی می‌شود. این اثر، با تکیه بر آیات کلیدی قرآن کریم، مانند «إِنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ» (انفال: ۲۴) و «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» (قاف: ۱۶)، و با بهره‌گیری از استدلال‌های قرآنی و نقد فرهنگ تعبدی، به ارائه متنی جامع و علمی برای پژوهشگران حوزه الهیات، فلسفه و عرفان می‌پردازد.

بخش یکم: مفهوم حول الهی و تمایز آن از حول ادبی

حول ادبی در برابر حول حقیقی

مفهوم حول، که در قرآن کریم با ظرافتی بی‌نظیر به کار رفته، در دو ساحت ادبی و حقیقی تبیین می‌شود. حول ادبی، چونان واسطه‌ای میان دو شیء، نیازمند وجود سه عنصر است: دو شیء و حائلی که میان آن‌ها قرار می‌گیرد. این مفهوم، مشابه اضافه ادبی در نحو است که در آن، مضاف، مضاف‌الیه و نفس اضافه، سه جزء متمایز را تشکیل می‌دهند. برای نمونه، در عبارت «غلام زید»، غلام، زید و رابطه اضافه، سه عنصر متمایزند. اما حول حقیقی، که در آیه شریفه «وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ» (انفال: ۲۴) مطرح شده، از این سه‌گانگی فراتر رفته و به حضور ذاتی خدا در میان انسان و قلبش اشاره دارد. این حول، نه به معنای جدایی، بلکه به معنای معیت و احاطه الهی است که خدا را به‌عنوان حافظ، موکل، فاعل و قادر بر هر ذره از هستی معرفی می‌کند.

آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره این تمایز را با تمثیلی روشن تبیین می‌کنند: حول ادبی، چونان پرده‌ای است که میان دو شیء فاصله می‌افکند، اما حول حقیقی، چون نوری است که در ذات هر موجود جاری است و آن را به حیات و کمال متصل می‌سازد. این حضور، نشان‌دهنده نقش خدا به‌عنوان علت وجودی و حافظ هر موجود است، به‌گونه‌ای که هیچ ذره‌ای بدون این معیت الهی تحقق نمی‌یابد.

درنگ: حول حقیقی، برخلاف حول ادبی که نیازمند سه عنصر است، به حضور ذاتی خدا در میان انسان و قلبش اشاره دارد و او را به‌عنوان حافظ و موکل هر موجود معرفی می‌کند.

حول الهی و وحدت در خلقت

حول الهی، در قرآن کریم، نه به‌صورت اسمی، بلکه به‌صورت فعلی به کار رفته است تا بر پویایی و حضور دائمی خدا در نظام هستی تأکید کند. این حضور، که در آیه «وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ» (انفال: ۲۴) متجلی است، از سه‌گانگی حول ادبی فراتر رفته و به وحدت خدا و ظهورش در موجودات اشاره دارد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید می‌کنند که در قرآن کریم، واژه حول در ۲۶ مورد به معنای واسطه میان سه چیز آمده، اما در این آیه خاص، به وحدت الهی و حضور بی‌واسطه خدا در ذات انسان اشاره دارد. این وحدت، چونان آیینه‌ای است که حقیقت الهی را در ظهور مخلوقات بازمی‌تاباند.

وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ [مطلب حذف شد] : «و بدانید که خدا میان انسان و دلش حایل می‌شود و اینکه به سوی او گردآورده خواهید شد.»

این آیه، خدا را نه‌تنها حائل میان انسان و قلبش، بلکه همراه و حافظ او تا لحظه حشر معرفی می‌کند. این حضور، چونان نسیمی است که در هر لحظه، حیات و آگاهی را به انسان می‌بخشد و او را به سوی کمال هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش یکم

مفهوم حول الهی، با تمایز از حول ادبی، به حضور بی‌واسطه خدا در ذات هر موجود اشاره دارد. این حضور، نه‌تنها به معنای حفاظت و موکل بودن خدا، بلکه نشان‌دهنده وحدت الهی در نظام خلقت است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با تبیین این مفهوم، انسان را به تأمل در این معیت دعوت می‌کنند و بر نقش خدا به‌عنوان علت و حافظ هر ذره از هستی تأکید می‌ورزند. این بخش، بنیانی برای فهم عمیق‌تر قرب الهی و نقش آن در زندگی انسان فراهم می‌آورد.

