متن درس
اسما و صفات الهی: تأملی در اسم مجیب
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶۳۲)
دیباچه
در گستره الهیات اسلامی، اسماء الحسنی چونان نوری درخشان، جلوههای کمال و جمال الهی را بر آدمیان میتابانند. این اسما، که در قرآن کریم و روایات اسلامی با ژرفای بیکران معنا متجلی شدهاند، نهتنها به شناخت ذات باریتعالی راه میگشایند، بلکه انسان را به سوی تعالی و کمال رهنمون میسازند. در میان این اسما، «مجیب» به سبب پیوند عمیقش با مفهوم سؤال و اجابت، جایگاهی ممتاز دارد. این اسم، که ریشه در ماده «جَوَبَ» دارد، حکایت از کنش پویای الهی در پاسخ به نیازها و پرسشهای مخلوقات میکند. کتاب حاضر، با الهام از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تبیین و تحلیل اسم «مجیب» در چارچوبی قرآنی و الهیاتی میپردازد.
بخش نخست: چیستی و جایگاه اسم مجیب در نظام اسماء الحسنی
مفهومشناسی اسم مجیب
اسم «مجیب» از جمله اسماء فعلی بسیط در قرآن کریم است که از ماده «جَوَبَ» به معنای قطع، خرق یا شکافتن مشتق شده است. این اسم، به کنش الهی در پاسخگویی به سؤالات و نیازهای مخلوقات اشاره دارد. برخلاف اسماء ذاتی که به ذات الهی بدون نیاز به متعلق خارجی تعلق دارند، اسماء فعلی چون «مجیب» در نسبت با مخلوقات معنا مییابند. ماده «جَوَبَ» در اصل به معنای شکافتن یا تکهتکه کردن است، چنانکه در آیه ثَمُودَ الَّذِينَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ [مطلب حذف شد] : «و قوم ثمود که صخرهها را در آن وادی شکافتند»)، به شکافتن صخرهها در وادی اشاره دارد. در مفهوم اجابت، این معنا بهصورت استعاری به قطعهقطعه کردن کلام یا عطا برای انتقال به سائل تعمیم مییابد. این استعاره، اجابت را چونان شمشیری بران تصویر میکند که نیازهای سائل را با دقت و قاطعیت میشکافد و پاسخ مناسب را به او میرساند.
|
درنگ: اسم «مجیب» بهعنوان یک اسم فعلی بسیط، کنش پویای الهی در پاسخ به سؤال سائل را بازتاب میدهد و با ریشه «جَوَبَ» به معنای شکافتن، تأثیرگذاری قاطع اجابت الهی را نشان میدهد. |
تمایز اسماء اولی و ثانوی
یکی از تمایزات بنیادین در نظام اسماء الحسنی، تقسیمبندی اسما به اولی و ثانوی است. اسماء اولی، مانند «عالم» و «قادر»، به ذات الهی تعلق دارند و مستقل از وجود متعلق خارجی تحقق مییابند. در مقابل، اسم «مجیب» بهعنوان اسمی ثانوی، تنها در پی سؤال سائل معنا مییابد. بدون سائل، مجیبی وجود ندارد، چنانکه بدون خواننده، قاری یا تالی معنایی ندارد. این ویژگی، رابطه تعاملی بین خالق و مخلوق را برجسته میکند، گویی خداوند چونان آینهای زلال، نیازهای مخلوقات را در پاسخهای خویش متجلی میسازد. این تمایز، حکمت الهی را در تنظیم نظام خلقت نشان میدهد، که در آن اجابت الهی متناسب با کنش سائل شکل میگیرد.
جمعبندی بخش نخست
اسم «مجیب» بهعنوان یک اسم فعلی بسیط و ثانوی، جایگاه ویژهای در نظام اسماء الحسنی دارد. ریشه «جَوَبَ» با معنای شکافتن و قطعهقطعه کردن، عمق تأثیرگذاری اجابت الهی را نشان میدهد. تمایز بین اسماء اولی و ثانوی، رابطه تعاملی بین خالق و مخلوق را برجسته میکند و حکمت الهی در پاسخگویی به نیازهای سائلان را آشکار میسازد.
