متن درس
کتاب اسما و صفات الهی: تأملی در جازي و مجازي
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶۳۶)
دیباچه
این نوشتار، در راستای تبیین و تعمیق معارف الهی، به بررسی دو اسم شریف «جازي» و «مجازي» از اسماء حسنی پروردگار میپردازد. این دو اسم، که در قرآن کریم به ترتیب در باب ثلاثی مجرد و مفاعله به کار رفتهاند، دریچهای به سوی فهم نظام دقیق و حکیمانه جزا در عالم هستی میگشایند. درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با رویکردی فلسفی، کلامی و عرفانی، این مفاهیم را در بستری علمی و معرفتشناختی کاوش کرده و رابطه عمل و جزا را به مثابه قانونی بنیادین در نظام خلقت تبیین مینماید.
بخش نخست: چیستی نظام جزا و پیچیدگیهای آن
ماهیت اسماء جازي و مجازي
اسماء «جازي» و «مجازي»، که در قرآن کریم به ترتیب در بابهای ثلاثی مجرد و مفاعله ظهور یافتهاند، به نظام جزا و پاداش در عالم خلقت اشاره دارند. این دو اسم، از منظر فلسفی و معرفتشناختی، پیچیدگی عمیقی را در خود نهفته دارند، چرا که فهم رابطه علّی و معلولی میان عمل و جزای آن، از ظرفیتهای ادراکی انسان فراتر میرود. انسان، به دلیل محدودیتهای معرفتی، نمیتواند به تمامی زوایای این نظام احاطه یابد و این ناتوانی، به غفلت او از پیامدهای اعمالش منجر میشود. این پیچیدگی، نه تنها در فهم جزای ظاهری، بلکه در درک آثار باطنی و تدریجی اعمال نیز نمود مییابد.
| درنگ: پیچیدگی نظام جزا، ریشه در محدودیت ادراک انسانی دارد که او را از فهم کامل رابطه عمل و جزا بازمیدارد، و این ناتوانی، زمینهساز غفلت از پیامدهای اعمال است. |
غفلت انسان از نظام جزا
انسانها، در جریان زندگی روزمره، غالباً به جزای اعمال خود بیتوجهاند و با آزادی و بیباکی، دست به کنشهایی میزنند که گاه پیامدهای ناگواری در پی دارد. این بیتوجهی، ریشه در فقدان ایمان عمیق به نظام جزای علمی و فلسفی دارد. تنها هنگامی که فرد در دام پیامدهای عمل خویش گرفتار آید، به مخاطرات آن آگاه میشود. این غفلت، به مثابه پردهای است که حقیقت نظام هستی را از دید انسان پنهان میدارد و او را از تأمل در آثار کردارهایش بازمیدارد.
قرآن کریم، این غفلت را در آیهای چنین به تصویر میکشد:
﴿وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا [مطلب حذف شد] : «و قطعاً بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدهایم، [چرا که] دلهایی دارند که با آن [حقیقت را] درنمییابند»). این آیه، به روشنی بر قلبهای نافهم اشاره دارد که از درک حقیقت نظام جزا عاجزند.
بخش دوم: رویکردهای فلسفی به نظام جزا
دیدگاههای مادی و الهی
در بررسی نظام جزا، دو دیدگاه فلسفی برجسته قابل شناسایی است: نخست، دیدگاه طبیعیون و دهرین که عالم را پدیدهای بیآفریننده میدانند و وجود خالقی حکیم را انکار یا اثباتنشده تلقی میکنند. دوم، دیدگاه مؤمنان و انبیا که عالم را مخلوق خدایی دانا و توانا میشمارند. با این حال، در هر دو رویکرد، رابطه عمل و جزا به مثابه قانونی ضروری و واقعی پذیرفته شده است. این رابطه، مانند میوهای است که از درخت وجود هر موجودی به طور طبیعی میروید و از ذات آن جداییناپذیر است.
