در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 75

متن درس





تمییز نعمت از فتنه: محور محاسبه در سلوک عرفانی

منازل السائرین: تمییز نعمت از فتنه: محور محاسبه در سلوک عرفانی

تحلیل و تبیین باب محاسبه کتاب منازل السائرین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه هفتاد و پنجم -باب محاسبه- بخش چهارم)

مقدمه

در ساحت عرفان اسلامی، محاسبه به‌مثابه آیینه‌ای است که سالک در آن، حقیقت اعمال و حالات خویش را بازمی‌بیند و با نور بصیرت، مسیر تقرب به حق را می‌جوید. درس هفتاد و پنجم از کتاب شریف منازل السائرین، تألیف خواجه عبدالله انصاری در این نوشتار با نگاهی عمیق و علمی به تبیین یکی از ارکان کلیدی سلوک عرفانی، یعنی تمییز نعمت از فتنه، می‌پردازد. این نوشتار، به تبیین مفهوم نعمت و فتنه، نقش آن‌ها در سلوک، و ضرورت معرفت و بصیرت در تمییز آن‌ها می‌پردازد.

بخش نخست: تمییز نعمت از فتنه، محور محاسبه عرفانی

مفهوم تمییز نعمت از فتنه

درس هفتاد و پنجم با این عبارت نورانی آغاز می‌شود:

وَأَمَّا تَمْيِيزُ النِّعْمَةِ مِنَ الْفِتْنَةِ فَهُوَ أَنْ تَفْرِقَ بَيْنَ النِّعَمِ الَّتِي يُوَادُّ بِهَا الْإِحْسَانُ، وَالنِّعَمِ الَّتِي يُرَادُ بِهَا الْاسْتِدْرَاجُ
.
این عبارت، به تمییز نعمت از فتنه به‌عنوان یکی از ارکان اساسی محاسبه عرفانی اشاره دارد. نعمت در این دیدگاه، به دو گونه تقسیم می‌شود: نعمتی که به احسان الهی و قرب به خداوند رهنمون می‌شود، و نعمتی که در حقیقت فتنه‌ای است برای استدراج و دوری بنده از حق تعالی. این تمییز، نیازمند بصیرتی عمیق است، زیرا ظاهر نعمت ممکن است فریبنده باشد و سالک را به سوی غفلت یا هلاکت سوق دهد. استدراج، به‌مثابه دام نهانی است که خداوند برای آزمون بندگان قرار می‌دهد، چنان‌که در قرآن کریم فرموده است:

فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّىٰ إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ
(سوره انعام: ۴۴، : «پس چون آنچه را كه بدان تذكر داده شده بودند فراموش كردند، درهاى هر چيزى را بر آنان گشوديم تا آنگاه كه به آنچه داده شده بودند شادمان شدند، ناگهان آنها را فرو گرفتيم و يكباره نوميد شدند»).

درنگ: تمییز نعمت از فتنه، محور محاسبه عرفانی است که سالک را از فریب ظاهر نعمت‌ها مصون داشته و به سوی قرب الهی هدایت می‌کند.

استمرار توبه و نقش عزیمت و قدرت

توبه در ساحت عرفان، نه عملی مقطعی، بلکه سفری مداوم به سوی حق است که نیازمند استمرار و پایداری است. این استمرار، به عزیمت (اراده‌ای راسخ و آگاهانه) و قوت درونی وابسته است. محاسبه، به‌مثابه بازبینی دقیق اعمال و حالات نفس، تنها در سایه توبه‌ای پایدار معنا می‌یابد. عزیمت، به‌سان مشعلی است که مسیر سلوک را روشن می‌سازد، و قوت، چون سپری است که سالک را در برابر وسوسه‌های نفس اماره محافظت می‌کند. بدون این دو، محاسبه از حقیقت خود تهی شده و سالک در دام غفلت گرفتار می‌آید.

سه رکن عزم توبه

برای تحقق عزم توبه و استمرار آن، سه رکن اساسی مطرح شده است: نور حکمت، عدم حسن‌ظن به نفس، و تمییز نعمت از فتنه. این ارکان، به‌مثابه ستون‌های بنای سلوک عرفانی، سالک را به سوی معرفت و بصیرت رهنمون می‌سازند. نور حکمت، ابزار ادراک حقایق الهی است؛ عدم حسن‌ظن به نفس، مانع از غرور و خودبینی می‌شود؛ و تمییز نعمت از فتنه، سالک را از فریب ظاهر نعمت‌ها مصون می‌دارد. این سه رکن، در هم تنیده و به‌سان کلافی واحد، پایه‌ای برای محاسبه و توبه پایدار فراهم می‌کنند.