بخش دوم: قرب الهی و استدلال‌های قرآنی

معیت علت و معلول در خلقت

یکی از نکات محوری درس‌گفتار آیت‌الله نکونام قدس‌سره، تبیین معیت علت و معلول در نظام خلقت است. خلقت الهی، که در آیه «إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» (یس: ۸۲) با عبارت «کن فیکون» توصیف شده، به آنی بودن و معیت خدا با مخلوقات اشاره دارد. فاء در «فیکون»، برخلاف تصور رایج، فاء علّی (نشانه توالی زمانی) نیست، بلکه فاء تفرعی است که بر تفرع منطقی و معیت ذاتی میان علت (خدا) و معلول (موجود) دلالت می‌کند. این معیت، چونان رودی است که از چشمه اراده الهی جاری شده و تمام موجودات را در بر می‌گیرد.

إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ [مطلب حذف شد] : «چون چیزی را اراده کند، تنها به آن می‌گوید: باش، پس می‌شود.»

آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید می‌کنند که تقدم خدا بر موجودات، تقدم ذاتی (علی) است، نه زمانی یا مکانی. این دیدگاه، با نگاهی اشراقی، خلقت را به‌عنوان ظهور بی‌واسطه اراده الهی تبیین می‌کند و هرگونه فاصله میان خدا و مخلوق را نفی می‌نماید.

استدلال‌های قرآنی در اثبات قرب الهی

قرآن کریم، چونان کتابی آسمانی و هدایتگر، با استدلال‌های دقیق و عمیق، قرب الهی را تبیین می‌کند. در آیه شریفه «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» (قاف: ۱۶)، خدا با دو استدلال، علم خود به وسوسه‌های نفس انسان را اثبات می‌کند. استدلال خاص، مبتنی بر خلقت انسان است: «لقد خلقنا الانسان»؛ خدا چون خالق انسان است، به تمامی اسرار و افکار او آگاه است. استدلال عام، به قرب بی‌نهایت خدا اشاره دارد: «ونحن اقرب الیه من حبل الورید». این نزدیکی، چونان نوری است که هیچ فاصله‌ای میان خدا و انسان باقی نمی‌گذارد.

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ [مطلب حذف شد] : «و به‌راستی انسان را آفریدیم و می‌دانیم که نفس او چه وسوسه‌ای به او می‌کند، و ما به او از رگ گردنش نزدیک‌تریم.»

این استدلال‌ها، نشان‌دهنده تأکید قرآن کریم بر تفکر و معرفت است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره این رویکرد قرآنی را ستایش کرده و بر لزوم پرهیز از تعبد صرف و گرایش به استدلال تأکید می‌ورزند.

نظارت دائمی الهی و رقبای الهی

حضور دائمی خدا، نه‌تنها در خلقت و حفاظت، بلکه در نظارت بر اعمال و اقوال انسان نیز تجلی می‌یابد. آیه «مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ» (قاف: ۱۸) به نظارت بی‌وقفه خدا و ملائکه بر هر سخن و عمل انسان اشاره دارد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره این نظارت را با تمثیلی طنزآمیز تبیین می‌کنند: چونان دو نگهبان که هر کلام انسان را ثبت می‌کنند، خدا و ملائکه در هر لحظه، اعمال و اقوال انسان را زیر نظر دارند.

مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ [مطلب حذف شد] : «هیچ سخنی بر زبان نمی‌آورد مگر اینکه نزد او نگهبان و آماده‌ای است.»

این نظارت، چونان آیینه‌ای است که هر عمل و گفتار انسان را بازمی‌تاباند و او را به تقوا و پرهیز از فتنه دعوت می‌کند. این حضور، هم جنبه رحمانی (حفاظت) و هم جنبه جلالی (محاسبه) دارد و انسان را به آگاهی از مسئولیت‌های خود فرا می‌خواند.

