در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 462

متن درس






تبیین مفهوم خوف در معارف الهی

تبیین مفهوم خوف در معارف الهی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۶۲)

دیباچه

در منظومه معارف الهی، خوف یا ترس به‌سان آینه‌ای است که بازتاب‌دهنده تعامل عقل و توهم در مواجهه با واقعیت‌های عینی و معنوی است. این صفت، که در انسان و دیگر موجودات دارای شعور ریشه‌ای ژرف دارد، در متون دینی و آیات قرآن کریم به‌صورت دوگانه‌ای تبیین می‌شود: خوف ممدوح، که از هوشمندی و آگاهی به حقیقت هستی سرچشمه می‌گیرد، و خوف مذموم، که در باتلاق توهمات و موهومات گرفتار است. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، درصدد است تا با نگاهی عمیق و نظام‌مند، مفهوم خوف را در چارچوب معارف الهی و آیات قرآن کریم کاوش کرده و با تکیه بر عقل و واقعیت، ابعاد مادی و معنوی آن را تبیین نماید.

بخش نخست: خوف به‌سان صفتی عقلانی در موجودات

ماهیت خوف و ریشه‌های عقلانی آن

خوف، به‌عنوان یکی از صفات بنیادین موجودات دارای شعور، در انسان و حیوان به‌گونه‌ای متفاوت اما همسو تجلی می‌یابد. در حیوانات، این صفت از فطرت و غریزه سرچشمه گرفته و در انسان، عقل به‌سان مشعلی فروزان، آن را هدایت می‌کند. این نوع خوف، که با واقعیت‌های عینی همخوانی دارد، به‌عنوان خوف ممدوح شناخته می‌شود و در خدمت بقای موجود است.

درنگ: خوف ممدوح، که از آگاهی به واقعیت‌های عینی ناشی می‌شود، در انسان از عقل و در حیوان از غریزه سرچشمه می‌گیرد و به حفظ بقای موجود کمک می‌کند.

در حیوانات، این خوف به‌صورت غریزی در مواجهه با دشمنان قوی‌تر، مانند گاو در برابر شیر یا گرگ، به گریز منجر می‌شود. این رفتار، که از فطرت حیوانی نشأت می‌گیرد، نمونه‌ای از هوشمندی غریزی است که با واقعیت‌های محیطی همخوانی دارد. در انسان، عقل به‌جای غریزه، نقش هدایتگر را ایفا کرده و در برابر مخاطراتی که فراتر از توان اوست، دستور به احتیاط یا گریز می‌دهد. این صفت، که در نظام خلقت به‌سان سپری برای حفظ حیات طراحی شده، در قرآن کریم نیز مورد توجه قرار گرفته است.

آیه: إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ [مطلب حذف شد] : از بندگان خدا تنها دانشمندان از او می‌ترسند.

این آیه، خوف ممدوح را به‌عنوان نشانه‌ای از علم و هوشمندی معرفی می‌کند، که در انسان از طریق عقل و در حیوان از طریق فطرت بروز می‌یابد.

خوف حیوانی و گریز از مخاطرات

حیوانات، به‌ویژه در مواجهه با دشمنانی که توان مقابله با آن‌ها را ندارند، به گریز روی می‌آورند. این رفتار، که از آگاهی فطری به ناتوانی ناشی می‌شود، نمونه‌ای از خوف عقلانی است که در خدمت بقای حیوان قرار دارد. برای مثال، گاوی که در برابر شیر یا پلنگ قرار می‌گیرد، به‌سرعت می‌گریزد، زیرا فطرتش به او هشدار می‌دهد که توان مقابله ندارد.

این رفتار، که در ظاهر ساده به نظر می‌رسد، در باطن نشانه‌ای از حکمت الهی در نظام خلقت است. حیوان، بدون نیاز به تحلیل عقلانی، از طریق غریزه به واقعیت ناتوانی خود آگاه است و این آگاهی، او را به سوی حفظ حیات هدایت می‌کند. این نکته، مبنای مقایسه با خوف انسانی را فراهم می‌آورد، جایی که عقل به‌سان راهنمایی دانا، انسان را در برابر مخاطرات هدایت می‌کند.

