در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 435

متن درس

 

کتاب اسما و صفات الهی: تبیین معنای رضا در قرآن کریم و کاربرد آن در خودسازی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۳۵)

دیباچه

اسم «رضا»، چونان گوهری درخشان در میان اسمای حسنای الهی، تجلی رضایت باطنی پروردگار و آینه‌ای برای خودشناسی انسان است. این صفت قلبی، که هم در ذات حق تعالی و هم در نفوس انسانی ظهور می‌یابد، نه‌تنها از منظر الهیاتی، بلکه به‌عنوان ابزاری برای خودسازی و اصلاح نفس، اهمیتی بسزا دارد. درس‌گفتار شماره ۴۳۵ آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با رویکردی نقادانه به تعاریف سنتی و با استناد به قرآن کریم، معنای رضا را از معانی ناقص و سطحی چون «عدم کراهت» یا «اراده» متمایز ساخته و آن را به «وفق الفعل مع المیل» یا «وفق المیل إلى الفعل» تعریف می‌کند. این اثر، به تبیین این صفت الهی و کاربرد عملی آن در خودشناسی و تحقق جامعه رحمانی می‌پردازد.

بخش اول: چالش‌های معنایی رضا در منابع سنتی

تبیین معنای رضا در زبان و عرف

در زبان فارسی، واژه «رضا» گاه به خشنودی، گاه به پذیرش و گاه به اراده معنا می‌شود، اما این معانی، به دلیل ابهام و کلی‌گویی، از دقت علمی برخوردار نیستند. رضایت، چونان نسیمی که دل را نوازش می‌دهد، حالتی باطنی است که نمی‌توان آن را به سادگی به مفاهیم ظاهری فروکاست. در قرآن کریم، آیاتی چون رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ [مطلب حذف شد] : خداوند از آنان خشنود است و آنان نیز از او خشنودند) به این صفت الهی و انسانی اشاره دارند، اما معنای دقیق آن نیازمند کاوشی عمیق‌تر است.

نقد تعریف مفردات راغب

راغب اصفهانی در مفردات، رضا را به «عدم کراهت» (لا یکره ما یجری به قضائه) تعریف کرده و رضایت بنده از خدا را به معنای نداشتن نفرت از قضای الهی دانسته است. این تعریف، اگرچه در نگاه نخست ساده و روشن می‌نماید، اما چونان شاخه‌ای بی‌برگ، از عمق و جامعیت خالی است. عدم کراهت می‌تواند به حالت «لابشرط» اشاره کند؛ حالتی که نه رضایت در آن است و نه کراهت. به تعبیر دیگر، ممکن است انسان نه از چیزی خشنود باشد و نه نفرت داشته باشد، مانند حالتی که در امور مباح نه امری باشد و نه نهی. این نقص در تعریف، نشان‌دهنده دشواری‌های تبیین صفات قلبی در منابع سنتی است.

درنگ: تعریف رضا به «عدم کراهت» ناقص است، زیرا رضایت، صفتی مثبت و باطنی است که فراتر از نبود کراهت، به انطباق میل باطنی با فعل یا ذات اشاره دارد.

نقد دیدگاه فخر رازی

فخر رازی در شرح اسمای الهی، رضا را از جمله اسم‌هایی می‌داند که در آن علم دخیل است و برخی متکلمان آن را با اراده یکی پنداشته‌اند. او با استناد به آیه وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ [مطلب حذف شد] : و او برای بندگانش کفر را نمی‌پسندد)، رضا را از اراده متمایز می‌کند. اما استدلال وی ناتمام است، زیرا اراده الهی به کفر را نمی‌توان به معنای جبری آن اثبات کرد. آیه يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ [مطلب حذف شد] : هر که را بخواهد گمراه و هر که را بخواهد هدایت می‌کند) به اقتضای طبیعی و معلول اعمال انسان اشاره دارد، نه اراده‌ای جبری. بنابراین، تمایز رضا و اراده، نیازمند تبیینی دقیق‌تر است.

