در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 498

متن درس





تبیین اسم موخّر در چارچوب اسماء الحسنی

تبیین اسم موخّر در چارچوب اسماء الحسنی: رویکردی قرآنی، عرفانی و روان‌شناختی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۹۸)

دیباچه

اسماء الحسنی، چونان آیینه‌هایی زلال، تجلیات ذات بی‌کران الهی را در برابر دیدگان حقیقت‌جو نمایان می‌سازند. در این میان، اسم «موخّر» با ویژگی‌های چندلایه و پیوند عمیقش با حکمت و امتنان الهی، جایگاهی ممتاز دارد. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، کوششی است برای تبیین این اسم شریف در چارچوبی علمی و تخصصی، با رویکردی تلفیقی از الهیات قرآنی، عرفان اسلامی و روان‌شناسی.

بخش نخست: مبانی نظری و لغوی اسم موخّر

ماهیت و جایگاه اسم موخّر

اسم «موخّر» از جمله اسماء فعلی پروردگار است که وصف امتنانی ذات حق را آشکار می‌سازد. این اسم، به معنای «متأخرکننده» و «صاحب تأخیرات»، بر عملی حکیمانه دلالت دارد که با لطف و حکمت الهی آمیخته است. تأخیر، در این چارچوب، نه صرفاً به معنای به تعویق انداختن، بلکه چونان فرصتی برای تنبه، اصلاح یا حتی تحقق عدالت الهی فهم می‌شود. این صفت، که در ذات الهی به‌صورت فعلی و در مخلوقات به‌صورت خلقی جلوه‌گر است، از اسماء ذاتی متمایز بوده و در انسان و حیوانات نیز نمود می‌یابد.

درنگ: اسم موخّر، به‌عنوان صفتی امتنانی، حکمت الهی را در تأخیر امور نمایان می‌سازد و فرصتی برای بازگشت یا تحقق عدالت فراهم می‌آورد.

تأخیر، صفتی کمالی است که با حکمت، صبوری و خردمندی همراه است. در انسان، این صفت به‌صورت ارادی و عقلانی، در حیوانات به‌صورت غریزی و در حق تعالی به‌صورت فعلی متجلی می‌شود. این جامعیت، نشان‌دهنده وحدت نظام خلقت و نقش تأخیر در مدیریت رفتار موجودات است.

ریشه‌شناسی لغوی

اسم «موخّر» از باب تفعیل، با ریشه «أخرَ یؤخر تأخیراً»، مشتق شده و صورت مجرد آن «آخرَ یؤخر آخرةً» است. باب تفعیل، به استمرار و تدریج در فعل اشاره دارد، که در اینجا تأخیر را عملی مستمر و حکیمانه جلوه می‌دهد. این ریشه لغوی، بر معنای به تعویق انداختن با نیت خیر یا عدالت تأکید دارد، گویی تأخیر، چونان کلیدی است که درهای حکمت الهی را می‌گشاید.

جمع‌بندی بخش نخست

اسم موخّر، با ریشه‌ای عمیق در لغت و الهیات، صفتی امتنانی و کمالی است که در نظام خلقت، از ذات الهی تا مخلوقات، جاری است. این صفت، نه تنها حکمت الهی را در مدیریت امور نمایان می‌سازد، بلکه معیاری برای سنجش عقلانیت و خردمندی در انسان و حیوانات است.

بخش دوم: تحلیل قرآنی اسم موخّر

تجلی تأخیر در آیات قرآن کریم

قرآن کریم، چونان گنجینه‌ای بی‌کران، اسم موخّر را در آیات متعدد با زمینه‌های متفاوت متجلی ساخته است. این آیات، تأخیر الهی را گاه به‌صورت امتنانی کمالی (برای تنبه و اصلاح) و گاه به‌صورت امتنانی عقوبتی (برای تحقق عذاب) به تصویر می‌کشند.

یکی از آیات کلیدی، آیه ۱۰ سوره ابراهیم است:

قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى

ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): «پیامبرانشان گفتند: آیا در خدا شک است، پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین؟ شما را دعوت می‌کند تا گناهانتان را بیامرزد و تا مدتی معین مهلتتان دهد.»
در این آیه، «يُؤَخِّرَكُمْ» به تأخیر امتنانی با جنبه عقوبتی اشاره دارد، زیرا اجل مسمی، پایان مهلت و آغاز عذاب است. این تأخیر، فرصتی است که گویی چونان پلی میان لطف و قهر الهی گسترده شده است.

آیه ۴ سوره نوح نیز به همین سیاق است:

يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لَا يُؤَخَّرُ

ترجمه: «تا از گناهانتان بیامرزد و شما را تا زمانی معین مهلت دهد. هنگامی که اجل خدا فرا رسد، تأخیر نمی‌پذیرد.»
این عدد، تأخیر را امتنانی جلالی و قهری می‌داند، زیرا با آمدن اجل، عذاب حتمی است.