بخش دوم: مقایسه نعمت پروردگار با نقص بندگی

مقایسه، گامی به سوی عزم توبه

مقایسه نعمت‌های بی‌شمار الهی با کاستی‌های بندگی، گام نخست در ایجاد عزم برای توبه است. این مقایسه، به‌سان آیینه‌ای است که سالک در آن، عظمت الطاف الهی را در برابر نقصان‌های خویش می‌بیند و به سوی ندامت و بازگشت به حق رهنمون می‌شود. این فرآیند، نوعی خودآگاهی عرفانی است که سالک را به درک عمیق‌تری از رابطه خویش با خداوند می‌رساند. برای این مقایسه، سه شرط لازم است: نور حکمت، عدم حسن‌ظن به نفس، و تمییز نعمت از فتنه.

نور حکمت: بصیرت الهی

شرط نخست مقایسه، نور حکمت است که به‌مثابه مشعلی در تاریکی‌های نفس، حقایق را آشکار می‌سازد. حکمت در عرفان اسلامی، فراتر از دانش نظری است و به معرفتی شهودی اشاره دارد که از طریق تزکیه نفس و تقرب به خدا حاصل می‌شود. این نور، سالک را قادر می‌سازد تا نعمت‌های الهی را از فتنه‌ها تمییز دهد و از خطای معرفتی در امان ماند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا
(سوره بقره: ۲۶۹، : «حكمت را به هر كس كه بخواهد عطا مى‌كند و هر كس را كه حكمت عطا شود، بى‌ترديد خير فراوانى داده شده است»).

عدم حسن‌ظن به نفس: پرهیز از خودبینی

شرط دوم، عدم حسن‌ظن به نفس است که به معنای هوشیاری نسبت به کاستی‌های نفس و پرهیز از خودبینی و غرور است. این شرط، سالک را از فریب نفس اماره مصون می‌دارد و او را به تواضع و خودآگاهی هدایت می‌کند. برخلاف سوءظن افراطی که به بدبینی منجر می‌شود، عدم حسن‌ظن به معنای دوری از اعتماد بی‌جا به اعمال و حالات خویش است. این دیدگاه، با مفهوم «خوف و رجا» در عرفان همخوان است، که سالک را میان بیم از نقصان و امید به رحمت الهی نگه می‌دارد.

تمییز نعمت از فتنه: شرط سوم مقایسه

شرط سوم، تمییز نعمت از فتنه است که سالک را به شناخت دقیق نعمت‌های الهی از فتنه‌هایی که به دوری از خدا می‌انجامند، قادر می‌سازد. این تمییز، نیازمند بصیرتی عمیق است که از نور حکمت سرچشمه می‌گیرد. نعمت در ظاهر ممکن است خیر به نظر آید، اما اگر به غفلت یا استدراج منجر شود، در حقیقت فتنه است. قرآن کریم در این باره هشدار می‌دهد:

رَبُّكُمْ لَبِالْمِرْصَادِ
(سوره فجر: ۱۱، : «كه پروردگارتان در كمينگاه است»).

درنگ: مقایسه نعمت پروردگار با نقص بندگی، با سه شرط نور حکمت، عدم حسن‌ظن به نفس، و تمییز نعمت از فتنه، سالک را به سوی عزم توبه و محاسبه‌ای دقیق هدایت می‌کند.

بخش سوم: معیار تمییز نعمت از فتنه

قرب یا بُعد: معیار اصلی

معیار اصلی تمییز نعمت از فتنه، تأثیر آن بر رابطه بنده با خداوند است. نعمتی که به انس و قرب به حق منجر شود، نعمت حقیقی است، و آنچه به دوری و غفلت بینجامد، فتنه محسوب می‌شود. این معیار، به‌سان میزان دقیقی است که حقیقت نعمت را از فتنه جدا می‌سازد. اگر مال، علم، جوانی یا هر نعمت ظاهری دیگر، سالک را به یاد خدا اندازد و او را به سوی انس با حق رهنمون سازد، نعمت است؛ اما اگر به غفلت و دوری از خداوند منجر شود، فتنه‌ای است که به استدراج می‌انجامد. این دیدگاه، ریشه در مفهوم قرب الی‌الله دارد که هدف نهایی سلوک عرفانی است.

