در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 634

متن درس





جزای الهی: تأملی در اسم جازی از اسماء الحسنی

جزای الهی: تأملی در اسم جازی از اسماء الحسنی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۳۴)

دیباچه

در این نوشتار، به بررسی عمیق و تخصصی اسم «جازی» از اسماء الحسنی پرداخته می‌شود که در درس‌گفتار شماره ۶۳۴ از مجموعه درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره ارائه شده است. این اسم، که به معنای جزادهنده است، یکی از صفات الهی است که بر مفهوم جزا و مکافات اعمال موجودات دلالت دارد. این بررسی، با رویکردی فلسفی، قرآنی، کلامی و جامعه‌شناختی، به تبیین این صفت در چارچوب الهی و جهانی می‌پردازد.

بخش نخست: مفهوم فلسفی و الهی جزا

جزای الهی: صفتی عام و بسیط

اسم «جازی» به عنوان یکی از اسماء الحسنی، صفتی فعلی، عام و بسیط است که به جزا و مکافات اعمال موجودات اشاره دارد. این صفت، نه تنها به انسان‌ها، بلکه به تمامی موجودات، از حیوانات تا جمادات، تعلق می‌گیرد. هر عملی، خواه خیر باشد یا شر، دارای لوازم، آثار و عکس‌العمل است، همان‌گونه که در فلسفه هگلی، هر تز با آنتی‌تز خود همراه است. این اصل، به مثابه قانونی کیهانی، در نظام خلقت جاری است و هیچ فعلی را عقیم نمی‌گذارد.

درنگ: جزا، قانونی فراگیر و ذاتی در نظام خلقت است که هر عملی را با نتیجه‌ای متناسب همراه می‌سازد، گویی هر کردار، بذری است که میوه خویش را در باغ هستی می‌پروراند.

این دیدگاه، جزا را نه تنها در حوزه الهی، بلکه در نظام‌های اجتماعی و طبیعی نیز جاری می‌داند. حتی ملحدان و دهرگرایان، که به الوهیت باور ندارند، به نوعی به این اصل قائل‌اند، اگرچه آن را به قوانین طبیعی یا اجتماعی نسبت می‌دهند. این اجماع جهانی، نشان‌دهنده فطرتی مشترک در انسان‌هاست که عمل را با نتیجه آن پیوند می‌دهد.

اجماع جهانی بر اصل جزا

هیچ انسانی، از هر قوم و ملتی، منکر اصل جزا و مکافات اعمال نیست. این اصل، در تمامی فرهنگ‌ها، ادیان و مکاتب فلسفی پذیرفته شده است. حتی در جوامع مدرن، که برخی مجازات‌ها به دلیل خشونت‌بار بودن مورد نقد قرار می‌گیرند، اصل جزا انکار نمی‌شود، بلکه شیوه اجرای آن محل بحث است. این اجماع، ریشه در فطرت انسانی دارد که هر کرداری را با پاداش یا مکافات آن گره می‌زند، گویی آینه‌ای است که اعمال آدمی را در برابر چشمانش بازمی‌تاباند.

بخش دوم: نقد نظام‌های جزایی بشری

نقد مجازات‌های خشونت‌بار

در جوامع مدرن، مجازات‌هایی مانند اعدام به دلیل خشونت‌بار بودن مورد انتقاد قرار گرفته‌اند. این نقد، از آن رو است که کشتن قاتل، به جای جبران جرم، گاه به چرخه خشونت دامن می‌زند. به جای مجازات‌های خشونت‌بار، باید راه‌حل‌هایی جستجو کرد که عدالت را با رحمت و اصلاح پیوند دهد. این دیدگاه، با پیچیدگی‌های اجتماعی و روانی جرم هم‌خوانی دارد و خواستار بازنگری در نظام‌های کیفری است.

درنگ: مجازات‌های خشونت‌بار، مانند اعدام، گاه به جای تحقق عدالت، به ترویج خشونت می‌انجامند. عدالت راستین، در پیوند با رحمت و اصلاح است، نه انتقام.

با این حال، اصل جزا غیرقابل انکار است. آنچه مورد چالش است، شیوه اجرای آن است که باید عادلانه، متناسب و با هدف اصلاح جامعه باشد.

