در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 459

متن درس





کتاب اسما و صفات الهی: تبیین قرآنی اسم مؤثر و کشف موثرات الهی در نظام خلقت

کتاب اسما و صفات الهی: تبیین قرآنی اسم مؤثر و کشف موثرات الهی در نظام خلقت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۵۹)

دیباچه

اسم «مؤثر» (با ث سه‌نقطه)، از اسمای حسنای الهی، چونان نوری که در آسمان معرفت می‌درخشد، تجلی‌گاه اثر ماندگار حق تعالی در نظام خلقت است. این اسم، که در قرآن کریم تنها یک‌بار به‌صراحت درباره پروردگار و در داستان حضرت یوسف به لسان برادرانش آمده (لَقَدْ أَثَّرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا، [مطلب حذف شد] : خدا تو را بر ما برتری داده است)، اسمی عام و فعلی است که نه‌تنها ساحت الهی، بلکه ساحت خلقی را نیز در برمی‌گیرد. مؤثر، به‌معنای «مانده شیء»، نمایانگر اثری است که از ذات یا فعل پدیده‌ای بر جای می‌ماند، خواه مادی چون اثر انگشت و خواه معنوی چون اثر سجده بر چهره مؤمنان (سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ، [مطلب حذف شد] : نشانشان در چهره‌هایشان از اثر سجده پیداست). درس‌گفتار شماره ۴۵۹ آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با رویکردی قرآنی، عرفانی و روان‌شناختی، به تبیین این اسم پرداخته و با نگاهی نقادانه به فرهنگ عامیانه، که مانع فهم دقیق معارف الهی شده، بر ضرورت کشف موثرات الهی در وجود انسانی و احیای فرهنگ اسلامی از طریق تدوین علمی زبان‌های عربی و فارسی تأکید ورزیده است. این اثر، به بررسی مفهوم مؤثر در دو ساحت عام (موثرات عالم) و خاص (استعدادهای انسانی) پرداخته و راهکارهایی برای رهایی از خودکم‌بینی و دستیابی به کمال ارائه می‌دهد.

بخش اول: ماهیت و ویژگی‌های اسم مؤثر در قرآن کریم

مؤثر: اسمی عام و فعلی در نظام هستی

اسم مؤثر، چونان جریانی زلال که در بستر خلقت جاری است، اسمی عام و فعلی است که هم به حق تعالی و هم به مخلوقات اطلاق می‌شود. این اسم، نمایانگر اثر ماندگار یا «مانده شیء» است که از ذات یا فعل پدیده‌ای بر جای می‌ماند. در قرآن کریم، مؤثر تنها یک‌بار به‌صراحت درباره پروردگار آمده است: لَقَدْ أَثَّرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا [مطلب حذف شد] : خدا تو را بر ما برتری داده است). این آیه، که به لسان برادران یوسف نازل شده، نشان‌دهنده برتری و اثرگذاری الهی حضرت یوسف بر دیگران است. مؤثر، به‌معنای اثرگذاری و اثرپذیری، در تمامی مراتب هستی، از ذات الهی تا مخلوقات، ظهور می‌یابد. این اسم، چونان آینه‌ای است که نور اثرگذاری حق را در عالم خلقت بازمی‌تاباند و هر موجودی را به‌واسطه صفتی خاص متمایز می‌سازد.