بخش دوم: خوف انسانی و نقش عقل در هدایت آن

هدایت عقل در مواجهه با واقعیت‌ها

در انسان، عقل به‌سان نوری الهی، در مواجهه با واقعیت‌هایی که فراتر از توان اوست، دستور به احتیاط یا گریز می‌دهد. این نوع خوف، که از هوشمندی ناشی می‌شود، در راستای حفظ بقای انسان است. برای مثال، انسان در برابر حوادث طبیعی یا دشمنان قوی‌تر، ممکن است به گریز، جبهه‌گیری، یا استفاده از ابزارهای دفاعی روی آورد. این اقدامات، که ریشه در عقلانیت دارند، نشانه‌ای از درایت و هوشمندی‌اند.

درنگ: خوف انسانی، هنگامی که از عقل و آگاهی به واقعیت‌ها سرچشمه می‌گیرد، به‌عنوان صفتی ممدوح، انسان را به سوی حفظ حیات و کرامت هدایت می‌کند.

این نوع خوف، که در متون دینی به‌عنوان نشانه‌ای از درایت شناخته می‌شود، انسان را از مواجهه غیرعقلانی با مخاطرات بازمی‌دارد. در قرآن کریم، این مفهوم در آیاتی نظیر موارد مرتبط با تقیه به‌روشنی تبیین شده است.

آیه: إِلَّا أَن تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً (آل [مطلب حذف شد] : مگر آنکه از آنان [کافران] تقیه کنید.

این آیه، تقیه را به‌عنوان استراتژی‌ای عقلانی معرفی می‌کند که در شرایط نابرابر قدرت، به حفظ جان و دین کمک می‌رساند.

تقیه: جلوه‌ای از خوف عقلانی

تقیه، به‌سان سپری معنوی، استراتژی‌ای دینی است که در آن انسان در برابر دشمن قوی‌تر، به پنهان‌سازی، کوتاه آمدن، یا اجتناب از مبارزه روی می‌آورد. این اقدام، که ریشه در عقلانیت دارد، برای جلوگیری از نابودی و اضمحلال انجام می‌شود. در روایات، تقیه به‌عنوان «دِينِي وَدِينَ آبَائِي» (دین من و دین پدرانم) توصیف شده، که نشان‌دهنده اهمیت آن در حفظ دین و جان است.

تقیه، نمونه‌ای برجسته از خوف ممدوح است که انسان را از مواجهه غیرعقلانی با دشمنان بازمی‌دارد. این استراتژی، که در شرایط نابرابر قدرت به کار گرفته می‌شود، نه‌تنها از نابودی فرد جلوگیری می‌کند، بلکه به حفظ جامعه دینی نیز کمک می‌رساند. عدم استفاده از تقیه در شرایط مناسب، به معنای فقدان دین تلقی می‌شود، زیرا دین برای حفظ انسان نازل شده است.

درنگ: تقیه، به‌سان مشعلی در تاریکی نابرابری قدرت، خوفی عقلانی است که انسان را از اضمحلال نجات داده و دین و جان او را حفظ می‌کند.

بخش سوم: تمایز خوف ممدوح و مذموم

خوف مذموم و ریشه‌های توهمی آن

در مقابل خوف ممدوح، خوف مذموم قرار دارد که از موهومات، خیالات، فرضیات، و خرافات سرچشمه می‌گیرد. این نوع خوف، که فاقد مبنای واقعی است، از عقلانیت به دور بوده و مانعی برای رشد معنوی و عقلانی انسان تلقی می‌شود. برای مثال، ترس از تاریکی، اجسام بی‌جان، یا تهدیدات خیالی، نمونه‌هایی از خوف مذموم‌اند که از توهمات ناشی می‌شوند.

آیه: إِنَّمَا ذَٰلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ (آل [مطلب حذف شد] : این تنها شیطان است که دوستان خود را می‌ترساند.

