متن درس
تحلیل قرآنی فتنه در پرتو رحمت و رضا و نقد شبهه خشونت در اسلام
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۱۷)
دیباچه
اسماء الحسنی، چونان آیینههایی زلال، جلوههای بیکران ذات و صفات الهی را در پیشگاه اندیشه بشر متجلی میسازند. در این میان، صفت «فتنه»، بهعنوان یکی از صفات جلالی، در قرآن کریم جایگاهی ویژه دارد که نهتنها بیانگر حکمت و اقتدار الهی است، بلکه زمینهساز امتحان و ابتلا برای هدایت یا گمراهی مخلوقات است. این نوشتار، برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۴۱۷، با تکیه بر تحلیل دقیق آیات قرآن کریم و بررسی آماری و کیفی مفاهیمی چون فتنه، رحمت، رضا، غضب، لعن، اکراه و قتل، به تبیین فرهنگ رحمانی اسلام و نفی شبهه خشونت ذاتی در آن میپردازد. هدف، آشکار ساختن این حقیقت است که فتنه، برخلاف تصور عامه، صفتی حکیمانه و کمالآفرین است که در ذیل رحمت الهی، به اصلاح و هدایت مخلوقات خدمت میکند.
بخش نخست: ماهیت فتنه و جایگاه آن در نظام اسماء الهی
فتنه بهعنوان صفت کمال الهی
فتنه، در نظام اسماء الحسنی، چونان مشعلی فروزان، جلوهای از حکمت و اقتدار الهی را نمایان میسازد. این صفت، برخلاف پندار برخی که آن را نقص یا شر محض میانگارند، صفتی کمالآفرین است که در قرآن کریم، با ۶۰ مورد ذکر، زمینهساز امتحان و ابتلا برای خیر یا شر قرار گرفته است. تنها ۹ مورد از این موارد، مستقیماً به فعل الهی منسوب است، چنانکه در آیه «إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ» (سوره ص: ۳۴) آمده است. فتنه، از ریشه «فتان» به معنای زیرکی و هوشمندی، چونان آزمونی حکیمانه، حقیقت باطن انسان را آشکار میسازد و امکان هدایت یا اضلال را فراهم میآورد.
درنگ: فتنه، صفتی کمالآفرین و حکیمانه است که در قرآن کریم، با ۶۰ مورد ذکر، زمینه امتحان و ابتلا را برای خیر یا شر فراهم میسازد و تنها ۹ مورد آن مستقیماً فعل الهی است.
تفاوت فتنه و قتل
فتنه، برخلاف قتل که در ظرف استکبار و تنقیص، چونان ضربهای قاطع بر معاندین وارد میشود، در ظرف حکمت و ابتلا قرار دارد. قتل، چنانکه در آیه «قَتَلَهُمُ اللَّهُ» (انفال: ۱۷) آمده، واکنشی الهی در برابر نهايت کفر و استکبار است، اما فتنه، چونان بستری حکیمانه، به خوب و بد، فقیر و غنی، و حتی انبیا تعلق میگیرد. این صفت، با اقتضای خیر و شر توأمان، از قتل که صرفاً به شر منتهی میشود، متمایز است. فتنه، مانند امتحانی دشوار، امکان رستگاری یا سقوط را فراهم میآورد، در حالی که قتل، پایان راه معاندین است.
«وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ ۚ وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً [مطلب حذف شد] : «و تو [ای پیامبر] تیر نینداختی هنگامی که تیر انداختی، بلکه خدا تیر انداخت تا مؤمنان را به آزمونی نیکو بیازماید». این آیه، قتل را در ظرف استکبار نشان میدهد.
