در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 491

متن درس





تحلیل مفهوم «إبى» در قرآن کریم

تحلیل مفهوم «إبى» در قرآن کریم: رویکردی به اسماء الحسنی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۹۱)

دیباچه

مفهوم «إبى» به‌عنوان یکی از اسماء الحسنی، در قرآن کریم جایگاهی ویژه و عمیق دارد. این اسم، که از ماده «أبى» به معنای شدت امتناع مشتق شده، در یک مورد به‌صورت حقّی (الهی) و در دوازده مورد به‌صورت خلقی به کار رفته است. تحلیل این مفهوم در درس‌گفتار شماره ۴۹۱، ارائه‌شده توسط آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با رویکردی علمی و فاخر، به بررسی ساختار، معنا، و کاربردهای «إبى» در قرآن کریم پرداخته و با استناد به آیات و روایات، نکات کلیدی را تبیین می‌کند.

بخش نخست: تبیین مفهومی و ساختاری «إبى»

دسته‌بندی اسماء بسیط و جایگاه «إبى»

اسماء الحسنی در قرآن کریم به دو دسته جمالی و جلالی تقسیم می‌شوند که می‌توانند خاص (محدود به ظرف ضرورت‌ها) یا عام (شامل جنبه‌های حقّی و خلقی) باشند. «إبى» به‌عنوان یک اسم خاص، در ظرف ضرورت‌ها ظاهر می‌شود، اما به دلیل کاربرد خلقی گسترده‌اش، در عین حال عام نیز تلقی می‌گردد. این دوگانگی، نشان‌دهنده انعطاف‌پذیری اسماء الهی در قرآن کریم است. «إبى» با یک بار کاربرد حقّی و دوازده بار کاربرد خلقی، بیانگر محدودیت خلقی در برابر وسعت الهی است.

درنگ: «إبى» به‌عنوان صفتی جلالی و خاص، در ظرف ضرورت‌ها ظاهر می‌شود و در عین حال به دلیل کاربرد خلقی، عام تلقی می‌گردد. این دوگانگی، نشان‌دهنده عظمت الهی در برابر محدودیت خلقی است.

معنای لغوی و منطقی «إبى»

«إبى» از ماده «أبى» به معنای «شدة الامتناع» (امتناع شدید) است، نه صرف امتناع. این تمایز، در تحلیل‌های لغوی اهمیت بسزایی دارد. برخلاف برخی منابع لغوی، مانند کتاب «التحقیق»، که به‌اشتباه بیان کرده‌اند «هر امتناعی ابا است»، باید گفت: «فَكُلُّ أَبَاءٍ امْتِنَاعٌ وَلَيْسَ كُلُّ امْتِنَاعٍ أَبَاءً» (هر ابایی امتناع است، اما هر امتناعی ابا نیست). این اصلاح منطقی، معنای دقیق «إبى» را به‌عنوان امتناع قاطع و غیرقابل‌انعطاف مشخص می‌کند.

تمثیل: همان‌گونه که سنگ خارا در برابر باد و باران تسلیم نمی‌شود و استواری‌اش را حفظ می‌کند، «إبى» در ظرف الهی نشانه قاطعیت و در ظرف خلقی نشانه نقص و خشکی است.

بخش دوم: کاربردهای قرآنی «إبى»

کاربرد حقّی: قاطعیت الهی در تمامیت نور

«إبى» در قرآن کریم یک بار به‌صورت حقّی در آیه وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ [مطلب حذف شد] : «و خداوند جز این نمی‌خواهد که نورش را کامل کند») به کار رفته است. این کاربرد، نشان‌دهنده قاطعیت الهی در تحقق غایت نور حق است، که هیچ‌گونه تساهل یا تسامح در آن راه ندارد.

تحلیل: این صفت جلالی، در ظرف ضرورت‌ها ظاهر می‌شود و خداوند در این مقام، ملاحظه هیچ‌کس را نمی‌کند، حتی اگر کافران آن را نپسندند (وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ). این قاطعیت، به تمامیت نور الهی و تحقق عدالت جهانی، که در روایات به ظهور امام زمان (عج) پیوند خورده، اشاره دارد.

درنگ: ابای الهی در آیه وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ به تمامیت نور حق و ظهور بقیة الله اشاره دارد، که نشانه اقتدار قاطع الهی است.

کاربرد خلقی: نشانه نقص و محدودیت

«إبى» در دوازده مورد به‌صورت خلقی در قرآن کریم به کار رفته است، از جمله در مورد ابلیس (فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ، بقره: ۳۴)، ظالمان (وَأَبَى الظَّالِمُونَ إِلَّا كُفُورًا، ابراهیم: ۱۵)، و اکثریت مردم (وَأَبَى أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُورًا، اسراء: ۸۹). این کاربردها، ابا را به‌عنوان نشانه‌ای از نقص وجودی، خشکی، و فقدان انعطاف معرفی می‌کنند.

