متن درس
دولت در قرآن کریم: توانمندی اجتماعی و چالشهای قدرت و ثروت
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۸۲)
دیباچه
واژه «دولت» در قرآن کریم، بهعنوان اسمی فعلي و رضوی، دریچهای است به سوی فهم توانمندی اجتماعی در دو ساحت قدرت (حکومت) و ثروت. این مفهوم، که در درسگفتار شماره ۴۸۲ آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره با عمق و ژرفنگری تبیین شده، نهتنها به گشایش و اقتدار در نظم اجتماعی اشاره دارد، بلکه هشداری است بر خطرات سلطه ثروت و ضرورت مدیریت صحیح قدرت. قرآن کریم، با ذکر «دولت» در دو آیه (یکی بهصورت فعلي و اثباتی در سوره آلعمران و دیگری بهصورت مصدری و نفيای در سوره حشر)، بر آزمون و خطا در دولتداری و پرهیز از استیلای سرمایه تأکید میورزد.
بخش یکم: مفهومشناسی و ریشهشناسی دولت در قرآن
تعریف دولت بهمثابه توانمندی
«دولت» در قرآن کریم، اسمی فعلي و کمالی است که به معنای توانمندی تعریف میشود و در دو مصداق قدرت (حکومت) و ثروت تجلی مییابد. این واژه، بهسان مشعلی است که راه گشایش و اقتدار اجتماعی را روشن میکند.
تحلیل تبیینی: دولت، برخلاف جاه (مرتبه) یا تناول (مصرف)، بر تولید توانمندی و حرکت از سر اقتدار تمرکز دارد. این مفهوم، نهتنها نظم اجتماعی را پیش میبرد، بلکه میتواند به پیروزی یا شکست منجر شود.
توضیح تفصیلی: دولت، به عنوان پیشتاز نظم اجتماعی، با گشایش و حرکت تعریف میشود. برخلاف جاه، که به مرتبه و جایگاه اشاره دارد، یا تناول، که ماهیتی انفعالی و مصرفی دارد، دولت حرکتی فعلي و تولیدی است. این تمایز، در فلسفه سیاسی اسلامی و جامعهشناسی قرآنی کاربرد دارد.
نقد معانی نادرست دولت
دولت به معنای جاه، تناول، یا سكون نیست. جاه و مرتبه از لوازم دولتاند، تناول ماهیتی انفعالی و مصرفی دارد، و سكون در فلسفه حرکت جایگاهی ندارد.
تحلیل تبیینی: دولت، حرکتی فعلي و تولیدی است. سكون، بهسان توهمی است که در برابر حقیقت حرکت عالم قرار میگیرد.
توضیح تفصیلی: در فلسفه اسلامی، سكون قسمی از حرکت است و هیچ موجودی بهطور مطلق ساکن نیست. تناول، به معنای مصرف، با دولت، که به فهم و تولید اشاره دارد، تفاوت ماهوی دارد. جاه، هرچند از لوازم دولت است، معنای اصلی آن نیست. این نقد، در لغتشناسی قرآنی و فلسفه اسلامی کاربرد دارد.
نقد لغتنامههای سنتی
لغتنامههای سنتی، به دلیل تکیه بر استعمالات عرفی و عاميانه، فاقد رویکرد علمیاند و پر از خطا هستند.
تحلیل تبیینی: این لغتنامهها، بهسان گزارشهای ژورنالیستی، فاقد تحلیل کارشناسیاند و به شنیدههای غیرمستند وابستهاند.
توضیح تفصیلی: لغتنامههای سنتی، با اتکا به محاورات اعراب جاهلی و استعمالات عرفی، از روششناسی علمی فاصله دارند. این نقد، بر ضرورت علمی شدن زبان عربی و فارسی تأکید دارد و در روششناسی علوم قرآنی کاربرد دارد.
جمعبندی بخش یکم
دولت در قرآن کریم، اسمی فعلي و کمالی است که به معنای توانمندی در دو ساحت قدرت و ثروت تعریف میشود. این مفهوم، با گشایش و اقتدار اجتماعی پیوند دارد و از معانی نادرستی چون جاه، تناول، و سكون متمایز است. نقد لغتنامههای سنتی، بر ضرورت علمی شدن لغت تأکید دارد. این تبیین، پایهای است برای فهم جایگاه دولت در نظم اجتماعی و آزمونهای الهی.