این آیه، خوف‌های موهوم را به شیطان نسبت داده و آن‌ها را به‌عنوان مانعی برای هدایت معرفی می‌کند. خوف مذموم، که از ناآگاهی سرچشمه می‌گیرد، انسان را از پذیرش حقیقت بازمی‌دارد.

معیار تمایز خوف ممدوح و مذموم

معیار تمایز خوف ممدوح و مذموم، وجود یا نبود واقعیت است. خوفی که از واقعیت ناشی شده و با ناتوانی در مقابله همراه است، عقلانی و ممدوح است، در حالی که خوف بدون مبنای واقعی، توهمی و مذموم است. این تمایز، چارچوبی برای تحلیل رفتارهای انسانی و حیوانی ارائه می‌دهد.

درنگ: خوف ممدوح، که با واقعیت‌های عینی همخوانی دارد، انسان و حیوان را به سوی بقا و رشد هدایت می‌کند، در حالی که خوف مذموم، ریشه در توهمات داشته و به انحراف می‌انجامد.

این معیار، در آیات قرآن کریم نیز مورد تأکید قرار گرفته است. برای مثال، آیه‌ای که به پشت کردن به حقیقت از روی توهم اشاره دارد، این تمایز را روشن می‌کند:

آیه: وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ [مطلب حذف شد] : و روی گرداندند در حالی که اعراض می‌کردند.

این آیه، خوف مذموم را به‌عنوان عاملی برای انحراف از حقیقت معرفی می‌کند، در حالی که خوف ممدوح، انسان را به سوی رستگاری هدایت می‌کند.

بخش چهارم: نقش تربیت و آموزش در جهت‌دهی به خوف

تأثیر تربیت نادرست بر رشد خوف موهوم

تربیت نادرست، به‌ویژه عدم آشنایی کودکان با واقعیت‌ها از دوران طفولیت، به رشد خوف‌های موهوم و تضعیف خوف عقلانی منجر می‌شود. این امر، توهمات را در فرد تقویت کرده و مانع رشد واقعیت‌محوری می‌گردد. پنهان‌سازی واقعیت‌ها از کودکان، آن‌ها را در محیطی پر از توهم قرار می‌دهد که در بزرگسالی به مشکلات روانی و اجتماعی دامن می‌زند.

این نکته، بر اهمیت تربیت صحیح در شکل‌گیری شخصیت عقلانی تأکید دارد. در معارف اسلامی، تربیت به‌عنوان ابزاری برای تقویت عقل و کاهش توهمات مورد توجه قرار گرفته است. والدین و مربیان، با آشنا کردن کودکان با واقعیت‌ها، می‌توانند خوف ممدوح را تقویت کرده و از رشد خوف مذموم جلوگیری کنند.

پیامدهای خوف موهوم در فرد و جامعه

خوف‌های موهوم، که فاقد مبنای واقعی هستند، به مشکلات و مفاسدی منجر می‌شوند که فرد و جامعه را درگیر چالش‌های متعدد می‌کند. این خوف‌ها، به دلیل عدم تناسب با واقعیت، سزاوار و جایز نبوده و به انحرافات روانی و اجتماعی می‌انجامند.

آیه: وَلَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ [مطلب حذف شد] : نترس و اندوهگین مباش.

این آیه، انسان را به اجتناب از خوف‌های موهوم و تمرکز بر واقعیت‌ها دعوت می‌کند، که نشان‌دهنده ضرورت آموزش واقعیت‌محوری در جامعه است.

جهت‌دهی به خوف از طریق عقل و توهم

خوف، به‌سان رودی که مسیرش به دست راهبرش تعیین می‌شود، می‌تواند از طریق عقل به سوی هوشمندی یا از طریق توهم به سوی خیال‌پردازی هدایت شود. خوف عقلانی، که با واقعیت‌ها همخوانی دارد، به‌عنوان صفتی مثبت، انسان را به سوی بقا و رشد سوق می‌دهد، در حالی که خوف موهوم، که از خیالات ناشی می‌شود، به انحراف می‌انجامد.

