در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 447

متن درس

 

کتاب اسما و صفات الهی: روان‌شناسی قرآنی حب و کراهت و تفاوت‌های ماهوی انسان‌ها

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۴۷)

دیباچه

صفات نفسانی حب و کراهت، چونان دو بال روح انسانی، در ساحت وجود آدمی و در نسبت با حق تعالی، نقشی بنیادین ایفا می‌کنند. این صفات، که در آیات قرآن کریم به‌گونه‌ای ژرف و دقیق تبیین شده‌اند، نه‌تنها در فهم حقیقت وجودی انسان، بلکه در بازسازی علوم دینی و تحقق جامعه‌ای رحمانی اهمیتی بی‌بدیل دارند. درس‌گفتار شماره ۴۴۷ آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با رویکردی روان‌شناختی و قرآنی، به تحلیل تفاوت‌های ماهوی انسان‌ها در قالب دو گروه حبّی و کرهی پرداخته و با نقدی صریح بر فقدان تحقیقات علمی در حوزه‌های دینی، ضرورت ایجاد آزمایشگاه‌های قرآنی را برای اثبات قواعد روان‌شناختی استخراج‌شده از قرآن کریم مطرح می‌سازد. حب، به‌عنوان صفتی ذاتی و غالب در خلقت، و کراهت، به‌مثابه امری فعلی و تربیتی، در این درس‌گفتار با استناد به آیات قرآنی و تمثیلاتی عمیق بررسی شده‌اند. این اثر، به تبیین روان‌شناسی قرآنی حب و کراهت، نقد عقب‌ماندگی علوم دینی و ارائه راهکارهایی برای نوسازی آن‌ها می‌پردازد.

بخش اول: ماهیت حب و کراهت در روان‌شناسی قرآنی

تبیین حب و کراهت به‌مثابه صفات نفسانی

حب و کراهت، چونان دو سوی یک طیف در روان آدمی، صفاتی‌اند که در نسبت انسان با خود، دیگران و حق تعالی ظهور می‌یابند. قرآن کریم، این صفات را به‌عنوان ویژگی‌هایی عام معرفی می‌کند که هم در ساحت الهی و هم در ساحت خلقی متجلی می‌شوند: وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ [مطلب حذف شد] : ولی خداوند ایمان را محبوب شما کرد و آن را در دل‌هایتان آراست) و كَرِهَ اللَّهُ انْبِعَاثَهُمْ [مطلب حذف شد] : و خداوند برانگیختن آنان را ناپسند داشت). حب، صفتی است که به انبساط نفس و گرایش به خیر و زیبایی منجر می‌شود، در حالی که کراهت، به انقباض نفس و دوری از شر و ناهنجاری اشاره دارد. این صفات، نه‌تنها در انسان به‌صورت حالات نفسانی، بلکه در خداوند به‌صورت تعینات فعلی ظهور می‌یابند، با این تفاوت که کراهت الهی، به اعمال منفی خلق تعلق می‌گیرد، نه به ذات آن‌ها.

تفاوت‌های ماهوی انسان‌ها در حب و کراهت

انسان‌ها، چونان موجوداتی با نوعیت‌های متمایز، در گرایش به حب و کراهت تفاوت‌های بنیادین دارند. برخی انسان‌ها، که در این درس‌گفتار «حبّی» نامیده شده‌اند، به کمترین زمینه خوشایندی نشان می‌دهند و با دلی وسیع و ادراکی ژرف، به سوی خیر و زیبایی گرایش دارند. در مقابل، انسان‌های «کرهی»، با نفسی خشک و بسته، به سرعت به ناهنجاری‌ها کراهت می‌ورزند و به قساوت نزدیک می‌شوند. این تفاوت، چونان تمایز میان گاو و خر در عالم حیوانات، نشان‌دهنده نوعیت‌های متمایز انسانی است. قرآن کریم، این تفاوت را در آیه‌ای تبیین می‌کند: إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ [مطلب حذف شد] : گرامی‌ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست). انسان حبّی، مانند اولیای الهی، با انبساط و شفافیت، به کمال نزدیک است، در حالی که انسان کرهی، با محدودیت ادراک، از آن دور می‌افتد.