جمع‌بندی بخش اول

چالش‌های معنایی رضا در منابع سنتی، ریشه در فقدان رویکرد روان‌شناختی و کادر عملی دارد. تعریف‌هایی چون «عدم کراهت» یا «یکی دانستن با اراده»، از جامعیت لازم برخوردار نیستند و نمی‌توانند عمق این صفت قلبی را نمایان سازند. برای فهم دقیق‌تر، باید به تعریفی جامع‌تر روی آورد که هم جنبه‌های ذاتی و هم جنبه‌های فعلی رضا را در بر گیرد.

بخش دوم: تعریف دقیق رضا و ابعاد آن

رضا به مثابه صفت قلبی

رضا، چونان نوری که از دل می‌تابد، صفتی قلبی است که در باطن انسان و ذات حق تعالی ظهور می‌یابد. این صفت، به «وفق الفعل مع المیل» یا «وفق المیل إلى الفعل» تعریف می‌شود؛ یعنی انطباق فعل خارجی با میل باطنی یا تعلق میل به آن فعل. این تعریف، رضا را از مفاهیمی چون اراده، اختیار یا سکوت متمایز می‌سازد. به عنوان مثال، سکوت در عرف گاه به رضایت تعبیر می‌شود، اما سکتا ممکن است از ترس، خجالت یا عدم کراهت ناشی شود، نه لزوماً از رضایت.

نکته: رضا، صفتی قلبی است که به انطباق میل باطنی با فعل یا ذات اشاره دارد و از اراده، اختیار یا سکتا متمایز است، زیرا این‌ها ممکن است بدون دلبستگی باطنی رخ دهند.

ابعاد ذاتی و فعلی رضا

رضا، هم صفتی ذاتی است که به ذات یا صفات غیرفعلی تعلق می‌گیرد و هم صفتی فعلی که به فعل خارجی متعلق است. در ذات حق تعالی، خداوند راضٍ لذاته (راضی به ذات خود)، راضٍ لصفاته (راضی به صفات خود) و راضٍ لأفعاله (راضی به افعال خود) است. همچنین، رضایت الهی می‌تواند به افعال بندگان تعلق گیرد، چنان‌که در آیه رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ (سوره بینه، آیه ۸) آمده است. در انسان نیز، رضا می‌تواند به فعل (مانند رضایت از کار نیک)، صفت (مانند رضایت از استعداد) یا ذات (مانند رضایت از طهارت نفس) تعلق گیرد.

رضا به‌عنوان صفت مشترک حقی و خلقی

رضا، چونان جویباری که از سرچشمه حق به سوی خلق جاری است، صفتی مشترک میان خدا و مخلوقات است. این صفت، نه مختص پروردگار است و نه تنها به مؤمنان محدود می‌شود، بلکه در غیرمؤمنان نیز به‌صورت محدود ظهور می‌یابد. با این حال، غیرمؤمنان به دلیل زندگی قسری و آلوده، کمتر به این صفت دست می‌یابند، چنان‌که فقیر کمتر به مال می‌رسد. آیه وَالَّذِينَ كَفَرُوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ [مطلب حذف شد] : و کسانی که کفر ورزیدند، اعمالشان را خداوند تباه کرد) به این حقیقت اشاره دارد که کفر، مانع انطباق میل و فعل می‌شود.

جمع‌بندی بخش دوم

رضا، صفتی قلبی، مشترک و چندبُعدی است که هم به ذات و صفات و هم به افعال تعلق می‌گیرد. تعریف آن به «وفق الفعل مع المیل»، این صفت را از معانی ناقص متمایز کرده و زمینه را برای کاربرد عملی آن در خودسازی فراهم می‌سازد.

بخش سوم: کاربرد عملی رضا در خودسازی

رضا به مثابه معیار خودشناسی

رضا، چونان آینه‌ای صاف، معیاری برای خودشناسی است. انسان با سنجش میزان رضایت خود، می‌تواند موفقیت‌ها و مشکلاتش را شناسایی کند، همان‌گونه که فلزی در اسید آزمایش می‌شود تا میزان خلوص آن آشکار گردد. آیه وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ [مطلب حذف شد] : و چون به انسان زیانی رسد، پروردگارش را می‌خواند) نشان می‌دهد که انسان در تنگنا، به سوی حقیقت بازمی‌گردد و رضا می‌تواند او را به این حقیقت رهنمون شود.