خطر فتنه در علم و مال

علم و مال، اگرچه در ظاهر نعمت‌اند، ممکن است به دلیل سوءاستفاده یا غفلت، به فتنه تبدیل شوند. علمی که به تکبر منجر شود یا مالی که به دنیاپرستی سوق دهد، نقمت است و سالک را از مسیر حق دور می‌سازد. این هشدار، به‌سان زنگ بیداری است که سالک را به هوشیاری مداوم دعوت می‌کند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ
(سوره آل عمران: ۲۸، : «مؤمنان نبايد كافران را به جاى مؤمنان به دوستى بگيرند»). این آیه، به طور کلی از فریب ظاهر دنیا بر حذر می‌دارد.

نعمت و نقمت: وابسته به آثار

نعمت یا نقمت بودن یک چیز، به ظاهر آن وابسته نیست، بلکه به آثار و نتایج آن در زندگی بنده بستگی دارد. علمی که به فروتنی و خدمت به خلق منجر شود، نعمت است، اما اگر به تکبر و غفلت بینجامد، نقمت است. این دیدگاه، سالک را به تأمل در نتایج اعمال خویش دعوت می‌کند. به‌مثابه باغبانی که میوه‌های درخت را نه از ظاهر، بلکه از طعم و تأثیر آن می‌شناسد، سالک نیز باید آثار نعمت‌ها را در قلب و رفتار خویش بررسی کند.

امکانات ظاهری و قرب الهی

امکانات مادی و معنوی، مانند مال، فرزند یا علم، اگر در مسیر تقرب به خدا به کار روند، نعمت محسوب می‌شوند. این امر، به‌سان جویباری است که اگر به سوی دریا روان شود، حیات‌بخش است، اما اگر در باتلاق غفلت فرو رود، تباه می‌گردد. سالک باید با نیت خالص و عمل صالح، این امکانات را در راه خدا صرف کند تا به ابزار قرب تبدیل شوند.

درنگ: نعمت یا نقمت بودن هر چیز، به آثار آن در قرب یا دوری از خدا وابسته است، و سالک باید با بصیرت، این آثار را تمییز دهد.

بخش چهارم: دوگانگی نعمت و نقمت در اشیا

دوگانگی ذاتی اشیا

هر چیزی در عالم، قابلیت تبدیل شدن به نعمت یا نقمت را دارد، بسته به نحوه استفاده و نیت بنده. علمی که به تکبر منجر شود، نقمت است، اما اگر به فروتنی و خدمت بینجامد، نعمت است. مالی که به دنیاپرستی سوق دهد، نقمت است، اما اگر در راه خدا صرف شود، نعمت می‌گردد. این دوگانگی، به‌سان سکه‌ای است که دو رو دارد: یک روی آن به سوی حق، و روی دیگر به سوی غفلت. سالک باید با بصیرت، روی نعمت را برگزیند. این مفهوم، با آیه شریفه قرآن کریم همخوان است:

وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ
(سوره بقره: ۱۵۵، : «و قطعاً شما را با چيزى از ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جان‌ها و محصولات آزمايش مى‌كنيم»).

نقمت در ابزارهای مقدس

حتی ابزارهای مقدس، مانند قرآن کریم یا عبادت، اگر به درستی استفاده نشوند، ممکن است به نقمت تبدیل شوند. برای مثال، قرآنی که به جای هدایت، به غفلت یا تکبر منجر شود، نقمت است. این امر، به‌سان شمشیری دو لبه است که می‌تواند هم حیات‌بخش باشد و هم ویرانگر. سالک باید با نیت خالص و عمل صالح، از این ابزارها در مسیر قرب الهی بهره جوید.

اراده و اختیار در تبدیل نعمت و نقمت

خداوند انسان را با اختیار و اراده آفریده تا بتواند نعمت‌ها را به خیر یا شر تبدیل کند. این اختیار، به‌سان کلیدی است که در دست سالک است تا درهای نعمت یا نقمت را بگشاید. مسئولیت این انتخاب، بر دوش سالک است و او باید با معرفت و بصیرت، مسیر خیر را برگزیند. این مفهوم، با آیه شریفه قرآن کریم همخوان است:

لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا
(سوره بقره: ۲۸۶، : «خداوند هيچ كس را جز به اندازه وسعش تكليف نمى‌كند»).

