متن درس
کتاب اسما و صفات الهی: تبیین واژه دیان و ضرورت تنوع در دین
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۸۶)
دیباچه: درآمدی بر تبیین اسم دیان و تنوع در دین
اسم «دیان»، به مثابه گوهری درخشان در گنجینه اسما و صفات الهی، حامل معانی ژرف و چندلایهای است که هم به ساحت قدسی پروردگار و هم به گستره وجود مخلوقات پیوند مییابد. این اسم، که در قرآن کریم به صورت لفظی ذکر نشده اما در دعاها و مأثورات جلوهگر است، دربردارنده مفاهیمی چون جزا، حساب، و سیطره قدرت است. در این نوشتار، که برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۴۸۶ است، تلاش شده تا با نگاهی عمیق و علمی، ابعاد این اسم کمالی بررسی شود. افزون بر این، تأکید ویژهای بر ضرورت تنوع در دین به مثابه شرط صدق و جاذبه آن صورت گرفته است، چه آنکه یکنواختی، چون آفتی ویرانگر، دین را به سوی نفاق و پستی سوق میدهد.
بخش یکم: تبیین مفهوم دیان و جایگاه آن در اسما و صفات الهی
تعریف و ویژگیهای اسم دیان
اسم «دیان» در زمرۀ اسمای کمالی، جمعی، و عام قرار دارد که به معنای جزا، حساب، و سیطره قدرت است. این اسم، که در قرآن کریم به صورت صریح نیامده، در دعاها و مأثورات به عنوان یکی از اسمای الهی شناخته شده و با مفاهیمی چون «مالك يوم الدين» در سوره فاتحه پیوند دارد. ﴿مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ﴾ [مطلب حذف شد] جزاست.» دیان، به مثابه ظرفی مبالغهآمیز، بر مسئولیتپذیری و حسابرسی دقیق اعمال تأکید دارد و هم به ساحت الهی و هم به مخلوقات اطلاق میشود.
درنگ: دیان، اسمی کمالی است که هم جمال (فضل) و هم جلال (عدل و قهر) را در خود جای داده و با سیطره قدرت، عدالت را در جزای اعمال تضمین میکند.
دیان، به مثابه آیینهای که هر دو وجه لطف و قهار را بازمیتاباند، در قیامت چون میخی استوار، حساب و کتاب اعمال را به نظم میکشاند و جزا و مكافات را سامان میدهد. این اسم، از نظر حکمت نظری پیچیده و از منظر حکمت عملی اهمیتی بیبدیل دارد، چنانکه اگر بر کوهی وارد شود، آن را چون آب روان میسازد.
تمایز دیان از اسمای جلالی و جمالی
برخلاف «قاهر» که اسمی جلالی و نمودار ابهت و قدرت است و «لطیف» که اسمی جمالی و مظهر لطف و نرمی است، دیان اسمی کمالی است که هر دو وجه جمال و جلال را در خود جمع میکند. این جامعیت، دیان را از دیگر اسما متمایز میسازد، چه آنکه در دعای «لاتعاملنا بعدلك، عاملنا بفضلك»، عدل به مثابه بخشی از دیان و فضل به مثابه جلوهای دیگر از آن ظهور مییابد. اما حقالناس، چون گوهری که در فضل نمیگنجد، تحت سیطره عدل دیان قرار میگیرد و از هرگونه تسامح به دور است.
این تمایز، دیان را به مثابه پلی میان عدل و فضل قرار میدهد که نه تنها عدالت را در جزا تضمین میکند، بلکه لطف الهی را نیز در چارچوب حکمت متعادل میسازد. این ویژگی، دیان را به اسمی تبدیل میکند که هم در قیامت و هم در دنیا، نمودهای گستردهای دارد.