ناعادلانه بودن مجازات ضعفا

یکی از کاستی‌های نظام‌های جزایی بشری، تمرکز بر مجازات ضعفا و چشم‌پوشی از جرایم قدرتمندان است. در این نظام‌ها، فردی که جرمی کوچک مرتکب شده، به سرعت مجازات می‌شود، اما کسانی که به کشتار هزاران یا میلیون‌ها انسان دست یازیده‌اند، به دلیل جایگاه سیاسی یا اقتصادی، از مجازات مصون می‌مانند. این نابرابری، به هرج‌ومرج و بی‌عدالتی منجر شده است، گویی عدالتی کور است که تنها ناتوانان را در چنگال خود می‌فشارد.

نمونه‌هایی مانند صدام حسین یا دیگر رهبران سیاسی که به دلیل قدرت، از مجازات در امان مانده‌اند، گواهی بر این ناعدالتی است. این نظام‌ها، به جای تحقق عدالت، به بلبشوی اجتماعی دامن می‌زنند و اعتماد به قانون را مخدوش می‌کنند.

ضرورت آغاز جزا از بالا

در نظام الهی، جزا از بالا، یعنی از پیامبران و رهبران، آغاز می‌شود. این اصل، با آیه شریفه
وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ
(بقره: ۱۷۹) هم‌خوانی دارد که قصاص را قانونی عام [مطلب حذف شد] است: «و برای شما در قصاص، حیات است، ای خردمندان.» این آیه نشان می‌دهد که قصاص، نه تنها عدالت را برقرار می‌کند، بلکه حیات اجتماعی را تضمین می‌نماید.

برخلاف نظام‌های بشری که از پایین آغاز می‌کنند و ضعفا را هدف قرار می‌دهند، نظام الهی همه را، صرف‌نظر از جایگاه اجتماعی، مشمول جزا می‌داند. این اصل، به مثابه چشمه‌ای زلال است که از سرچشمه پاکیزه می‌جوشد و همه را سیراب می‌کند.

درنگ: در نظام الهی، جزا از بالا آغاز می‌شود و همه، از پیامبران تا عامه مردم، مشمول آن‌اند. این عدالت، گویی خورشیدی است که بر همه یکسان می‌تابد.

بخش سوم: ضرورت پاداش خیر و مکافات شر

ترویج خوبی‌ها با پاداش خیر

یکی از کاستی‌های نظام‌های اجتماعی و حتی دینی، غفلت از پاداش خیر در کنار مکافات شر است. در بسیاری از جوامع، بدی‌ها به سرعت مکافات می‌شوند، اما خوبی‌ها، که گاه سال‌ها پایدار می‌مانند، نادیده گرفته می‌شوند. این عدم تعادل، به ترویج بدی‌ها و تضعیف خوبی‌ها می‌انجامد، گویی باغی است که تنها خارهایش هرس می‌شوند و گل‌هایش به فراموشی سپرده می‌شوند.

این دیدگاه، با آیه شریفه
إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُمْ ۖ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا
[مطلب حذف شد] می‌کند: «اگر نیکی کنید، به خود نیکی کرده‌اید، و اگر بدی کنید، به خود بدی کرده‌اید.» این آیه، بر پیوند مستقیم عمل و جزا تأکید دارد و نشان می‌دهد که خیر و شر، نتیجه اعمال خود انسان است.

نمونه‌هایی مانند تخفیف بیمه برای رانندگان قانون‌مدار، نشان‌دهنده اجرای این اصل در عمل است. چنین پاداش‌هایی، انگیزه‌های خیر را در جامعه تقویت می‌کنند و به تعادل میان خیر و شر یاری می‌رسانند.

درنگ: پاداش خیر، به مثابه آبی است که ریشه‌های نیکی را در جامعه سیراب می‌کند، در حالی که غفلت از آن، به خشکسالی اخلاقی می‌انجامد.

مکافات شر و گستردگی مفهوم قتل

قتل، تنها به معنای مباشرت مستقیم، مانند استفاده از چاقو، نیست. اسباب غیرمستقیم، مانند احتکار، استکبار یا بی‌تفاوتی اجتماعی، نیز می‌توانند قتل محسوب شوند. خداوند، که همه اسباب را می‌شناسد، بر اساس این اسباب جزا می‌دهد. این دیدگاه، مفهوم قتل را از منظر فقهی و فلسفی گسترش می‌دهد و مسئولیت اجتماعی را برجسته می‌سازد.