تحلیل: ابای خلقی، برخلاف ابای الهی، نشانه محدودیت و ناتوانی در تحول است. ابلیس، ظالمان، و اکثریت مردم به دلیل ضیق وجودی، در دام ابا گرفتار می‌شوند و از بخشش و تحول بازمی‌مانند.

عدم نسبت ابا به مؤمنان

نکته شایان توجه در قرآن کریم این است که هیچ‌یک از موارد ابای خلقی به مؤمنان نسبت داده نشده است. مؤمن، به دلیل ایمانش، از خشکی و یبوست ابا به‌دور است و دارای قدرت انفعال و تحول است.

تمثیل: مؤمن چون جویباری است که با لطافت و انعطاف، مسیر خود را در میان سنگ‌ها می‌یابد، اما موجودات ابایی چون صخره‌ای خشک و بی‌حرکت، در برابر تحول مقاومت می‌کنند.

درنگ: عدم نسبت ابا به مؤمنان در قرآن کریم، نشانه کمال ایمانی و انعطاف‌پذیری مؤمن در برابر گناهان و خطاها است.

بخش سوم: تحلیل روان‌شناختی و عرفانی «إبى»

ابا و روان‌شناسی قرآنی

در روان‌شناسی قرآنی، موجودات ابایی به‌عنوان موجوداتی خشک، فاسق، و ظالم توصیف شده‌اند که فاقد لطافت و انعطاف‌اند. این ویژگی‌ها، نشانه نقص وجودی و دوری از کمالات انسانی است.

تحلیل: قرآن کریم، با توصیف ابایی‌ها به‌عنوان موجوداتی یبس و فاقد انفعال، بر اهمیت پرورش روان‌شناختی در دینداری تأکید دارد. مؤمن، با پرورش لطافت و بخشش، از این نقص به‌دور است.

ابا و فرهنگ ایمانی

فرهنگ ایمانی، ابا را نفی می‌کند و مؤمن را به بخشش و گذشت، حتی در برابر گناهان بزرگ، دعوت می‌کند. این اصل، با روایاتی که بزرگی لطف الهی را در مقابل گناهان نشان می‌دهند، هم‌خوانی دارد.

تمثیل: همان‌گونه که خورشید با سخاوت، نور خود را بر همه می‌تاباند، مؤمن نیز با بخشش و گذشت، قلب خود را از کینه و خشکی پاک می‌کند.

ابا و تنبیه الهی در انبیا و اولیا

در مواردی نادر، انبیا و اولیا، مانند یونس (وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ [مطلب حذف شد] : «و ذوالنون هنگامی که خشمگین رفت و گمان کرد که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت»)، به ابا افتاده‌اند و خداوند فوراً آن‌ها را تنبیه کرده است. این تنبیه، نشان‌دهنده اهمیت پرهیز از ابا در فرهنگ ایمانی است.

تحلیل: این تنبیه‌ها، بر عدالت الهی و ضرورت دوری از ابا، حتی در اولیای الهی، تأکید دارند. ابای انبیا، برخلاف ابای خلقی، به نیت حق بوده، اما خداوند حتی در این موارد نیز آن‌ها را مورد تنبیه قرار داده است.

درنگ: تنبیه الهی در موارد ابای انبیا و اولیا، نشان‌دهنده اهمیت پرهیز از این صفت و تأکید بر بخشش و انعطاف در فرهنگ ایمانی است.

بخش چهارم: ارتباط «إبى» با بقیة الله و تمامیت نور

ابای الهی در آیه وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ به تمامیت نور الهی اشاره دارد که با مفهوم «بقیة الله» (بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ، هود: ۸۶) و اسم امام زمان (عج) مرتبط است. این ارتباط، «إبى» را به غایت الهی و تحقق عدالت جهانی پیوند می‌دهد.

تحلیل: تمامیت نور، در روایات به ظهور امام زمان (عج) نسبت داده شده است که نشانه قاطعیت الهی در تحقق این غایت است. «إبى» در این مقام، صفتی جلالی است که اقتدار الهی را در برابر تلاش کافران برای خاموش کردن نور حق نشان می‌دهد.

درنگ: ارتباط «إبى» با بقیة الله، این اسم را به غایت الهی و ظهور امام زمان (عج) پیوند می‌دهد، که نشانه قاطعیت الهی در تحقق عدالت جهانی است.

بخش پنجم: نقد و اصلاح تفاسیر لغوی

برخی منابع لغوی، مانند «التحقیق»، در تعریف «إبى» دچار خطای منطقی شده‌اند. برخلاف ادعای این منابع که «هر امتناعی ابا است»، باید گفت: «فَكُلُّ أَبَاءٍ امْتِنَاعٌ وَلَيْسَ كُلُّ امْتِنَاعٍ أَبَاءً». این اصلاح، دقت در تحلیل لغوی و منطقی اسماء الهی را نشان می‌دهد.