مؤثر عام: موثرات الهی در عالم هستی

مؤثر عام، تمام عالم هستی را به‌عنوان موثرات الهی در برمی‌گیرد. قرآن کریم، عالم را چونان کتابی گشوده معرفی می‌کند که هر موجودی در آن، اثری از قدرت و رحمت الهی است: فَانْظُرْ إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَةِ اللَّهِ [مطلب حذف شد] : پس به آثار رحمت خدا بنگر). هر موجود، از آب و آتش تا انسان و ملائکه، با صفتی خاص فعلیت یافته و از دیگر موجودات ممتاز شده است. آب، به‌واسطه غلبه صفت رطوبت، آب نامیده می‌شود و آتش، به‌دلیل غلبه حرارت، آتش خوانده می‌شود، گرچه در باطن، هر یک صفات دیگری را نیز در خود نهفته دارند. این تمایز، چونان تفاوت اعداد یک، دو و سه است که هر یک هویتی مستقل دارند، اما در نظام کلی خلقت، به هم پیوسته‌اند. خداوند، هیچ مخلوقی را تکراری یا مشابه نیافریده، بلکه هر موجودی را با موثریتی خاص آراسته است که آن را از دیگران متمایز می‌سازد. این تنوع، چونان رنگ‌های بوم نقاشی خلقت، عالم را به نمایشگاهی از موثرات الهی تبدیل کرده است.

درنگ: مؤثر عام، تمام عالم هستی را به‌عنوان موثرات الهی در برمی‌گیرد. هر موجود، با صفتی خاص فعلیت یافته و از دیگران ممتاز شده است، چونان اعدادی که هر یک هویتی مستقل دارند.

مؤثر خاص: استعدادهای نهفته در انسان

مؤثر خاص، صفت ویژه‌ای است که حق تعالی در هر انسان به ودیعت نهاده و کشف آن، انسان را به کمال می‌رساند. این صفت، چونان سوزنی در انبار کاه، در میان صفات عام الهی پنهان است و یافتنش نیازمند تأمل، عبادت و التجا به درگاه الهی است. قرآن کریم، اثر این صفت خاص را در چهره مؤمنان به‌زیبایی توصیف می‌کند: سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ [مطلب حذف شد] : نشانشان در چهره‌هایشان از اثر سجده پیداست). این اثر، نه‌تنها پینه پیشانی، بلکه صفای باطن و نورانیت چهره‌ای است که از سجده‌های خالصانه به درگاه الهی نشأت گرفته است. مؤثر خاص، می‌تواند شجاعت، علم، تقوا، پشتکار، اختراع، عبادت یا هر صفت دیگری باشد که انسان را به مرتبه‌ای والا می‌رساند. کشف این صفت، چونان یافتن گوهری در اعماق وجود، انسان را از خودکم‌بینی رها ساخته و به سوی سعادت هدایت می‌کند.

معنای اثر: مانده شیء در ساحت مادی و معنوی

اثر، به‌معنای «مانده شیء»، چه در ساحت مادی و چه در ساحت معنوی، مفهومی فراگیر است. در ساحت مادی، اثر چونان اثر انگشت یا خاک پای رسول (قَبَضَ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ، [مطلب حذف شد] : مشتی از اثر آن رسول برگرفت) نمود می‌یابد. در ساحت معنوی، اثر چونان نشانه سجده بر چهره مؤمنان یا اثر رحمت الهی در عالم (فَانْظُرْ إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَةِ اللَّهِ) تجلی می‌کند. عالم هستی، اثر قدرت الهی و روایات معصومین، ماثورات ایشان‌اند. اثر، مانند ردپایی است که از گذر کاروانی بر جای می‌ماند و هویت صاحب آن را آشکار می‌سازد. این معنا، در تمامی موارد قرآنی، از جمله وَتُوثِرُونَ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ [مطلب حذف شد] : و دیگران را بر خود مقدم می‌دارند، هرچند خود نیازمند باشند) و فَقَالُوا إِنَّ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ [مطلب حذف شد] : گفتند این جز جادویی اثرگذار نیست)، یکسان است.

جمع‌بندی بخش اول

اسم مؤثر، اسمی عام و فعلی است که به‌معنای مانده شیء، هم در ساحت الهی و هم در ساحت خلقی ظهور می‌یابد. مؤثر عام، عالم را به‌عنوان موثرات الهی معرفی می‌کند که هر موجودی با صفتی خاص متمایز شده است. مؤثر خاص، استعداد ویژه‌ای است که در هر انسان نهاده شده و کشف آن، راه کمال را هموار می‌سازد. معنای اثر، به‌عنوان مانده شیء، در تمامی موارد قرآنی یکسان است و عالم را چونان آینه‌ای از قدرت و رحمت الهی به تصویر می‌کشد.