درنگ: انسان‌ها در ذاتشان به حبّی (منبسط، محبت‌پذیر، شفاف) و کرهی (خشک، بسته، قساوتمند) تقسیم می‌شوند. این تفاوت، چونان نوعیت‌های متمایز حیوانات، ماهوی و بنیادین است.

نقد فقدان رویکرد روان‌شناختی در علوم دینی

علوم دینی، به دلیل تمرکز بر محسوسات و فروگذاردن معقولات روان‌شناختی، چونان باغی که از آب معرفت محروم مانده، از بالندگی بازمانده‌اند. قرآن کریم، با ارائه قواعد روان‌شناختی دقیق، چونان گنجینه‌ای از دانش الهی، نیازمند استخراج و تبیین علمی است: وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ [مطلب حذف شد] : و خدا را چنان‌که شایسته است، نشناختند). فقدان تحقیقات علمی در حوزه‌های دینی، قرآن کریم را از جایگاه کارگشای خود در حل مسائل انسانی محروم ساخته است. این درس‌گفتار، با نقدی صریح، بر ضرورت بازسازی علوم دینی با رویکردی روان‌شناختی تأکید می‌ورزد.

جمع‌بندی بخش اول

حب و کراهت، صفاتی نفسانی‌اند که در انسان و خداوند با متعلقات متفاوت ظهور می‌یابند. انسان‌ها، به حبّی و کرهی تقسیم می‌شوند و این تفاوت، ماهوی و بنیادین است. نقد فقدان رویکرد روان‌شناختی در علوم دینی، ضرورت بازنگری در روش‌های علمی و استخراج قواعد قرآنی را آشکار می‌سازد.

بخش دوم: ویژگی‌های انسان‌های حبّی و کرهی

انسان حبّی: تجلی انبساط و شفافیت

انسان حبّی، چونان چشمه‌ای زلال که از دل کوه می‌جوشد، با دلی وسیع و ادراکی ژرف، به کمترین زمینه خوشایندی نشان می‌دهد. او، مانند اولیای الهی، با انبساط و شفافیت، به سوی خیر و زیبایی گرایش دارد و حتی در مواجهه با ناهنجاری‌ها، دیر به قساوت می‌رسد. قرآن کریم، این ویژگی را در توصیف نفس مطمئنه بازتاب داده است: يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ [مطلب حذف شد] : ای نفس مطمئنه). انسان حبّی، حتی در عصبانیت، از قتل و خشونت پرهیز می‌کند و عشق در او غالب است. این صفت، او را به مقام قرب الهی رهنمون می‌سازد.

انسان کرهی: نمود خشکی و قساوت

در مقابل، انسان کرهی، چونان خاک خشک و ترک‌خورده، با نفسی بسته و ادراکی محدود، به سرعت به قساوت می‌رسد. قرآن کریم، این ویژگی را در توصیف قوم‌های قاسیه‌القلب تبیین می‌کند: وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً [مطلب حذف شد] : و دل‌هایشان را سخت کردیم). انسان کرهی، حتی به مال دنیا عشق نمی‌ورزد و برای امور ناچیز، مانند گربه‌اش، ممکن است به قتل متوسل شود. این محدودیت ادراک، او را از قرب الهی دور و به بیماری‌های نفسانی نزدیک می‌سازد.

درنگ: انسان حبّی، با انبساط و شفافیت، به خیر گرایش دارد و دیر به ناهنجاری تن می‌دهد، در حالی که انسان کرهی، با خشکی و قساوت، به سرعت به شر نزدیک می‌شود.