درنگ: خوف، به‌سان بذری است که در خاک عقل به هوشمندی می‌روید و در باتلاق توهم به انحراف می‌انجامد. جهت‌دهی صحیح به خوف، انسان را به سوی رستگاری هدایت می‌کند.

بخش پنجم: خوف در حیوانات و نقش تجربه

توهم در حیوانات و مثال الاغ

حتی حیوانات نیز ممکن است دچار خوف‌های توهمی شوند. برای مثال، الاغی که از پله‌ها به دلیل ترس از خطر اجتناب می‌کند، بدون آگاهی از توانایی خود، دچار توهم شده است. این توهم، با تجربه و یادگیری برطرف می‌شود. هنگامی که الاغ با اجبار یا تجربه از پله‌ها عبور می‌کند، خوف او اصلاح شده و در دفعات بعدی به‌راحتی عمل می‌کند.

این مثال، نشان‌دهنده نقش تجربه در اصلاح خوف‌های توهمی است. حیوانات، به دلیل محدودیت در درک کلی خطر، بیشتر در معرض توهم هستند، اما یادگیری و تجربه می‌تواند این توهمات را به رفتارهای عقلانی تبدیل کند.

تفاوت عقل و توهم در انسان و حیوان

تفاوت عقل و توهم در انسان و حیوان، به توانایی درک کلی در انسان و درک جزئی در حیوان بازمی‌گردد. انسان، با عقل خود، توانایی تحلیل کلی خطر را دارد، در حالی که حیوان تنها خطر خاص را تشخیص می‌دهد. این تمایز، ریشه در تفاوت‌های خلقتی انسان و حیوان دارد.

برای مثال، الاغی که از پله‌ها می‌ترسد، تنها خطر خاص (پله‌ها) را تشخیص می‌دهد، اما انسان می‌تواند خطر را به‌صورت کلی تحلیل کند. این توانایی، انسان را از توهمات دور نگه می‌دارد و به سوی خوف ممدوح هدایت می‌کند.

بخش ششم: خوف در چارچوب معنوی و مادی

خوف ممدوح در مواجهه با واقعیت‌های معنوی

خوف از خدا، گناه، و زشتی، به‌عنوان خوف ممدوح معنوی شناخته می‌شود، زیرا انسان را به سوی کمالات و خیرات هدایت می‌کند. این نوع خوف، که از آگاهی به عواقب گناه ناشی می‌شود، انسان را به تقوا و پرهیز از زشتی سوق می‌دهد.

آیه: وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ [مطلب حذف شد] : و اما کسی که از مقام پروردگارش ترسید.

این آیه، خوف معنوی را به‌عنوان عاملی برای رستگاری معرفی می‌کند، که انسان را به سوی تقوا و کمال هدایت می‌کند.

خوف به‌سان راهی برای رستگاری

خوف، به‌عنوان یکی از راه‌های هدایت الهی، می‌تواند ممدوح یا مذموم باشد. انتخاب نوع خوف، به شکر یا کفران انسان بستگی دارد. در قرآن کریم، این مفهوم در آیه‌ای کلیدی تبیین شده است:

آیه: هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا [مطلب حذف شد] : ما راه را به او نشان دادیم، یا سپاسگزار است یا ناسپاس.

این آیه، خوف را به‌سان یکی از راه‌های هدایت الهی معرفی می‌کند که می‌تواند به رستگاری یا انحراف منجر شود.

درنگ: خوف، به‌سان بستری برای هدایت الهی، می‌تواند انسان را به سوی رستگاری یا انحراف سوق دهد، بسته به آنکه از عقل یا توهم سرچشمه گیرد.

بخش هفتم: تربیت و اصلاح خوف

تشخیص و درمان خوف در کودکان

میزان و نوع خوف در کودکان، حتی از سنین پایین (شش‌ماهگی یا حتی در رحم)، قابل تشخیص است. این خوف‌ها می‌توانند ممدوح یا مذموم باشند و با تربیت و درمان اصلاح شوند. تشخیص زودهنگام، امکان اصلاح و تقویت هوشمندی را فراهم می‌کند.