نمونه‌های پارادوکسیکال

گاه عملی خبیث به خیر منجر می‌شود و گاه عملی خیر به شر می‌انجامد، بسته به نیت و ظرف فعل. برای مثال، کافری که به قصد شر، کافری دیگر را نابود کند، ممکن است به خیر منجر شود، در حالی که مؤمنی با نیت خیر، ممکن است به شر گرفتار آید. این پارادوکس، به‌سان بازی شطرنجی است که در آن، حرکت یک مهره می‌تواند به پیروزی یا شکست منجر شود. این پیچیدگی، نیاز به بصیرت و معرفت را در تمییز نعمت از فتنه برجسته می‌سازد.

درنگ: هر چیزی در عالم، قابلیت تبدیل به نعمت یا نقمت را دارد، و سالک باید با اختیار و بصیرت، مسیر خیر را برگزیند.

بخش پنجم: خطر غفلت و ضرورت توکل

خطر غفلت از نقمت

اعتماد به نفس بدون استناد به خدا، به غفلت و خطا منجر می‌شود. سالک باید همواره به خداوند توکل کند و از تمسک به نفس خویش پرهیز نماید. این توکل، به‌سان لنگرگاهی است که کشتی سلوک را در طوفان‌های نفس اماره استوار نگه می‌دارد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ
(سوره فاتحه: ۱، : «تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم»).

نقمت در لذت و نعمت در بیزاری

گاه برخی افراد از نقمت لذت می‌برند و از نعمت بیزارند، که این انحراف، نتیجه غفلت و فقدان بصیرت است. برای مثال، کسی که در جمع‌آوری مال دنیا لذت می‌جوید و از یاد خدا غافل می‌شود، در دام نقمت گرفتار آمده است. این حالت، به‌سان بیماری‌ای است که بیمار از آن لذت می‌برد، اما به هلاکتش می‌انجامد. سالک باید با دعا و استمداد از خدا، از این انحراف مصون ماند.

ظواهر فریبنده و خطر تکبر

ظواهر خوش‌آیندی چون عبادت، قرآن، یا علم، اگر با تواضع و اخلاص همراه نباشد، به نقمت تبدیل می‌شود. سالکی که به اعمال خود دل خوش کند و از نقصان خویش غافل شود، در دام تکبر و نخوت گرفتار می‌آید. این حالت، به‌سان آیینه‌ای شکسته است که به جای حقیقت، تصویری مخدوش نشان می‌دهد. شاعر در این باره چه نیکو گفته است:

بر عمل تکیه مکن خواجه که در روز ازل
تو چه دانی قلم صُنع به نامت چه نوشت

سالک باید از ظواهر فریبنده پرهیز کند و با فروتنی، به سوی حق رجوع نماید.

فروتنی، نشانه نعمت حقیقی

هرچه سالک به کمالات معنوی نزدیک‌تر می‌شود، باید فروتنی، مهربانی و صمیمیت او نسبت به خلق افزایش یابد. اگر علم یا مال، به تکبر و استکبار منجر شود، نقمت است، اما اگر به تواضع و خدمت بینجامد، نعمت است. این فروتنی، به‌سان خاکی است که هرچه بیشتر زیر پای خلق قرار گیرد، ارزش آن فزونی می‌یابد. سالک باید با این ویژگی، از خطر نقمت در امان ماند.

درنگ: غفلت از نقمت و اعتماد به ظواهر، سالک را به تکبر و هلاکت سوق می‌دهد، و تنها توکل و فروتنی او را در مسیر نعمت نگه می‌دارد.

بخش ششم: عظمت الهی و ضرورت دعا

عظمت خداوند و خطر فتنه

شناخت عظمت و جبروت الهی، سالک را از غفلت و فریب نعمت‌های ظاهری مصون می‌دارد. خداوند، به‌سان شطرنج‌بازی ماهر است که هر حرکت بنده را با حکمت و اقتدار پاسخ می‌دهد. سالک باید با دعا، ذکر و استمداد، خود را در پناه حق قرار دهد تا از فتنه‌های الهی در امان ماند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

وَإِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ
(سوره اعراف: ۱۵۵، : «و جز فتنه تو نیست»). این آیه، به فتنه الهی به‌عنوان آزمونی برای بندگان اشاره دارد.

دعا و ذکر، پناهگاه سالک

دعا، نماز، ذکر و استمداد از خدا، به‌سان سپری است که سالک را از خطاها و لغزش‌ها محافظت می‌کند. این اعمال، نه تنها قلب سالک را صفا می‌بخشند، بلکه او را از فریب نقمت‌ها در امان نگه می‌دارند. سالک باید با اخلاص، از خداوند بخواهد که نعمت‌ها را نعمت و نقمت‌ها را نقمت بنمایاند، تا در مسیر سلوک گمراه نشود.

