متن درس
روانشناسی قرآنی اسماء نفسانی: حب، رضا و بغض در فرهنگ ایمانی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۴۵)
دیباچه
اسماء نفسانی، چونان آینههای زلال روح، حالات باطنی انسان را بازتاب میدهند و در فرهنگ قرآنی، راهنمایی برای خودسازی و تحقق جامعه رحمانیاند. این صفات، از حب و رضا که قرب به ساحت قدسی حقتعالی میآورند تا اکراه، غضب، لعن و سخط که دوری از آن را سبب میشوند، طیفی از شدت و ضعف را در بر میگیرند. درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۴۴۵، با تکیه بر قرآن کریم، روانشناسی ایمانی را تبیین میکند که ایمان، شهوت را به عشق و زینت بدل میسازد، در حالی که فقدان ایمان، به سادیسم و پریشانی میانجامد. این نوشتار، با نقد کاستی نصایح تکراری و فقدان تحقیقات علمی در علوم دینی، پیشنهاد تأسیس مراکز تحقیقاتی برای تربیت عالمان قرآنی را مطرح میکند تا معادلات قرآنی بهصورت علمی اثبات شوند. این اثر به تبیین دقیق این اسماء و کاربرد آنها در خودسازی و اصلاح جامعه میپردازد.
بخش نخست: مبانی نظری اسماء نفسانی و روانشناسی قرآنی
ترتیب شدت اسماء نفسانی
اسماء نفسانی، شامل حب، رضا، اکراه، غضب، لعن و سخط، به ترتیب شدت از قرب به سوی بعد پیش میروند. حب و رضا، چونان نسیمی روحنواز، قلب را به سوی حقتعالی رهنمون میسازند، در حالی که سخط، مانند طوفانی سرد، نهایت دوری از این ساحت را رقم میزند. قرآن کریم میفرماید:
رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ [مطلب حذف شد] : «خدا از آنان خشنود شد و آنان نیز از او خشنود شدند») و
وَغَضِبَ اللَّهُ [مطلب حذف شد] : «و خدا بر آنان خشم گرفت و لعنتشان کرد»).
این ترتیب، نشاندهنده شدت حالات نفسانی است که از حرارت و گرمی قلب در حب تا سردی و دوری در سخط امتداد مییابد. تمثیلی در اینباره چنین است: این صفات، چونان رنگهای طیفیاند که از روشنایی محبت تا تاریکی سخط گسترده شدهاند.
تفاوت در دارایی صفات نفسانی
انسانها در دارایی صفات نفسانی یکسان نیستند؛ برخی محبتپذیرترند، برخی غضبآلودتر، و برخی اکراهیتر. قرآن کریم میفرماید:
إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ [مطلب حذف شد] : «گرامیترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست»).
این تفاوت، مانند شجاعت یا بخل، ذاتی یا اکتسابی است. برخی انسانها، چونان خاکی حاصلخیز، آماده پذیرش محبتاند، در حالی که دیگران، مانند سنگ، کمتر پذیرای این صفتاند. تمثیلی در اینباره چنین است: قلب انسانها، چونان باغهایی با خاکهای گوناگون است که در یکی گل محبت میروید و در دیگری خار اکراه.
تفاوت در متعلقات صفات نفسانی
متعلقات حب، بغض، اکراه و غضب در افراد و فرهنگها متفاوت است. مؤمن به ایمان دل میبندد، در حالی که کافر ممکن است به خدا بغض ورزد. قرآن کریم میفرماید:
وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ [مطلب حذف شد] : «ولی خدا ایمان را در دلهای شما دوستداشتنی کرد و آن را در دلهایتان آراست و کفر و نافرمانی را در نظرتان ناخوشایند ساخت»).
گرچه کلیات، مانند دوست داشتن خوبیها و نفرت از بدیها، در همه مشترک است، مصادیق این صفات به فرهنگ و معرفت بستگی دارد. برای مثال، مؤمن به ایمان و عمل صالح دل میبندد، در حالی که دیگری ممکن است به ظلم یا فساد گرایش یابد. تمثیلی در اینباره چنین است: متعلقات حب و بغض، چونان آینههاییاند که هر کس بر اساس معرفت خویش در آنها چیزی میبیند.
| درنگ: اسماء نفسانی، از حب و رضا تا سخط، به ترتیب شدت از قرب به بعد پیش میروند. انسانها در دارایی و متعلقات این صفات متفاوتاند، و این تفاوتها فرهنگها و جوامع را شکل میدهند. |
جمعبندی بخش نخست
اسماء نفسانی، طیفی از حالات قلبی را از قرب به بعد نشان میدهند. تفاوت در دارایی و متعلقات این صفات، انسانها و فرهنگها را متمایز میسازد. قرآن کریم، با تبیین این تفاوتها، روانشناسی ایمانی را ارائه میدهد که مبنای خودسازی و اصلاح جامعه است.
بخش دوم: روانشناسی قرآنی حب و ایمان
ایمان بهعنوان متعلق حب
قرآن کریم، ایمان را متعلق حب قرار داده و آن را زینت قلب میداند. میفرماید:
وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ [مطلب حذف شد] : «ولی خدا ایمان را در دلهای شما دوستداشتنی کرد و آن را در دلهایتان آراست»).
ایمان، شهوت را به عشق، صفا و زینت بدل میسازد، در حالی که فقدان ایمان، شهوت را به سادیسم و پریشانی میکشاند. تمثیلی در اینباره چنین است: ایمان، چونان کیمیایی است که شهوت را از خاک به گوهر عشق تبدیل میکند، اما بدون آن، شهوت به زهر سادیسم بدل میشود.
حب به شر و نقش نادانی
حب به شر، مانند ظلم یا فساد، از نادانی ناشی میشود. قرآن کریم میفرماید:
وَعَصَىٰ أَنْ تَحَبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ [مطلب حذف شد] : «و چه بسا چیزی را دوست داشته باشید و حال آنکه برای شما شر است و خدا میداند و شما نمیدانید»).
نادانی، حب را به شر متعلق میکند، مانند کسی که به اشتباه مادهای زیانبار را دوست میدارد. اگر انسان شر را بشناسد، به آن دل نمیبندد. تمثیلی در اینباره چنین است: حب به شر، چونان گرهای است که نادانی به طناب دل میزند و انسان را به سوی پرتگاه میکشاند.
حب پایدار و ایمان
حب پایدار، به خدا و امور ماندگار، مانند ایمان، تعلق میگیرد. قرآن کریم میفرماید:
لَا [مطلب حذف شد] : «من دوستدار افولکنندگان نیستم»).
حب به امور فانی، ناپایدار است، اما گره زدن حب به خدا، آن را جاودانه میسازد. قرآن کریم میفرماید:
فَإِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي [مطلب حذف شد] : «تو نمیتوانی هر که را دوست داری هدایت کنی، ولی خدا هر که را بخواهد هدایت میکند»).
تمثیلی در اینباره چنین است: حب به خدا، چونان گرهای است که به کوه استوار الهی بسته میشود و دل را از گسستن حفظ میکند.
انفاق و حب به خوبیها
انفاق از آنچه دوست دارید، به بر و کمال میانجامد. قرآن کریم میفرماید:
لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنْفِقُوا [مطلب حذف شد] : «هرگز به نیکی نخواهید رسید مگر آنکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید»).
دادن لباس کهنه، انفاق نیست، اما دادن آنچه عاشقش هستید، بر است. تمثیلی در اینباره چنین است: انفاق از محبوب، چونان فدا کردن گوهر دل برای رسیدن به گنج کمال است.
| درنگ: ایمان، شهوت را به عشق و زینت بدل میسازد، در حالی که فقدان ایمان، به سادیسم و پریشانی میانجامد. حب پایدار، به خدا و خوبیها تعلق میگیرد، و انفاق از محبوب، به کمال رهنمون میشود. |
جمعبندی بخش دوم
قرآن کریم، با تبیین حب به ایمان و شر، روانشناسی ایمانی ارائه میدهد که شهوت را به عشق و فقدان ایمان را به سادیسم تبدیل میکند. حب پایدار، به خدا و خوبیها تعلق میگیرد، و انفاق از محبوب، انسان را به بر و کمال میرساند.