نکته: آزمایش مکرر رضا، مانند آزمودن فلز در اسید، میزان موفقیت و مشکلات انسان را آشکار می‌کند و او را به اصلاح نفس هدایت می‌نماید.

روش تست رضا

برای بهره‌گیری از رضا در خودسازی، انسان باید میزان رضایت خود را در موقعیت‌های مختلف آزمایش کند. این آزمایش، که می‌توان آن را به کشت میکروبی در آزمایشگاه تشبیه کرد، نیازمند تکرار و دقت است تا خطاها به حداقل برسد. انسان باید خود را در موقعیت‌هایی قرار دهد که رضایت یا عدم رضایتش آشکار شود و سپس، با تحلیل نتایج، به رفع مشکلات بپردازد. این روش، نه‌تنها به خودشناسی، بلکه به اصلاح نفس و تحقق صفا و موفقیت منجر می‌شود.

جمع‌بندی بخش سوم

رضا، به‌عنوان معیاری عملی برای خودشناسی، انسان را به شناسایی و رفع مشکلاتش رهنمون می‌سازد. آزمایش مکرر این صفت، چونان معلمی دانا، راه اصلاح نفس و نیل به کمال را هموار می‌کند.

بخش چهارم: نقد فقدان کادر عملی در علوم اسلامی

چالش‌های علوم اسلامی در تبیین رضا

علوم اسلامی، به دلیل فقدان کادر عملی، در تبیین صفاتی چون رضا به تعاریف ناقص و غیرکاربردی بسنده کرده‌اند. تعریف‌هایی مانند «عدم کراهت» یا «اعطای ثواب»، چونان ابزارهایی کند، از کارایی لازم برخوردار نیستند. آیه وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ [مطلب حذف شد] : و خدا را چنان‌که شایسته است، نشناختند) به این حقیقت اشاره دارد که شناخت ناقص، مانع بهره‌گیری عملی از صفات الهی می‌شود.

نیاز به روان‌شناسی دینی

فهم صفات قلبی چون رضا، نیازمند رویکردی روان‌شناختی است. بدون این رویکرد، معانی اسماء به سطحی‌نگری گرفتار می‌شوند، چنان‌که قاضی بدون فهم روان‌شناسی، فریب می‌خورد. منابع سنتی، به دلیل فقدان این نگاه، نتوانسته‌اند رضا را به‌درستی تبیین کنند و آن را به معانی ناقص فروکاسته‌اند.

نکته: فهم رضا، به روان‌شناسی دینی نیاز دارد، زیرا این صفت قلبی، بدون تحلیل باطنی، به معانی ناقص مانند «عدم کراهت» تقلیل می‌یابد.

جمع‌بندی بخش چهارم

فقدان کادر عملی و رویکرد روان‌شناختی در علوم اسلامی، مانع تبیین دقیق و کاربردی صفاتی چون رضا شده است. برای رفع این نقص، باید به آزمایش عملی و تحلیل باطنی روی آورد.

بخش پنجم: راهکارهای تحقق جامعه رحمانی

نقد فرهنگ قسری

فرهنگ قسری و آلوده، چونان غباری که آینه دل را تیره می‌کند، انسان را از رضا دور ساخته و به کراهت و سخط سوق می‌دهد. آیه أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ [مطلب حذف شد] : فزون‌طلبی، شما را سرگرم کرد) به این حقیقت اشاره دارد که دنیاپرستی، مانع انطباق میل و فعل می‌شود. این فرهنگ، رضایت را به خودراضی بودن (جهل) فرومی‌کاهد، که به نارضایتی از دیگران منجر می‌شود.

راهکارهای اصلاحی

برای تحقق جامعه رحمانی، باید به سه راهکار اساسی توجه کرد: نخست، آزمایش مکرر رضا برای شناسایی و رفع مشکلات؛ دوم، بهره‌گیری از روان‌شناسی دینی برای فهم عمیق‌تر اسماء؛ سوم، دوری از فرهنگ قسری و پرورش فضایل اخلاقی، چنان‌که در حدیث «تخلقوا بأخلاق الله» آمده است. این راهکارها، انسان را به صفا، موفقیت و قرب الهی رهنمون می‌سازند.