بخش دوم: تحلیل واژگان مرتبط با دیان در قرآن کریم
دون و دين: تمایز و پیوند
واژه «دون» در قرآن کریم ۹۲ بار به کار رفته و به معنای پستی و خست است، در حالی که «دين» با ۶۲ مورد، به معنای اطاعت، دینداری، و مسئولیتپذیری است. ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ [مطلب حذف شد] : «و از ميان مردم كسانىاند كه جز خدا همتايانى اختيار میكنند.» این آیه، دون را به مثابه چیزی پایینتر از حق نشان میدهد. در مقابل، ﴿لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ [مطلب حذف شد] : «دين شما براى شما و دين من براى من»، بر تنوع و آزادی در دینداری تأکید دارد.
درنگ: دون، یکنواخت و نشاندهنده پستی و ناسوت است، اما دين با تنوع در اشکال گوناگون (دينكم، دينه، دينى) به آزادی و صدق در دینداری اشاره دارد.
دون، چون سایهای سنگین، یکنواختی و پستی را در خود نهفته دارد، اما دين، چون جویباری زلال، با تنوع و گوناگونی، راه به سوی حقیقت و آزادی میگشاید. این تمایز، در تحلیل واژگان قرآنی اهمیتی بنیادین دارد و نشاندهنده نظم الهی در کاربرد واژگان است.
مدينه و پیوند آن با دين
واژه «مدينه» که به معنای شهر و شهروندی است، ریشه در مفهوم دين (اطاعت) دارد. شهروند، چون مطیعی که در چارچوب قوانین شهر زیست میکند، نمود اجتماعی دين است. این پیوند، دين را از مفهومی صرفاً فردی به ساحتی اجتماعی گسترش میدهد که در آن اطاعت از حاکمیت و قوانین، جلوهای از دینداری است. این مفهوم، در فلسفه سیاسی اسلامی، جایگاهی ویژه دارد و نشاندهنده ارتباط میان نظم اجتماعی و دين است.
بخش سوم: ضرورت تنوع در دین و نقد یکنواختی
تنوع به مثابه شرط صدق و جاذبه دین
تنوع در دین، چون گلی رنگارنگ در باغ معرفت، شرط صدق و جاذبه آن است. یکنواختی، چون بادی سرد، دین را به سوی نفاق و پستی میکشاند. ﴿يُشْهِدُونَ أَنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ [مطلب حذف شد] : «گواهی میدهند كه تو قطعا پيامبر خدايی، و خدا میداند كه آنان دروغگويند.» این آیه، نفاق ناشی از یکنواختی را نشان میدهد که در آن، شهادت ظاهری به رسالت، با کذب درونی همراه است.
درنگ: تنوع در دین، آزادی و صدق را تضمین میکند، اما یکنواختی، چون آفتی ویرانگر، به استبداد و نفاق میانجامد.
دین، چون جامهای رنگین، باید با تنوع خود، دلهای مؤمنان را به سوی حقیقت جلب کند. یکنواختی، چون پارچهای فرسوده، جاذبه دین را از میان میبرد و آن را به سوی دافعه سوق میدهد.
نقد یکنواختی در فقه و فرهنگ دینی
یکنواختی در فقه، چون رسالههای فقهی که احکام را برای همه یکسان میپندارند، و در فرهنگ دینی، چون لباس یکنواخت علما، جاذبه دین را کاهش داده و به انزوای فرهنگی منجر شده است. متن درسگفتار، با مثالی طنزآمیز از لباس علما و خارش سر ناشی از یکنواختی، بر این نقد تأکید دارد. تنوع، چون نسیمی خنک، باید در فقه و فرهنگ دینی جاری شود تا دین را از رخوت و دافعه برهاند.
برای نمونه، رسالههای فقهی که احکام را برای همه یکسان فرض میکنند، چون قالبی سخت، مانع از انعطاف دین در برابر نیازهای گوناگون جامعه میشوند. این نقد، در فقه پویا و فرهنگشناسی دینی اهمیتی بسزا دارد.