این وحدت واقعی، در فلسفه اسلامی، به ویژه در آثار ابنسینا و ملاصدرا، تحت عنوان نظام علّی و معلولی تبیین شده است. حتی در فلسفههای مادی، قانون علیت این رابطه را تأیید میکند، هرچند بدون نسبت دادن آن به خالقی حکیم.
| درنگ: رابطه عمل و جزا، چه در دیدگاه الهی و چه در دیدگاه مادی، به مثابه قانونی ضروری و ذاتی در نظام هستی پذیرفته شده است، مانند میوهای که از درخت وجود هر موجودی میروید. |
نهادینگی جزا در ذات موجودات
جزای هر موجود، اعم از انسان، حیوان، گیاه یا جماد، در ذات و طبیعت آن نهادینه شده است. هر موجودی، به تناسب سرشت خویش، آثاری تولید میکند که همان جزای اوست. برای نمونه، سنگ، به اقتضای طبیعت خویش، آثاری چون تراوش یا تأثیر بر محیط اطراف خود دارد. این نهادینگی، به مثابه رودی است که مسیر جریانش در بستر وجودش از پیش تعیین شده و از آن گریزی نیست.
قرآن کریم، این حقیقت را در آیهای چنین بیان میکند:
﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ [مطلب حذف شد] : «پس هر کس بهقدر ذرهای نیکی کند، آن را خواهد دید»). این آیه، بر ذاتی بودن پیامد هر عمل، حتی در کوچکترین مراتب، تأکید دارد.
بخش سوم: نقد تصورات عامهپسند از نظام جزا
رد تصور مکانیکی جزا
تصور رایج در میان عامه، که نظام جزا را به ثبت اعمال توسط ملائکه و محاسبه آن در روز قیامت محدود میکند، از منظر فلسفی نادرست است. این دیدگاه، نظام جزا را به فرآیندی مکانیکی و خارجی تقلیل میدهد، حال آنکه جزا، اثر ذاتی و طبیعی هر عمل است. ثبت اعمال توسط ملائکه، در روایات، به زبانی تمثیلی و برای فهم عموم بیان شده است، نه به معنای محاسبهای مادی و عددی.
این دیدگاه، با فلسفه عرفانی ملاصدرا در «اسفار اربعه» همخوانی دارد، که نظام هستی را یکپارچه و هر عمل را دارای اثر ذاتی میداند. روایات مربوط به ثبت اعمال، به مثابه آینهای است که حقیقت نظام جزا را برای ذهنهای سادهتر بازتاب میدهد.
وحدت عمل و جزا
عمل و جزا، وحدتی غیرقابلتجزیه دارند و نمیتوان آنها را به صورت جداگانه یا عددی، مانند شمارش گردوها، محاسبه کرد. هر عمل، به کل نظام هستی، از ازل تا ابد، متصل است و آثار آن در این شبکه پیچیده تحقق مییابد. این وحدت، نظام هستی را به چیدمانی منظم و حکیمانه بدل میکند، که در آن هر کنش، به مثابه موجی در اقیانوس وجود، به تمامی عالم اثر میگذارد.
این مفهوم، با نظریه «وحدت وجود» در عرفان ابنعربی همسو است، که هر عمل را جزئی از کل نظام هستی میبیند و جزای آن را در این کلاننظام جستوجو میکند.
| درنگ: عمل و جزا، وحدتی ذاتی و غیرقابلتجزیه دارند و هر عمل، به مثابه موجی در اقیانوس هستی، به کل نظام وجود متصل است. |
نقد تصور مکانیکی قیامت
تصور عامه از قیامت، به عنوان سیستمی مکانیکی که در آن اعمال وزن شده و انسانها به بهشت یا جهنم فرستاده میشوند، با حقیقت نظام جزا سازگار نیست. عالم، مانند دستگاهی صنعتی و خودکار عمل میکند که هر عمل، به طور طبیعی، جزای خود را تولید میکند. این فرآیند، نیازی به دخالت خارجی یا محاسبه دستی ندارد، بلکه به مثابه رودی است که در بستر خویش جاری است.
قرآن کریم، این حقیقت را در آیهای چنین بیان میکند:
﴿يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا [مطلب حذف شد] : «در آن روز، مردم پراکنده بازمیگردند تا اعمالشان را ببینند»). این آیه، بر مشاهده مستقیم اعمال توسط انسانها در قیامت تأکید دارد، نه محاسبهای خارجی.
بخش چهارم: انواع و شمول نظام جزا
گونههای مختلف جزا
نظام جزا، در مراتب گوناگون هستی، به اشکال متنوعی ظاهر میشود: فعلی، استعدادی، باطنی، ظاهری، تدریجی، نهایی، اولیه و صوری. این تنوع، نشاندهنده پیچیدگی و جامعیت نظام جزاست که در ذات هر عمل نهفته است. جزا، به مثابه میوهای است که از درخت عمل میروید و به اقتضای سرشت آن، در زمان و مکان مناسب آشکار میشود.