بخش دوم: مؤثر و کشف استعدادهای الهی در انسان

ضرورت کشف مؤثر خاص در وجود انسانی

انسان، چونان معدنی گران‌بها که گنج‌های الهی در آن نهفته است، موظف است مؤثر خاص خود را کشف کند. این صفت ویژه، که خداوند در هر فرد به ودیعت نهاده، مانند کلیدی است که درهای سعادت را می‌گشاید. قرآن کریم، انسان را به تأمل در آثار الهی دعوت می‌کند: وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ [مطلب حذف شد] : و به‌راستی فرزندان آدم را گرامی داشتیم). کشف مؤثر خاص، مانند یافتن راهی در تاریکی، انسان را از سردرگمی و خودکم‌بینی رها می‌سازد. این صفت، می‌تواند علم، تقوا، شجاعت، اختراع یا هر ویژگی دیگری باشد که انسان را به کمال می‌رساند. انسانی که مؤثر خود را نیابد، چونان مسافری است که گنجینه‌ای گران‌بها را نادیده گرفته و در حسرت سعادت می‌ماند.

درنگ: مؤثر خاص، صفت ویژه‌ای است که خداوند در هر انسان نهاده است. کشف این صفت، انسان را از خودکم‌بینی رها ساخته و به کمال می‌رساند.

خودکم‌بینی: زخرف‌های ذهنی و مانع کمال

خودکم‌بینی، چونان علف هرزی که باغ وجود انسان را فرامی‌گیرد، از افکار زخرف یا بدلی نشأت می‌گیرد. این افکار، که انسان را به گفتن «من کی‌ام، به کجا می‌رسم» وامی‌دارند، مانع کشف مؤثر خاص می‌شوند. قرآن کریم، با تأکید بر کرامت انسانی (وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ)، این افکار را نفی می‌کند. خاک، با کشف مؤثر خود، به مقام آدمیت و نبوت رسید، درحالی‌که یاقوت و زبرجد، با وجود نجابت، در موزه‌ها ماندند. آتش، به‌دلیل عدم شناخت مؤثر خود، به ابلیس تبدیل شد، اما خاک، با معرفت به استعداد خویش، عالم را تسخیر کرد. انسان نیز باید از این زخرف‌های ذهنی رها شود و با تأمل در وجود خویش، مؤثر خاص خود را بیابد.

یوم التغابن: حسرت بر موثرات استفاده‌نشده

یوم التغابن، روز حسرت بر استفاده نکردن از موثرات الهی است: يَوْمَ التَّغَابُنِ [مطلب حذف شد] : روز زیان‌دیدگی). این روز، نه‌تنها به گناه، بلکه به غفلت از استعدادهای الهی اشاره دارد. انسان در برزخ، چونان کسی که به مشبکی از چراغ‌های خاموش می‌نگرد، درمی‌یابد که موثرات الهی در وجودش نهفته بوده، اما از آن‌ها بهره نبرده است. این حسرت، مانند حسرت کشاورزی است که بذرهای گران‌بها را کاشته، اما از برداشت محصول غفلت کرده است. انسان باید با التجا به درگاه الهی، این چراغ‌ها را در دنیا روشن کند تا در یوم التغابن، حسرتی بر دلش نماند.

جمع‌بندی بخش دوم

کشف مؤثر خاص، وظیفه‌ای الهی است که انسان را به کمال می‌رساند. خودکم‌بینی، چونان زخرف‌های ذهنی، مانع این کشف است و انسان را از سعادت محروم می‌سازد. یوم التغابن، روز حسرت بر موثرات استفاده‌نشده است که انسان را به تأمل در استعدادهای الهی دعوت می‌کند. با رهایی از افکار بدلی و التجا به درگاه الهی، انسان می‌تواند مؤثر خود را یافته و به مراتب والای انسانی دست یابد.