تفاوت متعلقات حب و کراهت

متعلقات حب و کراهت، چونان شاخه‌های درختی که از ریشه‌های متفاوت می‌رویند، در انسان‌های حبّی و کرهی متمایزند. انسان حبّی به ایمان و خوبی‌ها گرایش دارد: وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ [مطلب حذف شد] )، در حالی که انسان کرهی به شر و کفر کراهت یا گرایش نشان می‌دهد: كَرِهُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ [مطلب حذف شد] : و آنچه را که خدا نازل کرده بود، ناپسند داشتند). این تفاوت، به تربیت و معرفت بستگی دارد، مانند راننده‌ای که از سرعت لذت می‌برد و دیگری که از آن هراس دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

انسان‌های حبّی و کرهی، با ویژگی‌های متمایز انبساط و قساوت، در گرایش به حب و کراهت تفاوت دارند. انسان حبّی، به خیر و زیبایی نزدیک و انسان کرهی به شر و ناهنجاری متمایل است. این تفاوت‌ها، به تربیت و متعلقات وابسته‌اند و زمینه‌ساز تحلیل روان‌شناختی انسان در قرآن کریم هستند.

بخش سوم: غلبه حب بر کراهت در خلقت

حب: صفت غالب و ذاتی خلقت

حب، چون نوری که آسمان خلقت را روشن می‌کند، صفتی ذاتی و غالب در عالم است. قرآن کریم، با تکرار واژه «يحبّ» در ۴۱ مورد، این غلبه را تأیید می‌کند، در حالی که کراهت با تنها ۸ مورد، در اقلیت قرار دارد. این ساختار خلقتی، نشان‌دهنده آن است که عالم با حب آفریده شده و محبت، مانند جریانی زلال، در تمامی موجودات جاری است. آیاتی چون لِيُظَهْرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ [مطلب حذف شد] : تا آن را بر همه دین‌ها غالب گرداند، هرچند که مشرکان را ناخوش آید) نشان می‌دهند که حب، به خیر و ایمان گره خورده است.

کراهت: صفتی فعلی و تربیتی

کراهت، برخلاف حب، چون سایه‌ای که بر نور می‌افتد، صفتی فعلی و وابسته به اعمال منفی است. قرآن کریم، کراهت را به کفر، شر، معاهت و جنایت پیوند می‌زند: لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ [مطلب حذف شد] : تا حق را استوار و باطل را نابود کند، هرچند گنهکاران را ناخوش آید). کراهت الهی، مانند كَرِهَ اللَّهُ انْبِعَاثَهُمْ (سوره توبه، آیه ۴۶)، به نفاق و خرابکاری خلقی تعلق می‌گیرد و نه به ذات خلق. در انسان، کراهت از مردارخواهی یا ناهنجاری‌ها نشأت می‌گیرد: أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ (سوره حجرات، آیه ۱۲؛؛ ترجمه: آیا یکی از شما دوست دارد که گوشت برادرش را در حالی که مرده است بخورد؟ آن را ناپسند داشتید). این کراهت، به فعل و تربیت وابسته است و ذاتی نیست.

درنگ: حب، صفتی ذاتی و غالب در خلقت است که عالم با آن آفریده شده، در حالی که کراهت، صفتی فعلی و تربیتی است که به اعمال منفی مانند کفر و نفاق تعلق می‌گیرد.

تفاوت آماری حب و کراهت در قرآن کریم

بررسی آماری آیات قرآن کریم، چونان کاوشی در گنجینه‌ای الهی، نشان می‌دهد که واژه «يحبّ» با ۴۱ مورد، بر کراهت با ۸ مورد غلبه دارد. این تفاوت، نه‌تنها به لحاظ کمّی، بلکه به لحاظ کیفی نیز معنادار است. حب، به ذات و خیر گره خورده، در حالی که کراهت، به عوارض نفسانی و اعمال منفی وابسته است. این ساختار، نشان‌دهنده آن است که خلقت، حبّی است و کراهت، بیماری‌ای تربیتی محسوب می‌شود.