جمع‌بندی بخش پنجم

تحقق جامعه رحمانی، در گرو اصلاح فرهنگ قسری، آزمایش عملی رضا و بهره‌گیری از روان‌شناسی دینی است. این راهکارها، زمینه‌ساز ظهور رضایت الهی و انسانی در جامعه خواهند بود.

نتیجه‌گیری نهایی

اسم رضا، چونان گوهری درخشان در گنجینه اسمای حسنای الهی، صفتی قلبی و مشترک است که هم در ذات حق تعالی و هم در نفوس انسانی ظهور می‌یابد. این صفت، به «وفق الفعل مع المیل» تعریف می‌شود و از معانی ناقص چون «عدم کراهت» یا «اراده» متمایز است. رضا، هم ذاتی (راضی به ذات یا صفات) و هم فعلی (راضی به فعل) است و در خدا، مؤمنان و حتی غیرمؤمنان (به‌صورت محدود) تحقق می‌یابد. آزمایش مکرر رضا، معیاری برای خودشناسی و اصلاح نفس است که انسان را به صفا و موفقیت رهنمون می‌سازد. نقد منابع سنتی نشان داد که فقدان کادر عملی و روان‌شناسی دینی، مانع تبیین دقیق این صفت شده است. برای تحقق جامعه رحمانی، باید با آزمایش رضا، بهره‌گیری از روان‌شناسی و دوری از فرهنگ قسری، به سوی کمال گام برداشت. این اثر، با تبیین جامع رضا، گامی در جهت احیای علوم اسلامی و خودسازی دینی است.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن، معنای اصلی 'رضا' در لغت چیست؟

2. کدام یک از موارد زیر طبق متن به عنوان صفتی قلبی برای 'رضا' ذکر شده است؟

3. طبق متن، رضا در قرآن کریم بیشتر به چه کسانی نسبت داده شده است؟

4. کدام آیه قرآنی در متن به عنوان نشانه‌ای از رضا ذکر شده است؟

5. طبق متن، کدام مفهوم با 'رضا' در تضاد قرار می‌گیرد؟

6. طبق متن، رضا به معنای عدم کراهت است و برابر با رضایت نیست.

7. رضا در قرآن کریم صفتی است که فقط به خداوند اختصاص دارد.

8. طبق متن، رضا صفتی قلبی است که هم در خداوند و هم در مخلوقات یافت می‌شود.

9. انسان ممکن است به فعلی اراده داشته باشد اما راضی نباشد.

10. طبق متن، رضا به معنای اعطای ثواب از سوی خداوند است.

11. چرا طبق متن، تعریف رضا به عنوان عدم کراهت ناکافی است؟

12. تفاوت اصلی بین رضا و اراده طبق متن چیست؟

13. چرا غیرمومنین طبق متن کمتر دارای صفت رضا هستند؟

14. طبق متن، رضا چگونه به عنوان یک صفت فعلی تعریف می‌شود؟

15. چگونه صفت رضا می‌تواند به انسان در شناخت مشکلاتش کمک کند؟

پاسخنامه

1. وفق الفعل مع المیل

2. خشنودی باطنی

3. مومنین

4. ان تشکروا یرض لکم

5. سخط

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. درست

10. نادرست

11. زیرا ممکن است فردی کراهت نداشته باشد اما راضی هم نباشد، یعنی در حالت لا بشرط باشد.

12. رضا وفق الفعل مع المیل است، در حالی که اراده ممکن است برای غرض باشد بدون میل باطنی.

13. چون زندگی آن‌ها اغلب قهری، آلوده و بدون وفق با میل باطنی است.

14. رضا صفتی است که به فعل خارجی متعلق می‌شود و با میل باطنی هماهنگ است.

15. انسان با سنجش میزان رضایت خود می‌تواند موفقیت‌ها و مشکلاتش را شناسایی و رفع کند.