بخش سوم: کاربرد ذکر یا مؤثر در عبادت و خودشناسی

نقش ذکر یا مؤثر در آشکارسازی موثرات الهی

ذکر «یا مؤثر»، چونان کلیدی که درهای معرفت را می‌گشاید، در عبادت و خودشناسی نقش بی‌بدیلی دارد. این ذکر، که باید با نیت آشکار شدن موثرات الهی ادا شود (وَادْعُوهُ بِهَا، [مطلب حذف شد] : و او را به آن‌ها بخوانید)، در خلوت، سجده یا هنگام غسل توصیه شده است. انسان با گفتن «یا مؤثر، أَرِنِي مُؤْثِرَاتِكَ فِيَّ» (ای مؤثر، موثرات خود را در من به من بنما)، از خداوند می‌خواهد که استعدادهای نهفته‌اش را آشکار سازد. این ذکر، مانند نوری است که تاریکی‌های وجود را روشن می‌کند و انسان را به شناخت صفت خاص خویش رهنمون می‌سازد.

درنگ: ذکر «یا مؤثر» در خلوت و سجده، با نیت آشکار شدن موثرات الهی، انسان را به شناخت استعدادهای نهفته‌اش رهنمون می‌سازد.

روش ادای ذکر یا مؤثر

ادای ذکر «یا مؤثر» نیازمند شرایطی خاص است. این ذکر، به‌دلیل ماهیت فعلی‌اش، باید آهسته و در دل یا در خلوت ادا شود تا از ریا و تظاهر به دور باشد. در سجده، که انسان در اوج قرب به درگاه الهی است، یا هنگام غسل، که جسم و روح پاکیزه می‌شود، این ذکر اثری عمیق‌تر دارد. انسان باید با خلوص نیت، از خداوند بخواهد که پنهانی‌های وجودش را آشکار سازد و موثرات الهی را به او بنمایاند. این عمل، مانند کاشتن بذری در خاک حاصلخیز است که با مراقبت، به درختی تناور تبدیل می‌شود.

جمع‌بندی بخش سوم

ذکر «یا مؤثر»، ابزاری الهی برای آشکارسازی موثرات نهفته در وجود انسان است. این ذکر، در خلوت، سجده و غسل، با نیت خالص، انسان را به شناخت استعدادهای خاص خود رهنمون می‌سازد. ادای این ذکر، مانند نوری است که تاریکی‌های وجود را روشن کرده و راه کمال را هموار می‌سازد.

بخش چهارم: نقد فرهنگ عامیانه و ضرورت تدوین علمی زبان

فرهنگ عامیانه: مانع فهم معارف قرآنی

فرهنگ عامیانه، چونان غباری که بر آینه معرفت نشسته، مانع فهم دقیق قرآن کریم و روایات شده است: وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ [مطلب حذف شد] : و خدا را چنان‌که شایسته است، نشناختند). لغت‌نامه‌هایی مانند دهخدا، به‌دلیل اتکا به معانی عامیانه، از ارائه تعاریف دقیق و علمی ناتوان‌اند. این عامیانه‌گری، مانند دیواری است که میان انسان و گنجینه معارف الهی فاصله انداخته و فهم قرآن کریم را دشوار ساخته است.

درنگ: فرهنگ عامیانه، با معانی نادرست لغات، مانع فهم دقیق قرآن کریم و روایات شده و ضرورت تدوین علمی زبان را آشکار می‌سازد.