بخش دوم: تحلیل ریشهشناختی و معنایی ماده جَوَبَ
ریشهشناسی ماده جَوَبَ
ماده «جَوَبَ» در زبان عربی به معنای قطع، خرق یا شکافتن است. این معنا در آیات قرآنی، مانند ثَمُودَ الَّذِينَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ (سوره فجر، آیه ۹)، به شکافتن صخرهها اشاره دارد. در مفهوم اجابت، «جَوَبَ» بهصورت استعاری به تکهتکه کردن کلام یا عطا برای انتقال به سائل بهکار میرود. این استعاره، فرآیند اجابت را چونان شکافتن سنگی سخت تصویر میکند که با دقت و قدرت، پاسخ مناسب را به سائل میرساند. همچنین، «جَوَبَ» میتواند به معنای تأثیرگذاری در دیگری باشد، چنانکه پاسخ الهی در سائل اثر میگذارد و نیاز او را برطرف میکند.
کاربردهای متنوع جَوَبَ
ماده «جَوَبَ» در معانی گوناگون بهکار میرود: قطع (مانند شکافتن سنگ)، خرق (مانند پاره کردن لباس)، یا سیر و طى (مانند جابالبلاد، به معنای طی کردن شهرها). در همه این معانی، مفهوم تکهتکه کردن یا تأثیرگذاری نهفته است. در اجابت، پاسخ الهی چونان تکهای از کلام یا عطای الهی است که به سوی سائل روانه میشود. این تنوع معنایی، غنای مفهومی «جَوَبَ» را نشان میدهد و اجابت را بهعنوان کنشی پویا و تحولآفرین معرفی میکند.
|
درنگ: ماده «جَوَبَ» با معانی قطع، خرق و تأثیرگذاری، اجابت الهی را چونان کنشی قاطع و تحولآفرین تصویر میکند که نیاز سائل را با دقت و قدرت برطرف میسازد. |
جمعبندی بخش دوم
ریشهشناسی و کاربردهای متنوع ماده «جَوَبَ» نشاندهنده غنای معنایی این مفهوم در قرآن کریم است. استعاره شکافتن و تکهتکه کردن، اجابت را بهعنوان کنشی پویا و تأثیرگذار معرفی میکند که نیازهای سائل را با حکمت و قدرت الهی برطرف میسازد.
بخش سوم: تبیین الهیاتی اسم مجیب در قرآن کریم
آیات کلیدی مرتبط با اسم مجیب
قرآن کریم حدود ۴۳ بار به ماده «جَوَبَ» در نسبت با خداوند و مخلوقات اشاره دارد، که شامل صیغههای فعلی («يُجِيبُ»، «أُجِيبُ») و اسمی («مُجِيبٌ») است. یکی از مهمترین آیات، آیه ۱۸۶ سوره بقره است: وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا [مطلب حذف شد] : «و چون بندگانم از تو درباره من بپرسند [بگو] من نزدیکم و دعای دعاکننده را هنگامی که مرا بخواند اجابت میکنم. پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند.»). این آیه، با تأکید بر قرب الهی و اجابت بیواسطه، جایگاه ویژهای در الهیات قرآنی دارد. هفت عبارت کلیدی در این آیه («عِبَادِي»، «عَنِّي»، «قَرِيبٌ»، «أُجِيبُ»، «دَعْوَةَ الدَّاعِ»، «فَلْيَسْتَجِيبُوا»، «وَلْيُؤْمِنُوا») جامعیت و اهمیت آن را نشان میدهند.
اجابت مضطر در سوره نمل
آیه ۶۲ سوره نمل نیز به اجابت مضطر اشاره دارد: أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ ۖ أَإِلَٰهٌ مَعَ اللَّهِ ۚ [مطلب حذف شد] : «یا آن کس که دعای مضطر را چون بخواندش اجابت میکند و گرفتاری را برطرف میسازد و شما را جانشینان این زمین قرار میدهد، آیا با خدا معبودی هست؟ چه کم پند میگیرید!»). این آیه، اجابت مطلق خداوند در شرایط اضطرار را برجسته میکند و با تحدی به غیر خدا، برتری الهی در پاسخگویی را نشان میدهد.