سبقت رحمت بر فتنه و صفات جلالی
قرآن کریم، چونان کتابی مهندسانه، با ذکر ۳۳۹ مورد رحمت و ۷۵ مورد رضا در برابر ۶۰ مورد فتنه، ۲۴ مورد غضب، ۴۱ مورد لعن، ۲ مورد اکراه الهی و موارد قتل، سبقت صفات رحمانی بر جلالی را گواهی میدهد. این سبقت، نهتنها در کمیت، بلکه در کیفیت نیز متجلی است، چنانکه رحمت الهی، چونان دریای بیکران، همه صفات جلالی را در بر میگیرد. فتنه، در این منظومه، چونان شاخهای از درخت رحمت، در راستای اصلاح و هدایت عمل میکند و با حکمت الهی همخوان است.
درنگ: سبقت رحمت (۳۳۹ مورد) و رضا (۷۵ مورد) بر فتنه (۶۰ مورد) و سایر صفات جلالی، فرهنگ رحمانی اسلام را اثبات کرده و فتنه را در ذیل حکمت و رحمت الهی قرار میدهد.
بخش دوم: تحلیل آماری و تطبیقی فتنه در قرآن کریم
آمار فتنه و تقسیمبندی آن
بررسی آماری قرآن کریم نشان میدهد که واژه فتنه در ۶۰ مورد ذکر شده است که ۳۰ مورد آن بهصورت «الفتنة» و ۳۰ مورد به مشتقات آن (فتنا، یفتنون، المفتون) آمده است. از این تعداد، ۵ مورد با فعل «فَتَنَّا» (مانند «وَكَذَٰلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ»، انعام: ۵۳) و ۹ مورد بهصورت مستقیم به فعل الهی منسوب است. این توزیع دقیق، چونان نقشهای مهندسانه، حکمت الهی را در بهکارگیری فتنه نشان میدهد. فتنه الهی، مانند امتحانی عمومی، به همه مخلوقات، از انبیا تا امتها، تعلق میگیرد و زمینه ظهور حقیقت باطن را فراهم میسازد.
«وَكَذَٰلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَهَٰؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ [مطلب حذف شد] : «و اینگونه برخی را بهوسیله برخی دیگر آزمودیم تا گویند: آیا ایناناند که خدا از میان ما بر آنان منّت نهاده است؟». این آیه، فتنه را بهعنوان امتحانی عمومی نشان میدهد.
فتنه انبیا و امتها
فتنه الهی، چونان بستری غیرعادی، به انبیا و امتها تعلق میگیرد. موسی علیهالسلام در آیه «إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ» (اعراف: ۱۵۵)، قوم موسی در «فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ» (طه: ۸۵)، داود در «وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ» (ص: ۲۴)، سلیمان در «وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ» (ص: ۳۴)، قوم فرعون در «وَلَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ» (دخان: ۱۷) و امت اسلامی در «لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ» (طه: ۱۳۱) مورد فتنه قرار گرفتهاند. این فتنهها، چونان کورهای گدازان، حقیقت باطن انسان را آشکار میسازند و گاه به استغفار و توبه، مانند مورد داود و سلیمان، منجر میشوند.
«وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا [مطلب حذف شد] : «و داود دانست که ما او را آزمودهایم، پس از پروردگارش آمرزش خواست و به سجده افتاد و توبه کرد». این آیه، نقش استغفار در دفع فتنه را نشان میدهد.
فتنه خیر و شر
فتنه، چونان شمشیری دو لبه، اقتضای خیر و شر را توأمان دارد. خیر، مانند علم، مال و اولاد، و شر، هر دو میتوانند فتنه باشند، چنانکه در آیه «نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً» (انبیاء: ۳۵) آمده است. اموال و اولاد، اگر از حد عفاف و کفاف فراتر روند، چونان باری سنگین، انسان را به فتنه میافکنند. علم، اگر به گمراهی منجر شود، فتنهای عظیم است که گاه فرقههایی چون شیخیه را پدید میآورد.
«إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ ۚ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ [مطلب حذف شد] : «جز این نیست که اموال و فرزندانتان آزمونی است، و خداست که پاداشی بزرگ نزد اوست». این آیه، اموال و اولاد را بهعنوان فتنه معرفی میکند.