حجت بالغه الهی

در پایگاه عدل الهی، همه بندگان در برابر خداوند محکوم‌اند، اما نوع محکومیت متفاوت است. کسی که از جهل گناه کرده، با کسی که با علم و آگاهی خطا کرده، یکسان نیست. قرآن کریم می‌فرماید:

وَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ
(سوره انعام: ۱۴۹، : «و خداوند را حجت رسا است»). این حجت بالغه، بر همه بندگان جاری است، اما بر عالمان و آگاهان، سنگین‌تر است، زیرا آنان با علم به تکلیف، خطا کرده‌اند.

درنگ: عظمت الهی و حجت بالغه، سالک را به دعا و توکل دعوت می‌کند تا از فتنه‌های الهی در امان ماند و نعمت‌ها را به خیر تبدیل کند.

جمع‌بندی

درس هفتاد و پنجم از منازل السائرین، با محوریت باب محاسبه، به تبیین تمییز نعمت از فتنه به‌عنوان یکی از ارکان کلیدی سلوک عرفانی می‌پردازد. این درس، با تأکید بر سه رکن عزم توبه (نور حکمت، عدم حسن‌ظن به نفس، و تمییز نعمت از فتنه)، سالک را به سوی معرفت و بصیرت هدایت می‌کند. نعمت‌ها و نقمت‌ها، نه به ظاهر، بلکه به آثار و نتایج آن‌ها در رابطه بنده با خدا شناخته می‌شوند. علم، مال، یا حتی عبادت، اگر به قرب الهی منجر شود، نعمت است، و اگر به غفلت و دوری بینجامد، نقمت است. این درس، سالک را به هوشیاری مداوم، توکل به خدا، و پرهیز از فریب ظاهر نعمت‌ها دعوت می‌کند. فروتنی، دعا و ذکر، به‌سان مشعل‌هایی هستند که مسیر سلوک را روشن می‌سازند و سالک را از خطر فتنه و استدراج مصون می‌دارند.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، برای استمرار توبه چه امری ضروری است؟

2. کدام یک از موارد زیر به عنوان یکی از سه شرط مقايسه نعمت و جنايت در متن ذکر شده است؟

3. طبق متن، نعمت حقیقی چه ویژگی‌ای دارد؟

4. بر اساس متن، نقمت چیست؟

5. متن درسگفتار کدام یک را به عنوان یکی از خطرات علم و مال معرفی می‌کند؟

6. بر اساس متن، سوءظن به نفس برای مقايسه نعمت و جنايت ضروری است.

7. متن بیان می‌کند که نعمت و نقمت به ظاهر شیء بستگی ندارد.

8. بر اساس متن، علم و مال همیشه نعمت هستند.

9. متن تأکید می‌کند که دعا و نماز برای تمييز نعمت از نقمت ضروری است.

10. متن درسگفتار بیان می‌کند که نعمت‌ها نمی‌توانند به نقمت تبدیل شوند.

11. چرا تمييز نعمت از فتنه برای استمرار توبه ضروری است؟

12. تفاوت نعمت و نقمت در متن چگونه توضیح داده شده است؟

13. چرا متن حسن‌ظن به نفس را برای مقايسه نعمت و جنايت نفی می‌کند؟

14. نقش دعا و نماز در تمييز نعمت از نقمت چیست؟

15. چگونه علم می‌تواند به نقمت تبدیل شود؟

پاسخنامه

1. عزیمت و قدرت

2. تمييز نعمت از فتنه

3. مستوجب انس به خدا می‌شود

4. هر چیزی که باعث دوری از خدا شود

5. موجب استدراج و تکبر

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. زیرا سالک باید بداند که آیا نعمت‌های الهی او را به خدا نزدیک می‌کند یا باعث دوری و استدراج می‌شود.

12. نعمت باعث قرب و انس به خدا می‌شود، در حالی که نقمت موجب دوری و غفلت از خدا می‌گردد.

13. زیرا حسن‌ظن به نفس مانع شناخت دقیق نقص‌های بندگى و تمييز نعمت از فتنه می‌شود.

14. دعا و نماز به انسان صفا و معرفت می‌دهند تا نعمت‌ها را از نقمت‌ها تشخیص دهد.

15. اگر علم باعث تکبر و دوری از خدا شود، به نقمت تبدیل می‌گردد.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده