متن درس
منازل السائرین: تبیین اسباب یقظه در سلوک عرفانی
تحلیل و تبیین باب یقظه کتاب منازل السائرین
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه پنجاه و یکم -باب یقظه- بخش ششم)
مقدمه
در سلوک عرفانی، یقظه یا بیداری از خواب غفلت، دروازهای است که سالک را به سوی معرفت و تقرب الهی رهنمون میسازد. این بیداری، چونان سپیدهدم معنوی، قلب را از تاریکی جهل و شهوت به نور آگاهی و معرفت رهنمون میکند. درس پنجاه و یکم از کتاب شریف منازل السائرین، تألیف خواجه عبدالله انصاری، که در این نوشتار بر اساس درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره بازنویسی شده، به تبیین اسباب این بیداری پرداخته و آن را به مثابه نقطه عزیمت سلوک عرفانی معرفی میکند. یقظه، که در قسم بدایات جای دارد، با سه سبب بنیادین نور عقل، انتظار برق منّت الهی، و اعتبار به اهل بلاء تحقق مییابد. این اسباب، چونان سه شعله فروزان، مسیر سالک را روشن ساخته و او را از غفلت به سوی بیداری هدایت میکنند.
بخش اول: چیستی یقظه و جایگاه آن در سلوک عرفانی
ماهیت یقظه
یقظه، به معنای بیداری از خواب غفلت و شهوت، نقطه آغازین حرکت معنوی سالک است. این بیداری، چونان گسستن پردههای ظلمت از پیش چشم، قلب را به سوی نور معرفت میگشاید. در عرفان عملی، یقظه مبدأ سلوک بوده و سالک را از غفلتهای دنیوی به سوی آگاهی و توجه به حق رهنمون میسازد. این فرآیند، نه تنها یک تحول درونی است، بلکه به مثابه بنیادی استوار، مراحل بعدی سلوک را پشتیبانی میکند.
اهمیت عقل در عرفان عملی
عقل، بهعنوان نوری الهی و موهبتی غیراکتسابی، بنیاد عرفان عملی را تشکیل میدهد. برخلاف برداشتهای نادرست که عرفان را با دیوانگی و بیخردی پیوند میدهند، درس پنجاه و یکم تأکید دارد که عقل نورانی، سالک را از تاریکی جهل به سوی روشنایی هدایت میکند. دیوانگی در عرفان، اصطلاحی است که به آزادی از محاسبات نفسانی اشاره دارد و ریشه در عقل نورانی دارد، نه خلل و بیخردی. این عقل، چونان مشعلی فروزان، مسیر معرفت را روشن ساخته و سالک را از خواب غفلت بیدار میکند.
بخش دوم: اسباب یقظه
نور عقل: مبنای بیداری
نور عقل، اولین سبب یقظه، چونان نوری است که تاریکی جهل را میزداید و قلب را به سوی معرفت نعمت الهی رهنمون میسازد. عقل، بهعنوان موهبتی الهی، نه اکتسابی، در وجود افراد به درجات مختلف عطا شده است. این نور الهی، با تربیت، تعلیم، و شرایط محیطی صیقل مییابد و سالک را برای درک نعمت و بیداری آماده میسازد. جاهلان، که از این نور محروماند، در خواب غفلت باقی میمانند و از یقظه بیبهرهاند.
قرآن کریم در این باره میفرماید:
﴿أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ﴾
: «بیشترشان تعقل نمیکنند» (سوره مائده، آیه 103). این آیه، فقدان عقل بیداری را در اکثر مردم نشان داده و بر اهمیت عقل نورانی در تحقق یقظه تأکید دارد.
انتظار برق منّت الهی
دومین سبب یقظه، انتظار برق منّت الهی است که سالک را به دریافت نعمتهای باطنی و قلبی امیدوار میسازد. این انتظار، چونان نگریستن به آسمانی ابری در انتظار باران، حالتی فعال و آگاهانه است که قلب را برای پذیرش مواهب الهی آماده میکند. در عرفان محبین، که مبتنی بر ریاضت و تلاش است، انتظار نعمتهای باطنی، سالک مبتدی را به سوی بیداری سوق میدهد. اما در سلوک محبوبین، که با جذبه الهی همراه است، این انتظار به بذل نفس در برابر حق تبدیل میشود.