جمع‌بندی بخش سوم

حب، صفتی ذاتی و غالب در خلقت است که با خیر و ایمان پیوند دارد، در حالی که کراهت، صفتی فعلی و تربیتی است که به اعمال منفی تعلق می‌گیرد. تفاوت آماری این صفات در قرآن کریم، برتری حب را تأیید می‌کند و ضرورت فهم روان‌شناختی این ساختار خلقتی را آشکار می‌سازد.

بخش چهارم: عدم اکراه در دین و ایمان

نفی اکراه در دین

قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، اکراه در دین و ایمان را به صراحت نفی می‌کند: لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ [مطلب حذف شد] : در دین هیچ اکراهی نیست) و أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ [مطلب حذف شد] : آیا تو مردم را وادار می‌کنی که مؤمن شوند؟). ایمان اجباری، چونان گلی بی‌بو، بی‌ارزش است و دین، که بر پایه حب و اختیار بنا شده، با اکراه سازگار نیست. این اصل، نیازمند بسترسازی اجتماعی است تا ایمان، بدون اجبار، در دل‌ها ریشه دواند.

کراهت در ایمان: فعلی و محدود

کراهت در ایمان، تنها در مواردی محدود و به‌صورت فعلی ظاهر می‌شود. قرآن کریم، به گروهی از مؤمنان اشاره دارد که با کراهت عمل می‌کنند: وَإِنْ فَرِيقًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ لَكَارِهُونَ [مطلب حذف شد] : و هرآینه گروهی از مؤمنان ناخوش دارند). این کراهت، به ضعف ایمان و تربیت نادرست بازمی‌گردد، نه به ذات ایمان. مانند دانش‌آموزی که با اکراه درس می‌خواند، این کراهت، به فعل و حال نفسانی وابسته است، نه به حقیقت دین.

درنگ: قرآن کریم، اکراه در دین و ایمان را نفی می‌کند. کراهت در ایمان، فعلی و محدود به ضعف تربیتی است و به ذات دین تعلق ندارد.

ضرورت بسترسازی برای ایمان اختیاری

تحقق ایمان اختیاری، چونان کاشت بذری در خاک حاصلخیز، نیازمند بسترسازی اجتماعی و تربیتی است. جامعه‌ای که در آن استکبار و اکراه حاکم باشد، نمی‌تواند ایمان راستین را پرورش دهد. قرآن کریم، با تأکید بر آزادی در دین، ضرورت ایجاد زمینه‌هایی برای رشد ایمان بدون اجبار را گوشزد می‌کند. این بسترسازی، مانند آماده‌سازی زمین برای سفر به مکه، نیازمند برنامه‌ریزی بلندمدت و علمی است.

جمع‌بندی بخش چهارم

قرآن کریم، اکراه در دین و ایمان را نفی می‌کند و کراهت در ایمان را به ضعف تربیتی محدود می‌سازد. تحقق ایمان اختیاری، نیازمند بسترسازی اجتماعی و تربیتی است که بدون اجبار، حب به ایمان را در دل‌ها تقویت کند.

بخش پنجم: روان‌شناسی قرآنی و ضرورت آزمایشگاه‌های علمی

قواعد روان‌شناختی در قرآن کریم

قرآن کریم، چونان کتابی علمی، قواعد روان‌شناختی دقیقی ارائه می‌دهد که تفاوت‌های حبّی و کرهی انسان‌ها را تبیین می‌کند. آیاتی چون وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا [مطلب حذف شد] : و هر که در آسمان‌ها و زمین است، خواه‌ناخواه تسلیم اوست) نشان‌دهنده تفاوت‌های فعلی موجودات در تسلیم و سجده‌اند. این قواعد، مانند فرمول‌هایی علمی، قابل آزمایش و اثبات‌اند و نیازمند رویکردی آزمایشگاهی برای استخراج و تبیین هستند.

آزمایشگاه‌های قرآنی: پیشنهادی برای نوسازی علوم دینی

ایجاد آزمایشگاه‌های قرآنی، چونان کاوشی در معادن طلا، ضرورتی برای اثبات قواعد روان‌شناختی قرآن کریم است. این آزمایشگاه‌ها، با تست‌های آماری و مقایسه مؤمن و کافر، می‌توانند تفاوت‌های حبّی و کرهی را به‌صورت علمی اثبات کنند. مانند تست افراد در جنگل‌های آمازون، که نور را خوش می‌دارند، این آزمایش‌ها می‌توانند قواعد قرآنی را به فرمول‌هایی جهانی تبدیل کنند. حدیث «تخلقوا بأخلاق الله» نیز بر ضرورت پرورش فضایل اخلاقی و استخراج علمی این قواعد تأکید دارد.

درنگ: قرآن کریم، قواعد روان‌شناختی دقیقی ارائه می‌دهد که با ایجاد آزمایشگاه‌های قرآنی، قابل اثبات و تبدیل به فرمول‌های علمی‌اند.

نقد عقب‌ماندگی علوم دینی

علوم دینی، به دلیل فقدان ریزه‌کاری علمی، چونان ابزاری کند، از کارایی لازم برخوردار نیستند. تمرکز بر محسوسات و غفلت از معقولات روان‌شناختی، قرآن کریم را از جایگاه علمی خود محروم ساخته است. این درس‌گفتار، با نقدی صریح، بر ضرورت نوسازی علوم دینی با رویکردی آزمایشگاهی و علمی تأکید می‌ورزد.

جمع‌بندی بخش پنجم

قرآن کریم، قواعد روان‌شناختی دقیقی ارائه می‌دهد که نیازمند آزمایشگاه‌های علمی برای اثبات و تبیین هستند. نقد عقب‌ماندگی علوم دینی، ضرورت ایجاد این آزمایشگاه‌ها و نوسازی علوم دینی را آشکار می‌سازد.

بخش ششم: راهکارهای تحقق جامعه رحمانی

تربیت ایمانی و تقویت حب

تحقق جامعه رحمانی، چونان بنای عمارتی رفیع، نیازمند تربیت ایمانی و تقویت حب در دل‌هاست. قرآن کریم، با تأکید بر حب ایمان، راهکارهایی برای پرورش این صفت ارائه می‌دهد: وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ [مطلب حذف شد] ). تربیت از کودکی، با نمایش خوبی‌ها و دوری از ناهنجاری‌ها، می‌تواند حب را در نفوس تقویت کند و کراهت را به حداقل برساند.

دوری از اکراه و استکبار

جامعه رحمانی، از اکراه و استکبار به دور است. قرآن کریم، با نفی اکراه در دین، بر ضرورت آزادی در ایمان تأکید می‌ورزد. دوری از فرهنگ قسری و استکبار، مانند پاکسازی خاک از علف‌های هرز، زمینه‌ساز رشد ایمان اختیاری است.

درنگ: تحقق جامعه رحمانی، نیازمند تربیت ایمانی، تقویت حب و دوری از اکراه و استکبار است.

نقش آزمایشگاه‌های قرآنی در جامعه‌سازی

آزمایشگاه‌های قرآنی، با اثبات قواعد روان‌شناختی، می‌توانند به تحقق جامعه رحمانی کمک کنند. این آزمایشگاه‌ها، با استخراج فرمول‌های علمی از قرآن کریم، مانند طلایابی در معادن، می‌توانند علوم دینی را به دانشی جهانی تبدیل کنند و زمینه‌ساز جامعه‌ای مبتنی بر حب و ایمان شوند.

جمع‌بندی بخش ششم

تحقق جامعه رحمانی، در گرو تربیت ایمانی، دوری از اکراه و ایجاد آزمایشگاه‌های قرآنی است. این راهکارها، با تقویت حب و استخراج قواعد علمی از قرآن کریم، زمینه‌ساز جامعه‌ای مبتنی بر ایمان و خیر خواهند بود.