این دستهبندی، با تحلیلهای کلامی متکلمان اشعری و معتزلی قابل مقایسه است، اما در اینجا، رویکردی فلسفیتر ارائه شده که جزا را اثر ذاتی عمل میبیند.
شمول جزا بر همه موجودات
نظام جزا، نه تنها انسان، بلکه تمامی موجودات، از حیوانات و گیاهان تا جمادات را در بر میگیرد. هر موجودی، به تناسب ذات خویش، آثاری تولید میکند که جزای اوست. این شمول، به مثابه شبکهای است که تمامی اجزای هستی را در خود تنیده و هر یک را در جایگاه خویش به سزای عملش میرساند.
قرآن کریم، این شمول را در آیهای چنین بیان میکند:
﴿وَإِذَا [مطلب حذف شد] : «و آنگاه که وحوش گرد آورده شوند»). این آیه، بر حشر و جزای همه موجودات، از جمله حیوانات، دلالت دارد.
| درنگ: نظام جزا، تمامی موجودات، از انسان تا جمادات، را در بر میگیرد و هر موجود، به اقتضای ذات خویش، جزای عمل خود را دریافت میکند. |
تمرکز قرآن کریم بر انسان
قرآن کریم، هرچند به موجودات دیگر به صورت تطفلی اشاره میکند، تمرکز اصلی خود را بر انسان و نظام جزای اعمال او قرار داده است. این تأکید، به دلیل نقش محوری انسان در نظام هستی و مسئولیت او در برابر کردارهایش است. انسان، به مثابه امانتدار الهی، بار سنگین اختیار و مسئولیت را بر دوش کشیده و از این رو، در کانون توجه قرآن کریم قرار دارد.
این حقیقت، در آیهای چنین بیان شده است:
﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا [مطلب حذف شد] : «ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، پس از برداشتن آن سر باز زدند و از آن ترسیدند، و انسان آن را بر دوش گرفت»).
بخش پنجم: غفلت و تأثیر آن بر رفتار انسان
پیامدهای غفلت از نظام جزا
غفلت انسان از نظام جزا، او را به سوی اعمالی سوق میدهد که گاه پیامدهایی ناگوار، چون مرگ، قتل یا قطع نسل، در پی دارد. این غفلت، ریشه در عدم باور به رابطه ضروری میان عمل و جزا دارد. انسان، به مثابه مسافری است که در تاریکی بیتوجه به مسیر خویش گام برمیدارد و تنها با برخورد به مانعی، به خطای راه خود پی میبرد.
قرآن کریم، این بیتوجهی را در آیهای چنین توبیخ میکند:
﴿أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا [مطلب حذف شد] : «آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریدهایم و به سوی ما بازنمیگردید؟»).
ناآگاهی از زمان مرگ
ناآگاهی انسان از زمان مرگ خویش، به غفلت او از نظام جزا دامن میزند. خداوند، به حکمت خویش، زمان مرگ را از انسان پنهان داشته تا او در اضطراب دائمی به سر نبرد و با آزادی عمل کند. این ناآگاهی، به مثابه پردهای است که انسان را از تأمل در پایان راه بازمیدارد و او را به بیتوجهی به سرانجام اعمالش سوق میدهد.
قرآن کریم، این حقیقت را در آیهای چنین بیان میکند:
﴿وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ [مطلب حذف شد] : «و هیچکس نمیداند فردا چه به دست خواهد آورد، و هیچکس نمیداند در کدام سرزمین خواهد مرد»).
آگاهی خاصان از مرگ
برخلاف عامه، اولیای الهی و انبیا، به واسطه مقامات معنوی و ارتباط خاص با خداوند، ممکن است از زمان و مکان مرگ خویش آگاه باشند. این آگاهی، به مثابه نوری است که راه را برای آنان روشن میکند و آنان را از غفلت عامه مصون میدارد. روایات اسلامی، چون آگاهی پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) از شهادتشان، این حقیقت را تأیید میکند.
| درنگ: ناآگاهی انسان از زمان مرگ، به غفلت او از نظام جزا دامن میزند، اما اولیای الهی، به واسطه مقامات معنوی، از این آگاهی برخوردارند. |
بخش ششم: باور به نظام جزا و تأثیرات آن
تأثیر باور فلسفی بر رفتار
اگر انسان به طور فلسفی به رابطه ضروری میان عمل و جزا ایمان آورد، از انجام اعمال زیانبار پرهیز میکند، همانگونه که کودکی از شکستن شیشه به دلیل آگاهی از پیامد آن خودداری میکند. این باور، به مثابه چراغی است که مسیر زندگی را روشن میسازد و انسان را از لغزش در پرتگاههای گناه بازمیدارد.