در معارف اسلامی، تربیت از سنین پایین مورد تأکید قرار گرفته است. تشخیص خوف‌های ممدوح و مذموم در کودکان، به والدین و مربیان امکان می‌دهد تا با روش‌های تربیتی، شخصیت عقلانی کودک را تقویت کنند.

اهمیت نطفه و لقمه در شکل‌گیری خوف

نطفه و لقمه، به‌سان بذرهایی که شخصیت انسان را شکل می‌دهند، نقش کلیدی در تعیین نوع خوف ایفا می‌کنند. توجه به این عوامل، به رشد خوف ممدوح و کاهش خوف مذموم کمک می‌کند.

احادیثی نظیر «إنَّ لِلنُّطْفَةِ حَقًّا» به اهمیت نطفه و لقمه حلال اشاره دارند. این عوامل، به‌عنوان مبنای رشد عقلانی، در کاهش توهمات نقش دارند.

نقد ترویج حفظ در آموزش

تأکید بیش از حد بر حفظ و حافظه، به‌ویژه در کودکان، می‌تواند به تضعیف هوشمندی و رشد توهمات منجر شود. تقویت تفکر، به رشد عقلانیت کمک می‌کند. در معارف اسلامی، انسان به‌عنوان «حیوان ناطق» تعریف می‌شود، نه «حیوان حافظ». هوشمندی و تفکر، ویژگی‌های اصلی انسان هستند.

درنگ: ترویج حفظ به‌جای تفکر، به‌سان بستن بال‌های اندیشه است که انسان را از هوشمندی به سوی توهم سوق می‌دهد.

بخش هشتم: شجاعت در برابر تحور و جبن

تمایز شجاعت از تحور و جبن

شجاعت، به‌سان ستاره‌ای در آسمان معرفت، از حرکت مبتنی بر شناخت واقعیت‌ها و اهداف متعالی ناشی می‌شود. این صفت، از تحور (بی‌باکی غیرعقلانی) و جبن (ترس غیرعقلانی) متمایز است. تحور، به دلیل عدم تناسب با واقعیت، به شکست می‌انجامد، در حالی که شجاعت، به موفقیت یا رستگاری منجر می‌شود.

آیه: وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ [مطلب حذف شد] : و خود را با دست خود به هلاکت نیفکنید.

این آیه، تحور را به‌عنوان رفتاری غیرعقلانی محکوم می‌کند و انسان را به سوی شجاعت مبتنی بر معرفت هدایت می‌کند.

شجاعت در مسیر اهداف متعالی

شجاعت در مواجهه با خطر برای اهدافی متعالی، مانند شهادت، از تحور متمایز است. این شجاعت، مبتنی بر معرفت و ارزیابی واقعیت‌هاست و انسان را به سوی رستگاری هدایت می‌کند.

آیه: وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا (آل [مطلب حذف شد] : و کسانی که در راه خدا کشته شدند، مرده مپندار.

این آیه، شجاعت در راه خدا را به‌عنوان مسیری به سوی رستگاری معرفی می‌کند.

بخش نهم: درمان خوف‌های توهمی

نیاز به زیرساخت‌های علمی و آموزشی

درمان خوف‌های توهمی، به‌سان کاشتن درختی در خاک حاصلخیز، نیازمند زیرساخت‌های علمی، آموزشی، و درمانی است. رویکردهای سطحی، مانند تجویز ساده دارو، نمی‌توانند این مشکلات را حل کنند. تأسیس دانشگاه‌ها، تربیت معلمان متخصص، و ایجاد نظام‌های علمی، به زمان و برنامه‌ریزی طولانی‌مدت نیاز دارد.

درنگ: درمان خوف‌های توهمی، به‌سان بنای عمارتی رفیع، نیازمند زیرساخت‌های علمی و آموزشی است که با صبر و برنامه‌ریزی به ثمر می‌رسد.