نتیجه‌گیری نهایی

صفات حب و کراهت، چونان گوهرهایی در گنجینه اسمای حسنای الهی، در روان‌شناسی قرآنی نقشی بنیادین دارند. انسان‌ها، به حبّی و کرهی تقسیم می‌شوند و این تفاوت، ماهوی و بنیادین است. حب، صفتی ذاتی و غالب در خلقت است که با خیر و ایمان پیوند دارد، در حالی که کراهت، صفتی فعلی و تربیتی است که به اعمال منفی تعلق می‌گیرد. قرآن کریم، اکراه در دین را نفی می‌کند و کراهت در ایمان را به ضعف تربیتی محدود می‌سازد. قواعد روان‌شناختی قرآن کریم، مانند فرمول‌هایی علمی، قابل آزمایش و اثبات‌اند و نیازمند ایجاد آزمایشگاه‌های قرآنی برای استخراج و تبیین هستند. نقد عقب‌ماندگی علوم دینی، ضرورت نوسازی این علوم با رویکردی علمی را آشکار می‌سازد. تحقق جامعه رحمانی، در گرو تربیت ایمانی، تقویت حب و دوری از اکراه است. این اثر، با تبیین جامع حب و کراهت، گامی در جهت احیای علوم دینی و تحقق جامعه‌ای مبتنی بر خیر و ایمان است.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن، انسان‌های حبی از نظر روان‌شناختی چه ویژگی‌ای دارند؟

2. طبق متن، تعداد موارد ذکر شده برای واژه 'یحب' در قرآن چند مورد است؟

3. کدام آیه در متن به عنوان مصداق کراهت فعلي ذکر شده است؟

4. بر اساس متن، کراهت در قرآن بیشتر به چه کسانی نسبت داده شده است؟

5. طبق متن، چرا کراهت در دین و ایمان وجود ندارد؟

6. بر اساس متن، کراهت در خلقت ذاتی است و به ساختار عالم مربوط می‌شود.

7. متن بیان می‌کند که انسان‌های حبی به ناهنجاری‌ها کمتر کراهت نشان می‌دهند.

8. طبق متن، کراهت خدا در قرآن به ذات خلقت نسبت داده شده است.

9. متن ادعا می‌کند که محبت در خلقت عالم و آدم غالب است و کراهت کمتر از آن است.

10. بر اساس متن، تنها مومنین در قرآن به عنوان کارهون معرفی شده‌اند.

11. چرا طبق متن، انسان‌های حبی و کرهی ماهیتاً متفاوت هستند؟

12. تفاوت اصلی محبت و کراهت در قرآن از نظر تعداد موارد ذکر شده چیست؟

13. چرا کراهت خدا در آیه 'كره الله بعاصهم' فعلي است؟

14. طبق متن، چرا کراهت در ایمان و دین وجود ندارد؟

15. چگونه متن نشان می‌دهد که کراهت در خلقت ذاتی نیست؟

پاسخنامه

1. به کمترین زمینه خوشایندی پیدا می‌کنند

2. 41 مورد

3. كره الله بعاصهم

4. کافران، مشرکان و مجرمان

5. چون کراهت فعلي و تربیتی است

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. زیرا انسان‌های حبی به کمترین زمینه خوشایندی نشان می‌دهند، در حالی که انسان‌های کرهی به سرعت ناخوشایندی و قساوت پیدا می‌کنند.

12. محبت (مانند یحب) با 41 مورد بسیار بیشتر از کراهت با 8 مورد در قرآن ذکر شده است.

13. زیرا کراهت خدا به عمل منافقان (بعاصهم) مربوط است، نه به ذات خلقت.

14. زیرا کراهت فعلي و تربیتی است و به ذات ایمان یا دین مربوط نمی‌شود.

15. متن با استناد به آیات قرآن نشان می‌دهد که کراهت به اعمال و تربیت (مانند کفر و شرك) مربوط است، نه به ذات خلقت.