درنگ: تأخیر الهی در قرآن کریم، گاه برای تنبه و بازگشت به سوی خیر (امتنان کمالی) و گاه برای تحقق عدالت و عذاب (امتنان عقوبتی) است.

آیه ۶۱ سوره نمل، تأخیر را به‌صورت امتنانی کمالی نشان می‌دهد:

وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ مَا تَرَكَ عَلَيْهَا مِن دَابَّةٍ وَلَكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى

ترجمه: «و اگر خدا مردم را به ستمشان مؤاخذه می‌کرد، هیچ جنبنده‌ای بر روی زمین باقی نمی‌گذاشت، ولی آنها را تا مدتی معین مهلت می‌دهد.»
این موضوع، تأخیر را فرصتی برای گرایش به خیر و اصلاح می‌داند، که حکمت را در مدیریت خلقت نشان می‌دهد.

تأخیر و غفلت انسانی

تأخیر الهی، گاه به غفلت انسان منجر می‌شود، زیرا حکمت آن را درک نمی‌کند. آیه ۸ سوره هود به این حقیقت اشاره دارد:

وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَىٰ أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ لَيَقُولُنَّ مَا يَحْبِسُهُ

ترجمه: «و اگر عذاب را از آنان تا زمانی معین به تأخیر اندازیم، حتماًاً می‌گویند: چه چیز آن را بازمی‌دارد؟»
کافران، تأخیر عذاب را درک می‌کنند، اما به‌جای بهره‌مندی از آن، در غفلت فرو می‌روند و گمان می‌کنند عذاب منتفی شده است.

جمع‌بندی بخش دوم

قرآن کریم، اسم موخّر را در آیات متعدد با دو چهره امتنانی کمالی و عقوبتی به تصویر کشیده است. این تأخیر، گاه فرصتی برای اصلاح و گاه مقدمه‌ای برای عذاب است. غفلت انسان از حکمت این تأخیر، او را از بهره‌مندی از امتنان الهی محروم می‌سازد.

بخش سوم: ابعاد عرفانی و روان‌شناختی اسم موخّر

ذکر یا موخّر و آثار عرفانی

در عرفان اسلامی، ذکر اسماء الهی، مانند آبی زلال، روان انسان را جلا می‌بخشد. ذکر «یا موخّر»، با تقویت تعقل، طمانینه و درایت، انسان را به سوی حکمت و خردمندی هدایت می‌کند. این ذکر، به‌ویژه در قالب‌های یک‌به‌سه، سه‌به‌یک یا دوبه‌دو، اثرات درمانی بر اضطراب، وسواس و ترس دارد. گویی این ذکر، مانند کلیدی است که قفل‌های پنهان روان را می‌گشاید و آرامش را به ارمغان می‌آورد.

درنگ: ذکر یا موخّر، با ایجاد طمانینه و تقویت حکمت، اثرات درمانی بر روان انسان دارد و او را از اضطراب و وسواس رهایی می‌بخشد.

این اسم، در علوم غریبه نیز جایگاهی ویژه دارد. موخّر، با موکل خویش، قادر است طلسمات را بشکند یا ببندد، که در تأنی یا اجل متجلی می‌شود. این ویژگی، پیوند عمیق این اسم با حکمت الهی را نشان می‌دهد.

تأخیر در روان‌شناسی و رفتارشناسی

تأخیر، در روان‌شناسی مدرن، معیاری برای عقلانیت و خردمندی است. انسانی که فرصت می‌طلبد یا به دیگران فرصت می‌دهد، عاقل و حکیم است. در مقابل، عجله، نشانه‌ای از بی‌عقلی و سبکسری است. این اصل، در رفتار حیوانات نیز تأیید می‌شود. گاو، با تأنی در حرکت، حکمت غریزی خود را نشان می‌دهد، در حالی که الاغ، با عجله، از این صفت بی‌بهره است. این تمثیل، مانند آیینه‌ای، تفاوت‌های عقلانی موجودات را بازتاب می‌دهد.

تأخیر در عبادات و آمادگی معنوی

در عبادات اسلامی، تأخیر و تهیئه، نقش محوری دارند. اذان و اقامه، مانند دروازه‌هایی به سوی نماز، فرصتی برای آمادگی معنوی فراهم می‌کنند. اذن دخول در حرم نیز، به طلب فرصت و تهیئه برای ورود به فضای قدسی اشاره دارد. این ساختار، تأخیر را مانند پلی به سوی تمرکز و حضور قلب در عبادت معرفی می‌کند.