|
درنگ: آیات بقره ۱۸۶ و نمل ۶۲، با تأکید بر قرب و اجابت مطلق الهی، اسم «مجیب» را بهعنوان صفتی جامع و بیواسطه معرفی میکنند که نیازهای تمامی سائلان، بهویژه مضطران، را برطرف میسازد. |
نعم المجیبون در سوره صافات
آیه ۷۵ سوره صافات به اجابت دعای نوح اشاره دارد: وَلَقَدْ نَادَانَا [مطلب حذف شد] : «و بهراستی نوح ما را ندا داد و چه نیکو اجابتکنندگانیم!»). این آیه، با تعبیر «نَعْمَ الْمُجِيبُونَ»، رضایت خداوند از نقش خویش بهعنوان مجیب را نشان میدهد. نجات نوح و اهل او از کرب عظیم، حکمت و قدرت الهی در اجابت را آشکار میسازد. در پاسخ به نقدهایی که اجابت نوح را ناکافی میدانند، تأکید میشود که نابودی دیگران به دلیل نافرمانی آنها بود، نه نقص در اجابت الهی.
جمعبندی بخش سوم
آیات قرآنی مرتبط با اسم «مجیب»، از جمله بقره ۱۸۶، نمل ۶۲ و صافات ۷۵، جامعیت و اطلاق اجابت الهی را نشان میدهند. این آیات، با تأکید بر قرب، پاسخگویی بیواسطه و اجابت مضطران، جایگاه ممتاز این اسم را در الهیات قرآنی آشکار میسازند.
بخش چهارم: تمایزات و ویژگیهای اسم مجیب
اسم مجیب بهعنوان اسم فعلی عام
اسم «مجیب» یک اسم فعلی عام است، به این معنا که هم به خداوند و هم به مخلوقات اطلاق میشود. برخلاف اسماء خلقی مانند «استغفار» که تنها به مخلوقات اختصاص دارند، یا اسماء ذاتی مانند «حی» که تنها به خداوند تعلق دارند، اسماء عام مانند «رازق»، «کریم» و «مجیب» بین خالق و مخلوق مشترکاند. خداوند بهعنوان مجیب مطلق، پاسخگوی تمامی سائلان است، درحالیکه مخلوقات در حدود توان خویش میتوانند پاسخگو باشند. این ویژگی، به انعطافپذیری مفهوم اجابت در نظام خلقت اشاره دارد.
تمایز اجابت مقالی و نوالی
سائلان به دو دسته مقالی و نوالی تقسیم میشوند. سائل مقالی بهدنبال پاسخ کلامی است، مانند سؤال از مسیر یا هدایت، و پاسخ او با کلامی چون «آری» یا «خیر» تأمین میشود. سائل نوالی، اما، بهدنبال عطا و رفع نیاز است، مانند درخواست خیر، پول یا رفع مشکل. پاسخ به سائل نوالی نیازمند کنش عملی است، نه صرف کلام. این تمایز، حکمت الهی در تنظیم پاسخ متناسب با نیاز را نشان میدهد، گویی خداوند چونان باغبانی حکیم، به هر گل نیاز خاص او را عطا میکند.
|
درنگ: تمایز بین سائل مقالی و نوالی، جامعیت اسم «مجیب» را در پاسخگویی به نیازهای کلامی و عطایی نشان میدهد و حکمت الهی در تنظیم پاسخ متناسب با سائل را آشکار میسازد. |
مصادر مرتبط با اجابت
مصادر مرتبط با اسم «مجیب» شامل «إجابة»، «جَوَابًا»، «إجابتًا» و «استجابة» هستند. «إجابة» به معنای پاسخگویی عام، «جَوَابًا» به پاسخ خاص، «إجابتًا» به کنش اجابت و «استجابة» به درخواست پاسخ اشاره دارند. این تنوع، غنای مفهومی اجابت را نشان میدهد و جامعیت اسم «مجیب» را در پوشش انواع پاسخها آشکار میسازد.
جمعبندی بخش چهارم
اسم «مجیب» بهعنوان یک اسم فعلی عام، با قابلیت اطلاق به خالق و مخلوق، جامعیت اجابت الهی را نشان میدهد. تمایز بین سائل مقالی و نوالی، و تنوع مصادر مرتبط، حکمت و انعطافپذیری خداوند در پاسخگویی به نیازهای متنوع مخلوقات را آشکار میسازد.
بخش پنجم: نقد و بررسی دیدگاههای الهیاتی و فلسفی
تمایز اسماء جمالی و جلالی
اسماء جمالی، مانند «رحمن» و «کریم»، اسماء اولی و ذاتیاند که بدون پیششرط به مخلوقات عطا میشوند. در مقابل، اسماء جلالی، مانند «قهار» و «منتقم»، اسماء ثانوی و ذاتیاند که تحقق آنها وابسته به نقص یا گناه مخلوق است. این تمایز، عدالت و حکمت الهی را در تعامل با مخلوقات نشان میدهد، گویی رحمت الهی چونان خورشیدی بیغروب بر همگان میتابد، اما غضب او چونان سایهای است که تنها بر گناهکاران میافتد.
رد نظریه عرضی بودن اسماء جلالی
برخی فلاسفه و متکلمان، اسماء جلالی را عرضی دانستهاند، اما این دیدگاه نادرست است. تمامی اسماء الهی، اعم از جمالی و جلالی، ذاتیاند. رحمت بهعنوان صفت اولی و غضب بهعنوان صفت ثانوی، هر دو ریشه در ذات الهی دارند. این دیدگاه، هماهنگی بین رحمت و عدالت الهی را نشان میدهد و هرگونه نقص در صفات الهی را نفی میکند.
|
درنگ: اسماء جمالی و جلالی هر دو ذاتیاند، اما رحمت اولی و غضب ثانوی است. این تمایز، حکمت و عدالت الهی را در تعامل با مخلوقات نشان میدهد. |
جمعبندی بخش پنجم
تمایز بین اسماء جمالی و جلالی، و رد نظریه عرضی بودن اسماء جلالی، به هماهنگی بین رحمت و عدالت الهی اشاره دارد. این دیدگاه، جایگاه اسم «مجیب» را بهعنوان صفتی ذاتی و ثانوی در نظام الهی تبیین میکند.
بخش ششم: اجابت در قلمرو مادی و معنوی
اجابت در قلمرو مجردات
اجابت الهی تنها به امور مادی محدود نیست، بلکه شامل پاسخ به سؤالات در قلمرو مجردات، مانند عالم ملکوت، ملائکه یا ارواح مؤمنین، نیز میشود. انسان با طهارت و توجه به قبله، میتواند از این عوالم سؤال کند و پاسخ دریافت کند. این اجابت، چونان نسیمی از عالم غیب، قلب سائل را نوازش میدهد و او را به سوی حقیقت رهنمون میسازد.
نقد مادیگرایی و معنویتگرایی افراطی
مادیگرایی و معنویتگرایی افراطی هر دو مورد نقد قرار میگیرند. مادیگرایی محض، انسان را از حقایق معنوی محروم میکند، درحالیکه معنویتگرایی افراطی، نقش دنیا را در تکامل انسان نادیده میگیرد. بدون دنیا، آخرت معنا ندارد، و هیچ موجودی، حتی انبیا و معصومین، بدون عبور از دنیا به آخرت نمیرسد. این تعادل، چونان دو بال پرندهای است که انسان را به سوی کمال پرواز میدهد.
|
درنگ: اجابت الهی در قلمرو مادی و معنوی، و ضرورت تعادل بین دنیا و آخرت، جامعیت اسم «مجیب» را در پاسخگویی به نیازهای متنوع انسان نشان میدهد. |
جمعبندی بخش ششم
اجابت الهی در قلمرو مادی و معنوی، و نقد مادیگرایی و معنویتگرایی افراطی، به جامعیت اسم «مجیب» و ضرورت تعادل بین دنیا و آخرت اشاره دارد. این دیدگاه، انسان را به سوی سؤال از عوالم غیبی و دریافت پاسخهای معنوی رهنمون میسازد.
بخش هفتم: سؤال و اجابت در سلوک معنوی
سائل بهعنوان رسول الله
بر اساس حدیث «السَّائِلُ رَسُولُ الله»، هر سائلی نماینده خداوند است. پاسخ به او، پاسخ به رسالت الهی است. نمونهای از عالمی وارسته نقل میشود که سائل را با عنوان «رسول الله» مورد احترام قرار میداد و نیاز او را با کرامت برطرف میکرد. این رفتار، چونان گلی معطر در باغ اخلاق اسلامی، جایگاه والای سائل را نشان میدهد.
اجابت بدون مقدمه
اسم «مجیب» بهعنوان صفتی دفعی، نیازی به مقدمات ندارد. خداوند بهصورت بیواسطه و سریع پاسخ میدهد. مؤمنان قدیم نیز در خلوت و با طهارت، به مراقبه مینشستند و پاسخ دریافت میکردند. این تجربه، چونان چشمهای زلال، قلب مؤمن را سیراب میکرد.
|
درنگ: سائل بهعنوان رسول الله، و اجابت دفعی الهی، جایگاه والای سؤال و پاسخ در سلوک معنوی را نشان میدهد. |
کمال اجابت در بیسؤالی
انسانهای کامل به مقامی میرسند که سؤالی ندارند و از طمع به خلق و حق فارغاند. این مقام، فراتر از سائل و مجیب است و انسان را به تعین ذات میرساند. دعای اصیل، مانند «وَافْعَلْ بِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَلَا تَفْعَلْ بِي مَا أَنَا أَهْلُهُ»، به توکل و تسلیم در برابر حکمت الهی اشاره دارد. این مقام، چونان قلهای رفیع، هدف نهایی سلوک را نشان میدهد.
جمعبندی بخش هفتم
سؤال و اجابت در سلوک معنوی، با تأکید بر جایگاه سائل، اجابت دفعی و کمال بیسؤالی، به نقش اسم «مجیب» در هدایت انسان به سوی فنای فیالله اشاره دارد. این دیدگاه، سلوک معنوی را چونان سفری به سوی حقیقت الهی تصویر میکند.
بخش هشتم: نقد فرهنگ دینی و اجتماعی
نقد شلوغبازی در مناسک دینی
شلوغبازی و جنجال در مناسک دینی، مانند زیارت و عزاداری، مانع از ارتباط قلب با خداوند و اولیا میشود. زیارت و عزاداری اصیل، با سکوت و ادب انجام میشود، گویی انسان در محضر معصومین چونان گلی آرام در نسیم الهی میایستد.
نقد مادیگرایی معاصر
مادیگرایی معاصر، با غفلت از معنویات، به افزایش بلایا و بیتفاوتی نسبت به مصائب مسلمین منجر شده است. این وضعیت، چونان طوفانی سهمگین، صفا و خیر را از جوامع ربوده است. بازگشت به معنویات، راه رهایی از این بلایاست.
|
درنگ: نقد شلوغبازی در مناسک دینی و مادیگرایی معاصر، ضرورت بازگشت به اصالت و معنویت را در دریافت اجابت الهی نشان میدهد. |
جمعبندی بخش هشتم
نقد شلوغبازی در مناسک دینی و مادیگرایی معاصر، به ضرورت بازگشت به اصالت و معنویت در فرهنگ دینی اشاره دارد. این دیدگاه، اجابت الهی را در سکوتی معنوی و ارتباطی قلب با خداوند ممکن میسازد.
نتیجهگیری نهایی
اسم «مجیب» چونان نگینی درخشان در تاج اسماء الحسنی، جلوهای از حکمت و قدرت الهی در پاسخگویی به نیازهای مخلوقات است. این اسم، با ریشه در ماده «جَوَبَ»، اجابت را بهعنوان کنشی پویا و تأثیرگذار تصویر میکند که نیازهای سائلان مقالی و نوالی را با دقت و قاطعیت برطرف میسازد. آیات قرآنی، مانند بقره ۱۸۶، نمل ۶۲ و صافات ۷۵، قرب و اطلاق اجابت الهی را نشان میدهند، درحالیکه تمایز بین فیض عام و خاص، نقش سؤال در دریافت پاسخ را برجسته میکند. نقد مادیگرایی و معنویتگرایی افراطی، ضرورت تعادل بین دنیا و آخرت را آشکار میسازد، و کمال اجابت در بیسؤالی، هدف نهایی سلوک معنوی را نشان میدهد. این اثر، با تبیین علمی اسم «مجیب»، منبعی جامع برای پژوهشگران الهیات و عرفان فراهم آورده و انسان را به تأمل در رابطه خویش با خالق رهنمون میسازد.
|
با نظارت صادق خادمی |