لغت: علم پایه و فارغ از تقسیم‌بندی دینی

لغت، مانند ریاضیات، علمی پایه است که نباید به اسلامی و غیراسلامی تقسیم شود. اثر، چه در قرآن کریم (وَعَلَىٰ آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ، [مطلب حذف شد] : و بر آثارشان هدایت می‌یابند) و چه در زبان عام، یک معنا دارد: مانده شیء. این معنا، مانند قاعده‌ای ریاضی، برای همه، اعم از مؤمن و کافر، یکسان است. تقسیم‌بندی لغات به دینی و غیر دینی، مانند ساختن دیوار برلین میان فرهنگ‌هاست که به جای وحدت، تفرقه می‌آفریند.

ضرورت تدوین علمی زبان‌های عربی و فارسی

زبان‌های عربی و فارسی، چونان دو بال فرهنگ اسلامی، زبان‌های دینی و وطنی‌اند که باید از عامیانه‌گری نجات یابند. قرآن کریم، با تأکید بر هدایتگری خود (إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ، [مطلب حذف شد] : این قرآن به راهی که استوارتر است، هدایت می‌کند)، ضرورت تدوین علمی این زبان‌ها را آشکار می‌سازد. ایجاد دانشکده‌ای عظیم در حوزه‌های علمیه برای تدوین علمی این زبان‌ها، نیازمند پنجاه سال تلاش است، اما این تلاش، مانند کاشتن درختی است که سایه‌اش جهان را فرا خواهد گرفت. تدوین علمی زبان، فرهنگ اسلامی را جهانی ساخته و جوامع اسلامی را از حاشیه به متن می‌آورد.

جمع‌بندی بخش چهارم

فرهنگ عامیانه، با معانی نادرست لغات، مانع فهم معارف قرآنی شده و ضرورت تدوین علمی زبان‌های عربی و فارسی را آشکار می‌سازد. لغت، علمی پایه است که فارغ از تقسیم‌بندی دینی، معانی یکسانی دارد. تدوین علمی این زبان‌ها، راه احیای فرهنگ اسلامی و جهانی‌سازی آن را هموار می‌سازد.

بخش پنجم: مؤثر و احیای فرهنگ اسلامی

مؤثر: کلید توانمندسازی جوامع اسلامی

اسم مؤثر، چونان گوهری که در گنجینه اسمای الهی می‌درخشد، کلید توانمندسازی جوامع اسلامی است. کشف موثرات الهی در افراد و جوامع، مانند یافتن چشمه‌ای زلال در بیابان، حیات و اقتدار را به ارمغان می‌آورد. قرآن کریم، با دعوت به تأمل در آثار الهی (فَانْظُرْ إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَةِ اللَّهِ)، جوامع اسلامی را به کشف این استعدادها فرا می‌خواند.

نقش حوزه‌های علمیه در تبیین مؤثر

حوزه‌های علمیه، چونان کانون‌های معرفت که نور مؤثر را به جامعه می‌تابانند، موظف‌اند این اسم را به‌صورت علمی تبیین کنند. این تبیین، مانند کاشتن بذری در خاک حاصلخیز، زمینه‌ساز احیای جامعه‌ای قدرتمند و سعادتمند است. غفلت از این وظیفه، جوامع اسلامی را در چنبره ضعف و عقب‌ماندگی گرفتار ساخته است.

درنگ: اسم مؤثر، کلید توانمندسازی جوامع اسلامی است. حوزه‌های علمیه باید با تبیین علمی این اسم، فرهنگ اسلامی را احیا کنند.

جمع‌بندی بخش پنجم

اسم مؤثر، راهکار توانمندسازی جوامع اسلامی را ارائه می‌دهد. حوزه‌های علمیه، با تبیین علمی این اسم، می‌توانند فرهنگ اسلامی را از عامیانه‌گری رها ساخته و جامعه‌ای قدرتمند و سعادتمند بنا کنند. این رویکرد، گامی در جهت تحقق اقتدار و عزت مسلمین است.