نقد رویکردهای فوری در تربیت

تربیت و درمان، به‌سان سفری دراز در مسیر معرفت، نیازمند تلاش و زحمت است و نمی‌توان آن را با رویکردهای فوری و سطحی انجام داد. در معارف اسلامی، تربیت به‌عنوان «خون دل خوردن» توصیف شده که نیازمند صبر و تعهد است.

بخش دهم: نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

خوف، به‌سان رودی که مسیرش به دست عقل یا توهم تعیین می‌شود، در معارف الهی به دو گونه ممدوح و مذموم تقسیم می‌گردد. خوف ممدوح، که از عقل و واقعیت‌ها سرچشمه می‌گیرد، انسان را به سوی بقا، رشد، و رستگاری هدایت می‌کند، در حالی که خوف مذموم، که در توهمات ریشه دارد، به انحرافات روانی و اجتماعی می‌انجامد. آیات قرآن کریم، مانند «إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ» (فاطر: ۲۸) و «وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ» (ذاریات: ۵۴)، این تمایز را به‌روشنی تبیین می‌کنند.

تربیت صحیح، از نطفه تا زایمان و پس از آن، به‌سان باغبانی است که بذر هوشمندی را در خاک وجود انسان می‌کارد و از رشد توهمات جلوگیری می‌کند. شجاعت، به‌عنوان حد اعتدال بین تحور و جبن، از معرفت و شناخت واقعیت‌ها ناشی می‌شود و انسان را به سوی اهداف متعالی هدایت می‌کند. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، تلاش کرد تا مفهوم خوف را تبیین کرده و محتوایی جامع و جذاب برای مخاطبان متخصص ارائه دهد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق درسگفتار، ترس ممدوح از چه چیزی ناشی می‌شود؟

2. بر اساس متن، تقيه به چه منظوری انجام می‌شود؟

3. طبق درسگفتار، چند مورد از کلمه 'تولی' در قرآن کریم ذکر شده است؟

4. بر اساس متن، کدام نوع ترس در حیوانات و انسان مشترک است؟

5. طبق درسگفتار، ترس مقبوح به چه چیزی منجر می‌شود؟

6. بر اساس درسگفتار، ترس از موهومات از سر هوشمندی است.

7. طبق متن، تقيه نشانه‌ای از دین‌داری و عقلانیت است.

8. درسگفتار بیان می‌کند که ترس از واقعیت‌ها در حیوانات وجود ندارد.

9. بر اساس متن، ترس‌های موهومی از کودکی در انسان‌ها تقویت می‌شود.

10. طبق درسگفتار، تحور نشانه‌ای از هوشمندی و شجاعت است.

11. تفاوت اصلی بین ترس ممدوح و ترس مقبوح طبق درسگفتار چیست؟

12. چرا طبق درسگفتار، تربیت کودکان با واقعیت‌ها مهم است؟

13. طبق متن، چرا تقيه به عنوان دینی و دين پدران معرفی شده است؟

14. بر اساس درسگفتار، تحور چیست و چرا مذموم است؟

15. طبق درسگفتار، چرا ترس از خدا ممدوح است؟

پاسخنامه

1. واقعیت‌ها

2. برای حفظ انسان در برابر دشمن قوی

3. حدود ۱۰۸ مورد

4. ترس از واقعیت‌ها

5. مشکلات و مفاسد

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. ترس ممدوح از واقعیت‌ها و با هوشمندی همراه است، اما ترس مقبوح از توهمات و بدون اساس واقعی است.

12. تربیت با واقعیت‌ها هوشمندی را تقویت می‌کند و از رشد ترس‌های موهومی جلوگیری می‌کند.

13. تقيه برای حفظ انسان در برابر دشمن قوی و جلوگیری از نابودی است.

14. تحور اقدام بدون معرفت و تناسب با واقعیت‌هاست و به شکست منجر می‌شود.

15. ترس از خدا با واقعیت عظمت الهی و گناه همراه است و باعث تقوا می‌شود.