بخش دوم: مصادیق دولت در قرآن کریم
دولت به معنای قدرت
دولت در سوره آلعمران، به معنای قدرت (حکومت، جنگ، و توانمندی اجتماعی) به کار رفته است.
إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ ۚ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا [مطلب حذف شد] : «اگر به شما آسيبی رسيده، به آن قوم نيز آسيبی همانند آن رسيده است، و آن روزها را ما ميان مردم به نوبت مىگردانيم.»
تحلیل تبیینی: «نداولها» نشاندهنده فاعلیّت الهی در ایجاد حرکت و آزمون اجتماعی است. دولت، بهسان چرخ گردانی است که پیروزی یا شکست را بر اساس عملکرد انسانها رقم میزند.
توضیح تفصیلی: این آیه، در زمینه جنگهای بدر و احد نازل شده و بر آزمون و خطا در دولتداری تأکید دارد. قرح (زخم، عیب، شکست) نتیجه خطای دولتهاست، چه در میان مؤمنان و چه کافران. این مفهوم، در جامعهشناسی قرآنی و فلسفه سیاسی کاربرد دارد.
نفی دولت به معنای ثروت
قرآن کریم در سوره حشر، دولت به معنای ثروت را نفی میکند تا از سلطه اغنیاء جلوگیری شود.
مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَىٰ فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دَوْلَةً بَيْنَ [مطلب حذف شد] : «آنچه خدا از اهل قريهها به رسولش بازگرداند، از آنِ خدا و رسول و خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و درراهماندگان است، تا ميان ثروتمندان شما دستبهدست نگردد.»
تحلیل تبیینی: نفی دولت ثروت، بهسان سپری است که جامعه را از استکبار، استثمار، و استعمار مصون میدارد.
توضیح تفصیلی: این آیه، با تأکید بر توزیع عادلانه اموال، از تمرکز ثروت در دست اغنیاء جلوگیری میکند. سلطه ثروت، منافع شخصی را بر مصالح اجتماعی ترجیح میدهد و به نابودی نظم اجتماعی منجر میشود. این اصل، در اقتصاد سیاسی اسلامی کاربرد دارد.
جمعبندی بخش دوم
دولت در قرآن کریم، در دو مصداق قدرت و ثروت ظاهر میشود. در سوره آلعمران، دولت به معنای قدرت، بر توانمندی اجتماعی و آزمون و خطا تأکید دارد، در حالی که در سوره حشر، دولت به معنای ثروت نفی میشود تا از سلطه اغنیاء جلوگیری گردد. این دو مصداق، جامعیت دولت در اداره امور اجتماعی را نشان میدهند و بر ضرورت مدیریت صحیح قدرت و پرهیز از استیلای ثروت تأکید دارند.
بخش سوم: فاعلیّت الهی و آزمون و خطا در دولتداری
فاعلیّت خداوند در دولت
خداوند، فاعل مباشر دولت است که توانمندی را به بشر اعطا کرده و آن را با آزمون و خطا میسنجد.
تحلیل تبیینی: «نداولها» در آیه آلعمران، بهسان داوری است که سوت آغاز حرکت اجتماعی را مینوازد و عملکرد انسانها را ارزیابی میکند.
توضیح تفصیلی: خداوند، با اعطای توانمندی، انسان را در میدان آزمون و خطا قرار میدهد. این فاعلیّت، مشابه هدایت کلی در آیه «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ» (انسان: ۳) است که راه را به همگان نشان میدهد، اما نتیجه به عملکرد انسان (شاکرا یا کفورا) بستگی دارد. این مفهوم، در الهیات قرآنی و فلسفه سیاسی کاربرد دارد.
نقش آزمون و خطا در دولتداری
خداوند، حرکت جوامع را بر اساس آزمون و خطا قرار داده است. دولتها با حرکت صحیح به پیروزی و با خطا به قرح (شکست) میرسند.
تحلیل تبیینی: قرح، بهسان زخمی است که بر پیکر دولتها به دلیل خطا وارد میشود، چه مؤمن باشند و چه کافر.
توضیح تفصیلی: آیه آلعمران (۱۴۰) نشان میدهد که قرح، نتیجه خطای دولتهاست. این اصل، نهتنها در جنگهای بدر و احد، بلکه در تمامی عرصههای اجتماعی مصداق دارد. حتی حیوانات، به دلیل خطا در تصمیمگیری، گرفتار دشمن میشوند. این مفهوم، در جامعهشناسی قرآنی و فلسفه طبیعی کاربرد دارد.
مقایسه دولت با هدایت کلی
دولت، مانند هدایت کلی، فرصتی الهی برای حرکت اجتماعی است که نتیجه آن به عملکرد انسان بستگی دارد.
إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا [مطلب حذف شد] : «ما راه را به او نشان داديم، خواه سپاسگزار باشد و خواه ناسپاس.»
تحلیل تبیینی: دولت، بهسان راهی است که خداوند گشوده، اما مقصد آن (سعادت یا حرمان) به انتخاب انسان وابسته است.
توضیح تفصیلی: هدایت کلی، مانند دولت، به همه اعطا میشود، اما نتیجه آن به شاکر یا کفور بودن انسان بستگی دارد. این مشابهت، بر فاعلیّت الهی و مسئولیت انسانی در دولتداری تأکید دارد. این اصل، در الهیات قرآنی و عرفان اسلامی کاربرد دارد.
جمعبندی بخش سوم
خداوند، فاعل مباشر دولت است که توانمندی را با آزمون و خطا به بشر اعطا میکند. دولت، مانند هدایت کلی، فرصتی الهی برای حرکت اجتماعی است که نتیجه آن به عملکرد انسان بستگی دارد. آزمون و خطا، اساس دولتداری است و خطا به قرح و شکست منجر میشود. این مفاهیم، بر مسئولیت انسان در مدیریت صحیح توانمندی تأکید دارند.
بخش چهارم: خطرات دولت ثروت و نقد سلطه سرمایه
خطر سلطه ثروت بر جامعه
دولت ثروت، به دلیل ترجیح منافع شخصی بر مصالح اجتماعی، به استکبار، استثمار، و استعمار منجر میشود.
تحلیل تبیینی: دولت ثروت، بهسان غدهای است که پیکر جامعه را بیمار کرده و نظم اجتماعی را به نابودی میکشاند.
توضیح تفصیلی: آیه حشر (۷) با نفی دولت ثروت، بر توزیع عادلانه اموال تأکید دارد. سلطه اغنیاء، دولتهای حکومتی را وامدار کرده و به استثمار مردم منجر میشود. این اصل، در اقتصاد سیاسی و جامعهشناسی دینی کاربرد دارد.
نقد خصوصیسازی و استیلای سرمایه
خصوصیسازی، با افزایش هزینهها و کاهش کیفیت خدمات عمومی، به استثمار مردم منجر میشود.
تحلیل تبیینی: خصوصیسازی، به اجاره سپردن منابع عمومی به دست سرمایهداران است که پوست جامعه را از عدالت و رفاه میکند.
توضیح تفصیلی: مثالهایی چون اضافهحساب در قبوض آب و برق، تبلیغات مزاحم در رسانهها، و آسفالتهای وصلهای، نشاندهنده سلطه سرمایه و پیامدهای منفی خصوصیسازی هستند. این نقد، در اقتصاد سیاسی و جامعهشناسی کاربرد دارد.
تأثیر ثروت بر شئون اجتماعی
سیاست، دیانت، اخلاق، و برخوردها در جامعه تحت تأثیر قدرت و ثروتاند. اگر این دو صحیح نباشند، جامعه به شکست میرسد.
تحلیل تبیینی: قدرت و ثروت، بهسان دو محور چرخ جامعهاند که سلامت آنها حرکت اجتماعی را تضمین میکند.