قرآن کریم، این باور را با مفهوم تقوا پیوند میزند:
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ [مطلب حذف شد] : «ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا آنگونه که شایسته اوست پروا کنید»).
جزا به مثابه اثر ذاتی عمل
جزا، اثر ذاتی و جداییناپذیر عمل است، مانند گردی که جزء ذات نان است. این رابطه، مستقل از دخالت خارجی، در سرشت عمل نهفته است. به بیان فلسفی، جزا، به مثابه سایهای است که از جسم عمل جدا نمیشود و در هر گام، همراه آن است.
این مفهوم، با فلسفه ملاصدرا در باب «وحدت فعل و اثر» همخوانی دارد، که هر فعل را دارای اثر ذاتی میداند.
بخش هفتم: شواهد قرآنی و روایی نظام جزا
آیه سوره سبا و نظام جزا
یکی از روشنترین شواهد قرآنی نظام جزا، در سوره سبا، آیه ۱۷ آمده است:
﴿ذَلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي [مطلب حذف شد] : «این [کیفر] را به [سزای] آنکه کفر ورزیدند به آنان جزا دادیم، و آیا جز ناسپاس را کیفر میدهیم؟»). این آیه، نظام دقیق جزا را در برابر کفر قوم سبا به تصویر میکشد و بر عدالت الهی تأکید دارد که جزای هر عمل، متناسب با آن است.
این آیه، به مثابه آینهای است که عدالت الهی را بازتاب میدهد و نشان میدهد که کفر، به اقتضای ذات خویش، جزایی جز نابودی و خسران در پی ندارد.
| درنگ: آیه سوره سبا، نظام جزا را به مثابه قانونی عادلانه و دقیق معرفی میکند که هر عمل، به ویژه کفر، جزای متناسب با ذات خود را دریافت میکند. |
روایات و تمثیلهای نظام جزا
روایات اسلامی، نظام جزا را با تمثیلهای گوناگون تبیین کردهاند. برای نمونه، داستان مرحوم مقدس اردبیلی، که به دلیل رعایت امانت، از حمل نامهای بر الاغ اجارهای خودداری کرد و پیاده راه کربلا را پیمود، نمونهای از دقت در اجتناب از ظلم و توجه به نظام جزاست. این داستان، به مثابه گوهری است که نور حساسیت اخلاقی را در برابر پیامدهای اعمال میتاباند.
همچنین، ضربالمثل «گندم از گندم بروید، جو ز جو» و حدیث «کما تزرع تحصد» (هرچه بکاری، همان درو میکنی)، بر ذاتی بودن رابطه عمل و جزا تأکید دارند.
بخش هشتم: نظام جزا به مثابه سیستمی خودکار
خودکار بودن نظام جزا
نظام جزا، مانند سیستمی خودکار عمل میکند که نیازی به دخالت لحظهای خداوند ندارد. خداوند، عالم را به گونهای آفریده که هر عمل، به طور طبیعی، جزای خود را تولید کند. این نظام، به مثابه ساعتی است که با نظمی دقیق، بدون نیاز به تنظیم مداوم، حرکت میکند.
این مفهوم، با اشاره غیرمستقیم به «جف القلم بما هو کائن» (قلم به آنچه خواهد شد، خشک شده است) همخوانی دارد، که بر تحقق همهچیز در نظام ازلی الهی دلالت میکند.
| درنگ: نظام جزا، مانند سیستمی خودکار و حکیمانه عمل میکند که هر عمل، به اقتضای ذات خویش، جزای خود را در بستر نظام الهی تولید میکند. |
رد تصور عامهپسند از خداوند
تصور عامه از خداوند، به عنوان موجودی که به صورت دلبخواهی عمل میکند، با حقیقت نظام الهی ناسازگار است. خداوند، حقیقتی منظم و حکیمانه است که بر اساس نظم و حکمت عمل میکند، نه مانند حاکمی انسانی که گاه خشنود و گاه خشمگین است. این تصور، به مثابه نقاشی کودکانهای است که خداوند را در قالبی محدود و انسانی به تصویر میکشد.