درنگ: قرآن کریم با استدلال‌های خاص و عام، قرب و نظارت بی‌نهایت خدا را تبیین کرده و انسان را به تفکر و آگاهی از حضور دائمی الهی دعوت می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

قرب الهی، که در آیات قرآن کریم با استدلال‌های دقیق و عمیق تبیین شده، نشان‌دهنده معیت خدا با مخلوقات و نظارت بی‌وقفه او بر اعمال و اقوال انسان است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با تأکید بر این آیات، انسان را به تأمل در این حضور و پرهیز از غفلت دعوت می‌کنند. این بخش، با تبیین معیت علت و معلول و نظارت الهی، بنیانی برای فهم عمیق‌تر رابطه انسان و خدا فراهم می‌آورد.

بخش سوم: نقد تعبد و دعوت به استدلال و معرفت

نقد فرهنگ تعبدی و تأکید بر استدلال

یکی از نکات برجسته درس‌گفتار آیت‌الله نکونام قدس‌سره، نقد فرهنگ تعبدی و تأکید بر لزوم استدلال در فهم دین است. ایشان با صراحت، تعبد بدون معرفت را مانعی برای رشد علمی و معنوی مسلمانان می‌دانند. این فرهنگ، چونان سدی است که ذهن انسان را از پرسشگری و تفکر بازمی‌دارد و او را در ورطه انفعال و رکود فکری فرو می‌برد. قرآن کریم، در مقابل، با استدلال‌های دقیق و عبارات فوق تخصصی، انسان را به تفکر و معرفت دعوت می‌کند.

آیت‌الله نکونام قدس‌سره با اشاره به آیات قرآنی، تأکید می‌کنند که خدا با عظمت بی‌نهایت خود، برای اثبات علم و قربش به انسان، استدلال می‌آورد. این رویکرد، نشان‌دهنده اهمیت تفکر و پرسشگری در نظام معرفتی قرآن کریم است. ایشان فرهنگ تعبدی را، که به بهانه راحتی، پرسشگری را سرکوب کرده، نقد کرده و آن را عاملی برای عقب‌ماندگی فکری مسلمانان می‌دانند.

ضعف تصورات و لزوم اصلاح معرفت

یکی از چالش‌های اساسی در فهم دینی، ضعف در تصورات و تصدیقات بدون پشتوانه معرفتی است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید می‌کنند که بسیاری از باورهای دینی، به دلیل تصورات ناقص و پذیرش بدون تأمل شکل گرفته‌اند. ایشان با تمثیلی روشن می‌فرمایند: انسانی که نمی‌تواند مفهومی را تصور کند، نباید آن را تصدیق نماید، زیرا تصدیق بدون تصور، چونان بنایی است که بر پایه‌ای سست بنا شده و فرو می‌ریزد.

این نقد، چونان مشعلی است که راه اصلاح معرفت دینی را روشن می‌سازد. انسان باید با فلسفه و منطق، تصورات خود را اصلاح کند تا به فهمی عمیق و استوار از دین دست یابد. این رویکرد، نه‌تنها به رشد علمی، بلکه به تعالی معنوی انسان نیز کمک می‌کند.

درنگ: تعبد بدون استدلال، مانعی برای رشد فکری و معنوی است، در حالی که قرآن کریم با تأکید بر استدلال، انسان را به پرسشگری و معرفت دعوت می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

نقد فرهنگ تعبدی و تأکید بر استدلال و معرفت، از مهم‌ترین پیام‌های درس‌گفتار آیت‌الله نکونام قدس‌سره است. ایشان با تکیه بر آیات قرآن کریم، انسان را به بازنگری در تصورات و تصدیقات دینی و پرورش معرفتی عمیق‌تر دعوت می‌کنند. این بخش، با نقد انفعال فکری و دعوت به تفکر انتقادی، راه را برای فهمی عمیق‌تر از دین هموار می‌سازد.

بخش چهارم: رابطه علت و معلول و ظهور الهی

علت و معلول: ظهور کامل، نه نقص

آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با نگاهی نو به رابطه علت و معلول، دیدگاه سنتی فلسفه را که معلول را ناقص علت می‌داند، نقد می‌کنند. ایشان تأکید می‌ورزند که معلول، ظهور کامل علت است، نه نسخه‌ای ناقص از آن. انسان و موجودات، چونان آیینه‌هایی هستند که صفات الهی را به‌صورت ظهوری بازمی‌تابانند. این دیدگاه، با تمثیلی زیبا تبیین می‌شود: همان‌گونه که تصویر در آیینه، تمام ویژگی‌های شیء را بازمی‌تاباند، موجودات نیز ظهور کامل صفات الهی هستند.