آیه شریفه
وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ
(نساء: ۹۳) بر شدت [مطلب حذف شد] است: «و هر کس مؤمنی را از روی عمد بکشد، کیفرش دوزخ است.» این آیه، نشان‌دهنده اهتمام الهی به حفظ حیات و عدالت است.

بخش چهارم: ضرورت وجود آخرت برای تحقق عدالت

آخرت: مکمل نظام احسن

عدالت کامل، تنها در صورت وجود آخرت محقق می‌شود، زیرا در دنیا امکان مجازات همه مجرمان، به‌ویژه قدرتمندان، وجود ندارد. این استدلال، یکی از قوی‌ترین دلایل فلسفی برای اثبات معاد است، گویی پلی است که دنیا را به عدالت ابدی پیوند می‌دهد.

آیه شریفه
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ
(حجر: ۸۵) بر هدفمندی و عدالت [مطلب حذف شد] می‌کند: «و ما آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آن‌هاست جز به حق نیافریدیم.» آخرت، مکمل نظام احسن الهی است که عدالت را تکمیل می‌کند.

درنگ: آخرت، به مثابه آینه‌ای تمام‌نما، عدالت الهی را بازمی‌تاباند و کاستی‌های دنیا را جبران می‌کند.

آثار وضعی و تکلیفی جزا

جزا دارای دو بعد است: آثار وضعی، که نتایج طبیعی اعمال در دنیا هستند، و آثار تکلیفی، که به پاداش یا مجازات اخروی مربوط می‌شوند. این دو بعد، تمامی اعمال را در بر می‌گیرند، گویی هر کردار، سایه‌ای است که در دنیا و آخرت همراه آدمی است.

بخش پنجم: نقد نظام آموزشی حوزه‌های علمیه

غفلت از تاریخ و علوم اجتماعی

نظام آموزشی حوزه‌های علمیه، با تمرکز بر علوم سنتی مانند صرف، نحو، فقه و اصول، از آموزش تاریخ، جغرافیا و علوم اجتماعی غفلت کرده است. این موضوع، طلاب را در برابر شبهات مدرن، مانند تحریف واقعه کربلا، آسیب‌پذیر ساخته است. ادعاهایی مانند اینکه کربلا بر سر یک زن شکل گرفته، به دلیل عدم آگاهی تاریخی حوزه‌ها، بدون پاسخ مانده‌اند.

تاریخ و جغرافیا باید درس‌های بنیادین حوزه‌ها باشند، گویی کلیدهایی هستند که درهای معرفت به گذشته و حال را می‌گشایند. بدون این دانش، حوزه‌ها نمی‌توانند به شبهات پاسخ دهند و از تحریف تاریخ اسلام جلوگیری کنند.

درنگ: تاریخ و علوم اجتماعی، به مثابه سپری در برابر شبهات، حوزه‌ها را از گزند تحریف و تهاجم فرهنگی مصون می‌دارند.

ضرورت تحول در حوزه‌ها

بیش از هشت قرن از تأسیس حوزه‌های علمیه می‌گذرد، اما عدم تحول در نظام آموزشی، به ناتوانی در پاسخگویی به مسائل مدرن، مانند فساد مالی یا نابرابری در مجازات، منجر شده است. نمونه‌هایی مانند مصونیت مدیران فاسد، نشان‌دهنده ضعف در مدیریت و آموزش است. حوزه‌ها باید به دانش‌های مدرن، از جمله تاریخ، جغرافیا و علوم اجتماعی، مجهز شوند تا بتوانند نقش خود را در جامعه ایفا کنند.

بخش ششم: جزا در قرآن کریم

فراوانی واژه جزا

واژه جزا و مشتقات آن، مانند جازی و مجازات، ۱۱۹ بار در قرآن کریم ذکر شده است. از این تعداد، ۲۷ مورد به پاداش خیر و ۱۷ مورد به مکافات شر اختصاص دارد. باقی موارد (۷۳ مورد) به جزای اعمال انسان‌ها در دنیا و آخرت اشاره دارند. این فراوانی، اهمیت جزا به عنوان یک اصل قرآنی را نشان می‌دهد.

غلبه پاداش خیر بر مکافات شر، رحمانیت الهی را آشکار می‌سازد، گویی رحمت الهی، چون دریایی بی‌کران، گناهان را در خود فرو می‌برد.

درنگ: فراوانی واژه جزا در قرآن کریم، نشان‌دهنده اهمیت این اصل در نظام الهی است، گویی نغمه‌ای است که در سراسر کتاب آسمانی طنین‌انداز است.