این دیدگاه، با مفهوم «توحید افعالی» در کلام اسلامی همسو است، که همه افعال را به خداوند نسبت میدهد، اما در چارچوبی حکیمانه و منظم.
دعا در نظام جزا
دعا، در چارچوب نظام جزا عمل میکند و استجابت آن، بر اساس شرایط و اقتضائات نظام الهی است. دعا، به مثابه کلیدی است که در قفل نظام الهی میچرخد و در صورت همخوانی با نظم هستی، درهای رحمت را میگشاید.
قرآن کریم، این حقیقت را در آیهای چنین بیان میکند:
﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي [مطلب حذف شد] : «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم»).
بخش نهم: نظم و دقت نظام جزا
دقت بینهایت نظام جزا
نظام جزا، با دقتی بینهایت و نظمی فراتر از ادراک انسانی عمل میکند. این نظام، هر عملی را با جزای متناسب آن همراه میکند، بدون هیچگونه خطا یا بیعدالتی. این دقت، به مثابه ترازویی است که حتی ذرهای از عدالت را فرو نمیگذارد.
قرآن کریم، این عدالت را در آیهای چنین بیان میکند:
﴿هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ [مطلب حذف شد] : «آیا پاداش نیکی جز نیکی است؟»).
| درنگ: نظام جزا، با دقتی بینهایت و نظمی حکیمانه، هر عمل را با جزای متناسب آن همراه میکند، به گونهای که هیچ بیعدالتی در آن راه ندارد. |
تدریجی بودن برخی جزاها
برخی جزاها، به صورت تدریجی و در طول زمان ظاهر میشوند، مانند زهری که قطرهقطره انسان را به سوی مرگ میبرد. این تدریج، به دلیل ماهیت برخی اعمال است که آثارشان به مرور آشکار میشود. انسان، به دلیل ناتوانی در تشخیص این آثار تدریجی، از آنها غافل میماند و تنها با وقوع پیامد نهایی، به حقیقت عمل خود پی میبرد.
این مفهوم، به مثابه نهالی است که به تدریج رشد میکند و میوهاش در زمانی معین آشکار میشود.
بخش دهم: چالشهای ادراک نظام جزا
غفلت به مثابه مانع ادراک
یکی از بزرگترین موانع ادراک نظام جزا، غفلت انسان است. انسان، گاه با پنهان کردن عمل خویش یا پاک کردن صورتمساله، تصور میکند که از جزای آن گریخته است. این غفلت، به مثابه گرد و غباری است که حقیقت را از دید او پنهان میکند و او را در توهم امنیت کاذب فرو میبرد.
این حقیقت، در ضربالمثلی چنین بازتاب یافته است: «گیرم که خلق را به فربیت فرفتی، از چرخ روزگار چه میکنی؟» این بیت، به روشنی بر ناتوانی انسان در گریز از نظام جزا تأکید دارد.
ظلم و نظام جزا
در مواردی، انسان ممکن است در مسیر هدایت الهی گام بردارد، اما به ظلم دیگران گرفتار آید و به هدف نهایی خود نرسد. با این حال، این ظلم نیز در چارچوب نظام جزا قرار دارد. نظام الهی، به گونهای طراحی شده که حتی ظلم دیگران، در نهایت، به سزای عمل ظالم میرسد و مظلوم را در مرتبهای والاتر قرار میدهد.
این مفهوم، به مثابه بذری است که در خاک ظلم کاشته میشود، اما در بهار عدالت الهی به بار مینشیند.
بخش یازدهم: جمعبندی و تأمل نهایی
تأمل در اسماء «جازي» و «مجازي»، ما را به سوی فهمی عمیقتر از نظام جزا در عالم هستی رهنمون میسازد. این نظام، به مثابه تار و پودی است که تمامی موجودات را در خود تنیده و هر عمل را با جزای ذاتیاش پیوند داده است. انسان، به دلیل غفلت و محدودیتهای ادراکی، گاه از این نظام غافل میماند، اما حقیقت آن، مانند خورشیدی است که پشت ابرهای جهل پنهان نمیماند. قرآن کریم، با آیاتی چون آیه ۱۷ سوره سبا، این نظام را به روشنی تبیین کرده و بر عدالت و حکمت الهی تأکید دارد. خداوند، نه موجودی دلبخواهی، بلکه حقیقتی منظم و حکیمانه است که عالم را در نظمی ازلی و ابدی به حرکت درآورده است.
| با نظارت صادق خادمی |