درنگ: فتنه، با اقتضای خیر و شر، از علم، مال و اولاد تا گمراهی و اضلال را در بر میگیرد و امتحانی حکیمانه برای ظهور حقیقت باطن انسان است.
بخش سوم: روانشناسی فتنه و نقش استغفار
حساسیت اولیای الهی به فتنه
اولیای الهی، چونان دیدهبانانی هوشیار، فتنه را پیش از وقوع حس میکنند. داود علیهالسلام، در آیه «وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ»، با درک فتنه، به استغفار پناه برد و آن را دفع کرد. این حساسیت، چونان نوری در دل، اولیا را از سقوط در فتنه بازمیدارد. مؤمنین نیز، با استعاذه و استغفار، میتوانند فتنه را دفع یا به تأخیر اندازند. استغفار، چونان کلیدی زرین، درهای رحمت الهی را میگشاید و فتنه را از انسان دور میسازد.
«وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا [مطلب حذف شد] : «و داود دانست که ما او را آزمودهایم، پس از پروردگارش آمرزش خواست و به سجده افتاد و توبه کرد». این آیه، حساسیت داود به فتنه را نشان میدهد.
نقش استغفار و استعاذه
استغفار، با ذکر «سبحان الله استغفر الله ربی و أتوب إلیه»، چونان سپری معنوی، فتنه را دفع یا به تأخیر میاندازد. فقدان استغفار، فتنه را فعال میسازد، چنانکه گاه انسان را به گمراهی میکشاند. استعاذه، حتی برای کسانی که فتنه را حس نمیکنند، چونان پناهگاهی امن، از آفات فتنه محافظت میکند. این عمل، مانند نسیمی خنک، دل را از اضطراب فتنه آرام میسازد و انسان را به سوی رحمت الهی رهنمون میشود.
درنگ: استغفار و استعاذه، چونان کلیدهای رحمت، فتنه را دفع یا دور میکنند و اولیای الهی با حساسیت به فتنه، از آن با توبه و استغفار رهایی مییابند.
رابطه فتنه و گمراهی
فتنه، گاه به گمراهی منجر میشود، چنانکه در مورد سامری آمده است: «فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ» (طه: ۸۵). این گمراهی، نتیجه فتنه الهی است که زمینه امتحان را فراهم کرده است. موسی علیهالسلام، با اشاره به «إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ» (اعراف: ۱۵۵)، این فتنه را به خدا نسبت میدهد، زیرا همه اسباب و علل فتنه از حق سرچشمه میگیرد. این پیوند، چونان رشتهای نامرئی، حکمت الهی را در گمراهی و هدایت نشان میدهد.
«فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ [مطلب حذف شد] : «ما قومت را پس از تو آزمودیم و سامری آنان را گمراه کرد». این آیه، رابطه فتنه و گمراهی را نشان میدهد.
بخش چهارم: فتنه علما و ریشههای گمراهی
نقش علما در فتنه
بسیاری از فتنهها، از خیر، مانند علم و مال، سرچشمه میگیرند. علما، با اختلافات و تکفیر یکدیگر، گاه فرقههایی چون شیخیه را پدید آوردهاند که به گمراهی مردم منجر شده است. داستان اختلاف صاحب جواهر و شیخ احمد احسایی، چونان آیینهای، نشاندهنده فتنهای است که از علم و ادعای برتری سرچشمه گرفته است. این اختلافات، مانند غباری بر آینه حقیقت، مردم را از مسیر رحمت الهی دور ساخته و به انحراف کشانده است.
«رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ [مطلب حذف شد] : «پروردگارا، ما را وسیله فتنه برای قوم ستمگر قرار مده». این آیه، دعا برای دوری از فتنهانگیزی را نشان میدهد.