توضیح تفصیلی: علم، دین، و اخلاق در طول تاریخ، تحت تأثیر قدرت و ثروت بودهاند. مدیریت صحیح این دو، به رشد اجتماعی منجر میشود، در حالی که سلطه آنها، نابودی را در پی دارد. این اصل، در جامعهشناسی دینی کاربرد دارد.
نقد فرهنگ بیکاری و مصرفزدگی
سلطه سرمایه، ارزش کار را کاهش داده و به بیکاری، مصرفزدگی، و گردشگری بیهدف منجر شده است.
تحلیل تبیینی: سرمایه، بهسان سیلی است که فرهنگ کار را ویران کرده و جامعه را به بیتحرکی و وابستگی میکشاند.
توضیح تفصیلی: تجمع در اماکن زیارتی یا گردشگری بیهدف، نشانهای از بیکاری و فقدان ارزش کار در فرهنگ اجتماعی است. این نقد، در روانشناسی اجتماعی و جامعهشناسی کاربرد دارد.
جمعبندی بخش چهارم
دولت ثروت، با ترجیح منافع شخصی بر مصالح اجتماعی، به استکبار، استثمار، و استعمار منجر میشود. خصوصیسازی، با افزایش هزینهها و کاهش کیفیت، به استثمار مردم میانجامد. قدرت و ثروت، محور شئون اجتماعیاند، اما سلطه سرمایه، ارزش کار را کاهش داده و به بیکاری و مصرفزدگی منجر میشود. این مفاهیم، بر ضرورت مدیریت عادلانه منابع و پرهیز از استیلای سرمایه تأکید دارند.
بخش پنجم: اهمیت کمآمدن دولت در قرآن کریم
اهمیت کمآمدن اسمای فعلي
اسمای فعلي که کم در قرآن آمدهاند، مانند دولت و صمد، از اهمیت ویژهای برخوردارند و نشاندهنده فاعلیّت مباشر الهیاند.
تحلیل تبیینی: کمآمدن دولت، بهسان گوهر نایابی است که نقش محوری آن در نظم اجتماعی را برجسته میکند.
توضیح تفصیلی: دولت، مانند صمد، اسمی فعلي و کمالی است که تنها یکبار بهصورت فعلي و اثباتی در قرآن ذکر شده است. این کمآمدن، بر نظارت الهی بر آزمون و خطا و اهمیت محوری دولت تأکید دارد. این اصل، در علوم قرآنی کاربرد دارد.
جمعبندی بخش پنجم
کمآمدن دولت در قرآن کریم، نشاندهنده اهمیت ویژه آن بهعنوان اسمی فعلي و کمالی است. این ذکر محدود، بر فاعلیّت الهی در اعطای توانمندی و نظارت بر آزمون و خطا تأکید دارد. دولت، بهعنوان کلیدیترین ابزار نظم اجتماعی، نیازمند مدیریت صحیح و پرهیز از سلطه ثروت است.
نتیجهگیری
واژه «دولت» در قرآن کریم، بهعنوان اسمی فعلي و کمالی، به توانمندی در دو ساحت قدرت (حکومت) و ثروت اشاره دارد. این مفهوم، در سوره آلعمران بهصورت فعلي و اثباتی، بر توانمندی اجتماعی و آزمون و خطا تأکید دارد، و در سوره حشر بهصورت مصدری و نفیای، از سلطه ثروت جلوگیری میکند. خداوند، فاعل مباشر دولت است که توانمندی را با آزمون و خطا میسنجد، و خطا به قرح (شکست) منجر میشود. نفی دولت ثروت، هشداری است در برابر استکبار، استثمار، و استعمار. نقد خصوصیسازی و سلطه سرمایه، نشاندهنده پیامدهای منفی آن بر جامعه است، از افزایش هزینهها تا بیکاری و مصرفزدگی. کمآمدن دولت در قرآن کریم، بر اهمیت فاعلیّت الهی و نقش محوری آن در نظم اجتماعی تأکید دارد. این اثر، با بازنویسی فاخر و علمی، تلاشی است برای تبیین مفاهیم دولت در قرآن کریم و ارائه راهکارهایی برای مدیریت صحیح قدرت و ثروت، با تأکید بر ضرورت عدالت و پرهیز از سلطه سرمایه.