آیات کلیدی مرتبط با جزا

۱. إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُمْ ۖ وَإِنْ أَسَأْتُمْ [مطلب حذف شد] : «اگر نیکی کنید، به خود نیکی کرده‌اید، و اگر بدی کنید، به خود بدی کرده‌اید.»
این آیه، پیوند مستقیم عمل و جزا را نشان می‌دهد.

۲. وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي [مطلب حذف شد] : «و برای شما در قصاص، حیات است، ای خردمندان.»
این آیه، قصاص را ضامن حیات اجتماعی معرفی می‌کند.

۳. إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ [مطلب حذف شد] : «ما پاداش کسی را که کار نیک انجام دهد، ضایع نمی‌کنیم.»
این آیه، بر پاداش خیر تأکید دارد.

جمع‌بندی

اسم «جازی» در درس‌گفتار آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به عنوان یکی از اسماء الحسنی، مفهومی عمیق و چندلایه دارد که جزا را به عنوان قانونی الهی و جهانی معرفی می‌کند. این اصل، نه تنها در نظام قرآنی، بلکه در همه فرهنگ‌ها و ادیان پذیرفته شده است. نقد نظام‌های جزایی بشری، که ضعفا را مجازات می‌کنند و از پاداش خیر غفلت دارند، نشان‌دهنده ضرورت اصلاح این نظام‌ها با الگوگیری از قرآن کریم است. فراوانی واژه جزا در قرآن و غلبه پاداش خیر بر مکافات شر، رحمانیت الهی را برجسته می‌سازد. نقد نظام آموزشی حوزه‌های علمیه و تأکید بر آموزش تاریخ و علوم اجتماعی، راهکاری برای پاسخگویی به شبهات مدرن و تقویت تشیع است. این نوشتار، با تکیه بر اصول قرآنی، به دنبال تحقق عدالت و تعادل در جامعه است، گویی مشعلی است که راه را در تاریکی‌های زمانه روشن می‌کند.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. اسم جازي در قرآن کریم چند بار ذکر شده است؟

2. طبق متن، مفهوم جزا به چه معناست؟

3. چند مورد از 119 ذکر جزا در قرآن مربوط به جزای خیر است؟

4. طبق متن، چرا مجازات قتل به تنهایی نمی‌تواند جزای قتل باشد؟

5. کدام گروه طبق متن به جزا و مکافات اعمال معتقد هستند؟

6. طبق متن، جزای خیرات در دنیا به خوبی شناخته شده و اجرا می‌شود.

7. هر عملی طبق متن دارای آثار، لوازم و جزا است و عملی بدون جزا وجود ندارد.

8. متن معتقد است که مجازات فقط باید برای ضعفا اعمال شود.

9. مفهوم وقودها الناس و الحجاره در متن به معنای سوختن انسان‌ها و سنگ‌ها به دلیل اعمالشان است.

10. جزای خیر و شر در قرآن فقط به خداوند اختصاص دارد و انسان‌ها نمی‌توانند جزا دهند.

11. چرا طبق متن، عدم جزای خیرات باعث ترویج بدی‌ها می‌شود؟

12. تفاوت جزای مباشری و سببی در قتل چیست؟

13. چرا متن معتقد است جزا باید از بالا شروع شود؟

14. مفهوم الناس مجزيون باعمالهم در متن چگونه توضیح داده شده است؟

15. چرا متن عالم آخرت را دلیل نظام احسن می‌داند؟

پاسخنامه

1. 45 بار

2. آثار و لوازم اعمال خیر و شر

3. 27 مورد

4. چون خشونت تلقی می‌شود

5. همه اقوام و ملل حتی دهریون

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. چون عدم پاداش به خیرات، خوبی‌ها را تضعیف کرده و انگیزه بدی‌ها را افزایش می‌دهد.

12. قتل مباشری با ابزار مستقیم مثل چاقو است، اما قتل سببی از طریق عوامل غیرمستقیم مانند حرف یا اهمال ایجاد می‌شود.

13. چون شروع از بالا عدالت را تضمین می‌کند و از تمرکز مجازات بر ضعفا جلوگیری می‌کند.

14. هر کس بر اساس اعمالش جزا می‌بیند؛ خیر به خیر و شر به شر.

15. چون بدون آخرت، مجازات ظالمان بزرگ ممکن نیست و دنیا ظالمانه می‌شود.