فروتنی در برابر فتنه
فروتنی، چونان گوهری درخشان، از فتنه پیشگیری میکند. علما باید از تکفیر و اصرار بر حقانیت پرهیز کنند و با تواضع، از گمراهی دیگران جلوگیری نمایند. فتنه علما، مانند رنگی سیاه، با مقدار اندک، جامعه را به فساد میکشاند. دعای «رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ» (یونس: ۸۵)، چونان مشعلی راهنما، بر ضرورت دوری از فتنهانگیزی تأکید دارد.
درنگ: فتنه علما، از اختلافات و تکفیر سرچشمه میگیرد و فروتنی، با پیشگیری از گمراهی، جامعه را به سوی رحمت الهی رهنمون میسازد.
بخش پنجم: نقد شبهه خشونت در اسلام
حکمت و رحمت در فتنه
شبهه خشونت در اسلام، از جهل به معنای فتنه و عدم درک حکمت آن نشئت میگیرد. فتنه، برخلاف خشونت، چونان بستری حکیمانه، زمینه امتحان و ابتلا را فراهم میکند و اقتضای خیر و شر را دارد. این صفت، مانند رنگی سیاه که با مقدار اندک تأثیر عمیق میگذارد، در ۳۰ مورد «الفتنة» ذکر شده، اما در برابر ۳۳۹ مورد رحمت، نشاندهنده غلبه فرهنگ رحمانی است. اسلام، دین حکمت، متانت و رحمت است، نه عصبیت و خشونت.
«وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ [مطلب حذف شد] : «و فتنه از قتل شدیدتر است». این آیه، شدت فتنه را در مقایسه با قتل نشان میدهد.
نظام احسن و تناسب اسماء
عالم، نظام احسن است و هیچچیز در آن بیحساب نیست، چنانکه در آیه «يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ» (آلعمران: ۳۷) آمده است. این «بیحساب»، به معنای حساب غیرقابل شمارش برای بشر است، نه فقدان نظم. تناسب اسماء رحمت، فتنه و قتل، چونان نقشهای مهندسانه، حکمت الهی را در نفی خشونت نشان میدهد. فتنه، با توزیع دقیق در قرآن کریم، در خدمت رحمت و هدایت قرار دارد.
«يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ [مطلب حذف شد] : «هر که را بخواهد بیحساب روزی میدهد». این آیه، نظم الهی را در رزق نشان میدهد.
درنگ: فتنه، در نظام احسن الهی، با تناسب و حکمت، در خدمت رحمت و هدایت قرار دارد و شبهه خشونت در اسلام را نفی میکند.
بخش ششم: جمعبندی و نتیجهگیری
تحلیل قرآنی اسماء رحمت (۳۳۹ مورد)، رضا (۷۵ مورد)، فتنه (۶۰ مورد)، غضب (۲۴ مورد)، لعن (۴۱ مورد)، اکراه (۲ مورد الهی) و قتل، چونان نوری درخشان، فرهنگ رحمانی اسلام را متجلی میسازد. فتنه، صفتی کمالآفرین و حکیمانه است که در ۶۰ مورد، با ۳۰ مورد «الفتنة» و ۹ مورد فعل مستقیم الهی، زمینه امتحان و ابتلا را برای انبیا، امتها، فقیر و غنی فراهم میکند. این صفت، برخلاف قتل که در ظرف استکبار است، اقتضای خیر و شر را دارد و با استغفار و استعاذه دفع یا دور میشود. خیر، مانند علم، مال و اولاد، گاه به فتنه منجر میشود، چنانکه اختلافات علما فرقههایی چون شیخیه را پدید آورده است. سبقت رحمت بر فتنه و صفات جلالی، نفی خشونت ذاتی در اسلام را اثبات میکند. مؤمنین باید با استغفار و فروتنی، از فتنه پیشگیری کنند تا به رحمت الهی دست یابند. این تحلیل، چونان دری گرانبها، حقیقت فتنه را در منظومه اسماء الهی آشکار ساخته و راه را برای فهمی عمیقتر از حکمت قرآنی هموار میکند.
با نظارت صادق خادمی