نتیجه‌گیری نهایی

اسم مؤثر، از اسمای حسنای الهی، چونان نوری است که اثر ماندگار حق تعالی را در عالم خلقت به نمایش می‌گذارد. این اسم، که در قرآن کریم تنها یک‌بار درباره خداوند در داستان یوسف آمده (لَقَدْ أَثَّرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا)، اسمی عام و فعلی است که عالم را به‌عنوان موثرات الهی معرفی می‌کند. مؤثر عام، هر موجود را با صفتی خاص متمایز ساخته و مؤثر خاص، استعداد ویژه‌ای است که در هر انسان نهفته است. کشف این استعداد، با ذکر «یا مؤثر» در خلوت و سجده، انسان را به کمال می‌رساند. فرهنگ عامیانه، با معانی نادرست لغات، مانع فهم قرآن کریم شده و تدوین علمی زبان‌های عربی و فارسی، راه احیای فرهنگ اسلامی را هموار می‌سازد. خودکم‌بینی، از زخرف‌های ذهنی است که انسان را از کشف مؤثر بازمی‌دارد و یوم التغابن، روز حسرت بر موثرات استفاده‌نشده است. حوزه‌های علمیه، با تبیین علمی مؤثر، می‌توانند جوامع اسلامی را به اقتدار و سعادت رهنمون سازند. این اثر، با تبیین جامع مؤثر، گامی در جهت احیای معارف قرآنی و توانمندسازی جامعه اسلامی است.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، معنای اصلی 'موثر' چیست؟

2. طبق درسگفتار، صفت 'موثر' در قرآن کریم نسبت به چه کسی به کار رفته است؟

3. بر اساس درسگفتار، کدام آیه به اثر سجده در چهره اشاره دارد؟

4. طبق درسگفتار، چرا خداوند هیچ مخلوقی را مکرر خلق نمی‌کند؟

5. بر اساس درسگفتار، اثر حیات دنیا چیست؟

6. درسگفتار بیان می‌کند که صفت 'موثر' تنها به خدا نسبت داده می‌شود و نه به خلق.

7. طبق درسگفتار، اثر به معنای مانده شیء است، چه موجود باشد و چه معدوم.

8. بر اساس درسگفتار، اثر سجده در چهره به معنای پینه بستن پیشانی است.

9. درسگفتار تأکید دارد که تمام عالم هستی از موثرات الهی است.

10. طبق درسگفتار، انسان نمی‌تواند موثرات خاص خود را شناسایی کند.

11. تفاوت اصلی بین موثر عام و موثر خاص طبق درسگفتار چیست؟

12. چرا درسگفتار اثر را به مانده شیء تعریف می‌کند؟

13. طبق درسگفتار، چرا انسان باید موثر خاص خود را پیدا کند؟

14. منظور از 'سیماهم فی وجوههم من اثر السجود' در درسگفتار چیست؟

15. چرا درسگفتار تأکید دارد که لغت مانند علوم پایه است؟

پاسخنامه

1. مانده‌ای که از شیء باقی می‌ماند

2. حضرت یوسف

3. سیماهم فی وجوههم من اثر السجود

4. زیرا هر مخلوق دارای سبقه خاص و تمایز است

5. مانده قدرت الهی

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. موثر عام به تمام عالم هستی نسبت داده می‌شود، اما موثر خاص در قرآن تنها درباره حضرت یوسف به کار رفته است.

12. زیرا اثر به چیزی اشاره دارد که از یک شیء باقی می‌ماند، مانند قدرت خدا در عالم یا سجده در چهره.

13. زیرا شناخت موثر خاص، انسان را به کشف امتیازی که خدا در او قرار داده هدایت می‌کند.

14. به صفا و نورانیت چهره ناشی از سجده اشاره دارد، نه پینه بستن پیشانی.

15. زیرا لغت معانی پایه‌ای و یکسانی دارد که برای همه، اعم از مومن و کافر، قابل فهم است.