بخش سوم: نقد علوم دینی و پیشنهاد نوسازی
نقد کاستی نصایح دینی
نصایح تکراری و غیرعلمی، مانند «مؤمن شوید وگرنه جهنمی میشوید»، ناکارآمدند. قرآن کریم میفرماید:
وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ [مطلب حذف شد] : «و خدا را چنانکه شایسته است، نشناختند»).
باید آثار ایمان، مانند عشق و صفا، و فقدان آن، مانند سادیسم و پریشانی، بهصورت علمی اثبات شود. تمثیلی در اینباره چنین است: نصایح تکراری، چونان نسخهای کهنهاند که بیماریهای نوین را درمان نمیکنند.
نقد فقدان تحقیقات علمی
علوم دینی، به دلیل فقدان آزمایشگاههای علمی و عالمان متخصص، عقب ماندهاند. قرآن کریم، کتابی علمی است، اما به کتاب ثوابی تقلیل یافته. حدیث قدسی میفرماید:
تَخَلَّقُوا بِأَخْلَاقِ اللَّهِ («به اخلاق الهی متخلق شوید»).
حوزهها قرآن را درسی نمیخوانند، در حالی که باید معادلات قرآنی را مانند ریاضی اثبات کنند. تمثیلی در اینباره چنین است: علوم دینی، چونان معدنی غنی اما کاوشنشدهاند که نیازمند ابزارهای علمیاند.
پیشنهاد تربیت عالمان قرآنی
باید نابغههایی از کودکی تربیت شوند تا معادلات قرآنی، مانند ایمان=عشق و بیایمانی=سادیسم، را در آزمایشگاههای علمی اثبات کنند. قرآن کریم میفرماید:
يَا أَيَّتُهَا [مطلب حذف شد] : «ای نفس آرامیافته»).
سرمایهگذاری روی عالمان، مانند هزینه برای ورزشکاران غربی، ضروری است تا قرآن به کتاب درسی جهانی تبدیل شود. تمثیلی در اینباره چنین است: تربیت عالمان قرآنی، چونان کاشت نهالی است که در آینده، باغ معرفت را به بار میآورد.
| درنگ: علوم دینی، به دلیل فقدان تحقیقات علمی و نصایح تکراری، عقب ماندهاند. تربیت عالمان نابغه برای اثبات معادلات قرآنی، مانند ایمان=عشق، ضروری است تا قرآن به کتاب درسی جهانی تبدیل شود. |
جمعبندی بخش سوم
علوم دینی، به دلیل کاستی نصایح تکراری و فقدان تحقیقات علمی، عقب ماندهاند. تربیت عالمان قرآنی و تأسیس مراکز تحقیقاتی، برای اثبات معادلات قرآنی و تبدیل قرآن به کتاب درسی جهانی ضروری است.
سخن پایانی
اسماء نفسانی، از حب و رضا تا سخط، طیفی از حالات قلبی را نشان میدهند که در افراد و فرهنگها متفاوتاند. قرآن کریم، با تبیین حب به ایمان و شر، روانشناسی ایمانی ارائه میدهد که ایمان، شهوت را به عشق و زینت بدل میسازد و فقدان آن، به سادیسم و پریشانی میانجامد. حب پایدار، به خدا و خوبیها تعلق میگیرد، و انفاق از محبوب، به کمال رهنمون میشود. علوم دینی، به دلیل فقدان تحقیقات علمی، عقب ماندهاند و نیازمند تربیت عالمان نابغه و تأسیس مراکز تحقیقاتیاند تا معادلات قرآنی بهصورت علمی اثبات شوند. این مسیر، با تکیه بر ایمان و خودسازی، انسان را به سوی جامعه رحمانی هدایت میکند.
|
با نظارت صادق خادمی |