تنوع در خلقت و رفتار ائمه
تنوع، چون امری الهی، در خلقت انسانها و رفتار ائمه معصومین علیهمالسلام تجلی یافته است. ﴿ثُمَّ خَلَقْنَاكُمْ [مطلب حذف شد] : «سپس شما را بهگونههای مختلف آفريديم.» این آیه، تنوع در خلقت را نشان میدهد که باید در دین نیز بازتاب یابد. رفتار ائمه، که با گروههای مختلف (زنان، مردان، خواص، و عوام) به گونهای متفاوت و متناسب بود، الگویی برای تنوع در دینداری است.
این تنوع، چون رنگهای گوناگون در تابلویی عظیم، دین را به اثری هنری و جذاب تبدیل میکند که هر بینندهای را به سوی خود میخواند.
بخش چهارم: جاذبه تنوع در دنیا و ضعف دین در این ساحت
موفقیت دنیا در بهرهگیری از تنوع
اهل دنیا، چون بازرگانانی ماهر، با تنوع در کالاها و فناوریها، چون گوشیهای موبایل و زیورآلات، جاذبهای بیبدیل خلق کردهاند. این تنوع، چون جویباری که هر رهگذری را سیراب میکند، دلها را به سوی خود میکشد. اما اهل دین، به دلیل یکنواختی در ارائه، از این جاذبه محروم ماندهاند. برای نمونه، لباس یکنواخت علما، چون جامهای کهنه، جذابیتی برای نسل نو ندارد.
درنگ: تنوع، عامل موفقیت دنیوی است و دین برای رقابت و جذب مخاطب، نیازمند ارائهای متنوع و جذاب است.
جهان، چون باغی پر از گلهای رنگارنگ، با تنوع خود دلها را میرباید، اما دین، اگر در قالبی یکنواخت محصور شود، چون درختی بیبرگ، از جاذبه تهی میگردد.
نقد فقدان تنوع در ارائه دین
متن درسگفتار، با طنزی ظریف، به نمونههایی چون لباس یکنواخت علما و احکام فقهی یکسان اشاره میکند که دین را از جاذبه محروم کرده است. این نقد، چون آیینهای که حقیقت را بازمیتاباند، نشان میدهد که دین برای تأثیرگذاری بر جامعه، باید چون جویباری زلال، متنوع و پویا باشد.
بخش پنجم: دیان و جزای اعمال
دیان به مثابه مسئول جزا
دیان، چون قاضی عادلی که در روز جزا، حق هر کس را به کف دستش مینهد، مسئول جزای اعمال در دنیا و آخرت است. ﴿مَالِكِ يَوْمِ [مطلب حذف شد] : «[خداوند] مالك روز جزاست.» این آیه، دیان را به مثابه مسئول حسابرسی دقیق اعمال معرفی میکند. هر عملی، چون بذری که کاشته میشود، نتیجهای متناسب با خود (گندم از گندم، جو از جو) به بار میآورد.
درنگ: دیان، با حسابرسی دقیق، عدالت را در جزای اعمال تضمین میکند و هر عملی را با نتیجهای متناسب پاسخ میدهد.
دیان، چون ترازویی دقیق، اعمال را وزن میکند و عدالت را در جزا به کمال میرساند، بیآنکه حقالناس را تحت فضل الهی قرار دهد.
جزا در دنیا و آخرت
جزای اعمال، نه تنها در قیامت، بلکه در دنیا نیز جاری است. این اصل، که در ضربالمثل پارسی «از مکافات عمل غافل مشو» متجلی است، نشان میدهد که دیان، چون سایهای که از آدمی جدا نمیشود، هر عملی را با نتیجهای متناسب پیوند میزند. این مفهوم، در الهیات جزا و فلسفه اخلاق اهمیتی بنیادین دارد.
بخش ششم: نقد روشهای سنتی و پیشنهاد روش مهندسی در تحلیل قرآنی
نقد لغتشناسی سنتی
لغتنامههای سنتی، چون چشمههایی که گلآلود شدهاند، معانی دون، دين، و دیان را به درستی تمییز نداده و تنوع معانی دين را نادیده گرفتهاند. این نقد، بر ضرورت بازنگری در روشهای لغتشناسی تأکید دارد تا معانی واژگان با دقت و شفافیت تحلیل شوند.
برای نمونه، دون و دين، هرچند از یک ریشهاند، اما معانی متفاوتی دارند. دون، چون سایهای تاریک، پستی را نشان میدهد، اما دين، چون نوری درخشان، به اطاعت و دینداری اشاره دارد. این تمایز، در لغتشناسی قرآنی اهمیتی بسزا دارد.
روش مهندسی و آماری در تحلیل قرآنی
روش آماری در تحلیل واژگان قرآنی، چون معادلاتی ریاضی، نظم هستی را آشکار میکند. برای نمونه، دون با ۹۲ مورد و دين با ۶۲ مورد، قاعدهمندی واژگان قرآنی را نشان میدهد. این روش، که در درسگفتار به مثابه رویکردی مدرن و مهندسی معرفی شده، میتواند معارف قرآنی را جهانی کند و آن را چون دانههای تسبیح، به نظمی دقیق پیوند دهد.
درنگ: روش آماری در تحلیل واژگان قرآنی، چون کلیدی طلایی، نظم الهی را در کاربرد واژگان آشکار میکند و راه را برای جهانی شدن معارف قرآنی هموار میسازد.
این روش، چون نقشهای دقیق، واژگان قرآنی را در قالبی علمی و منسجم ارائه میدهد و از پراکندگی و ابهام در تحلیل جلوگیری میکند.
بخش هفتم: نفاق و دون در تاریخ دینی
نفاق به مثابه نتیجه یکنواختی
نبود تنوع در دین، چون آفتی که ریشههای درخت ایمان را میخشکاند، به نفاق و دون منجر شده است. ﴿يُشْهِدُونَ أَنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ [مطلب حذف شد] : «گواهی میدهند كه تو قطعا پيامبر خدايی، و خدا میداند كه آنان دروغگويند.» این آیه، نفاق ناشی از یکنواختی را نشان میدهد که در آن، شهادت ظاهری به رسالت، با کذب درونی همراه است.
نفاق، چون سایهای که بر نور ایمان میافتد، نتیجه استبداد دینی است که تنوع را حذف کرده و به پستی میانجامد. این اصل، در تاریخ اسلام و تحلیل رفتار منافقان اهمیتی بنیادین دارد.
مثالهای تاریخی و طنزآمیز
درسگفتار، با طنزی ظریف، به نمونههایی چون رفتار برخی طلاب در مواجهه با مراسمهای دینی اشاره میکند که به دلیل یکنواختی، به جای ایمان، به تمسخر و نفاق منجر شده است. برای نمونه، ماجرای نمازی که به جای تکبیر، با عبارات طنزآمیز خوانده شد، نشاندهنده فقدان تنوع و جاذبه در ارائه دین است. این نقد، در روانشناسی دینی و تحلیل رفتارهای مذهبی اهمیتی ویژه دارد.
جمعبندی و نتیجهگیری
اسم «دیان»، چون ستارهای در آسمان معرفت الهی، با معانی ژرف خود، از جزا و حساب تا سیطره قدرت، راه به سوی حقیقت میگشاید. این اسم کمالی، که هم جمال و هم جلال را در خود جمع کرده، در قرآن کریم با مفاهیمی چون «مالك يوم الدين» پیوند دارد و در دعاها و مأثورات جلوهگر است. تمایز میان دون (پستی) و دين (اطاعت و دینداری)، چون دو سوی یک ترازو، نظم الهی در واژگان قرآنی را نشان میدهد. تنوع در دین، چون جویباری زلال، شرط صدق و جاذبه آن است و یکنواختی، چون آفتی ویرانگر، به نفاق و پستی میانجامد. نقد یکنواختی در فقه و فرهنگ دینی، همراه با تأکید بر روش مهندسی در تحلیل قرآنی، راه را برای احیای دین و جهانی شدن معارف قرآنی هموار میسازد. این نوشتار، با تبیین دقیق این مفاهیم، تلاش کرده تا منبعی جامع و علمی برای پژوهشگران حوزه الهیات و عرفان فراهم آورد.
با نظارت صادق خادمی