این دیدگاه اشراقی، به وحدت وجودی میان خدا و خلق اشاره دارد. خدا هر آنچه دارد، به‌صورت ظهوری به مخلوقات منتقل کرده است، و هیچ نقصانی در این ظهور وجود ندارد. این تبیین، انسان را به درک عمیق‌تر از حضور الهی در هستی دعوت می‌کند.

نقد تصورات ناقص در فلسفه

آیت‌الله نکونام قدس‌سره با نقدی صریح، برخی از مفاهیم فلسفی رایج را که معلول را ناقص علت می‌دانند، رد می‌کنند. ایشان می‌فرمایند که این تصورات، چونان غباری بر آیینه معرفت، فهم درست از رابطه خدا و خلق را مخدوش کرده‌اند. معلول، نه‌تنها ناقص نیست، بلکه ظهور کامل علت است و تمام صفات آن را در خود دارد. این دیدگاه، با تمثیلی از آیینه و تصویر، به‌زیبایی تبیین می‌شود: آیینه، هر آنچه شیء دارد، به‌صورت کامل بازمی‌تاباند، و موجودات نیز به همین ترتیب، ظهور کامل صفات الهی هستند.

درنگ: معلول، ظهور کامل علت است و نه نسخه‌ای ناقص از آن؛ موجودات، چونان آیینه‌هایی هستند که صفات الهی را به‌صورت کامل بازمی‌تابانند.

جمع‌بندی بخش چهارم

رابطه علت و معلول، در دیدگاه آیت‌الله نکونام قدس‌سره، به‌عنوان ظهور کامل صفات الهی در مخلوقات تبیین می‌شود. این دیدگاه، با نقد تصورات ناقص فلسفی، انسان را به فهمی عمیق‌تر از وحدت وجودی میان خدا و خلق دعوت می‌کند. این بخش، با تأکید بر ظهور الهی در موجودات، بنیانی برای درک کمال خلقت فراهم می‌آورد.

بخش پنجم: تسلیم و رضا در برابر عظمت الهی

لزوم تسلیم معرفتی

آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با بیانی شاعرانه، انسان را به تسلیم و رضا در برابر عظمت الهی دعوت می‌کنند: «در کف شیر نر پر خواره‌ای، خدایا غیر تسلیم و رضا کی چاره‌ای». این تسلیم، نه از سر تعبد کور، بلکه از سر معرفت و آگاهی است. انسان، با درک حضور دائمی خدا و نقش او به‌عنوان علت و حافظ، به تسلیمی معرفتی دست می‌یابد که او را به آرامش و کمال رهنمون می‌سازد.

این تسلیم، چونان سپردن خویش به امواج دریای بی‌کران الهی است که انسان را از طوفان‌های نفسانی نجات داده و به ساحل سعادت می‌رساند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید می‌کنند که این تسلیم، نتیجه فهم عمیق از قرب و نظارت الهی است.

نقش معرفت در پرهیز از فتنه

آیه «وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً» (انفال: ۲۵) انسان را به پرهیز از فتنه دعوت می‌کند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره این آیه را در پیوند با حول و قرب الهی تبیین می‌کنند و می‌فرمایند که آگاهی از نظارت دائمی خدا، انسان را از افتادن در ورطه فتنه و معصیت بازمی‌دارد. این آگاهی، چونان مشعلی است که راه انسان را در تاریکی‌های نفسانی روشن می‌سازد.

وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً [مطلب حذف شد] : «و از فتنه‌ای بترسید که تنها به ستمکاران شما اصابت نمی‌کند.»

این آیه، انسان را به مسئولیت‌پذیری در برابر اعمال خود و پرهیز از فتنه‌هایی که جامعه را به تباهی می‌کشاند، دعوت می‌کند.