اعتبار به اهل بلاء
سومین سبب یقظه، اعتبار به اهل بلاء است که سالک را به تأمل در سرنوشت کسانی که در دام بلایای دنیوی افتادهاند، دعوت میکند. این اعتبار، چونان آینهای است که عاقبت غفلت و گناه را به سالک نشان داده و او را از تکرار خطا بازمیدارد. مطالعه سرنوشت اهل بلاء، سالک را به شناخت جرم و حرمان هدایت کرده و او را به قدر نعمت آگاه میسازد.
در روانشناسی، واکنش افراد به سقوط دیگران به سه دسته تقسیم میشود: گروهی میخندند که نشانه غفلت و جهل است؛ گروهی ترحم میکنند که نشاندهنده رحمت است؛ و گروهی دستگیری میکنند که نشانه کمال و بیداری است. این تقسیمبندی، سالک را به انتخاب واکنشهای عقلانی و عبرتآمیز دعوت میکند.
بخش سوم: معرفت نعمت و جرم
معرفت نعمت
معرفت نعمت، توجه قلبی به عطایای الهی است که با سه سبب نور عقل، انتظار منّت، و اعتبار به اهل بلاء جلا مییابد. این معرفت، چونان چشمهای زلال، قلب سالک را از زنگار غفلت پاک کرده و او را به شکر و بیداری سوق میدهد. قرآن کریم در این باره میفرماید:
﴿لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ﴾
: «اگر سپاس گزاری کنید، البته بر [نعمت] شما میافزایم» (سوره إبراهیم، آیه 7). این آیه، شکر را راهی برای افزایش نعمت و تقویت یقظه معرفی میکند.
مطالعه جرم و جنایت
مطالعه جرم و جنایت، که به معنای شناخت گناه و عواقب آن است، با سه عامل تعظیم حق، معرفت نفس، و تصدیق وعید تحقق مییابد. تعظیم حق، عظمت خداوند را در نظر سالک بزرگ جلوه داده و گناه را عظیم میسازد. معرفت نفس، به شناخت حقارت و ضعف نفس منجر شده و سالک را از خودبینی بازمیدارد. تصدیق وعید، یقین به عذاب الهی را در قلب استوار ساخته و سالک را به جدیت در طاعت و پرهیز از گناه سوق میدهد.
قرآن کریم در این باره میفرماید:
﴿إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ﴾
: «همانا عذاب من سخت است» (سوره إبراهیم، آیه 7). این آیه، جدیت وعید الهی را یادآور شده و سالک را از سهلانگاری برحذر میدارد.
بخش چهارم: اصلاح و توبه
تشمیر و تدریج در توبه
توبه و اصلاح گناه، فرآیندی تدریجی است که نیازمند تشمیر، یعنی جدیت همراه با طمأنینه، است. گناه، چونان درختی ریشهدار در جان سالک، به آسانی زدوده نمیشود و نیازمند صبر و دقت است. این فرآیند، چونان جمعآوری دانههای پراکنده با روشهای متناسب، نیازمند تناسب و دقت است. سالک باید از یأس و ناامیدی پرهیز کرده و با صبر و استقامت، نفس را از گناه پاک سازد.
نقش عقل و عشق در سلوک
عقل، چونان ریشهای استوار، عشق را که شکوفه آن است، تغذیه میکند. هر عاشقی عاقل است، اما هر عاقلی لزوماً به مقام عشق نمیرسد. عشق، تجلی عقل نورانی است که سالک را به سوی کمال و تقرب هدایت میکند. دیوانگی عرفانی، که در اشعار و متون عرفانی به کار میرود، اصطلاحی است برای بیان رهایی از محاسبات نفسانی، نه بیخردی.
جمعبندی
درس پنجاه و یکم منازل السائرین، با تمرکز بر اسباب یقظه، نقطه آغازین سلوک عرفانی را تبیین میکند. یقظه، بیداری از غفلت، با سه سبب نور عقل، انتظار منّت الهی، و اعتبار به اهل بلاء تحقق مییابد. عقل نورانی، بهعنوان موهبتی الهی، بنیاد عرفان عملی را تشکیل داده و با نقد برداشتهای نادرست از دیوانگی، عرفان را عقلمحور معرفی میکند. انتظار، سالک را به دریافت نعمتهای باطنی هدایت کرده و اعتبار به اهل بلاء، او را از غفلت و سقوط برحذر میدارد. معرفت نعمت و جرم، با شناخت عظمت حق، ضعف نفس، و تصدیق وعید، سالک را به توبه و اصلاح تدریجی سوق میدهد. آیه شریفه
﴿لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ﴾
شکر را راه افزایش نعمت و تقویت یقظه معرفی میکند.