جمع‌بندی بخش سومین

اسم موخّر، در بعد عرفانی، با ذکر خود، روان انسان را صیقل می‌دهد، و در روان‌شناسی، معیاری برای عقلانیت است. این صفت، در عبادات و رفتار موجودات، حکمت جاری در خلقت را نمایان می‌سازد.

بخش چهارم: نقدهای فرهنگی و اجتماعی

غفلت از اسم موخّر

اسم موخّر، به‌رغم اهمیتش، در فرهنگ دینی جامعه کمتر شناخته شده و از چشم افتاده است. این غفلت، نشانه‌ای از کم‌توجهی به اسم‌های بسیط و کاربردی است که می‌توانند زندگی معنوی انسان را غنا بخشند.

نقد سوءاستفاده از دین

سوءاستفاده از دین برای فال‌گیری و تجارت، آن را به سطح کاسبی تنزل می‌دهد. این پدیده، که گاهی در قالب معرکه‌گیری و فال‌گیری خیابانی جلوه‌گر می‌شود، قداست دین را خدشه‌دار می‌کند. دین، مانند گوهری گران‌بهاست که باید از دسترس کاسب‌کاران و سودجویان حفظ شود.

درنگ: غفلت از اسم موخّر و سوءاستفاده از دین، ضرورت احیای معرفت اسم‌ها و حفظ قداست دینی را برجسته می‌سازد.

جمع‌بندی بخش چهارم

غفلت از اسم موخّر و سوءاستفاده از دین، دو چالش فرهنگی هستند که نیازمند احیای معرفت دینی و حفظ اصالت معنوی‌اند. این نقدها، بر ضرورت هوشیاری در برابر تحریفات دینی تأکید دارند.

نتیجه‌گیری نهایی

اسم موخّر، مانند نگینی در تاج اسم‌های حسنی، حکمت را در تأخیر امور نمایان می‌داند. این صفت، در قرآن کریم، گاهی را برای فرصت اصلاح و گاهی را مقدمه‌ای برای عذاب فراهم می‌کند. در عرفان، ذکر یا موخّر، روان را به سوی طمانینه و حکمت هدایت می‌کند، و در روان‌شناسی، معیری برای عقلانیت است. تأخ، در رفتار انسان، حیوانات و حتی گیاهان، نشان‌دهنده وحدت حکمت جاری در خلقت است. نقد غفلت از این اسم و سوءاستفاده از دین، بر ضرورت احیای معرفت دینی تأکید دارد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. اسم 'موخر' در قرآن کریم به چه معنایی به کار رفته است؟

2. کدام آیه به صراحت به صفت 'موخر' در معنای تأخیر به اجل مسمی اشاره دارد؟

3. صفت 'موخر' در چه موجوداتی به عنوان صفت کمالی ذکر شده است؟

4. تأخیر در صفت 'موخر' به چه منظوری ممکن است انجام شود؟

5. کدام سوره به صفت 'موخر' در معنای تأخیر به اجل مسمی اشاره دارد؟

6. اسم 'موخر' از اسمای ذاتی خداوند است.

7. صفت 'موخر' در حیوانات به صورت طبیعی و در انسان به صورت ارادی است.

8. تأخیر در صفت 'موخر' همیشه به معنای لطف الهی است.

9. انسان عاقل از صفت 'موخر' برای ایجاد فرصت و تأنی استفاده می‌کند.

10. تأخیر در اجل مسمی به معنای تمدید فرصت پس از فرا رسیدن آن است.

11. تفاوت اصلی بین تأخیر لطفی و تأخیر حیله‌ای در صفت 'موخر' چیست؟

12. چرا صفت 'موخر' به عنوان صفت حکمت‌آمیز معرفی شده است؟

13. منظور از 'اجل مسمی' در آیات مرتبط با 'موخر' چیست؟

14. چگونه صفت 'موخر' در عبادات مانند نماز تجلی می‌یابد؟

15. چرا تأخیر در عذاب الهی به اجل مسمی حکمت‌آمیز است؟

پاسخنامه

1. تأخیر و فرصت دادن

2. وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَىٰ أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ

3. انسان، حیوانات و خداوند

4. برای لطف یا حیله

5. سوره ابراهیم

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. تأخیر لطفی برای متنبه شدن و فرصت دادن به انسان است، در حالی که تأخیر حیله‌ای برای افزایش گناه و آشکار شدن گرفتاری است.

12. زیرا 'موخر' با ایجاد فرصت، امکان تأمل و تصمیم‌گیری عاقلانه را فراهم می‌کند.

13. 'اجل مسمی' به معنای زمان تعیین‌شده برای پایان فرصت یا مرگ است.

14. صفت 'موخر' در عبادات با ایجاد آمادگی از طریق اذان، اقامه و نیت قبل از نماز تجلی می‌یابد.

15. زیرا این تأخیر فرصتی برای بازگشت به خیر یا افزایش گناه فراهم می‌کند.