درنگ: تسلیم معرفتی در برابر عظمت الهی، انسان را به آرامش و کمال رهنمون ساخته و او را از فتنه و معصیت حفظ می‌کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

تسلیم و رضا در برابر عظمت الهی، نتیجه معرفت به قرب و نظارت خدا است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با تأکید بر این معرفت، انسان را به پرهیز از فتنه و پذیرش مسئولیت در برابر اعمال خود دعوت می‌کنند. این بخش، با تبیین نقش تسلیم معرفتی، راه را برای تعالی معنوی انسان هموار می‌سازد.

بخش ششم: جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

مفهوم حول الهی و قرب به خدا، چونان دو ستاره درخشان در آسمان معرفت الهی، رابطه عمیق و بی‌واسطه انسان با پروردگار را روشن می‌سازند. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، در درس‌گفتار جلسه ۶۴۱، با تبیینی عمیق و استدلالی، این مفاهیم را در پرتو آیات قرآن کریم بررسی کرده و انسان را به تأمل در حضور دائمی خدا و مسئولیت‌پذیری در برابر این حضور دعوت می‌کنند. از تمایز حول حقیقی و ادبی تا تأکید بر معیت علت و معلول، از نقد فرهنگ تعبدی تا دعوت به استدلال و معرفت، و از تبیین ظهور کامل صفات الهی در مخلوقات تا لزوم تسلیم معرفتی، این نوشتار تمام ابعاد درس‌گفتار را ارائه کرده است.

این اثر، با تکیه بر آیات قرآن کریم و تحلیل‌های تفصیلی، نه‌تنها برای پژوهشگران حوزه الهیات، فلسفه و عرفان، بلکه برای هر جوینده حقیقت که در پی فهمی عمیق‌تر از رابطه خدا و خلق است، منبعی ارزشمند خواهد بود. باشد که این تأملات، چونان مشعلی فروزان، راه انسان را در مسیر معرفت و کمال روشن سازد.

با نظارت صادق خادمی

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. مفهوم «حول» در درسگفتار به چه معناست؟

2. بر اساس درسگفتار، تفاوت اضافه اشراقی با اضافه عددی چیست؟

3. در آیه «نحن اقرب الیه من حبل الورید» چه مفهومی مورد تأکید قرار گرفته است؟

4. بر اساس درسگفتار، چرا خداوند در آیه «لقد خلقنا الانسان» از ضمیر «ما» استفاده کرده است؟

5. طبق درسگفتار، چرا تعبد بیش از حد مورد انتقاد قرار گرفته است؟

6. حول حقیقی در درسگفتار به معنای حضور خداوند بین شیء و نفس آن است.

7. اضافه اشراقی نیازی به وجود سه شیء دارد.

8. بر اساس درسگفتار، خداوند در آیه «کن فیکون» ابتدا اراده می‌کند و سپس موجود خلق می‌شود.

9. درسگفتار تأکید دارد که معلول ناقص علت است.

10. قرآن در درسگفتار به عنوان کتابی معرفی شده که استدلال را ترویج می‌کند.

11. تفاوت اصلی بین حول ادبی و حول حقیقی چیست؟

12. چرا خداوند در درسگفتار به عنوان «حائل» بین انسان و قلبش توصیف شده است؟

13. علت و معلول در درسگفتار چه نوع تقدمی نسبت به یکدیگر دارند؟

14. چرا درسگفتار تعبد بیش از حد را مانع پیشرفت مسلمین می‌داند؟

15. منظور از «ظهور علت» در رابطه بین علت و معلول چیست؟

پاسخنامه

1. حضور خداوند بین انسان و قلبش

2. اضافه اشراقی خود متعلق را ایجاد می‌کند، اما اضافه عددی خیر

3. نزدیکی خداوند به انسان از رگ گردن

4. برای اشاره به خلقت با نظام و اسباب

5. چون مانع پیشرفت علمی می‌شود

6. درست

7. نادرست

8. نادرست

9. نادرست

10. درست

11. حول ادبی بین سه شیء است، اما حول حقیقی حضور خداوند بین شیء و نفس آن است.

12. زیرا خداوند به هر ذره‌ای احاطه دارد و مراقب و حافظ انسان است.

13. علت نسبت به معلول تقدم علّی دارد، نه تقدم تأخری.

14. چون تعبد مانع پرسشگری و استدلال شده و از فهم عمیق جلوگیری می‌کند.

15. معلول ظهور کامل علت است، نه نسخه ناقص آن.