تحلیل: این اصلاح، از تفاسیر نادرست جلوگیری می‌کند و معنای دقیق «إبى» را به‌عنوان شدت امتناع و قاطعیت مشخص می‌سازد.

بخش ششم: ابا و خطر ظلم و فسق

ابای خلقی، به ظلم، فسق، و کفر منجر می‌شود و موجودات ابایی را به‌عنوان موجوداتی مضر و خطرناک معرفی می‌کند. این ویژگی، بر ضرورت دوری از ابا در روابط انسانی و اجتماعی تأکید دارد.

تمثیل: همان‌گونه که درختی خشک و بی‌برگ، حیات را از محیط خود می‌ستاند، موجودات ابایی نیز با خشکی و یبوست، به ظلم و فساد دامن می‌زنند.

درنگ: ابای خلقی، نشانه نقص وجودی و منجر به ظلم و فسق است، که بر ضرورت دوری از این صفت در روابط انسانی تأکید دارد.

جمع‌بندی

تحلیل مفهوم «إبى» در درس‌گفتار شماره ۴۹۱، عمق و اهمیت این اسم الهی را در نظام معنایی قرآن کریم روشن می‌کند. «إبى» به‌عنوان صفتی جلالی و خاص، در خداوند تنها در ظرف ضرورت تمامیت نور ظاهر می‌شود و نشانه اقتدار قاطع الهی است. در مقابل، ابای خلقی نشانه نقص، خشکی، و فقدان تحول در موجوداتی مانند ابلیس، ظالمان، و فاسقان است. عدم نسبت ابا به مؤمنان، بر کمال ایمانی و ضرورت بخشش و انعطاف در فرهنگ دینی تأکید دارد. ارتباط «إبى» با تمامیت نور و بقیة الله، این اسم را به غایت الهی و ظهور امام زمان (عج) پیوند می‌دهد. نقد تفاسیر نادرست لغوی و تأکید بر تنبیه الهی در موارد ابای انبیا، اهمیت پرهیز از این صفت را نشان می‌دهد. این تحلیل، مخاطبان را به تأمل در فرهنگ ایمانی و دوری از خشکی و یبوست ابا دعوت می‌کند تا به کمال بخشش و تحول دست یابند.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق درسگفتار، معنای اصلی «اباء» چیست؟

2. چند بار در قرآن کریم کلمه «اباء» به صورت حقی به کار رفته است؟

3. کدام آیه در درسگفتار به عنوان مصداق اباء حقی ذکر شده است؟

4. طبق درسگفتار، چرا اکثر الناس به عنوان ابایی توصیف شده‌اند؟

5. کدام گروه‌ها در درسگفتار به عنوان مصادیق اباء خلقی ذکر شده‌اند؟

6. طبق درسگفتار، مومن نمی‌تواند ابایی باشد.

7. درسگفتار بیان می‌کند که هر امتناعی اباء است.

8. اباء حقی در قرآن کریم فقط یک بار و در رابطه با تمامیت نور خدا آمده است.

9. طبق درسگفتار، انبیا هیچ‌گاه به ظرف اباء نیفتاده‌اند.

10. اباء خلقی در قرآن کریم به مومنین نسبت داده شده است.

11. تفاوت اصلی بین «اباء» و «امتناع» طبق درسگفتار چیست؟

12. چرا درسگفتار تأکید می‌کند که مومن ابایی نیست؟

13. منظور از «ظرف ضرورت» در رابطه با اباء حقی چیست؟

14. چرا اباء خلقی به ناس، ظالمون و فاسقون نسبت داده شده است؟

15. رابطه «یَتِمَّ نُورَهُ» با امام زمان در درسگفتار چگونه توضیح داده شده است؟

پاسخنامه

1. شدت امتناع و ممنوعیت

2. یک بار

3. يَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ

4. به دلیل محدودیت و خشکی وجودی

5. ابلیس، ظالمون، فاسقون

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. نادرست

11. اباء شدت امتناع است، اما هر امتناعی اباء نیست، زیرا اباء نیازمند ممنوعیت شدید است.

12. مومن دارای انفعال و تبدل است و نمی‌تواند خشک و یبس باشد، برخلاف ابلیس، ظالمون و فاسقون.

13. ظرف ضرورت یعنی جایی که خدا برای تمامیت نور خود ایستادگی می‌کند و تساهل ندارد.

14. چون این گروه‌ها به دلیل محدودیت وجودی و خشکی، قادر به انفعال و گذشت نیستند.

15. «یَتِمَّ نُورَهُ» به تمامیت نور خدا اشاره دارد که از اسمای امام زمان و بقیة‌الله است.